vasael.ir

کد خبر: ۲۳۱۰
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۳ - 09 June 2016
نظام سیاسی اسلام/ آیت الله اراکی/ جلسه 42

روایات دال بر عصمت امام(15) اطاعت‌پذیری کمترین مرتبه اقتدا به اهل بیت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل - آیت الله اراکی به روایاتی از منابع اهل سنّت دال بر نصب خاص اهل بیت(ع) به عنوان جانشینان رسول خدا(ص) اشاره کرد و گفت: چیزی به جز رهبری مُطاع نمی‌تواند اتحاد هیچ مجموعه‌ای را تضمین کند، چنان که در روایات، اهل بیت(ع) محور وحدت امّت معرفی شده و اطاعت از ایشان واجب شمرده شده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی در چهل و دومین جلسه سال تحصیلی 94-95 در درس خارج فقه سیاسی اسلام که روز شنبه بیست و چهارم بهمن ماه 1394 درمدرسه دارالشفاء برگزار شد، در ادامه بحث از روایات منابع اهل سنّت دالّ بر نصب خاص اهل بیت علیهم السلام به عنوان جانشینان رسول خدا صلی الله علیه و آله روایات دیگری را مطرح کرد و از جهات گوناگون مورد بحث قرار داد که برگزیده نکات مطرح شده در ادامه می‌آید.

 

1. آنچه می‌تواند وحدت یک امّت را حفظ کند، رهبری آن است و چیزی به جز رهبری مُطاع نمی‌تواند اتحاد هیچ مجموعه‌ای را تضمین کند، همان گونه که در روایت فرموده است « اهل بیتی أمان لامتی من الاختلاف» و محور وحدت امّت را اهل بیت علیهم‌السلام معرفی فرموده است، بنابراین دلالت بر فرمانروایی و رهبری اهل بیت نسبت به امّت اسلام پس از رسول الله دارد.

2. در فقره‌ای از حدیث امان که می فرماید «فإذا خالفتها قبیلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب ابلیس»؛ مخالفت با اهل بیت، پیوستن به حزب ابلیس و حرام دانسته شده است؛ حرمت مخالفت یعنی وجوب اطاعت و وجوب اطاعت یعنی فرمانروایی و رهبری؛ چون فرمانروایی، قوام آن به وجوب اطاعت است.

3. در جمله «ولیقتد باهل بیتی من بعدی» از حدیث اقتداء، رسول اکرم صلی الله علیه و آله  دیگران را به اقتداء به اهل بیت امر فرموده است؛ امر به اقتداء به اهل بیت پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله، دلالت بر جانشینی آنها دارد.

4. دلالت حدیث اقتداء، بیش از وجوب اطاعت از اهل بیت است، چون اقتداء به مقتدی تنها منحصر در اطاعت امر و نهی او نیست؛ بلکه شامل همه آن چیزی می‌شود که دارای رجحان است و اگرچه رجحان الزامی نباشد.

5. عبارت «فلیتول علیّاً وذریته من بعده» در یکی از روایات مورد استناد، مفسّر آیات کریمه قرآن همانند «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون‏ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون‏» در مورد ولایت اهل بیت است؛ به این معنا که ثابت می‌کند مراد از « الَّذینَ آمَنُوا» در آیه کریمه، همان «علیّاً و ذریته» در روایت شریفه است.

6.  روایاتی که در آن عدم خروج از هدایت و عدم ادخال در ضلالت را بر تولّی نسبت به اهل بیت علیهم السلام مترتب دانسته است، ضمن آن که تولّی را به تبعیّت و فرمانبری تفسیر می‌کند، بر عصمت اهل بیت نیز افزون بر مقام فرمانروایی و جانشینی آنها دلالت دارد.

 

تقریر چهل و دومین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم می شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

بحث در روایات وارده از طریق منابع اهل سنّت بود که بر نصب خاص اهل بیت علیهم السلام به جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله دلالت داشت و مشتمل بر عنوان «اهل بیت» بود؛ در جلسات پیش دو حدیث ثقلین و سفینه مطرح شد و در جلسه حاضر به احادیث دیگری در این زمینه پرداخته می شود.

 

حدیث سوم

روایت سوم از روایات وارده در منابع اهل سنّت که با عنوان «اهل بیت» بر فرمانروایی و جانشینی اهل بیت دلالت دارد،  روایتی است که قبلاً هم به آن اشاره شد و آن حدیث «اهل بیتی امان لأمتی» است.

حاکم نیشابوری در مستدرک علی الصحیحین روایت می‌کند «قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله النجوم أمان لاهل الارض من الغرق و اهل بیتی أمان لامتی من الاختلاف فإذا خالفتها قبیلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب ابلیس» مستدرک علی الصحیحین، جلد 2، صفحه 263، حدیث 3349 و جلد 3، صفحه 116، حدیث 4763.

پیش از این گفتیم که این حدیث در دیگر منابع اهل سنّت و در منابع روایی اتباع اهل بیت هم وارد شده است و مستفیض است و شاید بتوان ادعای تواتر آن را کرد.

 

دلالت بر جانشینی اهل بیت

این حدیث در دو مقطع بر فرمانروایی اهل بیت پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله دلالت دارد؛ مقطع نخست؛ آنجا که فرمود « اهل بیتی أمان لامتی من الاختلاف».

آنچه می‌تواند وحدت یک امّت را حفظ کند، رهبری آن است؛ اگر امّتی رهبری داشته باشد که از او اطاعت کند، یک امّت متّحد می‌شود، چیزی به جز رهبری مُطاع نمی‌تواند اتحاد هیچ مجموعه ای را تضمین کند، فرض کنید همه مردم زبان واحد، بلد واحد و یک ذوق و سلیقه داشته باشند؛ بدون رهبر باشند یا رهبر واحد نداشته باشند، در این صورت اختلاف خواهند داشت.

بنابراین اینکه در روایت برای اهل بیت علیهم السلام چنین جایگاهی (یعنی جایگاه و نقش وحدت بخشی میان امّت) تعریف می شود ، خود دلالت بر فرمانروایی و رهبری آنها نسبت به امّت اسلام پس از رسول الله دارد.

مقطع دوم؛ آنجا که فرمود « فإذا خالفتها قبیلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب ابلیس»؛‌ در این مقطع، ضمن این که تأکید دارد بر این که مخالفت با اهل بیت موجب اختلاف جامعه می شود، مخالفت با اهل بیت را پیوستن به حزب ابلیس شمرده است؛ یعنی چنین مخالفتی را حرام دانسته است و از آن منع می‌کند.

حرمت مخالفت یعنی وجوب اطاعت و وجوب اطاعت یعنی فرمانروایی و رهبری

در محل خود گفتیم که فرمانروایی یعنی وجوب اطاعت؛ فرمانروا یعنی کسی که فرمانش رواست؛ یعنی کسی که باید اطاعت شود و فرمانروایی، قوام آن به وجوب اطاعت است.

نزاع و اختلاف، منشأ آن خروج از اطاعت رهبری است؛ چنان که آیه شریفه می‌فرماید « وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم‏» .

 

حدیث چهارم

چهارمین حدیث از منابع حدیث اهل سنّت، حدیثی است که از آن به حدیث «اقتداء» تعبیر می‌کنیم؛ چون در این حدیث «اقتداء به اهل بیت» امر شده است.

متقی هندی در کنزالعمال از طبرانی در المعجم الکبیر روایت می‌کند «قال قال رسول الله صلی الله علیه و آله من سّره أن یحیی حیاتی ویموت مماتی و یسکن جنة عدن التی غرسها ربّی فلیوال علیّا من بعدی ولیوال ولیّه ولیقتد باهل بیتی من بعدی فإنّهم عترتی خلقوا من طینتی و رزقوا فهمی و علمی فویل للمکذّبین بفضلهم من أمتی القاطعین فیهم صلتی لا انالهم الله شفاعتی» کنزالعمال ، جلد 12 ، صفحه 59، حدیث 34198.

 

دلالت بر جانشینی اهل بیت

شاهد ما در این روایت، جمله «ولیقتد باهل بیتی من بعدی» است؛ اگرچه جمله قبل آن هم که می فرماید « فلیوال علیّا من بعدی»، بر جانشینی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دلالت دارد.

در جمله «ولیقتد باهل بیتی من بعدی»، رسول اکرم صلی الله علیه و آله امر می‌کند که پس از خود، مردم به اهل بیت آن حضرت اقتداء کنند، امر به اقتداء به اهل بیت پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله، دلالت بر جانشینی آنها دارد.

 

دلالت حدیث بیش از وجوب اطاعت

روایت شریفه امر به اقتداء می کند و اقتداء بیش از وجوب اطاعت را می رساند؛ وجوب اطاعت در جایی است که امر و نهی باشد، تا وجوب اطاعت بر آن مترتب باشد؛ اقتداء اعم است از جایی که امر ونهی وجود دارد.

یکی از مصادیق بارز اقتداء، اطاعت از امر ونهی است؛ (اطاعت یعنی این که) اگر امرکردند به امر آنها عمل کنیم و اگر نهی کردند از «منهی عنه» بپرهیزیم.

اقتداء از این هم بیشتر است؛ (با این توضیح که) اگر امر ونهی نکردند؛ اما عملی انجام دادند، به عنوان مثال نسبت به چیزی فرمودند که خوشمان می‌آید (و مورد پسند ما است، در چنین موردی هم با این که الزام و امری وجود ندارد، لازمه اقتداء به آنها این است که آن عمل «مرغوب فیه» را انجام دهیم و به عبارت دیگر، اقتداء)، شامل  همه آن چیزی می شود که به وسیله رفتار و گفتار آنها، استفاده رجحان آن می‌شود و اگرچه رجحان الزامی نباشد.

قدر متیقن وجوب اقتداء این است که راه آنها را برویم و آن با تبعیت از امر ونهی آنها است (اما این مقدار قدر متیقن است و گستره مفهومی و دلالی اقتداء بیش از آن است).

 

قدر متیقن دلالت؛ وجوب اطاعت

(با این حال همان مقدار قدر متیقن ، برای اثبات مدّعا کفایت می کند و می‌گوییم) روایت، دلالت بر وجوب اطاعت آنها دارد بنابراین دلالت بر فرمانروایی آنها می‌کند؛ چون ما گفتیم که فرمانروایی معنایی جز وجوب اطاعت ندارد.

 

حدیث اقتداء؛ مؤیّد به روایات

روایاتی وجود دارد که به شکلی، مضمون این روایت را تأیید و تقویت می‌کند، دو روایت را می‌خوانیم اگرچه (جز این دو روایت) روایات دیگری هم به همین مضمون وجود دارد و (افزون بر منابع عامه) در منابع شیعه هم زیاد است.

 

اولین روایت مؤیّد

در کنزالعمال از منابع متعددی روایت کرده است «قال قال رسول الله صلی الله من أحب أن یحیی حیاتی و یموت میتتی و یدخل الجنة التی وعدنی ربّی قضبانا من قضبانها  غرس بیده و هی جنّة الخلد فلیتولّ علیّاً وذریّته من بعده فإنّهم لن یخرجوکم من باب هدی ولن یدخلوکم فی باب ضلالة» کنزالعمال، جلد 11، صفحه 318، حدیث 32960

کسی که می خواهد زندگی مرا داشته باشد و مرگ او همانند مرگ من باشد و به بهشت موعود وارد شود فلیتول علیّاً وذریّته من بعده.

 

تأیید مضمون حدیث اقتداء

(تأیید مضمون حدیث اقتداء  با دو فقره از روایت است)

1. عبارت «علیّاً و ذریته من بعده » همان مضمون «اهل بیت » (از حدیث اقتداء) را می‌رساند.

2. عبارت  « فلیتول علیّاً وذریته من بعده» (از روایت اخیر) همان معنای «ولیقتد باهل بیتی من بعدی» (در حدیث شریف اقتداء) را دارد.

 

استفاده مهم جانبی

(افزون بر آن به عنوان یک نکته مهم جانبی می گوییم عبارت «فلیتول علیّاً وذریته من بعده» در روایت اخیر با وجود این که تأیید مضمون حدیث اقتداء است، مفسّر آیات کریمه قرآن در مورد ولایت اهل بیت نیز هست، با این توضیح که (در عبارت مذکور) چون «فلیتول» دارد، «علیّاً و ذریته » آیات کریمه 55 و 56 سوره مائده  را تفسیر می‌کند « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون‏ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون‏»؛

یعنی این روایت به شکلی، مفسّر این آیه شریفه است؛ چون فرموده است « فلیتول علیّاً وذریته من بعده» و آیه شریفه می‌فرماید « وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا»؛ پس معلوم می‌شود «الَّذینَ آمَنُوا» در آیه کریمه همان «علیّاً و ذریته» است.

(در روایت شریفه،  با عبارت «فلیتول علیّاً وذریته من بعده» امر فرموده است به تولّی نسبت به علی علیه السلام و ذریّه طیّبه او ؛ از سوی دیگر در آیات مورد اشاره در سوره مائده  تولّی را منحصر در خدا و رسول و گروه سومی می داند که از آنها با عنوان «الَّذینَ آمَنُوا» تعبیر کرده است . بنابراین با استناد به روایت شریفه معلوم می شود که مراد از گروه «الَّذینَ آمَنُوا» همان «علیّاً و ذریته » است).

به همین ترتیب «الَّذینَ آمَنُوا» در آیه قبل «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا» هم تفسیر می شود (و می‌توان گفت مراد از آن هم همان «علیّاً وذریته» است)

 

روایت  اول؛ مفسّر تولّی و بیانگر نتیجه آن

روایت می‌فرماید «فإنهم لن یخرجوکم من باب هدی ولن یدخلوکم فی باب الضلالة»؛ این عبارت مفسّر «فلیتول» است؛ یعنی اگر از آنها تبعیت کردید «لن یخرجوکم من باب هدی ولن یدخلوکم فی باب الضلالة»؛ چون اخراج از باب هدی و ادخال در باب ضلالت وقتی موضوعیت پیدا می‌کند که تبعیّت و پیروی درکار باشد.

بنابراین (تولّی در) کلمه «فلیتول» به معنی اطاعت و تبعیّت و دنباله روی است که همان معنای فرمانروایی را نسبت به آنها می‌رساند.

(بنا به روایت، نتیجه تولّای اهل بیت علیهم السلام عدم خروج از باب هدایت و عدم دخول در باب ضلالت است؛ همچنین عدم اخراج از باب هدایت  و عدم  ادخال در باب گمراهی یعنی هدایت یافتن و گمراه نشدن تنها وقتی قابل تحقق است که تبعیّت و پیروی درکار باشد و به سخنی دیگر، هدایت و ضلالت مترتب بر فرمانبری و نافرمانی است؛ پس تولّی به معنای فرمانبری است.

از این‌رو عبارت «فإنهم لن یخرجوکم من باب هدی ولن یدخلوکم فی باب الضلالة» هم نتیجه تولّی را بیان می‌کند و هم مفسّر تولّی است و آن را به «تبعیّت» تفسیر می‌کند.)

 

دومین روایت مؤیّد

روایت دوم که مؤیّد روایت قبل یعنی حدیث اقتداء با مضمون «ولیقتد باهل بیتی من بعدی» است، روایتی است که متقی هندی در کنزالعمال از المعجم الکبیر طبرانی و فضائل الصحابه ابونعیم اصفهانی نقل می‌کند.

این روایت در خصوص حضرت امیر صلوات الله علیه وارد شده است؛ «قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله من أحب أن یحیی حیاتی و یموت موتی و یسکن جنة الخلد التی وعدنی ربّی فإن ربّی عزّوجلّ غرس قضبانها بیده فلیتول علیّ بن ابیطالب فإنّه لن یخرجکم من هدی و لن یدخلکم فی ضلالة» کنزالعمال، جلد 11، صفحه 318، حدیث 32959

 

تبیین برخی مفردات و فقرات

قضبان جمع قضیب و قضیب به معنی نهال است.

«غرس قضبانها بیده»؛ یعنی نهال‌های این بهشت را خداوند با دست خود کاشته است.

«بیده» در این روایت، نظیر «ید » در این آیه شریفه است که می‌فرماید «ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالین‏»؛ خداوند در این آیه نیز، خلق آدم را به ید خود نسبت داد؛ ید کنایه از قدرت است.

علی علیه السلام، نه از هدایتی شما را خارج می‌کند و نه به هیچ گمراهی شما را وارد می کند.

 

استفاده جنبی؛ دلالت بر عصمت

از این روایات برای دلالت بر عصمت هم می توان استفاده کرد؛ چون عبارت «فإنّه لن یخرجکم من هدی و لن یدخلکم فی ضلالة» کاشف از عصمت امیرالمؤمنین و ذریّه ایشان علیهم السلام است.

 

روایت دوم؛ مفسّر تولّی و بیانگر نتیجه آن

(همانند روایت پیشین) در این روایت هم «فلیتول» با عبارت «فإنّه لن یخرجکم من هدی و لن یدخلکم فی ضلالة» تفسیر شده است؛ یعنی مراد از (تولّی در) «فلیتول» تبعیّت و پیروی است.

چون مراد از «لن یخرجکم من هدی و لن یدخلکم فی ضلالة» این است که «اگر تبعیّت کردید، چنین خواهد بود که «لن یخرجکم من هدی و لن یدخلکم فی ضلالة»؛ به عبارت دیگر اگر تولّی و تبعیت از علی علیه السلام حاصل شد، ایشان شما را از هدایتی خارج نمی‌کند و به هیچ گمراهی نمی‌کشاند.

تقریر: ج. زنگنه 223/907/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۷:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۰۴:۴۳
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۱:۱۶
اذان مغرب
۲۰:۱۹:۵۲