به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ در پژوهش پیش رو با ذکر برخى مقدمات، به بررسى ابعاد رابطه محیط زیست و اخلاق پرداخته خواهد شد و سپس با دستهبندى مطالب و بیان نکات کاربردى و کلیدى هر گفتار، در انتها از مجموع بحث نتایجى حاصل خواهد شد.
امروزه محققان و اندیشمندان علوم مختلف، پژوهشها و تحقیقات گوناگونى درباره اخلاق سامان دادهاند، در این راستا مىتوان سه حوزه پژوهشى و مطالعاتى را از یکدیگر بازشناخت:
به این اعتبار مىتوان اخلاق را نیز به سهگونه تقسیم کرد:
الف- اخلاق توصیفى: به توصیف و معرفى اخلاقیات افراد، گروهها و جوامع مختلف مىپردازد.
ب- فرا اخلاق: به بررسى تحلیلى و فلسفى درباره مفاهیم و احکام اخلاقى مىپردازد.
ج- اخلاق هنجارى: این بخش از مطالعات و پژوهشهای اخلاقى که «اخلاق دستورى» نیز نامیده شده است، به بررسى افعال اختیارى انسان و صفات حاصل شده از آنها، از حیث خوبى یا بدى و بایستگى یا نبایستگى، مىپردازد.
اخلاق کاربردى، زیرمجموعه همان اخلاق هنجارى است، البته در حوزه خاصى از زندگى فردى و اجتماعى با دقت خاص و جزئىنگرى و تطبیق اصول کلى بر موارد خاص.
علم اخلاق علمى است که به ما نشان مىدهد روابط گوناگون خود را چگونه تنظیم کنیم تا به هدف غایى از خلقت خویش دست یابیم. ولى در حوزههای خاص، ساحتهای جزئى و زندگى افراد کمتر وارد شده، مخصوصا در حوزههای نوظهور که تبیین آن از وظایف اخلاق کاربردى است. اخلاق کاربردى بر آن است تا میزان تأثیرگذارى و کاربرد نظریهها و اصول اخلاقى را در عرصه رفتارها و مسائل اخلاقى در دو حوزه فردى و اجتماعى با توجه به تعارضات اخلاقى نشان دهد، بنابراین با توجه به تفاوت مکتب اخلاقى، اخلاق کاربردى متفاوتى خواهیم داشت؛ زیرا هر مکتبى براساس اصول اخلاقى که به آن معتقد است، سیاستهای کاربردى خود را در این زمینه سامان مىدهد. از اینرو اخلاق کاربردى اسلام مبتنى بر اصول اخلاقى اسلامى است و در مسائل اخلاقى از آن اصول الهى بهره مىگیرد.
با توجه به گستره علم اخلاق که مشتمل بر رابطه انسان با خود، خدا، دیگران و طبیعت است و از نگاه دیگر اخلاق بندگى، فردى، اجتماعى و خانواده مىباشد، این مقاله که موضوعش اخلاق محیط زیست است، جایگاه خود را پیدا مىکند که زیرمجموعه اخلاق اجتماعى و رابطه انسان با محیط است؛ زیرا به بررسى رابطه اخلاقى فرد با سایر انسانها و موجودات مىپردازد.
ادیان الهى و مکاتب اخلاقى و علمى همواره تلاش نمودهاند تا راه صحیح استفاده از طبیعت و تعامل اخلاقى صحیح با موجودات را براى رشد انسان بیان نمایند، اما از آنجا که خداوند خالق و مالک و هادى خلقت است: «قال ربّنا الّذى أعطى کلّ شىء خلقه ثمّ هدى» ؛ براى رشد هر موجودى، ظرفیت و مسیر مشخصى را در نظر دارد، بنابراین باید شیوه بهرهمندى از مواهب الهى را در رهنمودهای وحیانى جستجو کرد.
طبق قانون الهى، انسان اشرف مخلوقات و توان تسخیر موجودات را دارد، ولى متأسفانه در اثر نادانى و هواپرستى در حال نابود کردن طبیعت است. اخلاق محیط زیست، راه استفاده صحیح از طبیعت و کنترل مصرف را نشان مىدهد و مىآموزد که چگونه با احترام گزاردن و محبت کردن به طبیعت به عنوان آفریده شگرف خدا، مىتوان از منابع طبیعى آن در حد نیاز معقول بهرهمند شد و در مسیر آباد ساختن آن گام برداشت.
تعریف محیط زیست
محیط زیست طبیعى ترکیبى از دانشهای متفاوت در علم است از مجموعه عوامل زیستى و محیطى در غالب محیط زیست و غیرزیستى (فیزیکى، شیمیایى) که بر زندگى یک فرد یا گونه تأثیر مىگذارند و از آن تأثیر مىبینند. امروزه این تعریف غالبا به انسان و فعالیتهای او مرتبط مىشود و مىتوان محیط زیست را مجموعههای از عوامل طبیعى کره زمین، همچون هوا، آب، اتمسفر، صخره، گیاهان و غیره، که انسان را احاطه مىکنند، خلاصه کرد.
تفاوت محیط زیست با طبیعت در این است که تعریف طبیعت شامل مجموعه عوامل طبیعى، زیستى و غیرزیستى مىشود که منحصرا در نظر گرفته مىشوند، درحالىکه عبارت محیط زیست با توجه به بر همکنشهای میان انسان و طبیعت و از دیدگاه وى توصیف شده است.
تعریف اخلاق محیط زیست
یکى از قدیمىترین شاخههای اخلاق کاربردى، اخلاق محیط زیست است. در اخلاق سنتى عموما انسان که موجودى مختار و داراى افعال و آثارى است، محور مسائل اخلاقى بوده است. لیکن تحولات اخیر و تأثیرگذارى فناوریهای جدید در تخریب سریع و ناجوانمردانه محیط زیست، زمینه توجه را به جانب غیر از انسان اعم از حیوانات، کل موجودات زنده و مجموعههایى مانند جمعیت، جوامع گیاهى، اکوسیستمها، دریاچهها، جویبارها و کوهها فراهم آورده است. با این مقدمه روشن مىشود که محیط زیست خود مفهومى نسبى و قیاسى است، بر این اساس همواره این سؤال مطرح است که منظور از محیط زیست، محیط زیست انسان، حیوانات و یا چه کسانى است؟
محیط زیست در این معنا تمام کره زمین با همه موجودات، آبها و خاکها و کل زیست کره و حتى فراتر از آن را شامل است. اما اخلاق محیط زیست شاخهای از اخلاق کاربردى است که به برخورد انسانها با عالم غیرانسان و عناصر غیرانسانى مىپردازد. ازاینرو آنچه مستقیما مورد توجه اخلاق محیط زیست قرار دارد، بررسى چگونگى رابطه عوامل انسانى آگاه و خودمختار با چیزهای موجود در محیط زیست است. گفتنى است که اخلاق محیط زیست نه تنها به محیط طبیعى، بلکه به محیط شهرى نیز توجه دارد. توجه به تأثیرپذیرى فیزیکى، ذهنى و روحى آدمى از طراحى و مصالح ساختمانهای ساخته شده، نمونهای از این مسائل است.
عمدهترین مسائل اخلاق محیط زیست حول دو محور بحث مىشوند:
اول اینکه با تفکیک ارزش ذاتى از ابزارى چه نوع ارزشى را براى محیط زیست قائل شویم؟
یک چیز در صورتى ذاتاً خوب است که در نفس خود ارزشمند باشد و در صورتى به لحاظ ابزارى خوب است که گرچه لزوما از خوبى ذاتى برخوردار نیست، ولى به خوبى مىانجامد و مثلا قطع عضو بدن هیچ خوبى ذاتى ندارد، اما ممکن است به سلامتى و تندرستى بدن بینجامد.
کسانى که ارزش محیط زیست را ذاتى مىدانند بر این باورند که باید به دنبال تأسیس اصول اخلاقى جدیدى جداى از مکتبهای رایج اخلاق سنتى بود. از نظر این گروه اصول اخلاقى سنتى به شدت انسانمحور بوده و منافع محیط زیست را فداى منافع انسانى مىکند.
دوم از نحوه اندیشیدن آدمى در خصوص رابطهاش با محیط زیست بحث مىشود؛ آیا رابطه آدمى با طبیعت باید مانند رابطه شاگر با استاد تنظیم شود که در این صورت باید با پیروى از طبیعت روش درست رفتار کردن را از خود طبیعت بیاموزیم؟ یا اینکه آدمى نیز باید خود را جزئى از طبیعت و نه تافته جدایافته از آن بداند. در این صورت نباید خود را برتر از طبیعت بداند و به بهرهکشى از آن رو آورد.
اخلاق اسلامى و محیط زیست
دین مبین اسلام در تعالیم جانآفرین و حیاتبخش خود جایگاه رفیعى براى اخلاق قائل شده است، تا آنجا که پیامبر اسلام (ص) هدف و غایت اصلى خویش را تتمیم و تکمیل مکارم اخلاقى بیان مىنمایند. از اینرو این دین مبین پس از بیان اهمیت اخلاق و مکارم آن به تشریح جزئیات آن مىپردازد. اخلاق بهطور کلى به مانند سایر ادیان الهى به دوشاخه «اخلاق نظرى» و «اخلاق عملى» قابل تقسیم است. از اخلاق عملى همانطور که پیشتر گفته شد، به اخلاق کاربردى هم مىتوان اسم برد. همانطور که از نام آن برمىآید، ناظر بر رفتار و کردار و اعمال انسان مسلمان است. همینطور وضعیت او نسبت به عالم هستى و مخلوقات الهى. بنابراین بدیهى است که لزوما باید ناظر بر رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست نیز باشد و وظایق اخلاقى وى در قبال طبیعت و محیط زیست را نیز با جزئیات دقیق بیان نموده باشد (که البته اینچنین نیز هست) .
همانطور که روشن و مبرهن است، خداوند احکام اخلاقى و فقهى خود را از طریق ادله احکام به مکلفان مىرساند. این ادله احکام که از آنها به ادله اربعه نیز تعبیر مىشود، شامل کتاب، سنت، عقل و اجماع مىباشند. از این رو باید احکام اخلاقى پیرامون طبیعت و محیط زیست و همینطور حیوانات و گیاهان را در همین ادله به ویژه قرآن و سنت گرفت که در این مقاله به روایات پیامبر (ص) و امامان (ع) پرداخته مىشود.
اخلاق محیط زیست در آینه روایات
بعد از ذکر این مقدمات، در اینجا روایات فریقین مورد بررسى قرار مىگیرند، تا اخلاق محیط زیست در پرتو گفتار و کردار پیامبر (ص) و امامان (ع) ارائه گردد.
1- بیان اهمیت و برکات دامدارى و کشاورزى
دامدارى و کشاورزى به عنوان دو منبع اصلى تأمین مواد غذایى انسان در اسلام است و در تعلیمات حیاتآفرین آن، دامدارى و کشاورزى اهمیت بسیارى یافته است. اسلام، مسلمانان را به این دو تشویق نموده که به عنوان نمونه، سخنى چند را یادآور مىشویم:
پیامبر اکرم (ص) به یکى از بستگانش فرمود: «چرا در خانهات برکت نمىآورى؟عرض کرد: منظورتان از برکت چیست؟فرمود: گوسفند شیرده!سپس اضافه فرمود: هر کس در خانه خود گوسفند شیرده یا گاو ماده داشته باشد، سر تا پا برکت است» .
از پیامبر نقل شده که درباره اهمیت گوسفند فرمود: «گوسفند سرمایه بسیار خوبى است» .
در تفسصیر نورالثقلین از امیرمؤمنان على (ع) نقل شده است: «بهترین چیزى که انسان در خانه براى خانواده خود تهیه مىکند، گوسفند است. هر کس در منزل خود گوسفندى داشته باشد، در هر روز فرشتگان خدا دو بار او را تقدیس مىکنند» .
ممکن است شرایط تربیت کردن گوسفند در خانه براى بسیارى فراهم نباشد، ولى هدف اصلى این است که به تعداد خانوادهها، تولید و تربیت گوسفند بهطور مستمر انجام گیرد.
امیرمؤمنان على (ع) در اهمیت زراعت مىفرماید: «من و جد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده اللّه» . نیز از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: «هیچ عملى نزد خدا از زراعت محبوبتر نیست» .
از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: «بر شما باد که به تربیت گوسفند و کشاورزى بپردازید که در رفتوآمد هر دو (آغاز و انجامشان) خیر و برکت است» .
وقتى امامان معصوم تا این حد از کشاورزى و دامدارى سخن مىگویند، چگونه ما به خود اجازه مىدهیم که اینچنین با طبیعت رفتار کنیم؟ شاخهای را بشکنیم و درختى را ریشهکن کنیم، یا وقتى حیوانى را مىبینیم، با نهایت بىرحمى با آن رفتار کنیم. ما سرمشقى بهتر از پیامبران و امامان معصوم نداریم و باید از آنان درس بگیریم. آیا نمىدانیم که آن بزرگواران چگونه با این طبیعت زیبا رفتار مىکردند؟
2- توصیه به حفظ و نگهدارى گیاهان و درختان
على (ع) در نهج البلاغه با مهربانى و زیبایى بسیار درباره گیاهان و درختان سخن گفته است. امام در بازگشت از جنگ صفین اینچنین وصیت مىکند: «این دستورى است که بنده خدا على بن ابىطالب، امیرمؤمنان، نسبت به اموال شخصى خود، براى خشنودى خدا داده است، تا خداوند با آن به بهشتاش درآورد، و آسودهاش گرداند. همانا سرپرستى این اموال بر عهده فرزندم حسن بن على است؛ آنگونه که رواست از آن مصرف نماید و از آن انفاق کند، اگر براى حسن حادثهای رخ داد و حسین زنده بود، سرپرستى آن را پس از برادرش بر عهده گیرد و کار او را تداوم بخشد. پسران فاطمه از این اموال به همان مقدار سهم دارند که دیگر پسران على خواهند داشت؛ من سرپرستى اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم، تا خشنودى خدا و نزدیک شدن به رسول اللّه (ص) و بزرگداشت حرمت او و احترام پیوند خویشاوندى پیامبر را فراهم آورم. و با کسى که این اموال در دست اوست شرط مىکنم که اصل مال را حفظ کرده و تنها از میوه و درآمدش بخورند و انفاق کنند و هرگز نهالهای درخت خرما را نفروشند تا همه این سرزمین یکپارچه به گونهای زیر درختان خرما قرار گیرد که راه یافتن در آن دشوار باشد» .اینگونه وصیت، آن هم به فرزندانى همچون حسن و حسین (ع) نمایانگر اهمیت برخورد نیک با درختان و گیاهان، به ویژه درخت نخل و حفظ آنها است.
ما انسانها اگر بدانیم که واقعا وجود درختان چه ثمراتى براى ما دارد. هیچگاه به آنها آسیب نمىرسانیم، تا چه رسد که آنها را از بین ببریم. وجود درخت-حتى اگر میوه هم نداشته باشد-فواید بسیارى دارد. از آن جمله:
امامان همواره بر حفظ و نگهدارى درختان و گیاهان تأکید داشتهاند. ازاینرو امام صادق (ع) مىفرماید: «درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر سر شما عذاب سختى فرومىریزد» . همچنین ایشان نیازهای نواحى مختلف را در برخورد با درختان در نظر مىگیرند. شخصى از امام صادق (ع) مىپرسد: آیا قطع درخت اشکال دارد یا نه؟امام مىفرماید: نه اشکالى ندارد، قطع درخت سدر در بیابان مکروه است، چون این درخت در صحرا کمیاب است، اما در اینجا (که درخت سدر فراوان است کراهتى ندارد.
3- توصیه به برخورد نیک با حیوانات
امام على (ع) در نامهای ضمن آموزش اخلاق اجتماعى به کارگزاران اقتصادى، چگونگى رفتار با حیوانات را نیز متذکر مىشود: «با ترس از خدایى که یکتاست و همتایى ندارد حرکت کن. در سر راه، هیچ مسلمانى را نترسان یا با زور از زمینى نگذر و افزونتر از حقوق الهى از او مگیر. . . آنگاه که داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر و سختگیر رفتار نکن، حیوانى را رم مده و هراسان مکن و دامدار را مرنجان. . . »
امام در ادامه به حمایت از حقوق حیوانات مىپردازد و چنین اضافه مىکند: «در رساندن حیوانات مورد مالیات آنها را به دست چوپانى که خیرخواه و مهربان، امین و حافظ، که نه سختگیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند، بسیار. سپس آنچه از بیت المال جمعآورى شد، براى ما بفرست، تا در نیازهایى که خدا اجازه فرموده، مصرف کنیم. هرگاه حیوانات را به دست فردى امین سپردى، به او سفارش کن تا بین شتر و نوزادش جدایى نیفکند و شیر آن را ندوشد تابه بچهاش زیانى وارد نشود. در سوار شدن بر شتر عدالت را رعایت کند و مراعات حال شتر خسته یا زخمى را که سوارى دادن براى او سخت است بنماید. آنها را در سر راه به درون آب ببرد و از جادههایى که دو طرف آن علفزار است به جاده بىعلف نکشاند و هرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند و هرگاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند، تا آنگاه، که به اذن خدا بر ما وار شوند، فربه و سرحال، نه خسته و کوفته، که آنها را براساس رهنمود قرآن و سنت پیامبر (ص) تقسیم نماییم. عمل به دستورهای یاد شده مایه بزرگى پاداش و نیز هدایت تو خواهد شد. ان شاء اللّه».
4- بیان فضلیت درختکارى و کشاورزى
در سخنان معصومان (ع) فضایل زیادى درباره درختکارى و پرورش گل و گیاه نقل شده است که بخشى از آنها از نظر گذرانده مىشود:
پیامبر خدا (ص) فرمود: «اگر قیامت فرارسد و در دستا یکى از شما نهالى باشد، چنانچه بتواند آن نهال را بکارد، این کار را بکند» .
امام باقر (ع) به نقل از پدرش مىفرماید: «بهترین کارها کشاورزى است؛ آن را مىکارى و نیکوکار و بدکار از آن مىخورند. نیکوکار مىخورد و برایت از خدا آمرزش مىطلبد و بدکار مىخورد و آنچه خورده او را لعن و نفرین مىکند و چرندگان و پرندگان نیز از آن بهرهمند مىشوند» .
امام باقر (ع) به نقل از امیر المؤمنین (ع) مىفرماید: «هر که با وجود داشتن آب و خاک نیازمند باشد، خداى (از رحمت خود) دورش گرداند».
امام صادق (ع) فرمود: «در آیه «مؤمنان باید به خدا توکل کنند» : منظور از مؤمنان، کشاورزان است» .
امام صادق (ع) فرمود: «در میان کارها هیچ کارى نزد خدا محبوبتر از کشاورزى نیست و خداوند هیچ پیامبرى برنیانگیخت مگر آنکه کشاورز بود، به جز ادریس که خیاط بود».
ادامه دارد...............503/120/د