vasael.ir

کد خبر: ۲۱۵۷
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۱ - 03 May 2016
درس خارج فقه فرهنگ آیت الله محسن اراکی/ جلسه 12

وجوب بیان اظهاری به وسیله روایات صحیح قابل اثبات است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی، دبیر مجمع جهانی تقریب مذاهب در دوازدهمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلامی گفت: اظهار شهادت واجب است و نمی تواند شخصی بگوید من در دلم خدا را قبول دارم و این حقی است که اگر انسان اظهار نکند کتمان می شود و حرام است

 

 به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، در دوازدهمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلام که در تاریخ 18 اسفند 94 در مؤسسه امام خمینی (ره) برگزار شد، به بررسی روایاتی از کتاب معتبر وسائل الشیعه در مورد وجوب بیان اظهاری و حرمت کتمان پرداخت که با حرمت کتمان از جانب پروردگار می توان وجوب بیان اظهاری را اثبات کرد.

 

ایشان در ادامه گفت: اگر از کسی خواسته شود که شهادت بدهد نمی تواند قبول نکند و این در همه موارد بالاخص شهادت به حقوق الهی صادق است.

 

آیت الله اراکی همچنین گریزی نیز به مساله شهادت زنان زذند و در این مورد گفتند: این که چرا شهادت دو زن مساوی با یک مرد است و در اظهار نوعی نقصان است؟ در پاسخ باید گفت که این اظهار برای مرد و زن مساوی است اما نکته ای دارد که در قرآن آمده است و آن ظرافت زن است      

استاد سطوح عالی حوزه در پایان در باب شرایط وجوب شهادت افزودند: وجوب شهادت مشروط به وجود شروط دیگر است. وجوب شهادت در جایی است که حقی در نتیجه عدم شهادت تضییع شود. چهار شهادت از حدود مقیده ای است که نشان می دهد که حدود شهادت در حق الله رابعه است و خداوند مایل به اجرای حدود نیست و شارع تا جایی که می تواند باید ردع کند و ماجرای تاریخی حد زانیه ای که امیرالمومنین علیه السلام آن را مرتباً رد می کرد به همین علت بوده است. لذا در مساله شهادت بر زنا گفته شده که باید چهار شاهد عادل شهادت دهند.

 

اهم مباحث دوازدهمین جلسه درس «فقه فرهنگ» آیت الله اراکی به شرح ذیل می باشد:

 اهم مباحث جلسه گذشته

بیان اظهاری یعنی عدم کتمان و به زبان آوردن و اظهار به لسان.

گاهی اظهار و بیان یک مطلب واجب می شود و حکم آن در بسیاری از موارد وجوب است و گاهی نیز حرام است

در جعل به حکم باید اظهار کرد و حکم مساله را برای شخص بیان کرد اما در جهل به موضوع اعلام واجب نیست و اگر ضرری بر شخص مترتب بود باید اعلام کرد و در این فرض واجب است.

 در آیات متعددی وجوب بیان اظهاری در قرآن قابل اثبات است.

(إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ) آیه 159

 (وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ ما یَشْتَرُون‏) سوره آل عمران آیه 187

 (أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ کانُوا هُوداً أَوْ نَصارى‏ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون‏) سوره بقره آیه 140

 (وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ) سوره بقره آیه 42

(وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَ أَقیمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً) سوره طلاق آیه 2

(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقیراً فَاللَّهُ أَوْلى‏ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‏ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرا) سوره نساء 135

 (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُون‏) مائده آیه 8

که در جلسه گذشته به بررسی تمام این آیات پرداختیم.

بررسی روایات

لازم است که در کنار آیات زیبای قرآن کریم به بررسی روایات نیز بپردازیم.

در ابواب الشهادات وسائل الشیعه، باب اول حدیث اول آمده است:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ- قَالَ قَبْلَ الشَّهَادَةِ وَ قَوْلِهِ‏ وَ مَنْ یَکْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ‏ قَالَ بَعْدَ الشَّهَادَةِ.

پس ما دو مطلب داریم: 1- تحمل شهادت (که اگر کسی دعوت شد که شهادت دهد می خواهد تضمینی برای حق خود پیدا کند و رعایت این حق هم قبل از شهادت و هم بعد از شهادت لازم است.) 2- ادای شهادت

وقتی حادثه ای را دیدی باید شهادت را ابراز کنی.

این روایت از حیث سند قوی و صحیح است.

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا- قَالَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ إِذَا دُعِیَ إِلَى شَهَادَةٍ لِیَشْهَدَ عَلَیْهَا أَنْ یَقُولَ لَا أَشْهَدُ لَکُمْ عَلَیْهَا.

اگر از کسی خواسته شود که شهادت بدهد نمی تواند قبول نکند.

این روایت صحیح السند است

 روایت دوم

وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ‏ الْمَدَائِنِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا دُعِیتَ إِلَى الشَّهَادَةِ فَأَجِبْ.

روایت سوم

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا- فَقَالَ لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ إِذَا دُعِیَ إِلَى شَهَادَةٍ لِیَشْهَدَ عَلَیْهَا أَنْ یَقُولَ لَا أَشْهَدُ لَکُمْ.

این روایت نیز صحیح السند است.

روایت چهارم

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ‏ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا- فَقَالَ إِذَا دَعَاکَ الرَّجُلُ لِتَشْهَدَ لَهُ عَلَى دَیْنٍ أَوْ حَقٍّ لَمْ یَنْبَغِ لَکَ أَنْ تَقَاعَسَ‏ عَنْهُ.

آنجا که کتمان شهادت موجب خوف از حق یا دین است شهادت لازم است.

این روایات بیشتر ناظر به وجوب شهادت بود.

از این روایات بیشتر می توان وجوب نظر به خداوند متعال را اثبات کرد که می توان به وحدانیت الهی شهادت داد. در این رابطه بیشتر باید از عقل بهره جست منتهی نکته ای که از شرع استفاده می کنیم این است که از این روایات همان ملاک هست. زیرا حق خدا اعظم از همه حقوق است که شامل حق فرمان برداری و سایر حقوق الهی می شود.

این بحث را قبلا مفصل انجام دادیم که احکام عقلیه مربوط به اصل عقاید را مطرح کردیم که با بیان تفاوت داشت که احکامی پیش باور و احکامی پسا باور داشتیم.

گاهی ممکن است که تصدیق در مورد عملی داشته باشیم اما تسلیم حاصل نشده باشد که می گوییم باید تسلیم نیز حاصل شود.

اظهار شهادت واجب است و نمی تواند شخصی بگوید من در دلم خدا را قبول دارم و این حقی است که اگر انسان اظهار نکند کتمان می شود و حرام است.

دسته دیگر روایات در رابطه با ادای شهادت است

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی نَجْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ کَتَمَ شَهَادَةً أَوْ شَهِدَ بِهَا لِیَهْدِرَ بِهَا دَمَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَوْ لِیَزْوِیَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ ظُلْمَةٌ مَدَّ الْبَصَرِ وَ فِی وَجْهِهِ کُدُوحٌ‏ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِیُحْیِیَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ لَا تَرَى أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ‏ وَ أَقِیمُوا الشَّهادَةَ لِلَّه‏ وسائل الشیعة، ج‏27، ص: 312

اگر کسی شهادت را ادا نکند در چهره اش خدشه ای وارد می شود که به وسیله آن شناخته می شود.

بحث مهمی که در قیامت مطرح است این است که آیا از خود افراد سوال می شود که چه سرنوشتی در انتظارتان هست؟  پاسخ مناسب این است که در یک مقام اصلا از کسی سوال نمی شود و در مقامی دیگر سوال می شود.

این سوال برای تعیین مراتب است اما برای اصل سرنوشت سوالی نمی شود بلکه «یعرف المجرمون بسیماهم».

وقتی صف ها از هم جدا شد سر و کار بهشتیان با اهل بیت علیهم السلام است که در جامعه کبیره نیز بدان اشاره شده است و این حساب بعد از تعیین سرنوشت است.

بحث کشیدن افراد بر روی وجوه که در قرآن بدان اشاره شده است بحث عرضه افراد در قیامت است.

خداوند متعال در قرآن می فرماید: « وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلى‏ وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ کُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعیر» سوره اسراء آیه 97

آیات الهی را دیدید و خود را به کوری زدید یا شنیدید و خود را به ناشنوایی زدید پس این سرنوشت شماست.

سوال: این که چرا شهادت دو زن مساوی با یک مرد است و در اظهار نوعی نقصان است؟

پاسخ: این اظهار برای مرد و زن مساوی است اما نکته ای دارد که در قرآن آمده است و بحث ظرافت زن است.

«أَ وَ مَنْ یُنَشَّؤُا فِی الْحِلْیَةِ وَ هُوَ فِی الْخِصامِ غَیْرُ مُبینٍ» زخرف آیه 18

جامعه او را در حلیه می بیند و قدرت احتجاجش بسیار کم است و اگر کسی در برابرش احتجاج نماید قدرت تداوم ندارد و در بحث شهادت این نکته مهم اثر دارد اما این نقص زن نیست و احتجاج از مقولات خشن است و کار سخت برای زن نیست.

در تمام جوامع بشری چه غرب و چه شرق کارهای ظریف برای زن است و این که کار خانه برای زن است به همین علت است.

وجوب شهادت مشروط به وجود شروط دیگر است. وجوب شهادت در جایی است که حقی در نتیجه عدم شهادت تضییع شود. چهار شهادت از حدود مقیده ای است که نشان می دهد که حدود شهادت در حق الله رابعه است و خداوند مایل به اجرای حدود نیست و شارع تا جایی که می تواند باید ردع کند و ماجرای تاریخی حد زانیه ای که امیرالمومنین علیه السلام آن را مرتباً رد می کرد به همین علت بوده است.

لذا در مساله شهادت بر زنا گفته شده که باید چهار شاهد عادل شهادت دهند.

در ادامه روایت فرمود که اگر حقی تضییع شود واجب است شهادت بدهد و این مورد اظهار از مواردی است که خداوند مایل به تفویض حق نیست./926/924/

 

تقریر: محسن جوادی صدر

 

 

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۹:۲۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۶:۱۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۳
غروب آفتاب
۱۹:۵۹:۴۲
اذان مغرب
۲۰:۱۸:۱۳