vasael.ir

کد خبر: ۲۳۸۴
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۹ - 09 June 2016
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه23

لزوم بررسی دقیق مصالح و مفاسد در فیلتر رسانه اضلال

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در بیست و سومین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: حکم اولیه؛ وجوب فیلتر و جلوگیری از رسانه های ضلال و فاسد است اما اگر مفسده بزرگتری درمیان است نباید بخاطر برداشتن مفسده کوچک خود را گرفتار کنیم.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در درس خارج فقه رسانه که در موسسه فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار گردید، به بحث ضرورت فیلتر کردن رسانه های ضد دینی و بیان دلیل ششم پرداخت و گفت: دلیل ششم که اقامه می کنیم و آخرین دلیل ماست روایت عبدالملک است که بدان متعرض می شویم.

 

ایشان در ادامه گفت: حضرت امام صادق علیه السلام وقتی متوجه شدند کتب تنجیم سبب گمراهی عبدالملک می شود فرمان می دهند که باید کتب را آتش بزنی و این امر حضرت دلالت بر وجوب مولوی دارد و قطعاً امر ارشادی نیست و این از سیاق کلام ایشان استفاده می شود.

استاد در پایان افزودند: گاهی می گوییم که اگر این رسانه باشد ممکن است مورد افساد و اضلال ده نفر شود ولی مصلحت اقوایی وجود دارد که مثلاً سبب می شود مهندسی و نقشه دشمن را متوجه شویم و معلوم می شود که چه کاری انجام می دهد و اگر بسته شود ما این مساله را نمی فهمیم.

اهم مباحث استاد رفعتی به شرح ذیل می باشد:

 نگاهی به مباحث جلسه گذشته

 بحث در ادله وجوب جلوگیری از ادامه کار رسانه هایی است که موجب اضلال و افساد جامعه است و وظیفه حاکمیت است که جلوی این ها مانع ایجاد کند یا فیلتر کند یا آنها را ببندد. با ارسال پارازیت می توان جلوی آنان را گرفت.

تا کنون 5 دلیل ذکر کردیم که یکی از این موارد اشکال داشت و نتوانستیم بدان استناد کنیم:

          دلیل عقلی: باید ریشه فساد قطع شود.

          آیه شریفه «من یشتری»

          آیه «واجتنبوا قول الزور»

           آیات وجوب نهی از منکر که گفتیم هم رفع از منکر و هم دفع از منکر را شامل می شود.

           حدیث تحف العقول

روایت عبدالملک

دلیل ششم که اقامه می کنیم و آخرین دلیل ماست روایت عبدالملک است که بدان متعرض می شویم:

 از امام صادق علیه السلام روایت می شود که عبدالملک نامی خدمتشان آمد و از وضعیت خودش شکایت کرد و گفت: «إنی ابتلیتُ بالنجوم»؛ من گرفتار علم نجوم هستم. نگاه به ستارگان می کنم و از روی آنها چیزهایی بدست می آورم.

یکی از مکاسب محرمه ستاره نگری است و مشخص شدن اینکه امروز خوب است یا خیر و یا پیش گویی هایی درست و غلط.

ایشان به امام فرمود که من تنجیم دارم و حضرت از او سوال می فرمایند: «أتقضی؟» آیا بر اساس این نگاه به نجوم شما حکم صادر می کنی که این کار بشود یا خیر و باورت می شود؟ قال: «نعم»؛ حضرت فرمود: «إحرق کُتبک» کتابهای تنجیمی که داری آتش بزن!

نحوه استدلال این روایت به این صورت است که حضرت وقتی متوجه شدند کتب تنجیم او سبب گمراهیش می شود فرمان می دهند که باید کتب را آتش بزنی و امر دال بر وجوب است.

در این مورد حضرت او را ارشاد نمی فرمایند بلکه امر مولوی می فرمایند و این امر دال بر وجوب است. ایشان نفرمودند که اگر می خواهی از این گرفتاری خلاص شوی کتب را دور بریز و این امر ظهور در امری مولوی دارد.

سوال: برداشت مخاطب جزیی نیست؟

پاسخ: خیر، حضرت استفصال فرمودند و باید نتیجه بگیریم که اگر رسانه موجب اضلال شود باید آن را از بین برد.

اگر حاکمیت ببیند که این رسانه موجب اضلال عده ای شود آیا باید آن را از بین ببرند؟

حضرت استفصال فرمودند که اگر کتبی که می خوانی و نگاه به ستارگان می کنی، تاثیری روی تو ندارد اشکال ندارد ولی فرض سوال که اثرگذار می باشد را حضرت مورد پاسخ قرار داده اند.

پس اگر بر ادامه کار رسانه اضلال تحقق نیابد ادامه کار رسانه مشکلی ندارد.

استدلال به این روایت تقریباً روشن است و از حیث سند موثقه است. مرحوم شیخ و دیگران اشکالی بر این روایت وارد نکرده اند.

اشکال: ممکن است کسی در اینجا بگوید که ما اشکال در دلالت این روایت می کنیم و ما در اینجا احتمال می دهیم که امری ارشادی است و حضرت عبدالملک را ارشاد می فرمایند و امر مولوی نیست و راه خلاصی را در این فرموده اند.

اگر ارشاد شود نمی توان گفت از روایت وجوب از بین بردن رسانه، مجله یا کتاب و یا بستن سایت  استفاده می شود و مانند اوامر پزشک است که می گوید خوردن این دارو درد فلان قسمت بدن را پایان می دهد.

پاسخ: به نظر این که بگوییم در این مورد امر ارشادی است بسیار ضعیف است و حضرت بدون این که به چیزی اشاره بفرمایند که اگر می خواهی خلاص شوی برو کتب را آتش بزن بلکه بعد از استفصال فرموده اند و ظهور در امر مولوی دارد و قابلیت برای استدلال دارد.

تا کنون با بیان این 5 دلیلی که آن را پذیرفتیم بحث را پیش بردیم ولی سوالاتی پیش می آید که بعضاً توسط آقایان مطرح شد که عرض کردیم بعداً بدان می رسیم.

سوال1: اگر بستن رسانه و جلوگیری از گسترش این سایت مفسده دیگری داشته باشد بستن رسانه واجب است یا خیر؟

سوال 2: اگر نبستن رسانه مصلحت اقوی یا هر گونه مصلحتی داشته باشد، باز بستن رسانه واجب است یا خیر؟

سوال3: اگر بستن رسانه موجب اضرار به صاحب رسانه یا دیگری شود، آیا باز هم واجب است رسانه بسته شود یا خیر؟

این سه سوال به یکدیگر نزدیک هستند.

اگر در فرض سوال اول، اهم و مهم کنیم سبب می شود که بستن رسانه کنار برود مثلاً در جایی که سبب اغتشاش و یا صرف هزینه برای جمع کردن آشوب شود نباید رسانه را بست. در واقع حاکمیت مصلحت سنجی می کند که این کار ضروری است و این با تشخیص کارشناسان حکومت اسلامی است که اگر بستن رسانه مفسده بالاتری دارد بدان دقت نمایند.

 در موارد انتخابات همین مساله را متعدد مشاهده می کنیم که با درنظر گرفتن مصالح حکومت اسلامی بعضی از افراد در شورای نگهبان تایید شدند و وارد بعضی مناصب شدند زیرا عدم تایید آنان مفسده بالاتری برای نظام اسلامی داشت.

فیلتر برخی از رسانه ها گاهی ممکن است سبب کشته شدن عده ای شود و حفظ جان آنان بالاتر از بستن رسانه است.

مسائل مختلفی از این قبیل در دوران حکومت امیرمومنان علیه السلام داریم که به عنوان مثال می توان به ممنوعیت نمازجماعت تراویح اشاره کرد که بعد از اعتراض عده ای از مسلمانان، حضرت جلوی آنان را نگرفتند و با این کار از فتنه بزرگتری جلوگیری کردند زیرا سبب می شد که آنان حکومت حضرت را به هم بریزند.

پس حکم اولیه وجوب است اما در پاسخ به این سوال که اگر مفسده بزرگتری درمیان است نباید بخاطر برداشتن مفسده کوچک خود را گرفتار کنیم و به اصطلاح عوام از چاله به چاه نیفتیم.

اگر مفسده ای که مترتب می شود کوچک تر از این مفسده بستن رسانه است طبق قاعده عقلی باید سبک و سنگین کرد و نباید بدان اهمیت داد.

ما در اینجا اصل حکم را بیان می کنیم اما تشخیص مصداق با حاکمیت است و شورای عالی امنیت ملی برای همین موارد است.

هم بنای عقلا براین است و هم حکم عقل این را اقتضاء می کند و سیره حکومتی پیامبر (ص) و امیرمومنان علیه السلام طبق همین است.

نکته: نباید از واژه تسلیم شدن استفاده کنیم، زیرا دفع افسد به فاسد امری عقلی و تاکتیک حکومتی است.

چیزی که فساد محض است صددرصد فساد دارد اما بازتاب آن ممکن است هفتاد درصد باشد و نهادهای حکومتی مانند مجمع تشخیص و سایر نهادهای مربوطه باید جوانب آن را بررسی کنند و دستور به بستن و یا عدم آن دهند.

صورت دوم نیز مانند اولی است که اگر به این امر واجب اقدام نکنیم، مصلحت اقوی بدست می آید و اگر اقدام کنیم مصلحت اقوایی فوت می شود. مثال مفسده ها را ملاحظه کردید که به مسائل انتخابات اشاره کردیم.

گاهی می گوییم که اگر این رسانه باشد ممکن است مورد افساد و اضلال ده نفر شود ولی مصلحت اقوایی دارد که مثلاً مهندسی و نقشه دشمن را متوجه می شویم و معلوم می شود که چه کاری انجام می دهد و اگر بسته شود ما نمی فهمیم.

مثلاً اگر این رسانه باز باشد حاکمیت می تواند شبکه های مرتبط با این رسانه را شناسایی کند و این مصلحت برای حکومت اسلامی پدید می آید و این با فقه حکومتی کاملاً مرتبط است و به نظر مشهور حکم حکومتی، حکم ثانوی می شود اما به نظر حضرت امام (ره) حکم ثانوی نیست بلکه حکم اولیه است.

گاهی احکام اولی منبعث از آیه یا روایتی است ولی احکام حکومتی منبعث از مصلحت است، لذا در قانون اساسی این موارد هست که بر اساس مبانی دینی و فقهی اگر شورای نگهبان تشخیص داد که این قانون خلاف شرع است و به مجلس برگرداند و مجلس شورای اسلامی صلاح ندید که این قانون را اصلاح کند و به شورای نگهبان برگرداند (ولوخلاف شرع است) که در این مورد این قانون به مجمع تشخیص بر می گردد و بر اساس مصالح حکومت اسلامی تصمیم گیری می شود.

این موردی که بیان شد دقیقاً مانند مساله ای است که در مورد رسانه فاسد بیان کردیم که وظیفه حکومت این بود که جلوی آن را بگیرد اما اگر مصلحت اقوی فوت می شد دیگر وجوب برداشته می شد.

حال این طبق نظر امام حکم اولیه است و یا طبق نظر دیگران حکم ثانویه است که ما برای مصلحت مجبوریم دست از حکم اولی برداریم.

از تئوری فکری منافقین این بوده که هدف وسیله را توجیه می کند اما این مورد نظر اسلام نیست و وسیله حرام ولو برای رسیدن به مصالح نیز که باشد حرام است.

گاهی در کشورهای دیگر برای رقیب انتخاباتی تله می گذارند تا شخص در عمل حرام، فحشا و یا زنا بیفتد، اما حکومت اسلامی این کار را نمی تواند انجام دهد و کار مشروعی نیست.

الان دیگر بحث ما در تاسیس رسانه نیست بلکه بحث در ادامه کار رسانه است./926/907/ص

تقریر: محسن جوادی صدر

 

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۹:۲۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۶:۱۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۳
غروب آفتاب
۱۹:۵۹:۴۲
اذان مغرب
۲۰:۱۸:۱۳