vasael.ir

کد خبر: ۳۲۶۵
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۳ - 25 September 2016
اقامه حکومت در عصر غیبت؛ آیت الله علم الهدی/ جلسه ۱۰

هر کسی صلاحیت رهبری در حکومت اسلامی را ندارد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- آیت الله علم الهدی با اشاره به وجه تمایز حکومت اسلامی از غیر آن گفت: از آنجا که موضوع دین هدایت است لازم است در تمام عرصه‌هایی که به هدایت بشر می‌انجامد برنامه داشته باشد از این رو برخلاف حکومت غیر اسلامی، در حکومت اسلامی هر کسی صلاحیت قرار گرفتن در راس جریان مدیریت و رهبری جامعه را ندارد.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی در دهمین جلسه درس خارج فقه الحکومه که در ششم مهرماه سال 94 در مدرسه سلیمانیه مشهد مقدس برگزار شد به تبیین بحث «جواز اقامه الحکم فی عصر الغیبه» پرداخت.

 

خلاصه درس گذشته:

وی در جلسه گذشته قبل از ورود به بحث منشأ حاکمیت از منظر دین، به ضرورت وجود حکومت و تعریف دولت اشاره کرد و در مجموع 13 تعریف برای دولت ارائه داد و در جمع بندی گفت: در هر حال مفهوم مشترکی که در تمام این تعاریف وجود دارد و قابل انطباق بر تمام مصادیق است دو عنصر اصلی حکم و طاعت است. حکم به مثابه قدرت، سلطه و حکمفرمایی بر دیگران و طاعت به عنوان پذیرش، اطاعت و متاثر گشتن از قدرت و پیروی از آن.

عضو خبرگان رهبری با اشاره به منشأ حکومت از منظر اسلام گفت: از نظر اندیشه سیاسی اسلام منشاء حکومت نه طبیعت و نه قرارداد بلکه ذات اقدس الله است چراکه بر اساس آیات قرآن و روایات حکم و فرماندهی منحصراً برای خدا و اطاعت و فرمانبری مخصوص ذات مقدس الله است.

 

خلاصه درس حاضر(دهم):

عضو خبرگان رهبری در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه موضوع دین، هدایت است گفت: از آنجایی که حکومت با هدایت مردم به سمت کمال ارتباط مستقیم دارد پس در همین راستا است که مدیریت اجتماعی جامعه در شمار وظایف دین و جزء قلمرو آن قرار ‎می‎گیرد.

وی در ادامه به وجه تمایز حکومت اسلامی از غیر آن اشاره کرد و گفت: حکومت اسلامی ابعاد مختلف زندگی انسانها را ابزار رسیدن ایشان به کمال قرار میدهد؛ لذا بر خلاف حکومتهای غیر دینی که هر شخصی میتواند مدیریت جامعه را عهدهدار شود در حکومت دینی هر کسی صلاحیت قرار گرفتن در راس جریان مدیریت و رهبری جامعه را ندارد.

امام جمعه مشهد در تکمیل دلیل شرعی قرار داشتن حکومت در قلمرو دین با بررسی ۴ آیه به این نتیجه رسید که آموزه های دین نیز این موضوع را که حکومت جزء قلمرو دین است تأیید میکند.

 

متن کامل درس هشتم

تقریر جلسه دهم فقه الحکومه آیت الله علم الهدی در ادامه تقدیم شما دانشپژوه گرامی می‌گردد.

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

تکمیل دلیل عقلی قرار داشتن حکومت در قلمرو دین

در گذشته با توجه به قیم بودن دین، جامعیت قلمرو آن ثابت شد. در ادامه بیان شد بنا بر اینکه موضوع دین هدایت است: «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» لازم است در تمام عرصههایی که به هدایت بشر میانجامد برنامه داشته باشد. بر این اساس چنانچه بتوانیم جریان حکومت و مدیریت اجتماعی مردم را با مسئله هدایت گره بزنیم، به طور طبیعی حکومت در قلمرو دین و اداره جامعه جزء وظایف دین قرار میگیرد.

توضیح مطلب اینکه هدایت بشر به ‌سوی نقطه‌ی کمال و سعادت ابدی اقتضا می‌کند تمام شئون زندگانی وی که در رسیدن او به این نقطه دخالت دارد در قلمرو دین قرار گیرد. از جمله مسائلی که در هدایت بشر دخالت مستقیم دارد مسئله‌ی حکومت است. چه اگر زندگانی انسان طوری مدیریت شود که تمام ابعاد آن ابزار رسیدن وی به کمال باشد در نهایت انسان به نقطه هدف خود خواهد رسید. بنا بر لزوم قرار گرفتن مدیریت اجتماعی به عنوان هموار کننده مسیر رسیدن انسان به کمال، ارائه برنامه توسط دین اسلام برای مدیریت و رهبری جامعه ضرورت دارد. در نتیجه می‌توان گفت حکومت با هدایت ارتباط مستقیم دارد و لذا مدیریت اجتماعی جامعه در شمار وظایف دین و جزء قلمرو آن می‌باشد.

 

وجه تمایز حکومت اسلامی از غیر آن

بر اساس آنچه گذشت تفاوت حکومت اسلامی در مدیریت جامعه با نظام های غیر دینی این است که بر خلاف حکومت های غیر اسلامی که تنها جریان همزیستی جامعه در مسیر حیات مادی مردم را مدیریت میکنند حکومت اسلامی تمام شؤون زندگی مردم را جوری مدیریت میکند که به هدایت ایشان منجر شود. به بیان دیگر نقطه تمایز حکومت اسلامی از سایر حکومتها این است که ابعاد مختلف زندگی انسانها را ابزار رسیدن ایشان به کمال قرار میدهد. لذا بر خلاف حکومتهای غیر دینی که هر شخصی میتواند مدیریت جامعه را عهدهدار شود در حکومت دینی هر کسی صلاحیت قرار گرفتن در راس جریان مدیریت و رهبری جامعه را ندارد.

 

تکمیل دلیل شرعی قرار داشتن حکومت در قلمرو دین

افزون بر دلیل عقلی مسئله که ذکر آن گذشت، آموزههای دین که در قرآن و سنت آمده است نیز این ادعا که حکومت جزء قلمرو دین قرار دارد را تأیید میکند.

پیش از این بیان شد قدر مشترک تعاریف سیزده گانه اندیشمندان علوم سیاسی برای دولت دو عنصر اصلی حکم و طاعت است. اجمالاً گذشت که بررسی آیات قرآن نشان میدهد دو عنصر مورد اشاره منحصراً برای خداوند است. به طوری که حکمفرمایی بر دیگران حق خدا و فرمانبری و اطاعت فقط شایسته پروردگار متعالی است.   

در ادامه به آیاتی از قرآن که بیان می‎کند فرماندهی و حکمفرمایی از آن خداست و فرمانبری و اطاعت از ذات اقدس او باید صورت گیرد اشاره میکنیم:

 

1. اِنِ الحُکمُ الّا لِلّهِ. 

چون در قبل مفصل درباره دلالت این آیه بر مدعا بحث شده است از آن عبور میکنیم.

2. وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فیهِ مِنْ شَی‏ءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیهِ أُنیبُ.

خداوند در این آیه خطاب به مردم فرموده است حکم دهی در آنچه اختلاف کردند با خداوند است. سپس از قول پیامبر نقل شده که میفرماید این خدا پروردگار من است.

با توجه به گستردگی معنای واژه رب که عناصر خالقیت، مالکیت، مدیریت و پرورش در آن قرار دارد - و لذا معادل فارسی برای آن نیست - اینکه بعد از جمله صدر آیه از پیامبر نقل شده این خدا رب من است نشان می‎‎دهد لازم ربوبیت خدا این است که در اختلافات مورد مراجعه قرار گیرد. همچنانکه ربوبیت خدا اقتضا دارد به او توکل شود و بازگشت در تمام کارها به سوی خداوند باشد:

 عَلَیهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیهِ أُنیبُ.

چنانکه ظاهر انسانها یا یکدیگر متفاوت است، باطن ایشان نیز متفاوت از یکدیگر است. به تعبیر دیگر انسانها از حیث رای، نظر، فکر و اندیشه با هم تفاوت دارند. با توجه به این نکته و بر اساس آیه مورد اشاره لازم است انسانها در نزاعها و اختلافهای فکر و اندیشه حکم خدا را مورد توجه قرار دهند.

«حکم» بر اساس نظر راغب اصفهانی به معنای منعی است که به قصد اصلاح صورت می‎‎گیرد: «حَکَمَ أصله: منع منعا لإصلاح». از آن رو که منع به منظور اصلاح هم منع جعلی و هم منع عملی را شامل می‎‎شود می‎‎توان گفت حکم به معنای قانون و اجرای آن است. در عالم خارج هم می‎‎بینیم که وضع قانون به تنهایی فایده ندارد و اجرای آن نیز جزء حکم به شمار میرود. لذا خود راغب در ادامه گفته است به افسار حیوان حکمه الدابه میگویند: «و منه سمیت اللّجام: حَکَمَه الدابّه». روشن است که افسار حیوان که مانع حرکت او میشود به صورت وضعی و قراردادی عمل نمیکند بلکه باید توسط شخص و در مقام عمل و اجرا حیوان را از حرکت خودسرانه باز دارد.

نتیجه این که مرجع جعل قانون برای رفع اختلافهای مردم خداوند به عنوان صاحب دین و شریعت است. چنانکه اجرای حکم نیز باید توسط شارع انجام گیرد. از این رو حکومت جزء قلمرو دین است.

 

ضرورت توجه به صدر و ذیل آیه در تفسیر آن

یکی از نکات مهم در تفسیر قرآن و استخراج مطلب از آیات مبارک آن توجه به صدر و ذیل آیه است که متاسفانه مورد غفلت قرار دارد. به عنوان مثال معمولاً در تفسیر آیهای که پایان آن جملاتی نظیر: «و الله غفور رحیم»، «و الله سمیع علیم» و ... آمده است به ارتباط صفات خداوند با مطلب اصلی آیه توجه نمیشود. در حالی که یادکرد از غفور و رحیم بودن پروردگار و یا سمیع و علیم بودن خدا حتماً متناسب با اصل مطلب آیه صورت گرفته است و در فهم آیه نقش اساسی دارد. لذا معنای آیه پیش‌گفته با تاکید بر ربوبیت خدا که در ضمن آیه مورد توجه قرار گرفته بود بیان شد.

 

3. إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراه فیها هُدىً وَ نُورٌ یحْکُمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذینَ أَسْلَمُوا لِلَّذینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی‏ ثَمَناً قَلیلاً وَ مَنْ لَمْ یحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ؛ وَ کَتَبْنَا عَلَیهْمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَینْ‏ بِالْعَینْ‏ وَ الْأَنفَ بِالْأَنفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنّ‏ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَه لَّهُ  وَ مَن لَّمْ یحَکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ وَ قَفَّینَا عَلىَ ءَاثَرِهِم بِعِیسىَ ابْنِ مَرْیمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینْ‏ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَئه وَ ءَاتَینَاهُ الْانجِیلَ فِیهِ هُدًى وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینْ‏ یدَیهِ مِنَ التَّوْرَئه وَ هُدًى وَ مَوْعِظَه لِّلْمُتَّقِینَ؛ وَ لْیحْکمُ‏ أَهْلُ الْانجِیلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فِیهِ وَ مَن لَّمْ یحَکُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.

در این آیات بحث درباره کتابهای آسمانی است. بر اساس آیه اول موضوع کتاب تورات هدایت بوده است و انبیای بنی اسرائیل که پس از حضرت موسی آمدند بر مبنای تورات حکم میکردند. با توجه به آنچه پیش از این درباره معنای لغوی حکم گذشت معلوم میشود انبیا علاوه بر بیان قانون بر اساس تورات، به وسیله آن، قانون را اجرا نیز میکردند. در ادامه خداوند به مخاطبان قرآن فرموده است از اینکه حاکمیت خدا را اجرا کنید از مردم ترس و واهمه نداشته باشید بلکه از اینکه به حاکمیت غیر خدا تن دهید از خدا بترسید: فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ در پایان آیه هم فرموده است کسانی که بر اساس آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند جزء کافراناند.

در آیه بعد از مقرر شدن قانون قصاص در تورات سخن به میان آمده است و دوباره در ذیل آیه بیان شده کسانی که بر اساس آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند جزء ظالماناند.

در آخرین آیه مورد اشاره نیز تاکید شده کسانی که بر اساس آنچه خدا نازل کرده حکم نمیکنند جزء فاسقاناند.

با توجه به اینکه ما انزل الله در آیات مورد بحث کتابهای آسمانی و از جمله قرآن است و افراد موظفند که بر اساس ما أنزل الله حکم کنند، حاکمیت برای خداست و حکومت در قلمرو دین قرار میگیرد. 

 

4. یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَی‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً.

 در این آیه به عنصر اطاعت در برابر حکم الهی اشاره شده است. مرحوم امام خمینی در یکی از فرمایشات خود فرمودهاند: خداوند در این آیه به تشکیل حکومت اسلام تا روز قیامت فرمان داده است. همین مضمون در فرمایشات ایشان پیرامون ولایت فقیه در کتاب البیع نیز وجود دارد اما به این صراحت نیست. دلیل فرمایش امام این است که بر اساس آیه، اطاعت به عنوان عنصر دوم تعریف حکومت منحصراً باید از خدا، رسول و اولی الامر صورت گیرد. بنابراین در هیچ زمانی اطاعت از غیر الله، رسول و اولی الامر صحیح نیست. لذا حکومتی جز حکومت الله وجود ندارد.

/504/229/ر

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۰:۲۸
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۴۸
اذان مغرب
۲۰:۲۴:۴۰