vasael.ir

کد خبر: ۳۱۲۷
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۴ - 10 September 2016
از منظر جامعه‌شناسی بررسی شد؛

آثار اجتماعی پوشش و علل رویگردانی از حجاب

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجاب و رعایت عفاف از مختصات ارزشی زن مسلمان است که تاکنون ضرورت و بداهت عقلی آن از جنبه‌های گوناگون بررسی شده است؛ بدحجابی نیز نشانه‌ای از آسیب‌ها و مسائل اجتماعی در عمق و لایه‌های زیرین جامعه است؛ چنان که مخالفان سیاسی دیروز در حال حاضر به فعالیت‌های فرهنگی و تضعیف ارزش‌ها روی آورده‌اند.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجاب و رعایت عفاف از مختصات ارزشی زن مسلمان است که تاکنون ضرورت و بداهت عقلی آن از جنبه‌های گوناگون بررسی شده است؛ پوشش به عنوان پدیده‌ی اجتماعی محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر بیش از پیش توجه همگان را به خود معطوف کرده است.

پوشش و حجاب به مثابه رسانه‌ای ارتباطی و به عنوان کنش‌ اجتماعی، از یک سو، تحت تاتیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از کنشگران اجتماعی اعم از زن و مرد است.

 

مفاهیم

حجاب

در اصطلاح فقهی، حجاب، پوشش زن در برابر بیگانه است؛ در کتب فقهی از واژه حجاب به این معنی کمتر بهره گرفته‌اند و برای بیان مقصود در دو مقوله کامل مرتبط «پوشش» و «نگاه»، از دو واژه «سَتر» و «نظر»استفاده شده است.

بهتر بود که این کلمه عوض نمی‌شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می‌بردیم؛ چراکه گفتیم معنی شیوع حجاب پرده است و اگر در مورد پوشش به کر برده می‌شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عدّه زیدی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود؛ با وجود این، به علّت شایع بودن استفاده از کلمه حجاب، ما نیز همین واژه را به کار می بریم که مفاهیم و بحث قابل فهم‌تر باشد.

 

حیا

حیا گستره معنایی وسیعی دارد به همین دلیل، به راحتی نمی‌توان آن را تعریف کرد؛‌از طرفی، حیا مفهومی انتزاعی است و قابل لمس و دیدن نیست که بتوان گفت فلان چیز حیا است. با این حال، تعریفی از حیا ارائه شده است که فهم آن آسان‌تر شود.

حیا، شرمی است برخاسته از ادراک خوبی‌ها و بدی‌های اختیاری؛ حیا نیرویی است مهارکننده و نظم‌دهنده که رفتارهای روانی و فیزیکی انسان را براساس «شرع » و «عرف» تنظیم می‌کند. به عبارت دیگر، خویشتن داری ارادی فرد، در انجام اعمالی که خلف قاعده، شأن شرعی و عرفی است حیا می‌گویند.

 

حیا و پوشش

حال باید اشاره نمود که بین حیا و پوشش چه ارتباطی وجود دارد؟ پیامبراکرم(ص)فرمودند«خداوند با حیا و پوشاننده است و حیا و پوشاندن را دوست دارد»؛  یکی ازجنبه‌های حیا، پوشیدگی است چنا‌ن‌که در بعضی از روایات، حیا مقابل عریانی محسوب شده است؛ دختر باحیا لباسی را انتخاب می‌کند که بیشتر مؤید حیایش باشد. لباس نازک، چسبان و بدن‌نما با حیا سازگاری ندارد و باعث فساد و تباهی زن می‌شود. پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند«هلاکت زنان امّت من در دو چیز است: طلا و لباس نازک.

 

مختصات تمایز پوشش زنان در عصر جدید از اعصار گذشته

1.حاکمیت ساختارهای فرهنگی، اجتماعی مدرنیته

در گذشته، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، آحاد جامعه را به رعایت حریم در ارتباطات، از جمله پوشش فرا می‌خواند؛ غیرت، عفاف، حیا، قناعت، وجود همبستگی گروهی، اعتقاد به ارزش‌های اخلاقی و نهی از منکر، جزء مفاهیم مقبول اجتماعی بودند که منجر به افزایش نظارت اجتماعی و سهولت کنترل می‌شدند، اما در جوامع مدرن، ساختارها و مفاهیم حاکم، عفاف و آزرم و پذیرش مرزهای رفتاری را ترویج نمی‌کنند؛ جایگزینی فردگریی، مصرف‌گریی، آزادی و لذت‌جویی، در جوامع کنونی، پیش زمینه‌ایی هستند که تنوع پوشش را مطابق میل شخصی، توجیه می‌کنند.

در جامعه اسلامی تا قبل از مشروطیت و نفوذ فرهنگ غرب، تسامح در پوشش در جوامع شهری، صرفاً از سوی برخی زنان غیرمسلمان و فاحشه‌گان مشاهده می‌شد که اقلیت تحقیرشده اجتماعی بودند؛ بنابراین، تأتیرگذریشان بعید به نظر می‌رسید؛در دهه‌های اخیر، با به کارگیری الگوهای توسعه غربی، رعایت عفاف مشقّت‌بارتر شده است.

نتیجه آن‌که در جامعه کنونی ما به دلیل ساختارهای فرهنگی و اجتماعی موجود، نه بدپوشان طبقه‌ای تحقیر شده‌اند و نه ضرورتاً در زمره اقلیت‌ها به شمار آمده‌اند، و همین نکته، معادله مواجهه با بدپوشی در جامعه امروز را متفاوت از گذشته می‌سازد.

 

2.گسترش و پیچیدگی ارتباطات در عصر حاضر

در جوامع گذشته، انتخاب مدل و رنگ لباس تابع تمایلات شخصی و تأثیراتی بود که زنان طایفه و شهر بر یکدیگر می‌گذاشتند و دور از انتظار بود که الگوهای پوشش از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر منتقل شود، ولی امروزه با گسترش ارتباطات، زمینه تأثیرگذاری زنان بر یکدیگر آسان‌تر شده است؛ بنابراین ، می‌توان انتظار داشت که همه روزه با انواع جدیدی از مدل‌های لباس مواجه باشیم.

 

3.گره خوردن پوشش با منافع نظام سرمایه‌داری

یکی از موضوعات مهم، مدیریت کردن موضوع پوشش توسط قدرت‌های اقتصادی است؛ چرا که تبدیل زن به هدف و ابزاری جنسی، منافع شرکت‌های بزرگ نساجی، لوازم آرایشی، صنعت فیلم و بسیاری از صنایع دیگر را تضمین می‌کند؛ از آن رو که امروزه با حرکت‌های سازمان‌یافته برای مصرف‌زدگی و ابتذل در پوشش مواجهیم، اولاً، اقدام برای اصلاح وضعیت پوشش با مقاومت سرسختانه مواجه می شود؛ ثانیاً، لباس از وسیله‌‌ای برای پوشش فراتر رفته و به وسیله‌ای برای آرایش تبدیل شده است؛ بنابراین رنگ‌ها و طرح‌های لباس بیش از گذشته به افزایش جذابیت جنسی زنان منجر می‌شود؛ تالثاً، پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ابتذال در پوشش به دلیل مدیریت شدن آن، بیش از گذشته است.

 

4.پیوند میان الگوی پوشش، الگوی ارتباط و شخصیت

در جوامع کنونی، پوشش‌ها بیش از گذشته پیام به همراه دارند و از منش و شخصیت اجتماعی فرد حکایت می‌کنند به گونه‌ای که می‌توان بی‌قاعدگی موجود در پوشش بسیاری از اشخاص را نشانه‌ای از بی‌هویتی و سردرگمی آنان دانست چنان که پوشش گروهی از دختران، نمایانگر منش اجتماعی آنان و تمایل به برقراری ارتباط با جنس مخالف است و می‌تواند قرینه‌ای بر کاهش حیای عمومی و کمرنگ شدن عفاف در ارتباطات اجتماعی باشد.

 

فلسفه حجاب؟(فواید پوشش و تأثیران آن بر فرد و جامعه)

اسلام می‌خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد.

 

1.آرامش روانی

نبودن حریم میان زن و مرد، و آزادی معاشرت‌های بی‌بندو‌بار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد؛ اسلام تدابیری برای‌ تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده و هم برای زنان و هم برای مردان تکلیف معین کرده است. وظیفه مشترک مربوط به نگاه کردن است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم‌چرانی کنند و یا نگاه‌های مملوّ از شهوت به یکدیگر داشته باشند؛ یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه‌گری و دل‌ربایی نپردازند.

تحریکات جنسی که نتوان به آنها پاسخ داد و یا از راه‌های غیر مشروع به آن پاسخ داده شود، چیزی جز بیماری‌ها و مشکلات اعصابی و روانی در پی نخوهد داشت؛ به همی دلیل، اسلام با دستوراتی که داده در صدد کاهش و رفع بیماری‌های روانی است.

 

2.استحکام پیوند خانوادگی

معاشرت‌های آزاد و بی‌بندوبار پسران و دختران، ازدواج را به صورت یک وظیفه و تکلیف و محدودیت درآورده است؛ تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و چارچوب ازدواج  قانونی محدود می‌کند، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده می‌شود؛ این است که ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است.

در سیستم روابط آزادی جنسی، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه می‌دهد و آنها را ملزم می‌سازد که به یکدیگر وفادار باشند و در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آنان پایان می‌بخشد.

 

3.تمرکز حواس

با رعایت عفاف و حجاب، امتیازها، آراستگی‌ها و زیبایی‌های ظاهری جهتی صحیح می‌یابد، و از انحراف فکر و ذهن که همیشه مورد وسوسه شیطان است کاسته می‌شود و حواس، فکر و ذهن متوجه ارزش‌های واقعی و کمال‌جویی می‌گردد.

 

4.استواری اجتماع

 آلوده کردن محیط کار به لذت‌جویی‌های شهوانی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است؛ امروزه اغلب دختران و زنان برای بیرون آمدن از منزل ساعت‌ها به آراستن خود جلوی آیینه مشغول می‌شوند؛ استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی توسط آنان بیداد می‌کند، به طوری که نرخ مصرف لوازم آرایشی توسط دختران و زنان ایرانی از خود کشورهای تولیدکننده این لوازم نیز بیشتر شده است.

 

5. پاکی نسل انسانی

حفظ عفاف باعث می‌شود رحم‌ها پاک و نسل‌ها شناخته شده باشند؛ کودک باید احساس کند دارای سرپرست، عزت و شخصیت است، نه وجودی بی صاحب که از عشقی آلوده و لحظه‌ای به وجود آمده است.

در فرهنگ غنی اسلام مسأله پاکی رحم و نقش آن در سلامت فرد، خانواده و جامعه بسیار حائز اهمیت است، به گونه‌ای که «اصلاب پاک و ارحام مطهر» عاملی اساسی برای هدایت انسان و اجتماع معرفی گردیده و ارزشمندترین انسان‌ها کسانی بوده‌اند که در دامن‌های عفیف رشد کرده‌اند.

 

6. ارزش و احترام زن

یکی از وسایلی که زن برای حفظ مقام خود در برابر مرد استفاده می‌کند، نگه داشتن حریم میان خویش و مرد است؛ اسلام تأکید کرده است هر اندازه زن متین‌تر و باوقارتر و عفیف‌تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای‌ مرد نگذارد، بر احترامش افزوده می‌شود و در نتیجه، مانع مزاحمت افرد سبک‌سر می‌‌گردد.

 

علل رویگردانی از حجاب

هرچند تردیدی نیست که بی‌حجابی، ریشه‌های مختلف دارد؛ اما بی‌شک عمده‌ترین بخش آن دارای ریشه‌های اجتماعی است.

 

1.تأثیرات ساختاری

رفتارهای ارادی انسان، در شرایط عادی، متأثر از تمایلات او می‌باشد؛ هرچند انسان خود می‌تواند تا حد زیادی تمایلات شخصی‌اش را مدیریت کند، اما در اغلب اوقات، ساختارهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی زمینه‌هایی را فراهم می‌کنند تا تمایلات را جهت دهند؛ از این‌رو، تحولات ساختاری، فعالیت انسان را تحت شعاع قرار می‌دهد.

مهمترین تحول کشور پس از اتمام جنگ، عزم به ایجاد تحول در ساختارها بر اساس الگوی توسعه بود؛ در این الگو، به وضوح می‌توان حاکمیت اقتصاد آزاد بر حوزه فرهنگ و سیاست را مشاهده کرد؛در این مرحله، شاخص‌های رشد فرهنگی و اجتماعی به گونه‌ی تنظیم می‌شوند که برآیند آن، توسعه تجارت آزاد و گسترش بازارهای مصرف است؛ در نتیجه، ارزش‌های اجتماعی به سمت دنیاگرایی، حرص به مصرف، رقابت بر سر احراز مناصب قدرت و ثروت، تقویت حس خودنمایی و توجه به خود، پیش می‌رود.

از آن رو که تسلیم شدن انسان در برابر تمایلات نفسانی، اساس مصرف‌گرایی است، می‌توان انتظار داشت که در جامعه مصرفی، تمایل به هرزه‌پوشی و سهل‌انگاری در برقراری رابطه دو جنس بیشتر مشاهده شود.

در چنین جامعه‌ای که ساختارها به سمت و سویی دیگر فرا می‌خوانند، زندگی عفیفانه حرکت بر خلف جریان رودخانه است و بسته به میزان تأثیرات ساختاری، رعایت عفاف مسؤلانه، مشکل و مشکل‌تر می‌شود.

زمانی که مصرف‌گریی (محصول الگوی توسعه) تسلیم شدن در برابر تمایلات نفسانی را در جامعه تسرّی بخشید، هنجار رعایت عفاف و پوشش ضعیف و کمرنگ شد و به همین دلیل، با شکل‌های گوناگونی از پوشش مواجه شدیم.

 

2.ضعف خانواده در هدایت و نظارت

جامعه‌پذیری دینی و آشنایی فرد با مفهوم و معنی حجاب، از خانواده شروع شده و پس از آن در مدرسه ادامه می‌یابد. در بررسی مینی، تحت عنوان «آموزش مذهبی و بحران تحصیلات» اعتقادات و باورهای مذهبی کودکان، بیش از آن‌که شناختی باشد و در مدرسه ساخته و پرداخته گردد، ارزشی و احساسی است و از مدّت‌ها قبل) در خانواده ایجاد شده است.

دو مسأله مهم، خانواده امروز را رنج می‌دهد؛ اول آن‌که احساس می‌کند چون گذشته، اقتدار و ابتکار عمل را در دست ندارد و گویا توسط دشمنان بیرونی خود، محدود و ناتوان می‌شود از این‌رو، زمانی که پدران و مادران دلسوز، برنامه‌هایی برای اصلاح فرزندان در نظر دارند، احساس می‌کنند نه اقوام به حمایت آنها برمی‌خیزند، نه رسانه‌ها موقعیت والدین را تثبیت می‌‌کنند و نه حتی سیاست‌ها و برنامه‌های دولتی به آنها میدان می‌دهند؛ از ین رو، رفته رفته احساس مسؤولیت والدین نسبت به آتیه فرزندان کمرنگ می‌شود.

از سوی دیگر، امروزه خانواده همچون گذشته، مصرف‌کننده آموزه‌های تربیتی دینی نیست هم اکنون خانواده نسبت به حضور و موقعیت رسانه‌هایی در جمع خود رضایت می‌دهد که از مهمترین عوامل تحریک جنسی و بدآموزی‌های اخلاقی‌اند.

مهارت‌آموزی‌های مناسب نیز برای جامعه‌پذیری فرزندان انجام نمی‌شود و حساسیت والدین نسبت به انتقال ارزش‌های اخلاقی به نسل آینده، همچون گذشته نیست. رسانه‌ها نیز موضوع شکاف میان نسلی را به گونه‌ای مطرح کرده‌اند که پدران و مادران را نسبت به عدم دخالت در شئونات فرزندان، به این بهانه که آنها برای زمانی دیگر ساخته شده‌اند متقاعد می‌سازند.

 

3.فناوری‌های جدید رسانه‌ا‌ی

اگر میان تمایل به بدپوشی و ورود فناوری‌های جدید رسانه‌ای(ویدئو، ماهواره و اینترنت) به درون خانواده‌ها مقایسه‌ای انجام دهیم، به نتایج مفیدی دست خواهیم یافت.

 استفاده از ویدئو، ماهواره و اینترنت به ترتیب از ابتدای دهه شصت، اوایل دهه هفتاد و اینترنت از اواخر دهه هفتاد رواج یافت؛ از این‌رو تأثیرات این ابزارهای رسانه‌‌ای به ویژه ماهوره و اینترنت را برای اخلاق عمومی نسل جوان و افزایش تحریک‌پذیری جنسی آنان نمی‌توان از نظر دور داشت.

بسیاری از برنامه‌ها به صورت خودآگاه و متعمدانه، تابوشکنی در مسائل اخلاقی را مورد اهتمام قرار می‌دهند و جوانان را به انواع روابط نامشروع و غیر عادی جنسی، از ارتباط با محارم تا ارتباط جنسی گروهی و همجنس‌گرایی فرامی‌خوانند.

به عبارت دیگر، می‌توان گفت که کارکرد رسانه‌های جمعی نیز با گسترش علم و فناوری تغییر کرده است؛ رسانه به عنوان یکی از سازوکارهای اجتماعی کردن فرد، مسیری متفاوت از مسیر قبل را طی می‌کند.

حال این تغییر مسیر ممکن است آگاهانه و از طریق رسانه‌های غربی و شبکه‌های ماهوره‌ای و یا به صورت ناآگاهانه و برای جذب و ترغیب بینندگان به تماشای برنامه‌های بومی و شبکه‌های ملی باشد؛ به هر حال، مسلّم است که رسانه، در تغییر الگو و یا رویگردانی از پوشش، سهم قابل توجهی دارد.

 

4.ناآشنایی با حدود شرعی و فلسفه حجاب

شاید این تصور درست باشد که بسیاری از جوانان بدپوش با حدود شرعی پوشش و یا عقلانیت حاکم بر آن آشنای چندانی ندارند و گاه پوشش خود را مصداق پوشش شرعی می‌دانند و به همین دلیل، افرد متدین و نهادها کوشیده‌اند با اهدای جزوه‌های راهنما به جوانان به بررسی موضوع بپردازند؛ اما کارهای انجام‌ شده پاسخگوی نیاز مخاطبان در گروه‌های سنی و فرهنگی مختلف نیست.

 

5.بالا رفتن سن ازدواج

در ابتدا باید گفت نمی‌توان انکار کرد که برخی زنان و دختران با ا انتخاب سبکی خاص از پوشش و آرایش، پیام جنسی آگاهانه‌ای برای مخاطب ارسال می‌کنند تا نگاه‌ها را به سمت خود جلب کنند.

 بنابراین، می‌توان هرزه‌پوشی این گروه را نوعی رفتار جنسی قلمدد کرد؛ با وجود این، بیشتر این افرد تمایل به برقراری ارتباط جنسی از طرق نامشروع ندارند و به همین حد اکتفا می‌کنند؛ چنین رفتاری را می‌توان در زنان شوهرداری که از کامیابی جنسی در روابط زناشویی بی‌بهره‌اند و یا زنان خیابانی که در محیط های عمومی به بازاریابی جنسی می‌پردازند مشاهده کرد؛ صرف نظر از یا دو گروه، می‌توان دخترانی را یافت که خودنمایی جنسی را ابزاری برای انتخاب شریک زندگی می‌دانند.

 

6. مقابله فرهنگی با نظام اسلامی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام‌های استکباری خیلی زود به این باور رسیدند که به جای استفاده از روش‌های براندازانه و پیگیری ایده تغییر رژیم، باید از راه فرهنگی به تغییر رویه نظام بپردازند؛ از این‌رو مخالفان سیاسی دیروز به فعالیت‌های فرهنگی روی آوردند.

با ورود به عصر سازندگی و ایجاد بستر مناسب که از رهگذر برنامه‌های توسعه فراهم شده بود، گروه‌های دیگری در داخل و خارج، در حوزه زنان شکل گرفتند؛ برای نمونه،«مستر همفر»، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود می‌نویسد «در مسأله بی‌حجابی زنان باید کوشش فوق‌العاده‌ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی‌حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند».

 

راهکارها و پیشنهادهایی برای کاهش بی‌حجابی

1. مهندسی فرهنگی و اصلاح به موقع ساختار ارزشی و روابط اجتماعی بر محوریت معرفت دینی و باورهای مذهبی.

2. نظارت و کنترل بر واردات محصولات فرهنگی که اشاعه‌دهنده خواسته‌های غرب و بدحجابی است.

3. ساخت فیلم‌هایی که با مفاهیم اسلام و حجاب، قرابت معنایی بیشتری داشته باشند، نه این‌که برای جلب تماشاگران و جوانان به تلویزیون و سینما به دنبل تنوع و مدهای عجیب و غریب در پوشش بازیگران باشند.

4. پررنگ کردن نقش خانواده و والدین از طریق رسانه‌ها، مدارس و نهادهای دولتی.

5. بهبود بخشیدن به وضع معیشتی مردم و رفع مشکلات اقتصادی آنها، که باعث رسیدن جامعه به سعادت و حیات طیبه می‌شود.

6. تسهیل در امر ازدواج و فراهم نمودن کار، سرمایه و تخصص برای آنان تا بتوانند مقدمات زندگی را آماده نمایند و از قبول مسئولیت و هزینه‌های زندگی شانه خالی نکنند.

 

نتیجه‌گیری

پوشش به عنوان یک مسئله اجتماعی، امری مهم محسوب می‌شود؛ بدحجابی از آسیب‌های اجتماعی است که در سطح و لایه‌های رویین جامعه نمایان است و نشانه‌ای از آسیب‌ها و مسائل اجتماعی در عمق و لایه‌های زیرین جامعه دارد.

برای حل هر بحران و چالشی باید علل ایجاد آن مسأله را پیش رو قرار داد؛ بنابراین، وقتی در این مطالعه علل رویگردانی از حجاب مطرح گردیده است، برای حل این بحران هم بهتر است از این علل سود جست؛ برای مثال در اولین گام، حس ایمان و دین‌داری را در افراد افزایش دهیم؛ دولتمردان سعی در تسهیل امر ازدواج جوانان داشته باشند و خانواده‌ها با حمایت‌های مالی، شغلی و فرهنگی، اجتماعی، تحکیم بیشتری پیدا کنند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد، نظارت بیشتری بر محصولات فرهنگی داشته باشد و نهادهایی همچون دانشگاه و مدارس هم اصول صحیح تشویق به پوشش و حجاب را اتخاذ کنند.

/507/825/م

مهدیه لاریجانی، کارشناس ارشد علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
مهسا لاریجانی، دکتری جامعه‌شناسی از دانشگاه تهران

منبع: دو فصلنامه بانوان شیعه، موسسه شیعه‌شناسی،سال 9، پاییز و زمستان 1391

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۳ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۸:۵۸
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۰
غروب آفتاب
۲۰:۰۷:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۲۶:۱۳