vasael.ir

کد خبر: ۲۷۶۸
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۵ - 31 July 2016
خارج فقه فناوری استاد شهریاری/ جلسه 21

اهمیت نسبیت معنای حرز در قطع ید سارق

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین حمید شهریاری در بیست و یکمین جلسه درس خارج فقه فناوری اطلاعات گفت: با توجه به نسبیت معنای حرز در اشیاء مختلف، باید برای حفاظت از دیتاهای ملی و اطلاعات محرمانه حرز متناسب با آن قرار داد تا از دستبرد سارقان در امان باشد

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگ وهنر پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین شهریاری، در جلسه بیست و یکم درس خارج فقه فناوری مورخه 13خرداد 95 به بررسی مفهوم نسبیت در معنای حرز پرداخت و گفت: حرز در موارد مختلف متفاوت است و باید حرز هر شی را به نسبت همان چیز مورد لحاظ قرار داد، پس می توانیم بگوییم که حرز از مواردی است که شارع در آن تصرف نکرده است و تنها در طول زمان متغیر بوده است اما این تغییر مدنظر شارع است.

ایشان در ادامه به بررسی نظرات فقهای بزرگی مانند شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهیدین، فاضل هندی، فیض کاشانی و حضرت امام(ره) در نسبیت مفهوم حرز پرداخت و گفت: با بررسی نظرات این فقهای بزرگ در می یابیم که مفهوم حرز کاملاً روشن است  و برای هر امری نسبی است و باید این واقعیت را لحاظ کرد.
ایشان در پایان گفت: علامه در عصر خود درکتاب قواعد فهرستی از حرزهای عصر خود تهیه کرده است و به بررسی فقهی آنها پرداخته است و بر فقها فرض است که در عصر ما نیز چنین فهرستی تهیه شود و فروعات فقهی آن مورد بررسی قرار گیرد.
اهم مباحث استاد شهریاری در این جلسه به شرح ذیل می باشد:


خلاصه ای از جلسه گذشته:
نسبیت معنای حرز
      حرز به معنای حفاظ است منتهی بحثی در میان فقها وجود دارد که آیا حرز به نسبت امور مختلف متفاوت است؟ مثل این که حرز سبزیجات با حرز طلاجات متفاوت است یا این که حرز مفهومی ثابت دارد و اگر چیزی برای کالایی حرز بود برای همه چیز حرز است شیخ طوسی دو قول برای تعریف حرز ذکر کرده است:
فإذا ثبت أنه لا قطع إلا على من سرق من حرز احتجنا إلى تبیین الحرز و معرفته مأخوذة من العرف(که هم با نسبیت و هم با اطلاق حرز سازگار است و در مقابل ماخوذة من الشرع است)، فما کان حرزا لمثله فی العرف ففیه القطع، و ما لم یکن حرزا لمثله فی العرف فلا قطع، لانه لیس بحرز.(کلمه لمثله نشان دهنده این است که انواعی داریم که در بعضی مصداق حرز است و در بعضی مصداق حرز نیست)
در این تعریف حرز مفهومی نسبی و مأخود از عرف است یعنی حرز هر چیز به حسب خودش تعیین می شود و جا به جا متفاوت است. شیخ بعد از نقل این عبارت به مفهومی عینی از حرز متمایل می¬شود که در آن حرز همه چیز یکسان است و آن جایی است که دارای قفل و بست باشد:
و قال قوم إذا کان الموضع حرزا لشی ء فهو حرز لسائر الأشیاء، و لا یکون المکان حرزا لشیء دون شی ء و هو الذی یقوى فی نفسی، لأن أصحابنا قالوا إن الحرز هو کل موضع لیس لغیر المالک أو المتصرف فیه دخوله إلا بإذنه فإذا ثبت هذا فالمتاع ضربان خفیف و ثقیل فالخفیف کالأثمان و الثیاب و الصفر و النُحاس و الرصاص و نحو هذا فحرز هذا فی الحرائز الوثیقة و الأغلاق الوثیقة و الأبواب الجیدة فی الدور و الدکاکین و الخانات، و أما الثقیل کالخشب و الحطب و الطعام فان حرز الحطب أن یُعبأ بعضه على بعض و یشد من فوقه بحبل حتى إذا أراد أن یأخذ منها خشبة یَعسُر ذلک علیه، و فیهم من قال هذا حرزها نهارا فأما لیلا فلا بد من باب تغلق دونها و لیس بجید عندهم و أما الطعام فحرزها أن یجعل فی غرائز و یخیط و یجمع و یشد بعضها إلى بعض فإذا کان کذلک فهو حرز له، و قال بعضهم لا بد أن یکون من وراء باب تغلق و یقفل علیه، و هو الأقوى عندی.
ایشان می گوید اگر جایی برای یک شی حرز باشد برای موارد دیگر نیز حرز می باشد.
حرز طعام مانند نان، سبد میوه و غیره این است که آن را در پالن ها یا سبدهایی قرار دهند و آنها را به همدیگر بچسبانند. البته برخی این را مصداق حرز نداسته اند و می گویند باید قفل داشته باشد که به نظر ما نیز همین درست است.
اگر مصداق را عرف بدانیم ممکن است عرف چیزی را مصداق حرز بداند یا خیر اما اگر معیار مقفل بودن باشد دیگر نمی توان به عرف مراجعه کرد.
نظر شیخ طوسی در کتاب خلاف
شیخ طوسی در خلاف به مفهومی عینی از حرز اشاره دارد:
مساله 6: کل موضع کان حرزاً لشیء من الأشیاء، فهو حرز لجمیع الأشیاء. و به قال أبو حنیفة و قال الشافعی: یختلف ذلک باختلاف الأشیاء، فحرز البقل و ما أشبهه من دکاکین البقالین تحت الشریحة المقفلة، و حرز الذهب و الفضة و الثیاب و غیرها من المواضع الحریزة من البیوت و الدور إذا کانت علیه أقفال وثیقة
شریحه به معنای حفیظه است؛ یعنی جای محفوظی که قفل دارد. آن زمان آهن به معنای مصطلح امروز موجود نبوده است.
اگر در عبارت شجیجه باشد به معنای چیزی است که از لیف خرما بافته شده باشد و برای حفاظ بوده است؛ اما عبارت اولی قوی تر است.
نکته: این سخن شیخ توضیح فتوای خودش نیست بلکه توضیح فتوای شافعی است.
نظر ابن ادریس در نسبیت حرز
ابن ادریس بعد از اشاره به اخذ مفهوم مخفیانه بودن در سرقت، حرز را به معنایی که شیخ آورده توصیف می کند و سپس در این که نگاه کردن چوپان به گله نیز حرز باشد تردید می کند و حرز را به درب قفل شده یا درب بسته و مانند آن منحصر می کند:
و أن یسرقه من حرز على جهة الاستخفاء، لأن حقیقة السرقة أخذ الشّی ء على جهة الاستخفاء، « و الحرز هو ما یکون مقفلا علیه أو مغلقا، أو مدفونا، أو مراعى بعین صاحبه (صاحبش آن را بپاید)، أو من یجرى مجرى صاحبه»، على ما یذهب الیه شیخنا أبو جعفر فی مسائل خلافه، و مبسوطه .و الذی یقتضیه أصول مذهبنا، ان الحرز ما کان مقفلا، أو مغلقا أو مدفونا، دون ما عدا ذلک، لأنّ الإجماع حاصل على ما قلناه، و من اثبت ما عداه حرزا یحتاج الى دلیل، من کتاب، أو إجماع، أو سنة مقطوع بها و کل موضع، کان حرزا لشی ء من الأشیاء، فهو حرز لجمیع الأشیاء.
ابن ادریس با چشم دیدن را حرز محسوب نمی کند و از جمله افرادی که حرز را مفهومی مطلق دانسته که در همه موارد یکسان است ایشان است:
نظر استاد: شاید دلیل ابن ادریس این است که عرفاً با چشم پاییدن چیزی را حرز نمی گویند و به نظر ما این سخن درست است.
و الذی یقتضیه أصول مذهبنا، ان الحرز ما کان مقفلا، أو مغلقا أو مدفونا، دون ما عدا ذلک، ... و کل موضع، کان حرزا لشی ء من الأشیاء، فهو حرز لجمیع الأشیاء.
همچنین هر کسی که معنای حرز را به جایی که قفل و بست و مانند آن دارد برگردانده باشد مفهومی عینی از حرز در ذهن داشته است.
از جمله این افراد یحیی بن سعید حلی  است:
و الحرز ما کان مقفلا علیه، أو دفینا.
علامه حلی مفهوم حرز را مفهومی غیر شرعی و عرفی دانسته است و می گوید هر چه عرف آن را حرز محسوب کند شامل حرز می گردد:
«و الحرز لم ینصّ الشارع على تعیینه، و إنّما ردّهم فیه إلى العرف فکلّ ما عدّ فی العرف حرزا، فهو حرز، کالمحرز بقفل، أو غلق، أو دفن»
او در کتاب دیگرش در تعریف حرز چنین آورده است:
المطلب الأوّل: الحرز و هو ما یعدّ فی العرف حرزا، لعدم تنصیص الشارع علیه، فیحال على العرف، و هو متحقق فیما على سارقه خطر، لکونه ملحوظا دائما، أو مقفّلا علیه، أو مغلقا، أو مدفونا.و قیل: کل موضع لیس لغیر المالک الدخول إلیه إلّا بإذنه.
و حرز الأموال یختلف باختلافها: فحرز الأثمان و الجواهر الصنادیق تحت الأقفال و الأغلاق الوثیقة فی العمران، و حرز الثیاب و ما خفّ من المتاع- کالصفر و النحاس- فی الدکاکین أو البیوت المقفّلة فی العمران (ساختمان های درون شهر). و لو کانت مفتوحة و فیها خزائن مقفّلة فالخزائن حرز لما فیها، و ما خرج عنها فلیس بمحرز إلّا مع مراعاة صاحبها
. (اگر در دکان یا خانه باز باشد و این وسائل را بیرون حرز قرار دادی دیگر حرز محسوب نمی شود مگر این که صاحبش آن را پایش کند؛ یعنی علامه حلی پایش را حرز در نظر گرفته است.)
علامه حلی در صدد تعریف حرز نیست بلکه معیاری این چنینی به ما برای فهم حرز بیان می دارد: اولاً حرز مفهوم عرفی است و ثانیاً محقق این عنوان عرفی عبارت است از این که سارقش خطر کند مانند این که قفلی را بشکند یا این که اگر قفل و بستی ندارد اما کسی او را نگاه می کند و سارق مرتکب خطر شده است.
نظر شهیدین
شهید اول آورده است:
« الْحِرْزُ مَا کَانَ مَمْنُوعَاً »
یعنی حرز چیزی است که بر او ممنوع باشد.
شهید ثانی در توضیح عبارت فوق آورده است:
الْحِرْزُ مَا کَانَ مَمْنُوعَاً بِغَلَقٍ أَو قُفْلٍ أَو دَفْنٍ فِی الْعُمْرَانِ أَو کَانَ مُرَاعىً عَلَى قَوْلٍ؛ به چفت یا قفل و یا دفن کردن در خانه آبادی باشد.
نظر محقق اردبیلی

محقق اردبیلی پس از تردید در شرط بودن حرز برای اجرای حدّ و تمسک به اجماع برای اثبات آن آورده است:
و على تقدیر الاشتراط، فهو المتعارف بمعنى انّه کلُ موضع یقال: انّه حرز لمثل هذا المتاع فهو حرز له، مثل الإصطبل للدواب، و البیوت للظروف و الفروش، و لکن الظاهر مع الغلق. و یحتمل کفایة وجود الناظر و على هذا القیاس، البواقی.
ایشان نیز شفاف بیان نکرده است.
نظر فیض کاشانی
فیض کاشانی نیز پس از نقل اقوال مختلف تفسیری جدید از حرز را مطرح می کند:
مفتاح ما یتحقق به الحرز قیل: یرجع فی الحرز الى العرف، لعدم ضبط له فی الشرع و یختلف باختلاف المال المحرز، فحرز الثیاب الصندوق المقفل، و حرز الدواب الإصطبل المغلق الى غیر ذلک و قیل: کل حرز لشی ء فهو حرز لجمیع الأشیاء، و لیس بشی ء و قیل الحرز اما بالقفل أو بالغلق أو بالدفن و قیل: کل موضع لیس لغیر مالکه الدخول الیه الا باذنه و قیل: کل ما کان على سارقه خطر لکونه ملحوظا غیر مضیع، و هو أحسن التفاسیر، ففی المواضع المطروقة کالحمامات و الخانات و الأرحیة و المساجد، لا بد من مراعاة المالک بکثرة الالتفات، مع إمکان المشاهدة و الا فلا قطع.
به نظرم این سه تا کار درست نیست زیرا با هم قرینه نیستند و ممکن است با هم جمع شوند و ایشان به این زاویه توجهی نداشته اند.
به نظرم تعریف ایشان دقیق نیست.
نظر فاضل هندی
فاضل هندی نیز در شرح بر قواعد کلام علامه را تأیید کرده است.
سیدعلی طباطبایی: 
و لا بدّ فیه أیضاً من کونه محرزاً إجماعاً منّا، فتوًى و نصّاً، إلّا نادراً و حیث لا تحدید له شرعاً صریحاً، وجب الرجوع فیه إلى العرف اتّفاقاً، و ضابطه ما کان ممنوعاً بقفلٍ من حدید و نحوه أو غلقٍ من خشب و ما فی معناه أو دفنٍ فی العمران؛ أو کان مراعى بالنظر، على اختلاف فی الأخیر... و قیل و القائل الشیخ فی النهایة: إنّ کل موضع لیس لغیر المالک و المتصرّف فیه دخوله إلّا بإذنه فهو حرز ... و علیه یختلف الحرز باختلاف الأموال وفاقاً للأکثر.فحرز الأثمان و الجواهر:  الصنادیق المقفلة، و الأغلاق الوثیقة فی العمران. و حرز الثیاب و ما خفّ من المتاع و آلات النحاس:  الدکاکین، و البیوت المقفلة فی العمران، أو خزائنها المقفلة و إن کانت هی مفتوحة)اگر چیزی را درون صندوق و در خانه در باز گذاشته باشند حرز محسوب می شود). و الإصطبل حرز للدواب مع الغلق .و حرز الماشیة فی المرعى: عین الراعی، على ما تقرّر؛ و مثله متاع البائع فی الأسواق و الطرقات.و احترزنا بالدفن فی العمران عمّا لو دفن خارجه، فإنّه لا یعدّ حرز اً و إن کان فی داخل بیت مغلق؛ لعدم قضاء العرف به، مع عدم الخطر على سارقه .و قال الشیخ فی المبسوط و الخلاف: کل موضع حرز لشیء من الأشیاء فهو حرز لجمیع الأشیاء. و اختاره الحلّی و الفاضل فی التحریر و هو کما ترى.
«ولابد فیه» یعنی شرط است و در ادامه ایشان حرز را عرفی می داند ولی معیار می دهد.
نظر حضرت امام (ره)
  حضرت امام (ره) نیز قائل به معنایی نسبی در حرز شده است: 
مسألة - 8 لما کان الأشیاء مختلفة فی الحرز فی تعارف الناس فلو کان موضع حرزا لشی ء من الأشیاء فهل یکون حرزا لکل شی ء - فلو سقط من جیب المالک دینارا فی الإصطبل و السارق کسر القفل و دخل لسرقة الفرس مثلا فعثر على الدینار فسرقه کفى فی لزوم القطع أو لا لعدم إخراجه من حرزه-؟ الأشبه و الأحوط هو الثانی، نعم لو أخفى المالک دیناره فی الإصطبل فأخرجه السارق یقطع

 

اگر مالک اسب را درون اصطبل بگذارد و سکه از جیبش افتاد و سارقی که برای سرقت اسب آمده بود و با مشاهده سکه آن را دزدید این حرز برای سکه محسوب نمی شود.
 

توضیح پایانی استاد: مفهوم حرز کاملاً روشن است  و برای هر امری نسبی است و باید این واقعیت را لحاظ کرد. به نظر من این نمونه هایی که روایت بیان نمود مصداق برای زمان خودشان می باشد و نباید اجناس ذی قیمت مانند اطلاعات مرکز مهمی را در جای معمولی قرار دارد.
به طور مثال تلفن همراه را درون یک کشویی قرار می دهید و در آن را قفل می کنید و این حرز محسوب می شود اما این برای دیتا سنتر و سایر اطلاعات این چنین مهم به هیچ عنوان حرز محسوب نمی شود.
باید با طراحی سیستم های امنیتی مهم و به کار گیری دوربین، محافظت لازم از این موارد صورت پذیرد.
امروزه در دنیا حفاظت ها بسیار پیشرفته شده است و قفل های الکترونیکی نیز علاوه بر قفل های معمولی به کار گرفته می شود که با اثر انگشت و رمز فعال می شود و گاهی نیز به وسیله چشم و احراز هویت افراد خاص اجازه ورود دارند.


به کتاب قواعد علامه در این زمینه مراجعه فرمایید و فهرست حرزهایی که ایشان تنظیم نموده است را ملاحظه فرمایید و بر فقها این فرض لازم است که مانند علامه چنین فهرستی برای عصر ما چینش نمایند.
این تغییر ماهیت در عصرهای مختلف طبق روایات مورد نظر شارع بوده است و امروز قفل معنای جدیدی پیدا کرده است.
امروزه حتی برخی از قفل ها انحصاری شده است و مربوط به شخص خاصی است مانند گاوصندوق های جدید و یا مواردی که با لیزر محافظت می شود.
پس می توانیم بگوییم که حرز از مواردی است که شارع در آن تصرف نکرده است ولی در طول زمان متغیر بوده است و این تغییر مدنظر شارع است.

 

به نظر می رسد که در مورد خانه حتی اگر درب چوبی باشد و آن را بشکند و وارد خانه شود قطعاً حرز را از بین برده است اما برای دیتاهای حجیم و ملی، قفل معمولی مورد تردید است و نمی توان آن را حرز محسوب کرد و الزاماً باید حفاظت شدیدتر باشد تا قطع ید جاری شود./926/906/ص     
تقریر : محسن جوادی صدر


 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۶:۰۴
طلوع افتاب
۰۶:۰۳:۵۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۲:۰۲
اذان مغرب
۲۰:۲۰:۴۱