به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ حقوق محیط زیست در اسلام یکی از مباحث دامنه دار تلقی می شود که اهتمام به آن هم در سیره معصومین و هم سیره علمای اسلامی قابل مشاهده است.
ج-جایگاه حیوانات در آیات
به نظر میرسد که انسان در سرتاسر جهان از مسئولیتهای خویش در قبال حیوانات شانه خالی میکند. دلیل واقعی این بیتوجهی، خودخواهی اوست، برای آنکه هر موجودی براساس حقی که دارد لازم است از سهم خویش بهرهمند شود، انسان باید قدری فداکاری کند. تنآسایی کوتهنظرانه انسان حتی اجازه نمیدهد این حقیقت ساده را درک کند که رفاه او آمیخته با رفاه تمامی مخلوقات دیگر کره زمین است.
یکی از دلایل اصلی این که چرا انسانها به طور فزایندهای به حقوق حیوانات دست درازی میکنند، افزایش نیازهای آنهاست. باید توجه داشت که در قرن حاضر نسبت به قرون قبلی افراد بیشتری وجود دارند که نیاز به غذا دارند، ولی باید به این مشکل با دیدی نو و معنوی همچون دید مؤمنان نگریست. خداوند عهد نموده است تا روزی هر موجودی را که میآفریند فراهم نماید. آیه زیر این موضوع را تأیید میکند:
«قل من یرزقکم من السما و الأرض»(یونس، 13)
یعنی: بگو کیست که از آسمان و زمین شما را روزی میدهد.
در تلاش فعلی برای کسب غذا، این حیوانات هستند که بهای ندانمکاریهای انسانها را پرداخت کردهاند. انسانها تا حد انقراض نسل حیوانات را کشتهاند. به جای کشتار حیوانات به روش مرسوم سابق، فنآوری جدید ابزارهایی را برای کشتن صدها حیوان در یک لحظه در اختیار انسانها گذارده است.
انسانها عموماً حیوانات را خوار شمردهاند، بیشتر به این دلیل که حیوانات را بیزبان تصور میکنند، رفتار با حیوانات به گونهای است که گویا آنها هیچ احساسی ندارند و اغلب با دیدی پست به آنها نگاه میشود و با آنها بدرفتاری میشود. قرآن کریم و احادیث یادآور میشوند که حیوانات نیز مانند انسانها جوامعی دارند؛ و خداوند همان گونه که انسان را دوست میدارد حیواناتش را نیز دوست دارد؛ خداوند به همن روش که انسانها را آفریده است، حیوانات را نیز آفریده و انسانها همانقدر نشانه قدرت آفریدگی خداوندند که حیوانات.
«و ما من دابة فی الأرض و لا طائر یطیر بجناحیه إلاّ أمم امثالکم« (الانعام، 83)
یعنی: و هیچ جنبندهای در زمین نیست و نه هیچ پرندهای که با بال خود پرواز کند مگر آنکه آنها گروههایی مانند شما هستند
یا :
«ألم یروا الی الطیر فوقهم صافّات و یقبضن ما یمسکهنّ الاّ الرحمن إنّه بکل شئ بصیر« (الملک، 91)
یعنی:آیا در بالای سرشان به پرندگان ننگریستهاند که گاه بال میگسترند و گاه بال میزنند جز خدای رحمان آنها را نگاه نمیدارد او به هر چیزی بیناست.
در آیه زیر، قرآن انسان را از جهت فیزیکی در سطحی برابر با سایر گونهها قرار میدهد و او را موجودی دو پا خطاب میکند:
«و اللّه خلق کل دابة من ما فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع« (النور، 54)
یعنی: و خداست که هر جنبندهای را از آبی آفرید پس پارهای از آنها بر روی شکم راه میروند و پارهای از آنها بر روی دو پا و بعضی از آنها بر روی چهار پا راه میروند.
د-وجوب مراعات حقوق حیوانات
و اما در فقه اسلامی درباره حقوق حیوانات مطالب ارزندهای وجود دارد. فقه اسلامی در اینباره روشهایی ارایه میدهد و مردم را به شیوهای از زندگی فرامیخواند که سلامت، سعادت و نشاط حیوانات مرتبط با زندگی انسانها نیز تأمین شود عالمان وارسته نیز، پیوسته بر پیروی از سیره اهل بیت-علیهم السلام-درباره حقوق حیوانات تأکید داشتهاند و خود براساس آن عمل میکردهاند.
درباره محقق اردبیلی نقل کردهاند که او هرگز مرکبش را تازیانه نمیزد، نصف راه را سواره و نصف دیگر را پیاده میرفت و هر وقت حیوان میل به چرا پیدا میکرد؛ جلوی او را نمیگرفت.
در کتاب وسائل الشیعه سکونی از امام صادق-علیه السلام-در اینباره چنین روایت کرده است: چهار پا بر صاحب خود شش حق دارد: بیش از طاقت حیوان از او کار نکشد، پشت حیوان را محلی که بر آن بنشیند و با دیگران سخن بگوید، قرار ندهد(بیجهت بر حیوان سوار نشود). هرگاه پیاده میشود به فکر تهیه علوفه و خوراک حیوان باشد. او را دشنام ندهد. به صورت حیوان نزند؛ زیرا او تسبیح خدای را میگوید. هرگاه به آب رسیدند آب را بر او عرضه کند
از حضرت رسول-صلی اللّه علیه و آله و سلم-نقل شده است که فرموده: در شبی(شب معراج) مرا بر جهنم سیر دادند تا از چگونگی آن آگاه شوم: زنی را دیدم که شکنجه میشود، از علت عذاب شدن وی پرسیدم، در پاسخ گفتند: او گربهای را بست و به او آب و غذا نداد و رهایش نکرد و این عمل به مردن گربه انجامید و به همین دلیل است که عذاب میشود.
در همان شب معراج در بهشت زن بدکارهای را دیدم، از علت داخل شدن وی به بهشت پرسیدم، در پاسخ به من گفتند: او بر سگی گذشت که در چاهی افتاده بود و از شدت تشنگی لهله میزد، پس لباس خود را به چاه انداخت و آب آن را در دهان سگ فشرده(و این عمل را آنقدر تکرار کرد)که سگ سیراب شد و خداوند به همین دلیل او را بخشید.
د-وجوب تأمین همه نیازهای حیوان
صاحب جواهر در کتاب خود چنین نوشته است: «باید توجه داشت که نفقه حیوانات اندازه معینی ندارد و آنچه واجب است برآوردن نیازهای خوردنی و نوشیدنی و تهیه محل سکونت مناسب برای حیوان است که با توجه به زمان و مکان و نوع حیوان فرق میکند. اگر مالک حیوان نتواند یکی از امور یاد شده را انجام دهد حاکم به نیابت از او آنچه را مصلحت بداند انجام میدهد.
اگر حیوان بچه شیری داشته باشد، باید مالک اجازه دهد به مقدار کافی از شیر مادرش بنوشد؛ زیرا نوشیدن شیر به مقدار کافی از نفقه حیوان به شمار میآید.
اگر دوشیدن شیر برای خود حیوان به دلیل کمبود علف و یا هر دلیل دیگر زیانآور باشد دوشیدن او جایز نیست. اما اگر دوشیدن شیر برای حیوان بچهاش ضرری نداشته باشد بهره نگرفتن از شیر او مکروه است و یا جایز نیست؛ زیرا به ضایع کردن مال میانجامد. لیکن مالک باید مراقب باشد تا آخرین قطرات شیر را از پستان حیوان بیرون نکشد؛ زیرا سبب آزار او میشود.
مستحب است دوشنده شیر ناخنهای خود را کوتاه کند تا حیوان اذیت نشود. جایز نیست حیوان باربر را به گونهای بار کند و از آن بهره برد که طاقت آن را ندارد. و به همین دلیل است که در روایات نهی شده است از سوار شدن سه نفر بر یک حیوان، و سزاوار است که برای زنبور عسل مقداری از عسل را در کندو نگه دارد».
و-اصول فقهی بهداشتی و زیستمحیطی
بخش مهمی از احکام فقهی اسلام، در واقع احکام بهداشتی-محیطی است. احکام آبها، احکام زمین، احکام مربوط به مسایل کشاورزی(مزارعه و مساقات) و بالاخره حفاظت از محیط زیست و اهمیت بهداشت، تا آنجا مورد توجه قرار گرفته است، که حتی برای دفن اجساد مردگان، احکام ویژهای وضع شده است. مثلا مطابق دستورهای اسلام، گورستان مردگان را در خارج از شهر میسازند. بدن میت سه مرتبه غسل داده میشود. آب غسل باید در گودالی ریخته شود که محل رفتوآمد عمومی نباشد. قبر باید عمیق بوده و محکم پوشانده شود تا میکروب به بیرون سرایت نکند و مسایل و احکام دیگری که همه گویای تأکید اسلام بر حفظ محیط زیست از آلودگیهاست.
احکام فراوانی درباره آبها و آلودگی آنها داریم حتی در اسلام آلودگی بیش از حد با حکم نجس تبیین شده است و جامعه را چنین هشدار داده است که از آلوده کردن آب تا مرز نجاست، پرهیز کنند. از کمترین آلودگی آبها، مانند انداختن مردار در آب، و ادرار کردن در آب به شدت منع شده است. اصولا هر کالا و مادهای که به گونهای مورد استفاده عموم است، باید چنان رعایت و حفظ شود که از تباهی و نابودی در امان باشد.
فتاوای فقیهان درباره حیوانات نیز فراوان است و فقها آن را در مباحث زیر بررسی کردهاند:
در کتاب طهارت در بیان حکم این مسأله که آیا تیمم بر برآمدگی زین اسب جایز است یا نه، و نیز در مسأله حیوانهای پاک و نجس، نیمخورده حیوانات، و در باب نماز در مسأله سجود بر برآمدگی زین اسب، و در باب زکات در مسأله اموالی که زکات بر آنها واجب است، و در باب جهاد درباره تفاوت حق سواره و پیاده از غنیمتهای جنگی و در باب حج در بررسی احکام احرام و احکام مخصوص به چهارپایان(که در روزگار گذشته به عنوان وسیله نقلیه از آنها بهره میبردهاند)، و در باب شکار و ذبح شرعی حیوانات حلال گوشت، و در باب خوردنیها و نوشیدنیها (اطعمه و اشربه)، و در باب معاشرت، و در باب تجارت درباره این مسأله که با چه کالاهایی میتوان تجارت کرد و با چه کالاهایی نمیتوان، و در باب حدود، آنجا که از چند و چون حد متجاوزان به حیوانات سخن میگویند، و در باب دیات که مقدار دیه برخی از حیوانات را معین کردهاند؛ به همان سان که مسایل مرتبط به حیوانات در کتابهای تاریخ، تفسیر و کتابهایی که معجزات معصومان را نقل کردهاند، بررسی شده است.
بر پایه روایات، اهل شرع این حکم را بدیهی میدانند که جایز نیست انسان حیوانی را به گونهای رها سازد که از تشنگی یا گرسنگی و یا از هرگونه فشار و آزار و اذیتی تلف شود. بلکه باید به اندازه کافی آب و غذا در اختیار او قرار دهد و از گرما و سرمای کشنده حفظش کند. به همان صورت که نباید او را در معرض آزار و اذیت حیوانات دیگر قرار دهد و در این حکم میان انواع حیوانات تفاوتی نیست.
این بخش اگر جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. مسایل بسیار زیادی در ارتباط با محیط زیست را دربر میگیرد، اما به جهت مراعات گنجایش این نوشتار، به همین اندازه بسنده میشود.
ز-انفال
یکی از مسائل فقهی مهم دیگر که در ارتباط با بخشی از محیط زیست است، انفال میباشد بر طبق مبنای امام خمینی هر مالی که مالک خاصی نداشته باشد، از انفال است و از آن ولی امر، و او باید آن را در مصالح مسلمانان هزینه کند و عهدهدار حفاظت از آن باشد.
نظریه امام خمینی درباره انفال چنین است: «از مجموع روایات انفال چنین به دست میآید که اموال امام را میتوان در یک عنوان کلی جای داده و آن را بر مصداقهای گوناگونی تطبیق داد؛چه مالک در همه آنها یکی است و آن عبارت است از اینکه همه اموال بدون مالک-خواه زمین باشد و خواه غیر زمین-در اختیار والی و رهبری جامعه اسلامی قرار دارد و او باید آنها را در مصلحت مسلمانان به مصرف رساند و این روش میان دولتهای دیگر نیز رواج دارد. از این روی، معدنها، جنگلها، زمینهای آباد و غیر آباد هرگاه مالک خصوصی نداشته باشد، ارث بی وارث، فضا، دریا و خشکی از آن دولت هاست. به عبارت دیگر، این اموال، اموال ملی است و تصرف در اموال ملی به دولتها واگذاشته شده تا در مصالح ملتهایشان آنها را به مصرف رسانند و اسلام در اینباره روش جدیدی که با روش رایج میان دولتها مغایر باشد، ابداع نکرده است، بلکه سیره عقلا را در اینباره امضا کرده است ».
نتایج مقاله
خداوند متعال انسان را آفرید و به او شرافت و کرامت بخشید و برای ادامه حیاتش نعمتهای فراوانی را در دل طبیعت به ودیعه نهاد. و از این مواهب طبیعی به عنوان خیر، فضل، رحمت و رزق یاد نموده و مؤمنان را به بهرهوری و مصرف درست آنها تشویق کرد. عطایای الهی و ثروتهای خداداد به صورت منابع طبیعی در عرصه محیط زیست وجود دارد که انسان در ایجاد آنها دخالتی نداشته است. اما در مصرف آنها ممکن است از منابع طبیعی سریعتر از زمان لازم برای بازسازی آنها بهرهبرداری شود و یا در نتیجه بهرهبرداری اثرات جنبی استفاده باعث به خطر انداختن محیط زیست و زندگی شوند.
از این روی، برای ارائه راهکارهای عملی برای نجات از بحران کنونی محیط زیست لازم است به اصول اخلاقی مندرج در متون دینی توجه داشته باشیم که ریشه در فطرت آدمی و ماورای طبیعت دارد.
چگونگی تعهد انسان به اخلاق و ارتباط او با طبیعت با این نگرش است که مالک و خالق یگانه طبیعت و مخلوقات، خداست و چون انسان مترقیترین مخلوق اوست، خدا او را خلیفه خود بر روی زمین قرار داد. خلیفه و نماینده بودن انسان به طور طبیعی اقتضا میکند که تصرف او در زمین همانند تصرف امانتدار در امانت باشد. زمین از آن خدا و مردم همه بندگان او هستند. بنابراین، برای هیچکس مالکیت دایمی قرار داده نشده است. معنای این سخن آن است که هیچکس حق ندارد حتی در اموال و املاک خود، هرگونه که بخواهد تصرف کند. لازم است در خصوص جایگاه آدمی در عالم کون، یک قید از تعالیم قرآنی بر مفهوم «خلیفه اللهی» افزوده شود تا بتوان تصور کاملی از نظر اسلام در خصوص انسان به دست آورد، و آن عبد بودن انسان است. صفتی که انسان را قادر میسازد تا به کمال انسانیت خود نایل آید و از آن جهت بتواند خلیفه ذات باری گردد.
مسأله خلافت انسان در زمین نیز از نظر زمانی موقت است و انسان تا زمانی که زنده است، حق بهرهبرداری از زمین و مواهب آن را دارد. طبیعت و محیط-در همه ابعاد خود -ملک خاص هیچ یکی از نسلهای بشری نیست، تا هر طور که خواست در آن تصرف کند. هیچ نسلی از بشر نیز نمیتواند چنین حقی برای خود ادعا نماید، بلکه محیط و طبیعت، میراث همه بشر و پشتوانه و اعتبار دایمی همه انسانهاست که از نسلی به نسل دیگر به ارث میرسد.
این همان مسأله مهمی است که باید در تربیت انسانها مورد توجه قرار گیرد تا هیچ نسلی، اجازه نیابد به نفع خود از طبیعت، استفادههایی بیجا کرده و آن را فرسوده و ضایع و آلوده کند؛ زیرا چنین رفتاری به طور دقیق مغایر آن چیزی است که خداوند از ما خواسته است. بنابراین، لازمه خدمت و امانتداری ما این است که ما از طبیعت محافظت کنیم، نه آنکه به ویرانی و فرسایش آن مشغول شویم. همچنآنکه ما این محیط را پاک و سالم از نسلهای پیش تحویل گرفتهایم، باید محیط پاک و سالم که قدرت باروری و بازدهی همیشگی داشته باشد، به نسل بعد از خود بسپاریم.
در حقوق اسلامی نیز، اصول و قواعدی کلی وجود دارد که مطابق آن هیچکس حق ضرر زدن به دیگران را ندارد و حاکم اسلامی از هرگونه عملکردی که مستقیم یا غیر مستقیم، موجب ضرر به سایرین شود، جلوگیری میکند.
این قواعد کلی در فقه و حقوق اسلامی، عبارتاند از قاعده «تقدیم اهم بر مهم» قاعده «مصلحت عمومی» قاعده «لزوم حفظ نظام جامعه» قاعده «لا ضرر» قاعده «عدالت» و «اختیارات حاکم اسلامی» همچنین مفتوح بودن باب اجتهاد نیز، این امکان را به فقه و فقیهان میدهد تا در هر زمانی، متناسب با موضوعهای جدید، حکم شرعی را استنباط کنند و در همین رابطه، آلوده کردن محیط زیست نیز چنانچه موجب بیماری افراد شود یا نظم و مصلحت عمومی را بر هم زند و یا به هر نحوی بر آنها ضرر وارد سازد، مطابق این قواعد و اصول حرام است و حکومت اسلامی که عهدهدار جلوگیری از رواج و اشاعه بیماریها و تأمین سلامت جامعه است، رفتار و اعمال افراد را به نحوی تحت ضبط درمیآورد که کسی اجازه نیابد کیفیت محیط را به تباهی بکشد. 102/120/د