vasael.ir

کد خبر: ۲۷۳۷
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۰ - 16 August 2016
نظام سیاسی اسلام/ آیت الله اراکی/ جلسه 63

روایات دال بر عصمت امام(36) بررسی دلالت حدیث یوم‌الدار بر خلافت امیرمؤمنان

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در ادامه بحث پیرامون روایات دالّ بر خلافت امیرالمؤمنین(ع) از منابع اهل سنّت گفت: عنوان «خلیفتی و وصیّی» از جمله عناوینی است که در روایات وارده در منابع اهل سنّت پیرامون نصب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به کار رفته است و از جمله احادیثی که متضمن این عنوان است حدیث معروف به حدیث الدار و تصریح پیامبر اکرم(ص) در واقعه سقوط شهاب سنگ است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی در شصت وسومین جلسه سال تحصیلی  94- 95 در درس خارج فقه سیاسی اسلام که روز شنبه یازدهم اردیبهشت ماه 1395 در مدرسه دارالشفاء برگزار شد، روایات دیگری را از منابع اهل سنّت دالّ بر خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پس از رسول خدا مطرح کرد و به بیان مطالبی در این زمینه پرداخت که گزیده آن به قرار ذیل است.

1. عنوان «خلیفتی و وصیّی» از جمله عناوینی است که در روایات وارده در منابع اهل سنّت پیرامون نصب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به کار رفته است و از جمله احادیثی که متضمن این عنوان است حدیث معروف به حدیث الدار است.

2. احمد بن حنبل حدیث دار را در مسند خود روایت می‌کند؛ ولی در لفظی که او نقل می‌کند، تنها به عنوان «أخی و صاحبی» تصریح شده است و عنوان «وصیّی و خلیفتی» وجود ندارد؛ با این حال می‌توان گفت که این روایت حداقل مؤیّد اصل صحّت واقعه است و دلالت صریح بر وصایت امیرالمؤمنین را از سایر روایات وارده می‌توان استفاده کرد.

3. چهارمین روایت از دسته روایاتی که متضمّن عنوان «وصیّی و خلیفتی» است و بر خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله تصریح دارد، روایتی است که حادثه سقوط شهاب سنگ در خانه امیرالمؤمنین را بیان می‌کند.

4. الفاظ مختلفی از این روایت در منابع روایی فریقین وارد شده است به نحوی که می‌‌توان ادعا کرد، اگر این روایت متواتر نباشد حداقل این است که قریب به متواتر است.

تقریر مطالب شصت و سومین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم می‌شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

بحث ما در عنوان ششم یعنی عنوان «خلیفتی و وصیّی» بود که در روایات مختلف پیرامون نصب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خلافت و ولایت به کار رفته است؛ در جلسه پیش حدیث دار را به نقل از کنزالعمال بحث کردیم  و دو لفظ از این حدیث را خواندیم.

 

ادامه؛ لفظ سوم حدیث دار

احمد بن حنبل در مسند روایت می‌کند.

«جمع رسول الله - صلی الله علیه وآله – أو دعا رسول الله صلی الله علیه وآله  بنی عبد المطلب و فیهم رهط کلهم یأکل الجذع ویشرب الفرق قال فصنع لهم مدا من طعام فأکلوا حتی شبعوا قال و بقی الطعام کما هو کأنه لم یمس ثم دعا بغمر فشربوا حتی رووا وبقی الشراب کأنه لم یمس أو لم یشرب فقال یا بنی عبد المطلب إنی بعثت لکم خاصة و إلی الناس بعامة وقد رأیتم من هذه الآیة ما رأیتم فأیکم یبایعنی علی أن یکون أخی و صاحبی قال فلم یقم إلیه أحد قال فقمت إلیه و کنت أصغر القوم  فقال اجلس ثلاث مرات کلّ ذلک أقوم إلیه فیقول لی اجلس حتی کان فی الثالثة ضرب بیده علی یدی».  

 

تبیین فقرات روایت

«فیهم رهط کلهم یأکل الجذع ویشرب الفرق»؛ یعنی خوردن و نوشیدن آنها زیاد بود.

«بقی الطعام کما هو کأنه لم یمس»؛ غذایی که حضرت آماده کرده بود، همچنان به همان شکل به حال خود باقی مانده بود؛ گویا کسی از آن چیزی نخورده بود.

«وقد رأیتم من هذه الآیة ما رأیتم»؛ مراد از آیه، همان قضیه پذیرایی غیرمتعارف بود؛ اینکه مدعوین همه از طعام خوردند و سیر شدند بدون اینکه از غذا کاسته شود.

«فقال اجلس ثلاث مرات کلّ ذلک أقوم إلیه فیقول لی اجلس حتی کان فی الثالثة ضرب بیده علی یدی»؛ سه بار به من فرمود بنشین و من می‌نشستم و دوباره برمی‌خاستم؛ در دفعه سوم دستش را به دست من داد، به عنوان بیعت بر اینکه من برادر و صاحب او باشم.

 

دلالت روایت

راوی لفظ روایت را خلاصه کرده است و همه متن را بیان نکرده است؛ با این حال همین لفظ «أخی و صاحبی» نیز گویای مطلب می‌تواند باشد. بیعت بر«أخ و برادر» بودن در این مسؤولیت به این معناست که هر آنچه را که من در این مسؤولیت متحمل می‌شوم او نیز متحمل می‌شود.

اگرچه لفظ «أخی و صاحبی» در این روایت خود می‌تواند اشعار به مطلب داشته باشد؛ با این حال درصورت تشکیک در دلالت آن می‌توان گفت دو روایت پیشین در معنای مطلوب صراحت دارد و لفظ این روایت با روایات سابق منافات ندارد و مؤید آن است که اصل واقعه صحّت دارد.

تاکنون سه روایت را مطرح کردیم که با عنوان «وصیّی و خلیفتی» دلالت بر خلافت امیرالمؤمنین علیه‌السلام دارد.

                                                                                                                                  

روایت چهارم؛ حادثه سقوط شهاب سنگ

این روایت، چهارمین روایت از این دسته روایات است؛ منتها واقعه دیگری را بیان می‌کند. این واقعه نیز حادثه و جریان مهمی ‌است که هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنّت ذکر شده است، ابتدا تفصیل واقعه را از منابع شیعه می‌خوانیم و سپس روایات مربوطه را از منابع اهل سنّت بیان می‌کنیم؛ بیان اصل واقعه از منابع شیعه تنها بخاطر تبیین واقعه است؛ چون بحث ما در حال حاضر تنها در بیان روایات اهل سنّت است.

مرحوم صدوق در امالی این واقعه را با چند طریق و با چند لفظ روایت کرده است؛ اما این لفظی که اینجا متعرّض می‌شویم، مفصل‌ترین لفظی است که صدوق نقل می‌کند؛ مرحوم صدوق به سند خود از ابن عباس نقل می‌کند.

«عن ابن عباس قال صلینا العشاء الاخرة ذات لیلة مع رسول الله ص فلّما سلّم اقبل علینا بوجهه ثم قال اما انه سینقض کوکب من السماء مع طلوع الفجر فیسقط فی دار احدکم فمن سقط ذلک الکوکب فی داره فهو وصیّی و خلیفتی و الامام من بعدی فلّما کان قرب الفجر جلس کلّ واحد منّا فی داره ینتظر سقوط الکوکب فی داره و کان اطمع القوم فی ذلک ابی العباس بن عبد المطلب فلما طلع الفجر انقض الکوکب من الهواء فسقط فی دار علی بن ابی طالب ع فقال رسول الله ص لعلی یا علی و الذی بعثنی بالنبوة لقد وجبت لک الوصیة و الخلافة و الامامة من بعدی فقال المنافقون عبد الله بن ابی و اصحابه لقد ضلّ محمد فی محبة ابن عمه و غوی و ما ینطق فی شانه الا بالهوی فانزل الله تبارک و تعالی و النَّجْمِ اذا هَوی ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ و ما غَوی ...».

جریان واقعه این است که یک شب پس از نماز عشاء ‍حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند امشب ستاره‌ای – شهاب سنگ –  از آسمان سقوط خواهد کرد. سقوط این ستاره در منزل کسی خواهد بود که وصیّ و خلیفه من خواهد بود. بسیاری از افرادی که این فرمایش رسول خدا را شنیدند منتظر بودند ببینند این شهاب سنگ در منزل چه کسی سقوط می‌کند. ابن عباس می‌گوید پدرم بیش از همه امیدوار و مشتاق بود که این سنگ در خانه او سقوط کند. راوی می‌گوید شهاب سنگ سقوط کرد و ما جستجو کردیم و دیدیم که در خانه علی سقوط کرده است.

 

سقوط شهاب سنگ؛ روایات اهل سنّت

روایت اول

ابن مغازلی در کتاب المناقب  به سند خود از انس بن مالک  نقل می‌کند

«إنقضّ کوکب علی عهد رسول الله فقال ص أنظروا إلی هذا الکوکب فمن إنقضّ فی داره فهو الخلیفة من بعدی. فنظروا فإذاً هو قد إنقضّ فی منزل علیّ فأنزل الله تعالی و النجم إذا هوی  ما ضلّ صاحبکم و ما غوی و ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ...» المناقب، صفحه ۳۳۳.

ستاره‌ای در عهد رسول خدا فرود آمد، آن حضرت فرمود به این ستاره نگاه کنید؛ در خانه هرکس که فرود آمد او خلیفه پس از من است...

در این کتاب و در هامش این روایت، منابع فراوان آن از منابع اهل سنّت و منابع شیعه ذکر شده است.

 

روایت دوم

ابن مغازلی در همان کتاب لفظ دیگری از روایت را به سند خود از ابن عباس نقل می‌کند.

«عن ابن عباس قال کنت جالسا مع فتیة من بنی هاشم عند النبی - صلى الله علیه وآله - إذ انقض کوکب فقال رسول الله من انقض هذا النجم فی منزله فهو الوصی من بعدی قال فقام فتیة من بنی هاشم فنظروا فاذا الکوکب قد انقض فی منزل علی بن أبی طالب -علیه‌السلام- قالوا یا رسول الله قد رویت فی حبّ علیّ  فأنزل الله والنجم إذا هوى ماضلّ صاحبکم وما غوى وما ینطق عن الهوى إن هو إلا وحی یوحى».

می‌توان گفت که روایات درباره نزول آیات سوره نجم و در خصوص این حادثه اگر متواتر نباشد قریب به متواتر است؛ چون هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنّت وارد شده است و لفظ آن در مسأله خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام بعد رسول الله صراحت دارد.

/907/223/م

تقریر: جلال ‌الدین زنگنه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۰:۲۸
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۴۸
اذان مغرب
۲۰:۲۴:۴۰