به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی در دوازدهمین جلسه درس خارج فقه الحکومه که در یازدهم مهرماه سال 94 در مدرسه سلیمانیه مشهد مقدس برگزار شد به تبیین بحث «جواز اقامه الحکم فی عصر الغیبه» پرداخت.
خلاصه درس گذشته
آیت الله علم الهدی در ابتدای درس گذشته در ادامه اثبات قرار داشتن حکومت در قلمرو دین به آیه ۵۹ سوره نساء اشاره کرد و گفت: در این آیه جریان اطاعت و فرمانبری به عنوان دومین عنصر اصلی در تعریف حکومت منحصراً برای خدا، رسول و اولی الامر بیان شده است.
وی در ادامه بحث از آیه، به نقد و بررسی دیدگاه آیت الله منتظری پیرامون آیه اشاره کرد و گفت: مرحوم آقای منتظری در کتاب ولایت فقیه خود برای بیان وجوب اطاعت در برابر حاکمیت به این آیه استدلال کرده که به نظر میرسد در نوع استدلال ایشان اشکال وجود دارد که تکرار اطیعوا در آیه را دلالت بر تباین ماهوی اطاعت میداند.
امام جمعه مشهد در رد این نظریه گفت: به نظر ما اطلاق دو امر اطاعت از خدا و رسول که هیچکدام به قیدی مقید نشده است نشان میدهد فرمانبری از خدا و رسول از یک سنخ است اما اطاعت از رسول و اولی الامر در راستا و در طول اطاعت از خداوند است.
وی معنای اولی الامر را از دیدگاه آیت الله منتظری به نقد و بررسی پرداخت و گفت: به نظر ما چون از یک سو امر به اطاعت در آیه مطلق است و از سوی دیگر اطاعت از رسول و اولی الامر در کنار اطاعت از خدا آمده است معلوم میشود رسول و اولی الامر کسانیاند که دارای مقام عصمتاند. این در حالی است که بر اساس دیدگاه آیت الله منتظری که «اولی الامر» را «اولی بالامر» میداند مصداق این عنوان در غیر زمان حضور معصوم شامل فرد غیر معصوم نیز میشود و این صحیح نیست.
خلاصه درس امروز
آیت الله علم الهدی در ابتدای جلسه دوازدهم، جهان شمول بودن اسلام که بر استمرار حکومت در تمام زمانها از جمله عصر غیبت دلالت دارد را دومین مقدمه بحث جواز تشکیل حکومت در زمان غیبت قلمداد کرد.
امام جمعه شهر مقدس مشهد در تبیین جهان شمول بودن اسلام گفت: جهانشمول بودن اسلام هم در بعد تشریع است و هم در مقام تنفیذ، به این معنی که علاوه بر آنکه مقررات اسلام برای همه مردم در تمام زمانها و مکانها تشریع شده است، وجود ابزار اجرایی آن نیز در همیشه دوران برای هر قومی ضرورت دارد.
وی در ادامه به عامل غیبت امام زمان(عج) اشاره کرد و گفت: به نظر ما وظیفه جهانی سازی حاکمیت اسلام مهمترین عامل غیبت ایشان میباشد.
آیت الله علم الهدی در بخش پایانی درس به استناد آیات قرآنی گفت: اگرچه حاکمیت منحصراً برای امام معصوم است اما همه مردم در تمام زمانها موظف به اجرایی ساختن احکام و ایجاد قدرت و تشکیلاتیاند که توان اجرای احکام را داشته باشد.
متن تقریر درس دوازدهم تقدیم شما دانش پژوهان گرامی میشود.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مقدّمه
در بیان دلیل عقلی ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت مقدمه اول که جامعیت قلمرو دین و قرار داشتن حکومت جزء وظایف دین بود بر اساس ادله عقلی و شرعی روشن شد. در ادامه لازم است مقدمه دوم یعنی جهان شمولی اسلام که بر استمرار حکومت در تمام زمانها از جمله عصر غیبت دلالت دارد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
جهانشمول بودن اسلام در تشریع و تنفیذ
جهانشمول بودن اسلام هم در تشریع و هم در تنفیذ است. یعنی علاوه بر آنکه مقررات اسلام برای همه مردم در تمام زمانها و مکانها تشریع شده است، وجود ابزار اجرایی آن نیز در همیشه دوران برای هر قومی ضرورت دارد. بنابراین در عصر غیبت امام زمان نیز احکام تشریع شده توسط دین و ابزار اجرایی آن باید محقق شود.
البته ممکن است در دورهای مانعی برای تنفیذ و اجرایی شدن احکام به وجود آید. اگر این مانع غیر ارادی و ناشی از عملکرد افراد نباشد اشکال به وجود میآید که چرا خداوند ابزار اجرای دین را با مانع مواجه کرده و اسباب رفع مانع را فراهم نکرده است. لیکن اگر مانع به صورت ارادی و توسط انسانها ایجاد شود و خود انسانها مانع تنفیذ و اجرایی شدن احکام شوند نقص و اشکالی بر اسلام وارد نیست. مثل آنکه در دوران پس از رحلت پیامبر خود مردم از روی آوردن به حجت خدا و مظهر اجرایی حاکمیت الله خودداری کردند. یا در زمان غیبت امام زمان که مردم با رفتار و عملکرد خود حجت خدا را در پس پرده غیبت قرار دادهاند. چنانکه از شیخ طوسی نقل شده که فرمود: وجوده لطف وامامته لطف آخر و غیبته منا.
لذا به نظر میرسد معنای سخن شیخ طوسی این است که مردم در عصر غیبت مکلف و موظفاند موانع غیبت امام زمان را برطرف کنند تا فضا برای تنفیذ و اجرایی شدن احکام توسط امام فراهم شود.
عامل غیبت امام زمان
به نظر ما وظیفه جهانی سازی حاکمیت اسلام مهمترین عامل غیبت ایشان است. چه از آن رو که امام زمان مسئولیت جهانی سازی حاکمیت الله را بر عهده دارند تا زمان مهیا شدن شرایط نمیتوانند ظاهر شوند. البته ایشان قدرت و امکاناتی دارند که از آنها استفاده میکنند و یکی از آن امکانات، عمر طولانی حضرت است.
اشکال
چنانکه گذشت که اگر مانع اجرای تنفیذ و اجرای احکام غیر ارادی باشد نقص اسلام است و جهان شمولی دین با اشکال مواجه میشود. این در حالیست که مانع اجرای احکام در زمان غیبت انحصاری بودن حاکمیت برای امام معصوم است. به بیان دیگر اسلام ابزاری برای تنفید و اجرای احکام در نظر گرفته که در زمان غیبت حضور ندارد. بنابراین جهانشمول بودن دین حداقل در حوزه تنفیذ با اشکال مواجه است.
پاسخ
اگرچه حاکمیت منحصراً برای امام معصوم است اما اجرای احکام بر عهده عموم مردم است. چنانکه در آیات زیادی از قرآن که در ادامه میآید به این معنا اشاره شده است:
إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاَفٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَه عَذَابٌ عَظِیمٌ [1]
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَه فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیم[2]
الزَّانِیَه وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَه جَلْدَه وَ لاَ تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَه فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ [3]
وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ[4]
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ [5]
وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَه وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ [6]
البته اینکه اجرای احکام به عموم مردم واگذار شده به این معنا نیست که هر کس خودش حکم را اجرا کند، چه در این صورت هرج و مرج به وجود میآید. معنای اجرای احکام توسط مردم این است که عموم مردم مکلفاند قدرتی را به منظور اجرای احکام الهی تشکیل دهند.
نتیجه بحث
همانگونه که تشریع احکام همگانی و جهان شمول است، تنفیذ و اجرایی ساختن حکم نیز همگانی است. از این رو همه مردم در تمام زمانها موظف به اجرایی ساختن احکام و ایجاد قدرت و تشکیلاتیاند که توان اجرای احکام را داشته باشد. البته چنین تشکیلات و قدرتی که توان اداره و اجرای احکام را داشته باشد کسی غیر از شخص معصوم نیست.
نسبت به زمان غیبت نیز مردم موظفاند احکام را تنفیذ و اجرا کنند. اما چون امام معصوم در دسترس نیست لازم است موانع غیبت را بر طرف کنند تا فضا برای تشکیل حکومت و اجرای احکام فراهم شود. پر واضح است که صحیح نیست بگوییم گرچه مردم به تنفیذ احکام مکلفاند ولی چون معصوم نیست که اجرای حکم را عهدهدار شود تکلیفی ندارند. چه در این صورت به تعطیلی احکام از ابتدای عصر غیبت تا زمان حضور حضرت منجر میشود که با جهان شمولی اسلام منافات دارد. /504/229/ر
پاورقی
[1] . سوره مائده، 33.
[2] . سوره مائده، 38.
[3] . سوره نور، 2.
[4] . سوره حجرات، 9.
[5] . سوره انفال، 60.
[6] . سوره انفال، 39.