vasael.ir

کد خبر: ۳۱۸۳
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۰ - 14 September 2016
موضوع سومین جلسه درس خارج آیت ‌الله مکارم‌ شیرازی :

بررسی اسباب شش گانه شرکت

پایگاه اطلاع رسانی وسائل-حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جلسه سوم درس خارج فقه شرکت ضمن اشاره به مساله این باب به بررسی اسباب شش گانه این عقد شرعی پرداخت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی در جلسه سوم درس خارج فقه که در تاریخ 16 شهریور 95 برگزار شد، به تبیین اسباب شرکت پرداخت که توسط حضرت امام (ره) ذکر شده است و در این رابطه پنج سبب را مورد بررسی خود قرار داد.
وی در ابتدای این درس به نکته‌ای باقی‌ مانده از بحث تعریف شرکت اشاره کرد و افزود: نکته ای باقی مانده است و آن عبارت است از اشاره به تعاریف عامه در مورد شرکت. تعاریف آنها هرچند با هم اختلاف ظاهری دارد ولی تعاریف آنها با ما قریب الافق می باشد.
او همچنین در تکمیل بحث متعلق شرکت بیان کرد که: امام قدس سره متعلق شرکت را چهار چیز می داند که عبارتند از: عین، دین، منفعت و حق این در حالی است که بسیاری از بزرگان به سه مورد اشاره کرده اند و دین را ذکر نکرده اند.
این استاد درس خارج حوزه علمیه سپس به تبیین اسباب شرکت پرداخت و بیان داشت: سبب اول ارث است: و سببها قد یکون إرثا؛ سبب دوم عقد ناقل است و مراد از عقد ناقل، بیع، اجاره، هبه و امثال آن می باشد.
آیت‌الله مکارم شیرازی سبب سوم و چهارم را حیازت و امتزاج بیان کرد و در مورد امتزاج افزود: بنا بر این دلیل عقلی می گوید که وقتی دو مال با هم مخلوط شد و قابل جدا شدن نیست راهی جزء قول به شراکت وجود ندارد.
 

مشروح تقریرات این درس در ادامه آمده است؛

اسباب شرکت
گفتیم که امام قدس سره در مقدمه مباحث شرکت به سه نکته اشاره می کند که عبارتند از: تعریف شرکت، متعلق شرکت و اسباب آن.
در مورد تعریف شرکت نکته ای باقی مانده است و آن عبارت است از اشاره به تعاریف عامه در مورد شرکت. تعاریف آنها هرچند با هم اختلاف ظاهری دارد ولی تعاریف آنها با ما قریب الافق می باشد.
در کتاب الفقه الاسلامی و ادلته آمده است: اختلفت عبارات الفقهاء فی تعریف الشرکة اصطلاحا. فقال المالکیة: هی إذن فی التصرف لهما (شرکت این است که به تصرف دو طرف اذن داده شود) مع أنفسهما أی أن یأذن کل واحد من الشریکین لصاحبه فی أن یتصرف فی مال لهما (این در واقع همان شرکت عقدی است.) مع إبقاء حق التصرف لکل منهما. و قال الحنابلة: الشرکة هی الاجتماع فی استحقاق أو تصرف (این تعریف از شرکت عقدی فراتر است و شرکتی که از ارث در مال میّت ایجاد می شود نیز در آن داخل است.) و قال الشافعیة: الشرکة ثبوت الحق فی شیء لاثنین فأکثر على جهة الشیوع (این تعریف شبیه تعریف مرحوم محقق و امثال ایشان است که کاری به شرکت عقدی ندارند.) و قال الحنفیة: الشرکة عبارة عن عقد بین المتشارکین فی رأس المال والربح (این تعریف نیز مرتبط با شرکت عقدیه است نه قهریه).[1]
در مورد متعلق شرکت نیز نکته ای باقی مانده است و آن اینکه امام قدس سره متعلق شرکت را چهار چیز می داند که عبارتند از: عین، دین، منفعت و حق این در حالی است که بسیاری از بزرگان به سه مورد اشاره کرده اند و دین را ذکر نکرده اند.
علامه در قواعد می فرماید: و المحل: إما عین، أو منفعة، أو حق.[2]
صاحب جامع المقاصد نیز همین تعریف را انتخاب کرده است.[3]
صاحب جواهر نیز می فرماید: المال المشترک قد یکون عینا کما هو ظاهر و قد یکون منفعة بالإجارة و الحبس (مثلا کسی منافعی را پانصد سال برای طلاب قرار می دهد.) و السکنى (شبیه حبس است ولی در خصوص مسکن می باشد که فرد می گوید تا زمانی که زید و عمرو زنده اند در این خانه حق نشستن و اقامت دارند.) ... و قد یکون حقا کالخیار و الشفعة الموروثین مثلا و القصاص و غیرها.[4]
البته علت اینکه آنها دین را ذکر نکرده اند شاید به سبب این باشد که عین گاه خارجی است و گاه در ذمه و عین در ذمه همان دین نامیده می شود. مثلا اگر کسی در قالب بیع سلف ده خروار گندم را به کسی بفروشد مشتری مالک ده خروار در ذمه ی فروشنده می شود.

نظر مرحوم امام
امام قدس سره پنج سبب ذکر می کند و در آخر به سبب عقدی اشاره می کند که جمعا بالغ بر شش سبب می شود.
ابتدا امام اسبابی را ذکر می کنند که در عین، منفعت و حق جاری می شود.
سبب اول ارث است: و سببها قد یکون إرثا[5]
دلیل آن ادله ی عامه ی ارث است که ما ترک میّت هر چه باشد به وارث می رسد. این عمومات هم شامل عین می شود و هم شامل دین و منفعت و حق.
سبب دوم عقد ناقل است و مراد از عقد ناقل، بیع، اجاره، هبه و امثال آن می باشد: و قد یکون عقدا ناقلا کما إذا اشترى اثنان معا مالا أو استأجرا عینا أو صولحا عن حق.
مثلا دو نفر با هم خانه ای را می خرند که به سبب عقد ناقل که بیع است شرکت حاصل می شود. یا اینکه دو نفر با هم خانه ای را اجاره می کنند که این عقد سبب شرکت می شود. همچنین ممکن است کسی منافع خانه را به دو یا چند نفر هبه کند. همچنین گاه حقی مانند تحجیر را بین دو فرد مصالحه می کند.
دلیل این قسم نیز عموماتی مانند ﴿اوفوا بالعقود﴾ و امثال آن می باشد.
سپس امام قدس سره به دو سبب دیگر اشاره می کند که فقط در اعیان جاری می شوند: و لها سببان آخران یختصان بالشرکة فی الأعیان:
سبب سوم: حیازت: أحدهما الحیازة کما إذا اقتلع اثنان معا شجرة مباحة أو اغترفا ماء مباحا بآنیة واحدة دفعة
مثلا دو نفر با هم درخت مباحی را کندند و با هم آن را اره کردند. مراد از شجره ی مباح درختی در جنگل است که جزء انفال می باشد. یا اینکه دو نفر با هم با تور ماهیگیری ماهی بگیرند. یا دو نفر با هم با ظرف بزرگی آب از چشمه ای می گیرند.
دلیل این قسم اطلاقات ادله ی حیازت است که می گوید: من حاز ملک. این حدیث البته در کتب روایی ما نیامده است ولی از کلام صاحب جواهر بر می آید که این حدیث را دیده است و می فرماید: لاندراجهما فی‌ قوله «من حاز ملک».[6] که ظاهر آن این است که این حدیث نبوی است.
البته شاید این حدیث این برگرفته از مضمون روایات دیگری باشد که به این شکل بیان شده است.
اضافه بر این سیره ی مستمره نیز می تواند دلیل بر این باشد زیرا گاه چند نفر با هم حیازت می کنند.
سبب چهارم: امتزاج: و ثانیهما الامتزاج کما إذا امتزج ماء أو خلّ من شخص بماء أو خل من شخص آخر سواء وقع قهرا أو عمدا و اختیارا،
مثلا دو آب یا دو سرکه که مال دو نفر است با هم مخلوط می شوند. این امتزاج گاه قهری است و گاه عمدی و گاه اختیاری.
امتزاج موجب شرکت می شود زیرا وقتی دو مال با هم مخلوط می شود یا مالکیت هر دو از بین می رود که این قول قابل قبول نیست یا باید قرعه بکشیم و به یک نفر بدهیم و حال آنکه قرعه در مقام شک است و در ما نحن فیه شک نداریم و می دانیم که مال دو نفر است و سهم هر کدام مشخص است. از طرفی آن دو مال را نمی توان از هم جدا کرد بنا بر این راهی باقی نمی ماند مگر اینکه بگوییم این دو با هم شریک هستند.
بنا بر این دلیل عقلی می گوید که وقتی دو مال با هم مخلوط شد و قابل جدا شدن نیست راهی جزء قول به شراکت وجود ندارد. البته امتزاج شقوق دیگری دارد که امام قدس سره در مسأله ی اول به آن اشاره می کند.

پی‌نوشت
[1] الفقه الاسلامی و ادلته، وهبة الزحیلی، ج5، ص3875.
[2] قواعد، علامه حلی، ج2، ص325.
[3] جامع المقاصد، محقق کرکی، ج8، ص9.
[4] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج26، ص289.
[5] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص622.
[6] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج26، ص291.

907/326/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳