به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی؛امام مهدی(ع) پدید آورنده امنیت فراگیر است. امنیتی که بشر در تمام دوران تاریخ خود ماند آن را ندیدهاست او در جامعه عدل بنیاد خود، همه معیارها و ضوابط غیر انسانی را کنار گذاشته و عوامل دلهره، نگرانی و ترس را نابود و بیم افکنان و هراس انگیزان را از سر راه جامعه برمی دارد.
ابعاد الگوئی امنیت مهدوی
در احادیث و آیات، ابعاد الگوئی امنیت مهدوی، تبیین شده است. براساس آموزههای قرآنی و روائی، تمامی فاکتورهای امنیت، آن هم در حد آرمانی آن، در الگوی امنیت مهدوی تبلور یافته است. در امنیت مهدوی همه عوامل نا امنی نظیر: فقر، ظلم، فساد و... برچیده خواهند شد. بدیهی است که با زدودن عوامل ناامنی یعنی ریشه کن شدن فقر، برچیده شدن ظلم و فساد، جلو گیری از تخلف و... نا امنی خود بخود از جامه ریشه کن خواهند شد زیرا با توسعه رفاه و آسایش عمومی، فقر از جامعه رخت برمی بندد و از سوی دیگر با برقراری عدالت و مقابله با عوامل مخل امنیت و اجرای حدود الهی در مورد قانون شکنان و متعرضین به حریم افراد، آزادی عمل از آنان سلب شده و به طور طبیعی انگیزه ی ایجاد ناامنی نیز از بین خواهند رفت و در نتیجه زمینههای نا امنی و بدهکاریهای اجتماعی، منتفی خواهند شد.
قرآن و الگوی امنیت مهدوی
قرآن کریم، امنیت مهدوی در عصرظهور را زمینه ساز تحقق آرمانهای فطری و تاریخی انسان، معرفی مینماید. در سوره مبارکه نور، بعد از آنکه وعدهای الهی مبنی بر حتمیت پیروزی نهائی و حاکمیت مؤمنان صالح در در جهان را مطرح میکند«وعدالله الذین امنوا منکم و عملو الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم»، مهم ترین نمود این پیروزی و دگرگونی در حکومت صالحان را، برقراری «امنیت» فراگیر و همه جانبه، ذکر میکند« لیبدلنهم من بعد خوفهم أمنا». آنگاه هدف از ایجاد امنیت فراگیر در عصرظهور را، فراهم سازی فضای مناسب برای عبودیت و بندگی، یاد نموده و امنیت مهدوی را زمینه ساز شکل گیری جامعه توحیدی، معرفی میکند«یعبدوننی لایشرکون بی شیأ». یعنی امنیتی که در پرنو آن مردم به عبودیت و بندگی خدا بپردازد تا از این رهگذر به کمال واقعی خودها دست یابند و از هرگونه انحراف و شرکی که مایه تنزل و سقوط انسان است، اجتناب ورزند.
در این آیه، سه وعده قظعی به مؤمنان وارسته داده شده است:
1- خلافت و حکومت در زمین به نمایندگی از خدا
2- حاکمیت کامل دین و قوانین الهی بر تمامی عرصههای زندگی.
3- امنیت فراگیر و آرامش در همه روی زمین و بر طرف شدن تمامی عوامل ترس و ناامنی در جهان.
در آن عصر، فضا برای اطاعت و بندگی خداوند به گونه فراهم است که هیچ عذر و بهانه برای کسی باقی نمی ماند. ولذا در ادامه آیه فوق این هشدار آمده است: « ومن کفر بعد ذالک فالئک هم الفاسقون» هرکس ازآن به بعد کفرورزد، ازجمله فاسقان خواهند بود. ظاهرا مراد ازکفر در این جا، کفرعملی یعنی عدم اطاعت و پیروی از احکام الهی است نه کفر اعتقادی.
امام صادق(ع): در مورد این آیه شریفه می فرماید: نزلت فی القائم و اصحابه. این آیه درباره قائم(ع) و یاران او نازل شده است. امام زین العابدین(ع) نیز میفرماید: «هم والله شیعتنا اهل البیت یفعل الله ذلک بهم علی یدی رجل منا وهومهدی هذه الامه». این گروه به خدا قسم همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله مردی از خاندان ما، این موضوع را تحقق می بخشد و او مهدی این امت است.
این ترتب و پیوستگی در این آیه شریفه، به روشنی بیانگر اهمیت و نقش اساسی مقوله «امنیت» در شکل گیری حکومت عدل جهانی مهدوی در دوران ظهور است. براساس این کریمه، مهم ترین دستاورد حکومت مهدوی در عصر ظهور، ایجاد امنیت همه جانبه است که این امنیت، بستر و زمینه ساز گسترش عدالت جهانی است که میوه شیرین امنیت فراگیردر عصر ظهور است.
امنیت فراگیری که ره آود حکومت امام مهدی(ع) است، همه شؤنات زندگی اعم از اعتقادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و...را در بر میگیرد. در دولت مهدوی، توحید بر همه چیز و همه کس سایه می افکند و زمین و زمان به امنیت می رسد و بارور می شوند.
در چنین فضای امن و سرشار از عدالت، هدف نهائی حکوکت، یعنی تشکیل جامعه توحیدی بمعنای واقعی کلمه که تاکنون نظیر نداشته است، تحقق پیداکرده و همه مردم در فضای عطرآگین آن، به رشد و شکوفائی وبلوغ آرمانی خود دست یابند.
جامعه توحیدی که امام مهدی(ع) آن را بنیان مینهد، با تامین نیازهای گوناگون مادی و معنوی انسان، حداکثر زمینههای رشد و تعالی انسانها فراهم میشود. مردم برای رشد و تعالی نیازمند امنیت، عدالت و فراوانی اند و این معنا در دولت مهدی (ع) در حد آرمانی تحقق می یابد.
در آن عصر، مردم در فضای سرشار از معنویت و فضائل انسانی زندگی میکند و این امکان برای آنان پدید میآید که مسیرتکامل روحی و بلوغ عقلی خود را به سرعت طی نمایند. درچنین فضای عطرآگینی، همه موانع هدایت برداشته شده و راه عبودیت و بندگی وتقرب به خداوند متعال، برای همگان هموار میگردد.
امنیت مهدوی در لسان احادیث
در احادیث و روایات ابعاد الگوئی امنیت مهدوی، به خوبی ترسیم شدهاست که ذیلا به گوشههای از آن اشاره میگردد.
1- پیامبراکرم(ص) میفرماید: و الله لیتمن الله هذا الامر حتی یسیر الراکب من صنعأالیمن الی حضرموت لا یخاف الا الله عزوجل. بخدا سوگند که سرانجام امامت به حاکمیت خواهند رسید و در آن زمان کسی که از مدینه به سوی حضرموت سفر می کند جز از خداوند متعال از هیچ چیز دیگری هراسی در دل راه نخواهند داد.
از امام باقر (ع) روایت شدهاست که فرمود: یقاتلون حتی یوحدوا الله و لا یشرک به شیئا و تخرج العجوزه الضعیفه من المشرق ترید المغرب لا یوذیها احد. می جنگند تا آنکه همه مردم خدا را به یگانگی بپذیرند و چیزی را با او شریک قرار ندهند، و چنان امنیتی برقرار شود که پیرزنی ناتوان از مشرق به مغرب رود و هیچ کس آزاری به او نرساند.
2- امام صادق (ع) به نقل از امیر مومنان (ع) روایت کردهاست که فرمود: و لو قام قائمنا لانزلت السماء قطرها و لاخرجت الارض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم، حتی تمشی المراه بین العراق الی الشام، لا تضع قدمیها الا علی النبات و علی راسها زینتها و لا یهیجها سبع و لا تخافه. روزی که قائم ما قیام کند، آسمان باران رحمت ببارد و زمین گیاه خود را برویاند و کینهها از دل بندگان زدوده شود و درندگان و چهار پایان با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز نمایند. تا آنجا که زنی از عراق تا شام را بپیماید و جز بر سبزه زار گام نگذارد و زینت و آرایش خود را بر سر داشته باشد بدون اینکه کسی به آن طمع نماید و هیچ درنده ای او را آشفته نسازد و او نیز از هیچ چیز نهراسد.
امام مهدی(ع) پدید آورنده امنیت فراگیر است. امنیتی که بشر در تمام دوران تاریخ خود ماند آن را ندیدهاست او در جامعه عدل بنیاد خود، همه معیارها و ضوابط غیر انسانی را کنار گذاشته و عوامل دلهره، نگرانی و ترس را نابود و بیم افکنان و هراس انگیزان را از سر راه جامعه برمی دارد. در حکومت مهدوی، اعمال نفوذها و قانون شکنیها رخت بربسته و روابط اجتماعی بر پایه قانون و عدل و احترام به حقوق و ارزش انسان استوار خواهند شد. در آن دوران سعادت بار، هیچ حقی تضییع نمی گردد و هر کس در هر مقام به بیش از آنچه حق دارد دست نمی یابد.
همه چیز به اندازه و حساب و حق است. به معنای واقعی کلمه اراده آزاد انسانی در قلمرو درست و قانونی خود حرکت می کند، و همه انسانها بدون مانع، امکان ترقی و رشد را می یابند. در این جامعه، انسان به انسان نزدیک می شود، دوستی و مهرورزی جای کینه توزی و دشمنی را می گیرد. تضاد، درگیری و تزاحم جایش را به رقابت سالم و آزاد و انسانی می دهد. و دار السلام و جامعه امن و زندگی آرام، نصیب انسان می گردد.
نقش الگوئی امنیت مهدوی و دستاوردهای ناشی از آن در عصرظهور را، در گفتگوی امام صادق(ع) با یکی از اصحابش به نام عمار ساباطی، میتوان مشاهده نمود. عمار ساباطی می گوید: خدمت امام صادق(ع) بودم: فقلت لابی عبدالله علیه السلام: جعلت فداک، فما نتمنی اذا ان نکون من اصحاب الامام القائم فی ظهور الحق، و نحن الیوم فی أمامتک و طاعتک أفضل أعمالا من أعمال اصحاب دوله الحق؟ عرض کردم: فدایت گردم برای چرای چه در این زمان، ما آرزو کنیم که از یاران امام قائم(ع) در دوران ظهور باشیم، حال آنکه کارهای ما در این روزگار که در سایه امامت شما بسر می بریم و از شما پیروی میکنیم، افضل از اعمال یاران دولت حق است؟
امام صادق(ع) با تعجب از سخن عما ساباطی، اظهارات وی را این گونه پاسخ میدهد: فقال: سبحان الله، أما تحبون ان یظهرالله - عزوجل - الحق و العدل فی البلاد، و یحسن حال عامه العباد، ویجمع الله الکلمه، و یؤ لف بین قلوب مختلفه، و لا یعصی الله - عزوجل - فی ارضه، ویقام حدود الله فی خلقه، ویرد الله الحق الی اهله، فیظهروه حتی لا یستخفی بشی ء من الحق مخافه احد من الخلق. سبحان الله!(کنایه از اینکه چرا چنین فکر میکنی و این گونه آرزو داری) آیا دوست ندارید که خدای بزرگ حق و عدالت را در آبادیها آشکار سازد و حال عموم مردم رابهبود بخشد، و وحدت کلمه پدید آورد، و افکار ناسازگار را سازگار کند و خدای در زمین معصیت نشود، و حدود الهی میان مردم اجرا شود، و خداوند حق را به اهلش باز گرداند، و ایشان آن را آشکار کنند، تا هیچ چیزی از حق، بخاطر ترس از کسی، مخفی نماند.
این روایت، جایگاه و نقش تأثیرگذار مقوله «امنیت» را به عنوان با اهمیت ترین مؤلفه ساختار اجتماعی، روشن می سازد. براساس این روایت، امنیت واقعی هنگامی بر اجتماعی پرتو می افکند که ذره ای از حق وحقوق پنهان نماند.
گرچه امنیت فراگیر مطرح در عصرظهور، تاحال در هیچ مقطعی از تاریخ تحقق نیافته و مخصوصا در زمان غیبت حضرت، میسر نیست، اما توفیق دست یابی و تلاش برای تحقق نسبی این هدف، وظیفه و نیازی است که در هر زمان جامعه بشری شدیدا محتاج آن است. بهره مندی از مواهب امنیت در عصر ظهور، همگانی و همه جائی است و اختصاص به تنها مسلمانان و یا شیعیان ندارد بلکه همه ساکنان زمین از نعمت کامل امنیت، بهره منداند.
در حکومت عدالت محور و امنیتگستر مهدوی، اگرچه حضرت ولیعصر(ع) فاتح شهرهای شرک هستند و حتی چهره ترسیمی ایشان در روایات و هنگام قیام به گونهای است که همواره شمشیر بر دوش دارند، اما حاکمیت و سیطره امام مهدی(ع) در جهان یک حاکمیت نظامی و متکی بر اجبار و سرکوب نیست تا امنیت قهری و در سایه شمشیر برقرار شود. بلکه قیامِ مصلحانه حضرت، نهضتی ایمانی، اسلامی و انسانی برای رهانیدن همه بشر از زنجیرهای نفسانی و موانع و بندهای بیشماری است که بر دست و پای انسان فعلی از سوی طاغوتها زده شده و تکامل و کمال بشری را راکد کرده یا به پسرفت و قهقرا کشانده است. حرکت امیدبخش و زنده کننده حضرت، که با پرچم ایمان و عدالت صورت میپذیرد، در نهایت مشروعیت و رضایت عمومی صورت میگیرد و با پذیرش همگانی همه ساکنان زمین و آسمان و حتی حیوانات و جنبندگان عالم هستی تحقق مییابد و همه با مباهات و خشنودی به آن تن میدهند. در این میان، فرقی میان دیانتها، نژادها، قومیتها و هویتهای گوناگون مردم گیتی نیست؛ چرا که نهضت مهدوی، حرکتی جهانگستر و عالم شمول برای نجات و رستگاری همه بشریت است.
از امام باقر(ع)، در مورد شمول دامنه عدالت آن حضرت، میفرماید: فانه (القائم ) یقسم بالسویه و یعدل فى خلق الرحمن البر منهم و الفاجر. امام قائم اموال را میان همه مردم اعم از نیکوکار و بدکار، مساوی تقسیم مى کند و به عدالت رفتار مى نماید. در حکومت عدل گستر مهدى(ع)، رفاه اقتصادى و آسایش معیشتى بر تمام بخشها و زوایاى زندگى بشر پرتو میافکند و انسانها آسوده خاطر از مشکلات روزمره تامین معاش، مى توانند به سازندگى معنوى خود بپردازند. بدیهی است که این امنیت و آسایش در سایه جکومت عدل مهدوی(ع)، خود زمینههای جذب بیشتر دلهای مردم و افزایش مقبولیت عمومی از حکومت ایشان را به همراه خواهند داشت.
پیامبر اکرم(ص)، در توصیف محبوبیت و مقبولیت اجماعی مثال زدنی حکومت حضرت مهدی(ع)، میفرماید: المهدی... یملا الارض عدلاً کما ملئت جوراً یرضی بخلافته اهل السموات و اهل الارض والطیر فی الجو. زمین را همانگونه که از ستم پر شده بود، از عدل سرشار میکند. بگونه که اهل آسمان و زمین و حتی پرندگان هوا، به خلافت او رضایت میدهند.
این محبوبیت و مقبولیت به خاطر آن است که مردم جهان دولت مهدی(عج) را نماد تحقق آرزوهای خود میدانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی میآورند. در روایت دیگری آمده است: تأوی الی المهدی امته کما تأوی النحله الی یعسوبها. یعنی شور و علاقه و دلبستگی مردم به رهبرحکومت جهانی امام مهدی(عج) بهگونهای است که مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکه آن، علاقهمند اند و به او پناه میآورند. از این و، محبوبیت مردمی و پذیرش عمومی، یکی از ویژگیهای حکومت مهدوی است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمیشود.
از این نظر، امنیت مهدوی، جامع ترین، کارآمد ترین و پربار ترین الگوی امنیتی است که فراروی جامعه بشری قرار دارد. الگوئی که سزاوار است در این دوران، جوامع انسانی، به ویژه جامعه شیعی، آن را نصب العین خود سازند و زیر ساختهای آن را باز شناسی نمایند تا با تبعیت از الگوی مهدوی، اندکی طعم شیرین امنیت را در ذائقه مردمان تشنه امنیت، بچشانند.
حاصل سخن اینکه: براساس آموزههای قرآنی و اسلامی، جامعه امن مهدوی، مبتنی بر نظام جامعی است که عنصر محوری آن، حاکمیت الله و اصل توحید است. درپرتو حکومت توحیدی مهدوی، بشر به تمامی ایدآلهای آرمانی خود در عرصههای مختلف، نائل میگردد.
در بعد امنیت، جامعه بشری که از روزگاران دور تا به حال، امنیتِ مطلق برای او افسانه و خیالی بیش نبود، زن و مرد، ضعیف و قوی، امنیت مطلق و همه جانبه را تجربه میکند و ناامنى و خطر و نگرانی از زندگانى آحاد بشرى رخت برمىبندد.
درعرصهای اقتصاد و معیشت که مهم ترین چالش دوران قبل از ظهور است، رفاه و رشد پایدار اقتصادى، استغناى عمومى در دولت جهانى مهدوى، پدید آمده و شکافهای اقتصادى، تبعیضهاى ناروا و فقر و فاقۀ حاصل از آن، نه تنها رفع مىگردد بلکه جامعۀ بشرى به استغناى کامل رسیده و حتى فقیرى براى دریافت صدقات و اعانات یافت نخواهد شد. با رفع کمبود منابع در سایه دولت کارآمد مهدوی، همگان از امکانات رفاهی و معیشتی ایدهآلی بهره مند گردیده و نابرابریها و اختلافات طبقاتی، از میان برداشته میشود.
در حوزه سیاسی- اجتماعی، حکومت مهدوی به دلیل مشروعیت الهی و مقبولیت عمومی، دارای پایههای محکم و استواری است، چالشهای سیاسی-اجتماعی همچون: قوم گرایی ناسیونالیستی، تعصب نژادی و منطقهای ، انحصار گرائی و سلطه طلبی، همه برچیده میشود. نظام نوینی، بر پایه هویت واحدی به نام اسلام شکل میگیرد سایرهویتهای کاذب از بین رفته و حدت و اخوت، در سراسرعالم حکم فرما میشود.
در حوزه حقوق و قضأ، با حاکمیت نظام توحیدی مهدوی، مطالبات حقوقی مردم، برپایه قوانین الهی و اسلامی تنظیم و عدالت در همه بخشهای حقوقی در روابط فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حاکم میگردد. حقوق مردم در قالب قوانین شرع تعریف و با قاطعیت اعمال و به اجراگذارده میشود و دست هر متجاوز و منفعت طلبی ازدست برد حقوق دیگران کوتاه میگردد. مردمان جامعه عصر ظهور، در پرتوی عدالت فراگیر دولت مهدوی، که سراسر زندگی آنان را فراگرفته است(یملأالارض قسطا و عدلا)، با امنیت و آرامش، لذت و شیرینی میوه عدالت را میچشند.
از نظر علم و فرهنگ، در عصر حکومت جهانى مهدوى دانش بشرى به دستاوردهایى فوق تصوری دست مییابد و شکوفایى علوم و فنون و کمال عقلانیت بشرى به اوج ترقی و تکامل خود میرسد و مهم تر از همه اینکه مردم روزگار ظهور، بر اساس فرهنگ و آداب و مقررات دینى تربیت شده و احکام شریعت را آموخته و بر پایهاى از معرفت و بینش و فرهیختگى میرسد که حتى زنان خانهدار مىتواند بر اساس آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) قضاوت نماید. تؤتون الحکمه فى زمانه حتى اَنَّ المرأه لتقضى فى بیتها بکتاباللَّه وسنّه رسوله.
در حوزه اخلاق، با حاکمیت فرهنگ معنوی اسلام و قرآن، اخلاق و معنویت بر تمامی شؤن زندگی فردی واجتماعی جامعه عصرظهور حاکم میشود تا فطرت خدا جو وکمال طلب انسانها، به رشد و شکوفائی رسیده و با معرفت و اخلاص، به توفیق بزرگ عبودیت و بندگی پروردگار متعال، نائل شوند. 102/120/د