vasael.ir

کد خبر: ۲۲۸۸
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۵ - 23 May 2016
در صدوسی‌و‌چهارمین جلسه درس خارج آیت ‌الله مکارم‌ شیرازی مطرح شد :

بزرگان مضاربه را جزء عقود جایزه می دانند

پایگاه اطلاع رسانی وسائل-حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جلسه 134 درس خارج فقه مضاربه به مسئله پنجم از متفرقات بحث مضاربه پرداخت که متضمن شروطی است که باعث بطلان مضاربه می‌شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی در جلسه 134 درس خارج فقه مضاربه که در تاریخ 29 اردیبهشت 95 برگزار شد، ضمن اشاره به ضرورت مراعات شروط مضاربه به دلایل این مسئله پرداخت.

وی در ابتدای این درس با قرائت روایتی از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) گفت: انسانی که زندگی را جاودانه نمی داند، هر کاری را انجام نمی دهد. چون می داند از هر چیزی که علاقه دارد روزی جدا می شود زیاد برای بدست آوردن چیزی سرمایه گذاری نمی کند.

این مرجع تقلید همچنین عزت مومن را در بی‌نیازی از دیگران دانست و تاکید کرد: این سخن فقط برای مردم نیست بلکه برای مملکت نیز می باشد و عزت و آبروی کشور در این است که به دیگران وابسته نباشد و روی پای خودش بایستد. وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همه موجب ذلت می شود.

او پس از ذکر مسئله چهارم از عروه، تاکید کرد: این مسأله در کلمات بسیاری از فقهاء ذکر شده است. از جمله در جواهر، ریاض، کتب علامه، مفتاح الکرامة و سایر کتب ذکر شده است.

وی علاوه بر اشاره به عدم وجود آیه یا روایت در مورد این مسئله، یکی از دلائل این مسئله را اجماع خواند و افزود:‌ دوم اینکه مضاربه را جزء عقود جایزه می دانند و به عبارت دیگر آن را جزء عقود اذنیه می دانند مانند عاریه و وکالت بنا براین مادامی که صاحب اذن هست عقد مزبور نیز باقی است و الا باطل می شود.

 

 تقریر این درس در ادامه آمده است؛

بحث اخلاقی:

رسول خدا (ص) می فرماید: أتانی جبریل فقال یا محمّد عش‌ ما شئت‌ فإنّک میّت (هر چه می خواهی عمر کن ولی بدان که این عمر ابدی نیست و روزی از دنیا خواهی رفت.) و أحبب ما شئت فإنّک مفارقه (هر کسی و هر چیزی را می خواهی دوست بدار ولی بدان که یک روز از آن جدا خواهی شد.) و اعمل ما شئت فإنّک مَجزیّ به (هر عملی می خواهی انجام بده ولی بدان که حساب و جزایی در کار است.) و اعلم أنّ شرف المؤمن قیامه باللّیل و عزّه استغناؤه عن النّاس.[1]

اگر کسی به این سه نکته که تمام زندگی بشر را در بر می گیرد توجه داشته باشد انسانی سالم و صالحی خواهد بود. چنین انسانی چون زندگی را جاودانه نمی داند، هر کاری را انجام نمی دهد. چون می داند از هر چیزی که علاقه دارد روزی جدا می شود زیاد برای بدست آوردن چیزی سرمایه گذاری نمی کند.

حتی اگر زندگی جاودانه بود انسان بعضی از کارها و این همه ظلم و جنایت و کارهای خلاف اخلاق و عزت را نمی بایست انجام می داد.

همچنین اگر انسان بداند که حساب و کتابی در کار است و باید پاسخگو باشد.

بعضی از مردن وحشت دارند و علت آن این است که به زندگی دنیا دل بسته اند. امیر مؤمنان علی علیه السلام در مراسم تشییعی شرکت کرده بود و دید یکی از تشییع کنندگان می خندد فرمود: او گویا خیال می کند که گویا مردن برای دیگران است و برای ما نیست. (تشییع مرده دو فایده دارد هم احترام برای فرد فوت شده است که زنده و مرده ی او محترم است و هم درس عبرت است که بداند روزی خود او فوت می کند و دیگران در تشییع او می آیند.)

همچنین امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود: مردگان بهترین واعظ و سپس فرمود: لَا عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالًا وَ لَا فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَاد[2] یعنی پرونده ی آنها بسته می شود یعنی نه می توانند استغفار و توبه کنند و نه می توانند حسناتی بر حسنات خود بیفزایند.

سپس رسول خدا (ص) می افزاید بدان که شرف مؤمن به قیامت در شب است (زیرا در آن زمان هم فرد استراحت کرده است و کمی سرحال شده است و نه کسی است که ریا شود و نه مزاحمتی برای عبادت وجود دارد. حتی اگر انسان هر شب نتواند قیام لیل داشته باشد آن مقدار که می تواند بر خیزد. حتی اگر انسان عادت کند خود به خود بیدار می شود. مهم این است که اراده و تصمیم داشته باشد.) و عزت مؤمن به این است که از مردم بی نیاز باشد و دست حاجت جلوی دیگران دراز نکند و روی پای خویش بایستد. این سخن فقط برای مردم نیست بلکه برای مملکت نیز می باشد و عزت و آبروی کشور در این است که به دیگران وابسته نباشد و روی پای خودش بایستد. وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی همه موجب ذلت می شود. این سخن به این معنی نیست که کشور با دیگران مبادله و ارتباط نداشته باشد ولی این کارها را بر اساس عزت انجام می دهد.

 

بطلان مضاربه

بحث در مسأله ی چهارم از مسائل متفرقه ی عروة الوثقی در مورد مضاربه است. این مسأله در مورد پنج شرط است که مضاربه دارا است. البته امام قدس سره به یک شرط اشاره کرده است.

الرابعة تبطل المضاربة بعروض الموت‌ (امام قدس سره این شرط را در مسأله ی سیزدهم از تحریر بیان فرموده است.) کما مر أو الجنون أو الإغماء کما مر فی سائر العقود الجائزة و ظاهرهم عدم الفرق بین کون الجنون مطبقا (جنون دائم) أو أدواریا (گه گاه مجنون می شود. البته مشخص نیست که کسی که جنون ادواری دارد در حال سلامت هم می تواند مضاربه کند یا نه و ما بعدا آن را مطرح می کنیم.) و کذا فی الإغماء بین قصر مدته و طولها (بین اینکه اغماء کوتاه باشد یا زیاد فرقی نیست.) فإن کان إجماعا (اگر این حکم اجماعی باشد آن را قبول می کنیم) و إلا فیمکن أن یقال بعدم البطلان فی الأدواری و الإغماء القصیر المدة فغایة الأمر عدم نفوذ التصرف حال حصولهما (البته در حال جنون و اغماء اثر نمی کند. در اینجا این اشکال وجود دارد که فرد بیهوش چگونه می تواند تصرفاتی داشته باشد.) و أما بعد الإفاقة فیجوز من دون حاجة إلى تجدید العقد (بعد از به هوش آمدن لازم نیست عقد مضاربه را تجدید کنند بلکه عقد سابق به قوت خود باقی است.) سواء کانا فی المالک أو العامل و کذا تبطل بعروض السفه لأحدهما (مثلا بر اثر حوادثی شوک به فرد وارد شد و او سفیه شد.) أو الحجر (انسان محجور و ورشکست شده یعنی حاکم شرع او را ورشکسته و ممنوع التصرف در اموال معرفی کند.) للفلس فی المالک أو العامل أیضا إذا کان بعد حصول الربح (زیرا عامل تا ربحی حاصل نشده است پولی ندارد تا محجور محسوب شود) إلا مع إجازة الغرماء (البته اگر طلبکاران به مضاربه رضایت دهند می توان آن را ادامه داد و باطل نمی شود.)

 

اقوال علماء:

این مسأله در کلمات بسیاری از فقهاء ذکر شده است. از جمله در جواهر، ریاض، کتب علامه، مفتاح الکرامة و سایر کتب ذکر شده است.

صاحب مفتاح الکرامة بعد از حکم به بطلان مضاربه در صورت جنون می فرماید: کما فی الارشاد و التذکرة و جامع المقاصد و مجمع البرهان (از محقق اردبیلی) و زید فی الاربعة الاخیرة الإغماء و الحجر علیه لسفه و زید فی التذکرة و جامع المقاصد الحجر علی المالک (نه عامل) للفلس، لأنّ الحجر علی العامل للفلس لا یخرجه عن أهلیة التصرّف فی مال غیره بالنیابة.[3]

صاحب ریاض می فرماید: وموت کلّ واحد منهما یُبطل المضاربة بلا خلاف... و لذا یلحق بالموت الخروج عن أهلیّة التصرف بنحو من الجنون والإغماء والحجر علیه لسفه.[4]

صاحب جواهر نیز عبارت مشابهی دارد.[5]

 آنچه از مجموع کلمات بزرگان استفاده می شود این است که مسأله ی فوق حاوی روایت یا آیه ای نیست بلکه دو چیز سبب شده است که علماء، مضاربه با پنج چیز فوق باطل بدانند:

اول: اجماع است.

دوم اینکه مضاربه را جزء عقود جایزه می دانند و به عبارت دیگر آن را جزء عقود اذنیه می دانند مانند عاریه و وکالت بنا بر این مادامی که صاحب اذن هست عقد مزبور نیز باقی است و الا باطل می شود زیرا فردی که از دنیا رفته و یا مجنون است نمی تواند اذن دهد.

البته باید دید این استدلال صحیح است یا نه که ان شاء الله در جلسه ی بعد آن را شرح می دهیم.

 

 پی‌نوشت

[1] نهج الفصاحة، ص159، حدیث 25.

[2] نهج البلاغه، ص278.

[3] مفتاح الکرامة، سید جواد الحسینی العاملی، ج20، ص667.

[4] ریاض المسائل، سید علی طباطبائی، ج9، ص347، ط جامعة المدرسین.

[5] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج26، ص355.

202/326/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶