به گزارش سرویس جامعه پایگاه اطلاع رسانی وسائل، با اذعان به این مطلب که رویکرد به سبک امروزین معماری، به خصوص پدیده آپارتمان (یا به عبارت قدیمیتر، بالاخانه)، در پی تحول اجتماعی، اقتصادی ایران و گذار از دوره سنتی به مدرن اتفاق افتاده است.
مسلماً عواملی همچون هجوم نیروهای کار ارزان از روستاها به شهر و رشد شهرنشینی، به خصوص حاشیهنشینی شهرهای بزرگ از سویی و کمبود مسکن ارزان از سویی، و رواج چشم و همچشمی در تجمل و رفاه از سوی دیگر رویکرد به این پدیده را تسهیل نموده است.
پدیده سبک جدید در معماری نیز همچون همه پدیدههای نوظهور، با محاسن خود معایبی به همراه دارد که اگر بخواهم به طور کلی و از نگاه کلان به مشکلات آپارتماننشینی در ایران نگاه کنیم، باید بگوییم تناقض بین ارزشهای جدید و قدیم جوامع و سردرگمی خانوادهها برای انتخاب بهترین شیوه برخورد با همسایهها، ریشه اصلی مشکلات آپارتماننشینی در ایران است.(جلالوند، 1391)
در ارتباط با برخی دیگر از مشکلات، میتوان با صرف اندیشه و دور زدن قواعد علمی، بین آنها سازگاری ایجاد نمود؛ با این حال ظاهراً به نظر میرسد که دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا باید از پیشرفتهای دیگران پیروی کرد و یا یکسره به آن پشت پا زد و به احیای هنر معماری سنتی خود همت گمارد؛ اما عبور از سد قضایا و فرضیههای دو وجه گذشته به ما آموخته است که همواره راه سومی وجود دارد و آن رویکرد به سبک هنر اسلامی با استفاده از ذوق متعالی است؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر این مطلب فرمودهاند «در مهندسیهاى ما باید نشانههاى اسلامى آشکار باشد؛ صهیونیستها هر نقطه دنیا که خواستند یک ساختمانى بسازند، آن علامت نحس ستاره داوود را سعى کردند یک جورى رویش تثبیت کنند، کار سیاسیشان این جورى است، ما مسلمانها نشانههاى اسلامى و مهندسى اسلامى را در همه کارهایمان، از جمله در باب مهندسى بایستى مراعات کنیم»(سخنان رهبرمعظم انقلاب، 1387).
بر این اساس، سؤال ما این است که آیا میتوان شاخصهای را جهت کاربرد فناوریهای نوین در راستای ارتقای کیفیات فضایی معماری معاصر با حفظ مبانی هویتی معماری ایرانی ـ اسلامی به نظر آورد و عمل کرد؛ پیش از آن که وارد اصل مطلب بشویم و در نخستین گام، با این مسأله مواجه میشویم که چه رابطهای بین شهر و سبک زندگی است.
رابطه شهر و سبک زندگی
شهر در این جا به معنای قالب و فضای زندگی جمعی است؛ سبک معماری زیستگاه هر گروه انسانی متناسب با سبک زندگی آنان از نظر تقاضای اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مبتنی بر ارزشها و هنجارهای سنتی و ملیشان خواهد بود.
با پذیرفتن این مطلب به عنوان یک اصل به اضافه اصل خدشه ناپذیر استقلال که در متن شعار انقلابی ما بوده است، به این نتیجه میرسیم که در انتخاب سبک معماری باید از آن سبکی الگو بگیریم که با ارزشهای دینی و ملی ما تناسب داشته و از هرگونه رنگ تعلق به غیر آزاد باشد، مگر آن که مغایرت و تضادی با آن ارزشها نداشته باشد.
بخش نخست؛ نگرشی به اصول معماری شهر اسلامی
عقلانیت معماری شهرها چنان که از تاریخ اسلام برمیآید؛ مسأله مهم رهبران در امر شهرسازی بوده است و بدان اهمیتی بسزا میدادهاند، چنانکه در تاریخ تأسیس کوفه و بصره میخوانیم این دو شهر بعد از فتوحات ایران بر طبق نقشه ارائه شده از مرکز خلافت بنا شده بود و در نقشه جامع و تفصیلی آن نیازهای جمعیتی به لحاظ بافت اجتماعی و موقعیت کرسی داشتن، به ویژه کوفه، برای ماه نهاوند و ماه همدان و نیز برآورد ازدیاد جمعیت در آینده در نظر گرفته شده بود (پاشا، 10-11 1378).
مؤلفههای معماری شهرها
این مؤلفهها عبارتند از نمادها، نهادها، مقتضیات فرهنگ دینی و وضعیتهای خاص بوم شناختی.
در واقع، وجهه خاص اسلامی دادن به نمای عمومی یک شهر بستگی به تأمین انواع نیازهای مبنایی دارد که مردم آن براساس شاکله ویژه خود از نظر اخلاق و اعتقادات و منشهای فرهنگی و موقعیتهای خاص انسانی و تاریخی و هنری و... آنها را درخواست میکنند، نه نصب تابلوهای شعاری که ضمن بیانگر وجهه دینی بودن، قابلیت رفع و جابجایی و تبدیل دارند.
توضیح آن که این مؤلفهها امور ثابتی هستند که در هر دوره بنا به تقاضای عناصر فرهنگی و مدنیتی ممکن است تغییر شکل و چهره بدهند و تمیز بین مستقل و تقلیدی بودن آنها در آئینه عقلانیت میسر میشود.
الف. نمادها
نمادها، یا سمبلها عبارتند از یک سری نمودهای بیانی، تصویری و تجسمی که فعلاً بر معانی انتزاعی دلالت میکنند و مردم آنها را در زندگی روزمره خود، فراوان به کار میبرند؛نمادها اگرچه در زمان تأسیس و وضع اولیه خود به داعیه نیاز و ضرورت کارکردی ویژه و مناسب خود بنیان نهاده شدهاند، همچـون گلدسته که مرتفعترین مکان برای اعلان پیام و آگاهی دادن به مردمان بوده است و شخص میتوانسته با دور زدن در راهرو دایرهای آن، صدای خود را به همه سمت شهر برساند.
این گلدستهها که مأذنه نیز نام دارند اکنون تنها جنبه نمادین یافته و معنای مورد نیاز دیگری را القا میکنند، همچون تمثیل دو دست بر دعا در میان گنبدی که نمادی از سر میباشد (ر.ک: کاظمیان، 1387).
نمونه دیگری از آن، شاخصها هستند یعنی همان استوانههایی که در برخی از میادین پس از انقلاب نصب شده و روی آن ذوزنقه قائمی با زاویه حاد روبه بالا قرار دارد؛ این شاخصها نیز که برای تعیین زوال ظهر مورد استفاده بودهاند اکنون که دسترسی به امکانهای پیشرفته الکترونیک وجود دارد نقـش یک نماد را ایفا میکنند(همچون یادآوری نماز).
حلقهها و کوبههای روی درب منازل قدیمی نیز در روزگار گذشته دارای معانی مرتبط با فرهنگ دینی و ملی مردم بودهاند، چرا که روی دو لنگه درب، دو نوع کوبه وجود داشته که یکی همانند چکش و سندان صدای بم تولید میکرده و دیگری همچون حلقهای بر تخته آهنی آویزان، صدای زیر از خود تولید مینموده است؛ اولی را مردان به صدا درمیآوردهاند تا معلوم باشد که برای پاسخگویی باید مردی مراجعه کند و دومی را زنان، تا مسأله عفت عمومی حفظ شود.
ب. نهادها
نهادها عبارتند از اماکن عمومی عامالمنفعه ملی یا حکومتی همچـون قلعه مرکزی، مسجد جامع، مدارس، تکایا، محکمهها، دارالامارهها، میادین مخصوص کاروانها، کاروانسراها، رباطها، آب انبارها و....
در معماری شهر اسلامی قـدیم همه اینها به گونهای در نقشه قـرار میگرفتهاند که در مجموع، پاسخگوی نیازهای اساسی بوده و مکمل معنای یکدیگر باشند؛ از باب نمونه، مدارس در کنار مساجد یا در داخل آن قـرار میگرفتهاند؛ چنانکه در نقشه شهر کوفه ثبت شده است، دارالحکومه در کنار مسجد جامع و دارای ممری به داخل آن بوده است؛ میادین کاروانها نیز در جایی قرار میگرفتهاند که فاصلهای تا مسجد جامع و بازار نداشته باشند که این امر به منظور ایجاد تسهیلات رفاهی برای مسافران در نظر گرفته میشده است.
گفته میشود فلسفه ساخت حجره در اطرف صحنهای مطهر امام رضا(ع)، محل اسکان زایران بوده است تا با استفاده از آنها نیازشان به شهروندان رفع شود(چنان که موقوفاتی نیز برای رفاه زایران وجود دارد).
ج.مقتضیات فرهنگ دینی
این عنوان، کلیه بنیادها و اماکن عمومی را با عطفنظـر به کمک در رسوخ اعتقاد دینی شامل میشود (از این جهت که ضمن دارا بودن بار مدنیت مادی،حامل بار معنوی هستند)؛مثلاً در معماری یک منزل آن چه میتواند خوانش فرهنگی و دینی تلقی شود سبک مهندسی آن است؛ مثل آن که درب در میان شرفه (ایوان کوچک) قرار میگیرد که دو تخت گلی در دو طرف تعبیه شده است و بر روی دربها نیز دو کوبه متفاوت نصب شده، و پس از ورود ابتدا وارد صحن بیرونی میشویم که همچون میدان کوچکی است با تختهایی در اطراف و حوضی در وسط و دو یا چند درب از آن باز میشود که یکی یا دو تا از آنها به اندرونی باز میشود و برخی دیگر اطاقهایی برای پذیرایی مهمانان غریبه هستند.
این سبک همان چیزی است که روح غیرت دینی و حفظ ناموس آن را فراخوانی میکند؛ عکس سبک متداول امروزی که با بازشدن درب به روی تازه وارد، تمام محیط زندگی خانواده به نمایش گذاشته میشود.
د. وضعیتهای خاص بوم شناختی
این وضعیتها عبارتند از ترتیب یافتن محلات، برج و باروها، دژها، ایوانها، شانشینها و بادگیر منازل، مدور یا مخروطی یا مکعب بودن سقفها، نوع مصالحی که برای عمران از آنها استفاده میشود، نمودهای هنری و باریافتگی ذوقی صنعتگران ایرانی، که در نمای عمومی شهری نشان داده میشوند.
یکی از کارشناسان در اینباره اظهار میدارد «با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان الگوی معماری بناهای دینی با تبعیت از الگوی عام ساختمانسازی در این شبه جزیره، الگویی ارگانیک و غیر نمادین و صرفاً شامل فضایی وسیع برای استفاده عموم پیروان دین بود؛ اما انتقـال مرکز خلافت در دوره اموی به دمشق و صدور اسلام به سرزمینهای دیگر همچـون ایران، شام، مصر و آندلس و ترکیب آن با اندوختههای هنری و معماری و همچنین آیینها و اعتقـادات دینی این سرزمینها ترکیباتی بدیع و بسیار با ارزش ایجاد نمود»(حیدری، 1387).
با رویکرد به این معنا راز سبک معماری بناهای مذهبی نیز برملا میشود؛ رویکرد به طرح گنبد، تابع ضرورت دورهای است که مساحت وسیع شبستانهای مساجد، تکایا و حسینیهها به سبک سقفهای مسطح امکانپذیر نبوده و چارهای جز روی آوردن به طرح تیغه، لنگه و سبک چارسورکی برای تأسیس گنبدی رفیع بر بلندای آن نبوده است؛ بر این اساس چنان که یکی از کارشناسان معتقـد است، امروزه رواج این امر تابع یک امر فرهنگی سنتی است و هر فرمی غیر آن به علت منطبق نبودن با ذهنیات عامه مقبول نمیافتد (ر.ک: وفامهر، 136، 1392)
مقام معظم رهبری نیز با تأکید بر حفظ هویت اسلامی و تناسب معماری با ویژگیهای بوم شناختی فرمودهاند«خدمات متنوع در شهرها و روستاها از جمله ساختمانسازیها، احداث خیابانها، نامگذاریها و زیباسازیها باید ضمن همخوانی با پیشرفتهای روز، با معماری ایرانی، اعتقادات دینی، بافت اجتماعی و شرایط آب و هوایی هر منطقه نیز متناسب باشند.(سخنان رهبری،1390)؛ همچنین در ارتباط باحفظ نمادهای ملی و دینی، در اجتماع مردم قـم اظهارداشتند«ساخت و سازهایى که انجام میگیرد؛ حتماً در این معماریها باید ملاحظه کنند که معماری اسلامى باشد؛ نمادهاى انقلاب در این شهر، در معماریها مشاهده شود.(سخنان رهبری، 1389).
بخش دوم؛ چالش معماری مدرن با ارزشهای فرهنگ دینی
عنوان «پیشرفت مدنیت» برای انسان یک امر نسبی و تابع ارزشهای ویژگیهای است که هر گروه از انسانها از آن برخوردار هستند و به همین خاطر کشورهای متمدن، در کنار برنامههای کلان اقتصادی صنعتی و عمرانی خود پیوست فرهنگی دارند تا از هدم و آسیبرسانی به ارزشهای فرهنگی و دینی آنان جلوگیری به عمل آید.
در جمهوری اسلامی ایران نیز در قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه (1394ـ1390)، ماده 2 تصریح به این مطلب دارد که بعد از آن که طرحی مهم تشخیص داده شد لازم است پیوست فرهنگی داشته باشد، در این آئیننامه پیش بینی شده است که اگر بعد از شش ماه از ابلاغ مهم بودن طرح، و لزوم داشتن پیوست فرهنگی مطالعات آن آغاز نشد، برنامه و بودجـه از تخصیص منابع آن جلوگیری کند(بنیانیان، 1392).
این موضوع تأکیدی بر اهمیت پیوست فرهنگی است ؛ بدیهی است تضمین نتیجه در گرو نقد و بررسی مسائل مربوط به این حوزه توسط محققان بهویژه پژوهشگران فرهنگی میباشد.
1. رعایت نشدن حق همجواری
در مسائل حقوقی مربوط به حق همجواری در اسلام حقوقی به نام حق همسایه در نظـر گرفته شده است؛ میزان تأکید بر رعایت این حقوق نیز به اندازهای است که گاه ممکن است با حقوق خویشاوندی اشتباه شود.
از عمده حقوق همسایه، تزاحم نداشتن نسبت به یکدیگر از نظـر سلب آسایش، سلب نور، سلب هوای آزاد، سلب بهداشت روانی و سلب امنیت است.
اهمیت حقوق همسایگان در اسلام به قدری زیاد است که هر کدام از کتب روایی و حدیث از جمله رساله حقوق امام سجاد(ع) یک باب مفصل درباره حق همسایه و حرمت تضییع حقوق او آوردهاند.
امام رضا(ع) از پدران خود و رسول االله(ص) نقل میکند در اموال ما جز زکات حقی است؟ فرمود: آری نیکی به خویشـاوند آنگاه که او پشت کند و همچنین پیوند با همسایه مسـلمان؛ بـه مـن ایمـان نیاورده است آن که سیر بخوابد و همسـایهاش گرسـنه باشـد؛ سـپس فرمـود همواره جبرئیل درباره همسایه به من توصیه میکرد تا جایی که گمان بـردم شاید ارث هم ببرد(حر عاملی، 1409ق، 52/9).
در سیره پیامبر بزرگوار اسلام نیز میخوانیم که شخصی از انصار خانهای خریده بود که به قول خودش علاوه بر این که از خیر همسایهاش برخوردار نبود و از شرش نیز امنیت نداشت. پیامبراکرم(ص) به حضرت علی(ع)، سلمان، اباذر و مقداد دستور دادند که بروند در کوچهها با صدای بلند اعلام کنند که ایمان ندارد آن که همسایهاش از شر او امنیت نداشته باشد(حر عاملی،125/12 ،ق1409).
پیامبراکرم(ص) نیز آیه 36 سوره نساء را درباره همسایه قرائت فرمودند (محدث،424/8 ،ق1408 ،نوری) که رعایت این حقوق در نظام شهری کنونی با این تبعات کنار رفته است و در این رابطه به چند نکته اشاره میشود.
1-1. حفظ حریم همسایه در نصوص دینی
در رابطه با حق حفظ حریم عرضی، ناموسی و مالی همسایه روایاتی از رهبران دینی وارد شده است و در بعضی متجاوز به حریم همسایه را تا مرز مهدورالدم و بیدیه توصیف کردهاند.
نکته دیگر در این زمینه توجه به حریم دلالتی قاعده لاضرر است؛ در کشورهای اسلامی، احکام فقه به مثابه قوانینی کلی به شمار میرفتند که ساختار ابنیه شهری را منظم میکردند.
این احکام از مفاهیم اصیل اسلامی از قبیل حق مالکیت خصوصی و آزادی تصرف در آنها و... براساس معاملات مختلف اسلامی برگرفته شدهاند، ولی این آزادی مطلق نبوده و براساس قاعده «لاضرر» دارای حد و مرزی میشود که شکل ظـاهری بناهای شهرهای اسلامی را نیز تحت کنترل داشتند؛ گسترش شهر نیز تابعی از قـوانین «جلب منفعت و دفع ضرر» بوده است (عبدالستار، 1376-122-123؛ علیآبادی 1389).
براساس قاعده«لاضرر» تصرفات در ملک شخصی باید مبتنی بر اصول و ضوابطی باشد که سبب اضرار به دیگران نگردد، لذا این قاعده میتواند به عنوان مبنا و زیربنای ضوابط و مقـررات شهری قـرار گیرد(سیفیان، 73 ،1377؛ علیآبادی، 1389).
جدول ذیل موارد قانونی قاعده لاضرر در حریم بصری را بررسی میکند.
2-1. حد و مرز همسایگی
کلمات کلیدی
|
قاعده«لا ضرر»در قانون مدنی جهت حفظ حریم خانهها
|
ضرورت اذن رفع ضرر
|
ماده 130، کسی حق ندارد خانه خود را به فضای خانه همسایه بدون اذن او خروجی بدهد و اگر بدون اذن او خروجی بدهد ملزم به رفع آن خواهد بود.
|
ممنوعیت ضرر متعارف و عرف رفع حاجت و ضرر
|
ماده132، کسی نمیتواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد.
|
در و پنجره روزنه و شبکه همسایه
|
ماده 133، کسی نمیتواند از دیوار خانه خود به خانه همسایه در باز کند، اگر چه دیوار ملک مختصی (مخصوص شده) او باشد لیکن میتواند از دیوار مختص خود روزنه یا شبکه باز کند و همسایه حق منع او را ندارد، ولی همسایه هم میتواند جلوی روزنه و شبکه دیوار بکشد یا پرده بیاویزد که مانع رؤیت شود (ولیپور، 45، 1387).
|
وقتی سخن از همسایه و حق همسایه به میان میآید طبعاً این سؤال هم پیش میآید که حد و مرز همسایه تا کجاست؛ براساس تعالیم اسلامی حریم همسایگی از هر سوی تا چهل خانه در بیان رهبران دینی اسلام تعیین شده است؛ آنچه در برد احادیث استفاده میشود، مرز همسایگی در جامعه اسلامی، همگی قلمرو یک محله را شامل میشود.
2. مراعات نشدن روابط عاطفی
در نظام شهر قـدیم اهالی یک محله و حداقل ساکنین یک کوچه با یکدیگر روابط نزدیک شبهخویشاوندی داشتند و در مسائل و مصائب روزگار به یاری هم میشتافتند؛ عکس نظام شهری جدید که حتی ساکنان یک محتمع مسکونی و حتی طبقات یک آپارتمان به ندرت یکدیگر را میشناسند. با این وجود میبینیم که فلسفه شهری شدن در شهرهای مدرن از بین رفته است.
تصویر درست انسان شهری امروز همان تعبیر امیرالمؤمنان علی(ع) است که فرمودند«أیتها الناس المجتمعۀ ابدانهم المختلفۀ اهوائهم...»(امام علی، 1395ق، 72) که تنها سازماندهی سیاسی و کشوری به آنان رابطه ارگانیک میدهد.
3. خانههای بیحجاب
یکی از مواردی که درخور نقد جدی است، برآورده ساختن نیاز به مسکن برای جمعیت متراکم و انبوه است که به شهرهای بزرگ روی آوردهاند و تولید نیاز مضاعف نمودهاند، که برای حل آن به تقلید غربیان به تولید انبوهسازی و آپارتمان و برج و امثال آن روی آوردهایم.
شهر اسلامی قدیم منعکس کننده قواعد شریعت (قوانین اسلامی) به صورت روابط فیزیکی و اجتماعی بین حوزههای عمومی، خصوصی و بین همسایگان و گروههای اجتماعی بوده است؛ با این وجود، اصل محرمیت به صورت یک قانون در میان اهالی حکم مینمود که ارتفاع دیوارها را بالاتر از ارتفاع فرد سوار بر شتر بنا کنند؛ این مورد به علاوه قـوانین حقـوق مالکیت، فاکتورهای تعیین کننده فرم شهر اسلامی هستند. (ر.ک: پور یزدان پرست،1389).
اگر درست دقت کنیم درمییابیم که سبک منازل ویلایی یا همان بر کرسی قدیم، که اطراف آن را یک چاردیواری محصور کرده باشد، این دیوار در حکم حجاب است، یعنی این گونه خانهها حجاب دارند؛ اینگونه بناها متناسب با فرهنگی است که در آن حجـاب موقعیت دارد و رکن مهمی از اخلاق را در زندگی تشکیل میدهد؛ در همین رابطه به منازل چند اشکوبه یا آپارتمانی و یا آن چه در اصطلاح مهندسی به آن تراکم متوسط و بالا میگویند مینگریم، میبینیم درست به عکس، این گونه خانهها امنیت دیدزنی از بیرون ندارند و از پنجره مقابل یا حتی از داخل خیابان تمامی داخل خانه دیده میشود و اگر زنی از داخل خانه به روی بالکن یا تراس که در حکم صحن حیاط است بیاید در معرض دید تماشاچیان است و هچ ایمنی از نظردوزی اشخاص و یا عابرین ندارد. بنابراین چنین خانهای بیحجاب است.
از این رو، باپذیرش این ضرورت از سویی، و این مصیبت فرهنگی از سوی دیگر، و نیز اخلاق دینی شهروندانی که به ناچار، تن به چنین زندگی باید بدهند و در مسکن بیحجاب به سر برند چه طرحی میتوان ریخت که جلوی آفات بیحجابی آن گرفته شود؟
نتیجه براساس تحقیق انجام شده (آصفی و ایمانی، 1391)«بهرهگیری از فناوریهای نو در ترکیب با عناصر و فرمهای بومی و سنتی به صورت فرمال یا عملکردی و همچنین استفاده از آنها در جهت حل مسائل اقلیمی منطقه، از الگوهای اساسی در به کارگیری فناوریهای نو در معماری معاصر ایران محسوب میشوند؛ از طرفی بهرهگیری از فناوریهای نو در حفظ ارزشهای خاص فرهنگی، اجتماعی منطقه و اصول معماری سنتی درکنار قواعد، شرایط و ضوابط جدید، به دلیل توجـه به الگوی رفتاری مخاطبان، از الگوهای مطلوب جهت استفاده از تکنولوژی روز در فضاهای زندگی معاصر به شمار میآید؛ بهرهگیری از فناوریهای نو و مصالح جدید در ساخت آرایهها و تزیینات و استفاده از رنگ و مصالح بومی و سنتی به صورت سمبلیک، هماهنگ یا در تقابل با مصالح مدرن نیز از بهترین الگوهایی است که میتواند با به کارگیری روشهای نوین ساخت و مصالح جدید به سرعت و افزایش روزافزون نیازهای دنیای معاصر پاسخ گوید».
ارائه چند راهکار چاره جویانه
1. در ارتباط با مسکن و زندگی
در توصیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به شوراهای اسلامی روی این نکات تأکید شده است «شوراهاى شهرى در فعالیتهاى خود به مختصات «شهر اسلامى» توجه کرده و خدمات شهرى را در جهت تأمین این مقصود به کار گیرند و به خصوص به معمارى و شهرسازى متناسب با حیات طیبه اسلامى به طور کامل توجـه کنند؛در فهرست خدماتی که شوراها به آن میپردازند باید حفظ هویت و اصالت شهرها و روستاها و پایبندی به معماری اسلامی و ایرانی و رعایت زیبایی و استحکام بناها و ترویج فرهنگ نظم و قـانون و گسترش نمادهای دین و اخلاق و... مد نظر قرار گیرد».(سخنان رهبری، 8/2/1386)
2. در ارتباط با بناهای ملی ـ مذهبی
در این ارتباط نیز میتوان از پتانسیل اندیشه نیروهای جـوان در خلق آثـارشگرفی بهره جست؛ از نمونه طرح وطنی «مجموعه همایشهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران» (سالن اجلاس سران) که در تاریخ دی ماه 1376 به مناسبت کنفرانس سران کشورهای اسلامی در دامنه زیبای حاشیه رشته کوه البرز افتتاح گردید؛ این سالن به سیستمهای گوناگون کنفرانس مجهز گردیده، جهت برگزاری برنامههای داخلی و بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد و از نمونههای دیگر، طرح برج میلاد تهران است.
از نمونههای دیگر طرز معماری بدیع و منطبق با شرایط پیشرفت تکنولوژی به دو اثر در غرب توجه میکنیم؛ یکی بنای مجلس جدید آلمان (گنبد رایشتاگ) و دیگری هرم ورودی موزه لوور در پاریس، که ضمن خلق ظاهری تکنولوژیک، از مفاهیم ساختاری فضایی و مصالح جدیدی بهره جسته است.
در مجلس جدید آلمان، گنبد اجرا شده با فناوری نو، به صورت شیشهای و شفاف، نمایانگر شفافیت فرایندهای پارلمانی و پیوند کشور کهن و تاریخی با عصر مدرن است.
بنای ورودی موزه لوور نیز یک هرم شیشهای است که به نوعی به سمبل این موزه تبدیل شده است؛این پروژه در عین پویایی و تنوع، نمونهای بارز در همسازی با بنای کلاسیک مجاور خود است.
استفاده از فناوری ساخت و مصالح نوین در ایجاد شفافیت فضایی متناسب با مکان و کاربرد بنا و همچنین بهرهگیری از نور و ویژگیهای آن میتواند زمینهای قوی جهت تأکید بر بنای تاریخی در کنار بنای معاصر به وجـود آورد و همچنین میتواند در تقویت ویژگیهای محیطی و شهری به صورت مطلوب عمل کند (ر.ک: آصفی و ایمانی، 1391).
نتیجهگیری
مسکن از ضروریترین نیازهای زندگی است و آنگاه که زندگی به صورت جمعی در قالب شهر اداره میشود، انتظاراتی نسبت به همدیگر پیدا میکنند که پارهای از آنها انتظارات اخلاقی و پارهای دیگر تحت عنوان حقـوق هستند.
دین اسلام به عنوان منشور الهی زندگی به انتظارات اخلاقی و حقوقی نظر داشته و آنها را محترم شمرده است؛ اقتضای خرد این است که در بهرهگیری از تجـارب ارزنده و آماده دیگران و یا تبعیت از سنت دیرینه گذشتگانمان، همواره اصول سازه و کلیت سبک و طرح مد نظر باشد؛ نه جزئیات و فروع تکمیلی و تزئینی، زیرا این قسمت از طرح، همانا روش و شیوه انجام و اجرا هستند که معمولاً همخوان شرایط انسانی و آب و هوایی میباشند.
در تأکید بر هویت ملی و دینی التفات به این نکته ضروری است که سبک فرهنگ و زندگی، بهرهگیری از شیوه پسندیدهای است که فراخوان ارزشهای دینی و ملی ما باشد و هنر معماری شهری بارزترین تابلوی معرف هویت فعلی، و نمودی از تقویم فرهنگ و زمانه ما میباشد.
(نویسندگان: هادی پژوهنده، مهندس عمران و علی پژوهنده، دکتری روانشناسی عمومی)
(عنوان مقاله: نقدی بر هندسه شهری از دید اخلاق و حقوق اسلامی)
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. امام علی(ع)(1395 ق)، نهج البلاغه، به تصحیح صبحی صالح، افست ایـران،
قم، انتشارات الهجره.
3. آصفی، مازیار و ایمانی، الناز (1391)، «چالشهای فناوریهای نوین در معماری و تعامل آن با ارزشهای معماری اسلامی ایران»، باغ نظـر، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مرکز پژوهشی هنر معماری و شهرسازی نظـر،شماره 21 ، سال نهم، تابستان.
4. برقى، احمد بن محمد بن خالد (1371ق)، المحاسن، قم، دارالکتب الإسلامیه.
5. بنیانیان، حسن (1392)، «امر به معروف و نه از منکر ماهـت پیوست فرهنگی»، نشریه رصد24 (ویژهنامه تحلیلی دفتر پژوهش مؤسسهفرهنگی هنری خراسان).
6. پاشا، ابراهم (1378)، نهضت کوفه از دیدگاه روان شناسی اجتماعی، تهران، نشر آتیه.
7. خامنهای، آیت االله سید علی، رهبر معظم انقلاب اسلامی، پایگاه اینترنتی دفتر حفظ آثار معظم له http://farsi.khamenei.ir.
8. علیآبادی، بیژن (1392)، «کنکاشی در معماری از واقعیت تا روایت»، سایت انجمن مفاخر معماری ایران، اخبار و مقالات: مقالات معماری و شهرسازیhttp://ammi.ir
9. علی آبادی، محمد و هاشمی، مجید طغرالجـردی (1389)، «ضرورت رویکردی نو در تدوین قوانین و مقررات معماری اسلامی»، نشریه علمی، پژوهشی انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران، شماره اول.
10. جلالوند، امین (1391)، سایت تبیان زنجان،
http://www.tebyan-zn.ir/news-
article/society/citizenshiprights/2012/12/31/89635.html
11. حرانى، حسن بن شعبه (1404ق)، تحف العقول، قـم، انتشارات جامعه مدرسین.
12. حیدری، محمد مهدی (1387)، «جستاری در باب منار»، فصلنامه هنرهای زیبا، شماره 34 تابستان.
13. شیخ صدوق، محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، 4 جلد، قم، انتشارات جامعه مدرسین.
14. ابن ابى جمهور احسائى (1405ق)، عوالی اللآلی، 4 جلد، قـم، انتشارات سیدالشهداء7.
15. کلینی، محمد بن یعقـوب (1365)، الکافی، 8 جلد، تهران، دارالکتب الإسلامیه.
16. حر عاملى، محمد بن حسن بن على بن محمد بن حسین (1409ق)، وسائل الشیعه الی تحصیل الشریعه، 29 جلد، قم، مؤسسه آلالبیت.
17. محدث نورى، میرزا حسین (1408ق)، مستدرکالوسائل، 18 جلد، قـم، مؤسسه آل البیت.
18. عبدالستار، عثمان، محمد (1376)، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی، تهران، انتشارات امیرکبیر.
19. سیفیان، محمد کاظم، (1377)،«قاعده لاضرر و رعایت آن در اصول معماری و شهرسازی اسلامی»، فصلنامه هنرهای زیبا، شماره 73ـ77/3.
20. کاظمیان، سید تقی (1387)، «فلسفه وجودی گنبد و گلدسته در مساجد»، سایت خبرگزاری بینالمللی قرآن.
http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=237457 .
21. کاتوزیان، ناصر (1386)، «دوره مقدماتی حقوق مدنی: اموال و مالکیت»، تهران، نشر میزان.
22. مرتضی، هشام، (1387)، اصول سنتی ساختوساز در اسلام، ترجمه ابوالفضل مشکینی و کیومرث حبیبی، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقـاتی وزارت مسکن و شهرسازی.
23. وفامهر، محسن (1392)، سیری در اندیشههای تکنولوژی معماری، مشهد، دانشگاه امام رضا7.
24. ولی پور، ابراهیم، (1387)، قانون مدنی، تهران، نشر مهکامه.
25. پوریزدان پرست (1389)، «شهر و شهرسازی اسلامی»، سایت برنامه ریزی شهری.
منبع: فصلنامه پژوهشهای اجتماعی اسلامی، سال نوزدهم، شماره دوم (پیاپی 97)، تابستان 1392