به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل، امروزه اندیشمندان اسلامی در پی تحقق آرمان قرآنی تکوین امت واحده اسلامی هستند، همان آرمانی که در صدر اسلام، پیامبر(ص) آن را محقق کرد و در اندک زمانی، از اعراب متفرق جاهلی امتی منسجم، متمدن و قدرتمند ساخت.
قدرت نوظهور فوق توانست در برابر تمدنهای باشکوه آن دوران قد علم کند و تا مدتها قدرت بلامنازع دوران خود بود و آثار بسیار عمیقی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، هنری بجای گذاشت که به به نام «تمدن اسلامی» شناخته میشود؛از ویژگی بارز آن، توانمندی درون بطنی است که در هر زمان و مکانی قابلیت بازیابی دارد و میتواند محتوای آن را شکوفا سازد.
در دوران معاصر، که تمدن اسلامی دچار خمودگی و سستی شده، مصلحان بزرگی برای شکوفا شدن توانمندیهای درون بطنی آن تلاش کردهاند؛ امام خمینی(ره)، متفکر بزرگ اسلامی، ضمن بیان تئوری تشکیل امت واحده اسلامی، به تشریح علل و عوامل چالشها و مشکلات فراروی مسلمانان و تمدن اسلامی پرداخته است.
در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، تغییر و تحول بنیادین در جوامع اسلامی و رسیدن به آرمان تشکیل امت واحدە اسلامی بدون برنامهریزی اساسی و ریشهدار فکری امکانپذیر نیست، زیرا وضعیت کنونی جهان اسلام، معلول شرایط و عوامل بسیاری از جمله: انحطاط فکری، فرهنگی و اعتقادی مسلمانان و سلطە قدرتهای استعمارگر بر آنان است.
بدین ترتیب اگر افراد مطالعه ریشهدار و صحیحی از بازدارندههایی که بر سر راه آرمان امت واحده اسلامی است، داشته باشند و با اتحاد اسلامی در مسیر احکام اسلام حرکت کنند میتوانیم شاهد دوران مجد و عظمت تمدن اسلامی باشیم؛ ازاینرو با توجه به اهمیت وحدت مسلمانان لازم است بازدارندهها و راهبردهای تکوین امت واحدە اسلامی در اندیشە امام خمینی(ره)، مورد واکاوی و تجزیهوتحلیل قرار گیرد.
چارچوب مفهومی
واژە امت یکی از پرکاربردترین واژهها در گفتمان سیاسی اسلام است؛ این واژه در قرآن کریم 41 بار به کار رفته است؛در میان واژههای به کار رفته پیرامون جامعه، واژە امت از سایر کلمات، مهمتر است.
امت گروهی هستند که جامعی همچون دین، زمان یا مکانی آنها را گرد هم آورده باشد؛ هر قومی که به پیامبری منسوب شده و به او اضافه شود، امت آن پیامبر هستند.
پیامبر (ص) پس از هجرت به مدینه به منظور تحقق امت واحد اسلامی با تمام قبایل و طوایف ساکن در مدینه اعم از مهاجرین، انصار و یهودیان عهدنامههایی منعقد کرد و همە ساکنان مدینه را تحت لوای حکومت اسلامی درآورد.
قرارداد پیامبر (ص) با گروههای موجود در مدینه این بود که مسلمین را امت واحده قلمداد کرد و ارتباط مسلمانان و کفار را قطع و اظهار نمود مسلمانان نباید از هم دوری کنند.
امام خمینی(ره) به تبعیت از سنت رسول خدا (ص) درصدد انسجام و وحدت مسلمانان و نیز تشکیل مجدد امت اسلامی تحت لوای دین اسلام بود، درنتیجه با ایراد سخنرانیهای متعدد موانع و چالشهای پیشرو اتحاد مسلمان و امت واحدە اسلامی را تشریح نموده و مسلمانان را از آن موانع بر حذر داشته است.
واژە «واحده» از ریشە «و ح، د» به معنای انفراد و تنهایی است؛ دهخدا وحدت را به معنای «یگانه شدن، یکتایی، یگانگی، یکی، عینیت، اتحاد، تنها و یکتا ماندن، یگانه شدن، یکی بودن، یگانگی و ...» و اتحاد را به معنای «یکی شدن، یگانگی دانستن، یکرنگی، یگانگی، یکدلی، یکِجهتی، موافقت، اجتماع و ...» آورده است.
در تعریف اصطلاحی وحدت اینگونه آوردهاند«... وحدت متشکل شدن مسلمانان است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان»؛ بنابراین امت واحده اسلامی به معنای تشکیل جامعهای یکدست و به دور از هرگونه تفرقه و جدایی است و حول محوری واحد به نام دین مبین اسلام تشکیل میشود.
بازدارندههای امت واحده اسلامی
قومیتگرایی
یکی از مهمترین راهکارهای قرآن در جهت تکوین امت واحده اسلامی نفی قومیتگراییهای ناروا و تأکید بر وحدت، برادری و برابری بین افراد جامعه بود «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (حجرات، 13)
ذیل آیه فوق گفتهاند آیه شریفه تذکری است به عموم بندگان که اصل ونسب را در بارگاه سبحانى مدخلیتى ندارد بلکه فضیلت و قرب و منزلت و شرافت به تقوى وپرهیزکارى است؛ ازاینرو در سیرە عملی رسول خدا(ص) نقل کردهاند که سلمان فارسی را با اینکه گفتمان اعراب در برخورد با عجمان تحقیر و تمسخرآمیز بود، همردیف اهلبیت خود قرار میداد یا اعلام کرد که بلال حبشی مؤذن مورد عنایت خداوند و من است.
امام خمینی با اشاره به آیه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»؛ معتقد بود که اسلام بر نژاد بازی و قومیتگرایی خط بطلان کشیده و مابین سیاه و سفید، ترک و عجم، عرب و غیر عرب هیچ فرقى نگذاشته است و فقط میزان را تقوا قرار داده و قضیەنژادبازی صرفاً ارتجاع است.
امام(ره) با برشمردن اشتراکاتی چون خدا، قرآن و پیامبر بر اتحاد و برادری بین تمامی آحاد جامعه تأکید اساسی دارند و معتقدند که تفرقە موجود در بین کشورهای مسلمان یا از خیانت سران ممالک اسلامی و یا از جهل و بیمطالعهگی آنان است و نیت کسانی که دنبال تفرقه و قومیتگرایی بین مسلمانان هستند از بین بردن اساس اسلام است.
امام خمینی رسالت خطیر خود را در اجتماعسازی مسلمین میداند و بر این باور است که استکبار جهانی در پی این است که در بین مسلمانان قومیتگرایی را منتشر کنند، یعنی عرب را از غیر عرب جدا کنند و در بین عجم نیز دنبال این هدف هستند و از این طریق ثروت ملی آنها را چپاول کنند؛ به همین دلیل ایشان خاصیت اصلی انقلاب اسلامی ایران تحت لوای اسلام را متحد نمودن اقوام مختلف ایرانی و دوری از هرگونه تبعیض قومیتی میداند.
فقدان رهبری و امامت
در روایات اسلامی، امامت به منزلە قلب عالم امکان، اساس اسلام، رکن زمین معرفی شده است؛ فیلسوفان اسلامی با استناد به همین روایات وجود امام و رهبر را به منزلە قلب در بدن تشبیه نمودهاند؛ زیرا رهبری در جامعه همانند قلب عامل ایجادکنندە نظم، امنیت، وحدت و پاسدار بقا و کمال اجتماع است.
به گفتە بیشتر مفسران، امامت در قرآن با معنای لغوى آن هماهنگ است و امام کسى است که به او اقتدا کنند و او را الگو و سرمشق خودقرار دهند؛ خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن، حق باشد.
لفظ «امامت» در قرآن به کار نرفته؛ ولى واژە «امام» به صورت مفرد و جمع در 12مورد استعمال شده است.
امام خمینی با استناد به مقبولە عمربن حنظله و روایت ابوخدیجه بر این باور است که حکومت فاسدان و قضاوت آنان باطل است و مردم نباید برای حلوفصل دعاوی خود به آنان مراجعه نمایند و طبق آیات و روایات معتبر اسلامی فقیه جامعالشرایط به نیابت از امام معصوم باید عهدهدار تمامی شؤون حکومتی اعم از ریاست و قضاوت شود؛ امام در ادامه به روایتهای دیگری در زمینە باطل بودن حکومت فاسدان و ظالمان تأکید نموده و بر امامت فقها دلایل متقنی ارائه نمودهاند که ذکر آنها در این مقال نمیگنجد.
حاکمیت ظالمان و فاسدان
خطر وجود رهبران فاسد و ظالم در قرآن مورد توجه جدی قرارگرفته است و به دلیل آثار زیانبار پیروی از آنان هشدار داده است«وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا»(احزاب، 67)
ذیل آیه فوق نوشتهاند معیار سیادت و بزرگى در میان آنها همان معیارهاى زور و قلدرى و مال و ثروت نامشروع و مکر و فریب بود.
پیامبر (ص) فرمود«دو طبقه از امت من اگر اصلاح شدند، همه اصلاح شوند و اگر فاسد گشتند، همه فاسد گردند. پرسیدند: آنها کیاناند؟ فرمود: فقیهان و زمامداران»؛ بر ایناساس از نگاه امام خمینی(ره)، بخش عظیمی از نابسامانیهای موجود در جهان اسلام ناشی از وجود حکام جور است.
اصولاً بخشی از گرفتاریهایی از قبیل وابستگی به قدرتهای ظالم، احساس حقارت در برابر قدرتهای سیاسی و اقتصادی از ناحیە حاکمیت طاغوت و قدرتهای غیر مشروع در جوامع اسلامی است.
حضرت امام در این خصوص میفرماید«شرع و حق حکم میکند که باید نگذاریم وضع حکومت ما به همین صورت ضد اسلامی یا غیر اسلامی ادامه پیدا کند... چون حاکمش طاغوت است... ما چارهای نداریم جز اینکه دستگاههای حکومتی فاسد و فاسد کننده را از بین ببریم و هیأتهای حاکمە خائن، فاسد، ظالم و جائر را سرنگون کنیم... »
ایشان در فرازی دیگر میفرمایند«این حکومتها هستند که بهواسطە روابطشان با ابرقدرتها و سرسپردگیشان با ابرقدرتهای چپ و راست مشکلات را برای ما و همە مسلمین ایجاد کردند».
امام خمینی(ره) معتقد هستند که برای احیای تمدن باشکوه اسلامی ما راهی جز تشکیل حکومت اسلامی نداریم، زیرا به منظور تحقق وحدت و آزادى ملتهای مسلمان بایستى حکومتهاى ظالم و دستنشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانه اسلامى را که در خدمت مردم است به وجود آوریم.
تشکیل حکومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است؛ چنانکه حضرت زهرا (س) در خطبە خود، مىفرماید که امامت براى حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است.
ترویج اسلام آمریکایی
یکی از واژههایی که پس از انقلاب اسلامی، وارد فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی ایران و شاید وارد فرهنگ لغات سیاسی جهان شد «اسلام آمریکایی»بود؛ این اصطلاح بیانگر قرائتی از اسلام است که مطابق دیدگاههای لیبرالیستی یا متناسب با امیال و اهداف امپریالیستی و استکباری تنظیم شده باشد؛ بحث اسلام ناب در اندیشە امام خمینی(ره) منظومه و مجموعە فکری و عملی جامعهای است که از غنای مطلق برخوردار بوده و در ارتباط با زندگی انسان، برنامههای دقیق و همهجانبه به همراه دارد.
اسلام ناب در قرائت امام به دلیل جامعیت، جذابیت جهان شمولیت و بهرهمندی از زمینههای اعتقادی در درون ملتها از استعداد و توان و قدرت کافی برخوردار است و اگر خوب عرضه شود، قادر است مجد و عظمت دوبارە جهان اسلام را به مسلمانان برگرداند.
مهمترین نگرانی دربارە روایتی از اسلام بود که بعدها در گفتار ایشان با عنوان اسلام آمریکایی از آن نام برده شد؛ امام اسلام ناب را اینگونه معرفی میکنند: «اسلام ناب محمدی، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان، تاریخ تلخ و شرمآور محرومیت، کوبندە سرمایهداری مدرن و کمونیسم خونآشام، نابودکنندە اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام آمریکایی».
این نوع برداشت از اسلام آنقدر خطرناک بود که امام خمینی هشدار دادند «اختلافاتی که در عراق، در ایران، در سایر ممالک اسلامى ایجاد مىکنند، باید سران دول اسلامى توجه داشته باشند به این معنا که این اختلافات، اختلافاتى است که هستى آنها را به باد مىدهد؛ باید با عقل، با تدبیر، توجه داشته باشند به این معنا که به اسم مذهب و به اسم اسلام مىخواهند اسلام را از بین ببرند، دستهای ناپاکى که بین شیعه و سنى در این ممالک اختلاف مىاندازد اینها نه شیعه هستند و نه سنى هستند؛ اینها دستهای ایادى استعمار هستند که مىخواهند ممالک اسلامى را از دست آنها بگیرند...»
تحجر و قشریگری
متحجر کسی است که بههیچوجه از عقاید کهنە خود دست برنمیدارد و پایبند عقاید و رسوم کهن، که بههیچوجه از دگرگونی متأثر نمیشود، است.
تحجر و قشرینگری یکی از موانع و بازدارندههای جدی در راه تشکیل امت واحده اسلامی و شکوفایی تمدن نوین اسلامی است که باید به شدت از آن پرهیز کرد؛ چراکه هر روز شاهد تغییر و تحول در عرصههای متخلف زندگی هستیم.
در صدر اسلام، متحجرین بهطور متشکل به مبارزه با قرآن ناطق و حجت حق برخواستند و میدان را براى فرصتطلبان گشودند. نتیجە آن شکاف و اختلاف در صفوف مسلمین و عقبماندگی آنها در درازمدت شد، نمونە بارز این طرز تفکر خوارج هستند که امام علی(ع)دربارە آنها فرمود«اى مردم، من بودم که چشم فتنه را کور کردم و کسى جز من بر آن جرأت نداشت، بعد از آنکه تاریکى فتنهها همهجا را گرفت و سختى هارى آن رو به فزونى نهاده بود» (نهجالبلاغه، خطبه 120)
همزمان با شروع نهضت امام(ره) در سال1341 و مبارزه ایشان علیه رژیم پهلوی، متحجرین و مقدسمآبها سد راه امام شدند و براى نهضت مشکلات فراوانى درست کردند؛ امام خمینى(ره) مبارزه با اینها را هزار بار سختتر از مبارزه با رژیم مىدانستند و در جایی فرمود«خوندلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختىهاى دیگران نخورده است و آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانینما ضربه خورده است از هیچ قشر دیگرى نخورده است».
ایشان یکی از دلایل اصلی اضمحلال تمدن بزرگ اسلامی توسط استعمار جهانی را رواج تحجر و کهنهپرستی در میان مسلمانان معرفی میکند؛ زیرا «آنان اینگونه به مسلمانان القا میکردند که احکام اسلام که 1400 سال قبل وضعشده است نمىتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمىشود کشورها از تمدن جهانى و مظاهر آن کناره گیرند».
خطر تحجر و قشریگری در جامعە اسلامی در اندیشە مقام معظم رهبری مورد توجه اساسی قرارگرفته و معظمله مدام بر تولید فکر و نوآوری در تمامی زمینهها تأکید اساسی دارند.
امام (ره) بر این باور بودند که بیشتر مصیبتها و نابسامانیهایی که گریبانگیر جهان سوم و بهویژه مستضعفان جهان شده ناشی از وابستگی است که در سایە آن، امتهای عربی و اسلامی، به امید رسیدن به اهداف خیر، از اعتقادات دینی دست کشیدهاند، درحالیکه این تقلید و وابستگی به شعلهور شدن فتنهها و جنگ و ویرانی میان این ملتها انجامیده و باعث برپایی رژیمهای دیکتاتوری و ستمگری شده است، حکومتهایی که هدف آنها جز حفظ منافع قدرتهای استکباری چیزی نیست، هرچند این امر به قیمت گرسنگی ملتها و خرد شدن آنها زیر بار ظلم و ستم انجام پذیرد؛به همین علت امام خمینی(ره) همواره بر شعار نفی وابستگی تأکید مینمودند.
اسلام وابستگیِ مسلمانان و پیروی آنان از هر عامل خارج از دین و عقیده را نفی میکند، چراکه پیروی از دیگران به معنای دست کشیدن از اندیشه و رسالت اسلامی از لحاظ نظری و یا دست برداشتن از بعد عملی اسلامی است و این هر دو با تئوری متکامل اسلامی سازگار نیست و به همین علت، امام خمینی شعار »نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی« را سر دادهاند؛ امام معتقد است که اسلام وابستگى به دیگران را باطل میشمارد و بر عدم وابستگی در تمامی زمینهها ازجمله اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی تأکید فراوان دارد.
تعصّبگرایی
به گواهی قرآن و سنت، یکی از مهمترین مشکلاتی که پیامبران در راه دعوت به حق با آن در مصاف بودهاند، تعصبگرایی در میان جوامعی بوده که مأمور به تبلیغ در میان آنان گردیدهاند.
امام خمینی(ره) ضمن اشاره به حدیث «من تعصّب أو تعصّب له فقد خلع ربق ایمان من عنقه»؛ کسى که عصبیت کشد یا عصبیت کشیده شود، گشاده شود ریسمان ایمان از گردن او؛ بر این باور است که خلق عصبیت از مهلکات و موبقات و موجب سوء عاقبت و خروج از ایمان است.
ایشان در ادامە حدیث میفرمایند«بالجمله، معلوم است که ایمان، که عبارت است از نور الهى و از خلعتهاى غیبیه ذات مقدس حق جلِّ و علاست بر بندگان خاص و مخلصان درگاه و مخصوصان محفل انس، منافات دارد با چنین خلقى که حق و حقیقت را پایمال کند و راستى و درستى را زیر پاى جهل و نادانى نهد. البته آیینە قلب اگر به زنگار خودخواهى و خویشاوندپرستى و عصبیت بیموقع جاهلیت محجوب شود، در او جلوه نور ایمان نشود و خلوتگاه خاص ذوالجلال تعالى نشود... وقتى انسان دعوى اسلام و ایمان مىتواند نماید که تسلیم حقایق و خاضع براى آنها باشد و مقاصد خود را هرچه بزرگ است فانى در مقاصد ولینعمت خود کند و خود و ارادە خود را فداى ارادە موالى حقیقى کند. البته چنین شخصى از عصبیت جاهلیت عارى و برى گردد».
امام به تعصبهای بیجای قومیتی خط بطلان کشیدند و معتقد بودند که حتی گفتن کلماتی چون اقلیت ترک و کرد و لر و غیره با مبانی اسلامی سازگاری ندارد؛ ایشان بر این باور بودند که در اسلام بومى و غیربومی دیگر در کار نیست. بلکه همه برادر هم و مسلماناند، زیرا در اسلام تعصب نژادى وجود ندارد.
راهبردهای امام خمینی جهت تکوین امت واحده اسلامی
ضرورت وحدت مسلمانان
امام خمینی(ره) در بیان مفهوم وحدت با اشاره به آیە «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَاتَفَرَّقُوا...»(آل عمران، 103)، وحدت و اتحاد را اجتماع و باهم بودن در امری واحد میداند.
راهبرد عظیم وحدت در اندیشە امام خمینی (ره) مورد تأکید اساسی قرارگرفته و معتقدند که مشکلات کنونی جهان اسلام فقط با وحدت کلمه مسلمین خصوصاً علمای اعلام، مرتفع خواهد شد.
خودباوری
امروزه یکی از اساسیترین ضربههایی که از جانب سیاستهای استکبار متوجه کشورهای به استضعاف کشیده، بهویژه مسلمانان شده، پدیدە «خودباختگی»است؛ این در حالی است که جامعە اسلامی به دلیل حاکم بودن جنبە توحیدی باید در بالاترین مراتب خودباوری باشد.
نکتهای که موردتوجه قرآن قرارگرفته و به مسلمانان تذکر میدهد که در صورت داشتن ایمان از دیگران بالاتر هستند و این عامل موجب بالا رفتن روحیه خودباوری در بین آنان میشود«وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»(آلعمران/ 139).
مفسران ذیل آیە فوق، بر مسألە خودباوری انگشت نهادهاند«یکى از سنتهای خدا در اجتماع این است که صاحبان ایمان پیروز مىشوند. پس بر ایشان لازم است که سست نشوند و فکر شکست خوردن و نومیدى به جانهاى آنان راه پیدا نکند و نیز بر ایشان واجب است که از بعضى زیانها ناراحتنشوند، چه بهزودی سود پیروزى زیانهاى کوچک را جبران خواهد کرد».
خوداتکایی، عامل بسیار مهمی در موفقیت هر انسانی است؛ امام در زمینە خودباوری معتقد بودند که «عمدە این است که ما باور کنیم که خودمان مىتوانیم؛در ابتدای هر چیزى، این باور است که مىتوانیم این کار را انجام بدهیم؛ وقتى این باور آمد، اراده مىکنیم،وقتى این اراده در یک ملتى پیدا شد، همه به کار مىایستند».
امام دربیانی مهم در اهمیت خودباوری فرمودند «این پیروزى که شما به دست آوردید، براى اینکه باورتان آمده بود که مىتوانید؛ باورتان آمده بود که امریکا نمىتواند به شما تحمیل بکند؛ این باور اسباب این شد که آن کار بزرگ معجزهآسا را شماها انجام دادید و چنانچه شما ملالحظه مىکنید که در این دو سال در کشور ما صنعتهای زیادى که آنها انجام مىدادند، خودشان انجام مىدهند و باورتان باشد که خود ما هم مىتوانیم، صنعتى داشته باشیم و مىتوانیم ابتکارى داشته باشیم؛ همین باورِ توانایى، شما را توانا مىکند».
استکبار و استعمارستیزی
پرچمدار اصلی گفتمان مبارزه با استکبار که به صورت حقیقی و در عمل، عامل به مبانی نظری اسلام بود و توانست حکومتی اسلامی تشکیل دهد، امام خمینی(ره) بود.
امام(ره) با بینش خاص خود با علم به منابع قرآنی و حدیثی خطر وجود استکبار را برای امت واحده اسلامی هشدار داده است و بهجرأت میتوان گفت که از کلیدیترین واژهها در لسان ایشان مبارزه با استکبار است؛ زیرا مهمترین عامل بر سر راه تکوین امت واحده اسلامی استکبار جهانی است.
امام(ره)، همانند سایر متفکران اسلامی، از استعمار غرب انتقاد کرده و مهمترین اهداف غرب از استعمار کشورهای دیگر را گسترش نفوذ و تقویت پایههای سلطه و غارت ثروت ملتها و... میداند و استعمار را عاملی برای جلوگیری از تشکیل امت واحده و تمدن اسلامی میداند.
ضرورت استمرار بیداری اسلامی
بیداری اسلامی، که دربارە مفهوم آن وفاق اندیشهای وجود ندارند، نوعی باور است که تقریباً همه جوامع، گروههای مسلمان و حتی آحاد مسلمانان را در برمیگیرد؛ باورهای تعمیمیافته یکی از منابع و سرچشمههای جنبشهای اجتماعی است.
از زمان پیدایش بیداری اسلامی تاکنون، این بیداری همواره موجد جنبشهای اجتماعی در سطوح مختلف بوده است.
بلا تردید احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و از مرحلە نظر به عمل و واقعیت رسید، اگرچه از حدود یک قرن قبل، اندیشمندانی همچون سید جمالالدین اسدآبادی در جهان اسلام ظهور کردند و ندای بازگشت به اسلام و تقابل با فرهنگ غرب را سر میدادند و در این مسیر نهضتها و گروههایی نیز شکل گرفت، ولی پیروزی انقلاب اسلامی به همە مسلمانان اثبات کرد که مسألە بازگشت به اسلام تنها یک خیال و نظر نبوده است بلکه میتواند واقعیت هم داشته باشد.
از همین رهگذر مشاهده میشود امام(ره) چگونه و با چه بینشی امت اسلامی را به داشتههایشان از هر نظر یادآوری میکند «وظیفە ما و همە مسلمین است، وظیفە علمای اسلام است، وظیفە دانشمندان مسلمین است، وظیفە نویسندگان و گویندگان طبقات مسلمین است که هشدار بدهند به ممالک اسلامی که خودمان فرهنگ غنی داریم... مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند، یعنی بفهمند که خودشان دارای یک فرهنگ و کشوری هستند».
لزوم رعایت اعتدال در مسائل اعتقادی و اخلاق اجتماعی
خداوند،امت اسلامی را امتی متعادل و با هویت معرفی میکند و پیامبر اکرم(ص) را الگویی شایسته معرفی نموده که این امت باید خود را با دیدگاههای او تطبیق داده و از ایشان پیروی نماید«وَ کَذلک جَعَلناکُمْ اُمَە وَسطاً لِتَکُونُوا شُهَداء عَلَی النِّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولَ عَلَیکُمْ الشَهیداً»(بقره143).
امت میانه، یعنی امتی که در هیچ امری، خواه نظری و خواه عملی، افراط وتفریط نمیکند و همە برنامههای آن در حدّ اعتدال است؛ راه و رسم اعتدال، کوتاهترین و استوارترین راه تربیت است.
امام خمینی(ره) در بیان عمیقی، راه سلامت انسان را در طی نمودن جادە اعتدال و دوری از انحراف و افراط و تفریط میداند و معتقد است که «حالت تفریط و نقص از اعتدال از صفات رذیله و موجب مفاسد بسیارى است، همینطور حد افراط و تجاوز از حد اعتدال نیز از رذایل اخلاقی و موجب فسادهاى بیشمار است».
نتیجه
آرمان تکوین امت واحده اسلامی سنت قطعی خداوند است که نیل به این مهم با تبیین درست مبانی نظری آن و اجرای درست تعالیم قرآنی میسر خواهد بود، اما در عصر کنونی، امت اسلامی دچار تفرقه شده و عوامل درونی و بیرونی بسیاری نیز بر اختلافات میان آن دامن زده است.
در همین راستا، مصلحان بزرگ جامعە اسلامی، اقدامات مختلفی را جهت یکپارچه نمودن مسلمانان و برقراری اتحاد میان آنان در حوزە نظر و عمل انجام دادهاند که امام خمینی(ره) به عنوان شخصیت جهان اسلام در عصر کنونی، هم به لحاظ نظری و تئوریک و هم در عمل، توانست قابلیتهای اسلام و مسلمانان را برای ادارە جامعه مطرح و عوامل بازدارندە اتحاد میان جوامع اسلامی را تبیین نماید؛ ایشان با شناخت و بینش عمیق سیاسی و دینی خود، با ارائە تئوری تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، مشکلات، نابسامانیها و چالشهای پیش روی جهان اسلام و تمدن اسلامی را تفهیم نمودند.
امام خمینی(ره)، فرقهگرایی افراطی در بین مسلمانان، مطرح شدن سیاست جهانیسازی از سوی غربیها، فقدان رهبری واحد در جوامع اسلامی، وجود حاکمان ظالم و فاسد در برخی از کشورهای مسلمان، ترویج اسلام آمریکایی و استقبال آگاهانه و ناآگاهانه برخی از مسلمانان از این سیاست و همچنین وابستگی به بیگانگان را از مهمترین مشکلات و چالشهای پیشروی تمدن اسلامی برشمرده و احیای تفکر اسلامی، وحدت، خودباوری و استمرار بیداری اسلامی را بهعنوان راهکارهایی برای رفع چالشها و مشکلات جهان اسلام و پیشرفت تمدن اسلامی ارائه نمودند که دستیابی به این ویژگیها و اجرای صحیح تعالیم قرآنی، جامعە اسلامی را به سوی رشد و ترقی و اتحاد در صفوف مسلمانان رهنمون میسازد.
/507/825/م
مرتضی اکبری، استادیار دانشگاه ایلام
فریدون رضائی، کارشناسی ارشد تفسیر قرآن مجید، مؤسسه عالی باختر ایلام
منبع: فصلنامه علمی، پژوهشی نظریههای اجتماعی متفکران مسلمان، سال چهارم، شماره دو، پاییز و زمستان 1393