vasael.ir

کد خبر: ۲۵۳۹
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۷ - 03 July 2016
یادداشت کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی/ بخش سوم

مبانی فقهی حمایت از جنبش های بیداری اسلامی با رویکردی به آرای امام خمینی

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل- در بخش سوم این یادداشت به اصل تولی و تبری، قلمرو این اصل و کاربرد آن در عصر حاضر پرداخته شده و با بررسی تولی و تبری از منظر قرآن و روایات، بیان شده است که از منظر اسلام و مطابق با نظر حضرت امام(ره)، باید تولی و تبری مبنای تنظیم روابط در سیاست خارجی دولت اسلامی باشد.

 

به گزارش پایگاه اطلاعرسانی فقه حکومتی وسائل، همانطور که می‏دانیم مبارزات آزادیخواهانه و آزادیبخش مردم مظلوم و مسلمان کشورهای مختلف جهان مانند فلسطین، یمن، لیبی، مصر، بحرین و تونس و... که سالهای مدیدی است در زیر سلطه غاصبان و مستکبرین قرار دارند امروزه در سطح گسترده ای شروع شده و همچنان ادامه دارد.

حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز که از حامیان و پشتیبانان چنین نهضت های آزادیبخش و ضداستعماری در سطح جهان می باشد، این حرکتها را تحت چتر حمایتی رهبری و دولت جمهوری اسلامی ایران قرار داده تا با نیروی معنوی و مادّی مضاعف علیه عوامل کفر و ستم و استکبار پیکار کنند.

دولت ایران با بکارگرفتن این اصل در سیاست خارجی خود درصدد است که ملتهای مظلوم و تحت ستم را از زیر سلطه حکومتهای جائر و جبار درآورد و به آنها یاری رساند تا با آزادی و استقلال تمام سرنوشت خود را رقم زنند و همچنین با این حمایت، ماهیت نوع دوستی و رسالت آزادی بخشی اسلام را نشان دهند و بر عشق و وفاداری آنان به دین خداوند بیفزاید.

امروزه این دیدگاه درباره این حمایتها قوّت پیدا کرده که جنبشهایی که در حال حاضر در سطح جهان صورت گرفته و جمهوری اسلامی ایران نیز از آنها حمایت می کند کاملا جنبه سیاسی داشته و در واقع آنها مدافعان ایران بوده و ایران خاکریز نبرد با آمریکا و اسرائیل را به خارج از مرزهای جغرافیایی خود انتقال داده است.

نوشتار حاضر درصدد است تا با بررسی و تبیین منابع غنی فقهی و الهامگیری از آرای امام خمینی، اثبات کند که این مواضع و رویکرد حکومت اسلامی، علاوه بر منافع سیاسی که برای دولت اسلامی در بر دارد، همچنین کاملاً برگرفته از ارزشهای دینی و مبانی فقهی ما بوده و علاوه بر جنبه سیاسی، به عنوان یک وظیفه شرعی و دینی مطرح میباشد.

 

آنچه در ادامه میآید بخش سوم این نوشتار است که تقدیم خوانندگان محترم میگردد:

 

ج: اصل تولی و تبری

)تولّی) از ریشه (ولی) به معنای پذیرش ولایت است. ولایت، ولی، مولی و امثال اینها از مادّه «ولی» اشتقاق یافتهاند و به این معناست که آن دو چیز چنان در کنار هم قرار بگیرند که فاصلهای در کار نباشد، یعنی اگر دو چیز آن چنان به هم متصل باشند که چیز دیگر در میان آنها نباشد ماده «ولی» بکار برده میشود.

به همین مناسبت این کلمه در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است، اعمّ از قرب مکانی و قرب زمانی و باز به همین مناسبت در مورد دوستی و یاری، تصدّی امر، تسلّط و از این قبیل معانی استعمال شده است چون در اینها نوعی مباشرت و اتصال وجود دارد.

 

معنای فقهی تولّی

تولّی هم از باب تفعّل و به مفهوم پذیرش ولایت میباشد[35] که در اصطلاح فقهی عبارتست از این که انسان ولایت خدا و پیامبران، ائمه معصومین و در زمان غیبت نیز فقهای جامع الشرایط را بپذیرد و با هر فرد، جریان و نظامی که خدا دوست و عدالتخواه باشند رابطه دوستی بر قرار کند.

 

معنای فقهی تبرّی

«تبرّی» هم به معنای دوری جستن از شخص یا چیزی و حالت انزجار گرفتن است و در فقه عبارتست از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران و ائمه و مومنان و دوری جستن از آنها.

 با اینکه تولّی و تبرّی از موضوعات مهم سیاسی، اجتماعی و عاطفی اسلام و مبنای تنظیم روابط مسلمانان با دیگران است در فقه اسلامی به صورتی منسجم از آنها سخن نرفته است و بیشتر دارای رنگ و بویی قرآنی و سیاسی اجتماعیاند تا رنگ و بویی فقهی.

 بنابراین روی هم تولّی و تبرّی یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبّت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه و جانشینان به حقّ آنها(فقها جامع الشرایط)و مومنان پر کرده و در عین حال بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد؛ به عبارت دیگر از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری و دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت اعداءالله و دشمنان اسلام دوری جوید، همچنان که خداوند میفرماید:« اللّهُ ولیّ الّذین آمنوا یُخرجهم من الظلمات الی النّور و الّذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النّور الی الظلمات[36] خداوند ولیّ مومنان است و آنان را از ظلمت و تاریکیها به سوی نور خارج میکند، و اما اولیای کفار، طاغوت است که آنها را از نور به سوی ظلمتها میکشانند».

رسول گرامی اسلام(ص) نیز درباره اهمیّت تولّی و تبرّی میفرماید: «اَوْثَقُ عُرَی الاْیمانِ الْحُبُّ فِی اللّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللّهِ وَ تَوالی اَوْلِیاءِ اللّهِ وَ التَّبَرّی مِنْ اَعْداءِ اللّهِ: محکمترین ریسمان ایمان عبارت است از این که انسان برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمنی کند و با اولیای خدا پیوند برقرار سازد و از دشمنانش دوری گزیند.»

 

قلمرو اصل تولی و تبری

با توجه به مطالبی که در مورد تولّی و تبرّی گفتیم به این نتیجه می رسیم که تولّی و تبرّی دارای دو جنبه عاطفی و سیاسی اجتماعیاند، بدین معنا که انسان از لحاظ عاطفی میباید قلب خود را از محبّت خدا، پیامبران، امامان، جانشینان آنان و مؤمنان پر کند و در همان حال، بغض و کنیه دشمنانشان را به دل گیرد و از لحاظ سیاسی اجتماعی نیز سرپرستی و رهبری حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان خدا و اسلام دوری جوید.

به بیانی دیگر تولی و تبرّی عبارت است از اینکه بر همه مسلمانان جهان به عنوان تشکیلدهندگان جامعه بزرگ و جهانی اسلام، واجب است که نسبت به کفار، منافقان و مستکبرین جهان، اعلام بیزاری کرده و از آنها دوری بجویند و در مقابل، دوستی مظلومان و محرومان و مستضعفان را به دل بگیرند و در سختیها به یاری آنها بشتابند.

 

تولی و تبری در آیات قرآن

خداوند در آیه 4 سوره ممتحنه میفرماید: «قَدْکَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَ بَدَا بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاءُ أَبَداً حَتَّی تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ»: «برای شما مومنان، ابراهیم و آنان که با او بودند الگو و اسوه نیکویی هستند تا به آنها اقتدا کنید، آنان به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آنچه می پرستید به کلی بری و بیزاریم، ما مخالف و منکر شما هستیم و همیشه میان ما و شما بغض و کینه و دشمنی حاکم خواهد بود تا آن گاه که به خدای یگانه و بیهمتا ایمان بیاورید»

در جای دیگری نیز میفرماید: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ[37]«محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند نسبت به کفار بسیار سختگیر و سازش ناپذیرند و لیکن میان خودشان بسی دلنرم و مهربانند».

 شالوده دین پیامبر اکرم(ص) نیز بر همین اصل استوار است چنان که خداوند سبحان میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ[38]«ای مومنان یهودیان و مسیحیان را که(در مقابله با شما)دوست و هوادار یکدیگرند، به دوستی نگیرید و هر کس از شما آنان را دوست گیرد جزو آنان است؛ خداوند ستمکاران را هدایت نمیکند.»

 اگر چه آیه فوق در خصوص دوستی با اهل کتاب نازل شده است لیکن در تحریم موالات کفار به طور عام میفرماید: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاء[39]«ای مومنان دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید.

خداوند دوستی کفار را هر چند که از نزدیکترین خویشان باشد نیز بر مومن حرام فرموده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَتَّخِذُوا آبَاءَکُمْ وَ إِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَی الْأِیمَانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ،[40]«ای مومنان پدران و برادرانتان را اگر کفر را از ایمان خوشتر دارند، دوست مگیرید، و آنان که از شما ایشان را دوست گیرند آنان ستمکارند»

نیز می فرماید:لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ[41]،«قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند و با کسانی که با خدا و پیامبر او مخالفت میورزند دوستی کنند، ولو آن که پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا خویشاوندانشان باشند.»

 

آیات مذکور و آیات متعدد دیگر[42] بیانگر چگونگی سیاست تولّی و تبرّیی بوده و شکل عملی و قابل اجرای آن را نشان میدهد.

 در کل نتیجه این شد که حبّ و بغض و دوستی و دشمنی صرفاً باید برای خدا باشد و به عبارتی نظر اسلام این است که همه شئون سیاست باید خدائی باشد[43]

روشن است که تمام حبّ و بغضها بر محور ایده آل برتر دور می زند و آن چیزی است که در زندگی به روی آن تلاش میشود که همان کمال معنوی است و با حقیقت نظام هستی و انسانی نیز مطابقت دارد و کمال معنوی در سایه سیرالی الله تحققپذیر است، تلاش در امورات زندگی نیز در جهت سیرالی الله شایسته است.

 

تولی و تبری باید بر اساس کمال معنوی باشد

دوستیها و دشمنیها باید بر این اصل معنوی تنظیم گردد که دوستی خداوند اصل باشد و با دیگران نیز بر این اساس دوستی و دشمنی شود زیرا مقصود از تولّی در فرهنگ اعتقادی اسلام این است: که انسان ولایت خدا، پیامبران، ائمه معصومین و اولیاء الله را قبول کند و در زمان غیبت نیز ولایت فقهای جامع الشرایط و عادل را بپذیرد و با هر فرد و نظامی که دوست خدا، رسول، ائمه و مؤمنان باشند دوست باشند و تبرّی عبارت است از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکة الله و ائمه، مؤمنان و دوری جستن از آنان، به همین خاطر دو خط تاریخی حقّ و باطل و توحید و شرک با همدیگر آشتی ناپذیرند و کینه و بغض همیشگی بین آندو جریان خواهد داشت همچنانکه حضرت ابراهیم اسوه و الگوی این ستیز سازش ناپذیر برای همیشه مطرح می باشد.

بنابر این آیات سیاست خارجی دولت اسلامی باید بر مبنای عدل و قسط استوار باشد. همچنان که قرآن کریم می فرماید: لقد انزلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط«ما انبیا را فرستادیم، به آنها بیّنات و آیات و میزان دادیم تا مردم قیام به قسط کنند»[44]

بنابراین یکی از شاخصهای عمده حکومت اسلامی برقراری عدالت در سطح دنیا، در مقیاسهای کلان و در ابعاد مختلف است از جمله: ارتباط بین انسانها با هم، انسان و جامعه، و انسان و خدا و... است.
 

تولی و تبری در روایات

در متون روایی هم سخنان و رهنمودهای بسیاری درباره تولّی و تبرّی وارد شده است که همه درصدد اثبات این مطلب هستند که حبّ و بغض صرفاً باید به انگیزه الهی و خدایی باشد یعنی انسان باید جریانی را فقط به این دلیل دوست بدارد که خدا دوست دارد و به این دلیل از آن دوری کند که خدا دستور داده است همچنان که امام صادق میفرمایند: من احبّ الله و ابغض لله و اعطی لله و فهو ممن کمل ایمانه[45]«هرکس خدا را دوست بدارد و به خاطر خدا دشمن بدارد و برای خدا عطا کند، او از دسته مومنانی محسوب میشود که ایمانشان تکمیل شده است»

امام باقر(ع) میفرمایند:«مودّت و دوستی مومنان نسبت به یکدیگر، از بزرگترین شعبههای ایمان است، آگاه باشید که اصفیاءالله و برگزیدگان خدا کسانی هستند که برای خدا دوست میدارند و برای خدا کینه میورزند و برای خدا نیز بخشش و عطا میکنند»[46]

همچنین امام صادق(ع) میفرمایند: لکل شیءٍ اساسٌ و اساسُ الاسلام حبنا اهل البیت«هر چیز مبنایی دارد، بنیان اسلام دوستی اهل بیت ما است».

توّلی و تبرّی با جان آمیخته است و با وجود انسانها عجین است، ابعاد و شیوه زندگی انسان، بر پایه حب و بغض استوار است. اگر حبّ و بغض از انسان گرفته شود از حرکت باز میماند. آنچه مهم است گزینش معیار حبّ و بغض است و ضابطه و قانون باید بر آن حاکم باشد؟ هر کسی باید ارزیابی کند که میل و نفرت خویش را بر پایه چه ارزش هایی استوار می‎سازد؟

 قطعاً درستی ملاک، زندگی را در جهت شایسته و صحیح، و باطل بودن آن، انسان را به تباهی سوق میدهد پس روشن است که مقبولیت اطاعت و بندگی پروردگار بستگی به اصل تولّی و تبرّی دارد و ایمان بدون آن ناتمام است زیرا ایمان جز همان حب خدا، پیامبر و امامان معصوم و بغض و بیزاری از دشمنان آنان نیست. نقش تولی و تبرّی در ایمان همانند دو بال است که در صورت فقدان یکی از آنان، و یا هر دو توانایی رسیدن به هدف سلب می‎شود و از رسیدن به مقصد باز می‎ماند.

 

اصل تولی و تبری

امام علی(ع) در دو روایت، ملاک اصلی تولّی و تبرّی را به طور کلی آموزش میدهد ایشان در حدیثی میفرمایند:کُونا لِلظّالِمِ خَصْما و لِلْمَظْلومِ عَوْنا،[47]:دشمن ستمگران و طرفدار مظلومان باشید»

 بنابراین اگر ستیزی بین دو جریان صورت بگیرد اسلام طرفدار جریانی است که مظلوم واقع شده است، بنابراین در عصر حاضر که یک درگیری گستردهای بین رژیمهای غاصب و مردم مظلوم و ستمدیده در گرفته است، از آنجائی که ماهیت این رژیمها ظلم و ستم می باشد پس ظالم محسوب شده و بر طبق اصل تبرّی، باید از آنها دوری جست و بر طبق اصل تولّی، ممالک مسلمان نشین و دولتهای اسلامی باید حمایت قاطع خود را ازاین حرکتها که در این میان مظلوم واقع شده است اعلام نمایند.

همچنان که امام خمینی با صراحت از عزم دولت ایران در دفاع از مظلومان میفرمایند: ملت و دولت و مجلس و ارتش و سایر قوای مسلّح ایران که امروز با وحدت اسلامی و انسجام الهی صف واحد هستند مصمماند که در مقابل هر قدرت شیطانی و متجاوز به حقوق انسانها بایستند و از مظلومان دفاع نمایند و تا برگشت قدس و فلسطین به دامن مسلمین، از قدس عزیز پشتیبانی نمایند.[48]

 

تولی و تبری باید بر اساس اطاعت از خدا باشد نه نژاد و خون

امام علی(ع)در بیان ضابطه دیگر اصل تولّی و تبرّی میفرمایند:«بیشک ولیّ و دوست پیامبر آن کسی است که خدا را کاملاً اطاعت کند هر چند که از لحاظ نژادی و خونی از آن حضرت دور باشد و نیز همانا دشمن پیامبر آن کسی است که در برابر قوانین الهی عصیان و سرکشی نماید هر چند که قرابت قومی و خونی بسیار نزدیکی با آن حضرت داشته باشد[49]

پس بنابر کلام حضرت، روابط دوستانه یک فرد و قوم و یک ملّت با افراد، اقوام و ملل دیگر، بر اساس همخونی و اشتراک نژادی نمیباشد، بلکه بر اساس همدینی و اشتراک در عقیده است و لذا از این روایت میتوان نادرستی سیاست خارجی برخی از کشورها و رژیمها را که بر اساس همخونی و ناسیونالیستی استوار است، فهمید.

 بنابراین سیاست خارجی دولت اسلامی نسبت به ملل و کشورهای مسلمان باید با ملاک میزان نزدیکی آنان به اسلام و میزان تبعیت آنها از قوانین اسلامی تعیین شود.

 

کاربرد اصل تولی و تبری در عصر حاضر

همان طور که اشاره شد سیاست خارجی اسلام باید بر مبنای عدل و قسط استوار باشد و مسلمانان باید اجراکننده چنین خطی باشند و ضابطه در تولّی و تبرّی عبارت است از موضعگیری انکاری و منفی حکومت اسلامی و امام مسلمین در مقابل نظامهای کفر و استکبار و جریانهای فکری و سیاسی این چنینی و حمایت از اقوام و ملل مظلوم و ستمدیده عالم. همه پیغمبران الهی و در راس آنها پیامبر گرامی اسلام(ص) به دستور الهی چنین سیاستی داشتند.

 امام خمینی در این مورد میفرمایند: پیغمبر هم شهید داد، انبیاء هم همین طور، سیره انبیاء بر این معنا بوده است، سیره بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه میکردند با طاغوت ... ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد[50]

بنابراین حکومت اسلامی در روابط خارجی خود باید بر اساس اصل تولّی و تبرّی حرکت کند یعنی از افراد و جریانها و حکومتهایی که در مقام توطئه و فتنه انگیزی علیه اسلام و جامعه مسلمانانند، تبرّی جوید و کوشش خویش را برای مبارزه با توطئههای آنها به کار گیرد.

 

سیطره بیگانگان بر کشورهای اسلامی سبب حرمت روابط با آنها و قطع پیمان‎ ‎می‎شود

امام خمینی در این باره میفرماید: در صورتی که روابط سیاسی دولتهای اسلامی با بیگانگان موجب استیلای آنان بر کشورهای مسلمانان یا جانها و اموالشان شود، یا موجب اسارت سیاسی مسلمانان گردد، بر دولتمردان حرام است که چنین روابط و مناسباتی داشته باشند و پیمانهایشان نیز باطل است.

 

وجوب دوری جستن از زمام‎داران مسلمانی که به سود کفار و بیگانگان عمل می‎کنند

 از دیدگاه فقه اسلامی، نه تنها باید از ارتباط سیاسی با دشمنان معاند دوری جست، بلکه از زمامداران مسلمانی که به سود کفّار و بیگانگان گام مینهند و تصمیمهایشان راه تسلط کفّار را هموار میسازد نیز باید دوری جست و آنان را از مقامشان عزل کرد، چنان که امام خمینی میفرماید: اگر بعضی از رؤسای دولتهای اسلامی یا نمایندگان مجلس موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانگان بر کشور اسلامی گردند به حدّی که حوزه اسلام یا استقلال مملکت هر چند در آینده مورد تهدید قرار گیرد، چنین افرادی خائنند و باید از مقام خود عزل شوند؛ هر مقامی که باشد و بر امّت اسلامی است که آنها را اگر چه با مقاومت منفی، همچون ترک معاشرت با آنها و کناره جویی از آنان و از هر راه ممکن، مجازاتشان کنند و در اخراجشان از تمام امور سیاسی و محروم ساختن از حقوق اجتماعی بکوشند.

بر اساس چنین سیاستی، ملاکها و ارزشهای عقیدتی و مکتبی، نسبت به «مصالح سیاسی» برتری و تقدم خواهند داشت و چنین نظام و انقلابی هرگز از نظر عقیدتی و سیاسی، به انحراف کشیده نخواهد شد و در رابطه با مکرها و توطئههای سیاسی دشمنان و تهاجم فرهنگی و فکری غرب، به استهلاک نخواهد رفت بلکه بر عکس رشد و نمو ذاتی خواهد داشت و رمز تاکید اکید خداوند در قرآن برای اتخاذ چنین شیوهای در مقابل کفر، ناشی از همین واقعیت است.

 

تولی و تبری مبنای تنظیم روابط در سیاست خارجی دولت اسلامی است

بنابراین تولّی و تبرّی باید مبنای تنظیم روابط در سیاست خارجی مسلمانان و دولت اسلامی بشود و حکومت اسلامی در روابط خارجی خود دقیقاً بر اساس تولّی و تبرّی باید حرکت کند و لذا مبنای تمام تصمیمات طراحان و مجریان سیاست خارجی دولت اسلامی باید این باشد که معاندان با خدا و اسلام و فتنهانگیزان و توطئهگران و کینهتوزان مسلمین، بایکوت سیاسی شوند و از آنها با همان صراحت سیاسی که اسلام دارد تبرّی بجویند.

 بنابراین باید با برخی از مزدوران مستقیم و غیر مستقیم نفوذی خط غرب و آمریکا و همچنین کشورهایی که نسبت به اسلام کینه دارند، رابطه تبرّایی داشته باشیم و شعار تاریخی امام خمینی که فرمودند: نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی، ریشه در همین اصل دارد.

از طرف دیگر بر مبنای سیاست تولّایی، کشورها و مردم ستمدیده و مظلومی که تحت سلطه کشورهای غاصب قرار گرفتند شایسته برقراری رابطه سیاسی بوده و هرگونه حمایتی از آنها باید در راستای برقراری عدالت و قسط در جامعه بشری انجام گیرد.

 

حضرت امام(ره): ما درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران هستیم

 همچنان که امام خمینی این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی بارها اعلام نمودند که ما درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم و استقبال میکنیم. ما در صدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم، ما تصمیم گرفتهایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام رسول الله را در جهان ترویج نماییم و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود.[51]


 

نتیجهگیری از بخش‎های سهگانه یادداشت

  1. در زمینه سیاست خارجی، دولت اسلامی میتواند با اتکا بر اصول محکمی مانند مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم، تالیف قلوب و تولّی و تبرّی که منبعث از آیات و روایات هستند و ریشه در باورهای دینی ما دارند، مسائل مختلف سیاست خارجی حکومت اسلامی را تنظیم و اجرا نموده و به هدف خود که برقراری صلح و امنیت می باشد، نائل گردد.
  2. بر مبنای اصل مبارزه با ظلم و حمایت از مظلوم، خداوند بر ضرورت ظلم زدائی از جامعه بشری و صحنه فعالیتهای اجتماعی انسانها تاکید داشته و برای ظلم هیچگونه جائی در نظام آفرینش قائل نمیشود، بنابراین ظلم زدائی از جامعه بشری را مسئولیت اجتناب ناپذیر انسان دانسته است و این ظلم زدائی شامل تمام قلمروهای حیات بشری شده و هیچ استثنائی در آن وجود ندارد و بر این اساس، ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم برای استقرار عدالت و گسترش آن جزء غیر قابل تفکیک از مجموعه تلاشهای زندگی اجتماعی هر مسلمانی میباشد.
  3. بر طبق اصل تالیف قلوب، حمایت اقتصادی از مسلمین و یا کفار توسط پیامبر(ص)، امام(ع) و یا ولیّ امر مسلمین به منظور جلب آنان برای پذیرش اسلام و دفاع از آن، صورت میگیرد بنابراین اسلام برای این امر، بودجه خاصی را اختصاص داده است و آن، قسمتی از زکات است که به عنوان مالیات اسلامی، از مردم مسلمان گرفته میشود. کسانی که مورد کمک و حمایت قرار میگیرند «مؤلّفه قلوبهم» یا «مؤلّفه القلوب» نامیده میشوند و بر این اساس مبارزات آزادیبخش محرومین و مظلومین جهان تحت حمایت اقتصادی حکومت اسلامی قرار میگیرد تا بتوانند بر پایه این کمکهای مادّی و معنوی بر ستم و استکبار غلبه کنند. دولت اسلامی با بکارگیری این اصل در سیاست خارجی خود در پی تحقّق این آرمان میباشد که این حکومتها را از زیر سلطه حکومتها و رژیمهای غاصب در آورده و به آنها کمک کند تا در تعیین سرنوشت خود مستقل عمل کنند و ضمناً با این حمایت ماهیت انساندوستی و رسالت آزادیبخشی اسلام را نشان داده و بر محبت و گرایشات آنان به دین خداوند بیفزاید.
  4. بر اساس اصل تولّی و تبرّی، سیاست خارجی دولت اسلامی نسبت به ملل و کشورهای مسلمان باید با ملاک و میزان نزدیکی آنان به اسلام و میزان تبعیّتشان از قوانین اسلامی تعیین شود، در رابطه با ملل و کشورهای غیرمسلمان نیز باید دستورالعمل: «کُونا لِلظّالِمِ خَصْما و لِلْمَظْلومِ عَوْنا»، ملاک و مجوّز روابط سیاسی قرار بگیرد. از کشورهایی که دارای خط مشی سیاسی ظالمانه و تجاوزطلبانه و غارتگرانه هستند، با توجه به میزان گرایشهای ظالمانه آنها باید «تبرّی» شود و کشورهای مظلوم نیز باید مورد شمول قاعدّه «تولّی» قرار بگیرند و حکومت اسلامی عون و جانبدار آنان باشد. جبههای که ستمگران در آنند «جبهه شرّ» و جبههای که مظلومان و بیچارهگان در آن قرار دارند «جبهه خیر» است. حکومتهایی که سیاست خارجی خود را متوجه جبهه شرّ میکنند، به تدریج استحاله شده و تبدیل به «شرّ» میشوند، امّا تنظیم روابط با مظلومان و جبهه خیر و جانبداری از حقوق پایمال شده آنان، عامل رشد و شکوفایی خودِ کشورِ حمایت کننده در سطح جهانی و صحنه بین المللی خواهد بود.
  5. دوستیها و دشمنیها باید بر اساس تولّی و تبرّی تنظیم گردد که دوستی خدا اصل، و دوستی پیامبر و امامان معصوم بر پایه دوستی خداوند استوار باشد. تولی عبارت است از دوستی خداوند، امامان معصوم و فقهای جامع الشرایط. تبری عبارت است از بیزاری از دشمنان آنها. دشمنی با اهل بیت خروج از اطاعت خداوند است چون هدایت بر محور اهل بیت دور می زند لذا دوستی آنان بنیان اسلام معرّفی شده است. تشکیل دهنده ایمان نیز تولی و تبری شمرده شده است. علمای شیعه و سنی اتفاق دارند که ایمان بدون دوستی پیامبر(ص) ناتمام است، پس تولی و تبری شرط قبول بندگی و اطاعت است. ایمان بدون تولی و تبری مقبول درگاه حق نیست بنابراین بر همه مسلمانان جهان به عنوان تشکیلدهندگان جامعه بزرگ و جهانی اسلام، واجب است که نسبت به کفار، منافقان، مستکبرین جهان، اعلام بیزاری کرده و از آنها دوری بجویند و در مقابل، دوستی مظلومان و محرومان و مستضعفان را به دل بگیرند و در سختیها به یاری آنها بشتابند، و این اصل باید مبنای تنظیم روابط در سیاست خارجی مسلمانان و دولت اسلامی شود و حکومت اسلامی در روابط خارجی خود دقیقاً بر اساس تولّی و تبرّی حرکت کند. لذا مبنای تمام تصمیمات طراحان و مجریان سیاست خارجی دولت اسلامی باید این باشد که معاندان با خدا و اسلام و فتنه انگیزان و توطئهگران و کینه توزان مسلمین، بایکوت سیاسی بشوند و از آنها با همان صراحت سیاسی که اسلام دارد تبرّی بجویند، بنابراین باید با مزدوران مستقیم و غیر مستقیم نفوذی خط غرب و آمریکا و همچنین کشورهایی که نسبت به اسلام کینه  دارند، رابطه تبرّایی داشته باشیم، و از طرف دیگر بر مبنای سیاست تولّایی، کشورها و مردم ستمدیده و مظلومی که تحت سلطه کشورهای غاصب قرار گرفتند شایسته برقراری رابطه سیاسی بوده و هرگونه حمایتی از آنها در راستای برقراری عدالت و قسط در جامعه بشری باید انجام بگیرد.
  6. از نظر اکثریت مذاهب اسلامی، تا زمانی که در روی زمین، غیر مسلمان باقی است، حکم تالیف قلوب هم به قوّت خود باقی است، چون محال است که مسبب از بین برود در حالیکه سبب باقی است، به عبارتی تا علت هست معلول نیز هست و تالیف قلوب هر کسی که موجب شوکت و عظمت اسلام باشد، جایز است و اختصاص به کافر یا مسلمان، فقیر یا غنی ندارد، چنانکه اختصاص به زمان حضور امام زمان ندارد و در همه حال مطرح میباشد و با استفاده از این اصل(تالیف قلوب) متیقن فقهی، در سیاست خارجی دولت اسلامی تمام جنبشها و نهضتهای ضد استعماری و استبدادی را در جهت صدور انقلاب و دفاع از حقوق مظلومین زیر چتر حمایتی خود گرفته و از نظر اقتصادی به حمایت از آنان پرداخت، بنابراین اصل تالیف قلوب را هم اکنون میتوان در مورد تمام حرکتها و نهضتهای آزادی بخش جهان مانند نهضتهایی که در کشورهای فلسطین و لبنان، لیبی، بحرین، تونس و مصر صورت میگیرد به کاربرد یعنی جمهوری اسلامی ایران با به کارگیری این اصل اسلامی و انقلابی، تمام حرکتهای ضد استعمار و ضد ظلم جهان را تحت حمایت خود قرار میدهد.
  7. ثابت کردیم که سیاست فعلی دولت اسلامی در راستای حمایت از جنبش و حرکتهای آزادیخواهانه مظلومین و محرومین جهان، کاملاً ریشه در باورهای دینی ما داشته و حمایت اقتصادی آن بر مبنای سیاست تالیف قلوب و حمایت سیاسی آن بر مبنای اصل مبارزه با ظلم و ستم و حمایت از محرومین، و اصل تولّی و تبرّی انجام میگیرد که هر سه این اصول منبعث از آموزه های قرآنی است که پایه اعتقادات و باورهای اصلی ما را تشکیل میدهد.
  8. به نظر میرسد از آنجائی که ولایت فقیه جامع الشرایط به نیابت از معصوم و با استفاده از ولایت خود میتواند در صورت صلاحدید، در بیت المال تصرف کرده و آن را در موارد مختلف به مصرف برساند؛ برای کمک به حرکتها و جمعیتهای متمایل به اسلام و آزادی بخش و یا دولتهای غیر مسلمان، به منظور تالیف قلوب
  9. با تبیین این فرضیه که حمایت از این جنبشها و حرکتها کاملاً ریشه در ارزشهای اسلامی دارد: اولاً نگاهها و نگرشها نسبت به این قضایا در بین مردم فرق کرده و بعد از این مردم آن را به عنوان یک وظیفه شرعی و دینی خود قلمداد خواهند کرد ثانیاً تمام تلاشهای منافقین و استکبار جهانی در راستای شبههافکنی و ایجاد تفرقه بین مردم و دولت و همچنین به انزوا کشیدن چنین مسائلی، عقیم خواهد ماند.ان شاءالله/102/228/.ر

 

پی نوشت:

[35] - شکوری، ابوالفضل؛ فقه سیاسی اسلام، تهران، چاپ آرین،1361،ج2ص519و520.

[36] - سوره بقره آیه257.

[37] - سوره فتح آیه29.

[38] - سوره مائده آیه۵۱.

[39] - سوره ممتحنه آیه۱.

[40] - سوره توبه آیه۲۳.

[41] - سوره مجادله آیه ۲۲.

[42] - سوره مائده آیات56و57، سوره نساء آیه 137.

[43] - مصباح یزدی، اسلام؛ سیاست و حکومت، تهران، دفتر مطالعات و بررسیهای سیاسی، 1377، ص20.

[44] - سوره حدید آیه25.

[45] - کلینی، محمدبن یعقوب؛ کافی، کتابفروشی اسلامی، بی تا، ج2ص101.

[46] - همان، ج2ص102.

[47] - نهج البلاغه، نامه47.

[48] - به نقل از بیرکی داستانی، علی؛ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1381، ص50.

[49] - نهج البلاغه،حکمت92.

[50] - به نقل از بیرکی داستانی، علی؛ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1381، ص27.

[51] - به نقل از بیرکی داستانی، علی؛ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1381، ص44و45

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹