vasael.ir

کد خبر: ۳۱۸۵
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴ - 15 September 2016
بازخوانی یک مقاله/ قسمت اول

بررسی قلمرو حکم اولیه جاسوسی و تجسّس در اسلام

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- با توجه به رسالت فقیه و موضوع علم فقه یکی از سؤالاتی که در عرصه امنیت اجتماعی مطرح می‌گردد که متکفل پاسخ‌گویی به آن علم فقه می‌باشد این است که حکم تکلیفی فعل جاسوسی در حوزه‌های مختلف چیست؟ این مقاله به بررسی این موضوع در فقه اسلامی می پردازد

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ پاسخ به این سؤال قدری تأمل احتیاج دارد چه آنکه از بدیهیات است که محمول این فعل در شریعت اسلام حرمت می‌باشد. لکن در سیرة نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) تجسّس و جاسوسی  گاهی توسط ذات مقدس ایشان یا مأموران اطلاعاتی آن‌ها انجام می‌شده است. حال این سؤال ایجاد مطرح می‌شود که آیا عمل معصوم(ع) خلاف نص قرآن کریم بوده است یا خیر؟

نگارنده بر آن است تا در این مقاله به بررسی ادله دال بر حرمت پرداخته و قلمرو حکم تکلیفی حرمت را مشخص نماید  چه آنکه در صورت قول به اطلاق حرمت با تناقضات و تعارضاتی روبه‌رو می‌باشیم، که یا با اقامه مقیّد و مخصّص قابل حل است یا با قول به عدم اطلاق حرمت در تمام حیطه‌ها و در مورد تمام افراد بشر باید این تکاذب بدوی را مرتفع نمود.

البته شایان ذکر است با توجه به اینکه هر حکومتی برای استدامة حیات خود و گریز از توطئه‌ها دشمنان داخلی و خارجی مسلّم محتاج یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی بوده و دلیل آن هم از براهین عقلیه و هم شرعیه قابل استشکاف می‌باشد، و آنچه در رأس نظام امنیتی هر حکومت و به خصوص حکومت اسلامی باید به آن پرداخته شود مسئله جاسوسی بر اساس مبانی تفکری آن حکومت می‌باشد و در نظام حکومتی اسلام نیز عدم اهتمام برای علم به حکم افعال معمول در سیستم امنیتی اوّلاً با رسالت حکومت اسلامی و اسلام تنافی و تکاذب داشته و ثانیاً عدم علم، انداختن خود ـ مأموران اطلاعاتی و امنیتی ـ در تهلکه می‌باشد و حال آنکه تصریح به نهی آن نیز شده است و بر این اساس است که برخی از فقها شرط ریاست دائره اطلاعات و امنیت در حکومت اسلامی را اجتهاد دانسته‌اند.

1- معنای لغوی و اصطلاحی

گام نخست در مسائل علمی برای احتراز از افراط و تفریط و بیان شفاف و صریح موضوع تعریف لغوی و اصطلاحی و تحریر محل نزاع در مسئله می‌باشد

جاسوسی و تجسّس از ریشة «جسّ یجسّ» بوده و به‌معنای حس کردن با دست برای شناسایی چیزی می‌باشد و تجسّس تفتیش از بواطن امور می‌باشد و بیشتر در مورد امور شر به‌کار می‌رود و منظور از جاسوس هم کسی است که صاحب اسرار شر می‌باشد. و جاسوس همان عین است که به تجسّس از اخبار می‌پردازد البته در امور خیر هم از واژة تحسّس استفاده می‌شود و در قرآن کریم هم به همین معنا به‌کار برده شده‌است .

پس از آنکه معنای لغوی تجسّس و جاسوسی بیان گردید نوبت به تحقیق معنای مصطلح شرعی آن می‌رسد، بنابر بیان برخی از فقها برای تجسّس و جاسوسی مصطلح شرعی یا متشرعی در شریعت اسلامی وجود ندارد و اگر هم به‌کار برده شود و موضوع حکم قرار گیرد به همان معنای لغوی به‌کار می‌رود.

2- تبیین حکم تجسّس و جاسوسی

با توجه به اینکه در تحقیقات فقهی برای وصول به حکم واقعی طی طریق استنباط حکم به روش فقهای عظام و استفاده از روش ایشان حائز اهمیت می‌باشد نگارندگان نیز برای تبیین قلمرو و حکم اولیه جاسوسی مشی به این را برگزیده و ناظر به ذکر ادله حکم ادله محمول بر فعل جاسوسی در بادی امر به بررسی قلمرو آن می‌پردازد.

2-1- قرآن کریم

خداوند متعال در سورة حجرات آیه 12 صریحاً تجسّس را تحریم کرده و این‌گونه می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها اجتناب کنید زیرا بعضی از ظن‌ها گناه است و تجسّسی نکنید البته کراهت و نفرت دارد و تقوای الهی پیشه کنید چه آنکه خداوند متعال تحقیقاً بسیار توبه‌پذیر و مهربان است».

سیاق آیة شریفه فوق بیان برخی احکام اخلاقی ـ اجتماعی می‌باشد و از جمله احکام مستفاد از این آیة شریفه عبارتند از:

یک. اجتناب از ظن در حق برادران دینی

دو. نهی از تجسّس در احوال مردم

سه. نهی از غیبت و تحریم غیبت

حکمی که در این مجال مدّنظر نگارنده می‌باشد، تجسّس و جاسوسی است و چنانکه از ظهور آیة شریفه برمی‌آید حکم تجسّس و جاسوسی، حرمت می‌باشد. و با توجه به قرائنی که در آیة شریفه وجود دارد می‌توان مدعی شد که همة نواهی موجود در آیة شریفه انصراف دارد به جائی که مفسدة محتمل داشته باشد. و طبعاً یا بواسطة حکومت قاعدة مصلحت یا قرائن موجود در آیه در جایی که مصالحی بر آن بار باشد خارج از ظهور آیة شریفه خواهد بود.

برای مثال در آیة شریفه برای بیان قلمرو حکم تحریم سوء‌ظن از قید «کثیراً» استفاده شده که مستفاد از آن این است که همانا همة سوء‌ظن‌ها محرّم نمی‌باشد، لذا ادعای اطلاق تالی فاسد خواهد داشت و براین اساس مثلاً در باب غیبت شیخ انصاری می‌فرمایند: دلیل حرمت غیب بی‌اعتبار کردن شخص مؤمن و اذیت اوست، حال اگر فرض شود که در این غیبت برای غیبت‌کننده مصلحتی وجود دارد که به دلالت عقل و شرع این مصلحت با اهمیت‌تر از مصلحت احترامی است که از عدم بیان آن گفتار برای مؤمن حاصل می‌شود، واجب است که حکم برطبق مصلحت مهم‌تر صورت گیرد. در مورد دیگر احکام مستفاد از این آیة شریفه همین مناط می‌تواند ادعا گردد.

بر این اساس سؤالی که در بدو امر باید از تفاسیر مفسّرین و علما برداشت کرد این است که منظور از نهی تجسّس در آیه شریفه چیست؟

مرحوم علّامة طباطبایی تجسّس را به‌معنای پی‌گیری و تفحّص از اموری می‌داند که مردم عنایت دارند پنهان بماند و فرد آنها را پی گیری کند تا خبردار شود. مرحوم طبرسی نیز از آنجایی که تجسّس را ناظر به امور شرعی می‌داند نهی از تجسّس را ناظر به عیوب مسلمانان تفسیر می‌نماید. و لذا مرحوم طبرسی آیه را این‌گونه معنا می‌نماید: «دنبال عیوب مسلمانان نگردید و در این مقام برنیایید که اموری را که صاحبانش می‌خواهند پوشیده باشد تو آنها را فاش کنی».

میرسیّدعلی حائری می‌گوید: «لاتجسّسوا» به‌معنای این است که دنبال لغزش‌های مؤمنان نروید و از عیوب مسلمین که آنها را پوشانیده‌اند بحث نکنید. این تفسیر مذکور همان بیان ابن عباس و قتاده و مجاهد می‌باشد.

پس از بیان تفاسیر علما از نهی مذکور در آیة شریفه به‌طور خلاصه می‌توان غرض از آیه را این‌گونه بیان کرد: در برخورد با مسلمانان ظاهر حال آنان را ملاک قرار دهید و به ظاهر اکتفا و قناعت ورزید و دنبال عیوب پنهان آنها نروید. یعنی از عیوب و اسرار برادر مسلمان خود جست‌وجو و تفتیش نکنید تا احیاناً به چیز‌های بد و کارهای زشت مردم که مخفی و مستور است مطلع نشوید.

حال پس از ایضاح غرض آیة شریفه پاسخ به این دو سؤال که

 اولاًـ مخاطب آیة شریفه چه کسانی‌اند؟

ثانیاًـ از چه کسانی نباید تجسّس به عمل آورد؟

 بسیار مهم است چه آنکه برای تبیین قلمرو حرمت شناخت پاسخ این دو سؤال لازم می‌باشد. اما در اینکه مخاطب نهی چه کسانی می‌باشند، به قرینة صدر آیه، قدر مسلّم اهل ایمان مخاطب این نواهی قرار گرفته‌اند. و چنانکه از ظهور آیه به قرینه صدر آیه (یا ایها الذین آمنوا) برمی‌آید افراد حقیقی را مدّنظر دارد اما برخی قائلند همان‌طور که آیة شریفه تجسّس فردی را تحریم می‌کند تجسّس دولت اسلامی را هم بر مؤمنان تحریم می‌کند اما اینکه مخاطب آیه شریفه را دولت اسلامی بدانیم محتاج قرینه می‌باشد حال آنکه قرینه‌ای وجود ندارد.

ادله‌ای که نهی از دخول به خانة اغیار می‌کند مخاطبش اهل ایمان به‌عنوان افراد حقیقی بوده نه دولت اسلامی همراه با مصالحی که می‌تواند برای آن جاسوسی یا تفتیش وجود داشته باشد و حتی اگر مخاطب آیه را هم دولت اسلامی و هم افراد حقیقی بدانیم نتیجه یکی خواهد شد. چه آنکه در جایی که بنا به مصالحی بزرگتر از مصلحت حفظ عرض و حریم خصوصی اهل ایمان ناگزیر از جاسوسی گردیم تجسّس جائز و حتی گاهی واجب و لازم گردد، دولت اسلامی اجازة تفتیش و جاسوسی پیدا می‌کند.

بر این اساس می‌توان گفت دولت اسلامی یا تخصّصاً خارج از مخاطبین آیة شریفه است یا اگر قائل به خروج موضوعی نباشیم تخصیصاً اخراج می‌گردد که نیاز به تحقیقی جداگانه در باب ادلة جواز دارد.

در پاسخ به سؤال دوم باید گفت که قدر متیقن از آیه شریفه اهل ایمان و کسانی که در حکم اهل ایمان می‌باشند و معاضد این بیان، احادیث بسیاری است که قایل به حرمت بیوت، عرض، اموال و جان مسلمین می‌باشد و اهل ایمان را امر به حمل فعل غیر به احسن و اصح می‌کند. از سوی دیگر اینکه بسیاری از علماء تجسّس از عیوب مؤمنین را جزو گناهان کبیره شمرده‌اند قرینه‌ای بر این می‌باشد که قدر متیقن از ادله تحریم جاسوسی و تجسّس از عیوب اهل ایمان می‌باشد.

به قرینة تعلیلی که در آیة شریفه آمده است، می‌توان دریافت که غیبت و تجسّس متعلق حکم تحریم واقع شده‌اند فقط نسبت به مسلمانان چه آنکه رابطة اخوت صرفاً در بین مؤمنان صادق است. خلاصه اینکه آیة مبارکه از تجسّس و تفتیش اسرار اهل ایمان از مسلمانان نهی نموده و صحابه، مفسّران، محدثان هم همین معنی را فهمیده‌اند.

از دیگر آیاتی که در بحث ما جایگاه ویژه و با اهمیتی ادارد آیه شریفه 19 از سوره نور می‌باشد:

«به درستی آنانکه دوست دارند فاحشه (کارهای زشت و مذموم) در میان اهل ایمان رایج شود، برایشان عذاب دردناکی است».

اگرچه این آیة شریفه تصریح به حرمت تجسّس ندارد اما به‌طور کلی شایع کردن فحشا را، که نتیجة جاسوسی و تفتیش می‌باشد تحریم می‌کند. و اگر قائل به حرمت مقدمه حرام باشیم می‌توان گفت از آیة شریفه هم حرمت جاسوسی در عیوب مسلمین در می‌آید. با این استدلال اگر جاسوسی و تجسّس مصداق و مقدمة اشاعة فحشا نگردد نمی‌توان به‌واسطة این آیه حکم به حرمت آن نمود مثلاً در جایی که دولت اسلامی برای مصلحتی بزرگ برای جلوگیری از اشاعة فحشاء مجبور به جاسوسی حال افراد گردد، جاسوسی مذکور مصداق این آیه شریفه نخواهد بود.

از دیگر آیاتی که در باب تحریم جاسوسی می‌توان از آن استفاده نمود، آیه شریفة 189 سوره بقره می‌باشد:

«کار نیک آن نیست که از پشت خانه‌ها وارد شوید بلکه نیکی این است که پرهیزگار باشید و از در خانه‌ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید تا رستگار شوید».

اگر چه در این آیة شریفه آن‌گونه که از آیة اول استفاده می‌شد صریحاً حکم به حرمت جاسوسی و تجسّس نشده‌است اما با قدری تأمل با استناد به آیة شریفه نیز قدر متیقن می‌توان اثبات کرد که جاسوسی مذموم و مکروه می‌باشد چه آنکه خداوند متعال در این آیة شریفه یکی از راه‌هایی را که منتهی به اشاعة فحشاء و برملاشدن عیوب دیگران می‌گردد تقبیح کرده و داخل در اعمال نیک نمی‌شمارد و آن راه داخل شدن به خانه‌های دیگران و از غیر طریق معمول آن می‌باشد. بر این اساس می‌توان از مدلول آیة شریفه به طریق اولی دریافت که تجسّس و جاسوسی عمل مذموم و مشئومی می‌باشد.

آیات شریفه دیگری که می‌توان برای دریافت حکم اولیه جاسوسی و تجسّس در اسلام به آن استناد نمود، آیات 27 و 28 سوره مبارکه نور به شرح زیر می‌باشند:

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید در خانه‌هایی غیر از خانة خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است شاید که متذکر شوید».

«و اگر کسی را در آنجا نیافتید داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شود باز گردید، باز گردید که برای شما بهتر است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است».

این دو آیة شریفه نیز تصریح به حرمت جاسوسی و تجسّس ندارد اما در آن‌ها صریحاً از برخی لوازم جاسوسی یعنی دخول به خانة دیگران بدون استیذان صاحبان آن‌ها نهی شده‌است و چنانکه در علم اصول فقه به اثبات رسیده‌است نهی ظهور در تحریم دارد پس با توجه به حرمت دخول در منازل دیگران بدون اذن آنها به طریق اولی می‌توان حکم به حرمت جاسوسی و تجسّس از منازل، عیوب و اعمال دیگران کرد.

در نهایت آیة شریفه‌ایی که برخی از فحول فقها حکم اولیه جاسوسی و تجسّس را از آن استنباط نموده‌اند آیة شریفه 94 سوره مبارکه نساء می‌باشد.

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید زمانی که در راه خدا سفر می‌کنید خوب رسیدگی کرده و به کسی که نزد شما اظهار اسلام می‌کند مگویید تو مؤمن نیستی تا بدین بهانه مطاع زندگی دنیا را بجویید چرا که غنیمت‌های فراوان نزد خداست قبلاً نیز همین‌گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگی کنید که خدا همواره به آنچه انجام می‌دهید آگاه است».

مرحوم فاضل مقداد در تفسیر آیة شریفة فوق می‌فرمایند: از آیة شریفة فوق أخذ به ظاهر حال بدون فحص و تجسّس از اینکه آیا مطابق واقع می‌باشد یا خیر استفاده می‌شود.

بر این اساس می‌توان براساس مفهوم موافق آیة شریفه و به طریق اولی نهی از جاسوسی از احوال افراد را استنباط کرد، چه آنکه آیة شریفه نهی اخذ به خلاف ظاهر حال دیگران نموده و این مسئله دلالت بر این دارد که اهل ایمان مکلف و موظفند به ظاهر حال دیگران قناعت و اکتفا نموده و به‌دنبال کنه عمل، قول، فعل دیگران و جاسوسی از احوال آن‌ها نباشند.

ادامه دارد.......

احسان علی‌اکبری بابوکانی و  اسماعیل اسفندیاری// 503/120/ د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳