به گزارش سرویس جامعه پایگاه اطلاع رسانی وسائل، روابط بینفردی از مهمترین مؤلفههای زندگی انسان از آغاز تولد تا هنگام مرگ است؛ هیچیک از توانمندیهای بالقوه انسان، جز در سایه روابط بینفردی رشد نمیکند؛ فراگیری روابط بینفردی صحیح، اهمیتی بسزا در ایجاد سلامت روانی، رشد شخصیت، هویتیابی، افزایش بهرهوری شغلی، افزایش کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و خودشکوفایی دارد.
افرادی که از مهارتهای ارتباطی ضعیفتری برخوردارند کمتر از سوی اطرافیان خود پذیرفته میشوند و با مشکلات کوتاهمدت و بلندمدت زیادی روبهرو هستند (نوری قاسمآبادی، ۱۳۷۷، ص۲)؛ پیامد چنین ارتباطی در بیشتر موارد تنهایی، مشکلات خانوادگی، عدم صلاحیت و نارضایتی شغلی، فشار روانی، بیماری جسمی و حتی مرگ خواهد بود. برای رهایی از چنین مشکلاتی، باید با مجموعهای از مهارتها آشنا شد؛ یعنی، هر فرد باید دانش و مهارت لازم، برای برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران را کسب کند؛ رسیدن به چنین هدفی، مستلزم فراگیری مهارتهای ارتباطی از راه الگوبرداری مناسب است.
هیچکس نمیتواند خود را بینیاز از الگو و انتخاب الگوهای برتر بداند. وقتی سیره پیامبر اعظم(ص) و زندگانی ائمه(ع) را مطالعه میکنیم، کنشها، روشها و ارزشهای حاکم بر رفتار ارتباطی ایشان که برگرفته از آموزههای دین مبین اسلام است، دستمایههایی را در پیشروی ما قرار میدهد که اگر آنها را جمعبندی کنیم، میتوانیم الگوی مناسبی از مهارتهای ارتباطی را که متأثر از خُلق عظیم محمدی(ص) و ائمه اطهار(ع) است، ارائه کنیم.
مفهوم مهارتهای ارتباطی
مهارتهای ارتباطی، روشها و شیوههای ضروری برای یک زندگی سالم و سازندهاند؛ این مهارتها، مجموعهای از تواناییها هستند که سبب سازگاری ما با دیگران و شکلگیری رفتارهای مثبت و مفید میگردند؛ این تواناییها ما را قادر میسازند نقش مناسب خود را در جامعه به خوبی ایفا نماییم، بیآنکه به خود یا به دیگران آسیب برسانیم.؛ بنابراین، کسی دارای مهارت ارتباطی است که با دیگران طوری ارتباط برقرار کند که بتواند به حقوق، الزامات، رضایت خاطر و یا انجام وظایف خود در حد معقولی دست یابد، بیآنکه حقوق، الزامات، رضایتخاطر یا وظایف دیگران را نادیده بگیرد، و در عین حال بتواند در این موارد مبادلهای باز و آزاد با دیگران داشته باشد.
در سیره معصومان(ع) مهارتهای ارتباطی در غالب آداب معاشرت ذکر شدهاند. معاشرت نیز به معنای الفت، مصاحبت، همدمی، نشست و برخاست و... آمده است؛ امامان(ع) با مردم نشست و برخاست داشتند و در تعاملات اجتماعی به نیکوترین صورت با آنان برخورد مینمودند.
خطوط کلی ارتباطات انسانی و آداب معاشرت را در وصیت امیرمؤمنان(ع) به امام حسن(ع) میتوان مشاهده نمود. ایشان میفرمایند«حقوق برادر (دینی) تو این است که چون او از تو پیوند دوستی ببُرد، تو پیوند دوستی برقرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن، چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامی که دوری گزید تو نزدیک شو، چون سخت میگیرد تو آسان گیر، به هنگام گناهش عذر او را بپذیر، با آن کس که با تو درشتی کرده، نرم باش که امید است به زودی در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با عفو و بخشش رفتار کن، که سرانجام شیرین دو پیروزی است (انتقام گرفتن یا بخشیدن)؛
اگر خواستی از برادرت جدا شوی، جایی برای دوستی باقی گذار، تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند، کسی که به تو گمان نیک بَرَد او را تصدیق کن، و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن، زیرا آن کس که حقش را ضایع میکنی با تو برادر نخواهد بود. مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی، دلیلی محکمتر از برقراری پیوند با تو داشته باشد، و یا در بدی کردن بهانهای قویتر از نیکی کردن به تو بیاورد، ستمکاری کسی که بر تو ستم میکند در دیدهات بزرگ جلوه نکند» (دشتی، 1379، نامه 31، ص527).
چنانکه ملاحظه میشود سفارش امام علی(ع) در برخورد با دیگران سراسر حاکی از گذشت و تحمل و فروتنی است؛ امام علی(ع) در برخورد با دیگران خواهان بهترین حالات و گفتار است تا روابط مثبت بین طرفین حفظ شود.
مرحوم کلینی نیز در روایتی از امام صادق(ع)، مهارتهای ارتباطی را مجموعهای از اصول اخلاقی معرفی میکند قسمتی از متن حدیث این است «امام صادق(ع) فرمودند: شخصی به نام همام از اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع) از ایشان در مورد صفات مؤمن سؤال نمود و حضرت در جواب فرمودد: ای همّام! مؤمن زیرک و با هوش است، سرورش در چهره و اندوهش در دل است، نه کینهورز است و نه حسود، نه جهنده است و نه دشنامگو، نه عیبجو است و نه عیب کن و پشت سر بدگو، بسیار خموش و با وقار است، بسی بردبار است، خوش برخورد و خوش خلق است، باوفا و کمآزار است.
نزاعش با دیگران صلحجویانه است، اگر غضب کند از اصول عدالت و انصاف خارج نشود، دوستیاش بیشائبه و عهد و پیمانش محکم و پابرجاست، مهربان است و خونگرم، با زیردستان درشتی نکند، سخنگوی ماهری است، عاقبتاندیش است و با مردم مدارا میکند. راز کسی را فاش نسازد، اگر از کسی نیکی بیند یاد نماید و اگر بدی بیند پنهان دارد، عیب دیگران نهفته دارد. از لغزش درگذرد و از خطا چشم پوشد، عذرخواهی دیگران را پذیراست، از نیکی دیگران یاد میکند و سخن نیک میگوید و به مردم گمان نیک میبرد، هر شخصی نزد او از خود او شایستهتر است، همیشه با نشاط و خندان است، نه ترشرو است و نه عیبجو، سکوتش فکرت و گفتارش حکمت است، دم فرو بندد تا سالم بماند، خبری را استماع نکند، هیچگاه سخن زور به دیگران نگوید، نزدیک شدنش به مردم از روی نیرنگ و خدعه نیست». (کلینی، ترجمه شبستری، ۱۳۵۱، ص۱۲۷‐۱۳۱).
بنابراین مفهوم و معنای مهارتهای ارتباطی از نگاه معصومان(ع) چنین است: مجموعهای از تواناییها و شیوههای اخلاقی، برای برقراری ارتباط مؤثر و مناسب با دیگران، یعنی داشتن اخلاق اجتماعی در معاشرت با دیگران بهطوری که آنان را به خود جذب نموده و از همراهی با آنان لذت برده و از انزوا و تنهایی رهایی یابیم.
بهطور کلی، مجموعه تواناییهایی که ما را در داشتن ارتباطی مفید و ثمربخش با دیگران یاری میرسانند در حوزه مهارتهای ارتباطی بینفردی مطرح هستند.
مهارتهای ارتباطی بینفردی بر مبنای سیره معصومان(ع)
از آنجا که برقراری ارتباط از دو راه کلامی و غیر کلامی میسر است، مهارتهای ارتباطی به دست آمده از سیره معصومان(ع) را در دو دسته کلامی و غیر کلامی تقسیمبندی میشود.
ارتباطهای کلامی
ارتباط کلامی، شامل کلماتی است که بر زبان میآوریم؛ برای مثال، جذاب بودن محتوای کلام، تهدیدآمیز نبودن آن، شورانگیز بودن موضوع صحبت، قابل فهم بودن کلام و... که باعث تسهیل ارتباط میگردد، از این دست است.
هر کلمهای احساسات، عواطف خاص و عملکرد متفاوتی را در افراد برمیانگیزد. اگر کلمات در مکان مناسب خود بهکار برده شوند بهسرعت بر جسم و روح افراد تأثیر میگذارند؛ بیان الفاظ دلپذیر و موزون، موجب میشود شخص مقابل با متانت به سخن ما گوش فرا دهد؛ اما عبارتهای مغرضانه و کینهجویانه اغلب خشم فرد دیگر را برمیانگیزد و او را به جبههگیری دعوت میکند و در نهایت روابط را به دشمنی و تعارض و نبرد میکشاند(سجادیپور، ۱۳۸۶، ص۲۹).
مهارتهای کلامی به دست آمده از سیره معصومان(ع) چنین است:
1. شفاف و قابل فهم بودن کلام: امیرمؤمنان علی(ع) در لزوم داشتن چنین مهارتی میفرمایند: «نیکوترین گفتار، کلامی است که منطق و نظم، زیبایش کرده باشد و برای همه مردم، از خواص و عوام، قابل فهم باشد» (آمدی، ۱۳۷۳، ص۴۶۳، ح۳۳۰۴).
بسیاری از مشاجرات و دلخوریهای پدید آمده بین مردم، برآمده از شفاف نبودن سخن و مبهم بودن کلام است، فردی که قادر نباشد کلام خود را شفاف بیان کند بهطوری که برای دیگران قابل فهم باشد، ممکن است نه تنها به مقصود خود نرسد، بلکه کلام او ناخواسته موجب کجفهمی و دلخوری دیگران شود.
2. گزیدهگویی: در روایت است که پیامبر اکرم(ص) فرمود«هنگامی که موسی بن عمران(ع) با خضر(ع) ملاقات کرد، موسی(ع) به وی گفت: مرا موعظه کن. خضر گفت: ای کسی که جویای دانشی! بدان که گوینده کمتر از شنونده خسته میشود، پس هیچگاه اهل مجلس خود را خسته مکن» (مجلسی، بیتا، ج۱، ص۲۲۶).
رعایت اختصار و گزیدهگویی در سخن مانع از بیان کلمات فتنهانگیز میشود، چرا که پیش از سخن، تفکر و تأمل شده است و تمام جوانب در نظر گرفته میشود تا موجب رنجش دیگری نگردد و یا سوء ظنی ایجاد نکند؛ سخنان پیامبر اکرم(ص)، طول و تفصیل نداشت، بلکه دربردارنده مقصود بود (غیاثی کرمانی، ۱۳۸۵، ص۸۵).
3. مهرورزی و استفاده از کلمات محبتآمیز: مهرورزی، از زیباترین آموزههای اخلاقی است که نقش سازنده و مؤثری را برای گرایش انسانها به یکدیگر ایفا میکند و در بسیاری از موارد ارتباطات را صمیمیتر کرده و آتش کینهها و اختلافات را خاموش میسازد.
نکته حائز اهمیت این است که تنها محبت و دوست داشتن دیگران در دل کافی نیست، بلکه باید این علاقه قلبی را ابراز کرد؛ تا وقتی که ما از بیان علاقه به دیگری خودداری میکنیم، چهبسا فرد مقابل هرگز در جریان احساس ما به خود قرار نگیرد و رابطهای سرد و بیروح با ما داشته باشد؛ امام باقر(ع) نیز به مردم توصیه میفرمایند«اگر میخواهید دوستتان بدارند و محبوب دیگران باشید به آنان اظهار محبت و دوستی کنید»(مجلسی، ۱۳۸۵، ص۶۱۲) و در حدیثی دیگر، امام کاظم(ع) و رسول گرامی اسلام(ص) اظهار محبت و دوستی با مردم، نیمی از عقل دانسته شده است (مجلسی، ۱۳۸۵، ص۳۱۷ و عاملی، ترجمه فارابی، ۱۳۷۲، ص۵۰).
4. قطع نکردن سخن طرف مقابل: قطع کردن حرف دیگران از چند لحاظ موجب تخریب روابط بینفردی میشود؛ نخست، موجب میشود فرد احساس ناخوشایندی از برقراری ارتباط با ما داشته باشد و احساس کند که شنونده خوبی نبوده و برای وی احترام قائل نیستیم، دوم، این کار موجب میشود سلسله گفتههای شخص به کلاف سردرگمی تبدیل شود و وی نتواند پیام اصلی خود را آنگونه که میخواست منتقل کند.
ابراهیم بن عباس به نقل از امام رضا(ع) نقل میکند که ایشان برای حفظ احترام، هرگز حرف کسی را پیش از اتمام سخنش قطع نمیکرد (عاملی، ترجمه فارابی، ۱۳۷۲، ص۱۵۵). چنان که ملاحظه میشود چنین برخوردی نشانه احترام و بزرگداشت دیگران است.
5. پرهیز از دستور دادن و ریاستطلبی: در روایتی گزارش شده است که امام علی(ع) به یکی از یارانش نامهای نوشت که اینگونه آغاز شده بود «سفارش میکنم تو را و خود را به پرهیزگاری»(کلینی، ترجمه شبستری، ۱۳۵۱، ص۹۱).
در این روایت، یک نکته ظریف ارتباطی نهفته شده است و آن این است که انسان فطرتاً از دستور و امر و نهی بیزار است و در صورت شنیدن کلام دستوری سعی میکند به نحوی از انجام آن سر باز زند، مولا علی(ع) در نامه خود به شیوهای ماهرانه این مانع ارتباطی را از بین بردهاند و در آغاز نامه ننوشتهاند سفارش میکنم تو را (حالت امری و دستوری)، بلکه خود را نیز مورد سفارش خطاب میکند تا فرد مقابل در برابر ایشان جبههگیری نکند.
6. پرهیز از منت گذاشتن: امام علی(ع) در نامه ۵۳ نهجالبلاغه به مالک اشتر، یکی از فرماندارانش، میفرماید«مبادا هرگز با خدمتهایی که انجام دادی بر مردم منتگذاری، یا آنچه را انجام دادهای بزرگ شماری»(دشتی، ۱۳۷۹، ص۵۸۹).
نیکی و احسان یکی از راههای مؤثر نفوذ در قلب دیگران است، اما بنا بر سخن امام سجاد(ع) چنانچه پس از انجام کار نیک منت گذاشته شود، کدورت و دشمنی به وجود میآید و ارتباط بین اشخاص تیره میشود.
7. سپاسگزاری از دیگران: امام علی(ع) نیز در این زمینه میفرماید «سپاسگزار کسی باش که تو را نیکی میکند» (بابایی، ۱۳۷۲، ص۲۴)؛ کسی که در برابر خوبی سپاسگزار است و از کار نیک قدردانی میکند، از خود شخصیتی میسازد که محبوب و مورد احترام دیگران است و به دیگران نیز نشان میدهد که برای انجام کارهای خوبشان ارزش و احترام قائل است و تفاوت خوبی و بدی را میفهمد.
8. پرهیز از تحقیر کردن: پیامبر اکرم(ص) در مذمت این عمل غیر اخلاقی میفرمایند«خوارترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد»(پاینده، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۰۲، ح۲۵۰) و «برای مرد همین شر بس که برادر مسلمان خویش را تحقیر کند»(همان، ج۲، ص۶۱۲، ح۲۱۶۶).
پیشوایان گرامی اسلام به هیچ عنوان اجازه تحقیر و اهانت به کسی را نمیدادند حتی دشمنان و مسلمانان را از اینکه یکدیگر را سبک کنند و کوچک بشمارند، پرهیز میدادند تا روابط انسانی، روابط مبتنی بر کرامت و بزرگواری و احترام باشد و زمینه رشد کرامتها فراهم شود (شریعتمداری، ۱۳۷۵؛ به نقل از: رضا آذری، ۱۳۶۲، ص۴۷).
9. پذیرش عذر دیگران: امام سجاد(ع) به فرزند خویش فرمود«اگر کسی در سمت راست تو بایستد و تو را دشنام دهد و آنگاه به سمت چپ تو آید و عذرخواهی کند، عذرش را بپذیر»(عاملی، ترجمه فارابی، ۱۳۷۲، ص۱۶۲).
در روابط بینفردی گاهی مسائلی پیش میآید که ممکن است فرد مقابل عملی انجام دهد یا حرفی بزند که موجب دلخوری و ناراحتی شود، حال اگر پس از مدتی وی پشیمان شد و برای ابراز پشیمانی و عذرخواهی نزد ما آمد، برای حفظ شخصیت خود و دیگری و برای حفظ روابط بینفردی واجب است عذر وی را بپذریم. ما با پذیرش عذر دیگران به آنان ثابت میکنیم که داشتن روابط با آنان برای ما از هر چیزی با اهمیتتر است و هیچ اشتباهی هر چند از طرف فرد مقابل نمیتواند این ارتباط را بر هم زند.
10. پرهیز از عیبجویی: امام صادق(ع) در اینباره میفرماید«کسی که به منظور عیبجویی و ریختن آبروی مؤمنی سخنی بگوید تا او از چشم مردم بیفتد، خداوند او را از ولایت خود بیرون میکند و به سوی ولایت شیطان میفرستد و شیطان هم او را نمیپذیرد» (الوافی، ج۵، ص۹۷۶؛ به نقل از: بهشتی، ۱۳۸۷، ص۴۳۷).
عیبجویی از دیگران و همواره تذکر دادن به آنان و استفاده کردن از واژگان منفی در برخورد با آنان موجب سردی و ناخوشایندی ارتباط میگردد؛ چرا که انسان ذاتاً کرامت نفس دارد و مایل است شأن و جایگاه و آبرویش حفظ شود و با کسی که چنین امر مهمی را نقض کند برخورد جدی و تندی خواهد داشت و مسلماً نتیجه آن، وارد شدن آسیبی اجتنابناپذیر به روابط بینفردی خواهد بود.
ارتباطات غیر کلامی
تقریباً هر جنبه از رفتار انسانی میتواند، پیامی را به دیگری منتقل کند؛ هنگامی که با دیگری صحبت میکنیم، فقط با کلمات ارتباط برقرار نمیکنیم، بلکه از راه ارتباطات غیر کلامی، اطلاعاتی درباره خودمان منتقل میکنیم که شنونده همراه با کلماتی که انتخاب کردهایم، آنها را تعبیر و تفسیر میکند.
مهارتهای غیر کلامی به دست آمده از سیره معصومان(ع) نیز قابل توجه است که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1. برقراری تماس چشمی مناسب: رسول خدا(ص) میفرماید«نگاه کردن مرد باایمان به صورت برادر مسلمان خود از روی محبت و علاقه، عبادت است»(مجلسی، ج۷۴، ص۸۰)
2. گوش سپردن به سخن طرف مقابل: اهمیت این مهارت چنان است که رسول خدا(ص) آن را نشانه جوانمردی فرد میداند و در حدیثی دیگر از امام باقر(ع) آمده است که ایشان توصیه فرمودند«بر شنیدن خود حریصتر و آزمندتر باش از اینکه سخنانی بگویی و خوب گوش دادن را بیاموز چنان که خوب سخن گفتن را میآموزی» (فیضالاسلام، بیتا، ص۱۴۲).
3. لحن نرم و عاری از خشونت: امام علی(ع) برای کسی که خواهان دوستان فراوان و دشمنان اندک است پیشنهاد میکند که کلام خویش را به نرمی و ملایمت عادت دهد.
در روابط بینفردی لحن تند و خشن، حتی اگر به منظور اهانت به دیگری نباشد موجب میشود دیگران در مقابل ما حالت تدافعی بگیرند و از ارتباط با ما دلسرد شوند. در ایجاد ارتباط کلامی، لحن کلام اهمیت کلیدی دارد. خداوند، برای به راه آوردن و آرام کردن فرعون به حضرت موسی(ع) میفرماید«با او با لحنی نرم سخن بگو»(آل عمران،159) در واقع بدین معنا است که در هنگام صحبت کردن با دیگری لحن کلام ما از آنچه میخواهیم بگوییم تأثیرگذارتر است.
4. خوشرویی: یکی دیگر از مهارتهای غیر کلامی در برخورد با دیگران، خوشرویی و چهره خندان داشتن در ملاقات با آنان است. این مسئله در سیره معصومان(ع) بسیار برجسته و پررنگ است؛ امام علی(ع) و رسول خدا(ص) در باب چهره گشاده و تأثیر بسیار آن در جذب دلها و استحکام محبتها میفرماید«بهدرستی که هرگز نمیتوانید با اموالتان مردم را داشته باشید پس با خوشرویی و برخورد نیک آنها را به خود جلب کنید»(کلینی، ترجمه مصطفوی، بیتا، ج۳، ص۱۶۱).
5. پرهیز از رویگردانی : از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردهای خود با مردم، تواضع و احترام را رعایت کند، و از روی بیاعتنایی و خشمآلود، از آنان روی برنگرداند، چنین رویگردانی که از تکبر و خودپسندی نشأت میگیرد، در تعبیر لقمان حکیم آمده است«و لا تصعر خدک للناس؛ با بیاعتنایی از مردم روی نگردان»؛ این تعبیر بیانگر آن است که اینگونه برخورد با انسانها، نشانه بیماری روانی و اخلاقی است و نوعی انحراف در تشخیص و تفکر است.
بحث و نتیجهگیری
با بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه دست یافتیم که آنچه در زمینه ارتباط انسان با انسان در سیره معصومان(ع) مطرح شد، ناظر بر سلامت ارتباط و حذف موانعی است که هر یک به نحوی یک ارتباط هدفمند و درست را خدشهدار خواهند نمود.
آموزههای دینی بیانگر این واقعیت هستند که بشر موجودی اجتماعی است و خواهناخواه با مردم و بهویژه با خویشان و آشنایان سروکار و معاشرت دارد؛ برای اینکه زندگیاش به خوبی و با صفا و موفقیت سپری گردد و از ناراحتیها و درگیریها در امان باشد، باید با مردم، خوب رفتار و معاشرت کند. از هر گونه خودخواهی، آزار دیگران، بدخواهی آنان و تحقیر مردم خودداری نماید و همواره در روابطش گذشت و ایثار و تواضع داشته باشد.
رفتار معصومان(ع) برگرفته از اسلام است؛ این بزرگان برای محکم کردن روابط افراد اجتماع، راههای سودمند و ارزندهای دارند تا در صفهای پراکنده و متفرق اجتماع، وحدت و هماهنگی به وجود آورند و با گسترش محبت و برادری و ریشهکن ساختن کینهها و عوامل اختلاف و تفرقه یک اجتماع همدرد و همدل تشکیل دهند؛ اگر افراد بشر این امور را بهکار ببندند، سیمای زندگی آنان درخشان خواهد شد و معاشرتها و برخوردها رنگ انسانی به خود خواهد گرفت.
ایراندخت فیاض، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز
مرضیه کریمی، کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت تاریخ
/508/825/م
منابع
ابطحی، سیدحسن (۱۳۶۵)، اتحاد و دوستی، مشهد: نشر کانون بحث و انتقاد دینی.
ارفع، سیدکاظم (۱۳۶۹)، اخلاق در نهجالبلاغه، تهران: انتشارات فیض.
بهشتی، سعید (۱۳۸۵)، جزوه درسی تربیت در نهجالبلاغه.
بهشتی، محمد (۱۳۸۷)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، قم: انتشارات سمت، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
پاینده، ابوالقاسم (۱۳۷۷)، نهجالفصاحه، ج۱ و ۲، تهران: انتشارات جاویدان.
پروینزاده، مهدی (۱۳۷۴‐۱۳۷۵)، «ارتباطات در قرآن»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم تحقیقات، رشته علوم اجتماعی.
تیوود، جولیا (۱۳۷۷ و ۱۳۸۰)، ارتباطات میانفردی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران: انتشارات مهتاب.
حر عاملی، محمد بن حسن (۱۳۶۹ و ۱۳۷۲)، آداب معاشرت از دیدگاه معصومین(ع)، ترجمه محمد فارابی، مشهد: آستان قدس رضوی.
دشتی، محمد (۱۳۷۹)، نهجالبلاغه، تهران: انتشارات مشرقین.
رضا آذری، اکبر (۱۳۶۲)، «روابط انسانی در تعلیمات اسلامی»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، رشته مدیریت آموزشی.
رضایی، محمدمهدی (۱۳۸۵)، صحیفه سجادیه، تهران: نشر جمال.
سجادیپور، فریده سادات (۱۳۸۶)، «اثر بخشی فراگیری مهارتهای ارتباطی بر اساس برنامه سازمان بهداشت جهانی بر میزان سازگاری دانشآموزان دختر دبیرستانی مراکز شبانهروزی بهزیستی استان تهران»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.
صفایی، آیت الله حاج شیخ عباس (۱۳۸۱)، تاریخ پیامبر اسلام. ج۱، انتشارات مسجد جمکران.
قرائتی، محسن (۱۳۸۲)، تفسیر سوره لقمان، تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
قربانی، نیما (۱۳۸۴)، سبکها و مهارتهای ارتباطی، تهران: انتشارات تبلور.
کارنگی، دیل (۱۳۷۶)، آیین دوستیابی، ترجمه جهانگیر افخمی، تهران: انتشارات ارمغان.
____________ (بیتا)، آیین دوستیابی، ترجمه خطیر، [بینا].
کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۵۱)، گزیدهای از اصول کافی در مبانی دین اسلام، ترجمه علیاصغر خسروی شبستری، تهران: انتشارات خرمی.
____________ (۱۳۸۷ق)، اصول کافی، ج۴، ترجمه سیدهاشم رسولی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اهل بیت(ع).
____________ (بیتا)، اصول کافی، مترجم و شارح سیدجواد مصطفوی، ج۳، [بینا].
____________ (بیتا)، کافی، ج۲، ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه.
کول، کریس (۱۳۷۷). کلید طلایی ارتباطات، ترجمه محمدرضا آلیاسین، تهران: نشر هامون.
ماتیوز، آندرو (۱۳۷۲ و ۱۳۷۹)، راهی در دل دوست، ترجمه هوشیار، رزمآزما، تهران: انتشارات صنوبر.
مجلسی، محمدباقر (۱۳۸۵)، حلیهٔ المتقین، تهران: انتشارات ارمغان یوسف.
محسنیانراد، مهدی (۱۳۸۰)، ارتباطشناسی ارتباطات انسانی (میانفردی، گروهی، جمعی)، تهران: انتشارات سروش.
مشکینی، میرزا علی (۱۳۶۸)، نصایح، ترجمه جنتی، قم: انتشارات دفتر نشر الهادی.
نوری قاسمآبادی، ربابه (۱۳۷۷)، «ارتباطات و پیوندهای اجتماعی ضامن سلامت فرد و جامعه»، نشریه کار و کارگر.
http://www.qomicis.com
http://www.islamicecenter.com
http:// www.ahl-ul-bayt.org
منبع: دو فصلنامه علمی - تخصصی تربیت اسلامی 10