به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در تاریخ دوازدهم خردادماه 1395 در سخنانی به تحلیل فلسفه تاریخی انقلاب اسلامی پرداخت که این سخنرانی توسط پایگاه اطلاع رسانی وسائل به متن تبدیل و در سه قسمت تنظیم شده است که گزارش بخش اول و دوم آن قبلا منتشر شد و قسمت سوم آن تقدیم مخاطبان محترم میگردد.
عضو خبرگان رهبری در این بخش از سخنان با اشاره به الزامات تمدن اسلامی گفت: اگر میخواهیم دنبال تمدن اسلامی باشیم باید اقدامات بزرگی انجام شود؛ یکی دستیابی به علوم اسلامی است، دوم دستیابی به الگوی پیشرفت اسلامی است.
وی به چالش امروز جامعه اسلامی اشاره و تصریح کرد: فریفتگی نسبت به غرب بزرگترین آفت انقلاب اسلامی و آفت سبک زندگی اسلامی است.
آیت الله میرباقری سپس به تبیین حوزه انقلابی پرداخت و اظهار داشت: حوزه انقلابی حوزهای است که پژوهش، آموزش و تبلیغش در مقیاس حکومت است.
وی در ادامه به ماموریت حوزه انقلابی اشاره کرد و گفت: ماموریت حوزه انقلابی این است که فهم صحیحی از چالش بین اسلام و تمدن غرب داشته باشد و پس از درک درست تن به تمدن غرب ندهد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به آیه 131 سوره مبارکه طه، شیفتگی به تمدن غربی را آفت خواند و ابراز داشت: «لاتمدن عینیک» که در آیه مطرح میشود سطوحی دارد؛ نخست این است که کسی شیفته تمدن غرب میشود و از آن لذت میبرد و میخواهد ثروت داشته باشد اما سطح دوم این است که مدیر مجموعهای امتداد نگاهش به شکوفههای مادی تمدن غرب باشد که در نتیجه به این منجر میشود که دنبال آن راه میافتد و راه خود را فراموش میکند.
متن بخش سوم سخنان آیت الله میرباقری به شرح ذیل است؛
فریفتگی به غرب بزرگترین آفت انقلاب اسلامی و سبک زندگی اسلامی
بنابراین راه سومی که میماند به دنبال تمدن اسلامی بودن است؛ اگر میخواهیم دنبال تمدن اسلامی باشیم اقدامات بزرگی را باید انجام دهیم؛ یکی دستیابی به علوم اسلامی است، دوم دستیابی به الگوی پیشرفت اسلامی است که این الگوی پیشرفت در واقع همان سبک زندگی به نحو شامل است چون سبک زندگی به معنی رفتار فردی و رفتارهای از هم گسیخته و جزیرهای، قدرت مقاومت در مقابل با الگوی توسعه غربی را ندارد ما باید در مقابل با الگوی توسعه آنها که برای همه شؤون حیات بشر یک طراحی به هم پیوسته کردند یعنی سیاست و اقتصاد و فرهنگ را به هم دوختند، مسکن و اکل و شرب و پوشاک و غیره همه الگوها را به هم گره زدند، اینها را به اشتغال، الگوی تفریح و اوقات فراغت گره زدند یک مجموعه به هم پیوستهای تشکیل دادند که شما از فوتبال تا فستفود و تا اشتغال بانوان و غیره همه را در یک سیکل میبینید، از معنی زاد و ولد و حفظ نسل و سرمایههای اجتماعی تا نوع تامین غرائض متفاوت انسان که همهاش یک مجموعه به هم پیوسته است که به آن سبک زندگی میگویند که تعبیر من این است و با قاطعیت میگویم و همه جا دفاع کردم و دفاع میکنم که یک جنگل مدرن، یک توحش منظم است و اسمش را گذاشتند توسعه یافتگی البته یک توحش منظم عمیق مبتنی بر یک عقلانیت پیچیده شیطانی و سکولار.
خیال میکنند هر چیزی که پشتوانهاش عقلانیت بود میشود تمدن انسانی، اینجور نیست بلکه اگر پشتوانهاش عقلانیت شیطانی بود که در روایات ما از آن تعبیر به «نکراء» میشود این تمدن الهی نخواهد بود. نتیجه سخن این است که فریفتگی نسبت به غرب بزرگترین آفت انقلاب اسلامی است و آفت سبک زندگی اسلامی است.
یادم هست که با اساتید محترم فرهنگی صحبت میکردم، عرض کردم شما چه توقعی دارید که این جوان که شما از اول صبح تا پایان ساعت درسی دائم هر حرف علمی که میزنید مستند میکنید به یک اندیشمند غربی، آنها را سرلشگرهای فرهنگی جهان میدانید که همه حرفهای فاخر عالم برای آنها است بعد آخر شب به آن بچه میگویید سبک آنها لباس نپوش، سبک آنها تغذیه نکن، سبک آنها دوست انتخاب نکن، تا این برند است تا هژمونی فرهنگی غرب است تا سلطه فرهنگی غرب است که غرب یک جاده یک طرفه درست کرده در علم و آگاهی و تکنولوژی و پیشرفت و میگوید همه پیشرفت یعنی این، آگاهی یعنی این، دیگر شما نمیتوانید به اسم دین در مقابل او بایستید، بلکه این انحصار باید شکسته شود وگرنه شما نمیتوانید به دنبال سبک زندگی اسلامی باشید.
پژوهش و آموزش و تبلیغ در مقیاس حکومت لازمه حوزه انقلابی
همینجا یک اشاره کنم به ماموریت حوزه؛ حوزه انقلابی حوزهای است که حکومت دینی را میفهمد رقیبش که تمدن مادی است را میشناسد، حوزه انقلابی حوزهای است که پژوهش، آموزش و تبلیغش در مقیاس حکومت است نه در مقیاس فرد، واحد مطالعهاش فرد نیست، اگر واحد مطالعه ما در فقه، کلام و فلسفه و اعتقادات و در عرفان فرد بود، واحد پژوهش و آموزش و تبلیغمان اگر فرد بود، معارفی که پژوهش میکنیم، آموزش میدهیم و تبلیغ میکنیم اگر فردی بود از دلش مبارزه با حکومت مادی و توسعه در نمیآید حداکثر آدمهای متدین منزوی درست میکند و نه آدمهای فعال درگیر با تمدن غرب که دنبال سازندگی هستند و میخواهند یک تمدن جدید بسازند حداکثر آن دعوت به انزواست.
تقابل با تمدن غرب شاخصه حوزه انقلابی
حوزه انقلابی حوزهای است که ماموریت خودش را در چالش بین اسلام و تمدن غرب میفهمد و در این دوران نقش خودش را ایفاء میکند، حوزه انقلابی حوزهای است که تن به تمدن غرب نمیدهد، نمیپذیرد تمدن مادی غرب دائما برای ما حادثه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بسازد، در حوزه اقتصادش خیلی واضح است، نمیپذیرد بانک و بیمه و بورس برای ما حادثه درست کند و ما پاسخگو به مسائل مستحدثه شویم، برای ما شبکههای مجازی درست کند و ما دنبالهرو بشویم که حالا حکمش چیست آیا صحیح هست یا نه، در حوزه فرهنگ اینگونه تصرف کند، در حوزه سیاست تولید ساختارهای جدید سیاسی کند، دموکراسی بیاورد که حالا بعد بخواهیم دموکراسی را اسلامی کنیم، مشروطه را اسلامی کنیم مگر مشروطه، اسلامی میشود مگر دموکراسی اسلامی شدنی است.
اقتصادی که بر محور بانکهای ربوی باشد ایجاد اخلاق مادی میکند
به تعبیر امام(ره) باید نبض زمان در اختیار حوزهها باشد نه اینکه حوادث شکل بگیرد و ما در مقابل حوادث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی شکل گرفته پاسخگوی مسائل مستحدثه شویم این حوزه منفعل است این حوزه انقلابی نیست حوزهای که میدان درگیری خودش را در مقیاس جهانی نمیفهمد وقتی میگوید بیا با منکر مبارزه کن با مرتکبین درگیر میشود نه با اقامه کنندگان، ما در منکر اقامه و اشاعه منکر داریم یک کسی مواد مخدر مصرف میکند و یک شبکههایی هم توزیع کننده آن هستند یعنی یک بسترهایی در جهان هست که فرهنگ مصرف مواد مخدر را اشاعه میکند، قبح و زشتی آن را میریزند، رغبت به آن را ایجاد میکنند، معروف را منکر میکنند و منکر را معروف میکنند که اینها میشوند اقامه کنندگان باطل، ما اگر میخواهیم مبارزه کنیم با هر سه باید مبارزه کنیم اما در سطح خودش، جرمی که اقامهگر دارد هیچ وقت ارتکابگر ندارد ، جرم کسی که اشاعه میکند، مرتکب ندارد، ما وقتی میخواهیم با پدیده بیحجابی مقابله کنیم با مرتکب درگیر میشویم البته نمیگویم درگیر نشوید ولی یک جریانی دارد اقامه به اشاعه میکند آنچیزی که اقامه به بیحجابی میکند الگوی توسعه غربی است همین الگوی اقتصادی است که آقایان به اسم پیشرفت از آن یاد میکنند این اقتصاد، لوازم فرهنگیش برداشته شدن رابطه بین اقشار است.
نکتهای خدمتتان عرض کنم که شگفت انگیز است ترکیه مفلوکی که پشت در اتحادیه اروپا ایستاده و التماس میکند که او را به عضویت بپذیرند و آنها نمیپذیرند و یکی از اشکالاتی که به او میکردند این است که میگفتند از نظر فرهنگی شما همبافت ما نیستید مثل یک استان که همبافت با استانهای دیگر نباشد، میگفتند شما نظریه اکتفاء را قانونی نکردید یکی از موانع شما این است.
اشاعه و اقامهگر بیحجابی، الگوی توسعه غربی است، این اقتصادی که بر محور بانکهای ربوی در کشور مثل قارچ سبز میشوند، این ایجاد اخلاق مادی میکند این ایجاد بیحجابی میکند مثل قارچ بانک سبز میشود ما با بیحجابی میخواهیم مبارزه کنیم نمیگویم مبارزه نکنیم بلکه قاعدهمند باید باشد.
غفلت از راه انقلاب پیامد شیفتگی مدیران به تمدن غرب است
حوزه انقلابی حوزهای است که رقیب خودش را میشناسد، رقیب ما تمدن مادی است که میخواهد کفر را در مقیاس جامعه جهانی در تمام همه عرصهها اقامه کند؛ خصوصی و عمومی به تعبیر روایات «کما ملأت ظلما و جورا»[1] میخواهد ولایت مادی، صفت و خُلق اجتماعی بشر بشود، استکبار را تبدیل میکند به تمدن، کما اینکه اهل بیت(ع) ارکان البلاد هستند و اطراف آنها بلد امین شکل میگیرد، اطراف اینها هم بلد خبیث شکل میگیرد.
بلد طیب داریم، بلد خبیث هم داریم؛ این شجره خبیثه قابلیت اسلامی شدنی ندارد؛ زیرا این اساسش منکر است، منکر را در مقیاس جهانی اقامه میکند البته اشاعه و ارتکاب هم دارد و البته ارتکابش هم جرم است نباید پذیرفت و باید مبارزه کرد.
حوزه انقلابی حوزهای است که رقیب را میشناسد مقابلش ایجاد موضع گیری میکند از تبری تا قتال تا سازندگی در جامعه خودمان باید نسبت به همه مظاهر تمدن غرب ایجاد نفرت و برائت کنیم، عسل معاویه هم منفور است فقط نمازش نیست که باطل است سفرهاش هم حرام است.
این آیه را ببینید (وَ لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلىَ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنهُمْ زَهْرَةَ الحْیَوةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیرٌ وَ أَبْقَى)[2] یکی از موانع تبعیت از حضرت همین نگاه ممتد به جلوههای دنیا است البته خطابش به حضرت است ولی اصلش برای ماست حال توضیحش بماند.
نگاهت را امتداد نده آنهم هر دو چشم؛ چشم ظاهر و باطن، چشم دل و چشم سر، به او هر چه دادیم آن زهره حیات دنیا است شکوفههای دنیا است؛ زیرا این امتحان آنهاست اگر چشم به آن تمدن مادی انداختیم از این رزق خیر محروم میشویم اما اگر نگاهمان را به آنها امتداد ندادیم و راه خودمان را رفتیم یعنی از اول صبح تا آخر شب هرچه آنها نسخه میپیچند نسخه غربی مینویسند همان لا تمدن عینیک است.
امتداد نگاه یعنی یک مدیر اگر بخواهد نگاهش را امتداد بدهد معنایش این است که وقتی میخواهد صحبت از اقتصاد کند این گونه نگوید که در کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» است:(پس از بررسی انواع مکاتب اقتصادی در این مطالعه و ارزیابی آنها از منظر فرادستی نظام از جمله اهداف اقتصادی سند چشمانداز و سیاستهای کلی ابلاغی در برنامه چهارم و پنجم توسعه به ویژه سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی به نظر میرسد که نظریه نهادهای مکتبگرایان و کینزیهای جدید(نوکینزیها) به نسبت سایر مکاتب با الگوی توسعه مطلوب جمهوری اسلامی تا حدی هم قرابت داشته باشد) لاتمدن یعنی همین، لاتمدن عینیک سطوحی دارد یکی نگاه میکند لذت میبرد خوشش میآید و میخواهد ثروت داشته باشد اما یک مدیر امتداد نگاهش به شکوفههای مادی تمدن غرب این است که دنبال آن راه برود و راه صحیح خودش را فراموش کند.
مشکل موجود کشور رویکرد توسعهگرایانه غربی
الحمدلله ما در وضعیت بحران نیستیم ولی این مشکل موجود کشور ماست و میتواند بحرانساز شود این تفکر است، تفکری که نه میتواند از اسلام دل بکند و نه میتواند از توسعه دست بردارد و در عمل میگوید چارهای نیست باید دست از استقلال برداشت مفهوم «استقلال فرهنگی، سیاسی، اقتصادی» را تغییر دهید به «مشارکت مشاع با جامعه غربی بر محور لیدر بزرگ تمدن غربی یعنی اروپا و امریکا».
حوزهای که پژوهش، آموزش، تبلیغ، مجاهدت، بصیرتافزایی و موضعگیریاش در این مقیاس نیست به نظر من حوزه متناسب با افق انقلاب اسلامی و ظهور حضرت بقیة الله(عج) در دنیای کنونی نیست.
تمام مباحثی هم که مربوط به سبک زندگی است ذیل همین تعریف میشود، سبک زندگی ذیل الگوی توسعه تعریف میشود و انشاء الله خداوند متعال به همه ما توفیق دهد که راه انبیاء و اولیاء و امام بزرگوارمان را زیر سایه پرچمدار بزرگ انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب اسلامی با قاطعیت ادامه دهیم.والسلام./201/229/ر
[1] . الکافی، ج اول، ص341، ح21
[2] . سوره مبارکه طه، آیه 131