vasael.ir

کد خبر: ۲۲۰۲
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۳ - 11 May 2016
درس خارج فقه نظام سیاسی اسلام آیت الله محسن اراکی/ جلسه 35

روایات دال بر عصمت امام (8)- ائمه ارکان زمین هستند

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در جلسه 35 درس خارج فقه سیاسی اسلام، احادیثی را از منابع روایی شیعه دالّ بر عصمت اهل بیت مطرح کرد و ضمن تصریح به تطبیق "اهل بیت" بر ائمه دوازده گانه، فضائل امیرالمؤمنین و از جمله مقام عصمت را برای سایر ائمه اثنی عشر نیز ثابت دانست.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، در سی و پنجمین جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی اسلام، که روز سه شنبه بیست و نهم دیماه 1394 درمدرسه عالی دارالشفاء قم برگزار شد، با ادامه بحث در روایات دالّ بر عصمت اهل بیت علیهم السلام ، ابتدا به طرح روایاتی از منابع شیعه درباره دو حدیث امان و حدیث «مطهرون معصومون» که در منابع اهل سنّت نیز وارد شده است ، پرداخت و سپس روایات دیگری را در این باب مطرح کرد.

 

استاد برجسته حوزه علمیه با استناد به تصریح یکی از الفاظ حدیث امان و به عنوان یک استفاده جنبی از روایت مورد بحث، برپایی قیامت و پایان حیات مادی بر زمین را زمانی دانست که بستر حیات انسانی در کره خاکی از وجود اهل بیت علیهم السلام خالی می ماند .

 

وی در ادامه با استناد به نصّ برخی روایات وارده از منابع امامیه ، مراد از عنوان «اهل بیت» که مورد تصریح قرآن کریم و برخی روایات فریقین است را ائمه اثنی عشر علیهم السلام دانست و در فرازی دیگر از بحث ، روایتی را مطرح کرد که با بیان فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام و از جمله مقام عصمت آن حضرت ، تمامی این فضائل را برای سایر ائمه علیهم السلام نیز ثابت می داند.

 

تقریر سی و پنجمین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم می شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یادآوری

بحث ما در احادیثی بود که در منابع شیعه دلالت بر عصمت خلفای بلافصل رسول اکرم صلی الله علیه و آله دارد. در بحث های گذشته گفتیم ابتدا همان احادیثی که در منابع اهل سنت آمده است را در منابع حدیثی اهل بیت پی می گیریم. دو روایت را بحث کردیم که حدیث ثقلین و حدیث سفینه بود.

 

حدیث سوم؛ حدیث امان

حدیث سوم که در منابع اهل سنّت آمده بود ، حدیث «اهل بیتی امان لامتی» است. این حدیث هم در منابع اهل بیت با الفاظ متعدد و به طرق متعدد آمده است. ما برای نمونه یکی دو طریق و لفظ را از این روایت نقل می کنیم.

 

لفظ اول

شیخ طوسی ره به سند خود از إیاس بن سلمه روایت می کند :

«  قال قال رسول الله - صلى الله علیه و آله- النجوم أمان لأهل السماء، و أهل بیتی أمانٌ لأمتی‏».

مجلس دهم، حدیث 8،  ترتیب الامالی جلد 3، ص 166، حدیث 1218

نظیر این مضمون در منابع حدیث اهل سنت هم آمده بود که قبلاً نقل کردیم این روایت را مرحوم شیخ در امالی نقل می کند.

 

لفظ دوم

شیخ صدوق به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل می کند :

«نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِینَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِین وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ مَوَالِی الْمُؤْمِنِینَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ ...»

امالی صدوق، مجلس 34، حدیث 15 ؛ ترتیب الامالی حدیث 1216.

«الحِجل» در زبان عرب نظیر دستبند است . برای پا نظیر دستبند است برای دست. مخصوصاً برای عروس ها.سابقاً در میان اعراب رواج داشت. شبیه خلخال است. البته خلخال علاوه بر آنچه به پا بسته می شود زنگوله هایی به آن آویزان است که وقتی خانم راه می رود، صدایش در می آید ؛ اما ظاهراً حجل زنگوله ندارد.

 

« الْغُرِّ » یعنی پیشانی سفید.

 

« الْمُحَجَّلِینَ » یعنی به پای آنها یک سِوار مثل دستبند طلایی بسته شده است که نشان دهنده بزرگی و پادشاهی است.

 

« الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ » بهشتیان هستند.

 

« قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ » یعنی : ما رهبران این « الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ » هستیم.

 

 

لفظ دوم

نظیر حدیث « أمان لأمتی » را مرحوم شیخ طوسی به سند خود از جابر بن عبدالله انصاری و ابوموسی اشعری و ابن عباس روایت می کند :

 « قالوا قال رسول الله  - صلى الله علیه و آله - النجوم أمان لأهل السماء، و أهل بیتی أمان لأمتی، فإذا ذهبت النجوم ذهب أهل السماء، و إذا ذهب أهل بیتی ذهب أهل الأرض».

 

استفاده جنبی ؛ قیام قیامت با ذهاب اهل بیت نبوت

ما استفاده های جنبی هم از این احادیث می کنیم و آن اینکه قیامت وقتی برپا می شود که خدای متعال بساط این دنیا را جمع کند و بساط این دنیا با شهادت آخرین امام انجام می گیرد. [ وقتی ] ذهاب اهل بیت حاصل می شود قیامت برپا می شود.

آنچه از روایت امان نقل کردیم ، نمونه ای است از آنچه در منابع شیعه در رابطه با این حدیث آمده گفتیم . ما قصد استیعاب روایات را در این باب نداریم [ و به این همین دو لفظ بسنده می کنیم].

 

حدیث چهارم

در منابع اهل سنّت [ در ضمن حدیثی ] آمده بود : «نحن مطهرون معصومون» .

نظیر این حدیث در روایات ما هم آمده است.

 

روایت

کلینی به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل می کند که در ضمن حدیث فرمود : «... نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ أَمْرِ اللَّهِ نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّه تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِیَتِنَا نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْض‏»  کافی، جلد 1، صفحه 269-270.

هر کس که روی این کره زمین و زیر این آسمان است ما حجت خداییم بر او. این روایت ، هم دلالت بر عصمت اهل بیت دارد و هم دلالت بر فرمانروایی آنها. معلوم است که مراد از «نحن» ، ائمه دوازده گانه است.

 

تبیین  عنوان «اهل بیت»

[ در روایت قبل ، با لفظ «نحن» از اهل بیت علیهم السلام یاد شده بود. در اینجا دو روایت می خوانیم که در آن به تفسیر «نحن» و تبیین عنوان «اهل بیت» پرداخته است ]

 

[روایت اول]  

کلینی به سند صحیح خود از امام باقر علیه السلام نقل می کند، فرمود : « نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْهُمْ حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ ثُمَّ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْن‏» کافی، صفحه 533

در روایت، «نحن» تفسیر شده است .

 

[روایت دوم]

حدیث دیگری هم در تفسیر «نحن» می خوانیم :

کلینی به سند صحیح از ابوحمزه ثمالی  : « قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیه السلام یَقُولُ إِنَّ اللَّه خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِهِ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَأَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً فِی ضِیَاءِ نُورِهِ یَعْبُدُونَهُ قَبْلَ خَلْقِ الْخَلْقِ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ وَ یُقَدِّسُونَهُ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ – صلی الله علیه و آله - » کافی جلد ،1 صفحه 531.

این کسانی که این مقام را دارند این دوازده تن به اضافه رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. مراد از «نحن» که در روایت قبل آمد در اینجا بیان شده است.

 

برخی روایات دیگرامامیه

روایاتی که خوانده شد، از منابع حدیثی شیعه است که نظیر همان روایات منابع حدیثی اهل سنت است که قبلاً خوانده شد [ و مجموعه ای از روایات و الفاظی بود که درباره حدیث ثقلین، حدیث سفینه، حدیث امان و حدیث چهارم با مضمون «مطهرون معصومون» در منابع روایی امامیه وارد شده است ].

 

در اینجا به عنوان نمونه به برخی دیگر از روایات دالّ بر عصمت خلفای پیامبر که در منابع شیعه آمده است ، اشاره می کنیم [ و اگرچه مانند این روایات در منابع اهل سنّت ذکر نشده است ] :

 

روایت اول

کلینی به سند صحیح نقل می کند :

« عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا یُفَارِقُنَا »  کافی، جلد 1، صفحه 191

این روایت در عصمت اهل بیت ، صراحت زیادی دارد.

[ در روایت ] هم «عصمنا و طهّرنا» آمده است و هم « مع القرآن» بودن آنها مورد تأکید قرار گرفته است؛ نه ما از قرآن جدا می شویم و نه قرآن از ما جدا می شود. قرآنی که « لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِه‏ » است. این ذیل حدیث، تقریباً مضمون همان حدیث ثقلین است که فرمود « انی سألتُ الله أن لایفترقا حتّی یردا علّی الحوض». همان مضمون است.

 

روایت دوم

کلینی از امام صادق علیه السلام به سند صحیح نقل می کند : « َ مَا جَاءَ بِهِ عَلِیٌّ علیه السلام آخُذُ بِهِ وَ مَا نَهَى عَنْهُ أَنْتَهِی عَنْهُ جَرَى لَهُ مِنَ الْفَضْلِ مِثْلُ مَا جَرَى لِمُحَمَّدٍ  وَ لِمُحَمَّدٍ – صلی الله علیه و آله -  الْفَضْلُ عَلَى جَمِیعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمُتَعَقِّبُ عَلَیْهِ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَحْکَامِهِ کَالْمُتَعَقِّبِ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ فِی صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَى إِلَّا مِنْهُ وَ سَبِیلَهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ وَ کَذَلِکَ یَجْرِی الْأَئِمَّةُ الْهُدَى وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ ‏ جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْکَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى‏» کافی، جلد 1، حدیث 196.

 

بیان و تفسیر روایت

[1.] «« َ مَا جَاءَ بِهِ عَلِیٌّ علیه السلام آخُذُ بِهِ وَ مَا نَهَى عَنْهُ أَنْتَهِی» :

آنچه امیرالمؤمنین فرمود ، من – یعنی امام صادق علیه السلام – به آن اخذ می کنم. هر دستوری که داد اطاعت می کنم و از آنچه نهی کرد و بازداشت، خود را باز می دارم.

 

[2.] « جَرَى لَهُ مِنَ الْفَضْلِ مِثْلُ مَا جَرَى لِمُحَمَّدٍ » :

یعنی همان مراتب رسول الله صلی الله علیه و آله را علی بن ابیطالب علیه السلام هم دارد به استثنای نبوت. 

 این نصّ و عبارت ، در اثبات عصمت ائمه اطهارعلیهم السلام بعد از ثبوت عصمت رسول الله صلی الله علیه و آله کفایت می کند .

عصمت رسول خدا – صلی الله علیه و آله –  بر اساس نصوصی مثل : « ما ینطق عن الهوی» و « ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» و «من یطع الرسول فقد اطاع الله» و سایر نصوص که دالّ بر عصمت نبی اکرم صلی الله علیه و آله است [ ثابت و قطعی است] .

 

[3.] « وَ الرَّادُّ عَلَیْهِ فِی صَغِیرَةٍ أَوْ کَبِیرَةٍ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّهِ» :

کسی که بر احکام علی بن ابیطالب ایرادی وارد کند، حاشیه ای بزند، ان قلتی وارد کند مثل کسی است که بر حکم رسول الله صلی الله علیه و آله ایراد کند یا بر حکم خدا. کسی که رد کند حکم علی بن ابیطالب را در حد شرک خدا سبحانه و تعالی است.

همه اینها با ادلّه قرآنی قابل اثبات است؛ چون همانطور که قبلاً گفتیم همه روایات اهل بیت علیهم السلام ، تفسیر قرآن است.  

 

[4.] « کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَى إِلَّا مِنْهُ وَ سَبِیلَهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ» :

علی بن ابیطالب علیه السلام ، بابی از ابواب خداست که هیچ دری به سوی خدا ، جز آن در باز نیست .

اشاره به آیه کریمه است که فرمود : « لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»

 

[5.] « وَ سَبِیلَهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ» :

سبیل الله ، علی بن ابی طالب است که هرکسی در غیر این سبیل حرکت کند هلاک می شود.

 

[6.] « وَ کَذَلِکَ یَجْرِی الْأَئِمَّةُ الْهُدَى وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ ‏» :

همین حکمی که برای علی بن ابیطالب ثابت کردیم برای همه ائمه هدی ثابت است. امامان را ارکان زمین قرار داده است. اگر امامان نبودند، زمین اهل خود را فرو می برد .

 

[7.] « وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى » :

این دوازده امام حجت خدا روی زمین هستند ، بر هرکس که روی زمین است و هرکس که زیر زمین است و از این دنیا رفته است.

 

روایت ؛ نصّ بر امامت ائمه اثنی عشر علیهم السلام

در این روایت، چند جمله آن ، نصّ برامامت همه امامان دوازده گانه است.

 

[ چند فقره از این روایت شریفه  نصّ در عصمت و امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است . پس از آن ، همین حکم به سایر ائمه علیهم السلام هم سرایت داده می شود .]

 

اول ؛ آنجا که فرمود : « جَرَى لَهُ مِنَ الْفَضْلِ مِثْلُ مَا جَرَى لِمُحَمَّدٍ »، اثبات عصمت امیرالمؤمنین علیه السلام می کند. بعد که فرمود : « کَذَلِکَ یَجْرِی الْأَئِمَّةُ الْهُدَى وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ ‏» یعنی  همه آنچه بر علی علیه السلام جاری است بر ائمه هدی جاریست؛ پس همان حکم بر ائمه علیهم السلام هم جاری است.  

 

[  همین استدلال را در مورد فقرات دیگر از روایت هم می توان بیان کرد. ]

 

[ دوم ؛ ] فرمود : «الْمُتَعَقِّبُ عَلَیْهِ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ أَحْکَامِهِ کَالْمُتَعَقِّبِ عَلَى اللَّهِ » ؛ این جمله هم دالّ بر عصمت علی بن ابی طالب علیه السلام است ؛ چون اگر احتمال خطا در حکمش می رفت ، تخلف از حکمش تا حد شرک بالله نمی بود .

 

[ سوم ؛ ]  فرمود : « بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَى إِلَّا مِنْهُ » ؛ علی بن ابیطالب علیه السلام باب خداست یعنی هر کسی به این درب وارد شد و تبعیت کرد، امر خدا را تبعیت کرده است.

 

[ چهارم ؛ ] فرمود : «سَبِیلَهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ » ؛ هرکس از این راه حرکت نکند هلاک می شود. علی بن ابیطالب سبیل الله است؛ یعنی در این سبیل آدم نجات پیدا می کند.

تمام این جملات همه کاشف از عصمت [ امیرالمؤمنین علی علیه السلام ] است و دلالت بر عصمت دارد.

[ در عبارتی دیگر از روایت و بعد از این چهار عبارت که درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام است ، درباره سایر ائمه هدی علیهم السلام ] می فرماید «کذلک یجری لائمة هدی» ؛ [ یعنی ]همین مطالب بر ائمه علیهم السلام منطبق است واحداً بعد واحد.

بنابراین این روایت هم دلالت بر عصمت ائمه هدی علیهم السلام دارد.

 

سایر احادیث

دو حدیث دیگر هم از همین باب وجود دارد که قریب به مضمون همین حدیث است و همین دلالت را دارد؛ از کتاب کافی، «باب أنّ الأئمة هم ارکان الارض».

 

تقریر: ج. زنگنه 223/907

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۱۹:۵۴
طلوع افتاب
۰۵:۵۹:۵۰
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۶:۳۲
اذان مغرب
۲۰:۲۵:۲۷