vasael.ir

کد خبر: ۳۱۲۲
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۵ - 10 September 2016
خلاصه مقاله ارائه می‌شود؛

پیامدهای اجتماعی نفاق بر اساس آموزه‌های قرآن

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ تأثیر شدید و مستمر و آثار ویرانگر نفاق در جامعه، گوناگونی، پیچیدگی و چهره پنهان و تغییرپذیر منافقان و کنش‌های فردی و جمعی آنان و در نتیجه، مشکل بودن شناخت آنها و اینکه نفاق، عمری به درازا و گستره حیات انسان دارد؛ در هر زمان، هر جامعه و در قشرهای مختلف، شکل می‌گیرد و محصول طبیعت هر انقلاب و تهدیدی درونی برای آن است.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه اطلاع رسانی وسائل، نفاق به عنوان پدیده‌ای کجروانه تهدیدآمیز و حساسیت‌آفرین در جامعه اسلامی، مورد اهتمام قرآن بوده و در بیش از 300 آیه موشکافی شده است.

 از جمله علل این اهتمام عبارت‌اند از: تأثیر شدید و مستمر و آثار ویرانگر نفاق در جامعه، گوناگونی، پیچیدگی و چهره پنهان و تغییرپذیر منافقان و کنش‌های فردی و جمعی آنان و در نتیجه، مشکل بودن شناخت آنها و اینکه نفاق، عمری به درازا و گستره حیات انسان دارد؛ در هر زمان، هر جامعه و در قشرهای مختلف، شکل می‌گیرد و محصول طبیعت هر انقلاب و تهدیدی درونی برای آن است.

اسلام، دینی تمام‌گراست و رسالت خود را آن می‌داند که با تشکیل جامعه دینی، حضوری فعال و فراگیر در حوزه‌های مختلف حیات جامعه و اعضای آن داشته باشد؛ از این‌رو، ایمان داشتن یا درونی شدن باورها و ارزش‌ها در اعضای جامعه را عاملی تعیین‌کننده در تحقق آن رسالت و معیار ارزش‌گذاری افراد و کنش‌های آنها می‌داند؛ بدین شکل، تغییر نگرش یا آیین افراد، در هرحال و به‌ویژه، به سبب آثارش بر دیگران و بر محیط، مهم و نوعی تهدید محسوب می‌شود؛ وانگهی، زمینه آن فراهم می‌شود تا افراد یا گروه‌هایی، پیوسته تظاهر به ایمان را پوششی برای دستیابی به اهداف و منافع خود ببینند و در نتیجه، نفاق، بسان پدیده‌ای اجتماعی و همواره حاضر در این جامعه مطرح باشد.

 

تعریف، گونه‌ها، سنجه‌ها

تعریف: نفاق، در بیان عرفی، دورویی یا دوگانگی درون و برون و گفتار و عمل و کاربرد خاص آن در قرآن، به معنی تظاهر به اسلام همراه با کفر درونی و فقدان موضع قطعی، واحد و روشن در مسائل عقیدتی و حیاتی است.

 

گونه‌ها: گونه‌های متفاوت نفاق‌ورزی در دسته‌بندی‌های زیر متمایز شده است. نخست، برخی آیات بیانگر دو سنخ زیر هستند که نفاق نخستین و دومین نام گرفته است.

- همراهی با خرده‌فرهنگ‌های موجود برای دستیابی به مزایای آن یا پرهیز از پیامدهای منفی همراهی نکردن و بدون پذیرش درونی آموزه‌های آنها (که در مناسبات با مسلمانان در شکل اسلام آوردن یا اظهار ایمان بوده است).

- همدلی، هم‌فکری و پیوند عاطفی و ذهنی با خودی‌ها و خرده‌فرهنگ‌های معارض با اسلام (این سنخ در رابطه منافقان با مسلمانان، مقطعی بوده و مراحل زیر را طی کرده است: 1) ایمان آوردن، 2) تردید یا تغییر نگرش به عللی مانند نداشتن شناخت عمیق و لازم، تمایلات درونی یا فشارهای بیرونی و 3) همراهی متظاهرانه به سبب نداشتن توان ابراز عقیده یا بیم و طمع یادشده در نفاق نخستین).

دسته‌بندی دوم، بیانگر دو سنخ فردی و گروهی است؛ سنخ اول، با تعبیرهایی مانند بیماردلی و سرگردانی، بیانگر کنش‌های دودلانه فردی و حتی دوگانگی شخصیت در منافقان است (بقره: 10؛ نساء: 143؛ توبه: 77ـ75) و سنخ دوم، بیانگر کنش‌های گروهی، خرده‌فرهنگی و حتی سازمان‌یافته آنهاست(آل‌عمران: 72؛ توبه: 107 ،74؛ حشر: 11).

به اعتقاد پژوهشگران هم‌زمان با پیدایش اسلام در مکه، نفاق در شکل تردیدها، پنهان‌کاری‌ها و دورویی‌های فردی آغاز شده، در نزدیکی هجرت به شکل کنش‌های گروهی برخاسته از منافع و علائق جمعی درآمده و سپس به جریان‌های سازمانیافته بدل شده است.

دسته‌بندی سوم، شامل دو سنخ نفاق درونی‌نشده و درونی‌شده است؛ به اعتقاد برخی مفسران، شماری از آیات (مانند آل‌عمران: 167؛ نساء: 90) نشان می‌دهند که در برخی منافقان، نفاق «به صورت صفت ثابتی در نیامده بود»؛ بنابراین، با مراجعه به تاریخ اسلام می‌بینیم که آنها بعدها توبه کرده و به صف مؤمنان پیوسته‌اند؛ در مقابل، برخی آیات بیانگر ثبات و ریشه‌دار شدن خوی نفاق در بعضی از منافقان است(توبه:77،101،102؛‌ نساء137).

 

سنجه‌ها: در قرآن، سنجه‌های متعدد و متفاوتی برای نفاق بیان شده است؛ این سنجه‌ها که گاه نیز از متغیرهای اثرگذار بر نفاق هستند، در سطوح مختلف نگرش و کنش و فردی و جمعی، دسته‌بندی می‌شوند.

برخی از آنها در قالب دو محور زیر، بیان شده‌اند: نخست، براساس برخی آیات، منافقان به همه خرده‌فرهنگ‌های موجود در جامعه، احساس دلبستگی یا نیاز داشتند؛ اما از آنجایی که ارزش‌ها و هنجارهای آن خرده‌فرهنگ‌ها با یکدیگر یا با منافع آنان در تعارض بود، نمی‌توانستند با آنها هم‌سازی مؤثری داشته باشند.

پس، خود را متعلق و متعهد به هیچ یک نمی‌دیدند و توان یا تمایلی برای مشارکت مؤثر در آنها نداشتند و در این بلاتکلیفی، ارتباط منطقی و متعارف خود را با محیط که شاخصش، یک‌رنگی یا بیان صادقانه باورها و دفاع از آنهاست از دست می‌دادند.

دوم، سه دسته آیات زیر نشان می‌دهند که در دوگانگی ارزشی/ هنجاری موجود در جامعه، سودگرایی، انگیزش خودخواهانه و فرصت‌طلبی، ویژگی غالب کنش‌های منافقان (و یکی از علل نفاق‌ورزی) آنان بوده است؛ به گونه‌ای که نه ارزش‌ها و هنجارهای موجود در جامعه، قادر به هدایت کنش‌های آنان بودند و نه جمع‌ها، اقتدار و کفایت لازم را برای مهار انگیزش‌ها و کنش‌ها و حفظ پایبندیشان داشتند:

 

1) آیات ناظر به بیگانگی منافقان از خرده‌فرهنگ‌های موجود؛

2) آیاتی که نشان می‌دهند آنان، برحسب موقعیت، ارزش‌ها و هنجارهای آن نظام‌ها را رعایت یا نقض می‌کردند (مائده: 43؛ محمد: 26؛ بقره: 13؛ حشر: 11ـ12؛ نساء: 61؛ مائـده: 58؛ توبه: 81 ،67).

3) سودگرایی را متغیری تعیین‌کننده در کنش‌های آنان می‌دانند(نساء: 72ـ73؛ 141؛ مائده: 52؛ توبه: 42؛ نور: 49؛ عنکبوت: 10؛ احزاب: 19ـ20؛ فتح : 15):گرایش به بهره‌مندی از منافع همراهی با خرده‌فرهنگ‌های معارض و هزینه نکردن برای آنها، پشت کردن در دشواری‌ها و همزمان، یادآوری همراهی‌ها برای سهم‌خواهی و جلب حمایت.

 

متغیرهای اثرگذار

براساس یافته‌های پژوهش، می‌توان دوگانگی ارزشی/ هنجاری را متغیر کانونی تحلیل قرآن از پدیده نفاق دانست.

 

دوگانگی ارزشی/ هنجاری

قرآن، دوگانگی ارزشی/ هنجاری را متغیری تعیین‌کننده در شکل‌گیری نفاق و تبدیل آن به پدیده‌ای جمعی دانسته و ابعاد و آثار آن را بر اساس نقش‌آفرینی متغیرهایی ترسیم کرده است.

بستر شکل‌گیری این متغیر، پیدایش و رشد اسلام به عنوان انقلابی عمیق و فراگیر در جامعه آن روز بوده است.

شاهد ادعا، تحلیلی است که مفسران، ذیل آیات هشتم تا بیستم سوره بقره، درباره زمینه اجتماعی پیدایش نفاق بیان کرده‌اند: هنگامی که انقلابی در محیطی، روی می‌دهد ... گروهی ... به خاطر داشتن دو چهره مختلف، منافق نامیده می‌شوند؛ ... زیرا، موضع آنها کاملاً مشخص نیست ... انقلاب اسلام نیز در برابر چنین گروهی قرار گرفت. ... پس از ورود پیامبر (ص) به مدینه، نخستین پایه حکومت اسلامی گذارده شد و پس از پیروزی در جنگ «بدر» ... حکومت و دولتی کوچک، اما قابل رشد، تشکیل گردید.

اینجا بود که ... بسیاری ... دیدند چارهای نیست جز اینکه ظاهراً مسلمان شوند؛ زیرا ... مخالفت ... علاوه بر مشکلات جنگ و صدمه‌های اقتصادی، خطر نابودی آنها را در بر داشت. ... کوتاه سخن اینکه بروز «نفاق» در یک اجتماع، معمولاً معلول یکی از دو چیز است: نخست، پیروزی و قدرت آیین انقلابی موجود و تسلط آن بر اجتماع؛ و دیگر، ضعف روحیه و فقدان شخصیت و شهامت کافی برای رویارویی با حوادث سخت (مکارم شیرازی و همکاران،99ـ97)

 

نظام‌ها و ساختارهای واگرا

برخی آیات بیانگر وجود نظام‌ها و ساختارهای واگرا در جامعه عرب پس از پیروزی اسلام و اثرگذاری‌های آنها است؛ ابعاد، جلوه‌ها و آثار مختلف این نظام‌ها و ساختارها، از جمله، در شکل توجه به وجود متغیرهای زیر در آن جامعه، ترسیم شده است؛

1) نظام‌های اعتقادی، ارزشی و هنجاری واگرا: بر اساس برخی آیات (مثلاً بقره: 76)، اسلام در چهره یک نظام اعتقادی، ارزشی و هنجاری معارض با نظام‌های اعتقادی مشرکان و کافران در آن جامعه، جلوه کرده و شماری از منافقان را بر سر دوراهی روی گرداندن یا روی نگرداندن از آنها قرار داده است.

2) گروه‌های متعارض نفوذ: کانون توجه برخی آیات (مثلاً، مائـده: 41؛ منافقون: 8)، وجود گروه‌های واگرایی در جامعه یادشده است که کنش‌های افـراد را تحت تأثیر خود داشـتند و تعارض خواست‌ها و فشارهای آنها با مراجع نفوذ در خرده‌فرهنگ مسلمانان، یکی از عوامل کنش‌های نفاق‌ورزانه و شکل‌گیری نفاق بوده است.

3) مراجع متعارض ارزش‌گذاری: برخی آیات (مثلاً، مائـده: 41ــ43؛ نساء: 60) از وجود مراجع واگرایی گفته‌اند که در آن جامعـه به ارزش‌گذاری و داوری درباره کنش‌ها و افـراد می‌پرداخته و تعارض آن ارزش‌گذاری‌ها و داوری‌ها، زمینه‌ساز نفاق‌ورزی‌های منافقان بوده است که در پی تعریف‌های موافق با فرصت‌طلبی‌هاشان بودند.

4) منابع واگرای حمایت اجتماعی: برخی آیات (مثلاً، نساء: 141 ،139؛ منافقون: 8) بیانگر وجود گروه‌هایی است که حمایت‌هایی اجتماعی، مانند حفاظت در برابر دشمنان را برای منافقان فراهم می‌کردند و تعدد و جبهه‌های متعارض آنها، زمینه‌سازفرصت‌طلبی‌های آنها و ترویج این‌گونه کنش‌ها بوده است.

 

روابط، دلبستگی‌ها و وابستگی‌های دوگانه

روابط اجتماعی دوگانه، دلبستگی‌ها، و وابستگی‌های واگرای منافقـان در گزاره‌های قرآنی متعددی، تصویر شده است. برخی آیات، روابط دوگانه آنها را در سه محور زیر ترسیم کرده‌اند:

دلبستگی‌های دوگانه و توأمان (بقره: 14؛ نساء: 141 ،137 ،81)، وابستگی به خودی‌ها (بقـره: 14؛ توبه: 67) و به خرده‌فرهنگ‌های دیگر (مثلاً نساء: 141 ،139 ،60). همان طور که بیان گردید، آیات دیگری نیز با ترسیم حس دلبستگی یا نیاز دو یا چندگانه منافقـان به خرده‌فرهنگ‌های موجود در جامعه، وابستگی‌ها و دلبستگی‌های متعارض آنان را نشان داده‌اند.

 

بازخوردها

قرآن، بازخوردهای دوگانگی ارزشی/ هنجاری نفاق و مؤلفه‌هایش را در دو بعد نگرش و کنش و سطوح فردی، میان‌فردی و جمعی، ترسیم کرده و آنها را متغیرهایی میانجی در شکل‌گیری کنش‌های منافقان یا ابعاد نفاق‌ورزی دانسته است؛ در ادامه، به اختصار، برخی از این بازخورها تشریح شده است.

 

بازخوردهای فردی

 سرگردانی، هویت حاشیه‌ای، تظاهر، فریب‌کاری، پنهان‌کاری، اضطراب و بیم رسوایی، برخی از بازخوردهای فردی مورد توجه در آیات قرآن‌اند.

توجه به هویت حاشیه‌ای در منافقان را می‌توان در آیات زیر دید: دو آیه قبل در جمع با آیاتی که بیگانگی منافقان از خرده‌فرهنگ‌های موجود و فقدان حس تعلق و تعهد به آنها را نشان می‌دادند (مثلاً، نساء: 143 ،90؛ مجادله: 14) و آیات ناظر به درونی نشدن باورها، ارزش‌ها و هنجارهای خرده‌فرهنگ‌های موجود در آنها (مائده: 43؛ توبه: 54؛ نساء: 142).

 

بازخوردهای میان‌فردی

توجیه یا خنثی‌سازی و گروه شدن، دو بازخورد میان‌فردی شایان ذکر از نفاق است.

1) شماری از آیات توجیه‌گری را یکی از سنجه‌های نفاق می‌دانند؛ در برخی آیات، در بیات علت ذکر شده است منافقان برای کسب منافع، نیاز داشتند خودرا با خرده‌فرهنگ‌های موجود همراه نشان دهند و آنها را از خود راضی کنند؛ برخی نیز از محتوای این توجیه‌ها گفته‌اند که در محورهای زیر، دسته‌بندی می‌شود (بقره: 13؛ آلعمران: 167؛ توبه: 64 ،49 ،42ـ94 ،65ـ96؛فتح: 11):

- سرزنش سرزنش‌گران (نفی اعتبار معیارها و مراجع ارزش‌گذاری): مثلاً، کم‌خرد شمردن مؤمنان متعارف و نفی مرجعیت ایمان آنها در تعریف یا ارزیابی مفهوم ایمان.

- توسل به ارزش‌ها: مثلاً، تخلف از فرمان پیامبر (ص) با عذر تعهد در برابر خانواده، سرپیچی از جهاد به بهانه ناخویشتن‌داری در برابر زنانی که اسیر می‌شدند.

- انکار مسؤولیت: مثلاً، تخلف از جهاد با عذرهایی مانند عدم آشنایی با نحوه جنگ، یقین به آن‌که جنگی واقع نخواهد شد، نداشتن امکانات یا توان لازم یا خودکشی پنداشتن جهاد.

-انکار آسیب: برای مثال، اینکه هنگام آشکار شدن توطئه یا تمسخرشان به ساحت مقدس پیامبر(ص) مدعی می‌شدند قصدی جز شوخی یا بازی نداشته‌اند.

 

2) گروه شدن: شماری از آیات، گرد هم آمدن منافقان، رو آوردن آنان به کنش‌های گروهی، شکل‌گیری یک گروه منافق و تبدیل آن به خرده‌فرهنگی سامان‌یافته را مطرح کرده‌اند.

 

بازخوردهای جمعی

این بازخوردها با بازخوانی ویژگیه‌ای درونی و ارتباطات میان‌فرهنگی خرده‌فرهنگ نفاق مطرح شده است. نگرش دفعی و ناایمنی و نیز تهدید و مدیریت وجهه و پیوندگریزی، برخی از این ویژگیها هستند که به ترتیب، در دو سطح میان‌فردی و جمعی و در روابط منافقان با مسلمانان ذکر شده است:

 

1) نگرش دفعی و ناایمنی: برخی آیات از عدم اعتماد به نفس، خودی ندیدن و بی‌اعتمادی به مسلمانان و موضع دفاعی منافقان در این مناسبات گفته‌اند. عناصر مذکور، مؤلفه‌های تعریف نگرش دفعی و ناایمنی با تعابیر زیر، بیان شده‌اند (نور: 50؛ فتح : 15؛ بقره: 76): بیم از آن‌که در مناسبات با مسلمانان، آماج ظلم شوند، افشای اسرار دینی‌شان، حجتی علیه‌شان شود، خودی‌ها اسلام را باور کنند یا تصدیق آموزه‌های آن به ضررشان باشد.

 

2) تهدید/ مدیریت وجهه: بعضی آیات بیانگر آن‌اند که منافقان در ارتباطات با مسلمانان، وجهه فردی و گروهی خود را آماج تهدید می‌دیدند؛ تعبیرهایی که ذیل دو محور آتی بیان شده است، می‌تواند زمینه‌سازهای پندار تهدید وجهه باشد:

ـ باورها، ارزش‌ها و منافع فردی یا گروهی‌شان را در ستیز با باورها و ارزش‌های مسلمانان می‌پنداشتند (مائده: 41؛ بقره:204ـ205؛ توبه: 81؛ محمد: 28):گرایش باطنی به کفر، به عنوان نظام باورها، ارزش‌ها و هنجارهای متضاد با اسلام، ناخوشداشتن باورها، ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی و زیان‌آور دیدن عمل به آنها.

ـ کنش‌های مسلمانان را در تعارض با باورها و ارزش‌ها و تهدیدی برای منافع و هویت‌ فردی و گروهی خود می‌دیدند (آلعمران: 154؛ نور: 50؛ احزاب: 18 ،12؛ محمد: 20): تردید در صدق وعده‌های نظام اسلامی و رهبر آن (دو عنصر بنیادی در اعتمادپذیری مناسبات با آن)، احساس تهدید در هم‌سویی با کنش‌هایی مانند مبارزه با دشمنان مسلمانان.

 

3) پیوندگریزی از جمله نگرش‌های شناختی ـ عاطفی متصور در ارتباطات میان‌گروهی است؛ دو مؤلفه این نگرش در مناسبات منافقان با مسلمانان با تعابیر زیر بیان شده است:

الف) عواطف منفی (بقره: 76؛ آلعمران: 119ـ120؛ نساء: 61؛ توبه: 57): دوست نداشتن مسلمانان، دوست داشتن و شاد شدن از آنچه آنها را رنج دهد، پرهیز ازافشای اسرار آیینی برای آنها، «سخت رو برتافتن» در موارد دعوت شدن به سوی ایشان.

ب) ارزیابی مقوله‌ای، غیرشخصی و تفاوت‌محور (بقره: 13؛ نساء: 89؛ انفال: 49؛ آلعمران:154): خودبرتربینی، دون‌انگاری آنها، ممکن دیدن همسانی با آنها در صورتی که کافر می‌شدند،جنگاوری‌هایشان را محصول فریفتگی ناشی از وابستگی‌های گروهی/ دینی می‌دیدند.

 

4) جهت‌گیری فرهنگ‌پذیری منافقان و پیامدهای آن نیز با تعابیر زیر مورد توجه قرار گرفته است (بقره: 76؛ آلعمران: 168 ،154؛ نساء: 61؛ مائده: 58؛ انفال: 49؛ توبه: 79 ،58؛ احزاب: 12): نابردباری در برابر آموزه‌های اسلامی و مرجعیت این نظام در ارزش‌گذاری و داوری در جامعه، تمایل، دسیسه و کنش سازمان‌یافته برای ترک هویت اسلامی در آنها، شبه‌هافکنی ازجمله درباره باورها، ارزش‌ها و عدالت نظام اسلامی، تمسخر نمادهای آنها یا اعمال مؤمنان.

 

نتیجه‌گیری

در پژوهش حاضر، دیدگاه قرآن در تبیین اجتماعی نفاق و امکان اینکه بتوان این تبیین را در الگویی نظری و در قالب پاسخ به پرسش‌های علوم اجتماعی ارائه کرد، بررسی شده است.

براساس یافته‌های پژوهش، متغیرهای متعددی از سطوح مختلف تحلیل با تناسب و منطقی پذیرفتنی در کنار هم به کار رفته و این پدیده را در سه مرحله متفاوت نفاق فردی، تشکیل گروه و نفاق گروهی تبیین کرده‌اند.

در این تبیین، نقش کانونی متغیرهای کلان و چیستی اجتماعی نفاق در دو مرحله اخیر، اجتماعی بودن آن را نشان می‌دهد؛ فراگیری و تلفیقی بودن تحلیل، بیانگر نگاه عمیق و فرابخشی قرآن به ابعاد و علل پدیده‌های انسانی است./506/825/م

علیرضا محسنی تبریزی، دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه‌تهران

محمود رجبی، استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

علی سلیمی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

منبع: دو فصلنامه عملی پژوهشی نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان، سال دوم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1391

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳