vasael.ir

کد خبر: ۲۲۲۸
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۰ - 15 May 2016
درس خارج ولایت فقیه آیت الله نوری همدانی/64 و 65

رد نظریه حرمت قیام (5)- ترجیح روایات موید قیام های نزدیک ظهور بر روایت "کل رایه"

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – حرمت قیام در روایت "کل رایه" کلیت ندارد و شامل قیام های نفسانی و باطل است. در تعارض روایت نهی از خروج (کل رایه) با روایات موید قیام های قبل از ظهور، به دلیل انطباق با سیره ائمه (ع) و برتری سندی، ترجیح با روایات موید قیام های آستانه ظهور امام عصر (عج) است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، صبح دوشنبه  و سه شنبه، 19 و 20 بهمن 1394 در جلسه 64 و 65 درس خارج ولایت فقیه (کتاب البیع) در مسجد اعظم قم، دیگر روایت مورد استناد مخالفان قیام و تآسیس حکومت اسلامی در زمان غیبت را از امام صادق (ع) عنوان کرد که آن حضرت فرمودند هر پرچمی که پیش از قیام قائم (ع) برافراشته شود، صاحب آن پرچم طاغوت است که غیر از خدای متعال، مورد پرستش قرار می گیرد.

وی این روایت را فاقد کلیت ارزیابی کرد و گفت: کلمه "کل" (از ادات عموم) در این روایت، عام استغراقی نیست تا شامل همه قیام های قبل از ظهور شود،بلکه کلیت ندارد و درباره قیام های باطل است که دعوت به خود می کنند.

این فقیه صاحبنظر در عرصه فقه حکومتی با اشاره به وقوع قیام های تاریخی، این قیام ها را به دو دسته بر حق و باطل، تقسیم و تصریح کرد: قیام های باطل فراوانی صورت گرفته است، مانند قیام های سلاطین طاغوت که همگی ظالم بوده اند. این روایت، قیام هایی که دعوت به خود می کنند را نهی کرده است.

وی قیام حضرت سید الشهدا (ع)، قیام زید بن علی مورد تصدیق امام صادق (ع) و قیام شهدای فخ مورد تایید ائمه (ع) را به عنوان قیام های بر حق دانست و گفت: آیات و روایات فراوانی داریم که امر به معروف و نهی از منکر را واجب کرده و دستور تشکیل حکومت اسلامی داده اند.

این مرجع تقلید جمهوری اسلامی ایران با رهبر ولایت ففیه را در مسیر اهداف ائمه (ع) و تحقق بخش ظهور امام عصر (ع) توصیف کرد و اظهار داشت: ائمه (ع) ولایت فقیه را برای دوران غیبت قرار داده اند. ولایت فقیه، ادامه راهی است که به امام عصر (ع) می رسد تا نور هدایت در جامعه دوران غیبت، خاموش نشود.

وی در پاسخ دلیل بعدی (روایت عمر بن حنظله)، ولایت فقیه را از نظر ادله و نصوص، غنی توصیف و خاطر نشان کرد: ائمه (ع) حتی در دوران حضورشان، به فقهایی ولایت می دادند؛ مانند عمر بن حنظله که امام صادق (ع) این فقیه را به عنوان حاکم قرار دادند، یا امیر مومنان امام علی (ع) که مالک اشتر را به عنوان والی مصر نصب کردند.

حضرت آیت الله نوری همدانی، در جلسه 64 خارج فقه ولایت فقیه، (بیستم بهمن) به تکمیل پاسخ از روایت کل رایه پرداخت و اشکال دیگر آن را تعارض با روایات فراوان موید قیام های قبل از ظهور امام زمان (عج) دانست و ادامه داد: روایاتی داریم که قیام هایی در قبل از ظهور را تایید و توصیف می کند. این روایات با روایت "کل رایه" در تعارض است.

وی با نقل هفت روایت معارض از منابع عامه و خاصه درباره توصیف رسول الله (ص) و تایید ائمه (ع) از قیام های زمینه ساز در آستانه ظهور، ترجیح را با همین روایات موید قیام های نزدیک ظهور دانست.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم، روایات هفتگانه موید قیام های قبل از ظهور مانند قوم قد خرجوا بالمشرق، رایات یمانی، رجل من اهل قم، هم وااله اهل قم و ... را با سیره اهل بیت علیهم السلام منطبق و از نظر سندی برتر توصیف کرد.

اهم بیانات حضرت آیت الله نوری همدانی در جلسه 64 خارج فقه (19 بهمن) را تقدیم می کنیم.

توصیه به حضور در راهپیمایی 22 بهمن

در آستانه 22 بهمن روز بسیار مهم و تاریخی قرار داریم. حضور عموم در راهپیمایی با شکوه در روز 22 بهمن اهمیت زیادی دارد. در این حضور با عظمت باید اصول امام عظیم الشان مانند اصل استکبار ستیزی و صهیونیسم ستیزی در نظرمان باشد که باعث برپایی نظام با محوریت ولایت فقیه شد. حضور پرشور در این راهپیمایی به دشمنانمان نشان می دهد مردم هم چنان مانند اول انقلاب در حمایت همه جانبه از اصول انقلاب و آرمان های امام راحل بر قرار و استوار هستند.

خلاصه دروس گذشته

بحثمان در روایات باب سیزده از ابواب جهاد العدو وسائل الشیعة بود که این روایات دستاویز دشمنان و مخالفان هر حرکت . انقلاب است؛ و مخالفین قیام و تآسیس حکومت اسلامی در زمان غیبت به آنها استدلال کرده اند. یک یک این روایات باید بررسی شود. چند خبر از این باب سیزدهم را خواندیم.

روایت ششم

 و اما خبر بعدی این خبر است:

"وعنه، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن حماد بن عیسى، عن الحسین بن المختار، عن أبی بصیر، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت یُعبد من دون الله عز وجل"[1] . یعنی هر پرچم برافراشته ای پیش از قیام حضرت مهدی (عج) صاحب آن طاغوت است که خود را در معرض پرستش دیگران قرار می دهد.

بررسی سند

سند تا حسین محتار مشکل ندارد. حسین بن مختار محل بحث است. از محسنات تنقیح المقال ضبط کلمات، اسامی و القاب است. مرحوم مامقانی در تنقیح المقال ج 23 طبع جدید وثاقت حسین بن مختار را ثابت می کند. لذا حدیث از لحاظ سند صحیح است و حرفی ندارد.

قبلاً گفتیم که در مقدمه صحیفه سجادیه نیز همین حرف "کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت" ذکر شده است؛ البته در سند روایت چند نفر مجهول الحال هستند که توثیق نشده اند.

پاسخ دلیل ششم: دو دسته قیام حق و باطل

اگر کلمه "کل" که از ادات عموم است عام استغراقی باشد، نهی شامل تمام قیام ها قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام می شود. اما ادات عموم در این روایت، کلیت ندارد و شامل برخی از قیام هاست که با ادعاهای دروغین، مهدویت های ادعایی و اهداف باطل، اغراض نفسانی و به انگیزه مقابله با ائمه (ع) تشکیل می شوند.

1.    قیام های مورد نهی ائمه

منتهی وقتی به خارج و صحنه زندگی مردم نگاه می کنیم، قیام های فراوانی گزارش شده است. می بینیم که از طرفی قیام های باطل فراوانی صورت گرفته است. قیام های سلاطین و جباران مانند بنی امیه، بنی عباس، غزنویان، ایلخانیان، تیموریه، افشاریه، قاجار و پهلوی این طور بود که یک دودمانی به پا می خاست و سلسله قبلی را کنار می زد و خودش جای او می نشست.

 

2.    قیام های مورد تایید ائمه

از طرفی نیز قیام های حقی صورت گرفته است.

قیام زید بن علی

مثل قیام زید بن علی بن الحسین علیهما السلام که در خبر اول همین باب ذکر شده و امام صادق علیه السلام قیام او را تایید و تصدیق کردند که اگر موفق می شد، حکومت را تقدیم ائمه (ع) می کرد؛

قیام سید الشهدا

یا مثل جریان کربلاء و قیام حضرت سید الشهداء علیه السلام؛

قیام شهدای فخّ

یا مثل قیام شهداء فخ که در زمان امام موسی کاظم علیه السلام توسط حسین بن علی بن حسن بن حسن از اولاد امام مجتبی علیه السلام صورت گرفته و حتی قبل از وقوعش پیغمبر و امام صادق علیهما السلام از آن خبر داده و گفته بودند که از ما افرادی در فخ شهید خواهند شد.

حسین بن علی صاحب قیام فخ از اولاد اهل بیت علیهم السلام و بسیار جلیل القدر بوده است. او در زمان موسای هادی برادر هارون الرشید که خیلی ظالم و ستمگر بوده در مدینه در برابر حاکم عباسی قیام کرد و "حی علی خیر العمل" شعار اهل بیت (ع) در اذان را احیا کرد. حسین علی صاحب فخ با تعداد به سمت مکه آمد و قصد تصرف مکه را داشت که موسای هادی لشکری از بغداد فرستاد و در فخ با هم برخورد کردند.

حسین بن علی صاحب فخ و یارانش همگی شهید شدند و سرهای آنها به نیزه زده شد و جنازه های آنها سه روز روی زمین ماند و اهل و عیال آنها به اسارت گرفته شدند و بعد آنها را به همراه سرهای بریده به بغداد نزد موسی هادی بردند.

خلاصه این جریان قیام شهداء فخ که خیلی به جریان کربلا شباهت دارد و در کتاب مقاتل الطالبیین مفصل بیان شده است یکی از قیام های برحق می باشد.

امام موسی کاظم (ع) هم به او فرمودند اگر قیام کنی، کشته می شوی.

قیامهای مورد تایید فقها در عصر غیبت

همچنین در تاریخ غیبت نیز قیامهای دیگری مورد تایید فقها داریم؛ مثل قیام سربداران بعد از حمله مغول در سبزوار توسط  خواجه علی که توانست در یک منطقه جغرافیایی حکومت اسلامی تشکیل دهد و حتی برای شهید اول نامه نوشت که اینجا حکومتی داریم و نیاز به یک رهبر داریم؛ اما شهید اول نتوانست نزد آنها برود و کتاب لمعه را برای آنها نوشت و فرستاد. اینها بودند تا اینکه تیمور سرکار آمد و آنها را از بین برد و خواجه علی را اسیر کرد و با خود برد تا اینکه در راه بیمار شد و فوت کرد.

خلاصه این مورد نیز یکی از قیام های برحق و مورد تایید بزرگان شیعه بوده که بر خلاف روایت مذکور می باشد بنابراین اگر طبق خبر مذکور بگوییم "کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت" از قیام عاشورا، زید و شهدای فخ که مورد تایید و تمجید ائمه علیهم السلام بوده چه جوابی می توانیم بدهیم؟

پس ناچاریم خبر مذکور را توجیه کنیم.

 

ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر

بعلاوه آیات و روایات فراوانی داریم که دستور به  امر به معروف و نهی از منکر داده و گفته اند در برابر ظلم قیام کنید.

روایت از قیام باطل نهی می کند

علی أیِّ حال ما ناچاریم در توجیه این اخبار بگوئیم با توجه به قیام های برحقی که صورت گرفته و مورد تایید ائمه علیهم السلام نیز بوده و همچنین با توجه به آیات قران و روایاتی که در مورد امر به معروف و نهی از منکر و قیام در برابر ظالم داریم، باید عرض کنیم که این روایت حرمت قیام، کلیت ندارند، بلکه فقط به قیام های باطل، نفسانی و در مقابل ائمه (ع) نظر دارند که امام صادق علیه السلام در خبر اول باب به آنها اشاره کردند.

جمهوری اسلامی ایران ادامه مسیر ائمه است

اما منظور روایت، قیام های متخذ از روایات و متون معتبر دینی نیست، مانند قیام مردم ایران و تشکیل حکومت اسلامی که در راس آن ولی فقیه است. زیرا ائمه (ع) ولایت فقیه را برای دوران غیبت در امتداد ولایت الله، پیامبر (ص) و ائمه (ع) قرار داده اند. ولایت فقیه، راه و امتداد همان نور ولایت ائمه (ع) است که به امام عصر (عج) می رسد تا نور هدایت در جامعه دوران غیبت، خاموش نشود.

روایت هفتم

خبر هشتم از باب سیزده این خبر است:

وعنه، عن أحمد، عن علی بن الحکم، عن أبی أیوب الخزاز، عن عمر بن حنظلة قال: سمعت أبا عبد الله علیه السلام یقول: خمس علامات قبل قیام القائم: الصیحة، والسفیانی، والخسف، وقتل النفس الزکیة، والیمانی، فقلت: جعلت فداک إن خرج أحد من أهل بیتک قبل هذه العلامات أنخرج معه؟ قال: لا الحدیث[2] . یعنی از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: 5 علامت پیش از قیام قائم (ع) است؛ ندای آسمانی، سفیانی، فرو رفتن در زمین، کشته شدن نفس زکیه و یمانی. راوی پرسید: اگر یکی از شما خاندان اهل بیت (ع) پیش از این علایم خروج کرد آیا با او خروج کنیم؟ فرمود: خیر.

بررسی سند

خبر سنداً صحیح می باشد. ابو ایوب خزاز، ثقه و اسمش ابراهیم است. عمر بن حنظلة ثقه و منصوب امام صادق  (ع) به ولایت فقیه است.

پاسخ دلیل هفتم

عمر بن حنظله، فقیه منصوب در زمان امام صادق

ولایت فقیه حتی در زمان حضور ائمه (ع) تحقق داشته است. عمر بن حنظلة فقیه در زمان حیات امام صادق (ع) ولایت از آن امام می گیرد و فقیه منصوب امام است.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَیْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَیْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِی دَیْنٍ أَوْ مِیرَاثٍ فَتَحَاکَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى الْقُضَاةِ أَ یَحِلُّ ذَلِکَ قَالَ مَنْ تَحَاکَمَ إِلَیْهِمْ فِی حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاکَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا یَحْکُمُ لَهُ فَإِنَّمَا یَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ کَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُکْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ یُکْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحٰاکَمُوا إِلَى الطّٰاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ [3] قُلْتُ فَکَیْفَ یَصْنَعَانِ قَالَ یَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَلْیَرْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُکْمِ اللَّهِ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ. [4]

ترجمه

عمر حنظله می گوید از امام صادق (ع) درباره دو مرد یرسیدم که اختلاف مالی در دین یا میرا داشتند و برای خل اختلاف نزد سلطان و قاضی دستگاه خلافت طاغوت رفتند. کارشان درست است؟ امام ششم شیعیان (ع) فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آنان مراجعه کند؛ در واقع به سوی طاغوت رفته و از او مطالبه قضاوت کرده است. از این رو آنچه بر اساس حکم او [که خود فاقد مشروعیت است ]دریافت می‏دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند در واقع حق ثابت او باشد؛ زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است. خداوند امر فرموده است: باید به طاغوت کافر باشند [و آن را به رسمیت نشناسند] و می‏فرماید: (سوره نساء، أیه 60) "مى‏خواهند براى داورى نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند" راوی می گوید: آن‏گاه پرسیدم: پس در این صورت چه باید کنند؟ امام(ع) فرمود: باید به کسانی از شما (شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می‏کنند و در حلال و حرام ما به دقت می‏نگرند و احکام ما را به خوبی باز می‏شناسند (عالم عادل)  مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و بر ما رد شده است و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است.

مالک اشتر، فقیه منصوب امام علی

حضرت علی (ع) مالک اشتر فقیه را منصوب به ولایت مصر می کند. پس ولایت فقیه هم در حال حیات ائمه (ع) بوده و هم در زمان غیبت، راه ولایت فقیه را نشان داده اند.

فراوانی ادله ولایت فقیه

هیچ مساله ای مانند ولایت فقیه، منابع غنی ندارد؛ ولایت فقیه یک موضوع فلسفی، کلامی، قرآنی، فقهی، روایی و تاریخی است. کدام مساله است که این قدر مدرک داشته باشد؟

کلام ابن سینا درباره نیاز به امام برای بقای نوع بشر

شیخ الرئیس ابن سینا در الیهات شفاء بعد از بحث وحدانیت خداوند که نظام خلقت، نظام احسن و اکمل است، و پس از بحث نبوت به بحث امامت می رسد و درباره امام این طور می گوید:
فالحاجه الی هذا الانسان فی أن یبقی نوع الانسان و یتحصل وجوده أشد من‌ الحاجه الی انبات الشعر علی الحاجبین و تقعیر الأخمص من القدمین و اشیاء اخری من المنافع التی لاضروره الیها فی البقاء بل اکثر مالها أنها تنفع فی‌ البقاء.

ترجمه

خدا در این نظام خلقت، باید انسانی را برای اداره جامعه برانگیزد؛ اگر چامعه به ححال خود رها شود، اختلال به وجود می آید. نیاز جامعه بشر (بعد از بعثت انبیا) به این انسان (امام) که کامل بوده، دارای اوصاف ممتاز نسبت به سایر مردم باشد، برای بقای نوع انسان، بیشتر و شدیدتر است از نیاز به روییدن مژه ها بر پلک های چشم (که مانع ورود نور شدید و گرد و غبار به صفحه چشم می شود) و قرار دادن گودی در کف پا (برای تسهیل در راه رفتن و تعادل در ایستادن) و دیگر منافع بدن که لزومی به آنها در بقای نوع بشر نیست.

پاورقی:

[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج11، ص37، ابواب جهاد العدو، باب13، حدیث 6، ط الاسلامیة.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج11، ص37، ابواب جهاد العدو، باب13، حدیث 7، ط الاسلامیة.
[3] نساء، آیه 60.
[4] الکافی، محمد بن یعقوب، ج‌1، ص 67، ط الاسلامیه.


فرازهایی از جلسه 65 درس خارج فقه حضرت آیت الله نوری همدانی در تاریخ 20 بهمن 94 را ملاحظه بفرمایید:

مرور

بحثمان در جواب از روایاتی بود که در باب سیزده از ابواب جهاد العدو وسائل الشیعة ذکر شده اند و دلالت دارند بر اینکه قبل از قیام حضرت مهدی علیه السلام هر قیامی باطل و طاغوت و محکوم به شکست می باشد.

تکمیل پاسخ روایت کل رایه

دیروز خبر ششم از باب سیزده یعنی صحیحه أبی بصیر را خواندیم که در آن امام صادق علیه السلام فرمودند:"کل رایة ترفع قبل قیام القائم فصاحبها طاغوت".

پاسخ اول. احتمال حذف قسمت هایی از روایت

منتهی اولاً احتمال دارد خبر صدر و ذیلی داشته که حذف شده باشد.

پاسخ دوم. قضیه فی واقعه

ثانیاً یک قضیه خارجیه مخصوص همان زمان است.

پاسخ سوم. تعارض با قیام های مورد تایید ائمه در زمان حضورشان

عام استغراقی برای همه أزمنه نمی باشد. چون اگر اینطور باشد از جهاتی اشکال وارد است؛

اول اینکه در صورت عام استغراقی بودن با قیام زید و شهداء فخ و قیام های برحق دیگری که مورد تأیید ائمه علیهم السلام بوده معارضه می کند؛

پاسخ چهارم. تعارض با آیات و روایات وجوب امر به معروف و نهی از منکر

دوم اینکه با آیات و روایاتی که دالِّ بر امربه معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و فساد و بی عدالتی است تعارض پیدا می کند و این قطعا با فرهنگ اسلام و قران و اهل بیت علیهم السلام منافات دارد؛

پاسخ پنچم. تعارض با روایات موید قیام های آستانه ظهور

سوم اینکه اصلاً ما روایاتی داریم که قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام قیام های به حقی صورت خواهد گرفت که خبر مذکور با این روایات نیز معارض می شود.

روایات موید قیام در آستانه ظهور

روایاتی داریم که قیام هایی در قبل از ظهور را تایید و توصیف می کند. این روایات با روایت "کل رایه" در تعارض است.

روایت اول. قوم قد خرجوا بالمشرق

یکی از کتابهای مهم ما کتاب غیبت نعمانی می باشد که در آن روایاتی داریم که دلالت دارند بر اینکه قبل از ظهور امام عصر علیها السلام قیام های به حقی صورت خواهد گرفت من جمله این خبر:
حدثنا أحمد بن محمد بن سعید قال: حدثنی على بن الحسن، عن أخیه ; محمد بن الحسن، عن أبیه، عن أحمد بن عمر الحلبی، عن الحسین بن موسى، عن معمر بن یحیى بن سام، عن أبى خالد الکابلی، عن أبى جعفر علیه السلام أنه قال: " کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه، ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم على عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتى یقوموا، ولا یدفعونها إلا إلى صاحبکم، قتلاهم شهداء، أما إنى لو ادرکت ذلک لا ستبقیت نفسی لصاحب هذا الامر"﴾[1]

ترجمه

گویا می بینم مردمی در شرق قیام کرده، حق را طلب می کنند، ولی به آنان نمی دهند. دوباره حق را می طلبند، به آنان داده نمی شود. وقتی اوضاع را چنین دیدند شمشیرهای خود را بر شانه ها می گذارند، پس آن گاه حاضر می شوند که حق آنان را بدهند، اما آنان دیگر قبول نمی کنند تا اینکه قیام می کنند و [حکومت تشکیل می دهند و] آن [حکومت] را جز به صاحب شما [امام زمان (عج)] تحویل نمی دهند. کشته های آنها شهید به شمار می روند. آگاه باشید! اگر من آن زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر نگاه می دارم. (ترجمه نقل از پایگاه اطلاع رسانی پرسمان دانشجویی قرآن و حدیث)

بررسی سند

خبر سنداً صحیح است و مضمونش مشخص است و حتی بر انقلاب اسلامی ایران نیز قابل تطبیق می باشد.

روایت دوم. رایه الیمانی

خبر دیگری نیز در همین کتاب غیبت نعمانی عن أبی بصیر عن أباجعفر علیه السلام فی خبر طویل نقل شده است که در بخشی از آن اینطور ذکر شده:
﴿ولیس فی الرایات رایة أهدى من رایة الیمانی، هی رایة هدى لانه یدعو إلى صاحبکم، فإذا خرج الیمانی حرم بیع السلاح على الناس وکل مسلم، وإذا خرج الیمانی فانهض إلیه، فإن رایته رایة هدى، ولا یحل لمسلم أن یلتوی علیه، فمن فعل ذلک فهو من أهل النار، لانه یدعو إلى الحق وإلى طریق مستقیم﴾[2] .

ترجمه

در میان آن‌ها پرچم حقى، جز پرچم یمانى نیست. جمعیت او در طریق حق گام برمی دارند زیرا او مردم را به پیروى از صاحب شما دعوت میکند. وقتى یمانى قیام کرد، فروش اسلحه بر هر مسلمانى حرام است وقتى او خروج کرد بطرف وى بروید. زیرا لشکر او لشکر بر حق است، و نمى‏باید که مسلمانى از وى سرپیچى کند. هر کس از دعوت وى سرپیچید، از اهل دوزخ به شمار می‌رود، چه وى مردم را دعوت به حق و راه راست مى‏کند.

روایت سوم. رجل من أهل قم

در بحار الانوار نیز اخباری در این رابطه (بروز قیام های بر حق قبل از ظهور امام عصر علیه السلام) داریم مِن جمله خبری که از کتاب تاریخ قم که بسیار کتاب مهمی بوده اما الان در دسترس نیست در بحار نقل شده، خبر این است:
﴿وعن علی بن عیسى، عن أیوب بن یحیى الجندل، عن أبی الحسن الأول علیه السلام قال: رجل من أهل قم یدعوا الناس إلى الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لا تزلهم الریاح العواصف، ولا یملون من الحرب، ولا یجبنون، وعلى الله الله یتوکلون، والعاقبة للمتقین﴾[3] .

ترجمه

مردى از قم مردم را به حق فرا مى خواند و گروهى استوار، چون پاره هاى آهن ، پیرامون او گرد مى آیند. بادهای تند آنها را از جا تکان نمی دهد. از نبرد خسته نمی شوند و نمی هراسند، بر خدا توکل دارند و عاقبت با پرهیزکاران است.

احتمال انطباق این خبر بر انقلاب اسلامی ایران بسیار بسیار زیاد می باشد.

روایت چهارم از عامه. یأتى قوم من قبل المشرق

خوب و اما در طرق عامه نیز اخباری در این رابطه داریم، در سنن ابن ماجه جلد دوم باب فتن حدیث شماره 1366 از پیغمبر صلی الله علیه و آله اینطور نقل شده:
﴿إنا أهل بیت اختار اللّه لنا الآخرة على الدنیا، و إن أهل بیتى سیلقون بعدى بلاء و تشریدا و تطریدا حتى یأتى قوم من قبل المشرق معهم رایات سود فیسألون الخیر فلا یعطونه فیقاتلون فینصرون فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتى یدفعوها إلى رجل من أهل بیتى فیملأها قسطا کما ملأوها جورا، فمن أدرک ذلک منهم فلیأتهم و لو حبوا على الثلج﴾.

ترجمه

پیامبر خدا (ص) فرمود: خدا درباره اهل بیت آخرت را بر دنیا برگزیده است. اهل بیت من پس از من بلا، آوارگی، دوری از جامعه دارند تا قومی از مشرق با پرجم های سیاه می آیند که اول خیر را می خاند و به آنان نمی دهند، می جنگند تا پیروز می شوند و به آن جه می خواستند می رسند. این ها حکومت را به مردی از اهل بیت من می دهند که زمین را از عدل پر می کند همان طور که از ظلمر شده بود. هر که در این زمان بود به آنان ملحق شود، هر چند که مانند کودک چاردست و پا راه برود.

روایت پنچم. یخرج قوم من قبل المشرق

حدیث دیگری نیز در سنن ابن ماجه از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل شده که حضرت فرمودند:﴿ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ ، فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ﴾. یعنی مردمی از مشرق به پا می خیزند که حکومت را برای امام مهدی (عج) آماده کنند.

روایت ششم از عامه. طائفة من أمتی یقاتلون

در صحیح مسلم جلد سوم نیز از جابربن عبد الله انصاری از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل شده که حضرت فرمودند:﴿لا تزال طائفة من أمتی یقاتلون على الحق ظاهرین إلى یوم القیامة﴾. یعنی نبی مکرم اسلام فرموده همواره طایفه ای از امت من قیام می کنند و برای به دست آوردن حق نبر می کنند ویروز هم می شوند.

روایت هفتم. هم والله اهل قم

اما خبر آخری که می خوانیم علامه مجلسی از تاریخ قم نقل کرده، خبر این است:
﴿وروى بعض أصحابنا قال: کنت عند أبی عبد الله علیه السلام جالسا إذ قرأ هذه الآیة " حتى إذا جاء، وعد أولاهما بعثنا علیهم عبادا لنا أولی بأس شدید فجاسوا خلال الدیار وکان وعدا مفعولا " فقلنا: جعلنا فداک، من هؤلاء؟ فقال ثلاث مرات: هم والله أهل قم﴾[4] .

ترجمه

روای گوید نزد امام صادق (ع) بودم که این آیه (آیه 5 سوره اسراء) را خواند: "هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضدّ شما می انگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند؛ حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏کنند؛ و این وعده‏اى است قطعى‏"؛ پرسیدم فدایت شوم، اینان کیانند؟ سه بار فرمود: اینان به خدا اهل قم هستند. 122/202/ق


پاورقی:

[1] کتاب الغیبة، محمدبن ابراهیم النعمانی، ص273، حدیث 50.
[2] کتاب الغیبة، محمدبن ابراهیم النعمانی، ص256، حدیث 13.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج57، ص216، حدیث 37، ط دار الإحیاء التراث.
[4] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج57، ص216، حدیث 40، ط دار الإحیاء التراث.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۱:۵۳
طلوع افتاب
۰۶:۰۸:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۸:۰۸
اذان مغرب
۲۰:۱۶:۳۳