حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی، استاد سطح عالی و خارج حوزه علمیه در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل با اشاره به اینکه آوردن دین به عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از لوازم حکومت است اظهار داشت: ما باید فقیهانه و مبتنی بر حجت، با همان دقتها و ظرافتهایی که فقهای ما داشتند و با همان دستگاه فقه جواهری که امام روی آن تأکید میکرد اما در عین حال متناسب با زمان و مکان، تولید نرم افزار حکومت دینی و حاکمیت دینی را در فقه حکومتی دنبال کنیم.
در ادامه متن کامل این گفت وگو را می خوانیم:
وسائل- از نظر شما فقه حکومتی چه تعریفی دارد؟
آن اعتقادی که دین درباره حکومت دارد، این اعتقاد از بن دندان برای ما مهم است؛ مؤمنین باید طبق رضایت خدا حکومت را تشکیل دهند؛ زیرا حکومت بدون حاکم نمیشود. حاکم هم یا صالح است و یا غیر صالح است؛ به هر حال حکومت لازم است: لابدّ للناس من امیرٍ. اگر حاکم صالح نباشد که بخواهد دین خدا را تقویت و اجرا کند حاکم غیر صالح دست میگیرد و خدا به این کار راضی نیست.
البته تشکیل حکومت لوازمی دارد؛ از لوازم تشکیل حکومت این است که نظام، نظامی دینی باشد؛ نظام مشروعی در زمان غیبت باشد که مشروعیتش وابسته به این است که نیابت امام زمان(ع) محوریتش را داشته باشد و تنفیض کند مشروعیت را؛ مانند همین نظامی که ما الان داریم. اما این کافی نیست چون شما نهادهای مختلف حکومتی دارید؛ این نهاد حکومتی؛ آموزش و پرورش دارد؛ نهاد بازار دارد، نهادهای نظامی دارد؛ نهادهای آموزشی و آموزش عالی دارد. همچنین هنر یک عرصهای برای خود و اقتصاد عرصهای برای خود دارد.
این عرصههای مختلف و نهادهایی که حاکمیت را تشکیل میدهند نرم افزار میخواهند، اگر نرم افزارش از طریق قرآن، اهل بیت و معصوم فراهم شود، نظام دینی به حکومت دینی و دولت دینی تبدیل میشود و اگر دولت اسلامی و دینی نیست به این دلیل است که نرم افزار از جاهای دیگری گرفته میشود؛ یعنی از فرهنگی که اهل بیت همه چیز را راضی به آن نیستند، گرفته می شود.
برای تولید نرم افزار فقه حکومتی باید از فقه نظام های فقهی به دست آورد
آن وقت شما نگاه کنید که برای تولید این نرم افزار احتیاج به نگاه دیگری به فقه است؛ فقه ما تا الان به خاطر اینکه حکومتی نداشته است فقه فردی و نگاه فردی بوده است که تکلیف یک فرد مسلمان در عرصههای مختلف را مشخص می کرده است، حتی آنجایی که مسائل اقتصادی را هم گفته اند نگاه فردی در مسائل فقهی به آن داشته اند. در مسائل اقتصادی، اخلاق اسلامی، بازار، واجبات، مستحبات و مکروهات همه اینها نگا فردی بوده است؛ اما نظام اقتصادی تعریف نشده است؛ از فقه ما نظام تربیت تعریف نشده است؛ از فقه ما بحث هنر و عرصه هنر تعریف نشده است. یعنی ما کتاب الفن جزو کتب فقهی مان نداریم؛ کتاب هنر؛ کتاب الحکومة نداریم که سیاست و حکومتداری را مشخص کند. باید در این عرصهها برای تولید نرم افزار حکومت دینی و نهادهای مختلف حاکمیتی اقدام شود.
حکومت دینی حکومت جهانی است
با روش فقاهت یعنی همان روش فقه جواهری( تاکید دارم که همان روش جواهری) با آن تفکر و با آن استنباط، دستگاهی که مبتنی بر حجت است باید اقدام کنیم. زیرا کتاب، سنت، اجماع و عقل مبتنی بر اموری هستند که حجیت دارد؛ اما تولید و محصولش نرم افزار اداره حکومت است. ما حتی مدعی هستیم که حکومت دینی، حکومت جهانی است؛ اما لوازمش را فراهم نکرده ایم.
در حال حاضر آیا مدل شهرسازی و مدل شهریمان و معماریمان تعریف شده است؟ معماری اسلامی چیست؟ اگر بخواهم یک مدل و یک الگوی شهر اسلامی را بدهیم چه مختصاتی دارد؟ اینها سئوالاتی هستند که نیاز به پاسخ دارند و فقه باید آنها را پاسخ بدهد.
ما باید فقیهانه و مبتنی بر حجت با همان دقتها و ظرافتهایی که فقهای ما داشتند با همان دستگاه فقه جواهری که امام روی آن تأکید میکرد اما در عین حال متناسب با زمان و مکان، باید تولید کننده نرم افزار حکومت دینی و حاکمیت دینی را در فقه حکومتی دنبال کنیم.
وسائل- شما ضرورت فقه حکومتی را در چه میبینید؟
اگر ما راضی هستیم دین باید حکومت داشته باشد؛ اگر به این راضی هستیم که یک لحظه دین خدا نباید زمین بماند و در عرصه کلان اجرا شود، بنابراین به همین دلیل ضرورت دارد یعنی ضرورت دارد دین اجرا شود اما اگر خیلی دغدغه دین و اجرای دین و تحقق دین را نداریم و فقط دغدغه تحقیق دین را داریم؛ باید به دنبال لوازم آن هم برویم.
ـ البته این حرف بزرگی است که یک بزرگی میزد؛ میگفت که حوزههای ما در قرنهای متعدد دغدغه تحقیق دین داشتند نه تحقق دین. ـ
حضرت امام(ره) دغدغه تحقق دین داشت
امام راحل فرقش این بود که دغدغهاش تحقق دین بود؛ در عین حال که تحقیقش را هم کرده بود؛ اما این دغدغه از جوانی در آن بود که دین باید تحقق پیدا کند؛ همین طوری سر بی صاحب نتراشیم؛ زمان امام زمان (ع) یک مقدماتی باید فراهم شود؛ اینکه ما در روایات داریم پرچمی قبل از آمدن امام زمان در ایران بلند میشود؛ پرچم کنایه از حکومت است؛ وگرنه برافراشته کردن پرچمی با نام«لا اله الا الله» یا«یا ابا صالح ادرکنی» کاری ندارد و این مساله در طول تاریخ وجود داشته است.
لحظهای و ساعتی عقب انداختن حکومت جایز نیست/ تشکیل حکومت واجب است
پرچم یعنی حکومت، یعنی نشانه این مذهب باید برافراشته شود و این معنا در روایات وجود دارد و عقل هم این را میگوید. پس لحظهای و ساعتی عقب انداختن حکومت جایز نیست. تشکیل حکومت واجب است و از لوازمش تولید همین نرم افزاری است که فقه حکومتی عهدهدار آن است.
وسائل ـ فقه حکومتی در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چه نقشی میتواند داشته باشد؟
آوردن دین در عرصهها مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از لوازم حکومت است، نباید کلیات ابوالبقائی را به عنوان دین مطرح کنیم و به چهار اصل کلی بپردازیم که بر اساس این خط قرمزها، هنر نباید از آنها بیرون برود و هرگز به حوزه های دیگر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ورود پیدا نکنیم. این معنای حکومت داری نیست زیرا اسلام در همه حوزه ها حرف و برنامه دارد. اسلام در هنر اسلامی، شکل هنر و حوزه های مختلف اجتماعی برنامه دارد.
چگونه دستگاه ابلیس( کشورهای غربی) و دستگاه شرک میتواند این کارها را انجام بدهد و حکومت بسازد!؟ حتی در حوزه هنر ورود پیدا کند، اقتصاد را تأمین کند، در شهرسازی و معماری ورود پیدا کند، مدیریت شهری کند، چطور اینها(کشورهای غربی) در همه عرصهها میتوانند راهکار داشته باشند؛ اما پای دین و اولیای خدا و وحی که میآید این قاصر باشد!
معلوم است ما قاصر بودیم و استخراج نکردیم، ما کوتاهی کردیم و تقصیر داشتیم. زیرا اسلام کامل است و در همه این حوزه ها پاسخگو است.
بنابراین در این عرصهها ورود دین یعنی تحقق دین در این عرصهها و آن چیزی که ما میخواهیم و نه تنها میخواهیم بلکه واجب است برایمان که این کار را بکنیم؛ تحصیلی است و حصولی نیست.
وسائل- به نظر حضرتعالی آیا با اصول موجود میتوان فقه حکومتی را شکل داد؟
طبیعی است که باید اصول فقه نظام را تشکیل دهیم، همان طور که فقه حکومتی میخواهیم، فقه اجتماعی را هم باید تولید کنیم، همچنین باید اصول فقه به تناسب و به صورت گسترده تولید شود.
ولی بحث مصلحت که در اصول عامه مصالح مرسله و امثال اینها مطرح است که از اول با دید منفی بهش نگاه کردیم واقعاً هم همین طور است، زیرا مصالح مرسله پر و پای حجیتی ندارد؛ اما بحث مصلحت یکی از کارهایی است که یک فقیه به خصوص فقیه حاکم برای تشخیص مصالح اهم و مهم این بحث بسیار مهمی است؛ این در اصول است. همچنین بحث عرف که خیلی از جاها در فقه وجود دارد به عرف واگذار شده است اما حدود و ثغور عرف در بسیاری از مواقع در بحثهای فقه حکومتی میتواند کمک دهد.
بعضی از بحثهای کلامی که ارتباط پیدا میکند یعنی میان رشتهای است باید ورود پیدا کند، بعضی از بحثهای میان رشتهای بین مباحث تربیتی و اخلاقی و فقه، باید ورود پیدا کند و اینها به تناسب، اصول خودش را دارد.
من به طور جزئی و ریز مواردی را دارم؛ اما به طور کلی شکی نیست که اگر فقه حکومتی و فقه نظام اجتماعی را بخواهیم داشته باشیم اصول فقهش را هم باید در این جهت تنظیم کنیم و مباحثی که قبل از فقه در اصول باید بهش پرداخته شود؛ اینجا باید بهش بپردازیم.
وسائل ـ شاخصههای فقه حکومتی چه هستند؟
اگر بخواهیم به طور منظم صحبت کنیم مهمترین چیزش همین است که ما نگاه کلان به آن داشته باشیم؛ یعنی تمام جامعه را یک انسان در نظر بگیریم که تکلیف این جامعه و تکلیف اجتماع چیست؟
چطور ما فرد را برایش تکالیفی در نظر میگیریم؟ تکالیف عبادی و تکالیف غیر عبادی و معاملی، جامعه هم یک تکالیف عبادی و تکالیف معاملی دارد؛ جامعه هم در ارتباطاتش با همدیگر این را دارد؛ بنابراین مهمترین شاخصه فقه حکومتی و مشخصهاش همین است که شما با نگاه کلان اجتماعی و به عنوان تکلیف جمع را فهمیدن اینجا به فقه و ادله فقهی ورود پیدا کنید.
نه فقط در فقه بلکه در اخلاقمان هم نگاهمان فردی بوده است و در مباحث انتظار، مهدویت هم نوعاً ادبیات دینی ما، اشعار آیینی ما در کتابها و سخنرانیها و جاهای مختلف تکالیف «فرد منتظر» را مطرح میکرده است؛ مثلاً باید دلداده باشد، معرفت داشته باشد، امید داشته باشد صبر داشته باشد، همه اینها تکالیف فرد است؛ اما تکالیف جامعه چیست؟
امام زمان (ع) ظهورش برای جامعه است
امام زمان (ع) ظهورش ظهور جمعی است یعنی برای جامعه است، بسیاری از افراد بودند که این خصوصیات را داشتهاند ولی حضرت نیامد؛ با معرفت بودند، صبور بودند، امیداوار بودند، دلداده و عاشق بودند اما امام زمان نیامد؛ چون شرط آمدن امام زمان این است که جمع آمادگیهای لازم را داشته باشد.
حالا آمادگیهای لازم برای جامعه منتظر چیست؟ خیلی کم به آن پرداخته شده است؛ به تعبیری جامعه پردازی انتظار نشده است.
کما اینکه جامعه پردازی در فقه نشده است؛ جامعه پردازی در اخلاق نشده است؛ نگاه کلان اجتماعی داشتن، آن نگاهی که شهید صدر داشت، شهید مطهری داشت، شهید بهشتی داشت و در رأسشان حضرت امام و هم اینک رهبر معظم انقلاب، نگاه اجتماعی داشتن و دغدغههای کلان برای اینکه یک جامعه را جامعه دینی کند و تکلیفش را، در فقه در اخلاق در عرصههای مختلف بفهمد، آن شاخصه مهم فقه حکومتی اخلاق اجتماعی، مباحث مهدویت است.
وسائل- دشمنان اهل بیت با کدام بخش فقه مشکل دارند؟
فقه شیعه یک فقه به هم پیوستهای است؛ اما اگر واقعیت مسأله را بخواهید بدانید درست است که با همهاش مشکل دارند یعنی «شیوه استنباط» البته بعضی مخالفند ولی بعضی دشمن هستند؛ «دشمن» با تمام تار و پود دین یعنی فقه و غیر فقه مخالف است و دشمنی دارد، اما شکی نیست که بیشتر با این جنبههای اجتماعی مخالف است، با این جنبههایی که میخواهد جامعهای درست کند که در مقابل جامعه کفر و شرک بایستد و مرزها مشخص باشد، مرز دین و غیر دین، با این مشکل دارد.
و الا شما نگاه کنید که بعضی از این کشورهای اسلامی که سکولار هستند مانند ترکیه، الان بسیاری از کشورهای اسلامی ما همینطور هستند که اسم اسلامی دارند اما سکولار هستند؛ یکی از مهمترین خطرهای فرهنگ جهانی فرهنگ سکولار است که کشورهای اسلامی را هم گرفته است؛ حالا در کشورهای اسلامی یا غیر اسلامی اینها ارائه میکنند که ما با خدا و دین مشکلی نداریم اما خدا و دین مسأله فردی است، پس با آن جنبه حکومتی و اجتماعیاش هست که مشکل دارند.
در بحث فقه شیعه هم همین طور است؛ این فقه حکومتی است که میتواند مرز و حصار درست کند که فرهنگ شرک آلود وارد نشود، دشمنان با این خصومت بیشتری دارند./402/917/ر
گفت وگو از حسن صحرائی