vasael.ir

کد خبر: ۲۳۹۰
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۹ - 09 June 2016
حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی در بزرگداشت مرحوم میرمدرس مطرح کرد؛

فقه حکومتی یکی از شاخصه‏ های حوزه انقلابی است

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل_ حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی با اشاره به شاخصه های حوزه انقلابی، گفت: فقه حکومتی نوعی بینش است که از منظر حاکمیت به مقولات فقهی نگاه می کند و در چنین منظری حتی عبادیات و مسائل عبادی هم ممکن است وجه حکومتی پیدا کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در همایش بزرگداشت مرحوم میرمدرس که در نهم اردیبهشتماه سال 1395 در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات برگزار شد، در تبیین حوزه انقلابی، یکی از ارکان معرفتی آن را پرداختن به فقه حکومتی برشمرد.

وی با اشاره به مقوله حوزه انقلابی اظهار داشت: در این عرصه نباید کار شعاری و سطحی انجام گیرد بلکه کار دقیق و موشکافانه در همه ابعاد، لازمه حوزه انقلابی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به تعریف مرحوم میرمدرس از حوزه انقلابی که «حوزه انقلابی حوزهای است همسو با اندیشههای حضرت امام(ره) »گفت: از این کلام دو تلقی سطحی و عمیق میتوان داشت.

وی تلقی سطحی از این تعریف را اینگونه تبیین کرد که این نگاه معتقد است حوزه انقلابی، شخص محور است و محور آن حضرت امام(ره) است که به این شکل حوزه انقلابی از غیر انقلابی متمایز میشود؛ در این صورت لازمه این سخن این است که انقلابی بودن یک امر عارضی است.

حجت الاسلام و المسلمین واعظی در ادامه نگاه عمیق پیرامون حوزه انقلابی را شرح داد و بیان کرد: انقلابی و غیرانقلابی بودن عنوان مُشیر به مجموعه‌ای از ارزش‌ها و مجموعه‌ای از جهت‌گیری‌هایی است که اگر باشد، آن حوزه انقلابی است و اگر نباشد غیرانقلابی است و نقش امام نه در تأسیس این ارزش‌ها و رویکردها، بلکه در عملیاتی‌‌کردن و عینیت بخشیدن به این ارزش‌ها و جهت‌گیری‌ها است.

وی با بیان دیگری در توضیح نگاه عمقی به حوزه انقلابی افزود: در نگاه برخی افراد حوزه آرمانی هنگامی شکل میگیرد که مؤلفه‏‎های آن محقق شود و در نگاه آنها  علمیت و اجتهاد، تقوا و اخلاق مؤلفه اجماعی برای آن حوزه مطلوب است و انقلابی بودن در این حوزه آرمانی جایی ندارد اما در نگاه امام(ره) حوزه آرمانی و مطلوب، حوزهای است که انقلابی باشد و حوزه غیر انقلابی حوزه ایدهآل و مطلوب نیست.

رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در تبیین حوزه انقلابی، دو بُعد بینشی و رفتاری را برای حوزه انقلابی برشمرد و برای هر کدام شاخصههایی ذکر کرد.

وی با اشاره به تفسیر سیاسی و اجتماعی صحیح از اسلام که رکن اول بُعد معرفتی است، گفت: حوزه‌ای می‌تواند انقلابی باشد که در نگاه معرفتی و بینشی خودش، اسلام را عجین با سیاست و پیوند آنها را ذاتی بداند، نه اینکه سیاست را عارض بر دین و اتفاقی تاریخی بداند.

حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی فقه حکومتی را دومین رکن بُعد معرفتی بیان کرد و با اشاره به تلقی نادرستی که برخی دارند و فقه حکومتی را همان فقه سیاسی میدانند، اظهار داشت: فقه حکومتی یک نوع بینش است یعنی از منظر حاکمیت به مقولات فقهی نگاه‌کردن است که در این منظر حتی عبادیات و مسائل عبادی هم ممکن است وجه حکومتی پیدا کنند.

وی در ادامه به دو رکن و شاخصه دیگر بُعد معرفتی اشاره کرد و رکن سوم را نگاه غیر انزواطلبانه به دین برشمرد و مقوله انتظار را تحرک و پویایی اجتماعی قلمداد کرد و از رکن چهارم با عنوان بصیرت سیاسی نام برد و دشمن شناسی را زیر مجموعه بصیرت سیاسی قرار داد.

 عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم در انتها؛ مردمی بودن، ظلمستیزی، آگاهی سیاسی داشتن، حق مداری و حق گویی و هدایتگری را پنج شاخصه بُعد رفتاری حوزه انقلابی برشمرد.

 

متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین واعظی به شرح ذیل است؛

در مدت چند سالی که با ایشان(مرحوم میرمدرس) همکاری داشتیم، یک ویژگی برجسته‌ ایشان، تعلق خاطر و عواطف شدید و باور عمیق به انقلاب و رهبری و نظام بود و تقریبا احساس مسئولیت زیادی نسبت به صیانت از نظام داشتند.

مرحوم میرمدرس از صفحه ۱۱۶ کتابی که اخیرا از ایشان چاپ شده(مدیریت تحول سیاسی در حوزههای علمیه) وارد بحث انقلاب شده‌اند. اخیرا در جلسه‌ای که به همراه برخی طلاب خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم ایشان تأکید داشتند که وجه انقلابی حوزه حفظ شود که در این صورت حوزه محفوظ می‌ماند. به همین دلیل بنده در این جلسه مقداری راجع به حوزه انقلابی و وجه انقلابی آن صحبت می‌کنم.

 

کار دقیق و موشکافانه در ابعاد گوناگون لازمه حوزه انقلابی

بابی که رهبری در رابطه با حوزه انقلابی باز کردند، احتیاج به بحث و نظر و کار و تلاش در ابعاد مختلف دارد (باید از مباحث شعاری پرهیز کنیم). اگر بخواهیم ابعاد این مسأله را موشکافی کنیم و برای اینکه متن و بطن حوزه، انقلابی بماند و این انقلابی‌ بودن رشد و تعالی پیدا کند، باید درباره‌ ابعاد مختلف آن بحث‌های جدی داشته باشیم. انواع و اقسام نشست‌های علمی، جلسات کارشناسی در زوایای مختلف در محورهایی چون؛ نسبت روحانیت با نظام، نسبت روحانیت با سیاست و تعهدات روحانیت نسبت به انقلاب و بحث‌های مفهومی نسبت به خود این حوزه انقلابی که حوزه انقلابی یعنی چه؟ مؤلفه‌های این انقلاب چیست؟ در زمان حاضر با توجه به مراحلی که انقلاب و نظام طی کرده است، انقلابی بودن حوزه چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

 

تعریف حوزه انقلابی

مرحوم میرمدرس در صفحه ۱۱۶ کتابش تعبیری دارد که می‌گوید: «انقلابی و غیرانقلابی، به اعتبار نوع نسبت با انقلاب اسلامی و اندیشه‌های امام خمینی(ره) تقسیم می‌شود؛ یعنی آنان که اندیشه امام را می‌پذیرند و نسبت مثبتی با انقلاب اسلامی برقرار می‌کنند، انقلابی می‌شوند و آنان که نسبت مثبتی برقرار نمی‌کنند، غیرانقلابی می‌شوند».

 

دو تلقی از حوزه انقلابی

1- این تعریف یک سطحی دارد و یک عمقی؛ اگر بخواهیم به سطح این تعریف اکتفا کنیم ممکن است سوء تفاهمی ایجاد شود و آن اینکه اساسا انقلابی و غیرانقلابی و حوزه انقلابی و غیرانقلابی امری عارضی است؛ یعنی وقتی پدیده‌ای به ‌نام حضرت امام(ره) ظهور کرد و اندیشه‌ای را شکل داد، زمینه و موضوع انقلابی و غیرانقلابی مطرح شد و اگر امام نبود و اگر انقلاب اسلامی به وجود نمی‌آمد، اساسا تقسیم حوزه به انقلابی و غیرانقلابی، بلاموضوع می‌شد. یک عارضه‌ای عارض شد و حادثه‌ای اتفاق افتاد و آن افکار باعث شد این تقسیم‌بندی زمینه پیدا کند. اگر امامی نبود و انقلابی محقق نمی‌شد، اساسا طرح بحث حوزه انقلابی و غیرانقلابی، بلاموضوع می‌شد.

2- اما نگاه عمیق‌تری نیز وجود دارد و آن این‌که عنوان انقلابی و غیرانقلابی و حوزه انقلابی و حوزه‌ی غیرانقلابی، عنوان مشیری است که اشاره دارد به مجموعه‌ای از ارزش‌ها و مجموعه‌ای از جهت‌گیری‌هایی که اگر باشد، آن حوزه انقلابی است و اگر نباشد غیرانقلابی است. در چنین وضعیتی، نقش امام، نه در تأسیس این ارزش‌ها و رویکردها، بلکه در عملیاتی‌‌کردن و عینیت بخشیدن به این ارزش‌ها و جهت‌گیری‌ها مطرح می‌شود. حوزه و روحانیت انقلابی، مؤلفه‌هایی دارد که اگر باشد می‌شود انقلابی و اگر نباشد می‌شود غیرانقلابی. این ویژگی‌ها و مؤلفه‌ها را امام تأسیس نکرده؛ بلکه تجمیع تئوریک کرده و موفق شده این‌ها را به‌ منصه ظهور برساند و نظامی را تشکیل دهد و این روح را در حوزه بدمد. بنابراین حوزه انقلابی و غیرانقلابی، انشاء و تأسیس امام نیست.

به تعبیر دیگر، حوزه مطلوب و آرمانی مؤلفه‌هایی دارد؛ برخی از این مؤلفه‌ها، مؤلفه‌های شناخته‌شده و مجمعٌ‌علیهاست و همگان معترفند که اینها کمالات و فضائل یک حوزه مطلوب و آرمانی است؛ همه قبول دارند که علمیت و اجتهاد و تقلای علمی از مؤلفه‌های حوزه مطلوب است، همه قبول دارند تقوی و تدین از مؤلفه‌های یک روحانی مطلوب و آرمانی است، همه قبول دارند اخلاق‌ مداری و معنویت‌گرایی مطلوب است. بنابراین حوزه مطلوب و آرمانی یک سری مؤلفه‌هایی دارد که همگان تقریبا بدان اذعان دارند.

 سخن در این است که انقلابی ‌بودن یکی از مؤلفه‌های حوزه مطلوب و آرمانی است که البته این مؤلفه و این وجه از وجوه حوزه مطلوب و آرمانی، مجمعٌ علیها نیست و برخی‌ها ممکن است قبول نداشته باشند که این ویژگی از ویژگی‌های حوزه مطلوب و آرمانی است. کاری که حضرت امام کرد بیان‌ کردن، برجسته‌ کردن و عملیاتی‌ کردن این مؤلفه است؛ اینکه اگر این جهت نباشد، حوزه و روحانی کمال‌یافته و ایده‌آل نیست.

 

اندیشه و انگیزه دو بعد انقلابی بودن

این انقلابی‌بودن دو وجه دارد: وجه معرفتی و بینشی و وجه رفتاری و عملکردی. در وجه معرفتی و بینشی، روحانی‌ای که در نگاه معرفتی و شناختی‌اش نسبت به دین و جامعه اسلامی، این عناصر بینشی وجود داشته باشد یک روحانی انقلابی است و حوزه‌ای که در بطن و متنش این نگاه معرفتی وجود داشته باشد می‌شود حوزه انقلابی.

 

ارکان بعد معرفتی

ارکان این نگاه معرفتی چهار مورد است:

1- پیوند ذاتی اسلام و سیاست

تفسیر سیاسی و اجتماعی از اسلام یا به تعبیر دیگر اعتقاد به پیوند ذاتی میان اسلام و سیاست؛ نه پیوند تاریخی. برخی معتقدند به ‌عنوان حادثه و واقعه چنین اتفاق افتاد که مردم زمان رسول‌الله(ص) به ایشان اقبال کردند و ایشان را امین خود قرار دادند و پیامبر(ص) تأسیس حکومت کرد؛ والّا در بطن و متن آموزه‌های دینی دعوت به تأسیس حکومت و دعوت به تلفیق دین و سیاست نیست. بنابراین کسی می‌تواند یک روحانی انقلابی و حوزه‌ای می‌تواند انقلابی باشد که در نگاه معرفتی و بینشی خودش چنین تعریفی از اسلام داشته باشد که اسلام عجین با سیاست است و پیوند آن ذاتی است. به تعبیر دیگر، دین وجه اجتماعی و سیاسی دارد؛ نه اینکه سیاست عارض بر دین باشد و اتفاق تاریخی باشد که در زمانی برای رسول‌الله(ص) و در برهه کوتاه چهارساله و اندی برای امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد.

 

2-یکسانانگاری فقه حکومتی و فقه سیاسی

بنده در همایش فقه و هنر، به تفصیل فرق فقه حکومتی و فقه سیاسی را بیان کردم. بسیاری به اشتباه گمان می‌کنند فقه حکومتی همان فقه سیاسی است. فقه حکومتی بینش است؛ یعنی از منظر حاکمیت به مقولات فقهی نگاه‌کردن. در چنین منظری حتی عبادیات و مسائل عبادی هم ممکن است وجه حکومتی پیدا کنند. مثلاً ممکن است از فقیهی پرسیده شود آیا فلان قسم هنرورزی مجاز است یا غیرمجاز؟ این می‌شود فقه فردی. اما در فقه حکومتی، فقیه به مقوله هنر از منظر حکومتی نگاه می‌کند؛ یعنی ظرفیت هنر برای جامعه اسلامی از جهات مثبت و منفی‌اش و ظرفیتی که هنر می‌تواند برای رشد و کمال جامعه اسلامی داشته باشد.

 

3- نگاه تحرکی به دین

عدم تفسیر انزواطلبانه از دین و دین‌داری؛ مثلاً در بحث انتظار و مهدویت؛ از منظر انزواطلبانه نگاه‌کردن به مهدویت یک بینش است و از منظر غیرانزواطلبانه همین مهدویت و انتظار، پویایی و تحرک اجتماعی ایجاد می‌کند. این بینش و وجه معرفتی است که حوزه و روحانی انقلابی، هرگز این نگاه انزواطلبانه را به دین و دین‌داری ندارد.

 

4- بصیرت سیاسی

آگاهی و بصیرت سیاسی؛ حوزه و روحانی انقلابی، آگاه و بصیر به شرایط سیاسی– اجتماعی جامعه خودش و جامعه اسلامی است. دشمن‌شناسی که مقام معظم رهبری هم بر آن تأکید دارند، یکی از زیرمجموعه‌های آگاهی و بصیرت‌ سیاسی است.

موارد ذکر‌شده، محورها و شاخصه‌های اصلی وجه معرفتی حوزه انقلابی‌اند.

 

شاخصههای بُعد رفتاری

در وجه رفتاری و عملکردی هم برخی ویژگی‌ها و عناصر، تأمین‌کننده حوزه انقلابی هستند:

 

1-مردمی و خدوم بودن

 حوزه فقط در بستر فکر و اندیشه و تولید علم و تقوای فردی و معنویت‌گرایی فردی خلاصه نمی‌شود؛ حوزه باید خدوم باشد. اگر روحانیت شیعه امروز این جایگاه و منزلت اجتماعی را دارد و بین توده‌های مردم جایگاه دارد، می‎بینیم این‌گونه بوده که روحانیت ملجأ و پناه مردم بوده است و بسیاری از خیرات اجتماعی به‌دست روحانیت و مرجعیت در بستر جامعه جریان پیدا می‌کرده است.

 

2- ظلم‌ستیزی و یاور مظلومان بودن

3- آگاهی سیاسی

سیاست‌ورزی اخلاق‌مدارانه؛ آگاهی سیاسی غیر از سیاست‌ورزی است. لازمه‌ حوز‌ه‌ی انقلابی، آگاهی سیاسی است؛ نه سیاست‌ورزیِ آحاد روحانیت و طلاب. بنابراین، حوزه، فعال سیاسی نمی‌خواهد؛ بلکه آگاه سیاسی می‌خواهد. البته آن دسته از روحانیت که بنا به تشخیص و وظیفه، فعال سیاسی می‌شوند، باید معنویت‌محور و اخلاق‌مدار باشند. بنابراین آگاهی سیاسی، خصیصه‌ای عام برای روحانیت و حوزه است ولی فعال‌سیاسی‌بودن لازمه انقلابی بودن نیست.

 

4- حق‌مداری و حق‌گویی

5- هدایت گری

هدایت‌گر و ناصح سیاسی بودن؛ شغل روحانیت هدایت‌گری مردم است و این هدایت‌گری وجه سیاسی هم دارد. در امور سیاسی، روحانی باید هادی و ناصح باشد. اینجا نیز خلط مبحث نشود؛ معنی این مساله نیست که روحانیت و حوزه خودشان را در حد یک حزب سیاسی تنزل دهند که در انتخابات نامزد معرفی کنند. هر حوزه‌ای در هر شهرستانی و هر استانی وظیفه خودش بداند که مثل یک حزب سیاسی در انتخابات گوناگون عمل نکند. آن چیزی که شاخص عملکردی و رفتاری روحانی در بعد انقلابی بودن است، هدایت‌گری و ناصح سیاسی بودن است؛ نه فعال سیاسی. حوزه و روحانیت باید متکفل رشد، ارتقای فرهنگ سیاسی جامعه و متکفل صیانت از ارزش‌های انقلاب باشند/ 229/102/ر.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳