به گزارش سرویس مبانی پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی در نهمین جلسه درس خارج فقه الحکومه که در پنجم مهرماه سال 94 در مدرسه سلیمانیه مشهد مقدس برگزار شد پس از ارائه ادله اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت با دلیل عقلی و نقلی، به منشاء و مصدر حاکمیت در نظرگاه دین و اندیشه اسلامی پرداخت.
وی در این جلسه قبل از ورود به بحث منشأ حاکمیت از منظر دین، به ضرورت وجود حکومت و تعریف دولت اشاره کرد و در مجموع 13 تعریف برای دولت ارائه داد و در جمع بندی گفت: در هر حال مفهوم مشترکی که در تمام این تعاریف وجود دارد و قابل انطباق بر تمام مصادیق است دو عنصر اصلی حکم و طاعت است. حکم به مثابه قدرت، سلطه و حکمفرمایی بر دیگران و طاعت به عنوان پذیرش، اطاعت و متاثر گشتن از قدرت و پیروی از آن.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به منشأ حکومت از منظر اسلام گفت: از نظر اندیشه سیاسی اسلام منشاء حکومت نه طبیعت و نه قرار داد بلکه ذات اقدس الله است. چه بر اساس آیات قرآن و روایات حکم و فرماندهی منحصراً برای خدا و اطاعت و فرمانبری مخصوص ذات مقدس الله است.
تقریر جلسه نهم فقه الحکومه آیت الله علم الهدی در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خلاصه مباحث گذشته
در جریان بحث از دلایل جواز اقامه حکم در عصر غیبت وارد بیان دلایل عقلی مسئله شدیم و در مقام استدلال به دلیل عقل دو نکته جامعیت قلمرو دین و جهان شمولی اسلام به عنوان مقدمه اشاره شد. توضیح بیشتر اینکه چون اثبات عقلی جواز اقامه حکومت در زمان غیبت وابسته به اثبات ضرورت استمرار حکومت اسلامی در تمام زمانها است ضرورت دارد در ابتدا جامعیت قلمرو دین و جهان شمولی اسلام ثابت شود که بحث آن گذشت. نتیجه جامعیت قلمرو دین قرار داشتن جریان حاکمیت، رهبری و مدیریت اجتماعی مردم در محدوده وظایف شرع است و نتیجه جهان شمولی اسلام استمرار حاکمیت در تمام زمانها از جمله زمان غیبت معصوم می باشد.
حکومت و دولت از منظر اندیشه اسلامی
با توجه به این مطلب که جریان حکومت در قلمرو دین قرار دارد لازم است منشاء و مصدر حاکمیت در نظرگاه دین و اندیشه اسلامی روشن شود. قبل از بیان منشاء دولت در اندیشه سیاسی اسلام، پرداختن به ضرورت وجود حکومت و تعریف دولت در مقدمه بحث لازم است.
1. ضرورت وجود حکومت و دولت
بنا بر تمام اندیشههای سیاسی دنیا وجود حکومت در جریان زندگانی بشر امری ضروری است؛ به طوری که ضرورت وجود حکومت در زندگی بشر یک حقیقت ثابت شده در علوم سیاسی است و دیدگاه مخالفی وجود ندارد. البته در دوران قرون وسطی و قبل از آن این تفکر وجود داشته است که مقتضای آزادی مطلق انسان این است که تحت سلطه حکومتی نباشد و هیچ محدودهای برای زندگی انسان، بهمعنای قانون یا حکومت، وجود نداشته باشد. چه حکومتها اسباب بردهداری هستند. اما این تفکر در همان زمان منقرض شد.
بنابراین اصل ضرورت حکومت به نحو کلی از اصول موضوعه و مفروغٌعنه است. اما در رابطه با منشاء پیدایش حکومت و محدوده حاکمیت، آراء مختلفی وجود دارد که بعد از بیان تعریف حکومت به آن خواهیم پرداخت.
2. تعریف دولت
آنچه در اندیشه سیاسی دولت خوانده میشود در معنای لغوی به معنی جریان متداول، وضع مستقر و ثابت در بین مردم است. این معنا که درباره افراد به کار میرود درباره نهادها و قدرت سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده است.[1] درباره معنای اصطلاحی دولت که در علوم سیاسی از حکومت به دولت تعبیر میشود 13 تعریف بیان شده است که عبارتند از:
1. قدرت عمومی فعال
2. تشکل صاحب اقتدار
3. قدرت عام و مستدامی که بالاتر از تمام حکام و پیروانشان قرار دارد
4. مدعی سلطه و تفوق بر کلیه سازمانها
5. دارای بیشترین میزان سلطه بر منابع و وسایل
6. عالیترین مرجع اقتدار
7. مدعی سلطه انحصاری در درون قلمرو
8. تنها منبع قواعد الزامآور
9. نهاد برخوردار از کاربرد انحصاری زور یا قدرت مشروع
10. بالاترین ارادهای که باید سایر ارادهها در مسیر آن قرار گیرد
11. برخوردار از قدرت برای اعمال سیاست
12. امر برتر و فائق در هر واحد سیاسی
13. قدرت عمومی کاملی که به حکومت شأن میبخشد[2]
البته باید توجه داشت که مراد از دولت، دولت به معنای عام آن است که بر کل جریان حاکمیت و مدیریت جامعه اعم از دستگاههای اجرایی، قانونگذاری و نظارتی اطلاق میشود. بنابراین معنای خاص دولت که به مجموعه اجرایی و قوه مجریه حکومت گفته می شود از محل بحث ما خارج است.
در هر حال مفهوم مشترکی که در تمام این تعاریف وجود دارد و قابل انطباق بر تمام مصادیق است دو عنصر اصلی حکم و طاعت است. حکم به مثابه قدرت، سلطه و حکمفرمایی بر دیگران و طاعت به عنوان پذیرش، اطاعت و متاثر گشتن از قدرت و پیروی از آن.
با توجه به اینکه دراندیشه سیاسی اسلام اعم از تفکر شیعی و غیر آن تعریف جامعی درباره دولت به معنای خاص آن وجود ندارد، پی بردن به اندیشه سیاسی اسلام درباره منشاء دولت وابسته به بررسی مصادیق دو عنصر حکم و طاعت در آموزههای اسلامی است. به بیان دیگر بررسی تعالیم دینی درباره حکم و طاعت در جهت روشن شدن منشاء و مصدر حاکمیت از نظر دین راهگشاست.
نکته جالب توجه این است که مرحوم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در بحث ولایت فقیه در کتاب البیع بر دو عنصر حکم و اطاعت که وجه جامع تعاریف سیزدهگانه و مورد قبول تمام اندیشههای سیاسی دنیا است تکیه کردهاند و حکومت دینی را با توجه به مصداق حکم و طاعت در منابع تبیین فرمودهاند. اگرچه نظریه ولایت فقیه پیش از امام نیز وجود داشته است و در طول تاریخ فقاهت تا زمان ائمه علیهم اسلام سابقه دارد اما مبنای استدلال در ولایت فقیه و شکل ورود به بحث با تکیه بر عناصر حکم و طاعت نوآوری و کار جدیدی است که توسط امام خمینی انجام شده است.
3. منشاء دولت از نظر اندیشه اسلامی
در طول تاریخ اندیشه سیاسی مناشی مختلفی برای دولت گفته شده است. برخی منشاء پیدایش دولت را طبیعت دانستهاند. توضیح اینکه بشر از گذشته تاکنون تحت عناوینی چون قبیله، طایفه و ملت زندگی کرده است. قبیله از واژه قبله، طایفه از واژه طواف و ملت به معنای همزبانی است. عناوین لاتین این سه واژه نیز به همین معانی میباشد.
جامعهشناسان گفتهاند معیار و انگیزه زندگی جمعی مردم و انسانهای اولیه در آغاز، خوف و ترس بوده است. انسانهای اولیه بالفطره برای مقابله با دشمن، خانههایی را برای زندگی انتخاب میکردند که از یک طرف راه داشته باشد تا در صورت مشاهده دشمن همگی متوجه شوند و در نتیجه با هم بر دشمن تسلط پیدا کنند. از این رو انسانهای اولیه در غارها، یا شکافکوهها زندگی میکردند تا محیط زندگیشان از اطراف بسته و محفوظ باشد. به تعبیر دیگر ایشان ی یک قبله داشته است و همه در پناه یک نفر که قویتر بود زندگی میکردند. لذا به واحد اجتماعیای که مردم در آن زندگی میکردند قبیله اطلاق شده است. به طور طبیعی در این قبیله، شخصی که از همه قدرتمندتر و قویتر بوده بیش از دیگران در صدد دفاع بر میآمده است و دیگران در هنگام خطر به او پناهنده میشدند. لذا آن شخص قویتر، بر دیگران امتیاز و سلطه داشته و کسانی که در پناه او قرار میگرفتند مجبور به اطاعت از او بودند. در چنین فضایی خود به خود دولت و حکومت به وجود آمد.
دلیل تسمیه واحد اجتماعی مردم به طایفه نیازهای مشترک ایشان بود که مثلاً همه باید از یک چشمه یا رودخانه استفاده میکردند. لذا دور آن جمع میشدند و گویا آن را طواف میکردند. واحد جمعی بعدی ملت بوده است. به طور طبیعی بین گروههای اجتماعی در اثر رشد و زاد و ولد انس و الفت برقرار میشد. بر پایه این انس جمعی به ایشان ملت گفته شده است. شعوب در قرآن هر سه معنا را در بر میگیرد و به این اشاره دارد که نیازهای انسانها باعث شده به واحدهای اجتماعی مختلف تقسیم شوند. البته در اندیشه دینی عنوان واحد اجتماعی زندگی جمعی امت است که بحث مفصلی دارد.[3]
برخی دیگر منشاء پیدایش دولت را قرارداد دانستهاند. از جمله در اندیشه سیاسی مدرنیته، قرارداد منشاء زندگی اجتماعی انسانها و منشاء حکومت است. ژان ژاک روسو مبدع این نظریه است و کتاب او در این زمینه با نام قرارداد اجتماعی ترجمه و چاپ شده است. کتاب روسو، مانیفست لیبرال دموکراسی است و دموکراسی براساس نظریات روسو در این کتاب شکل گرفته است.[4]
از نظر اندیشه سیاسی اسلام منشاء حکومت نه طبیعت و نه قرار داد بلکه ذات اقدس الله است. چه بر اساس آیات قرآن و روایات حکم و فرماندهی منحصراً برای خدا و اطاعت و فرمانبری مخصوص ذات مقدس الله است.
نتیجه
بنا بر جامعیت قلمرو دین، حکومت و مدیریت اجتماعی مردم از وظایف دین به شمار میرود. در این میان منشاء حاکمیت که دو عنصر حکم و طاعت را در اختیار دارد الله است.
پاورقی
[1]. نظریههای دولت, وینسنت آندرو؛ ترجمه: دکتر حسین بشیریه, ص36.
[2]. جامع ترین اثر دربارة مسائل مربوط به حکومت و دولت که مورد توجه تمام مکاتب و اندیشههای سیاسی روز دنیا قرار دارد کتاب نظریههای دولت آندرو وینسنت است که تعاریف مورد اشاره در ص 36 ترجمه آن ذکر شده است.
[3]. برای تفصیل ر.ک: ساختار امت, نوشته استاد محترم که توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است. این کتاب را میتوانید از alamolhoda.com رایگان دانلود کنید.
[4]. این کتاب را با ترجمه دکتر غلامحسین زیرک زاده [چاپ چهارم] میتوانید از ketabnak.com رایگان دانلود کنید.