vasael.ir

کد خبر: ۲۳۴۵
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۲۹ - 02 June 2016
اقامۀ حکومت در عصر غیبت، آیت الله علم الهدی/6

مبدأ نظریه ولایت فقیه از زمان معصوم است

پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل- آیت الله علم الهدی در جلسه ششم از درس خارج فقه حکومتی خود، تشکیل حکومت اسلامی در زمان حضور و غیبت معصوم را مبتنی بر قیام دانست و با اشاره به اختلافی که درباره سابقه نظریه ولایت فقیه وجود دارد، گفت: این نظریه در زمان ائمه(ع) هم بین اصحاب ایشان مطرح بوده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فقه حکومتی وسائل، آیت الله سید احمد علم الهدی در ششمین جلسه از درس خارج فقه خود که در محل مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار شد، در تبیین موضوعات فقهی مرتبط با اقامه حکومت اسلامی در عصر غیبت، گفت: مرحوم شهید مطهری معتقد بود؛ قیام امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت نبود و بنا به فرموده خود حضرت که فرمودند:«اُریدُ أن آمر بِالمَعروف وِ أنهی عَنِ المُنکَر»، قیام ایشان برای نهی از منکر بود و این فریضه ای الهی بوده و انسان نمی تواند بر حسب نتیجه از وظیفه اش سرپیچی کند، در نتیجه سیدالشهدا با این که می دانست آینده جنگ چه هست، قیام کردند».

امام جمعۀ مشهد با بیان اینکه حق حاکمیت از خداست، افزود: اساسا وقتی به این نتیجه رسیدیم که حاکمیت حق خداوند است و اجرای آن به وسیله مظهر خداوند یعنی وجود اقدس معصوم(ع) است، در دورانی که معصوم در دسترس نبوده و عصر غیبت است؛ باید دید آیا تشکیل حکومتی که مخصوص معصوم است برای فقیه جامع الشرایطی که از طرف معصوم(ع) به عنوان مرجع مردم معین شده، جایز است یا خیر؟

تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر قیام است

آیت الله علم الهدی در ادامه با بیان این که «تشکیل حکومت در زمان غیبت و حضور معصوم(ع) مبتنی بر قیام است»، اظهار کرد: خود ائمه(ع) هم اگر میخواستند حکومت تشکیل دهند باید قیام میکردند و در مسأله قیام سیدالشهدا این مسأله مورد بحث است که آیا این قیام برای تشکیل حکومت بود یا خیر؛ اگر برای تشکیل حکومت بود، این سوال مطرح میشود که وقتی امام(ع) می دانستند این قیام به نتیجه عملی نمی رسد، چرا قیام کردند؟ اما اگر برای تشکیل حکومت نبود، پس امام باید برای تشکیل حکومت چه کند؟

آیت الله علم الهدی در پاسخ به این شبهه خاطرنشان کرد: مرحوم شهید مطهری معتقد بود قیام امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت نبود و بنا به فرموده خود حضرت که فرمودند «اُریدُ أن آمر بِالمَعروف وِ أنهی عَنِ المُنکَر»، قیام ایشان برای نهی از منکر بود و این فریضهای الهی بوده و انسان نمی تواند بر حسب نتیجه از وظیفه اش سرپیچی کند، در نتیجه سیدالشهدا با این که می دانست آینده جنگ چه هست، قیام کردند.

وی با طرح این پرسش که «آیا قیام برای حکومت در عصر غیبت جائز است؟»، افزود: سلسله ادلهای برای جایز نبودن قیام در دوران غیبت وجود دارد که در نتیجه آنها تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت هم جایز نیست اما این ادله بحث دارد و قابل پاسخ دادن است.

مبدأ نظریه ولایت فقیه از زمان معصوم است

عضو مجلس خبرگان رهبری «سیر تاریخی نظریه ولایت فقیه» را دومین مبحثی دانست که در بررسی فقهی حکومت اسلامی در عصر غیبت، مطرح است و گفت: برخی می خواهند بگویند نظریه ولایت فقیه 200 سال بیشتر عمر ندارد و از زمان مرحوم نراقی مطرح شده است و برخی دیگر می گویند عمرش در فقه بیشتر است و از زمان صفویه مطرح شده، اما ما معتقدیم مبدأ نظریه ولایت فقیه از زمان معصوم(ع) است و در زمان ائمه(ع) هم بین اصحاب ایشان مطرح بوده است.

آیت الله علم الهدی افزود: در عمل معصومان قبل از وجود اقدس امام زمان(عج) نیز مسأله حاکمیت و ولایت فقها مطرح بوده و معصومان(ع) به نواب خود ولایت می دادند و این موضوع در زمان غیبت صغری و قبل از تاریخ اولیه فقه بین فقهای سلف مانند شیخ مفید و سید مرتضی هم سابقه دارد.

وی با بیان این که «اثبات خود ولایت فقیه و اختیارات ایشان بر اساس ادله اربعه سومین مبحث فقهی در این رابطه است»، یادآور شد: جواز اقامه حکم در عصر غیبت باید با ادله اربعه اثبات شود و شبهات و اشکالات آن را هم مورد بحث قرار دهیم.

امام جمعه مشهد مقدس استدلال عقلی را نخستین دلیل مطرح بر جواز اقامه حکم دانست و خاطرنشان کرد: اولین نکته در این حوزه، مسأله قلمرو دین است؛ دو واقعیت وجود دارد که اقتضای آنها جواز حکومت در عصر غیبت و بلکه ضرورت حکومت در عصر غیبت است؛ یکی اصل قطعی قلمرو دین و دوم اصل جهان شمولی اسلام.

آیت الله علم الهدی در تبیین سخن خود اظهار کرد: دین اسلام، دین قیّم است و اگر حکومت در قلمرواش وجود داشته باشد، اقتضای دین قیّم این است که حکومت محدود به زمان خاصی نشود چرا که تمام قلمرو دین باید محقق شود.

وی افزود: در مقام قلمرو دین بزرگترین نقطه استدلال، آیه شریفه «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» است که نشان می دهد شئون تمام زندگی ما که در ارتباط با جریان هدایتمان به طرف کمال عبودیت حق است، در قلمرو دین است و دین آمده تا ما را به طرف بندگی خداوند هدایت کند و آنچه در جریان بندگی و عبودیت نیست، از قلمرو دین خارج است.

به عبارت دیگر؛ مقصد هدایت، عبودیت است. بنابراین هر چه از شوون زندگی که در راستای هدایت است، در قلمرو دین است.

در ادامه خلاصه بحث را می خوانید:

مباحث مقدماتی تمام شد. بنای بحث ما فقهی است. البته ممکن است مطالب سیاسی و اجتماعی هم مطرح بشود.

در تبیین موضوعات فقهی مرتبط با اقامۀ حکومت اسلامی در عصر غیبت، سه مبحث داریم که باید در بحث حکومت اسلامی از نظر فقهی منقح شود؛ اولا موضوع بحث درس که «جواز اقامه حکم در عصر غیبت» است و باید پیرامون آن مطالبی را ارائه کرد و حق حاکمیت را باید شناخت و دید که حق حاکمیت در اسلام با کیست؟

با توجه به آیات و روایات حق حاکمیت از آن خداست و اساسا وقتی به این نتیجه رسیدیم که حاکمیت حق خداوند است و اجرای آن به وسیله مظهر خداوند یعنی وجود اقدس معصوم(ع) است، حال در دورانی که معصوم در دسترس نبوده و عصر غیبت است؛ باید دید آیا تشکیل حکومتی که مخصوص معصوم است برای فقیه جامع الشرایطی که از طرف معصوم(ع) به عنوان مرجع مردم معین شده، جایز است یا خیر؟

 تشکیل حکومت در زمان غیبت و حضور معصوم(ع) مبتنی بر قیام است و تشکیل و ایجاد حکومت بدون قیام مشکل است. اصلا خود ائمه(ع) هم اگر می خواستند حکومت تشکیل دهند باید قیام می کردند و در مسأله قیام سیدالشهدا این مسأله مورد بحث است که آیا این قیام برای تشکیل حکومت بود یا خیر؟ اگر برای تشکیل حکومت بود، این سوال مطرح می شود که وقتی امام(ع) می دانستند این قیام به نتیجه عملی نمی رسد، چرا قیام کردند؟ اما اگر برای تشکیل حکومت نبود، پس امام باید برای تشکیل حکومت چه کند؟

مرحوم شهید مطهری در این مساله معتقد بود قیام امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت نبود و بنا به فرمودۀ خود حضرت که فرمودند «اُریدُ أن آمر بِالمَعروف وِ أنهی عَنِ المُنکَر»، قیام ایشان برای نهی از منکر بود و این فریضهای الهی بوده و انسان نمی تواند بر حسب نتیجه از وظیفهاش سرپیچی کند، در نتیجه سیدالشهدا با این که می دانست آینده جنگ چه هست، قیام کردند.

حال این سوال مطرح است که آیا قیام برای حکومت در عصر غیبت جائز است؟ آیا برای تشکیل حکومت می توان قیام کرد؟سلسله ادلهای برای جایز نبودن قیام در دوران غیبت وجود دارد که در نتیجه آنها تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت هم جایز نیست اما این ادله بحث دارد و قابل پاسخ دادن است و ما به یک یک آنه پاسخ می دهیم.

مسالۀ دیگری که اینجا مطرح است این است که برخی می خواهند بگویند نظریه ولایت فقیه 200 سال بیشتر عمر ندارد و از زمان مرحوم نراقی مطرح شده است و برخی دیگر میگویند عمرش در فقه بیشتر است و از زمان صفویه مطرح شده است، اما ما معتقدیم مبدأ نظریه ولایت فقیه از زمان معصوم(ع) است و در زمان ائمه(ع) هم بین اصحاب ایشان مطرح بوده است.البته این بحث اولیه نیست، بلکه بحث دوم در این زمینه است.

دربارۀ مسالۀ ولایت فقیه، در عمل معصومان قبل از وجود اقدس امام زمان(عج) نیز مسأله حاکمیت و ولایت فقها مطرح بوده است و معصومان(ع) به نواب خود ولایت می دادند و این موضوع در زمان غیبت صغری و قبل از تاریخ اولیه فقه بین فقهای سلف مانند شیخ مفید و سید مرتضی هم سابقه دارد.

اثبات خود ولایت فقیه و اختیارات ایشان بر اساس ادله اربعه سومین مبحث فقهی در این رابطه است و جواز اقامه حکم در عصر غیبت باید با ادله اربعه اثبات شود و شبهات و اشکالات آن را هم مورد بحث قرار دهیم.

اولین دلیل در جواز اقامۀ حکم در عصر غیبت، عقل است. اولین نکته در این حوزه، مسأله قلمرو دین است؛ دو واقعیت وجود دارد که اقتضای آنها جواز حکومت در عصر غیبت و بلکه ضرورت حکومت در عصر غیبت است؛ یکی اصل قطعی قلمرو دین و دوم اصل جهان شمولی اسلام.

دین اسلام، دین قیّم است و اگر حکومت در قلمرواش وجود داشته باشد، اقتضای دین قیّم این است که حکومت محدود به زمان خاصی نشود چرا که تمام قلمرو دین باید محقق شود. در مقام قلمرو دین بزرگ ترین نقطه استدلال، آیه شریفه «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» است که نشان می دهد شئون تمام زندگی ما که در ارتباط با جریان هدایتمان به طرف کمال عبودیت حق است، در قلمرو دین است و دین آمده تا ما را به طرف بندگی خداوند هدایت کند و آنچه در جریان بندگی و عبودیت نیست، از قلمرو دین خارج است.

به عبارت دیگر؛ مقصد هدایت، عبودیت است بنابراین هر چه از شوون زندگی که در راستای هدایت است، در قلمرو دین است.

بعضیها گفته اند هر کاری که در راستای عبودیت است و لو غیرمستقیم نیز در قلمرو دین است، مثلا غذا خوردن برای قدرت برای عبادت. این نظریۀ صحیحی نیست و بحث دیگری است چرا که آیه مورد بحث می فرماید«هدی للمتقین» و نمی فرماید«هدی للناس». آیه می فرماید: تمام شوون زندگی ما در قلمرو دین است. در حقیقت تقوا یک بسته و پکیجی است که همۀ شوون دین در آن قرار دارد.

اشکال: ببخشید استاد، در قرآن «هدی للناس» هم داریم یعنی قرآن مایۀ هدایت مردم است نه متقین که در قلمرو دین قرار بگیرد و هدف را مردم می داند.

جواب: آیۀ مورد نظر شما می فرماید« شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس..» یعنی نزول قرآن برای هدایت مردم است ولی در آیۀ مورد بحث نفس قرآن برای متقین است و خود قرآن هدایت است.

سوال: قلمرو دین یک بحث درون دینی است یا برون دینی؟

جواب: قلمرو دین را باید از درون دین بیان کنیم چون بحث ما این نیست که دین باید چگونه باشد، بلکه بحث ما این است که دین چیست./907/225/ر

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۱:۵۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۰۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۹
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۰۴
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۵۳