vasael.ir

کد خبر: ۲۵۳۲
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۹ - 03 July 2016
فصلنامه معرفت، شماره 31/ بخش اول

راهکار وحدت سیاسی جهان اسلام از دیدگاه امام خمینی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - «اسلام» در مجموعه نظام فکری حضرت امام، مفهوم بسیار پویا و انقلابی دارد، اما نه هر اسلام، بلکه «اسلام ناب» که «دین» و «سیاست» را مکمل یکدیگر خوانده است،امام داروی درمان دردهای جوامع اسلامی را صرفا در احیای «اسلام ناب محمدی » می جوید.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل؛ طرح اندیشه «وحدت جهان اسلام» یکی از مشغولیت های فکری دیرینه و اساسی حضرت امام(ره) بود که او در طول دوران فعالیت اجتماعی - سیاسی خود چه قبل ازپیروزی «انقلاب » اسلامی و چه بعد از آن لحظه ای ازآن غفلت نورزید.

وفاداری صادقانه امام به «وحدت » نه تنها او را به برجسته ترین شخصیت انقلابی جهان اسلام تبدیل نمود، بلکه او توانست در میان نحله ها و فرقه های اسلامی مختلف نیز جایگاه بس رفیعی کسب نماید.

امام در طرح شعار «وحدت » هیچ گاه دچار کلی گویی و سطحی نگری نگردید بلکه به گونه بسیار عالمانه و فنی با بررسی ابعاد گوناگون وحدت در دو بخش نظری و عملی توضیحات مفصلی ارائه داد.

یکی از ابعاد اساسی «وحدت » که قابل بحث و بررسی می باشد بعد راهبردی و راهکاری آن است؛ به این معنی که چگونه می توان درجهان بحران زده و پر تشتت اسلام که تقریبا زمینه ای برای همیاری بالفعل آن وجود ندارد به این پدیده آرمانی دست یافت؟

بررسی پاسخ این سؤال در چارچوب اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، هدف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. ما با مطالعه در اندیشه امام، راهکار عملی وحدت در سطح جهان اسلام را به بحث خواهیم گرفت.

طرح این نوشتار در دو قسمت عمده تنظیم شده که هر قسمت نشان دهنده مرحله خاصی از فرایند پیاده شدن پروژه وحدت است: اول، حرکت فکری - فرهنگی; دوم، حرکت سیاسی - عملی. هر یک از این دو قسمت دارای زیرمجموعه های متعددی است که شیوه های عملی دو حرکت نامبرده رامشخص می سازند. امید می رود با بررسی این ها بتوانیم راهکار مورد نظر امام را که در لابه لای گفتار او پراکنده است تا حدودی ترسیم نماییم.

استراتژی وحدت

استراتژی مبارزاتی امام: درجهت ایجاد بستر و شرایط لازم برای تحقق وحدت وهمیاری در جهان اسلام، اصولا روی دو محور عمده تمرکز یافته است: اول «حرکت فکری - فرهنگی »، دوم «حرکت سیاسی - عملی ».

از لحاظ ترتیب و نظم منطقی، حرکت فکری - فرهنگی که امام به نام های «تحول درونی »، «بیداری قلبی » و «بازگشت به هویت اصیل » از آن یاد نموده است، بر حرکت سیاسی - عملی پیشی دارد.

امام با توجه به ترتیب منطقی فازهای مبارزه، «تعلیم و تربیت » سیاسی را زیربنای حرکت سیاسی دانسته و اولین وظیفه مردم را در تحقق و توسعه امر «تبلیغ » و «تعلیم » قرار داده است.

او می گوید: «وظیفه ما این است که از حالا برای پایه ریزی یک دولت حقه اسلامی کوشش کنیم، تبلیغ کنیم، تعلیمات بدهیم، هم فکر بسازیم، یک موج تبلیغاتی و فکری به وجود آوریم تا یک جریان اجتماعی پدید آید وکم کم توده های آگاه، وظیفه شناس و دیندار در نهضت اسلامی متشکل شده قیام کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند. تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسی ماست ». (1)

ما با الهام از این استراتژی امام که مبارزه «فکری - فرهنگی » را زیربنای مبارزه «سیاسی و عملی » قرار داده است، بررسی راهکار عملی در اندیشه امام را در همین دو بخش به ترتیب مورد مطالعه قرار می دهیم.

الف: فکری - فرهنگی

بر اساس تفکر و اندیشه امام، ایجاد تحول در جوامع اسلامی و رهانیدن آن ها از واگرایی، موضوعی نیست که بدون پایه ریزی یک برنامه سراسری و ریشه دار فکری امکان پذیر باشد؛ زیرا وضعیت کنونی جهان اسلام معلول عوامل گوناگونی مانند انحطاط فکری و اعتقادی مسلمین و سلطه قدرت‌های استعماری و رژیم های استبدادی بر آن است که در جهت مسخ هویت واقعی امت اسلامی و نیز غارت منابع زیرزمینی آن ها گام برمی دارند.

رهایی از وضعیت نکبت بار فعلی، و رسیدن به وضعیت مطلوب، جز در پرتو زدودن ریشه های انحطاط امکان پذیر نیست که این خود ضرورت بسیج همه جانبه ملت ها و دولت های اسلامی را تحت یک استراتژی مشخص و فراگیر روشن می سازد.

بنابراین جهان اسلام به عنوان یک مجموعه واحد که دارای سوابق تاریخی، فرهنگی و سیاسی مشترک هستند، می باید بازگشت به اصالت تاریخی و فرهنگی را سرلوحه حرکت خود قرار داده ومؤلفه های هویت دینی و ملی را به خوبی شناسایی و درونی نمایند. (2)

از دیدگاه امام خمینی(ره)، ظهور و رشد نهضت فکری - فرهنگی که سرانجام باعث شکل گیری باورهای مشترک در سطح عام خواهندگردید طی دو مرحله قابل پیش بینی است که در هر دو مرحله، نخبگان دینی وملی (علما و روشنفکران) مسؤولیت پیشاهنگی و هماهنگی حرکت را به عهده خواهند داشت.

مرحله اول: ایجاد نظام فکری - فرهنگی

در امر سازماندهی یک جریان عام و فراگیر، وجود روابط مستحکم ذهنی و معنوی در میان نیروهای شرکت کننده که بتوانند آن ها را به سمت اهداف مشخصی هدایت نمایند بسیار ضروری است.

حرکت های جمعی بدون پشتوانه یک نظام فکری منسجم و خلاق که ارزش ها، باورها و هنجارهای یکسانی را خلق کنند، قرین به پیروزی نخواهد بود؛ زیرا تقویت انگیزه مبارزه جویی وحفظ انسجام سازمانی که دو عامل عمده در کامیابی نهضت ها بشمار می روند تا حدود زیادی وابسته به وجود نظام اعتقادی ارزشی است. حضرت امام نیز با اعتقاد به چنین امری، خلا فکری - فرهنگی موجود در جوامع اسلامی معاصر را به خوبی درک می کرد. لذا برای رفع و جبران این خلا فکری بنیان یک نظام فکری - سیاسی رادرنجف پایه گذاری نمود و تئوری «حکومت اسلامی » را بر مبنای اسلام سیاسی و انقلابی در حوزه علمیه، این مرکز فکری جهان اسلام، ارائه داد.

نظام فکری امام خمینی(ره) از سه مفهوم اساسی تشکیل یافته بود: «اسلام »، «استقلال » و «آزادی ». در واقع این مفاهیم سه گانه بازگو کننده داروی تمامی نابسامانی های جهان اسلام در گذشته وحال به شمار می آیند.

بازیابی این مفاهیم امکان بازسازی هویت فراموش شده و تخریب شده ملت های اسلامی را فراهم نموده و روزنه ای به سوی ایجاد روابط متقابل دوستانه بر روی کشورها خواهد گشود.

زیرا به اعتقاد امام خمینی(ره) بحران اصلی جهان اسلام معلول فاصله گرفتن دولت ها وملت های اسلامی از آموزه های حیات بخش اسلام و قرار گرفتن مسلمین در تحت سلطه قدرت های غربی و شرقی و نیز اعمال خودکامگی از سوی رژیم های مستبد و وابسته است. تنها راه رهایی از این مشکلات بازیابی مفاهیم «اسلام »، «استقلال » و «آزادی » می باشد.

به همین دلیل امام از علما و نخبگان دینی که در تفسیر درست اسلام و التزام به اصل استقلال و آزادی، مهارت وتجربه خوبی از خود نشان داده اند، می خواهد تا در جهت احیاء این مفاهیم سه گانه وارد عمل شوند.

به گفته او: «علمای اسلام وظیفه دارند از احکام مسلمه اسلام دفاع کنند، از استقلال ممالک اسلامی پشتیبانی نمایند، از ستم کاری ها و ظلم ها اظهار تنفر کنند.» (3)

«اسلام» در مجموعه نظام فکری حضرت امام، مفهوم بسیار پویا و انقلابی دارد، اما نه هر اسلام، بلکه «اسلام ناب» که «دین» و «سیاست» را مکمل یکدیگر خوانده است،امام داروی درمان دردهای جوامع اسلامی را صرفا در احیای «اسلام ناب محمدی » می جوید.

به عقیده او تنها اسلام ناب محمدی است که می تواند پرده های مرزهای جغرافیایی، علایق ملی، منافع فردی و وابستگی های فرهنگی را کنار زده و بدون تعلق رنگ و نژاد، تمامی را در مرکز واحد گردآورد.

اسلام ناب دارای پایگاه مستحکمی در میان طبقات و اقشار محروم و رده پایین جامعه است که معمولا از تحولات بنیادی در نظام های سیاسی و اجتماعی حمایت به عمل می آورند.

به گفته امام، «اسلام ناب محمدی اسلام فقرای دردمند، اسلام پا برهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت، کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام، نابود کننده اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکایی می باشد.» (4)

این اسلام ناب که توانایی رهبری فکری دنیای اسلام را در عصر مدرن بلکه پست مدرن داراست و می تواند بابهره گیری از قدرت بسیج توده ها به بحران و انحطاط چند قرنه جوامع اسلامی پایان ببخشد، دارای ویژگی های چندی می باشد:

- اسلام وارسته ازقید وبندهای تمایلات و سلیقه های شخصی که نسبت به تمامی انسان ها با دید یکسان و برابر می نگرد.

-اسلام سیاسی وحکومتی که مهم ترین فریضه آن تشکیل حکومت اسلامی و به عهده گرفتن امور اجتماعی و سیاسی امت است.

- اسلام مبارزه و ستیزه جو که علیه سلطه کفر و استعمار در تمامی ابعاد آن با جدیت مبارزه می نماید.

- اسلام طرفدار کرامت انسانی و آزادی فردی که سرنگونی طواغیت را در راس برنامه های خود قرار داده است.

- اسلام وحدت گرا و همگرا که همه مسلمین را «امت واحده » و «ید واحده » دانسته است.

- اسلام کار و تلاش که تامین رفاه عمومی و محرومیت زدایی را; در اولویت قرار داده است.

اسلام ناب در اندیشه امام خمینی یک مجموعه فکری و عملی جامعی است که در ماهیت خود از غنای مطلق برخوردار بوده ودر ارتباط با زندگی انسان برنامه های دقیق و همه جانبه به همراه دارد. (5)

این اسلام به دلیل جامعیت، جذابیت و جهان شمولیت و نیز بهره مند بودن از زمینه های عمیق اعتقادی در درون ملت ها، قدرت مانور بزرگی خواهد داشت که اگر خوب عرضه شود قادر است مجد وعظمت دوباره جهان اسلام را به مسلمین برگرداند.

دومین مفهوم محوری در نظام فکری امام، مفهوم «استقلال» است که یادآور بیداری، خودیابی و رهایی امت اسلامی از زیر سلطه همه جانبه قدرت های غربی و شرقی می باشد.

بنیان اندیشه استقلال خواهی امام را این فراز ازگفتار او تشکیل می دهد: «خداوند تبارک و تعالی برای هیچ یک از کفار، سلطه بر مسلمین قرار نداده است و نباید مسلمین این سلطه را قبول کنند.» (6)

از دیدگاه امام، «استقلال » در دو حوزه قابل تامین است: حوزه درونی و حوزه بیرونی. استقلال در حوزه درونی پیش شرط نیل به استقلال درحوزه بیرونی شناخته شده است.

بنابراین ملت های مسلمان درنخستین گام به سوی استقلال خواهی می باید ابتدا حرکت بازگشت به خویشتن را درپرتوارزش های اسلامی وملی آغازنمایند و سپس درگام دوم،به استعمارزدایی از سرزمین های اسلامی بپردازند.

تحلیل امام در اهمیت استقلال درونی چنین بیان گردیده است: «بزرگترین وابستگی ملت های مستضعف به ابرقدرت ها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگی ها از آن سرچشمه می گیرد و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. و برای بدست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی، خود و مفاخر و آثار ملی و فرهنگی خود را دریابید.» (7)

روند بازگشت به «مفاخر و آثار ملی و فرهنگی »، با بیداری حس وطن دوستی و فرهنگ پروری در ملت ها همراه خواهد گردید. به هر میزانی که این بازگشت تعمیم وتعمیق یابد به همان میزان انگیزه فرهنگ زدایی اجنبی درمیان مردم نیز نیرومندتر می گردد.

و آنگاه که شخصیت مستقل معنوی ملت ها در پرتو فرهنگ خودی تکوین یافت، حرکت های عملی استقلال خواهانه در ابعاد سیاسی واجتماعی نیز آغاز خواهد شد; زیرا در این مقطع از تحول فرهنگی، ملت های اسلامی به این درک و باور حتمی دست یافته اند که منافع اسلامی و ملی آن ها با منافع استعمار در تضاد کامل قرار دارد و حضور استعمار در سرزمین های آنان، دستاوردی جز غارت سرمایه های ملی، انسانی، فرهنگی و مادی آن ها در پی نداشته و نخواهد داشت.

آخرین مفهوم بنیادی در مجموعه نظام فکری امام خمینی(ره) را مفهوم «آزادی » تشکیل می دهد؛ بحث از «آزادی » اصولا در بعد داخلی دولت های سرزمینی قابل طرح و ارزیابی است نه در بعد خارجی آن ها که مربوط به روابط بین الملل می گردد.

اما اهمیت این مساله از آن جهت قابل توجه است که دولت های سرزمینی ارکان اساسی «دولت بزرگ اسلامی » را تشیکل داده و نقش محوری درشکل دهی و پیشبرد اهداف وبرنامه های آن رابه عهده می گیرند.

بنابراین اهمیت بازسازی ارکان «دولت بزرگ اسلامی» (یا به تعبیر ما «کنفدراسیون اسلامی ») ضرورت طرح دولت های مردمی و غیر طاغوتی را که پیام آور آزادی هستند، حتمی می سازد.

رژیم های استبدادی ماهیتا با منافع مردمی سازگاری ندارند; زیرا عمدتا در راستای اهداف بیگانگان عمل می نمایند.از این جهت است که وجود دولت های وابسته و ضد مردمی مانع اصلی درروندحرکت های همگراو وحدت طلب که خواست ملت هااست، به شمار می روند.

لذا رهایی از یوغ رژیم های ضد مردمی یکی از ارکان اساسی اندیشه امام را در تئوری وحدت تشکیل می دهد. امام درباره ضرورت براندازی رژیم های طاغوتی به منظور فراهم شدن زمینه برای استقرار حکومت اسلامی چنین گفته است: «برانداختن طاغوت یعنی قدرت های ناروایی که در سراسر وطن اسلامی برقرار است وظیفه همه ماست. دستگاه های دولتی جابر و ضد مردم باید جای خود را به مؤسسات خدمات عمومی بدهد و طبق قانون اسلام اداره شود و به دریج حکومت اسلامی مستقر گردد.» (8)

این نظام فکری - فرهنگی که بر سه اصل «استقلال »، «آزادی » و «اسلام » استوار گردیده است در نتیجه دهی مطلوب خود، به «توسعه و تعمیق » نیاز دارد و در واقع همین امر مرحله دوم نهضت فکری را در سطح عام تشکیل می دهد.

مرحله دوم: تعمیم و تعمیق نظام فکری و ایجاد باورهای جهان مشمول

چنانچه اشاره گردید نظام فکری - فرهنگی و خلق باورهای جهان شمول، اولین گام در جهت همیاری مسلمین و ظهور نهضت جهانی اسلام شمرده می شود.

اما تاثیر مطلوب «نظام فکری» در ایجاد باورها و ارزش های مشترک زمانی قابل پیش بینی است که نظام فکری - فرهنگی، جایگاه مناسب خود را در میان ملت‌ها به خوبی باز نموده و افکار عمومی را تا اندازه ای تحت تاثیر قرار داده باشد.

زیرا همگرایی که نهایتا به وحدت و همیاری در سطح ملت ها منجر می گردد وقتی می تواند تحقق یابد که اولا، یک جهت فکری و ذهنی در سطح لازم تحقق یافته باشد. ثانیا، روابط متقابل اجتماعی استحکام حاصل نموده باشد؛ ثالثا، منافع عام اسلامی نیز شکل گرفته باشد.

از طرف دیگر، این شرایط زمانی در سطح جامعه محقق خواهند شد که مرحله «توسعه و تعمیق » به خوبی انجام گرفته باشد؛ چه این که تنها با «توسعه و تعمیق » و یا به تعبیر حضرت امام «تبلیغات و تعلیمات » است که می توان به نتایج نامبرده دست یافت.

از نظر امام توسعه و تعمیق نظام فکری - فرهنگی، وابسته به عناصرو منابع چندی است که هرکدام در جایگاه خود بخشی از این فرایند را تکمیل می نماید. از مهم‌ترین عناصر و منابع مؤثر در تکمیل فرایند تعمیق، منابع انسانی فعال و همین طور زمینه های اجتماعی و ابزار مناسب ارسال پیام هستند که مجموعه این ها یک شبکه تبلیغی و تعلیمی مؤثری را به وجود می آورند.

در این شبکه تعلیمی - تبلیغی دو عامل ویژه، بیش‌تر جلب توجه می‌نماید: نیروهای انسانی فعال و پایگاه‌های تعلیمی - تبلیغی.

1- فعال شدن نخبگان دینی و ملی در عرصه عمل فرایند توسعه و تعمیق نظام فکری - فرهنگی

حضور فعالانه نخبگان دینی و ملی را در عرصه فعالیت های فکری و تبلیغاتی ضروری می نماید؛ نخبگان دینی در حوزه تعمیق اندیشه دینی و نخبگان ملی (روشنفکران متعهد) در حوزه تعمیق فرهنگ ملی، نقش رهبری کننده را به عهده دارند. با توجه به جایگاه باورسازی و فرهنگ سازی نخبگان دینی است که امام آن ها را به مسؤولیت های اصیل شان متوجه نموده و به راه اندازی نهضت فکری دعوت می نماید.

امام می گوید: «امروز حوزه قم، حوزه مشهد و حوزه های دیگر موظفند که اسلام را ارائه بدهند و این مکتب را عرضه کنند. مردم اسلام را نمی شناسند شما باید خودتان را، اسلام تان را، نمونه های رهبری و حکومت اسلام را به مردم دنیا معرفی کنید مخصوصا به گروه دانشگاهی و طبقه تحصیل کرده.» (9)

پیشاهنگان فکر و اندیشه که از لحاظ منابع فکری و فرهنگی غنی هستند و نیز از لحاظ کمیت و گستردگی در تمامی سرزمین های اسلامی حضور فیزیکی دارند اگر به صورت فعالانه با اتکا به مبانی خودی وارد عمل شوند، تحول بنیادی در فرهنگ جوامع به وجود خواهند آورد.

چه این که بحران و انحطاط فکری جوامع اسلامی معلول فقدان و یا نقصان داده های فکری نمی باشد، بلکه معلول اغماض از داده های فکری خودی (اسلامی و ملی) است. به همین دلیل است که امام راه خیزش فکری را در بازگشت به فرهنگ خود ملت دانسته است، اما بدین شرط که صاحبان فرهنگ از این رخوت بیرون آمده و متحول شوند.

امام می گوید: «وظیفه ما همه مسلمین است، وظیفه علماء اسلام است، وظیفه دانشمندان مسلمین است، وظیفه نویسندگان و گویندگان طبقات مسلمین است... که هشدار بدهند به ممالک اسلامی که ما خودمان فرهنگ غنی داریم... مسلمان ها باید خودشان را پیدا کنند; یعنی بفهمند که خودشان دارای یک فرهنگ و کشوری هستند... .» (10)

2- توسعه و تحکیم پایگاه های تبلیغی و روابط اجتماعی

نخبگان مذهبی وملی که مسؤولیت اجرای طرح «تعمیم و تعمیق » را به عهده دارند، از تمامی امکانات و منابع موجود برای رشد سطح فکری مردم و توسعه و تحکیم روابط متقابل اجتماعی میان ملت ها، نهایت استفاده را خواهند برد.

دیدگاه امام در مورد بهره برداری از امکانات و زمینه های تبلیغی، بسیار مترقیانه و فراگیر است، او بر خلاف دو جریان «سنتی » و «مدرن » در جامعه که اولی بر استفاده از منابع و امکانات عمدتا سنتی سماجت نشان می داد و دومی بر استفاده از شیوه ها و ابزار مدرن تاکید می کرد، خود روش فراسنتی و فرامدرنی را در امر تبلیغ و تعمیق باورهای دینی - ملی پیشنهاد می کند.

از میان همه این جریان ها، پایگاه های سنتی تبلیغ و باورسازی به دلیل نفوذ و جایگاه مردمی داشتن و نیز سلطه دیرینه و سنتی نخبگان دینی بر آن ها و همچنین هزینه بر نبودن آن ها در شرایط ویژه طفولیت نهضت فکری اسلامی، بیش تر مورد توجه قرار می گیرد. (11)

از میان امکانات و شیوه های سنتی مورد استفاده در امر باورسازی و تعمیق اندیشه، مراسم «جمعه » و «جماعات » در سطح ملی و «حج » در سطح بین المللی بیش از همه نظر امام را به خود جلب می نماید.

او درباره نقش برجسته جمعه و جماعات و حج در امر باورسازی و سپس ایجاد جنبش های سیاسی - عملی چنین سخن می گوید: «... اسلام این گونه اجتماعات را فراهم کرده تا از آن ها استفاده دینی بشود، عواطف برادری و همکاری افراد تقویت شود، رشد فکری بیش تری پیدا کند، برای مشکلات سیاسی و اجتماعی خود راه حل هایی بیابند و به دنبال آن به جهاد و کوشش دست جمعی بپردازند.» (12)

بعد اضافه می کند که: «اگر هر روز جمعه مجتمع می شدند و مشکلات عمومی مسلمانان را به یاد می آوردند و رفع می کردند و یا تصمیم به رفع آن می گرفتند کار به اینجا نمی کشید. امروز باید با جدیت این اجتماعات را ترتیب دهیم و از آن برای تبلیغات و تعلیمات استفاده کنیم; به این ترتیب نهضت اعتقادی و سیاسی اسلام وسعت پیدا می کند و اوج می گیرد.» (13)

امام خمینی(ره) به عمق نقش اجتماعات دینی چه در بعد اندیشه سازی و چه در بعد اجتماع سازی به خوبی پی برده است. او اجتماعات و مراسم دینی را صرفا به منظور کاربرد تعلیمی و آموزشی آن در مقولات فکری، مورد تشویق قرار نمی دهد بلکه مهم تر از آن به نقش اجتماع سازی و شکل دهی روابط اجتماعی جدید از طریق این گردهمایی ها و نیز آگاهی یافتن مسلمین از قدرت و نیروی ارادی و انسانی شان هم اشاره دارد.

به همین جهت است که «روز قدس » به عنوان سمبل وحدت جهان اسلام که پیام انقلابی و ضد استعماری هم دارد از سوی ایشان در سطح جهان اسلام پیشنهاد گردید و همچنین بزرگداشت «هفته وحدت» مورد حمایت وی قرار گرفت; چه این که از دیدگاه او روند وحدت بین مسلمین، ضرورت ایجاد سمبل ها و نهادهای تازه ای را می طلبد که فراتراز زمان و مکان قرار دارد و نیز شرایط و تلخی های دنیای معاصر را هم منعکس سازند.

«حج » با توجه به موقعیت جهانی آن جایگاه ویژه ای در اندیشه امام به خود اختصاص داده است. او حج را نه یک عمل عبادی صرف، بلکه یک گردهمایی تمام عیار برای همه مسائل بین المسلمین می داند.

از انجام عبادات فردی گرفته تا بازگشت به هویت جمعی اسلامی و مرکز تصمیم گیری های سیاسی، (14) (محل اجتماع سران دول) و ارائه طرح های کارشناسی از سوی کارشناسان و متخصصان جهان اسلام، (15) و مبادله اطلاعات و تحکیم پیوند برادری و تشکیل جبهه واحد مستضعفین (17) و... . اهمیت ویژه گردهمایی جهانی «حج » امام را واداشت تا تمام کوشش خود را در معرض چهره واقعی حج به کار بندد و ابعاد مختلف آن را که قرن ها به فراموشی سپرده شده بود از نو احیا و بازگو نماید.(ادامه دارد)

/102/825/م

 

محمد اکرم عارفی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲