vasael.ir

کد خبر: ۳۴۷۳
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۵ - 23 October 2016
امنیت در دیدگاه دین پژوهان/ پرسش هفتم

تهدیدات و عوامل ثبات در جامعه اسلامی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - شناسایی عوامل تهدید و مولفه‌های ثبات آفرین در یک نگرش امنیتی تلقی می‌شود از این روی امنیت اسلامی و پژوهشگران این عرصه ناچارند به پرسش‌های طرح شده در این موضوع پرداخته و پاسخی مبتنی بر اصول اسلامی را ارائه دهند.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ جامعه اسلامی می‌تواند برای به دست آوردن امنیت و ثبات، دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله را الگوی خود قرار دهد و با مهربانی‌ و دلسوزی برای افراد جامعه خود و استقامت و پایداری در برابر دشمنان و بالا بردن تقوا و پرهیزگاری و روح بندگی و ایمان واقعی به خدا و انجام کارهای‌ شایسته‌ و به کارگیری تمام برنامه‌های قرآن و سنت در تمام ابعاد و زوایای زندگی به امنیت کامل و ثبات سیاسی و قوام دائمی برسد و بر مشکلات خود پیروز‌ گردد.

 

چه نوع تهدیداتی، امنیت جامعه‌ اسلامی‌ را با‌ خطر‌ مواجه‌ می‌سازد؟

 

آیة اللَّه شریعتمدار:

بیگانه شدن با تعالیم دینی، از دست دادن‌ فرهنگ‌ اسلامی، اجرا نکردن دستورات الهی، بی‌توجهی‌ به خواست مردم، استبداد‌ در‌ حکمرانی از طرف کارگزاران حکومتی،‌ ایجاد‌ تنش با کشورهای دیگر، برقرار نکردن مناسبات سیاسی و اقتصادی با آنان بر‌ اساس‌ احترام متقابل، عدم اجرای عدالت‌ اجتماعی،‌ ایجاد‌ نابرابری در طبقات‌ مختلف‌ ملّت و در این‌ میان‌ اخلال در روابط داخلی و ایجاد نکردن زمینه‌های عدالت و مساوات در جامعه، بی‌توجهی‌ به‌ خواست مردم و به احکام الهی‌ از‌ اهمیت وافری‌ برخوردار‌ است.‌ اخلال در روابط داخلی‌ و ایجاد نکردن زمینه‌های عدالت و دیگر اموری که بیان شد جامعه را در این‌ گونه‌ خطرها قرار می‌دهد. اختلافات قومی و مذهبی،‌ فقر،‌ ناآرامی‌ اجتماعی،‌ وابستگی اقتصادی، عدم‌ توسعه‌ سیاسی و بی‌ثباتی ناشی از آن، آسیب پذیری کشور، بی‌اعتنایی و بی‌علاقگی مردم نسبت به حکومت‌ و عدم‌ مشارکت سیاسی آنان در تعیین سرنوشت سیاسی‌ کشور،‌ نفوذ‌ دشمن‌ به‌ سازمان‌های‌ صنفی و تشکیلات سیاسی و به راه انداختن اعتصاب‌ها و تظاهرات همگانی که تمام اینها امنیت جامعه را به خطر می‌اندازد و حکومت و ملت با هم‌آهنگی‌های‌ لازم و مناسب باید در برابر تمام این توطئه‌ها بایستند و دشمن داخلی و خارجی را مأیوس نمایند.

آیا می‌توان الگوی یک‌سان و واحدی از امنیت در آموزه‌های وحیانی و دینی‌ ارائه کرد که جامعه اسلامی بر اساس آن قوام و ثبات یابد؟ نشانه‌های این الگو چیست؟

 

آیة اللَّه شریعتمدار:

دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله که در تمام تاریخ‌ اسلام،‌ دورانی به قوام و ثبات و امنیتی که در آن دوران برای جامعه اسلامی بود نرسیده است آسایش، بی‌هراسی، سکون قلب در آن دوران برای‌ تمام افراد بود و هیچ‌ گونه‌ تهدید داخلی و یا خارجی نمی‌توانست از ثبات آن حکومت بکاهد و یا خللی در آن وارد سازد. هشیاری و بیداری مسلمانان در آن‌ دوران‌ به مرزی رسیده بود‌ که‌ تمام توطئه‌های داخلی منافقین را سرکوب کرده و دسیسه‌های دشمنان خارجی را از میان برداشته بود. خداوند، مهربانی افراد را به یکدیگر و دلسوزی آنها را نسبت به هم و ایستادگی‌ آنها را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی چنین بیان کرده است:

محَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یبْتَغُونَ فضْلاً منَ اللّهِ‌ وَ‌ رِضْواناً سِیماهُمْ‌ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ‌ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکفّارَ وَعدَ اللّه‌ الَّذِینَ‌ آمَنُوا‌ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً؛

 

محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند ‌‌در‌ برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را‌ در‌ حال‌ رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند.‌ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است این توصیف آنان در‌ تورات و توصیف آنان‌ در‌ انجیل است همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده‌ که زارعان را به شگفتی وا می‌دارد. این برای آن است که کافران را به خشم آورد، ولی کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند‌ وعده‌ آمرزش و اجر عظیمی داده است.

جامعه اسلامی می‌تواند برای به دست آوردن امنیت و ثبات، دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله را الگوی خود قرار دهد و با مهربانی‌ و دلسوزی برای افراد جامعه خود و استقامت و پایداری در برابر دشمنان و بالا بردن تقوا و پرهیزگاری و روح بندگی و ایمان واقعی به خدا و انجام کارهای‌ شایسته‌ و به کارگیری تمام برنامه‌های قرآن و سنت در تمام ابعاد و زوایای زندگی به امنیت کامل و ثبات سیاسی و قوام دائمی برسد و بر مشکلات خود پیروز‌ گردد.

نشانه‌های‌ این امنیت در اندیشه سیاسی‌ اسلام‌ عبارت‌اند‌ از:

1- ثبات سیاسی و اقتصادی

2-استقلال و عدم وابستگی به قدرت‌های بیگانه

این مولفه ها از این آیه به دست می‌آید:

وَ ضَرَبَ‌ اللّهُ‌ مَثَلاً‌ قرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً منْ‌ کلِّ‌ مَکانٍ؛

خداوند به عنوان نمونه شهری را ارائه می‌دهد که امنیت دارد و با اطمینان روزی او گوارا از‌ هر‌ جایی‌ به او می‌رسد.

در این آیه اطمینان از نشانه‌های امنیت قرار‌ داده شده که همان ثبات است؛ ثبات در سیاست، ثبات در اقتصاد، ثبات در اندیشه و ثبات در‌ وابسته‌ نبودن‌ به دیگران.

از دیگر نشانه‌های امنیت، آزادی اندیشه، بیان و کردار‌ در‌ چهارچوب قرآن و سنت، که از برکات و دست‌آوردهای اراده و اختیار است که خداوند آن‌ را‌ به‌ بشر داده، او را آزاد آفریده است تا بتواند آزادانه بیندیشد و آزادانه‌ کارهای‌ خود را انجام دهد.

هم‌چنین مهربانی و دلسوزی افراد جامعه نسبت به یک‌دیگر که‌ از‌ ویژگی‌های‌ دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله است که این ویژگی از آیه شریفه‌ای که‌ بیان‌ شد رحماء بینهم روشن می‌شود.

نشانه دیگر شدت عمل و استقامت در برابر‌ دشمنان‌ داخلی‌ و خارجی و خنثی کردن توطئه‌هایی که علیه اسلام و یا حکومت اسلامی در‌ داخل‌ و یا از خارج برنامه‌ریزی می‌شود که این نشانه نیز از آیه‌ای که‌ گذشت‌ (اشداء‌ علی الکفار) ظاهر می‌شود و این نشانه امنیت است و تا این نشانه وجود نداشته‌ باشد‌ امنیتی تحقق پیدا نخواهد کرد.

 

دکتر افتخاری:

باید دو نکته را از‌ یک‌ دیگر‌ تفکیک کرد:

اولاً، دین در طراحی الگو، نقش ایفا می‌کند؛

ثانیاً، رسالت دین، طراحی الگوها‌ نیست.

به‌ عبارت دیگر، باید میزان توقع خود را از دین مشخص و معین‌ کنیم.‌ آیا دین ناظر بر ماهیت است؟ یا به دنبال تعیین روش است؟ این پرسش مهمی است‌ که‌ در فلسفه دین از آن بحث می‌شود. مجموع ملاحظات ارائه شده در‌ این‌ بحث ما را به جایی رهنمون می‌شود‌ که‌ بپذیریم.

1-  آن چه جزء رسالت ذاتی و اولیه‌ دین است، بیان اصول و مبانی ماهوی است. یعنی در بحث از امنیت‌ - برای مثال - آن چه‌ از‌ دین توقع‌ می‌رود،‌ ارائه‌ شناختی جامع و فراگیر از «امنیت»‌ است‌ که با حقیقت انسان و هستی تناسب داشته باشد. اما ورود به‌ جزئیات‌ و یا روش تحصیل آن ضرورتاً‌ از ناحیه دین نمی‌آید.

2- اما الگوها که به شکل‌ها‌ و روش‌های تحصیل همان امور ماهوی باز می‌گردد، اموری کاملاً زمان‌مند و مکان‌مند هستند‌ و لذا در همین ظرف‌ها معنا‌ و مفهوم‌ می‌یابند. به عبارت‌ دیگر‌ اصلاً ماهیت فرا مکانی‌ و فرا زمانی دین مانع از آن می‌شود که مقوله‌ای کاملاً زمان‌مند و مکان‌مند را‌ عرضه‌ کند. به همین دلیل امور دینی‌ جاودانی‌اند؛‌ در حالی‌ که‌ الگوها‌ نمی‌توانند جاودانی باشند.

پس‌ تا این جا می‌توان ادعا کرد که رسالت دین در بحث امنیت، اصلاً طراحی الگو‌ نیست‌ و آن چه از دین باید‌ سراغ‌ گرفت.‌ «نظریه‌ امنیتی»‌ است. اما این‌ پاسخ‌ دلالتی بر «غیر دینی بودن» الگو هم ندارد.

‌به عبارت دیگر معتقد نیستم که اصطلاح «الگوی‌ امنیتی‌ دینی»‌ اصطلاحی نادرست یا بی‌معناست. بلکه بالعکس می‌توانیم‌ الگوی‌ دینی‌ داشته‌ باشیم.‌ از‌ این منظر «الگوی امنیتی دینی» معنایی متفاوت از «نظریه دینی امنیت» دارد و دلالت بر «تلاش دین داران برای طراحی الگویی دارد که منافع بازی‌گر را مستند‌ به اصول کلان دینی و با استفاده از تجارب بشری، حفظ، تقویت و توسعه دهد». در این تلقی:

اولاً، اصول و مبانی دینی ملاک هستند؛ اما تا جایی که ارکان‌ و اصول الگویی امنیتی طراحی شده با آنها تعارض نداشته باشد.

ثانیاً، تجارب بشری نقطه آغاز است. بدین صورت که در مقام الگو مقتضیات زمانی و مکانی خاص بازی‌گر ملاک‌ ارزیابی‌ و طراحی هستند.

در نتیجه مسلمانان می‌توانند الگوهایی را طراحی کنند که اگر چه نو و جدید هستند واصلاً شباهتی با الگوهای بسیط‌ سنتی‌ ندارند، اما از حیث قرار‌ داشتن‌ در اصول کلان دین با یک دیگر شبیه هستند. بر این اساس هر دو دینی هستند. برای مثال هم گروه‌های جهادی کوچک اولیه و هم‌ ارتش‌های مجهز و پیش‌رفته‌ امروزی،‌ تا آن جا که مصداق وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ ... هستند، می‌توانند الگوی دینی باشند. البته در یک دوره یکی از این دو الگو معتبر و کارآمد بود و در‌ دوره‌ دیگر، الگوی دوم.

بنابراین عملیاتی نمودن اصول کلان دین در هر دوره و زمانه‌ای به تولید الگوی دینی منجر می‌شود. لذا ما به منزله بازی‌گران دین دار، ضرورتاً الگوی امنیتی‌ را‌ از درون‌ دین نمی‌گیریم؛ اما معنای این تجویز، غیر دینی یا ضد دینی بودن الگوی امنیتی هم نیست. بلکه‌ معنای صریح و ساده آن، طراحی الگوهای امنیتی توسط دین داران‌ در‌ چهارچوب‌ اصول کلان دین، با توجه به مقتضیات و مستند به امکاناتشان است. در صورت رعایت شرایط سه ‌‌گانه‌ بالا، می‌توان به آنها عنوان «الگوی امنیتی دینی» را - ولو این که‌ در‌ پیشینه‌ تاریخ اسلام شبیهی نداشته باشند - اطلاق نمود. لذا باید با دقت، واژه «امکان» که‌ در سؤال آمده است را فهمید. «امکانی ذاتی» برای دین در این سطح‌ تعریف نشده است، اما‌ امکان‌ وجودی - به معنای این که دین در شکل‌گیری الگوها تأثیر گذارد - حتماً وجود دارد. با عنایت به همین دو تفکیک، بین نظریه‌های امنیتی دین و الگوهای امنیتی دینی تجربه‌ شده در طول تاریخ اسلام فرق می‌گذاریم. در حالی که خروج از دایره نظریه امنیتی اسلام را به هیچ وجه جایز نمی‌دانیم؛ اما حق طراحی - و ضرورت طراحی - الگوی‌ امنیتی‌ را برای جوامع اسلامی در اعصار مختلف قائل هستیم و نفی آن را عاملی برای ایجاد ناامنی ارزیابی می‌کنیم.با این تفسیر اصلاً نمی‌توان از وجود یک الگوی واحد سخن گفت!‌ ما‌ با الگوهای متفاوتی که مسلمانان در اعصار مختلف تجربه کرده‌اند رو به رو هستیم. از تجربه تاریخی در هر دوره هم می‌توان استنتاج کرد که آیا الگوی مزبور جواب‌ داده‌ است، یا خیر؟! انقلاب، جنگ، بازدارندگی، صلح و... همه از الگوهایی هستند که باید در بستر شرایط معنای امنیتی و ارزش راهبردی آنها را فهم کرد و صدور حکم‌ کلی‌ اصلاً‌ ممکن و میسر نیست

.

دکتر‌ لک‌زایی:‌

با‌ توجه به دخالت مبانی در تعریف چیستی «امنیت»، «تهدید» و «فرصت» بدیهی است که هر مکتب نظریه امنیتی خاص خود را‌ داشته‌ باشد.‌ هر نظریه امنیتی هم الگوهای ویژه خود را‌ خواهد‌ داشت. مع‌الأسف تاکنون تلاش قابل توجهی در زمینه ارائه نظریه امنیتی اسلام صورت نگرفته است، از این رو شاید‌ سخن‌ گفتن‌ در این زمینه ابهامات و تردیدهایی را به همراه داشته‌ باشد. در وضعیت فعلی نوعاً نظریات امنیتی مکاتب غیر اسلامی در محافل علمی و دانشگاهی جمهوری اسلامی تدریس‌ می‌شود‌ و بدیهی است که این امر پیامدهای خاصی را به دنبال خواهد‌ داشت‌ که البته جای نگرانی دارد.

برای استنباط نظریه امنیتی اسلام باید اقدامات بسیار زیادی توسط محافل‌ علمی،‌ اعم‌ از حوزوی و دانشگاهی، صورت گیرد. برخی از این اقدامات مربوط به‌ حوزه‌ سیاستگذاری‌ در کشور ماست و برخی مربوط به مراکز آموزشی و پژوهشی. تأسیس پژوهشگاه و یا‌ حداقل‌ مرکز تحقیقات و مطالعات امنیت در اسلام ضروری‌ترین اقدام در این جهت است. بدیهی‌ است‌ روش‌شناسی مطالعه امنیت در اسلام متفاوت از روش‌شناسی‌های مرسوم مطالعه امنیت در مکاتب‌ دیگر‌ است.‌ هر روش‌شناسی متکی بر منابع معرفتی خاص است. در غالب روش‌های مطرح و مرسوم‌ در‌ حوزه مطالعات امنیت منبعی به نام وحی به رسمیّت شناخته نمی‌شود.برخی نیز، هر‌ چند‌ به‌ آموزه‌های دینی توجه می‌کنند، اما نگاهشان از منظر آگاهی‌های غیر واقعی است.

اگر تأثیر عناصر‌ ذهنی‌ در اتخاذ استراتژی‌های نظامی، اقتصادی، فرهنگی و... در هر جامعه پذیرفته شود،‌ تأثیر‌ دین‌ هم امری بدیهی تلقی خواهد شد. شایسته است تأثیر آموزه‌های اسلامی در استراتژی‌های امنیتی کشورهای‌ اسلامی‌ مورد‌ بررسی و تجزیه و تحلیل مستقل قرار گیرد. به هر حال همانطور‌ که‌ محمل مادی عبادت در جامعه اسلامی مسجد است و نه کلیسا، الگوهای امنیتی مورد استفاده در‌ جامعه‌ اسلامی نیز متفاوت از دیگر مکاتب و جوامع خواهد بود. این نکته‌ قابل‌ بررسی است که پیامبر اسلام(ص) به چه‌ شیوه‌ و الگویی توانست جامعه جاهلی و مخصوصاً نابسامان‌ به‌ لحاظ امنیتی را تبدیل به جامعه‌ای اسلامی و مخصوصاً بسامان به لحاظ امنیتی‌ بکند.‌ ارزش‌هایی چون شعر، شتر،‌ شراب‌ و شمشیر‌ چگونه‌ در‌ مدتی کوتاه، جای خود را به‌ ایثار،‌ مقاومت، توکل، همبستگی، نیایش، توحید و دیگر ارزش‌های دینی نماید، به گونه‌ای‌ که‌ بتواند دو ابر قدرت عصر و روزگار خود را متزلزل‌ و یکی را به طور کلی‌ ساقط‌ نماید. روشن است که قصد نفی استفاده از دستاوردهای بشری را در این‌ مورد‌ ندارم. بلکه برعکس، دستوری دینی‌ است‌ که‌ در این امور‌ از‌ عقل و تجارب بشری‌ نیز‌ استفاده شود. اما اولویّت و اوّلیّت با وحی است. آموزه‌های دینی در حوزه امنیت‌ فردی،‌ امنیت خانوادگی، امنیت اجتماعی، امنیت سیاسی‌ و امنیت جهانی‌ تماماً‌ باید‌ در این بحث لحاظ‌ شود.

207/120/د

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۸:۱۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۵:۳۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۰:۲۹
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۰۲