vasael.ir

کد خبر: ۲۴۵۰
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۹ - 19 June 2016
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم تبیین کرد؛

جایگاه مردم در اندیشه سیاسی امام خمینی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ از دیدگاه امام خمینی(ره) اگر مردم به نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت فقیه رضایت ندهند و حکومت دیگری را برگزینند، رضایت و عدم رضایت آنان خلأیی در مشروعیت چنین نظامی ایجاد نمی‌کند؛ بلکه تنها نتیجه‌اش این است که عدم پذیرش مردم، موجب عدم تحقق چنین نظام الهی خواهد بود و آنان به دلیل رضایت به ولایت طاغوت گناهکارند.

به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ نظریه ولایت فقیه از جمله آراء امام خمینی است که در طول حیات مبارک خویش تلاش بسیاری در تبیین آن داشته­اند و از بیش از 35 سال قبل از انقلاب (در حدود سال 1322) در ضمن نوشته­ها و درس­های خود عنایت ویژه­ای به بیان استدلالات ورفع شبهات از این نظریه داشته­اند و اکنون پس از گذشت 37 سال از پیروزی انقلاب نیز شاهد هستیم که شبهاتی پیرامون این دیدگاه مطرح می­شود و ضروری می­نماید اندیشمندان و صاحب­نظران به بررسی و روشنگری در این زمینه همت نمایند. از جمله مسائلی که باید در این قرائت مورد واکاوی علمی قرار گیرد نقش و جایگاه مردم است.

مقدمه

یکی از ابعاد مهم نظریه سیاسی امام، بحث از «مردم» و نقش آنان در حکومت است و ما در این نوشتار به دنبال بررسی نظر حضرت امام در باب جایگاه مردم در حکومت اسلامی هستیم .

 

نقش مردم در حکومت اسلامی

نقش مردم در حکومت اسلامی را می توان در سه سطح مورد بررسی قرار داد، سپس با تحلیل و بررسی مبانی فقهی و نظری امام خمینی و ملاحظه سیره عملی ایشان در طول دوران استقرار حکومت اسلامی دیدگاه ایشان را در هر یک از این موارد به دست آورد:

 

1. سطح مشروعیت نظام سیاسی:

منظور از مشروعیت نظام سیاسی این است که در صورتی که نظام سیاسی به شیوه ای مشروع مستقر شده باشد حق حکمرانی بر مردم را دارد و مردم نیز متقابلا وظیفه اطاعت دارند. همان گونه که بیان شد نظام سیاسی مشروع از دیدگاه حضرت امام(ره) نظامی ولایی است که مبتنی بر ولایت فقیه باشد و غیر آن ـ هر چند مورد رضایت مردم باشد ـ مصداقی از حکومت طاغوت می باشد. بر این اساس، نقش مردم در بعد مشروعیت نظام سیاسی منحصر به پذیرش آن و فراهم نمودن زمینه تحقق آن می باشد. بدین معنا که نظام سیاسی مشروعیت خود را از فقیه جامع الشرایط می گیرد و فقیه نیز ولایت خود را ـ بر طبق ادله ولایت فقیه ـ به نصب از سوی امام معصوم(ره) داراست.(امام خمینی، 1376، ص 42) در این مرحله مردم نه ولایتی دارند که آن را به فقیه اعطا کنند و نه اعراض آنان از ولایت فقیه موجب عدم ولایت وی خواهد بود. تنها در صورتی که مردم با چنین نظامی همراهی و همکاری نکنند زمینه تحقق آن فراهم نخواهد شد و لذا مردم در این مرحله نقش مؤثری در پذیرش و مقبولیت چنین نظامی دارا می باشند.

 

2. سطح مشروعیت فقیه حاکم:

پس از آن که مردم با پذیرش نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه خواهان استقرار آن در جامعه شدند و زمینه تحقق آن را فراهم آوردند بر فقهاء واجد شرایط واجب می گردد که بر این امر اقدام نمایند. (امام خمینی، 1376، ص 42) در صورتی که تنها یک فقیه حائز شرایط وجود داشته باشد همان یک فقیه هم ولایت دارد و هم حق حکومت و اعمال ولایت؛ اما از آن جا که در دوران غیبت امام معصوم (ع) فقهاء متعددی وجود دارند و فرض بر آن است که حکومتِ بیش از یک فقیه معقول نیست؛ بنابر این در مقام اِعمال ولایت سیاسی، تنها یک فقیه می تواند حکومت کند و فقهاء دیگر حق مزاحمت با او را ندارند. امام خمینی در این باره می‌فرماید: «از ادله ولایت، ولایت فقیهان بر یکدیگر استفاده نمی‌شود بلکه معقول نیست که فقیهی بر فقیه دیگر ولی و دیگری مولی علیه او باشد ... لکن اگر فقیهی در یک امر وارد شد فقیه دیگر حق مزاحمت با او را ندارد».(امام خمینی، 1421ق، ج2، ص 694 ـ 691)

حال فقیهی که می خواهد برای اعمال ولایت خود اقدام کند باید دارای شرایطی باشد. یکی از شرایطی که در متون دینی برای فقیه حاکم بیان شده است عدم اکراه و تحمیل شخص خاصی بر مردم است. این شرط هر چند از ادله ولایت فقیه استنباط نشود لکن طبق تصریح بسیاری از روایات، در صورتی که مردم به هر دلیل به حکومت فقیه خاصی رضایت ندهند چنین حکومت مبتنی بر زور و غلبه مشروع نمی باشد. این نکته ای مهم در باب مشروعیت حکومت دینی است که کمتر به آن توجه شده است، اما در اندیشه حضرت امام (ره) به ظرافت به آن اشاره شده است. ایشان در بدو ورود به ایران پس از 15 سال تبعید در بیانات خود در بهشت زهرا پس از نفی نظام سلطنتی و تبیین پیامدها و نتایج مخرب آن، پشتیبانی و رضایت مردم را مبنای تشکیل دولت آینده در ایران دانسته و فرمودند «من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد دولت تعیین می کنم». (امام خمینی، 1385، ج 6 ص 16)

وی در بیانی دیگر در همان روزها فرمود: «امروزهمه مقدرات مملکت به دست خود مردم باید اداره بشود.

مردم حق دارندکه یکنفرى را به عنوان سلطان، به عنوان رئیس جمهور، به هر عنوانى انتخاب کنند. این صحیح است. خود مردم به اختیارخودشان اینکار را کردند»(امام خمینی، 1385، ج 6، ص 197)

امام خمینی پس از آنکه در بسیاری موارد بر حق مردم برای تعیین سرنوشت خود تأکید میکند، به جایگاه رأی مردم در حکومت اشاره کرده و بر این باور است که حکومت اسلامی حکومتی است که صد در صد متکی به آراء ملت باشد. وی در این باره می‌فرماید: «ما تابع آراء ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد ما هم از آن تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیز را تحمیل کنیم». (امام خمینی، 1385، ج 11، ص 34) «اینجا آراء ملت حکومت می‌کند، اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگان‌ها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد» (امام خمینی، 1385، ج 14، ص 165)ایشان رأی مردم را در انتخاب رهبر جامعه اسلامی دخیل دانسته و در نامه‌ای که به مجلس بازنگری قانون اساسی می‌نویسد، میفرماید: «اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهراً او مورد قبول مردم است؛ در این صورت او ولی منتخب مردم می‌شود و حکمش نافذ است». (امام خمینی، 1385، ج 21، ص 371)

بنابراین از دیدگاه امام خمینی (ره)، بر اساس دلایلی که حکومت مبتنی بر زور و غلبه را در شریعت اسلام نامشروع می داند، حکومت فقیهی که از پشتوانه مردم برخوردار نباشد نیز مقبول نیست. و لذا مردم می توانند به منظور داشتن نظامی مشروع، فقیه مورد رضایت خود را از بین فقها برای حکومت و اعمال ولایت انتخاب نمایند. بدین ترتیب مشارکت مردم نقش مشروعیت بخشی نه به اصل ولایت فقیه، بلکه به حکومت فقیه دارد.

 

3. سطح تصمیم سازی:

پس از پذیرش نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه توسط مردم و اندراج آن در قانون اساسی و پس از استقرار حکومت توسط فقیه منتخب مردم، نوبت به اتخاذ تصمیمات عمومی و اجرائی شدن آن می­رسد. ساز و کاری که در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) پیرامون فرایندهای تصمیم­گیری و مکانیسم­های اجرایی آن در نظر گرفته شده است مبتنی بر شورا و مشورت با مردم یا نمایندگان مردم است. برخی از ابعاد و نمودهای عینی مشارکت مردم در این سطح عبارتند از:

ـ مشارکت در انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور، رهبری و سایر مسئولین نظام به صورت مستقیم یا غیر مستقیم

ـ نظارت بر مسئولین و داشتن حق انتقاد و مطالبه پاسخگویی از آنان

ـ تأثیرگذار بر حفظ و استمرار نظام از راه حمایت از نظام و مسئولین

به نظر می رسد تأکیدات فراوان امام بر نقش مردم را باید در اهتمام شخص امام به تأسیس و استمرار حکومت اسلامی و مصلحت ملزمه آن جستجو نمود. از نظر امام اجرای احکام اسلام و ارزشهای اسلامی در جامعه به طور کامل، جز با تشکیل حکومت اسلامی میسر نیست و این واجب از چنان مصلحتی برخوردار است که مقدم بر همه مصالح است. لذا وجود حکومتی اسلامی با ولایت و سرپرستی فقیه جامع الشرایط و دارای اختیارات مطلقه و مفوضه از جانب خداوند از مهمترین ارزشهای اسلامی است. امام خمینی با بصیرت و آگاهی کامل- ی که از شکست و عدم استمرار حکومت های شیعی و غیر شیعی در طول تاریخ داشته است - به خوبی بر این نکته واقف بود که تحقق چنین ارزشی در جامعه بدون همراهی مردم و حمایت و مشارکت آنان به سرانجام نخواهد رسید. بنابراین چه در دوران قبل از تشکیل نظام جمهوری اسلامی که با سؤالات متعدد خبرنگاران خارجی مواجه بود و چه بعد از استقرار نظام همواره بر نقش مردم و همراهی آنان تأکید می کرد و سخت معتقد بود که بدون حمایت مردم نمی توان اهداف عالیه اسلام را در جامعه محقق نمود. در فرایند تشکیل و استقرار نظام اسلامی نیز هرگاه با ایرادات و انتقادات گروههای سیاسی داخل و خارج مواجه می شد همراهی و حمایت مردم را مورد استناد خود قرار داده و از دموکراسی به گونه ای جدلی و بر طبق قاعده الزام سخن می گفت. امام این محتوای ارزشمند و اصیل را نه در قالب دموکراسی بلکه در قالب نظام جمهوری قابل تحقق می داند. به همین جهت نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی مشتمل بر ولایت فقیه را به مردم پیشنهاد داده و آن را با آراء عمومی مستحکم می کند. بدین طریق هم آرمان حکومت اسلامی مورد نظر خود را محقق نموده و هم مردم را با این آرمان والا همراه ساخته است.

 

خاتمه:

بنابر آنچه گفته شد بنا بر اندیشه حضرت امام (ره )نقش مردم در حکومت اسلامی را می توان در سه سطح مورد بررسی قرار داد:

مشروعیت نظام سیاسی

مشروعیت فقیه حاکم

تصمیم سازی

بر این اساس از دیدگاه امام خمینی (ره) اگر مردم به نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت فقیه رضایت ندهند و حکومت دیگری را برگزینند، رضایت و عدم رضایت آنان خلأیی در مشروعیت چنین نظامی ایجاد نمی­کند بلکه تنها نتیجه آن این است که عدم پذیرش مردم موجب عدم تحقق چنین نظام الهی خواهد بود و آنان به دلیل رضایت به ولایت طاغوت گناه کار می باشند. اما در صورتی که مردم اصل ولایت فقیه را پذیرا باشند و زمینه تحقق آن را فراهم آورند نقش مهمی نیز در مشروعیت حکومت فقیه حاکم دارند.

همچنین مشارکت سیاسی مردم در فرآیند تصمیم سازی ـ همان گونه که بیان شد ـ در مبانی نظری و سیره عملی امام خمینی نیز جایگاه ویژه­ای دارد و یکی از ارکان مهم اندیشه سیاسی ایشان به شمار می­آید. ایشان در طراحی الگویی عینی و عملی برای حکومت اسلامی پیوندی عمیق میان مشارکت مردم و مفاهیم دینی برقرار نموده و بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت را در کنار هم مورد تأکید قرار داده است.

 مبنای حضرت امام (ره) در مشروعیت نظام سیاسی، مشروعیت مبتنی بر ولایت و سرپرستی فقیه جامع الشرایط و نصب او از سوی معصوم (ع) است و رضایت یا عدم رضایت مردم هیچ گونه تأثیری در مشروعیت و عدم مشروعیت چنین نظامی ندارد، لکن مداخله مردم اولا نقش اساسی و مهمی در مقبولیت و کارآمدی نظام دارد و این تأثیر به حدی است که بدون مداخله و مشارکت مردم حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه جامع الشرایط محقق نخواهد شد و استمرار نخواهد یافت و ثانیا در سطح مشروعیت بخشی به حکومت فقیه و مشارکت در تصمیمات جمعی نقش اساسی ایفا می کنند. به همین جهت حضرت امام (ره) پس از یأس از تحقق نظام مشروطه سلطنتی، اساس سلطنت و نظام موروثی و استبدادی را مورد انتقاد خود قرار داده و بر جایگزینی آن با نظام جمهوری که در آن مردم تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند و به حقوق آنان اهمیت داده شود تأکید داشتند

در اندیشه امام، مردم ارزش حقیقی خود و جایگاه اساسی خود در امور حکومت را یافته و کارکردهای حقیقی خود را اعمال می کنند. منظور ایشان از دموکراسی اسلامی آن نوع حکومت اسلامی است که به مراتب بالاتر و ارزشمندتر از حکومت های مدعی دموکراسی است و هر آنچه از آزادی و برابری و مردم سالاری دروغین که پیروان آن ادعاء می‌کنند، در اسلام و حکومت اسلامی به صورت حقیقی و عملی وجود خواهد داشت و همین وجه برتری حکومت اسلامی بر دموکراسی است.

مسعود معینی پور، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

/825/م

 

منابع

1.  امام خمینی، روح الله، (1385)، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 22 جلد

2.  امام خمینی، روح الله، (1421ق)، کتاب البیع، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، پنج جلد

3.  امام خمینی، روح الله، الرسائل، قم: اسماعیلیان، 1385ق، چاپ اول، دو جلد

4.  امام خمینی، روح الله، المکاسب المحرمه، تهران:مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، دو جلد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳