سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی وسائل در اقتصاد، چهار حوزۀ فرهنگی داریم: فرهنگ مصرف، فرهنگ تولید، فرهنگ انتخاب و فرهنگ مدیریت اقتصاد. هر کدام از این موارد مؤلفههای نامطلوبی دارند که اقتصاد مقاومتی به دنبال اصلاح آنهاست.
فرهنگ مصرف:
در بُعد مصرف، برای نمونه مؤلفههای نامطلوب زیر وجود دارد :
فرهنگ تولید :
در بحث تولید نیز چند مؤلفۀ نامطلوب داریم :
فرهنگ انتخاب :
بحث دیگر الگوی انتخاب است، همین انتخابهای سیاسی که مردم انجام میدهند. یک نفر را به عنوان رئیسجمهور، نمایندۀ مجلس و … انتخاب میکنند که در نهایت به ضرر کشور است. شخصی را بر سر کار میآورند که به صلاح کشور یا واقف نیست، یا دغدغهاش را ندارد یا نمیخواهد پیگیری کند. یعنی مردم مسئولی را انتخاب میکنند که همۀ رشتههای گذشته را پنبه میکند و ضرر آن به همۀ مردم برمیگردد.
فرهنگ مدیریت اقتصادی :
در عرصۀ مدیریت اقتصادی، مسئله معطوف به مدیریت کلان اقتصادی است. دولت، مجلس و قوۀ قضائیه هر سه جزء این بخش هستند.
مقام معظم رهبری در سفر به استان خراسان شمالی به دقت از سه مؤلفه نام بردند:
پس معمولاً دولت برنامه ندارد یا اگر برنامه دارد، بیثبات است و منطبق بر منطق علمی نیست. این سه مشکل اصلی است که الگوی مدیرت اقتصادی ما از آن رنج میبرد.
اینها چهار حوزۀ فرهنگی اصلی اقتصادی است که باید اصلاح شود. اصلاحش هم مشخص است. مصرف بهینه باید جایگزین ولع در مصرف شود. باید از تبدیل کالای مصرفی به سرمایهای جلوگیری شود، این مسئله، اثرات تورمی خیلی شدیدی دارد و بر کمبود کالا، بیکاری و… نیز اثرگذار است. این مؤلفههای رفتاری وقتی تغییر کند، اقتصاد مقاوم میشود.
ایران، سومین قدرت اقتصادی جهان
برای موفقیت در اقتصاد نیاز به همراهی سختافزار و نرمافزار اقتصاد با هم داریم. وقتی سختافزار اقتصادی (امکانات موجود مثل منابع طبیعی، نیروی انسانی، موجودی دانش، موقعیت جغرافیایی، زیرساختها و…) با یک نرمافزاری -که همان طرز تفکر و رفتار اهالی اقتصاد است- (مصرفکننده، تولیدکننده، مدیر) همراه شود، شکوفایی اقتصادی رخ میدهد. به لطف خدا کشور ما از این سختافزار بهرهمند است و اگر نرمافزار بهبود یابد، اقتصاد کشور پیشرفت میکند؛ یعنی مصرفکننده درست مصرف کند، تولیدکننده درست تولید کند، دولت درست کارش را انجام دهد، انتخابگر درست انتخاب کند. این سختافزار غنیای که ما داریم به فعلیت میرسد.
ما پیشبینی میکنیم که میتوانیم به سومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شویم، آمریکا، چین و ایران. با این شرایط، امکانپذیر است تا در یک دورۀ ۳۰ ساله به سومین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شویم. به این دلیل که سختافزار را داریم و باید نرمافزار درست شود که امکانش وجود دارد و این مسئله، دست مردم است. وقتی اراده کنند، انقلابی رخ خواهد داد. ما نمونۀ آن را داریم، کل اوج انقلاب از ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ تا بهمن همان سال است؛ پنج ماهه مردم میخواهند و این اتفاق میافتد. اینجا هم همان است؛ ممکن است ۱۰- ۱۵ سال فرهنگسازی شود. ولی آن زمانی که ملت تصمیم بگیرد، إن شاءالله کار انجام میشود.
**********
آنچه که ما به مسئولان محترم کشور در زمینۀ مسائل اقتصادی – که مسائل اساسیای است و دشمن هم بر روی مسئلۀ اقتصاد متمرکز شده است – سفارش میکنیم، این است که در پیشرفت اقتصاد، این سه عنصر را مورد توجه قرار دهند: اولاً در امر اقتصاد، مثل همۀ مسائل دیگر، باید با نگاه علمی به مسائل نگاه کرد. ثانیاً یک برنامهریزی مدبرانه لازم است، که هم در آن شتابزدگی نباشد، هم در آن کندی و کوتاهی نباشد. در همۀ امور اینجور است، در مسائل حساس اقتصاد هم اینجور است. ثالثاً ثبات و استمرار سیاستها لازم است. اگر انشاءاللّه مسئولان این سه عنصر را در پیشرفت اقتصادی کشور در نظر بگیرند، که البته مورد توجه است – مسئولان، هم از لحاظ علمی در میان آنها برجستگانی هستند؛ هم از لحاظ دلسوزی، اهل دلسوزیاند، اهل تدبیرند – به توفیق الهی، به حول و قوۀ الهی، دشمنان ما همچنان که در بخشهای دیگر نتوانستند کاری بکنند، در مقابلۀ اقتصادی با این ملت هم هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم شیروان، (۱۳۹۱/۰۷/۲۴)
مثلاً وقتی قیمت دلار بالا میرود، مردم هجوم میآوردند و دلار میخرند، دلار کالای مصرفی است، ولی شما آن را به سرمایه تبدیل میکنید، کالای مصرفی میخرید تا گران شد بفروشید. دقیقاً مثل شیری که-در بازار کم است- میخرید تا در یخچال نگه دارید و بعداً بفروشید. این یعنی تبدیل کالای مصرفی به کالای سرمایهای.
202/323/ع