به گزارش خبرنگارسرویس حقوق پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله جوادی آملی صبح چهارشنبه،12 خرداد 1395 در نود و ششمین جلسه درس خارج فقه در مسجد اعظم در مورد پاک بودن نخبگان جامعه و علت موفق نبودن مناجات با خدا و نماز شب گفت: همانطور که اگر شخصی بدهکار باشد، سرمایه مالی او را به رهن و گرو میگیرند اگر کسی هم بدهی به خدا داشته باشد جان او را به رهن و گرو خواهند گرفت و راه آزادی از این گروگیری، استغفار و توبه و انابه است.اینکه میبینید بعضیها میگویند من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم یا چشمم را کنترل کنم یا حال مناجات و دعا ندارم و نمیتوانم برای نماز شب بیدار شوم، این بیچارگان راست میگویند، چون در رهن و در گرو اعمال خود هستند و تنها راه آزادی اینها استغفار است. آنچه در جامعه و بین اقشار مختلف جامعه تاثیر می گذارد این است که عناصر اصلی جامعه نسبت به سخنان خودشان عامل باشد چون اگر آنها و نخبگان جامعه پاک باشند، این پاکی ضامن سلامت و بقای نظام اسلامی خواهد بود .
آیت الله جوادی آملی جلسۀ پایانی سال نود و پنج را به بیان مباحثی پیرامون اهمیّت و جایگاه ماه مبارک رمضان قرار داد و گفت: در أدعیه و روایات نسبت به این ماه از تعبیر «رَأسُ السَّنَة» یا «غُرَّةُ الشُّهُور» استفاده شده؛ این مطلب بدین جهت است که هر کس به مناسبت شغل و پیشهای که دارد، ابتدای سالش با دیگران فرق میکند، کشاورز پاییز را اول سال میداند، کاسبی که اولین واردات و صادراتش در زمستان باشد، همان وقت را اول سال خود میداند اما کسانیکه سالک راه خدا هستند، سال خود را از ماه رمضان شروع میکنند، لذا قبل از فرار رسیدن و در ماه شعبان به بررسی و محاسبه خود میپردازند تا مبادا «حق الله» یا «حق الناسی» بر عهده آنها مانده باشد.
وی به یکی از روایات که ماه رمضان را «رأس السنه» معرفی کرده، پرداخت و در تبیین آن افزود: در این روایت وجود مبارک امام صادق(ع) میفرماید: سال کسی نیکوست که ماه رمضان او نیکو باشد.
وی این عبارت را معادل عبارت معروف «سالی که نکوست از بهارش پیداست» دانست و خاطر نشان کرد: اگر کسی ماه رمضان خوبی نداشته باشد، باید نگران یازده ماه دیگرش باشد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم تاکید کرد: ادراکِ اینکه این اول سال ما خوب بوده یا نه کار دشواری نیست چون با توجه به عبارت پیامبر که فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة»، این ماه، ماهی پر خیر و برکت است و آنچه اهمیت دارد این است که تلاش هر شخص برای بهره بردن از این ماه چقدر است؟
آیت الله جوادی آملی آزادی از هوا و هوس را بهترین بهره این ماه دانست و بیان داشت: طبق فرموده پیامبر در خطبه شعبانیه، انسان میتواند در این ماه با استغفار، جانش را از مدیونی و رِهانِ آزاد کند.
وی در تبیین این آزادی و فکّ رهن خاطر نشان کرد: همانطور که اگر شخصی بدهکار باشد، سرمایه مالی او را به رهن و گرو میگیرند اگر کسی هم بدهی به خدا داشته باشد جان او را به رهن و گرو خواهند گرفت و راه آزادی از این گروگیری، استغفار و توبه و انابه است.
رئیس بنیاد وحیانی اسراء گفت: اینکه میبینید بعضیها میگویند من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم یا چشمم را کنترل کنم یا حال مناجات و دعا ندارم و نمیتوانم برای نماز شب بیدار شوم، این بیچارگان راست میگویند، چون در رهن و در گرو اعمال خود هستند و تنها راه آزادی اینها استغفار است.
آیت الله جوادی آملی با تأکید از استفاده از روزها و شبهای ماه شعبان آن راه آخرین هنگامه دریافت هدایا و جوایز از خدا عنوان کرد و یادآور شد: ماه رمضان بر خلاف ماه شعبان ماه هدایا و جوائز نیست بلکه ماه کار است و موسم بعدی جوائز بعد از ماه شعبان عید رمضان است لذا میطلبد چند روزی را که از ماه شعبان مانده است به محاسبه و پرداختن به اعمال آن بپردازیم تا از این ماه بیبهره نمانیم و با نشاط وارد سال جدید شویم.
وی در شرح فراز «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة» در خطبه شعبانیه گفت: آیا از این بهتر و رقیقتر میشود که بگویند در این ماه اگر در راه باشید نَفس و خواب شما هم عبادت است؟
استاد درس خارج حوزه عملیه قم در ضمن تشبیهی نسبت به فراز فوق، نَفَسِ عزاداران و مهمومان در غم أبی عبدالله الحسین را نیز تسبیح و عبادت دانست و افزود: چون سیدالشهداء بندگی کرد و مظلومانه شهید شد خداوند متعال او را همتای ماه رمضان قرار داده است.
وی بیان داشت: یکی از دعاهای این ماه که از زبان مبارک امام زمان به ما رسیده، دعای شریف افتتاح است؛ ویژگی دعای افتتاح این است که در این دعا نیز مثل مناجات شعبانیه به بندگان اجازه ناز دادن به خدا در حیطه تجلیّات و افعال او داده شده است؛ به عنوان مثال در این دعا آمده است: خدایا اگر بگویی تو چرا جُرم داشتی؟ میگویم تو چرا عفو نداشتی؟ اگر مؤاخذه بکنی که چرا گناه کردی؟ من مؤاخذه میکنم که چرا نبخشیدی؟ ما با چنین خدایی روبرو هستیم!
آیت الله جوادی آملی مؤمنین را در این ماه «ضیوف الرحمن» عنوان کرد و گفت: همانطور که خدا در این ماه میزبان ما است ما هم میتوانیم با دل شکسته و خضوع و خشوع در درگاه الهی از او میزبانی کنیم و او میهمان ما باشد، یعنی یک ماه با قابلیّت میهمانی خداوند و میزبانی از خداوند.
رئیس بنیاد وحیانی اسراء بیتوجهی به دنیا و آزادگی را از ثمرات میهمانی خدا برشمرد و بیان داشت: در ماهی مثل ماه رمضان گفتن و منبر رفتن نسبت به ثمرات آن کار خوبی است اما آنچه اهمیت بیشتری دارد این است که گوینده خودش نسبت به سخنان خودش عامل باشد چون اگر عناصر اصلی جامعه و نخبگان جامعه پاک باشند، این پاکی ضامن سلامت و بقای نظام اسلامی خواهد بود و این ماه شعبان فرصت خوبی است که قبل از ماه مبارک رمضان این پاکسازی صورت پذیرد.
وی خاطر نشان کرد: اگر این پاکسازی صورت بگیرد، دیگر به فکر این نیستیم که کجا منبر برویم و از کجا رزق و روزیمان را تأمین کنیم؟ چون توجه سالکین باید فقط به راه سعادت باشد و ثمرۀ قرار گرفتن در این راه این است که خداوند ضامن تأمین روزی سالکین خویش است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در پایان به ویژگی روایات اصول کافی پرداخت وتاکید کرد: گرچه همه این مجلّدات کافی نورانی است؛ اما جلد اول و دوم و هشتم که روضه کافی است خیلی نورانیتر است.
متن تقریر درس 94 خارج فقه آیت الله جوادی آملی
خلاصه درس گذشته
فرع سوم/ انکار فرزند با لِعان/ تبیین فرق بین مایثبت بالشرع و ما یثبت بالعقل /حکم برگشت لاعن از ادعای نفی فرزندش/«أحکام الاولاد»، جایگاه صالحه برای بررسی مسائل مربوط به ارث/اصرار و تأکید صاحب جواهر بر اثبات نَسب برای فرزند لغوی/فرق بین مَحرمیّت و حرمت نکاح/فرقّ جریان قرعه در فرع دوم و جریان لعان در فرع سوّم/جریان قاعده قرعه در جایی که زن خانه ندارد و با چند نفر آمیزش داشته/روایت امیرالمومنین در رابطه با جریان قرعه نسبت به فرزندی که چند نفر مدعی دارد/بررسی اصل یا أماره بودن «قرعه»/بررسی تفصیلی روایت حکم کردن امیرالمومنین در مقام قضاوت به اجرای قرعه/بررسی روایت محمد بن مسلم در باب جریان قرعه در فرزندی که چند نفر مدعی دارد/بررسی روایت أبی بصیر در باب جریان قرعه در فرزندی که چند نفر مدعی دارد/سیره معصومین در رابطه با اخذ گزارش از فرستادگان به بلاد/نقل جریانّ درخواست گزارش پیامبر از عبدالله بن جعفر حین بازگشت از حبشه/شگفتزده شدن عبدالله بن جعفر از برخی از تعلیمات مسیحیت در حبشه/درخواست گزارش پیامبر از امیرالمومنین حین بازگشت از یمن/جریان قرعه یا برای کشف واقع است یا صرف رفع مشکل/خلاصۀ صُور صالحه و غیر صالحه نسبت به جریان قرعه/لزوم استبراء امه پس از خرید او/
خلاصه درس امروز
تعبیر «رَأسُ السَّنَة» یا «غُرَّةُ الشُّهُور» نسبت به ماه رمضان/بررسی روایت سید بن طاووس در رابطه با ماه رمضان/راه ادراکِ سلامتِ ماه رمضان نسبت به هر شخص/ماه رمضان، ماه خیر و برکت/شرح خطبۀ شعبانیۀ نبیّ مکرم اسلام/بهترین بهره از ماه رمضان/ آزادی از قید هوا و هوس/چگونگی «رهان» نسبت به حقّالله/بیان علّت کسالت و بیرغبتی نسبت به إتیانِ اعمال و کسب فضائل/استغفار، راه رسیدن به آزادی/ماه رمضان، ماه تلاش، عید رمضان، هنگامۀ جوائز/ماه شعبان، ماه آخر سال و موسمِ محاسبه /شرح فرازِ «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة»/رابطه بین امام حسین و ماه رمضان/اجازۀ ناز دادن به خدا در دعای افتتاح/مصادیق ناز دادن به خدا در مناجات شعبانیه/مصادیق ناز دادن در دعای افتتاح/میزبانی خدا در ماه مبارک رمضان/ تعبیر «ضیوف الرحمن» نسبت به روزهداران/دلِ شکسته، شرطِ دعوت کردن از خدا و میزبانی او/ناز و نیاز با خدا، فقط در حیطۀ تجلیات و فیوضات/ماه رمضان، ماه جمعِ بین میهمانی و میزبانی خداوند/بیتوجّهی به دنیا و آزادی، از ثمرات میهمانی خداوند در ماه مبارک رمضان/پاکی نخبگان و عناصر اصلی جامعه، شرطِ بقایِ نظام اسلامی/پاکسازی در ماه شعبان برای ورود به سال جدید /عدم توجه سالکین راه سعادت به تأمین رزق و روزی/وظیفه بندگان خدا تلاش در راه سعادت، وظیفه خدا تأمین مالی و رزق و روزی/ تأکید بر نورانیت ویژۀ روایات جلد اوّل و دوم و هشتم کافی/
مقدمه
بیان چند روایت پیرامون ماه مبارک رمضان
چون در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و بحثها هم به پایان رسید، چند تا روایت نورانی درباره ماه مبارک رمضان به عرض شما میرسد. مرحوم سید بن طاووس در کتاب شریف اقبال، در جریان ماه مبارک رمضان چند تا روایت نقل کردند. در بعضی از ادعیه و همچنین در بعضی از روایات، ماه مبارک رمضان به عنوان «رَأسُ السَّنَة»[1] و به عنوان «غُرَّةُ الشُّهُور»[2] نامیده شده است؛ لذا کسانی که در مسائل اخلاقی کار میکنند، سال عبادیشان را از ماه مبارک رمضان شروع میکنند.
تعبیر «رَأسُ السَّنَة» یا «غُرَّةُ الشُّهُور» نسبت به ماه رمضان
به هر حال هر کسی یک سالی برای خودش دارد، تجّار برابر آن تجارتها و درآمدهایی که دارند، اگر درآمدشان مثلاً کشاورزی باشد پاییز را اول سال خود قرار میدهند و اگر درآمدهای صناعت و امثالهم باشد، واردات و صادران باشد، آن وقتی که واردات شروع میشود میشمارند و سال مالیشان شروع میشود؛ اما آنهایی که در مسائل اخلاقی تلاش و کوشش میکنند، در مسئله تهذیب نفس و حساب و بررسی عقاید و اخلاق و اعمال، اینها سال را از ماه مبارک رمضان شروع میکنند که از ماه مبارک رمضان سال قبل تا ماه مبارک رمضان سال بعد به کجا رسیدهاند و ماه شعبان را آخر سال میدانند؛ لذا در شعبان خیلی تلاش و کوشش میکنند که بدهیهایشان را بدهند؛ یعنی بدهیهای اخلاقیشان؛ نمازهای قضاشده، روزههای قضاشده، دیون اخلاقی که به عهده دارند، اینها همه را تسویه کنند، تا نه «حق الله» در ذمّه آنها باشد، نه «حق الناس». برابر این روایات، یک؛ برابر ادعیه، دو؛ از ماه مبارک رمضان به عنوان «غُرَّةُ الشُّهُور» یا به عنوان «رَأسُ السَّنَة» یاد میکنند.
بررسی روایت سید بن طاووس در رابطه با ماه رمضان
چند تا روایت از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) هست که مرحوم ابن طاووس(رضوان الله علیه) اینها را در آغاز برنامههای ماه مبارک رمضان ذکر میکند که میفرماید «فَمِمَّا رَوَیْنَاهُ»؛ «رَوَیْنَا»؛ یعنی «رووا لنا»، یک وقت است که خودشان روایت میکنند میگویند «روینا» ما روایت کردیم، یک وقتی شخص معینی روایت میکند میگویند «رووا» فلان کس، یک وقت است که میخواهند بگویند نقل شده میگویند «رُوِی»؛ اما اینجا میگویند «رَوَیْنَا»؛ یعنی «رووا لنا»، برای ما روایت کردند. «فَمِمَّا رَوَیْنَاهُ فِی ذَلِکَ بِعِدَّةِ أَسَانِیدَ» با چند سند «إِلَی مَوْلَانَا الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَةُ وَ قَالَ رَأْسُ السَّنَةِ شَهْرُ رَمَضَان»؛[3] ما یک تعبیر عرفی داریم که تعبیر خوبی هم هست، میگوییم: «سالی که نکوست از بهارش پیداست». وقتی بهار باران فراوانی بیاید، معلوم میشود آن سال وضع کشاورزی خوب است، یک تعبیر خوبی است «سالی که نکوست از بهارش پیداست». وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) میفرماید: سال کسی نیکوست که ماه مبارک رمضان او نیکو باشد، فرمود: «إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَة»؛ سالی که اوّلش ماه مبارک رمضان است اگر ماه مبارک رمضان سالم باشد، آن سال هم سال بابرکتی است: «إِذَا سَلِمَ شَهْرُ رَمَضَانَ سَلِمَتِ السَّنَة»؛ یعنی سالی که نکوست از بهارش پیداست. اگر ماه مبارک رمضان کسی خوب بود، خدا را شاکر باشد که آن سال موفق است، اگر ماه مبارک رمضان کسی ـ خدای ناکرده ـ خوب نبود، او باید نگران یازده ماه بعد باشد. چون «سالی که نکوست از بهارش پیداست». اگر اول سال؛ یعنی ماه مبارک رمضان انسان صحیحاً و سالماً و معتقداً و متخلّقاً وارد شد، آن یازده ماه هم تأمین است. بنابراین ماه مبارک رمضان را انسان باید به خوبی ادراک کند.
راه ادراکِ سلامتِ ماه رمضان نسبت به هر شخص
این مطلب اول.ما حالا چگونه ادراک بکنیم؟ از کجا بفهمیم که این اول سال ما خوب است یا نه؟ آن خطبه مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که ماه مبارک رمضان را وصف میکند، از آن معلوم میشود که این سال نکوست؛ حالا اگر یک امامی، یک پیغمبری بفرماید به اینکه بهار امسال با برکت است، چون با تگرگ هست، با باران است، با فراوانی آب هست، وقتی چنین چیزی به ما بگوید معلوم میشود که آن سال، سال خوبی است. وقتی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید که: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه»؛ْ با برکت و رحمت و عنایت؛
ماه رمضان، ماه خیر و برکت
یعنی سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ منتها حالا یک کسی خودش باید کشاورزی بکند. تمام توفیقات و وسائل خیر و رحمت و برکت را ذات اقدس الهی داده است، سالی که نکوست از بهارش پیداست، بهارش ماه مبارک رمضان است که فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة»؛[4] پس این سال، سالی نکوست، دیگر ما هیچ تردیدی نداریم که سالی که در پیش داریم سال رحمت و برکت است. چکار بکنیم؟ در این خطبه آخرین روز ماه شعبان یا آخرین جمعه ماه شعبان حضرت فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه»؛ با برکتهای فراوانی که هست و همه شما این خطبهها را برای دیگران هم نقل کردید «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه».وظیفه ما در این ماه مبارک رمضان چیست؟
شرح خطبۀ شعبانیۀ نبیّ مکرم اسلام
مرحوم ابن طاووس با اسناد متعدّدی از وجود مبارک سید الشهداء(سلام الله علیه)، از وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) نقل میکند که وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) روزی خطبه خواند، ـ حالا در بعضی از نقلها دارد که آخرین جمعه شعبان و در بعضی از نقلها دارد که آخر شعبان بود ـ فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَة»، پس سالی که نکوست از بهارش پیداست. حالا اگر یک کشاورزی نتواند از این بهار بهره ببرد دیگر خودش مسئول است! سال، سال نکویی است.
بهترین بهره از ماه رمضان/ آزادی از قید هوا و هوس
بهترین بهرهای که ما در ماه مبارک رمضان میبریم چیست؟ فضایل فراوانی ذکر کردند، یکی از آنها این است که آزادی از بهترین نعمتهاست، آزادی که انسان از قید هوس و بردگی هوا و سلطنت شیطان بیرون بیاید، این یک نعمت خوبی است. در همان خطبه شعبانیه فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورُکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُم»؛[5] فرمود شما در رهن هستید سعی کنید فکّ رهن کنید.بیان ذلک این است که هر انسان مدیونی باید رهن بدهد، اگر کسی بدهکار بود رهن میدهد. در امور مالی وقتی به دیگران بدهکار بود، حالا یا سند خانهاش یا فرش خانه خود را رهن میدهد؛
چگونگی «رهان» نسبت به حقّالله
حالا اگر کسی «حق الله» به عهده داشت، او که نمیتواند بگویند فرش را در گرو میگذارم، یا خانهات در گرو است! بلکه خود شخص را گرو میگیرند، اگر کسی «حق الله» بر عهده داشت، بدهکار بود، مدیون بود، خودش را گرو میگیرند؛ وقتی گرو گرفتند دیگر آزاد نیست.
بیان علّت کسالت و بیرغبتی نسبت به إتیانِ اعمال و کسب فضائل
این که میبینید بعضیها میگویند من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم یا چشمم را کنترل کنم این بیچاره راست میگوید، چون در رهن و در گرو اعمال خود است، میگوید هر چه میخواهم زبانم را کنترل کنم نمیتوانم! نمیتوانم؛ یعنی در حد ضرورت، امتناع نیست؛ یعنی سخت است برای او. سرّش این است که آزاد نیست، اگر آزاد بشود که زبانش را کنترل میکند، چشمش را کنترل میکند؛ یا کسی میگوید هر چه میخواهم برای نماز شب پا بشوم نمیتوام، او راست میگوید، چون در گرو است وقتی که در گرو باشد دیگر به میل خودش نمیتواند کار بکند. چه وقت انسان در گرو است؟ مادامی که «حق الله» را نداد، وقتی «حق الله» نداد، مدیون بود، هر مدیونی باید گرو بدهد. گرو هم در مسائل اعتقادی و اخلاقی خود شخص است، نه مال او و فرش او! حضرت در آن خطبه شعبانیه فرمود: «إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ»؛ رهن اعمال شماست.
استغفار، راه رسیدن به آزادی
«فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ»؛ فکّ رهن کنید، شما دَین خود را بدهید آزاد میشوید، وقتی که طلب طلبکار را انسان داد آزاد میشود. فرمود: «فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ»؛ آن وقت آزاد هستند. اینکه میبینید در بیانات حافظ هست که: ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد [6] برای همین است. تلاش و کوشش آنها این است که ماه شعبان خودشان را دریابند.
ماه رمضان، ماه تلاش، عید رمضان، هنگامۀ جوائز
میگویند ماه مبارک رمضان ماه کار است، چیزی در ماه مبارک رمضان به آدم نمیدهند، ماه شعبان آخر سال است، ممکن است جای بخشش باشد. در ماه مبارک رمضان، یک ماه شبانهروز باید تلاش و کوشش بکنیم، ماه راه است نه ماه نتیجه، تا برسیم به شب عید فطر یا روز عید فطر، آن شب به اندازه «لیلة القدر» برکت و ثواب دارد، شب عید فطر و روز عید فطر هم به منزله شب روز قدر است، عظمت شب عید فطر را و عظمت روز عید فطر را خیلی از ما نمیدانیم! شب عید فطر به عنوان «لیلة الجوائز» است، روز عید فطر هم «یوم الجوائز» است، اینکه میگویند: روز عید است و من امروز در آن تدبیرم که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم[7] همین است، انسان باید جایزه بگیرد، این است که این اعمالش را تقدیم میکند و جایزه میگیرد.بنابراین ماه مبارک رمضان ماه وصال نیست، ماه کار است، ماه راه است؛ این آقایان که اهل این مسائل هستند میگویند «ماه شعبان منه از دست قدح»، اگر ماه شعبان به وصال نرسیدی، در ماه مبارک رمضان به وصال نمیرسی، مگر در «لیلة الجوائز»، ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد این خورشید وصال غائب میشود تا شب عید فطر.
ماه شعبان، ماه آخر سال و موسمِ محاسبه
این است که ماه شعبان را آخر سال میدانند و کسی که آخر سال مالی او باشد، تمام تلاش و کوشش او این است که سود و زیانش را مشخص بکند.بنابراین ما الآن دو تا کار باید بکنیم هم به خودمان هم به سایر دوستان: یکی اینکه این چند روزی که از ماه شعبان مانده است، کلاً حواسمان را جمع بکنیم با استغفارمان، بگوئیم: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه»،[8] این ذکر دائم زیر لب ما باشد، گرچه بخشی از نیمه ماه شعبان که گذشت، این دعا را میخواندند؛ ولی در این لحظات آخر زیاد بخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه»، این را دریابیم؛ بعد هم با این همه رحمت که آمد، حالا با نشاط برویم به سراغ کار، چون یک کشاورز وقتی که باران فراوان آمده باشد، با اشتیاق میرود به سراغ کشاورزی. فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه»؛ به رحمت و برکت و عنایت و لطف و اینها. اگر کسی واقعاً قصد کار دارد،
شرح فرازِ «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة»
تمام وسایل فراهم است. «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة»؛[9] از این بهتر و رقیقتر!؟ اگر کسی در راه باشد، برای این دمِ او و نَفَس او حساب باز میکنند.یک وقت است که کسی سید الشهداء(سلام الله علیه) را به عنوان امام ـ معاذالله ـ نمیشناسد، به عنوان اینکه مظلوم بود یک آهی برایش میکشد، آن یک حساب است؛ اما یک وقت شیعه حضرت است، میداند امام مظلومانه شهید شد؛ ولی او را همتای ماه مبارک رمضان قرار دادند.
رابطه بین امام حسین و ماه رمضان
حضرت در همین خطبه شعبانیه چه فرمود؟ فرمود: «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة»؛ در جریان سید الشهداء هم فرمودند به اینکه «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیح»؛[10] شیعه اگر در جریان کربلا یک آهی بکشد، این مثل «سبحان الله» است، ببینید که بین ماه مبارک رمضان و محرّم چه تناسبی هست؟! این ولایت و آن نزول قرآن چه تناسبی هست؟ خیلی تناسب هست؛ اینجا فرمود «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»، چون صائم هستید، «الصَّوْمُ لِی»[11] اگر نَفَس صائم عبادت است، نفس کسی که غمگین شده برای سید الشهداء عبادت است، «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَة»؛ پس معلوم میشود ذات اقدس الهی با این برکات ما را دارد اداره میکند. امسال خودمان دیدیم که باران فراوان آمد، ما با اشتیاق وارد کشاروزی میشویم، اینجا فرمود: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّه» آدم با اشتیاق وارد ماه مبارک رمضان میشود. آنچه که بیرون از جان ما هست، برای ما نیست، خلاصه حرف! برای اینکه همه ما را رها میکنند و ما هم همه را رها میکنیم. اگر تنها چیزی که برای ما هست همین جان است، این هم اگر ـ خدای ناکرده ـ در رهن دیگری باشد، آن وقت چیزی در اختیار ما نمیماند، پس ماه مبارک رمضان ماه آزادی است؛ البته در هر فرصتی از فرصتهای سال انسان بتواند استغفار بکند، فکّ رهن میشود، اینجا فرمود: «إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ».
اجازۀ ناز دادن به خدا در دعای افتتاح
مطلب دیگر این است که از وجود مبارک امام زمان(ارواحنا فداه) این دعای افتتاح رسیده است «اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِک»؛[12] در این دعای افتتاح مطالب فراوانی را حضرت فرمودند که یکی از آنها این است که «مُدِلًّا عَلَیْک»؛ خدایا! درست است که نیاز من ضروری است، حاجت من ضروری است، من سر تا پا نیاز هستم؛ اما با بیان ولیّ تو من اجازه پیدا کردم که با تو ناز کنم! خدا هم راه نیاز را به ما نشان داد، هم راه ناز را. این «مُدِلّ» «ادلال» از دَلال است نه دلالت؛ «مُدِلاً» میخواهم دَلال کنم، غنج کنم، ناز کنم برای تو! این را غیر از امام(علیه السلام) کسی دیگری میتوانست چنین حرفی بزند؟ «مُدِلًّا عَلَیْک» خدایا من میخواهم ناز کنم! حالا چگونه ناز بکنیم؟ در بعضی از فرازها هست،
مصادیق ناز دادن به خدا در مناجات شعبانیه
در این مناجات شعبانیه کاملاً این مسئله ناز مطرح است. در مناجات شعبانیه که آن حتماً موفق هستید ـ إنشاءالله ـ میخوانید، فرازهایی که در این مناجات شعبانیه هست، بخشی از آن به این نازها برمیگردد؛ آن بخشها و فرازهای بلند که «هَبْ لِی کَمَالَ الإنْقِطَاع» آن بخش دیگری است؛ اما این بخشهایی که مربوط به ناز بنده در پیشگاه ذات اقدس الهی هست این است که «إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لَا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی» این اولین حرف من است، من عقیدهام این است، اگر بخواهم ناز بکنم عظمت شما را حفظ میکنم، حالا ناز من از اینجا شروع میشود: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِک»،[13] خدایا اگر تو مؤاخذه بکنی و بگویی چرا گناه کردی؟ من هم مؤاخذه میکنم و میگویم تو چرا نبخشیدی! این یعنی چه؟ این راه ناز است! خدایا اگر تو مرا با گناهان من بگیری، من با مغفرتت مؤاخذه میکنم و اگر تو به جُرم من مرا مؤاخذه بکنی من به عفو تو؛ میگویم تو که بزرگتر بودی چرا عفو نکردی! اینگونه دعاها را در ماه مبارک رمضان به ما اجازه دادند.
مصادیق ناز دادن در دعای افتتاح
این دعای افتتاح که از وجود مبارک حضرت حجت(سلام الله علیه) است، در دعای افتتاح به خدا عرض میکنیم، خدایا «مُدِلاً عَلَیْکَ» من با راهنمایی ولیّ تو میخواهم ناز بکنم! دَلال داشته باشم! این دَلالها در دعاها ظهور میکند، این دعای ماه شعبان در عین حال که مظهر نیاز است مظهر ناز هم هست، چون دارد که اگر تو مرا به جُرم من مؤاخذه بکنی، من تو را به عفو مؤاخذه میکنم! اگر بگویی تو چرا جُرم داشتی؟ میگویم تو چرا عفو نداشتی؟ اگر مؤاخذه بکنی که چرا گناه کردی؟ من مؤاخذه میکنم که چرا نبخشیدی؟ ما با چنین خدایی روبرو هستیم!
میزبانی خدا در ماه مبارک رمضان/ تعبیر «ضیوف الرحمن» نسبت به روزهداران
و چون در ماه مبارک رمضان روزهدارها جزء «ضیوف الرحمن» هستند، مهمانان الهیاند، حاجیان و معتمران هم جزء «ضیوف الرحمن» هستند، آن سرزمین سرزمین ضیافت است، ماه مبارک رمضان هم ماه ضیافت است، این دَلال و غنج متقابل همین است، ما مهمان ذات اقدس الهی هستیم؛ یعنی خدا دعوت میکند، ما میرویم؛
دلِ شکسته، شرطِ دعوت کردن از خدا و میزبانی او
اما آیا میتوانیم میزبان او باشیم، او را دعوت بکنیم او هم بیاید؟ بله، فرمود من در ماه مبارک رمضان میزبان شما هستم، در سرزمین وحی میزبان شما هستم، شما که حاجی یا معتمر هستید جزء «ضیوف الرحمن» هستید، شما که جزء صائمین هستید، جزء «ضیوف الرحمن» هستید، از من هم اگر دعوت بکنید میآیم! این که در حدیث قدسی دارد «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَ قُلُوبُهُم»[14] این است، فرمود شما یک دل شکسته پیدا کن، این دل شکسته مرا دعوت میکند، من هم به همان جا میروم. پس ماه رمضان میتواند یک مهمانی و میزبانی متقابل باشد؛
ناز و نیاز با خدا، فقط در حیطۀ تجلیات و فیوضات
البته همه اینها در فصل سوم است، آن دو تا فصل که فصل منطقه ممنوعه است؛ یعنی ذات واجب تعالی که احدی به آن دسرسی ندارد، صفات ذاتی که عین ذات است کسی دسترسی به آن ندارد، فقط مفهوماتش در ذهن ما هست، آن دو تا منطقه ما دسترسی نداریم؛ ولی با ظهور او، با فعل او، با فیض او، با تجلّی او طبق بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهج البلاغه که فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه»[15] باید تجلّیات او، با ظهورات او، با اقوال او، با افعال او مأنوس هستیم.
ماه رمضان، ماه جمعِ بین میهمانی و میزبانی خداوند
بنابراین ما از هر نظر میتوانیم از راه دَلال غنج وارد بشویم، چه اینکه در دعای افتتاح آمده و مصادیق آن هم در مناجات شعبانیه هست؛ هم از راه تقابل میزبانی و مهمانی، هم به خانه او برویم و هم در ماه مبارک رمضان، در حج و عمره، به خانه خودمان دعوتش بکنیم «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَ قُلُوبُهُم» و این جمع را شاید؛ ماه مبارک رمضان ماه جمع است، سرزمین وحی سرزمین جمع است، اینها مانعة الخلو هستند که اجتماع را شاید؛ یعنی انسان در عین حال که در حج و عمره مهمان خداست میتواند میزبان او هم باشد، با دل شکسته مسائل حج و عمره را انجام بدهد، با قلب شکسته روزه بگیرد، این مهمان وقتی با قلب شکسته روزه گرفت، میزبان خدا هم میشود، چون «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَ قُلُوبُهُم» هم مهمان خداست، چون صائم است، نَفَسها میشود تسبیح، یک چنین ماهی است!
بیتوجّهی به دنیا و آزادی، از ثمرات میهمانی خداوند در ماه مبارک رمضان
آن وقت کل عالَم برای آدم مثل این چوب کبریتهای دور ریخته است؛ الآن یک کسی یک سیگار بخواهد بکشد، یک کبریتی بزند و این چوبِ کبریتِ سوخته را بیاندازد این چوب کبریت سوخته برای کسی قابل ارزش نیست، خیلی از برزگان تصریحاتشان این است که کل دنیا همین است. اگر انسان آزاد باشد، لذت آزادگی از همه اینها بالاتر است، مشخص است، دیگر به این فکر نیست که چه دارد و چه ندارد! یک مقداری که زندگی آبرومندانه داشته باشد، خدا او را تأمین میکند. به این فکر نیست که من چه تهیه کنم، چه تهیه کنم که بگذارم و بروم؟!
پاکی نخبگان و عناصر اصلی جامعه، شرطِ بقایِ نظام اسلامی
بنابراین چنین ماهی در پیش داریم. ومسلمانها و مؤمنین، برادران و خواهران ایمانی که پای منبر شما هستند، این بیان نورانی امام صادق(علیه السلام) را از شما بشنوند، این عمل را هم از شما ببیند ـ به خواست خدا ـ. اگر عناصر اصلی جامعه طیب و پاک باشد، آن کشور محفوظ است، ولو چند نفر آلوده باشند، آن نظام محفوظ است ولو چند نفر آلوده باشند، آن دین در آن سرزمین محفوظ است ولو چند نفر آلوده باشند، برای اینکه عناصر اصلی جامعه با این دستورات حاصل است. ما اگر باور کردیم «سالی که نکوست از بهارش پیداست» این سال نکوست!
پاکسازی در ماه شعبان برای ورود به سال جدید
مرحوم ابن طاووس(رضوان الله علیه) اعمال را از اول محرّم شروع میکردند، چون در بعضی از روایات دارد که اول سنه محرّم است، در بعضی روایات دارد که اول سنه ماه مبارک رمضان است؛ لذا اکثر علمای ما اول سال را ماه مبارک رمضان میدانند، آن یک حسابی است با نجوم و هیأت شاید سازگارتر باشد و این با عبادت سازگارتر است. اگر کسی اول سال را ماه مبارک رمضان قرار بدهد، آخر سال او میشود ماه شعبان.
عدم توجه سالکین راه سعادت به تأمین رزق و روزی
آن وقت هم در ماه شعبان «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْه»، را زیاد تکرار بکند، هم در ماه مبارک رمضان که اول سال است با اطمینان و خوشحالی وارد میشود، دیگر به این فکر نیست که من کجا منبر بروم؟ کجا منبر نروم؟ چون او را تأمین کرده است، روزی ما به عهده ماست، یا به عهده اوست؟ خدا بزرگان ما را غریق رحمت کند، مرحوم فیض(رضوان الله علیه) فرمود: به اینکه خدای سبحان یک چیزی را به عهده خودش گرفته یک چیزی را هم به عهده ما قرار داده است؛ آن چیزی را که به عهده ما هست عمل ما میباشد برای سعادت، آنچه که به عهده خودش است تأمین ماست.
وظیفه بندگان خدا تلاش در راه سعادت، وظیفه خدا تأمین مالی و رزق و روزی
حالا، ما میآئیم آنچه را که به عهده خداست، به عهده خودمان قرار میدهیم که خودمان باید روزیمان را تأمین کنیم! آنچه که به عهده ماست که تأمین سعادت است، میخواهیم رایگان از خدا بخواهیم؛ فرمود تقسیم این جور نیست، به ما گفتند تو کار خود را بکن من روزی تو را تأمین میکنم. مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) در جلد هشت کافی این روایت نورانی را از معصوم(سلام الله علیه) نقل میکند که حضرت به یکی از اصحابش فرمود: من اگر به شما بگویم شما کار را انجام بدهید، درس خود را بخوانید، شهریه شما، روزی شما، تأمین زندگی شما و عیال شما به عهده من، آیا مطمئن میشوید، آرام میشوید؟ عرض کرد بله یابن رسول الله! معصوم پسر معصوم وقتی عهدهدار خرج من بشود، یقیناً من هم آرام میشوم! فرمود ما که هر چه داریم از خداست، همین تعهد را خدا نسبت به شما کرده است، چرا نگران هستید؟! مگر او نگفته شما کارتان را انجام بدهید روزی شما به عهده من؟ ما که هر چه داریم از اوست.
تأکید بر نورانیت ویژۀ روایات جلد اوّل و دوم و هشتم کافی
این روایت نورانی را مرحوم کلینی در جلد هشت کافی؛ یعنی روضه کافی، گرچه همه این مجلّدات کافی نورانی است؛ اما جلد اول و هشتم، یا جلد اول و دوم و هشتم خیلی نورانیتر است، در جلد هشت این فرمایشات هست، فرمود ما که هر چه داریم از خداست، خدا هم همین تعهد را کرده است./424/
پاورقی:
[1] تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، ج4، ص333.
[2] الکافی-ط الاسلامیه، الشیخ الکلینی، ج4، ص66.
[3] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص4.
[4] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص2.
[5] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص2.
[6] دیوان حافظ، غزل شماره164.
[7] دیوان حافظ، غزل شماره17.
[8] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص9.
[9] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص2.
[10] الأمالی، الشیخ المفید، ص338.
[11] الکافی-ط الإسلامیة، الشیخ الکلینی، ج4، ص63.
[12] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج1، ص58.
[13] إقبال الأعمال(ط ـ القدیمة)، السیدبن طاووس، ج2، ص686.
[14] منیة المرید، الشهیدالثانی، ص123.
[15] شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج7، ص181.