vasael.ir

کد خبر: ۲۵۱۸
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۱ - 30 June 2016
یادداشت کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی/ بخش دوم

مبانی فقهی حمایت از جنبش های بیداری اسلامی با رویکردی به آرای امام خمینی

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل- در بخش دوم این یادداشت به حکم تالیف قلوب پرداخته شده و بیان شده است که این حکم طبق دیدگاه حضرت امام(ره) و مشهور فقها در زمان حاضر نیز وجود دارد و ملاک اصلی در تالیف قلوب، مصلحت حکومت اسلامی است.

 

به گزارش پایگاه اطلاعرسانی فقه حکومتی وسائل، همانطور که می‏دانیم مبارزات آزادیخواهانه و آزادیبخش مردم مظلوم و مسلمان کشورهای مختلف جهان مانند فلسطین، یمن، لیبی، مصر، بحرین و تونس و... که سالهای مدیدی است در زیر سلطه غاصبان و مستکبرین قرار دارند امروزه در سطح گسترده ای شروع شده و همچنان ادامه دارد.

حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز که از حامیان و پشتیبانان چنین نهضت های آزادیبخش و ضداستعماری در سطح جهان می باشد، این حرکتها را تحت چتر حمایتی رهبری و دولت جمهوری اسلامی ایران قرار داده تا با نیروی معنوی و مادّی مضاعف علیه عوامل کفر و ستم و استکبار پیکار کنند.

 دولت ایران با بکارگرفتن این اصل در سیاست خارجی خود درصدد است که ملتهای مظلوم و تحت ستم را از زیر سلطه حکومتهای جائر و جبار درآورد و به آنها یاری رساند تا با آزادی و استقلال تمام سرنوشت خود را رقم زنند و همچنین با این حمایت، ماهیت نوع دوستی و رسالت آزادی بخشی اسلام را نشان دهند و بر عشق و وفاداری آنان به دین خداوند بیفزاید.

امروزه این دیدگاه درباره این حمایتها قوّت پیدا کرده که جنبشهایی که در حال حاضر در سطح جهان صورت گرفته و جمهوری اسلامی ایران نیز از آنها حمایت می کند کاملا جنبه سیاسی داشته و در واقع آنها مدافعان ایران بوده و ایران خاکریز نبرد با آمریکا و اسرائیل را به خارج از مرزهای جغرافیایی خود انتقال داده است.

نوشتار حاضر درصدد است تا با بررسی و تبیین منابع غنی فقهی و الهامگیری از آرای امام خمینی، اثبات کند که این مواضع و رویکرد حکومت اسلامی، علاوه بر منافع سیاسی که برای دولت اسلامی در بر دارد، همچنین کاملاً برگرفته از ارزشهای دینی و مبانی فقهی ما بوده و علاوه بر جنبه سیاسی، به عنوان یک وظیفه شرعی و دینی مطرح میباشد.

آنچه در ادامه می‎آید بخش دوم این نوشتار است که تقدیم خوانندگان محترم می‎گردد:

 

آیا حکم تالیف قلوب همچنان باقی است؟

قبل از ورود به مباحث دیگر باید ثابت کنیم که حکم تالیف قلوب مختص زمان پیامبر(ص) نبوده و همچنان هم به قوّت خود باقی است و بر فرض باقی بودن آیا در عصر غیبت و در زمان رهبری مرجعیت فقها که الان ما در آن قرار داریم نیز این حکم وجود دارد؟ چون در صورتی که عدم ثبوت آن اثبات شود دیگر بحث از موارد بعدی بیحاصل خواهد بود، بنابراین ابتدا ثبوت و تداوم این اصل و حکم را در عصر خود ثابت کرده و بعد به سراغ مباحث بعدی خواهیم رفت.

 

باقی ماندن حکم تالیف قلوب بعد از پیامبر(ص)مطابق با فتوای بیشتر فقهای شیعه

اکثر قریب به یقین فقهای شیعه قائلند که حکم تالیف قلوب بعد از رحلت پیامبر(ص) همچنان بر قوّت خود باقی بوده است چون نه خود پیامبر تا آخرین لحظه عمر مبارکشان از این کار نهی کردهاند و نه این که آیهای در نسخ این حکم نازل شده است، بنابراین دلیلی بر نسخ این اصل نیست همچنان که گفته شده: حکم تالیف قلوب بعد از پیامبر باقی است، چون خود پیامبر تا هنگام وفاتش به آن عمل میکرد. حضرت امام (ره) نیز از قائلین به بقای حکم تالیف قلوب بعد از  پیامبر(ص) هستند.(16)

 

اختلاف نظر بین علمای اهل سنت در رابطه با باقی ماندن حکم تالیف قلوب

اما در میان فقهای اهل سنت در این زمینه اختلاف وجود دارد، برخی مثل ابوحنیفه قائل شدند که حکم تالیف قلوب، بعد از پیامبر ساقط شده است و استناد کردند اولاً: به عمل خلیفه دوم در قطع سهم «مولفه قلوبهم»، ثانیاً: چون آن وقت مسلمین ضعیف بودند و به آن نیاز داشتند ولی در زمان حاضر دیگر نیازی به آن ندارند(17)

اما بقیه مذاهب به اتفاق قائل به بقاء این اصل بعد از رحلت پیامبر(ص) شده و در جواب دلایل ابوحنیفه گفتهاند: اینکه خلیفه دوم بعد از رحلت پیامبر(ص) سهم مولفه قلوبهم را قطع کرد و صحابه نیز او را در این نظر نهی و انتقاد نکردند و این دلیل نسخ شدن حکم تالیف قلوب است، باید بگوئیم که اولاً:  خلیفه دوم احساس کرد که آن قبایل و افرادی که قبلاً سهم تالیف قلوب میگرفتند دیگر در شرایط جدید نمیتوانند جزء مصادیق و مستحقّان این حکم باشند و این مسئله به هیچ وجه به معنای ابطال و یا رفع حکم نیست چون همانطور که میدانیم در طول زمان، مصادیق و موارد احکام شرع عوض می شود اما اصل حکم مرتفع نمی شود. ثانیا: نسخ، ابطال حکمی است که شارع و خداوند آن را تشریع کرده و ابطال حکم در اختیار کسی است که تشریع حکم نموده است و نه غیر آن، و تشریع کننده حکم همانا خداوند است که به واسطه پیامبرش انجام داده است و لذا نسخ فقط در دوران پیامبر(ص) صحیح است و در دوران صحابه به هیچ وجه صحیح نمیباشد و علاوه بر آن هیچ آیهای نیز تا وفات پیامبر مبنی بر نسخ این حکم نیامده است و تا آخرین لحظات حیات مبارک ایشان به آن عمل میشده است.(18)

 

پاسخ به دلیل دوم ابوحنیفه

در جواب دلیل دوم نیز گفته شده: این ادعا که دیگر در این زمان نیازی به تالیف قلوب نمی باشد، یک ادعای نادرست است زیرا از طرفی این حکم صرفاً به این دلیل نیست که آنها در مقابل به ما کمک کنند چون همچنان که قبلاً هم اشاره شد یکی دیگر از دلایل تالیف قلوب، ترغیب دیگران به دین اسلام و نجات آنها از ضلالت و کفر میباشد از طرف دیگر باید این واقعیت را بپذیریم که اسلام در حال حاضر دچار مظلومیت و غربت شده و ملت های مسلمان از هر سو مورد هجوم قرار گرفتهاند به طوری که برخی از آنان دچار ذلّت و خود کم بینی شدهاند، بنابراین در چنین موقعیتی اسلام بیشترین نیاز را به برقراری اتحاد در بین مسلمانان دارد تا آنها به سوی جلب حمایتهای کشورهای غیر مسلمان رو نیاورند بنابراین قول حقّ بقای این اصل بعد از پیامبر بوده و امام مسلمین با صلاحدید خود میتواند سیاست تالیف قلوب را بکار ببرد.(19)

 

نظر محقق اردبیلی و حضرت امام(ره) درباره بقاء حکم تالیف قلوب

بحث در این است که آیا این حکم در عصر حاضر و غیبت امام زمان(عج) نیز موضوعیت دارد و همچنان بر قوّت خود باقی است؟ در این مورد نیز قول مشهور این است که این اصل مختص زمان حضور امام نبوده و در حال حاضر نیز پابرجاست برای مثال محقّق اردبیلی مینویسد: جهاد دفاعی در زمان غیبت نیز مطرح بوده و بنابراین واجب است که سهمی از زکات را به عنوان تالیف قلوب برای تقویت مسلمینی که در برابر مشرکین مورد هجمه قرار میگیرند داده شود(20)

 امام خمینی نیز در این باره میگویند: ظاهر این است که حکم تالیف قلوب در زمان ما نیز باقی است.(21)

 

تالیف قلوب طبق نظر شیخ طوسی از لوازم جهاد ابتدایی است

برخی نیز مانند شیخ طوسی قائلند چون تالیف قلوب فقط در رابطه با جهاد ابتدایی و از لوازم آن است و در زمان غیبت امام زمان(ع) جهاد ابتدایی جایز نیست لذا نتیجه گرفته می شود که در زمان غیبت امام(ع)، تالیف قلوب جایز نمی باشد.(22)

 

بررسی دیدگاه شیخ طوسی

 در جواب دیدگاه شیخ طوسی گفته شده است: در دین اسلام جهاد در دو مورد است:

1.جهاد ابتدایی

 یک مورد، جهاد ابتدایی است، یعنی اینکه، اسلام اجازه می دهد که مسلمین ولو اینکه سابقه عداوت و دشمنی هم با غیر مسلمانان نداشته باشند به آنها حمله کنند برای از بین بردن شرک و شرط این نوع جهاد این است که افراد مجاهد باید بالغ و عاقل و آزاد باشند و انحصاراً بر مردها واجب است نه بر زنها.

 در این نوع جهاد است که اذن امام یا منصوب خاص امام شرط است. از نظر فقه شیعه این نوع جهاد جز در زمان حضور امام یا کسی که شخصاً از ناحیه امام منصوب شده باشد جایز نیست، یعنی از نظر فقه شیعه الان برای یک حاکم شرع مجاز نیست که دست به این چنین جنگ ابتدایی بزند.

2.جهاد دفاعی

مورد دوم جهاد، آن جایی است که حوزه اسلام مورد حمله دشمن قرار گرفته است یعنی جنبه دفاع دارد به این معنا که دشمن یا قصد دارد بر بلاد اسلامی استیلاء پیدا کند و همه یا قسمتی از سرزمینهای اسلامی را اشغال کند یا قصد استیلای بر زمینها را ندارد بلکه قصد استیلای بر افراد را دارد و میخواهد یک عدّه افرادی را اسیر کند و یا حمله کرده و میخواهد اموال مسلمین را به شکلی برباید-( به شکل شبیخون زدن و یا به شکلی که امروز به زور منابع و معادن و غیره را میگیرند و می برند )- و یا می خواهد به حریم و حرم مسلمین، به نوامیس مسلمین، به اولاد و ذریه مسلمین تجاوز کند.

بالاخره اگر چیزی از مال یا جان یا سرزمین و یا اموری که برای مسلمین محترم است مورد حمله دشمن قرار گیرد، در اینجا بر عموم مسلمین اعمّ از زن و مرد، و آزاد و غیر آزاد، واجب است که در این جهاد شرکت کنند(شاید حتی غیر بالغ هم جایز باشد که در این جهاد شرکت کند). در این نوع جهاد اذن امام یا منصوب از ناحیه امام شرط نیست.

 

تقسیم احکام جهاد دفاعی توسط حضرت امام(ره)

امام خمینی(ره) احکام جهاد دفاعی را با عنوان(دفاع) مورد بررسی قرار داده است و آن را به دو قسم تقسیم کرده است:

 1)دفاع از کیان اسلام: این قسم از دفاع بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است. دفاع از کیان اسلام، دارای گسترهای پردامنه است که برخی از موارد آن عبارت است: دفاع در برابر یورش نظامی دشمنان یا دست نشاندگان داخلی آنان، دفاع از ارزشها و اصول اسلامی در برابر یورش فرهنگی بیگانگان، دفاع و موضعگیری درست سیاسی در برابر سیاستهای خصمانه دشمنان، دفاع و تلاش در عرصههای اقتصادی برای رهایی از سلطه استعمار.

 2)دفاع شخصی: هر انسانی در برابر دشمن محارب، دزد و مانند آن حق دارد از خود، خانواده و داراییاش دفاع کند. اگر دزد یا مهاجمی به کسی یا خانواده کسی تجاوز کند واجب است به هر وسیله ممکن از جان و ناموسش دفاع کند، هر چند منجر به کشته شدن مهاجم گردد. در صورتی که دشمن حمله کند تا شخص یا خانوادهاش را بکشد و یا به ناموسش تجاوز کند دفاع واجب است هر چند بداند که کشته یا مجروح میشود. امّا در صورتی که مال، مورد تجاوز قرار گیرد در صورت احتمال قتل دفاع واجب نیست و احتیاط این است که مال را تسلیم کند، چه رسد به این که به کشته شدن یقین کند.

 بنابراین همچنان که دیدیم کلمه جهاد، فقط به جهاد ابتدایی گفته نمی شود و جهاد دفاعی نیز جهاد است و در زمان غیبت امام معصوم جایز است.(23)

 

نتیجه بررسی نظرات فقها درباره حکم تالیف قلوب

نتیجه اینکه از نظر اکثریت مذاهب اسلامی، تا زمانیکه در روی زمین غیر مسلمان باقی است، حکم تالیف قلوب هم به قوّت خود باقی است چون محال است در حالی که سبب باقی است مسبب از بین برود، به عبارتی تا علت هست معلول نیز هست. پس تالیف قلوب هر کسی که موجب شوکت و عظمت اسلام باشد، جایز است و اختصاص به کافر یا مسلمان، فقیر یا غنی ندارد، چنانکه اختصاص به زمان حضور امام زمان هم ندارد و در همه حال مطرح میباشد.

 

قلمرو تالیف قلوب

همچنان که گفته شد اسلام قسمتی از زکات را که به عنوان مالیات اسلامی از مردم مسلمان گرفته میشود را برای حمایت اقتصادی از کسانی که تحت عنوان مولفه قلوبهم شناخته میشوند اختصاص داده است. اکنون بحث این است که دقیقاً چه کسانی شامل مولفه قلوبهم هستند و به عبارتی حوزه عملکرد اصل تالیف قلوب را میخواهیم مشخص کنیم.

 

عمومیت اصل تالیف قلوب طبق نظر مشهور فقها

مشهور فقهاء در این مورد قائل به عمومیت این اصل شده و گفتهاند که اصل تالیف قلوب یک اصل عام بوده که شامل همه مصادیقش مانند کفار، منافقین، مسلمین ضعیف الایمان، مسلمانان مرزنشین، و... می شود و اختصاص به گروه خاصی ندارد.(24)

 برای مثال محقّق حلی می نویسد: مولفه قلوبهم عام بوده و شامل مسلمانان و کفار میشود که برای جلب خاطر این افراد داده می شود،[25] یا شهیدثانی در این مورد می نویسد: مولفه قلوب، هم کفار را شامل میشود که عبارت از کسانیاند که برای جلب آنان به جهاد و مبارزه، سهمی برایشان قرار داده میشود، و هم مسلمانان را شامل میشود.

 البته مسلمانان خود بر چهار دسته تقسیم میشوند: اول آن دسته از مسلمانان که به مشرکان و کفار هم چشم داشته باشند، در این مورد تالیف قلوب میشوند تا از کفار چشم بپوشند. دوم، آن دسته از مسلمین که نیت و ایمانشان ضعیف است و در امر دین متزلزلند، اینان نیز تالیف قلوب میشوند تا شاید ایمانشان تقویت گردد و از تزلزل خارج شوند. سوم مسلمانانی که در هم جواری محل جمع آوری زکات باشند، و چهارم آن دسته از مسلمین که مرزنشین باشند، آنها نیز تالیف قلوب میشوند تا در دفاع و حراست از مرزها، قویتر و مصممتر باشند.(26)

 

عمومیت حکم تالیف قلوب طبق نظر حضرت امام(ره)

نظر و فتوای امام خمینی نیز عمومیت تالیف قلوب بر مسلمانان و غیر مسلمانان بوده و میفرمایند: مولفه قلوبهم آن عدّه از کفار هستند که با تالیف قلوب، به جهاد و مبارزه ترغیب میشوند و یا این که گرایش پیدا کنند به دین اسلام، و همین طور آن عدّه از مسلمانان که عقیده آنان نسبت به اسلام ضعیف است را نیز شامل میشود.(27)

 

عمومیت حکم تالیف قلوب در نزد بیشتر فقهای اهل سنت

در میان فقهای اهل سنت نیز اکثریت قائل به عمومیت این اصل بوده و حکم آن را شامل هم مسلمانان و هم کفار میدانند البته به این شرط که این حمایت اقتصادی به مصلحت اسلام و جامعه اسلامی باشد.

 برخی در این باره مینویسند: منظور از مولفه القلوب آن کسانی است که در میان عشیره و قبیله خود صاحب نفوذ و مطاع باشد، چنین کسانی تالیف میشوند یا به خاطر این که به اسلام ایمان بیاورند و یا برای اینکه ایمان ضعیفشان تقویت گردد و یا عاملان زکات را در برابر بازدارندگان آن حمایت کنند.(28)

قرضاوی در این مورد مینویسد: مولفه قلوبهم اعم از کافر و مسلمان دارای انواع و اقسام ذیل میباشد: اول دسته ای از آنها کسانی هستند که با عطا و کمک اقتصادی امید آن می رود که خود و یا قبیله و اقوامشان اسلام بپذیرند و دوم دستهای هستند که به خاطر دفع شر آنان و وابستگانش مورد تالیف قرار میگیرند، و دسته سوم گروهی هستند که تازه مسلمان شدهاند؛ اینان به این دلیل مورد حمایت اقتصادی و تالیف قرار می گیرند که در اسلام خود ثابت قدم بمانند، دسته چهارم بزرگان و زعمای مسلمانانی هستند که از کفار، نظیر و چشم داشت داشته باشند که با تالیف قلب آنان، نظیر آنها از کفار نیز به اسلام تمایل پیدا می کنند، دسته پنجم زعما و شخصیتهای ضعیف الایمان مسلمین هستند که در میان قوم خود، دارای نفوذ کلام باشند، اینان مورد تالیف قرار میگیرند تا در دین خود استوار شوند و احتمالاً در امور مربوط به جهاد کمک نمایند، دسته ششم مسلمانانی هستند که در مرزهای کشور زندگی می کنند، اینان نیز بدین طریق مورد حمایت قرار میگیرند تا در مقابل تجاوز احتمالی دشمن، تقویت شوند. دسته هفتم نیز کسانی هستند که با استفاده از نفوذ کلام خود در میان بعضی از اقوام که از پرداخت زکات به دولت اسلامی امتناع دارند، را ترغیب به پرداخت زکات نمایند و بدین وسیله زکات را یاری کنند.(29)

 

نظر غیر مشهور درباره تالیف قلوب

برخی از فقها بر خلاف این نظر مشهور، تالیف قلوب را فقط شامل گروه خاصی میدانند؛ برای مثال عدّهای مثل شیخ مفید و شهید اول تالیف قلوب را فقط شامل کفار میدانند که بدین وسیله آنان نسبت به اسلام خوش بین شده و به همکاری در جهاد و مبارزه جلب شوند.(30)

برخی نیز مانند اسکافی و ابن جنید اصل تالیف قلوب را فقط شامل منافقان دانسته و گفتهاند تا بدین وسیله آنان دلشان نرم شده و از نفاق خود دست بردارند.(31)

عدّهای دیگر مانند صاحب حدائق الناظره قائلند که این اصل فقط شامل حال مسلمانانی است که به توحید خدا و نبوت حضرت محمد(ص) اعتراف دارند، اما دارای ایمانی ضعیف و متزلزل و مضطرب هستند و با این کار گرایش آنان به اسلام زیادتر میگردد به طوری که از تزلزل و اضطراب بیرون بیاید و در اثبات نظر خود برخی احادیث از ائمه را نقل کردهاند.(32)

 

ملاک اصلی در تالیف قلوب

اما باید بگوئیم که با توجه به قول مشهور که ذکر کردیم هر یک از این مواردی که فقهاء قائل شدند یکی از مصادیق«مولفه قلوبهم» بوده و تنها مصداق منحصر به فرد آن نیست. طبق آرای اکثر مکاتب و مذاهب فقهی اسلام این اصل عمومیت داشته و شامل دسته های مختلف کفار و مسلمین و منافقان میشود و به نظر میرسد ملاک در این اصل این باشد که امام و رهبر هر جامعه اسلامی میتواند در راستای مصلحت دین و مملکت اسلامی، هر کس و یا قبیله و یا دسته ای را تحت عنوان تالیف قلوب به حمایت از آنها بپردازد و قرار نیست که فقط برای این که مستقیماً در جهاد با کفار دیگر همراه مسلمین باشند بلکه برای دفاع از کیان اسلام و همچنین افزودن به شوکت و عظمت نام آن، میتوان به حمایت اقتصادی از گروههای دیگر پرداخت.

 بنابراین در تالیف قلوب، مسلمان بودن و یا فقیر بودن شرط نیست بلکه ملاک اصلی اقتضای مصلحت مملکت اسلامی است، فلذا با توجه به این ملاک کلی دین اسلام و با استفاده از این اصل(تالیف قلوب) متیقن فقهی، دولت اسلامی در سیاست خارجی خود باید تمام جنبشها و نهضتهای ضد استعماری و استبدادی را در جهت صدور انقلاب و دفاع از حقوق مظلومین زیر چتر حمایتی خود گرفته و از نظر اقتصادی به حمایت از آنان بپردازد.

 

کاربرد اصل تالیف قلوب در عصر حاضر

با توجه به تمام مطالبی که گفته شد نتیجه گرفتیم که منظور شارع از تعیین این سهم، همانا متمایل ساختن و گرایش دادن دلها نسبت به دین اسلام و یا تثبیت مومنان در مقام ایمان و یا تقویت ایمان ضعیف الایمانها و کسب یار و هوادار برای اسلام و یا در مصون نگاه داشتن اسلام و دولت آن از شرّ و ضرر احتمالی می باشد.

  این غرض شارع گاه با اعطای کمک اقتصادی به برخی از دولتها و گاهی نیز با حمایت اقتصادی به جمعیتها و دستهها و قبایل مسلمان و غیر مسلمان عملی میشود که آنها را بدین وسیله نسبت به اسلام خوشبین و متمایل بسازیم و یا بدین وسیله بتوانیم برخی از نیازهای دفاعی خود را تهیه کنیم.

لیکن در آئین اسلام هزینه و سهم ویژهای برای تبلیغ و جلب قلوب دیگران به اسلام اختصاص داده شده است که همان سهم مولفه القلوب از بودجه هنگفت زکات میباشد.

از آنجائی که دین اسلام بر فطرت بشری استوار است در بسیاری از نقاط جهان خود به خود رشد کرده است و لیکن به این دلیل که اسلام‏گرایان کمتر مورد حمایت قرار میگیرند لذا امکان آن بینش و بصیرت ژرف را نسبت به اسلام پیدا نمیکنند و یا آنچه را که از لحاظ مادی به خاطر پذیرفتن این دین و حمایت از آن، از دست دادهاند، نمیتوانند جبران کنند و بسیاری از جمعیتهای اسلامی در ممالک مختلف سعی در رفع چنین کمبودهایی دارند و لیکن هیچ گونه پشتوانه کمکی ندارند.

برای مثال میتوان به همین جنبشها و حرکتهای مردمی که در حال حاضر بین حکومتها و مردم و شخصیتهای آن وجود دارد که هر کدام از قدرتهای جهان درصدد سوء استفاده و سعی در به زیر سلطه بردن این ممالک دارند نام برد. در چنین وضعیتی جایز نیست که اسلام در مقابل این فتنه و توطئه، بیموضع و ساکت بماند بلکه در این میان باید به یاری این جنبشهای مردمی بشتابد و با این توطئهها مقابله کرده و با نشر شریعت خدا در زمین، از سیاست اسلام زدایی که این کشورها در پی آن هستند جلوگیری کند. البته در این راه میتواند هزینههایی را که لازم است از بیت المال تحت عنوان تالیف قلوب مصرف کند، بنابراین در زمان ما یکی از مصادیق مولفه القلوب مسلمانانی هستند که مورد هجوم کفار استعمارگر و رژیمهای غاصب قرار گرفتهاند و درصدد رهایی از این وضعیت هستند.

 

بیان حضرت امام(ره) درباره احیای هویت اسلامی و حمایت از مبارزان و محرومان عالم

 امام خمینی در راستای احیای این اصل الهی و هویت مسلمین در سراسر جهان میفرمایند: من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.

 

 

ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.(33)

بنابراین اصل تالیف قلوب را هم اکنون میتوان در مورد تمام حرکتها و نهضت های آزادی بخش جهان مانند نهضت هایی که در کشورهای فلسطین و لبنان و بحرین و تونس و لیبی و... صورت میگیرد، به کار برد یعنی جمهوری اسلامی ایران با به کارگیری این اصل اسلامی و انقلابی، تمام حرکت های ضد استعمار و ضد ظلم جهان را تحت حمایت خود قرار میدهد.

 امام خمینی در پاسخ به ندای مظلومانه ملت فلسطین فرمودند: اکنون که مسلمانان انقلابی و شجاع فلسطین با همّتی عالی و با آوای الهی از معراجگاه رسول ختمی مرتبت(ص) خروش بر آورده و مسلمانان را به قیام و وحدت دعوت نموده و در مقابل کفر جهانی نهضت نمودهاند، با کدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بیدار انسانی میتوان در این امر اسلامی بیتفاوت بود؟

اکنون که خون جوانان عزیز فلسطین دیوارهای مسجد قدس را رنگین کرده است و در مقابل مطالبه حقّ مشروعشان از مشتی دغلباز، با مسلسل جواب شنیدند، برای مسلمانان غیرتمند عار نیست که به ندای مظلومانه آنان جواب ندهند و همدردی خود را با آنان اظهار نکنند؟

باشد که فریاد همدردی آنان دولتها را بیدار کند که از قدرت عظیم اسلامی استفاده کرده و دست امریکای جهانخوار، این جنایتکار تاریخ را که از آن طرف دریاها به پشتیبانی ستمگران، دست پلید اسرائیل را میفشارد قطع کنند و خود و ملتهای مظلوم جهان را نجات دهند(34)

حضرت امام بعد از آنکه ملتها را به بیداری، حرکت و مبارزه در راه آزادی تمام مستضعفان جهان از دست غاصبان فرا میخوانند، وظیفه اصلی دولتهای اسلامی را در عصر حاضر دفاع از حرکتهای آزادی خواه بیان کرده و حتی ملتها را تشویق به برپایی تظاهرات و اعمال فشار علیه دولتها میکنند/102/228/.ر

 

پی‎نوشت:

[16] - حلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن؛ المختصر النافع، تهران، نشر الهام، 1377،ص70- بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهر، چاپ سنگی، بی جا، بی تا، ج5ص37- اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، قم، موسسه نشر اسلامی، 1413، ج8ص159- عراقی، حاج آقاضیاءالدین، شرح تبصره المتعلمین، تحقّیق محمدهادی معرفت، قم، مطبعه مهر، 1398 ،ج3ص127– جبعی عاملی، زین الدین،(شهیدثانی)؛ شرح المعه الدمشقیه، قم، مطبعه آرمان، 1422،ج1ص217.

[17] - قرطبی، ابوالولید احمد(ابن رشد)؛ بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، بیروت دارالفکر، بی تا،ج1ص201.

[18] - قرضاوی، یوسف؛ فقه الزکاه، بیروت، موسسه الرساله،1397،ج2ص598و608.

[19] - همان.

[20] - اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، قم، موسسه نشر اسلامی،1413،ج8ص158- عراقی، حاج آقاضیاءالدین؛ شرح تبصره المتعلمین، تحقّیق محمدهادی معرفت، قم، مطبعه مهر1398،ج3ص127.

[21] - موسوی خمینی، سیدروح الله؛ تحریرالوسیله، قم، انتشارات اسماعیلیان1390،ص336.

[22] - به نقل از اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، قم، موسسه نشر اسلامی،1413،ج8ص158و159- باقر سبزواری، سیدمحمد؛ ترجمه النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، بیتا،ج1ص124.

[23] - اردبیلی، احمد؛ مجمع الفائده و البرهان، قم، موسسه نشر اسلامی،1413، ج4ص201- بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهر، چاپ سنگی، بیجا، بیتا،ج5ص37- حسینی، سیدابوالقاسم؛ جهاد و حقوق بین الملل، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،1382،ص79- سرخسی؛ المبسوط، قاهره، مطبعه السعاده،1324،ج10ص2- نجفی، محمدحسن؛ جواهرالکلام، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ هفتم،1981، ج21ص5و19- جبعی عاملی، زین الدین؛ شرح المعه الدمشقیه، قم، مطبعه آرمان، 1422،ج1ص378.

[24] - بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهر، چاپ سنگی، بی جا، بی تا، ج5ص36- جبعی عاملی، زین الدین،(شهیدثانی)؛ شرح المعه الدمشقیه، قم، مطبعه آرمان،1422،ج1ص217.

[25] - حلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفربن الحسن؛ المختصر النافع، تهران، نشر الهام،1377،ص70.

[26] - جبعی عاملی، زین الدین،(شهیدثانی)؛ شرح المعه الدمشقیه، قم، مطبعه آرمان،1422،ج1ص217.

[27] - موسوی خمینی، سیدروح الله؛ تحریرالوسیله، قم، انتشارات اسماعیلیان،1390، ج1ص336.

[28] - حنبلی، شیخ مرعی بن یوسف؛ دلیل الطالب، منشورات المکتب الاسلامی، بی تا، ص74.

[29] - قرضاوی، یوسف؛ فقه الزکاه، بیروت، موسسه الرساله، 1397، ج2ص595.

[30] - شهیداول، محمدبن مکیغ اللمعه الدمشقیه، تهران، نشر الهام،1377، ص30.

[31] - به نقل از حکیم، سیدمحسن؛ مستمسک العروه الوثقی، نجف، مطبع الاداب، چاپ چهارم، 1319،ج9ص246.

[32] - بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهر، چاپ سنگی، بی جا، بی تا، ج5ص37.

[33] - به نقل از بیرکی داستانی، علی؛ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1381، ص44و45.

[34] - به نقل از بیرکی داستانی، علی؛ سیاست خارجی و روابط بین الملل از دیدگاه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،1381، 42.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹