vasael.ir

کد خبر: ۲۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۶ - 30 May 2016

نقش مالیات در تأمین عدالت اجتماعی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل_ این مقاله ضمن تعریف مالیات و اجزاء آن به تشریح انواع نرخ های مالیاتی، ضرورت‌ها و اهداف مالیات، انواع مالیاتها در ایران، به تبیین نقش مالیات در تأمین عدالت اجتماعی می پردازد.

به گزارش سرویس اقتصاد پایگاه اطلاع رسانی وسائل  یکی از مهم‌ترین هدف‌های وصول مالیات ، اصل تعدیل ثروت و عدالت اجتماعی است.بنابراین در این مقاله ضمن تعریف مالیات و اجزاء آن به تشریح انواع نرخ های مالیاتی، ضرورت‌ها و اهداف مالیات، انواع مالیاتها در ایران، به تبیین نقش مالیات در تأمین عدالت اجتماعی می پردازد. سپس نتیجه گیری می کند که: هر چه آثار اجتماعی مالیات مشهودتر باشد شهروندان با طیب خاطر آنرا می‌‌‌پردازند.ودر نهایت پیشنهاد می کند که، فرهنگ پرداخت مالیات وهمکاری با نهادهای مربوطه از طریق رسانه های جمعی آموزش داده شود و آثار اجتماعی آن به مردم منعکس گردد. مقدمه: در این دهه با توجه به سیاست‌های اقتصادی نقش «مالیات» به عنوان تنها راه چاره تأمین منابع مالی دولت، جهت اجرای طرح‌های ملی عمرانی، اهمیتی خاص و اولویتی اساسی یافته است. قوانین مالیاتی در دوران معاصر و عصر خردگرایی،به مثابه‌ ابزاری در جهت رشد اقتصادی به شمار می‌روند؛ زیرا «مالیات» نه تنها متضمن ایجاد در آمد دولت‌هاست، بلکه باید در راستای سیاست‌های مالی و پولی کشور وصول و هزینه شود، و یکی از مهم‌ترین هدف‌های وصول مالیات ، اصل تعدیل ثروت و عدالت اجتماعی است. تعریف مالیات: در اصطلاح علم اقتصاد، مالیات عبارتست از بخشی از درآمد، ثروت، فروش و یا بخشی از هر نوع پایه حقوقی دیگر که توسط دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ می‌شود[1]. کلمات کلیدی: مالیات، تعرفه، اقتصاد بخش عمومی،پایه‌ مالیاتی، نرخ مالیاتی، سیا ست های مالی و پولی

تاریخچه:

مالیات در تاریخ با تشکیل حکومت گره خورده است. در این کره خاکی هر زمانی که حکومت و یا سازمان مدیریت اجتماعی آغاز شده مالیات هم به نوعی وجود داشته است؛ زیرا هیچگاه در تاریخ نمی‌توان حکومتی را یافت که از شهروندان خود و یا اقوام و ملتهایی که احیاناً به آنان چیره می‌شدند، به مفهوم کلی کلمه مالیات گرفته نشود. اصل مالیات در تاریخ وجود داشته؛ اما نحوه وصول آن تغییر می‌کرده است. در گذشته در بیشتر نقاط جهان مقدار آن بسته به اراده حاکمان تعیین می‌شده است.

اجزاء مالیات

الف - «پایه مالیاتی» :  معیار و ارزشی است که مالیات بر آن قرار می گیرد. به عنوان مثال اگر دولت از درآمد فرد مالیات بگیرد پایه مالیاتی، درآمد است و به آن، مالیات بر درآمد گفته می‌شود. و اگر دولت از مصرف مالیات بگیرد، پایه مالیاتی، مصرف است.مانند انواع عوارض گمرکی(که در اصطلاح به آن تعرفه نیز می‌گویند).

ب- «نرخ مالیات» تعیین کننده ی نسبتی از پایه ی مالیاتی است که می باید به صورت مالیات پرداخت گردد.مثلاَ نرخ مالیات 25 درصد بر درآمد این معنی را می دهد که باید از هر 100 ریال درآمد 25 ریال آن بابت مالیات پرداخت شود. معمولاَ پایه ونرخ مالیاتی را مجلس تعیین می کند.[2]

انواع نرخ مالیات

مالیات تصاعدى: به این صورت است که آنانى که از درآمد بیشترى برخور دارند بصورت تصاعدى مالیاتشان  افزایش مى یابد و درصد بیشترى از درآمدشان را بایستى به عنوان مالیات پرداخت کنند.ازاینرو میزان مالیات هماهنگ با میزان رشد درآمد افزایش مى یابد.

مالیات تنازلى :عکس روش تصاعدى است. یعنى نظام مالیاتى کشور بگونه اى تنظیم شده است که هر چه درآمد پائین تر باشد مالیات بیشترى باید بپردازد و در برابرآنانى که از ثروت بیشترى برخوردارند مالیات کمترى مى پردازند. البته این چنین مالیاتى همیشه با ظاهرى مردم پسند و در زیر شعارهاى زیبا انجام مى گیرد به عنوان نمونه مى توان از مالیاتهاى غیر مستقیم سخن راند که بسیارى آن را طرح مى کنند در نتیجه بار سنگین مالیات بطور عمده بر دوش محرومان و کم درآمدهاى جامعه خواهد بود.

مالیات تعادلى( نسبی ): حد میانگین روشهاى تصاعدى و تنازلى است. یعنى درآمدهاى بالا و درآمدهاى پائین هر دو بطور مساوى مالیات مى پردازند که البته این نوع مالیات نمى تواند روشى عدالت خواهانه باشد زیرا چگونه کسانى که از ثروت بیشترى برخوردارند و هر روز براندوخته هاى خود مى افزایند همانند کسانى که اندک در آمدى داشته باشند بطور مساوى مالیات بپردازند.

 ضرورت‌ها و اهداف مالیات

  یکی از مهم‌ترین، بزرگترین و غیر قابل انکارترین سازمان‌ها در جهان امروز، دولت‌ها هستند. دولت‌ها وظایف مهمی چون امنیت، آموزش، بهداشت و دادرسی را بر عهده دارند که اجرای تمامی این وظایف احتیاج به بودجه‌های کلان دارد؛ تأمین این هزینه‌ها از طریق مالیات صورت می‌پذیرد[3]. به عنوان مثال مالیات در کشورهای پیشرفته در سال 1996 از 5/28 درصد در ژاپن تا 6/56 درصد در سوئد در نوسان بوده است. در صورتی که در ایران در سال 1380 مالیات، معادل 5 درصد نسبت به تولید ناخالص ملی را تشکیل داده است[4]. مالیات‌ها عموماً از اهداف درآمدی، توزیعی، تثبیتی و تخصیصی برخوردارند.

الف) اهداف درآمدی؛ به جهت ایجاد درآمد و تامین هزینه‌های مربوط به دولت؛

ب) اهداف توزیعی؛ در صورت کارآیی و کارآمد بودن نظام مالیاتی، مالیات از صاحبان درآمد گرفته شده و برای حمایت از فقراء و کم‌درآمدها هزینه می‌شود؛

ج) هدف‌گذاری تثبیتی؛ برای تثبیت نرخ تورم و یا کاهش آن استفاده می‌شود. در صورت وجود تورم در جامعه، دولت می‌تواند با افزایش مالیات بر مصرف، تقاضای کل جامعه را کم کرده و باعث کاهش تورم گردد. و یا در حالت رکود اقتصادی در جامعه، با کاهش مالیات بر مصرف مردم را تشویق به خرید کالاها و خروج از رکود خواهد کرد.

د) اهداف تخصیصی؛ در اهداف تخصیصی دولت می‌تواند با وضع مالیات مردم را نسبت به مصرف برخی کالاها جهت‌دهی کند. مثلا با افزایش مالیات بر مصرف کالاهای زیان‌بخشی مثل سیگار، باعث کاستن از تولید و مصرف این نوع کالاها خواهد شد.

انواع مالیاتها در ایران

1- مالیاتهای مستقیم؛به طور مستقیم از دارائی و درآمد افراد وصول می شود و شامل مالیات بر دارائی و مالیات بر درآمد می‌باشد.

الف)  مالیات بر دارائی : مالیات سالانه املاک، مالیات بر ارث، حق تمبر

ب) مالیات بر درآمد: مالیات بر درآمد اجاره املاک، مالیات بر درآمد کشاورزی، مالیات بر درآمد حقوق، مالیات بر درآمد مشاغل، مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی، مالیات بر درآمد اتفاقی.

2 - مالیاتهای غیر مستقیم؛مالیاتهای غیر مستقیم که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه شده و به مصرف کننده تحمیل می‌گردد بر دو نوع است :

الف - مالیات بر واردات : حقوق گمرکی، سود بازرگانی، 30 درصد از مبلغ اتومبیل‌های وارداتی،15 درصد حق ثبت

ب - مالیات بر مصرف و فروش: مالیات بر فرآورده‌های نفتی، مالیات تولید الکل طبی و صنعتی، مالیات نوشابه‌های غیر الکلی، مالیات فروش سیگار،  15٪ مالیات اتومبیل‌های داخلی، مالیات فروش خاویار، مالیات حق اشتراک تلفن خودکار و خدمات بین الملل، مالیات ضبط صوت و تصویر.

3- مالیات بر ارزش افزوده؛قانون مالیات بر ارزش افزوده با اختیارات ناشی از ماده 85 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در 53 ماده و 47 تبصره در تاریخ 1387/2/17 در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شده‌است تا در مدت آزمایشی 5 سال از تاریخ اول مهرماه 1387 به اجرا گذاشته شود.(این قانون جایگزین قانون تجمیع عوارض شده است )

مالیات در اقتصاد اسلامی

 گسترش تعهدات دولت در عرصه اقتصادی و اجتماعی و تلاش در جهت تحقق اهداف مهمی چون رشد اقتصادی، ثبات قیمت ها، افزایش اشتغال، بهبود تراز پرداخت ها ، توزیع عادلانه درآمد و تخصیص منابع تولید هزینه های دولت را با روند افزایشی روبرو ساخته است.درآمدهای مالیاتی نقش مهمی در منابع درآمدی کشور ایفا می کنند و اتکای دولت به این گونه از درآمدها حکایت از سلامت اقتصادی دارد. گرچه درآمدهای مالیاتی در اغلب کشورهای توسعه یافته جنبه علمی به خود گرفته ولی در اغلب کشورهای در حال توسعه به علل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سهم درآمدهای مالیاتی بسیار ناچیز بوده و در مقابل درآمد حاصل از فروش منابع طبیعی بیشترین سهم را در تامین و مخارج دولت داشته است. در ایران نیز نقش اصلی درآمدهای دولت را حداقل در دو دهه اخیر درآمدهای ناشی از فروش نفت ایفا می کند. ترکیب نامناسب درآمدهای دولت حکایت از وابستگی ترکیب درآمدهای مالیاتی است و نشان می دهد که عدم کارایی و وجود نارسایی در نظام مالیاتی کشور در هر یک از مراحل جمع آوری اطلاعات، تشخیص و وصول متجلی می گردد. ارزیابی مالیات های اقتصاد اسلامی و مقایسه آن با مالیاتهای متعارف در اقتصاد جدید مستلزم شناخت ابعاد فقهی مالیاتهای اسلامی و بررسی نظام تاثیر این مالیاتها و الگوی مصرف آنها با توجه به اهداف کلان اقتصادی است. در اقتصاد اسلامی در مقایسه با سیستم های مالیاتی دیگر چون افراد داوطلبانه به پرداخت مالیاتهای موظف اقدام می کنند هزینه جمع آوری آن بسیار پایین است . آنچه تاکنون کمتر مورد توجه خاص محققان اقتصاد اسلامی قرار گرفته است طرح مسئله مالیات در یک نظام اقتصاد اسلامی و براساس فقه شیعه و مقایسه آن با جایگاه مالیات و سیاستهای مالیاتی در اقتصاد جدید متکی برنظام کینز می باشد و این سوال مطرح می شود که آیا اساسا این امکان وجود دارد که در چهارچوب یک دولت اسلامی بتوان مالیاتهای مخصوص مانند زکات، خمس، خراج، جزیه و امثال آن را در سایر منابع مالی دولت ادغام کرد. این سوال نه تنها از نقطه نظر تئوریک بلکه از جهات کاربردی نیز حائز اهمیت است . امروز اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه اعم از اسلامی و غیراسلامی متاثر از نظام فکری کینز می باشد، در واقع تفاوت اساسی سیستم مالیاتی در یک نظام اسلامی با سایر سیستم ها در این است که همه ابعاد آن از اهداف سیاستهای مالیاتی، الگو و ابزار جمع آوری مالیات، الگوی مصرف مالیات و حتی علت اخذ مالیات باید مجوز شرعی داشته باشد و مبتنی برموازین اسلامی باشد در حالی که در سیستم متعارف ضرورت یک سیاست مالیاتی در مقطع خاصی از عملکرد اقتصاد ملی معمولا شرط لازم و کافی برای اعمال آن است.در اقتصاد اسلامی مالیات به وسیله دولت ها تبیین و به مرحله اجرا گذاشت شده است که امتیاز این مالیاتها به صورت کلی در یک نظام مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی، پایین بودن هزینه وصول و پرداخت داوطلبانه آن می باشد که بنابه اعتقادات شهروندان که پرداخت مالیات را به صورت کلی وظیفه شرعی و اعتقادی خود تلقی می کنند فرار و انتقال مالیاتی در این سیستم به حداقل می رسد. همچنین شفافیت و صداقت در رفتارهای اقتصادی و عملکرد مالی فعالان اقتصادی نیز فاکتور مهم دیگری می باشد که نظام اقتصادی را از سایر نظام ها متمایز می کند.سادگی و عدم پیچیدگی این نوع مالیات سبب می شود همه مردم از درک مفاهیم و مقررات و قوانین مربوط به شکلی مناسب برخوردار باشند و نهایتا در یک نظام مالیاتی برپایه فقه و اصول و شریعت مترقی همه مردم برابر و از تبعیض و نارضایتی اثری دیده نمی شود. بنابراین این نوع نظام جایگاه ویژه ای در اقتصاد اسلامی دارا می باشد.

نقش مالیات در تأمین عدالت اجتماعى: امروزه دولتها براى ایجاد تعادل اقتصادى وظایف گوناگونى به عهده مى گیرند. بازارهاى اقتصادى را کنترل و قیمت ها را تعیین و کنترل مى کنند و بر توزیع مزدها فراآورده ها و سایر درآمدها نظارت مى کنند. اما آنچه از همه اینها در تعادل اقتصادى و تامین عدالت اجتماعى نقش ویژه اى دارد مالیات است.

مالیات دولت را قدار مى سازد که بر جریانات و مسائل اقتصادى کشور وافزایش درآمدها و ثروت ها نظارت و کنترل داشته واز رکود و فساد و کساد اقتصادی جلوگیرى کند.

البته روشن است در میان انواع مالیات ها، مالیات هاى مستقیم از آنجا که اشخاص پرداخت کننده نمى توانند آنرا به دیگرى منتقل سازند اگر براساس درآمد تنظیم گردد مانع از تمرکز ثروت و اندوخته هاى سرسام آور و روحیه آن خواهد بود. به این جهت فاصله هاى وحشتناک طبقاتى را ترمیم و یا تعدیل مى کند واز طرف دیگر موجب رونق اقتصادى خواهد بود. در میان مالیاتها سیستم مالیاتى تصاعدى موثرترین آن در مسائل اقتصادى مى باشد هم از جهت تامین نیازهاى دولت و هم از نظر نقش آن در تعدیل درآمد.

به طور روشن این مالیات مى تواند تقاضاى عمومى و همچنین قیمت کالاها را تغییر دهد زیرا مالیات در آمدها را پائین مى آورد و در نتیجه تقاضاى عمومى نسبت به کالاها و خدمات آن پائین خواهد آمد. از طرف دیگر با کاهش تقاضا (با فرض ثبوت سایر متغیرها(قیمت ها پائین مى آیند.

نتیجه گیری: مالیات‌‌ یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان بابت اعمال وظایف حاکمیتی به دولت می‌‌‌پردازند و بدون شک هر چه آثار این اعمال وظایف حاکمیت نظیر برقراری امنیت و رفاه اجتماعی، آموزش رایگان و... مشهودتر باشد شهروندان با طیب خاطر آنرا می‌‌‌پردازند و در صورت‌‌‌ تغییر نکردن وضعیت معیشت زندگی و فقدان آثار اجتماعی مالیات‌‌، از پرداخت آن طفره خواهند رفت.

لازم به ذکر است که مالیات در صورتی می‌تواند مفید باشد که از سه اصل کارآمدی، اقتصادی بودن و عادلانه بودن تبعیت کند و گرنه نه تنها نمی‌تواند به اهداف خود برسد؛ بلکه می‌تواند تأثیرات معکوس نیز بر اقتصاد بگذارد.

پیشنهادات:در کشور ما همیشه فرهنگ مشارکت عمومی در هزینه‌های اجتماعی از طریق پرداخت مالیات بسیار ضعیف بوده و فاصله گسترده دولت، از ملت موجب شده است که عملاً پرداخت نکردن مالیات، نوعی امتیاز اجتماعی تلقی شود.بنا براین پیشنهاد می شود :

- فرهنگ پرداخت مالیات وهمکاری با نهادهای مربوطه از طریق رسانه های جمعی آموزش داده شود و آثار اجتماعی آن به مردم منعکس گردد.

- به منظور رفع نابرابری، دریافت مالیات از مشاغل با هزینه ی کم انجام شود و از درآمد های بالا مالیات مستقیم اخذ گردد.

- مالیات های غیرمستقیم باید به نحوی اعمال شود که موجب کاهش مصرف های تجملی شود و از طرفی نباید آن قدر سنگین باشد که سبب افزایش بی رویه قیمت کالاهای ضروری شود و بر تولید این کالاها اثر منفی بگذارد.

- مالیات های مستقیم و غیرمستقیم در مجموع باید به گونه ای اعمال شوند که نابودی انگیزه های پس انداز را به دنبال نداشته باشند.

-مالیات وسیله موثرتری برای بسیج منابع موجود توسعه اقتصادی به شمار می آید. بنابراین اعمال مالیات ها با ید به صورت  تصاعدی صورت گیرد تا  به از بین بردن نابرابری های عمیق و گسترده در توزیع درآمد و ثروت منتهی شود.زیرا مالیات های تصاعدی می توانند سبب کاهش و جذب بخش بزرگی از درآمد و دارایی طبقات غنی و مرفه شود.
 

 

فهرست منابع

1-  تقوی دامغانی، رضا. مالیات در نظام اسلامی. قم: سازمان تبلیغات اسلامی.
2-  توکلی، احمد. مالیه عمومی برای دانشجویان علوم انسانی. تهران:انتشارات سمت، 1382.
3-  دادگر، یدالله. اقتصاد بخش عمومی،( چاپ دوم). قم: انتشارات دانشگاه مفید، 1386 .
4- گروه مؤلفان، کلیات علم اقتصاد. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، 1374.
http://auditors.blogfa.com/post-31
http://daneshnameh.roshd.ir
http://fa.wikipedia.org
http://www.dehkade-ma.com
http://www.irib.ir
http://www.donya-e-eqtesad.com

 

پی نوشت:

[1] - اقتصاد بخش عمومی ،ص 353.
[2] - کلیات علم اقتصاد، ص 121
[3] - مالیات در نظام اسلامی، ص 56
[4] - مالیه عمومی برای دانشجویان علوم انسانی، ص90

202/323/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۸:۱۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۵:۳۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۰:۲۹
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۰۲