vasael.ir

کد خبر: ۲۵۳۶
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۱ - 03 July 2016
فصلنامه معرفت، شماره 31/ بخش دوم

راهبرد امام خمینی در جهت وحدت سیاسی جهان اسلام

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - طرح راهبردی امام خمینی(ره) در امر تحقق «وحدت سیاسی جهان اسلام» در واقع یک فراگرد چهار مرحله‌ای را به تصویر می‌کشد که نهایتا به تشکیل «دولت بزرگ اسلامی» منتهی خواهد شد.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ طرح این نوشتار در دو قسمت عمده تنظیم شده که هر قسمت نشان دهنده مرحله خاصی از فرایند پیاده شدن پروژه وحدت است: اول، حرکت فکری – فرهنگی؛ دوم، حرکت سیاسی – عملی؛ هر یک از این دو قسمت دارای زیرمجموعه‌های متعددی است که شیوه‌های عملی دو حرکت نامبرده را مشخص می‌سازند که بخش دوم آن تقدیم خوانندگان می‌شود.

 

ب: سیاسی - علمی

بر مبنای استراتژی امام خمینی(ره) پس از توسعه فعالیت‌های سازمان یافته فکری - فرهنگی که طی آن، مسیر وهدف مبارزه به خوبی مشخص گردیده و همبستگی چندجانبه معنوی در جوامع تا حدودی شکل گرفته است و هم چنین انسان مسلمان به منزلت انسانی و فردی و هویت دینی و ملی خود آگاه گشته است، زمان برای آغاز فاز دوم مبارزه یعنی فعالیت های سیاسی - عملی به تدریح فرا می رسد.

در مقطع مبارزه سیاسی - عملی، مراحل متعددی به عنوان روش مبارزه در اندیشه امام مطرح شده است، که مجموعا در دو سطح قابل مطالعه است: سطح دولت ها و سطح ملت ها.

 

سطح اول: دولت‌ها

اصولا روش های مبارزاتی امام خمینی(ره) با در نظر داشتن واقعیت های عینی جوامع اسلامی طراحی گردیده اند. لذا با توجه به این که امام از نقش تعیین کننده دولت های سرزمینی در تصمیم گیری های جمعی و نیز تغییر سرنوشت ملت ها توسط آن ها کاملا آگاه است، اولین رویکرد عملی او را تلاش در سطح دولت ها تشکیل می دهد.

از نظر امام کوتاه ترین راه تحقق بخشیدن به «وحدت اسلامی » در اقدام ارادی سران و رؤسای ممالک اسلامی نهفته است؛ زیرا سران دول اسلامی، تمامی امکانات و اهرم های حقوقی و اجرایی لازم برای تاسیس دولت متحده اسلام را در اختیار دارند به گونه ای که اگر این ها به صورت جدی و رسمی وارد عمل شوند کم ترین مشکلاتی در برابر اقدام جمعی شان وجود نخواهد داشت.

همین تحلیل واقع بینانه و در عین حال امیدوارانه امام او را وادار می نماید تا از طریق توسل به فراخوان عمومی، از همه سران دول اسلامی برای پایه ریزی یک وحدت سرتاسری دعوت به عمل آورد: «ما حرف مان این است که دولت ها بیایند قبل از این که خود ملت ها قیام بکنند، خود دولت ها بیایند خاضع بشوند، با هم دوست بشوند، با هم یک جلسه ای درست کنند، همه رئیس جمهورها بنشینند پیش هم و حل کنند مسائل شان را. هر کس سر جای خودش باشد، لکن در مصالح کلی اسلامی، در آن چیزی که همه هجوم آورده اند به اسلام در او با هم اجتماع کنند، جلوشان را بگیرند و آسان هم هست.» (17)

سرمایه گذاری فکری و عملی امام در پیش برد این شیوه (اجتماع سران) تا آن جا جدی می نماید که او را وادار به اعطای امتیازات سیاسی بیش تر به سران دول نموده و ا مر قبولی «اعوجاج » و نارسایی های فکری سران را در برابر تشکیل و تحقق «وحدت » بر خود تحمل می نماید.

او می گوید: «ما میل داریم که با همه کشورهای اسلامی برادر باشیم، همه حکومت ها در عین حالی که اعوجاج دارند برگردند و با ما دست اخوت بدهند، ما صلاح همه را می خواهیم... .» (18)

اما علی رغم این گونه تلاش ها و امتیازدادن ها، پیام های مکرر امام نتوانست دولت های سرزمینی را که هر کدام به منافع ملی خاص خود می اندیشیدند، وادار به اتخاذ استراتژی وحدت طلبانه نماید و در نتیجه، دیپلماسی وحدت خواهانه امام، موفقیتی را به ارمغان نیاورد.

در این جا بود که امام از کارآیی شیوه «اجتماع سران» ناامید گردیده و راه های بدیل دیگری را در دست مطالعه قرار داد. او همان طوری که در صراحت لهجه شهرت داشت در این جا نیز ضمن اظهار مایوس شدن از راه کار «اجتماع سران »، شیوه مبارزاتی دیگری که نشان دهنده «حرکت از پایین به بالا» بود را مستقیما مطرح نموده و گفت: «ملت ها خودشان باید در فکر اسلام باشند، مایوسیم ما از سران اکثر قریب به اتفاق مسلمین، لکن ملت ها خودشان باید به فکر باشند و از آن ها مایوس نیستیم.» (19)

 

سطح دوم: ملت‌ها

شیوه دوم مبارزاتی امام بر اصل محوریت مردم که نقش مهمی در تحول نظام های سیاسی در جهان به اصطلاح طرفدار دموکراسی ایفا می نمایند، استوار یافته بود. توجه اساسی امام در این مرحله به سمت نیروی قدرتمند مردمی معطوف می گردد.

اگر چه ملت ها و توده های محروم جوامع از همان اوان امر مبارزه، جایگاه بسیار بلندی را در اندیشه امام به خود اختصاص داده بودند؛ چه این که نگاه امام به مردم نگاه مقطعی و ابزارگونه نبوده بلکه نگاه واقعی و هدف گونه بوده است، اما رویکرد امام به مردم در مقطع دوم مبارزه، ویژگی خاصی دارد که با مقطع اول تفاوت پیدا می کند. مهم ترین ویژگی این رویکرد، در تغییر استراتژی «اصلاحی » به استراتژی «انقلابی » نهفته است.

امام به این نتیجه دست یافته بود که مبارزه اصلاحی می باید به مبارزه انقلابی تبدیل شود و در مبارزه انقلابی، توده ها نقش اصلی مبارزه را بر عهده خواهند گرفت. بنابراین توجه امام به مردم، در واقع فراخوان عمومی ملت ها به سمت «انقلاب» است.

اما این که این انقلاب و خیزش عمومی چگونه آغاز شود و چه فرایندی را پشت سر بگذارد، پاسخ های آن تا حدودی از سوی امام تبیین گردیده اند. امام به عنوان یک رهبر انقلابی و توانا چند مقطع مختلف را برای سازمان دهی و طراحی مبارزه سیاسی - عملی مورد اشاره قرار داده و ملت ها را گام به گام به سمت آن پیش برده و هدایت نموده است.

1- تشکیل حزب سیاسی (حزب مستضعفین یا حزب الله): «حزب مستضعفین » و «حزب الله» دو مفهوم اساسی در ادبیات سیاسی اندیشه امام است که ایشان آن را تجلی گاه قدرت سازمان یافته توده ها در دنیای بحران زده مسلمین می دانست.

طرح تشکیل «حزب مستضعفین» به عنوان یک تشکل سیاسی، از این رو از سوی امام ارائه گردید تا ملت های مسلمان بلکه تمامی محرومان جهان، فعالیت های هدفمند سیاسی خود را در داخل این جریان نوپا هماهنگ نموده و همبستگی و همگرایی خود را از طریق آن بیش از پیش تقویت نمایند.

هدف «حزب مستضعفین» تقویت باورهای جمعی در سطح امت اسلامی و سپس بررسی راه حل ها و پایان دادن به مشکلات و نابسامانی های جهان اسلام است که امروز ملل اسلامی با آن ها روبرو هستند.

امام اظهار امیدواری می کند که چنین حزبی در جهان جنبه عملی پیدا کرده مشکلات را از سر راه بردارد: «و من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنندو مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاول گران شرق و غرب کنند و دیگراجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند.» (20)

تشکیل «حزب مستضعفین» یا «حزب الله» بیانگر مرحله خاصی از رشد ملت ها هم به شمار می رود؛ زیرا وجود این حزب مبین این واقعیت است که منافع مشترک فراملی در پرتو نهضت فکری - فرهنگی، تا حدودی شکل گرفته و توده های نامنظم و از هم گسیخته ملت ها به سطحی از همبستگی دست یافته و باورهای جهان شمول نیز تا اندازه ای به وجود آمده اند.

گویا اکنون زمان آن رسیده است که این حزب سیاسی به وجود آید تا از دستاوردهای به دست آمده تا این مقطع، در مقاطع و مراحل بعدی بهره برداری بهینه نماید.

2- تشدید مبارزه سیاسی: ظهور حزب مستضعفین در عرصه فعالیت های سیاسی - اجتماعی، گامی است به سمت فعال تر شدن و منسجم تر شدن تلاش های عملی آزادی خواهان مسلمان؛ زیرا فلسفه وجودی یک حزب اقتضا می کند که برنامه ها و سیاست ها هر چه بیش تر جنبه کاربردی پیدا کنند.

امام خمینی(ره) نیز با اشاره به جایگاه محوری حزب در صحنه عمل، درباره نقش کاربردی آن چنین می گوید: «و هر مساله ای در هر جا و هر ملتی پیش آید به وسیله همین حزب مستضعفین رفع بشود.» (21)

امام خمینی در این جا حوزه فعالیت های حزب را بسیار گسترده فرض نموده است و برای آن به عنوان تنها نهاد سیاسی مشروع (نهادهای حکومتی از نظر امام فعلا مشروعیت ندارند) اختیارات وسیعی را در نظر گرفته است.

از طرف دیگر چون هدف اصلی حزب، مبارزه با رژیم های وابسته و سلطه قدرت های خارجی می باشد، الزاما در روند مبارزه خود با دشوراری های فراوانی نیز روبرو خواهد گردید.

امام با پیش بینی این دشواری ها، ملت ها را به الگوپذیری از نهضت انبیا: و گذشتگان دعوت نموده و مقاومت تا سرحد نهایی را به آن ها توصیه کرده است: «سیره انبیا بر این معنی بوده است. سیره بزرگان بر این معنی بوده است که معارضه می کردند با طاغوت ولو این که زمین بخورند ولو این که کشته بشوند و یا کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند... .» (23)

پس از تشدید مبارزه سیاسی از سوی «مستضعفان»، واکنش های رژیم های طاغوتی و حامیان خارجی آن ها نیز شدت پیدا می کند. در این مرحله ممکن است فعالیت های مسالمت آمیز سیاسی به تنهایی نتوانند مبارزان مسلمان را در تامین اهداف شان یاری رسانند، لذا وجود یک ابزار دیگری لازم است که بر سطح فشار افزوده و حریف را وادار به عقب نشینی نماید و این جز توسل به «زور» چیزی دیگر نمی تواند باشد.

3- توسل به مبارزه قهرآمیز: پس از آن که «حزب » هسته ها و شعبه های خود را در تمامی و یا اکثر نقاط وطن اسلامی یا سرزمینی فعال ساخته و هواداران مخلص و انقلابی در حد لازم گردآورده است، صفحه دیگری در روند مبارزه گشوده می شود که عبارت است از کاربرد ابزار قهرآمیز در مبارزه.

امام خمینی(ره) در این مرحله و مقطع از فرایند مبارزه، استفاده از زور و قدرت را برای دست یابی به اهداف نهایی، مطلوب دانسته و ملت های اسلامی را به کاربرد آن توصیه می نماید: «و اما به ملت های اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومت های جائر خود را در صورتی که به خواست ملت ها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان حکومت های وابسته به شرق و غرب می باشند.» (23)

استفاده از شیوه های قهرآمیز در مبارزه علیه استعمار و استبداد به ویژه در جهت دفاع از تمامیت ارضی وطن اسلامی چنان با اهمیت تلقی شده است که امام بارها دولت های اسلامی منطقه را برای تشکیل جبهه نظامی واحد علیه رژیم صهیونیستی و سلطه آمریکا بر منطقه فراخوانده است. (24)

از نظر امام اهمیت این امر، این را می طلبد که اگر یک چنین جبهه ای در سطح دولت ها تشکیل نشود او دست استمداد به سوی «ملت های اسلامی منهای دولت ها» دراز خواهد کرد تا اقدامات جدی تری را آغاز نمایند. (25)

او در شرایطی که امر «دفاع» علیه تهاجم رژیم بعث عراق را با تمام قدرت در جبهه های سرزمین خود رهبری می کرد، از مبارزه قهرآمیز جهت آزادی قدس نیز سخن می گفت: «ما بنای مان بر این است که باید عراق اول از شر این مفسدین و از شر این غاصبین فارغ بشود و بعد از آن ان شاءالله قدس.» (26)

امام با تجربه ای که از مبارزه علیه رژیم شاه در ایران کسب نموده بود به خوبی می دانست که مراحل پایانی مبارزه بدون توسل به «زور» انجام یافتنی نیست و نمی تواند بدون آن تکمیل و نهایی گردد.

4- تاسیس جمهوری های آزاد و مستقل: چهارمین مقطع حساس در استراتژی مبارزاتی امام، در راستای ایجاد وحدت جهانی اسلام که می باید از سوی ملت ها تحقق یابد، تاسیس «جمهوری های آزاد و مستقل سرزمینی » به جای رژیم های طاغوتی کنونی می باشد.

امام خمینی به خوبی دریافته بود که استحکام و موفقیت «دولت بزرگ اسلامی» بستگی تام و تمام به همکاری جدی دولت های سرزمینی دارد، از سوی دیگر به این امر نیز اذعان داشت که همکاری و همیاری دولت های سرزمینی منوط به اصلاح رژیم های سیاسی آن ها خواهد بود؛ زیرا تا همبستگی و همیاری فکری و ارزشی در میان دولت ها به وجود نیاید، همیاری عملی یا از همان ابتدا و یا در ادامه کار با دشواری های جدی روبرو خواهد شد.

ضرورت این امر امام را وادار می نماید تا اصلاح وتحول دولت های ملی راپیش شرطنیل به وحدت سرتاسری قرارداده و چنین بگوید: «ما می خواهیم که همه ممالک اسلامی اولا در محیطی که خودشان هستند به حسب حکم اسلام بین حکومت و بین مردم مخالفت نباشد و همه با هم باشند و همه متحد بشوند تا این که آسیبی برای این ها واقع نشود.» (27)

منظور از «وحدت و هماهنگی » دولت - ملت در دولت های محیطی این است که رژیم های ممالک اسلامی، بر اساس خواسته‌های واقعی ملت‌ها «اسلامی و ملی » بشوند و رژیم های طاغوتی ضد دینی و ضد مردمی تبدیل به نظام اسلامی - ملی گردد تا «جمهوری های آزاد و مستقل » به معنای واقعی کلمه که در این کلام امام آمده است تحقق پیدا کند: «وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان این است که... در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوری های آزاد و مستقل به پیش روید....» (28) و هرگاه این جمهوری ها در عمل شکل بگیرد، زمینه برای «وحدت بزرگش بیش از پیش فراهم خواهد شد.

5- تشکیل دولت بزرگ اسلامی: پس از روی کار آمدن «جمهوری های آزاد و مستقل » با نظام های اسلامی و باورهای جهان شمول، شرایط عینی وحدت و همیاری میان دولت ها و ملت های اسلامی کاملا مهیا خواهد گردید; چه این که در این مرحله که نظام های سرزمینی و محیطی در جهت مطلوب متحول شده اند، موانع ویژه در جهت تشکیل دولت بزرگ اسلامی یا «وحدت جهانی اسلام » وجود نخواهد داشت.

عوامل درونی موجود در خود نظام های «جمهوری های آزاد و مستقل » به گونه جبری و الزامی، جمهوری ها را به سمت وحدت نهایی که همانا تشکیل «دولت بزرگ اسلامی » باشد به پیش خواهد برد. وجود این عوامل درون نظام، نقش مهمی در تحقق یابی «وحدت » دارد. بعضی از این عوامل عبارتند از:

الف - «وحدت »، فلسفه نهایی حکومت ها: «وحدت » در اندیشه سیاسی اسلام، فلسفه و هدف نهایی حکومت ها را تشکیل می دهد. یک نظام اسلامی واقعی اصولا به سمت همیاری با واحدهای اسلامی دیگر حرکت می کند و اگر چنین ننماید در خلاف مسیر واقعی خود حرکت نموده است.

چنانچه امام با استناد به کلام پیشوایان دینی به این فلسفه وجودی حکومت ها اشاره نموده و می گوید: «تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است چنان که حضرت زهرا(س) در خطبه خود می فرماید که " امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است".» (29)

ب - «وحدت»، مسؤولیت دینی حکومت: «وحدت» در فرهنگ سیاسی اسلام یک پدیده دلبخواهی و اختیاری نیست که وجود آن تابع اراده آزاد خود دولت ها باشد بلکه یک تکلیف و مسؤولیت است که حاکمان اسلامی نمی توانند آن را نادیده بگیرند.

هر گاه دولت ها، اسلامی گردیدند پروژه وحدت به عنوان یک وظیفه دینی به خودی خود مورد توجه قرار خواهد گرفت. امام با یادآوری این مسؤولیت مهم سیاسی دولت ها در خطاب به برخی سران دول اسلامی گفته است: «این شما سران دولت ها هستید که باید این فکر اسلامی را تعقیب کنید و دست از دشمنی و مخالفت با برادران خود بردارید. مسؤولیت های دولت های اسلامی در پیشگاه خدای توانا و در پیشگاه ملت ها بسیار بزرگ است.» (30)

ج - «وحدت»، خواستگاه مردمی: چنانچه در گذشته اشاره گردید، اختلاف و واگرایی بیش از این که عامل داخلی داشته باشد، عامل بیرونی و خارجی دارد؛ زیرا این استعمار و حکومت های وابسته به آن هستند که همواره در روند پیشرفت نهضت های وحدت گرا اخلال ایجاد نموده و مانع از همگرایی دولت ها می گردند.

هر گاه این عامل در داخل سرزمین‌های اسلامی تغییر بنیادی یابد و حکومت ها ملی و اسلامی گردند، «وحدت» که خواست اصلی ملت‌ها و دولت هاست، تحقق پیدا خواهد کرد؛ چنانچه امام خمینی(ره) در بیان نقش تعیین کننده دولت‌های مردمی در تحقق بخشیدن «وحدت» گفته است: «اگر حکومت کنندگان کشورهای اسلامی نماینده مردم با ایمان و مجری احکام اسلامی بودند، اختلافات جزئی را کنار می گذاشتند، دست از خراب کاری و تفرقه اندازی برمی داشتند و متحد می‌شدند و ید واحده می بودند.» (31)

به هر حال این عوامل درونی آن گاه که با منافع ملی و فراملی دولت‌های «محیطی» گره خورده و مجموعا در کنار هم قرار بگیرند، شرایط عملی تحقق «وحدت اسلامی » را به خوبی فراهم خواهند کرد.

«جمهوری های آزاد و مستقل » اسلامی نیز با حفظ استقلال داخلی و حاکمیت ملی، یک سازمان سیاسی مافوق را تشکیل خواهند داد؛ زیرا که تعارضات بالفعل آنها از بین رفته و منافع شان نیز عمیقا با همدیگر پیوند پیدا می کند.

نتیجه

طرح راهبردی امام خمینی(ره) در امر تحقق «وحدت سیاسی جهان اسلام» در واقع یک فراگرد چهار مرحله ای را به تصویر می کشد که نهایتا به تشکیل «دولت بزرگ اسلامی» منتهی خواهد شد.

اولین مرحله قابل توجه در فراگرد وحدت، ایجاد شرایط لازم و بستر مناسب برای فراهم شدن مقدمات وحدت است که امام برای تحقق این امر، «نظام فکری - فرهنگی» تازه ای را به وجود آورد تا در پرتو آن، همبستگی معنوی و فرهنگی در میان جوامع متعدد اسلامی تقویت گردد؛ زیرا وحدت سیاسی، بدون پیش زمینه فکری و فرهنگی و شکل گیری باورهای همه شمول امکان پذیر نخواهد بود.

دومین مرحله در روند حرکت وحدت خواهی امام خمینی، فعال شدن نخبگان سیاسی و مذهبی به عنوان مجریان طرح وحدت، در جهت توسعه و تعمیق فرهنگ و ارکان وحدت است که امام از آن ها به نام سران دولت اسلامی و علما و روشنفکران یاد می نماید. صداقت و پشتکار نخبگان سیاسی و دینی در تامین پروژه وحدت نقش بسیار مهمی دارد که در هر مرحله نمی توان آن را دست کم گرفت.

سومین مرحله و یا محور در فراگرد وحدت، مسیری است که جریان وحدت آن را طی می نماید. از نظر امام این مسیر به دو صورت قابل پیمودن است: یکی از طریق مفاهیم سیاسی در سطح نخبگان سیاسی و دیگری از طریق حرکت های سیاسی و انقلابی از سوی گروه های مردمی که سرانجام ممکن است به ابزار قهرآمیز نیز متوسل شوند.

چهارمین مرحله در این جا، شکل گیری مرحله نهایی و به عبارت دیگر، دست آوردی است که نهضت وحدت خواهی، آن را تعقیب می نمود و این مرحله با تشکیل «دولت بزرگ اسلامی » با «جمهوری های آزاد و مستقل » به کمال خواهد رسید. و بدین طریق آرزوی واقعی جهان اسلام محقق خواهد شد.

محمد اکرم عارفی

/102/825/م

پی‌نوشت‌ها

1- امام خمینی، ولایت فقیه، امیر کبیر،1357، ص 175

2- تبیان (وحدت از دیدگاه امام خمینی)، دفتر پانزدهم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 175

3- در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر 14، امیر کبیر، 1362، ص 340

4- مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی، ج 13، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1374، ص 45

5- امام خمینی، وصیت نامه سیاسی - الهی امام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ص 8 -7

6- تبیان (وحدت از دیدگاه امام خمینی)، دفتر 15، ص 195

7- در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر اول، پیشین، ص 186

8- همان، دفتر 15، ص 139

9- همان، دفتر هشتم، ص 285

10- همان، دفتر پانزدهم، ص 215

11- صحیفه نور، ج 6، ص 49

12 و13- ولایت فقیه، پیشین، ص 181 - 180

14- صحیفه نور، ج 13، ص 126

15- همان، ج 18، ص 236

16- استراتژی وحدت، سید احمد موثقی، ج 3، دانشگاه تربیت مدرس، 1365، ص 963

17- صحیفه نور، ج 18، ص 195

18- صحیفه نور، ج 18، ص 172

19- در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر پانزدهم، ص 179

20- صحیفه نور، ج 8، ص 250

21- در جست وجوی راه، دفتر اول، ص 186

22- صحیفه نور، ج 18، ص 195

23- امام خمینی، وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی، ص 13

24و25-26- در جست وجوی راه از کلام امام، دفتر 15، ص 268 / ص 274

27- تبیان، ج 15

28- وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی، فرهنگی رجاء،1369، ص 87

29- تبیان، دفتر پانزدهم، صص 58 -157

30- صحیفه نور، ج 6، ص 122

31- تبیان، دفتر پانزدهم، ص 157

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶