به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله مقتدایی در درس خارج ولایت فقیه که روز سه شنبه 16 شهریور سال 95 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار گردید، در پاسخ به کلام مرحوم شاه آبادی به بررسی روایات باب پرداخت و گفت: اگر کسی همواره شبهایش با اشتغال به نماز بگذرد و روزها روزه بگیرد و تمام مالش را در راه خدا صدقه بدهد یا هر سال به مکه برود لکن ولیّ خدا را نشناسد و متابعت از او نکند و راهنمایی از او نگیرد حقی بر خداوند ندارد و تمام عباداتش هدر است و اصلاً از اهل ایمان نمیباشد.
وی در ادامه به سه روایت و محل استشهاد به آنها اشاره کرد و گفت: بالاترین و رفیعترین چیز در بین احکام که مفتاح بقیه احکام است و بابی است که به وسیله آن میتوانند وارد احکام شوند و موجب رضای پروردگار است؛ اطاعت نمودن از امام است بعد از اینکه او را بشناسد.
تقریر کامل بحث آیت الله مقتدایی به شرح ذیل است:
خلاصه ای از مباحث گذشته
در مفردات راغب اصفهانی که معانی الفاظ قرآن را میآورد و مورد قبول و اعتماد است میفرماید:« الوَلَاءُ و التَّوَالِی: أن یَحْصُلَ شیئان فصاعدا حصولا لیس بینهما ما لیس منهما»: ولاء که از ماده «وَلی» است، دو چیز یا چند چیزی هستند که محقق شوند و در کنار هم قرار بگیرند به گونهای که بینشان هیچ فاصلهای نباشد.
در لغت برخی دو معنی آوردهاند و برخی از کتب لغت فقط سرپرستی را آوردهاند اما با اینکه دو معنی ذکر شده است اما معنی «سرپرستی» مورد توجه است. در روایات هم، روایات زیادی داریم که لفظ ولی و ولایت در آن استعمال شده است که همین معنای سرپرستی مراد است.
قول دیگری هم اینجا نقل شده که ولایت به فتح واو است و به معنای محبت اهلبیت علیهم السلام است که نیاز به بررسی دارد.
معانی ولایت در آیات و روایات
گفتیم در مورد معنای لغوی ولایت مفردات راغب دو معنی گفته است:
معنای اول: قرار گرفتن دو چیز یا چند چیز کنار هم و بدون فاصله.
از این قرار گرفتن دو یا چند چیز کنار هم استظهار قرب میکنند و قرب را هم تعمیم به «جسمی» و «معنوی» میدهند؛ یعنی گاهی نزدیکی فیزیکی به هم دارند و در کنار هم هستند و گاهی نزدیکی معنوی دارند یعنی محبت و دوستی دارند که لازمه محبت نزدیکی و قرب است. همچنین به معنای نصرت هم آمده است و این همه معانی از مصادیق قرب است.
معنای دوم: دومین معنی در مفردات معنای سرپرستی است یعنی اختیار یک امری را داشته باشد و در واقع مالک آن باشد و کفالت آن را دارا باشد که والی در یک شهر و ولی یتیم از اینگونه است.
در قرآن و در روایات هم ولایت به این معنی کثیراً استعمال شده است و بحث ما هم در ولایت فقیه؛ ولایت به این معنی میباشد و موارد متعددی در قرآن را گفتیم.
نظیر آیه «وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ» یعنی شما هیچ ولیی به جز خدا ندارید. در روایات هم به این معنی بسیار زیاد استعمال شده است.
روایتی از امام باقر(ع) را بیان کردیم:
عن ابی جعفر(ع :(بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ.
اینها پایههای اسلام هستند که بدون اینها اسلام قبول نیست که یکی ولایت است.
بررسی تفاوت معنای ولایت با توجه به مفتوح یا مکسور خواندن «واو»
در مورد معنای ولایت گفته شده که کلمه «ولایة» به فتح واو به معنای محبت و دوست داشتن است؛ که از مرحوم شاهآبادی استاد امام خمینی(ره) نقل میکنند، شاید خود امام هم از او نقل کرده باشد ایشان فرموده اگر به کسر واو باشد به معنی حکومت است.
تناسب سیاق دلیل مرحوم شاهآبادی
مرحوم شاهآبادی در استدلال بر کلام خود فرمودهاند: به قرینه سیاق عبارت باید به فتح باشد زیرا چهار مورد دیگر در روایات از فروع دین است ولی حکومت و سرپرستی از اصول دین است پس کلمه ولایت در این روایت از باب سیاق که در فروع دین است باید به فتح «واو» باشد تا با فروع دین سازگار باشد. پس تناسب سیاق دلیلی بر این مدعاست.
اشکال به کلام مرحوم شاه آبادی
در جواب میگوییم تناسب درست است یعنی مقتضای سیاق این است که باید به فتح باشد درست است ولی علیرغم همین تناسب و اقتضای سیاق؛ در روایات متعدد قرائنی وجود دارد که مراد سرپرستی و زعامت امر است که چند مورد را بیان می کنیم:
روایت سوم باب دعائم
عن ابی جعفر(ع) قال: بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ فَأَخَذَ النَّاسُ بِأَرْبَعٍ وَ تَرَکُوا هَذِهِ یَعْنِی الْوَلَایَةَ
این روایت پنج چیز را از ارکان قرار داد ولی مردم چهار مورد را اخذ کردند و مورد اخیر را رها کردند و راوی میگوید«یعنی الولایة» مراد همین ولایت است.
پس اگر این پنج مورد از ارکان است؛ آنچه که مردم رها کردند محبت نبود، بلکه خلافت امیرالمومنین علیه السلام بود که ولایت را ترک و رها کردند؛ یعنی آنچه که بین مسلمین اختلاف شد و زیر بار نرفتند خلافت بود.
این روایت تقریبا صراحت دارد که مراد از ولایت، خلافت است.
روایت پنجم همان باب
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْیَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَةِ»
امام باقر علیه السلام فرمود: بنیان اسلام بر پنچ چیز است: نماز ، زکات، حج، روزه و ولایت.
تا اینجا فرمایش امام(ع) است و سند روایت هم صحیحه است:«قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِنَّ»
محل شاهد اول
فرمودید پایههای اسلام پنج مورد است، پس کدام از اینها افضل است امام فرمودند: ولایت افضل از اینها است زیرا ولایت کلید اجرای بقیه موارد است و علت آن هم این است که والی راهنما و هدایت کننده مردم به این امور است پس ولایت افضل از بقیه موارد است.
از اینکه در ادامه میفرماید: «والوالی هو الدلیل» مشخص میشود که منظور از ولایت همان سرپرستی و زعامت است که شخص والی راهنما است و صریح در این معنی میباشد.
محل شاهد دوم
همین روایت زراره یک ذیل دیگری هم دارد که روایت مفصل است و ترتیب افضلیت این 5 مورد را پرسید و حضرت پاسخ دادند، لکن ذیل آن مهم است که امام فرمودند:
«ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَ سَنَامُهُ وَ مِفْتَاحُهُ وَ بَابُ الْأَشْیَاءِ وَ رِضَا الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ» الکافی، شیخ کلینی، ج2، ص18، باب دعائم الاسلام، ح5، ط اسلامیه.
ذروة با ذال به کسر یا به فتح هر دو استعمال شده است ذروة یعنی رفیع و سنام همان کوهان شتر است.
بالاترین و رفیعترین چیزی که در بین احکام است و مفتاح بقیه احکام است و بابی است که بوسیله آن میتوانند وارد احکام شوند و آنکه موجب رضای پروردگار است اطاعت نمودن از امام است بعد از اینکه او را بشناسد که خداوند میفرماید: کسی که رسول را اطاعت نماید اطاعت از خداوند نموده است و بعد استشهاد میآورد:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّوجَلَّ یَقُولُ مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ. سوره نساء آیه 80
خداوند میفرماید: هرکس از پیامبر اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. و از این استشهاد میفهمیم که مراد سرپرستی است و چون زمام امر به دست او است باید از او اطاعت کنیم و اطاعت از ولایت اهمیت دارد که مثل اطاعت از رسول(ص) است. با این که بحث ولایت است و قائم مقامی رسول اما به منزلة اطاعت از رسول آن را بیان کرده است.
محل شاهد سوم
در ذیل روایت بعد از این مطالب میفرماید:
أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَةَ وَلِیِّ اللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ
توجه داشته باشید اگر کسی همواره شبهایش با اشتغال به نماز بگذرد و روزها روزه بگیرد و تمام مالش را در راه خدا صدقه بدهد یا هر سال به مکه برود لکن ولیّ خدا را نشناسد و متابعت از او نکند و راهنمایی از او نگیرد حقی بر خداوند ندارد و تمام عباداتش هدر است و اصلاً از اهل ایمان نمیباشد.
بدیهی است که میفرماید همواره همه شب و روز نماز بخواند و تمام عمر هر روز روزه بگیرد و زکات دهد حتی اگر تمام مال را بدهد یا در مورد حج نه تنها یک سال بلکه در هر سال حج انجام دهد، بدون پذیرش ولایت ولیّ خدا اعتباری ندارد.
پس افضلیت برای این است که اگر نباشد بقیه موارد هم وجود نخواهد داشت و هباءً منثورا خواهد شد و در قیامت پاداشی برای آنان متصور نخواهد بود.
روایت هشتم همان باب
عن ابی جعفر(ع) قال «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ مَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ یَوْمَ الْغَدِیرِ»
این روایت در تایید اینکه مراد از ولایت، ولایت ائمه علیهم السلام است میباشد یعنی مراد از ولایت، ولایتی است که در روز غدیر به آن اشاره شد.
پس این که ایشان به سیاق کلام استبدال می کند با توجه به قرائنی که ذکر کردیم درست نیست بلکه مقصود همان چیزی است که ما ذکر کردیم.
نکته قابل توجه این است که مضامین همه روایات یکی است و راوی هم بعضاً یکی است و همه روایات هم از امام پنجم علیه السلام است اما یک روایت نیست بلکه نقلهای مختلفی از امام پنجم(ع) است و یکجا نقل نشده است، بلکه در مکانهای مختلف با کلمات متفاوت نقل شده است بنابراین از روایات به همین مقدار اکتفا میکنیم./901/926/ر
تقریر: محسن جوادی صدر