در بحبوحه قرن ۱۹ زمانی که پس از جنگ جهانی دوم کشورها و سرمایه داران مجبور شدند برای کسری بودجه و استفاده از توان جسمانی و پرداخت هزینه کمتر، زنان را به صورت گسترده وارد بازار کار کنند مباحثی همچون برابری زن و مرد و مالکیت زن بر جسم خود مطرح شد که هرچند این قبیل مباحث در ظاهر به نفع زنان بود و به آزادی اقتصادی، سیاسی و نهایتاً حقوقی آنها انجامید اما ثمره ای جز استثمار برای زنان نداشت. یکی از آزادیهایی که به بهانه برابری زن و مرد به زنان اعطا شد قانون آزادی پوشش و آزادی جنسی بود که ادعا میشد این دو قانون برابری بیشتری میان زن و مرد ایجاد میکند. از آن جا که در اثر اجرای این قوانین، آزادی افسار گسیخته ای بر جوامع غربی حاکم شد به تبع روابط نامشروع در این جوامع افزایش یافت. همچنین از آن جایی که در این روابط اصل برابری مطرح بود زنان در راستای حق مالکیت بر بدن خود برای اینکه بتوانند به صورت آزادانه فعالیتهای خود را ادامه داده و به خاطر بارداری و تولد فرزند دچار مشکل نشوند اقدام به سقط جنین کردند و از آن جایی که آزادی در جوامع غربی روز به روز در حال افزایش است امروزه یکی از معضلاتی که این کشورها و کشورهای در حال توسعه با آن روبه رو هستند مسأله سقط جنین است. این موضوع به حدی در جوامع غربی افزایش یافته که سن سقط جنین در دختران در کشورهای اروپایی و آمریکایی به سنین نوجوانی رسیده و متأسفانه با تصویب قانون «آزادی سقط جنین» در کشورهای غربی آمارسقط جنین روز به روز در حال افزایش است.
بر اساس برخی آمارها، متأسفانه کشور ما هم در سالهای اخیر با افزایش سقط جنین زنان روبه رو شده که با توجه به اینکه نظام ما یک نظام اسلامی است در سعی شده این موضوع به صورت دقیق توسط حقوق دانان و فقها مورد بررسی قرار گیرد که باید گفت «اکثریت و مشهور فقها قائل به حرمت سقط جنین هستند» و تنها در موارد خاص آن هم با احتیاط بسیار مجوز سقط جنین را قبل از دمیدن روح به جنین می دهند.
بر همین اساس و در راستای بررسی ادله فقهی قانون منع سقط جنین (رویان) و حرمت این عمل در فقه اسلامی، خبرنگار ما طی گفت و گویی با حجت الاسلام علیرضا آل بویه، مدیر گروه پژوهشی اخلاق و تربیت جامعه الزهرا(س) به صورت تفضیلی این موضوع را بررسی کرده است.
تأکید قرآن بر حرمت سقط جنین
حجت الاسلام علیرضا آل بویه در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، با اشاره به اینکه پس از ظهور اسلام این آیین آسمانی به شدت سقط جنین (رویان) و کشتن فرزندان را که در میان مردم آن زمان رایج و گسترده بود تحریم کرد آیه ۳۱ سوره اسرا خطاب به مؤمنان و مسلمانان را مورد استناد قرار داد: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبیرا» که فرزندان خود را چه آنهایی که در رحم مادر هستند و چه آنهایی که متولد شدهاند را از بیم تنگدستى و فقر نکشید زیرا ما هستیم که به آنها و شما روزی مى بخشیم و کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است.»
وی افزود: همچنین این موضوع در آیه ۱۵۱ سوره انعام«وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُم» مورد تأکید قرار گرفته و بیان شده که فرزندان خود را از بیم تنگدستى نکشید که ما؛ شما و آنان را روزى مى دهیم.
قتل یک جنین برابربا قتل بشریت
وی همچنین با اشاره به آیه ۳۲ سوره مائده «مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلى بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعا» یعنی از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را جز به قصاص قتل، یا به کیفر فسادى در زمین بکشد، چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد، گفت: آیات قرآن کریم به صراحت مجازات قتل نفس را برابر با قتل انسانیت عنوان میکنند و در اینجا جنین هم درذیل همین آیه قرار می گیرد.
سقط نطفه به دلیل منشا انسانی داشتن در دیدگاه حضرت علی(ع) جایز نیست
حجت الاسلام آل بویه اظهار کرد: مرسله شیخ مفید از امام امیرالمؤمنین(ع) پرسید «انه قال لعمر وقداتی بحامل قدزنت فأمر برجمها، فقال له...فاذا ولدت و وجدت لوله ها من یکفله فاقم الحد علیهما»(حرعاملی، 28/108) یعنی زن باردار زناکاری را نزد عمر آوردند و وی حکم به رجم آن زن داد که حضرت علی(ع) به عمر فرمود «اگر به واسطه زناکار بودن زن، بر او سلطه داری، چه اختیاری نسبت به فرزند داخل رحم او داری که خداوند می فرماید هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد» که عمر گفت: در معضلی که پیش آمد و ابوالحسن آنجا حاضر نباشد، زنده نباشم و ادامه داد که «ای ابوالحسن با او چه کنم؟» امام علی (ع) فرمود «از او نگه داری کن تا زایمان کند و زمانی که فرزند را به دنیا آورد و کسی برای سرپرستی طفل پیدا شد، حد را بر او جاری کن».
وی افزود: از این روایت استنباط می شود که حفظ جنین، امری لازم و واجب و سقط آن، حرام و نامشروع است. (خرازی،المقام السادس)968/403/ص
ادامه مطلب در بخش دوم