vasael.ir

کد خبر: ۲۸۵۷
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۹ - 09 August 2016
گزارشی از یک مقاله/بخش دوم

امنیت اسلامی بر محور جامعه ایمانی شکل می گیرد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - گفتمان اسلامی امنیت باید بر محور ویژگی‌های جامعه ایمانی و فقه حکومتی اسلام تبیین شود. تاکید بر جامعه ایمانی از این روی است که نظام اسلام مبتنی بر پایبندی به شرع در میان مسلمانان شکل می گیرد و اجرایی شدن این نظام ارتباط مستقیمی با پایبندی‌های اجتماعی به دین اسلام دارد.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ اسلام بیانگر گفتمان تازه‌ای در حوزه امنیت ارزیابی می‌شود که در مقابل گفتمان جاهلی قرار دارد و توحید به مثابه محور اصلی امنیت مطرح است. بر این اساس در برابرِ تلقی جاهلی از امنیت که قائل به بنای امنیت و فهم آن مبتنی بر تکثرگرایی و شرک، عینیت‌باوری، تداول، منفعت‌طلبی، حمیّت و جهل است؛ اسلام نظریه جدیدی را تأسیس می‌کند که در آن امنیت بر بنیاد توحید، ولایت، سعادت، تعهد و هدایت قرار دارد.

رکن پنجم: حمیّت

إِذْ جعَلَ الَّذین کَفرُوا فی قُلُوبِهِمُ الْحمِیَّه حمِیَّه الْجاهِلِیَّه فَأَنْزَلَ‌ اللّهُ‌ سکینَتَهُ على‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَه التَّقْوى‏ وَ کانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ کانَ اللّهُ بِکل شیْ‏ءٍ علیمًا (فتح: 26).

[به یاد آورید] زمانی را که‌ کافران‌ در دل‌ها حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیت داشتند؛ و [در مقابل] خداوند سکینه خود را بر پیامبرش و مؤمنان نازل فرمود و آن‌ها را به [حقیقت] تقوا ملزم ساخت و آنان از هر‌ کس‌ شایسته‌تر و اهل آن بودند؛ و خدا به همه چیز داناست.

در این ‌آیه شریفه خداوند متعال یکی از ویژگی‌های برجسته گفتمان جاهلی را معرفی کرده که از آن به «حمیت جاهلی‌» تعبیر‌ می‌شود‌. اکثر پژوهشگران حوزه تاریخ اسلام‌ بر‌ این‌ نکته تأکید دارند که قوام جامعه جاهلی بر تعصب‌هایی بوده که جای بینش، استدلال و تفکر را می‌گرفته است.

تعصب با ترسیم‌ مرز‌ «خودی‌،  دیگری» در واقع بنیاد هویت اجتماعی را متحول‌ ساخته‌ و شاهد آن هستیم که منافع و تعارض‌ها در جامعه جاهلی با خطِّ ترسیمی از سوی «تعصب‌ها» همسو بوده است. به‌ تعبیر‌ شریعتی‌، این انحراف جامعه‌شناختی جامعه جاهلی را به شدّت آسیب‌پذیر و ناامن‌ ساخته بود. «خطراوی» با توجه به همین ویژگی است که از مقابله متعصبانه اهل مکه‌ با‌ رسالت‌ نبوی( سخن گفته و معتقد است: ایستادگی آنان در برابر پیامبر( از‌ آنجا‌ بود که وی را خارج از «ملت آبا و اجدادشان» می‌دیدند و لذا احساس «خودبیگانگی» در موردشان صادق‌ بود‌.

«حمیّت» اگرچه وصف بارز جامعه جاهلی به شمار می‌رفت‌  چنان‌که‌ خداوند‌ متعال در قالب استدلال مشرکان به حجّیت «ملت پدرانشان» چندین بار بدان توجه داده‌ است‌، نباید  و نمی‌توان  آن را به مقطع تاریخی مزبور منحصر دانست. برای‌ مثال‌ می‌توان به ظهور فرهنگ جاهلی در دوره‌های بعدی، در قالب حجاز سفیانی، حجاز‌ مروانی‌، اشاره‌ کرد که نتیجه‌ای جز افزایش ضریب تعارض‌ها و توسعه ناامنی درون جامعه اسلامی در پی‌ نداشته‌اند‌.

در همین باره می‌توان به نتیجه مستقیم رشد حمیّت‌ها در جامعه جاهلی تأکید‌ نمود‌ که‌ از آن به «تجاوز‌گری» و «پیش‌دستی در جنگ» یاد می‌شود. اصل تکثر و اعتبار بخشی به منافع‌  چنان‌ که آمد،  جامعه جاهلی را به آنجا رهنمون می‌شود تا با طیف‌ وسیعی‌ از‌ انواع تعارض بین منافع متکثر بازیگران (اعم از حوزه داخلی و خارجی) روبه‌رو گردد.

 در چنین‌ موقعیتی‌ پرسش از چگونگی مدیریت این‌ تعارض‌ها‌، اهمیتی دو‌ چندان‌ می‌یابد‌ که یک پاسخ مقبول بیشتر برای‌ آن‌ در قالب گفتمان جاهلی پیدا نمی‌شود و آن ضرورت تلاش حدّاکثری برای ‌ ‌نیل‌ به‌ تفوّق در رابطه با دیگران است‌. از این منظر می‌توان‌ یکی‌ از دلیل‌های مهمِّ اقبال گسترده‌ به‌ اسلام را شعار «صلح طلبی» اسلام دانست که برای اعراب جاهلی درگیر جنگ‌ و نزاع‌، نوید دهنده آینده‌ای مطمئن و روشن‌ بود‌. به‌عبارت‌ دیگر، اسلام منادی‌ صلح‌ و سلامی بود که با‌ فطرت‌ انسانی همخوان است.

در واقع تعارض و تجاوز محصول «جاهلیت»  است و به همین سبب با‌ رشد‌ جاهلیت، میزان تجاوزها فزونی گرفت و به‌ تولید‌ نوعی احساس‌ دل‌زدگی‌ از‌ جنگ منجر شد که‌ زمینه را برای پذیرش اسلام مبتنی بر صلح و امنیت مهیا ساخت. این معنا برگرفته از‌ کلام‌ الهی است آنجا که «عداوت» را‌ شاخصه‌ جهالت‌ و «برادری‌» را‌ شاخصه «اسلامیت» معرفی‌ می‌کند‌. بر‌ این‌ اساس، ویژگی‌ بارز این گفتمان واگرایی درونی و ایجاد تعارض است که در نهایت به بی‌ثَباتی داخلی و تولید سیاست‌های تجاوزکارانه‌(ناامنی) در عرصه خارجی منتهی می‌شود.

 

3.امنیت ایمان‌محور در نظام توحیدی

ظهور‌ اسلام‌ به‌ دلیل ایجاد تغییر در بنیادهای گفتمان جاهلیت، انقلابی واقعی ارزیابی می‌گردد که تمام سطوح حیات انسان  و از ‌‌جمله‌ امنیت  را تحت تأثیر قرار داد. بنیاد این گفتمان جدید(ایمان به خدای‌ متعال‌) ومهم‌ترین‌ ارکان آن در ادامه تحلیل می‌شود:

 

3-1.خاستگاه ایمانیِ امنیت

هسته مرکزی جهان‌بینی اسلامی را «وحدت»، (در تقابل با اصل‌ تکثر جاهلی)، شکل می‌دهد‌ و به‌ همین دلیل از این رکن به مثابه نقطه آغازین تمام ادیانِ الوهی تعبیر می‌گردد و «قُولُوا لا اله اِلَّالله تُفْلِحُوا» شعار اوّلیه و اصلی رسول خدا( محسوب می‌شود که در آن نفی تمام «خدایگان‌» و اثبات «الله» نهفته است. ارزش امنیتی توحید عبارت است از:

الف. ایمان وآرامش

ایمان به خدای واحد، مایه رهایی انسان و جوامع انسانی از آشفتگی به شمار می‌آید؛ به همین دلیل توحید‌ در‌ گفتمان اسلامی با مفاهیمی چون «اطمینان» و «سکینه» فهم می‌شود که هر دو بارِ امنیتی بالایی دارند. برای مثال: خداوند «ذکر الله» را مایه «اطمینان» دانسته است؛ البته برای ایمان‌پیشگان «سکینه‌» نیز مطابق تفاسیر ارائه شده، عطیه‌ای الهی است که از تفرقه و اختلاف باز می‌دارد و نوعی انسجام و وحدت خاطر (در فضای فردی و یا جمعی) پدید می‌آورد که نفْس وجود آن‌، آرامش‌ بخش‌ است.

به‌ همین‌ دلیل است که قرآن کریم «سکینه» را «مقوله مرتبط با خداوند» معرفی کرده که موجب افزایش ایمان می‌گردد و سپس به واسطه‌ این‌ ایمان‌، نتایج مثبت دیگری چون فتح و پیروزی حاصل می‌شود‌. چنان‌که‌ همین سکینه، سببِ بهره‌مندی از تأییدات الهی شده4 و به این وسیله «امنیت‌سازی» می‌کند.

ب.ایمان و استواری

اگرچه دنیا مرحله عینی‌ حیات‌ انسان‌ به شمار می‌آید و تابع اصل عمومی «زوال» است، در ورای‌ این عینیّت فانی، حقیقتی ثابت وجود دارد که ضمن معنابخشی به حیات مادّی جاودانه است. وجود همین «حقیقت‌» است‌ که‌ «تزلزل» و «نسبیّت» را از حیات انسان (در دو ساحت عینی و ذهنی‌) از‌ بین برده و مایه «استواری» او می‌گردد. مبنای این استواری باور به این نکته است که خداوند‌ متعال‌ حقایقی‌ بی‌بدیل را به مؤمنان ارزانی می‌کند که او را از تردید و جهل‌ خارج‌ می‌سازد‌.

این حقایق در چهارچوب آموزه‌های دینی و به صورت رسالت به انسان ارائه شده و او‌ می‌تواند‌  و باید‌  با سرلوحه عمل قراردادن زمینه تعارض‌ و ناامنی‌ را از بین ببرد. مطابق منطق قرآنی «حقایق» با هم جمع می‌شوند و امکان حیات جمعی مسالمت‌آمیز‌ را‌ دارند؛ حال‌آنکه ورود باطل زمینه تعارض و ناامنی را فراهم می‌سازد:

برخلاف‌ منافع‌ که از تأمین رضایت افراد و جوامع‌ عاجزند و هر آن گاه‌ که‌ هزینه‌ها فزونی یابد، سطح مطلوبیت‌ منافع‌ کاهش می‌یابد؛ «حقایق» به دلیل اصالتی که دارند، ارزش‌مند ارزیابی شده و در نتیجه‌ تحصیل‌ آن‌ها  و یا تلاش برای تحصیل‌ آن‌ها‌  مولد‌ رضایت است. به‌ همین‌ دلیل است که در‌ گفتمان‌ اسلامی، منفعت معنای ساده‌اش را از دست داده، دو بُعدی می‌شود که دنیا و آخرت‌ را‌ دربرمی‌گیرد.

در این تلقی وجود دنیوی‌ منفعت‌ در بطن‌ ماهیت‌ اوّلیه‌ و روحانی «حقیقت» قرار دارد‌ و از این حیث تحت تأثیر آن فهم و معنا می‌گردد. نتیجه آن‌که التزام به «حقیقت»، ما‌ را‌ به آنجا رهنمون می‌شود تا بنیاد‌ امنیت‌ را‌ بر‌ «اعتدال‌ و رضایت» بگذاریم و از‌ این‌ حیث «پایداری امنیت» در گفتمان اسلامی تضمین می‌شود.

 

3-2. نتایج امنیتی ایمان

گذشته از خاستگاه ایمانی امنیت‌ که‌ از‌ تأثیرات مستقیم و بی‌واسطه ایمان بر موضوع امنیت‌ سخن‌ می‌گوید‌، می‌توان‌ به‌ ابعادی‌ از امنیت در گفتمان توحیدی اشاره کرد که تحت تأثیر ایمان اما به شکلی غیرمستقیم، حاصل می آید.مهم‌ترین این آثار عبارتند از:

 

الف.ایمان وایجاد نظام ولایی

ولایت، شبکه عملیاتی و عینی ایمان در مناسبات سیاسی و اجتماعی را شکل می‌دهد و به همین دلیل است که بدون ولایت‌، بهره‌مندی‌ از ظرفیت‌های امنیت‌سازِ ایمان میسر نیست.حتی درصورت حاکمیت جریان‌های انحرافی از ولایت، می‌توان ادعا کرد که ایمان به عاملی ضدِّ امنیت تبدیل‌ شده‌ و با تولید افراطی‌گری به تهدید‌ و ارعاب‌ کمک می‌کند.

بر این اساس ولایت، ساز وکار اصلی در فعال‌سازی ظرفیت امنیت‌ساز ایمان به شمار ‌ ‌می‌آید و می‌توان آن را نظام منطقی و سالم تبدیل‌«قدرت‌ به امنیت» معرفی نمود‌. مهم‌ترین نتایج امنیتی ایمان با ایجاد نظام ولایی عبارتند از:

 

اوّل: ولایت و سلامت

گفتمان سیاسی اسلام با طرح ایده «ولایت» دو بُعد مهم‌ از‌ «قدرت» را مورد توجه قرار داده و برای آن پاسخی در خور ارائه داده است: «چه کسی باید حکومت کند؟» و «چگونه باید حکومت کرد؟». ولایت بر خلاف تفسیر مُضیّق ارائه شده منحصر به‌ پرسش‌ اوّل نیست‌؛ بلکه در بردارنده اصول معرفتی و عملی‌ای است که نوع حکومت را نیز مشخص می‌سازد. توضیح آن‌که، ولایت‌ در سطح پرسش دوم، دارای سه ظرفیت عمده است:

 

یک. ظرفیت‌ اخلاقی‌ ولایت‌؛ که از ویژگی‌های ضروری برای تصدی قدرت و شرایط استمرار آن سخن می‌گوید. در این بُعد «ولایت» مجموعه‌ای ‌‌از‌ شروط قانونی، هنجاری و اخلاقی را مطرح می‌سازد که صاحبان قدرت را مهار می‌کند‌.

 

دو‌. ظرفیت‌ تربیتی ولایت؛ که افزون بر شرایط بوده و از تحقق ملکه عدالت و انصاف در افراد حکایت‌ دارد که به او امکان قرار گرفتن در ساختار قدرت را می‌دهد. ولایت‌ در این سطح به‌ «تهذیب‌» نظر دارد که نمودی عینی دارد و تحقق عملی ویژگی‌های تعریف شده در ظرفیت نخست را تضمین می‌نماید.

 

سه. ظرفیت سازمانی ولایت، که به ارائه نوع خاصی از روابط در جامعه اشاره‌ دارد که به نظریه «امت و امامت» تعبیر می‌شود. بر این اساس ولایت، معرّف یک سازمان رفتاری متمایز و خاص است.

معنای این گزاره‌ها آن است که «ولایت» از چند جهت به اصلاح‌ الگوی‌ روابط بین ملت  دولت پرداخته و در نتیجه کانون اصلی بروز بی‌ثَباتی و ناامنی در هر جامعه‌ای را مدیریت می‌کند. نگارنده از این کارکرد، به فرایند پالایش و سالم‌سازی رابطه ملت  دولت تعبیر‌ آورده‌ و معتقد است چنین فرایندی، خاستگاه تکوین و بروز بسیاری ناامنی‌ها را از بین می‌برد.

دوم: ولایت و ثَبات

ولایت در گفتمان شیعی منجر به مدیریت گسست دیرینه‌ و عمیق‌ «دین و سیاست» می‌شود و به این وسیله راه را بر شکل‌گیری فرمول‌های که مولد بی‌ثَباتی و ناامنی سد می‌کند. خداوند متعال به این نکته اشاره کرده است؛ آنجا که تکمیل و کمال‌ دین‌ را‌ وعده داده و این‌که پس از‌ این‌ دیگر‌ واهمه‌ای از کفر و تلاش‌های بی‌انجامش در نابودی اصل دین نباید داشت.

اگر چه‌ برخی‌ مفسران‌ درمقام تفسیر این آیه به ابعاد حُکمی آن توجه کرده و آن را از این‌ حیث‌ مهم‌ دانسته‌اند ، عُموم مفسران شیعه مستند به روایات موجود از پیامبر اکرم‌ و ائمه‌ معصوم، فلسفه وجودی آیه مزبور در بیان «امر ولایت» دانسته‌اند و اینکه نظام دین‌ با‌ این‌ آیه اکمال یافت و استقرار مورد نظر الهی را پیدا کرد. در «تفسیر منهج الصادقین‌» مؤلف‌ ضمن ذکر روایات مربوط به امامت حضرت علی(ع)، و اهمیت ویژه روز عید غدیر‌ خم‌؛ بر‌ این نکته تأکید دارد که با این نصب در واقع نوعی ثبات و استواری در دین‌ پدید‌ آمد که به کمال از آن یاد شده و لذا شاهد زوال ترس‌ و اندوهناکی‌ از‌ آینده اسلام و حفظ اصالت آن باشیم . بر این اساس می‌توان بین‌ «ولایت‌، کمال‌ و نترسیدن» نوعی ارتباط را برقرار کرد که بیانگر وجود نوعی ایمنی در‌ تضمین‌ سلامت اصل دین در پرتو اصل ولایت می‌باشد.

 

ب. ایمان و تضمین سعادت

اسلام با توجه به مقوله‌ «سعادت‌» حیطه مسئولیت‌های فردی، اجتماعی و سیاسی را متحول ساخته و تلقی تازه‌ای را ارائه‌ می‌دهد‌ که بر ارزش «انسان» دلالت دارد. از‌ این‌ حیث‌ می‌توان ایمان را نقطه آغاز شکل‌گیری اندیشه‌هایی‌ دانست‌ که قائل به حرمت و ارزش والای «انسان» هستند . ملاحظات امنیتی مقوله‌ سعادت‌ عبارتند از:

 

اوّل: سعادت و امنیت‌ انسانی‌

انسان در‌ اسلام‌ از‌ آن حیث که مورد کرامت الهی‌ واقع‌ شده است، بر تمام موجودات برتری دارد و چون این کرامت، عام و شامل‌ نوع‌ بشر می‌شود؛ در یکایک انسان‌ها معنا‌ یافته و موضوعیت دارد (اسراء‌: 71‌). به همین دلیل در رویارویی‌ با‌ انسان «کمّیت» معیار نیست و هر «فرد» ارزشی ذاتی دارد که باید محترم شمرده‌ شود‌. قرآن کریم می‌فرماید:

مِنْ أَجْلِ‌ ذلِکَ‌ کَتَبْنا‌ عَلى‏ بَنی إِسْرائیلَ‌ أَنَّهُ‌ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ‌ نفْسٍ‌ أَوْ فسادٍ فِی اْلأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ الناسَ جمیعًا وَ مَنْ أَحیاها فکَأَنَّما أَحیَا النّاسَ‌ جَمیعًا‌ وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بالْبَیِّناتِ ثمَّ‌ إِنَّ‌ کَثیرًا مِنْهُمْ‌ بَعْدَ‌ ذلِکَ‌ فِی اْلأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ‏ (مائده‌: 32).

به همین جهت بر بنی‌اسرائیل مقرر داشتیم: هر کس فردی را بدون آن‌که مرتکب‌ قتلی‌ شده باشد و یا این‌که در مقام‌ [ایجاد]‌ فساد‌ روی‌ زمین‌ باشد، بکشد؛ پس‌ چنان‌ باشد که گویی تمام انسان‌ها را کشته است. و اگر [به همین سیاق] کسی فردی را نجات‌ دهد‌، چنان‌ باشد که گویی همه انسان‌ها را زنده‌ کرده‌ است‌.

بر‌ این‌ اساس‌، گونه‌ای مسئولیت فراگیر و عام برای نظام سیاسی اسلام تعریف می‌شود که جنبه انسانی (فراسرزمینی) دارد و در ارتباط با نوع انسان معنا می‌یابد.   102/120/د

ادامه دارد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۳ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۸:۵۸
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۰
غروب آفتاب
۲۰:۰۷:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۲۶:۱۳