vasael.ir

کد خبر: ۲۰۶۱
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۵ - 13 April 2016
درس خارج فقه نظام سیاسی اسلام آیت الله محسن اراکی/ جلسه 29

روایات دال بر عصمت امام (3)- نجات امت در همراهی و متابعت از اهل بیت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در بیست و نهمین جلسه درس خارج فقه سیاسی اسلام، شش روایت دیگر پیرامون حدیث ثقلین دالّ بر خلافت و عصمت اهل بیت علیهم السلام از مصادر اهل سنت را بیان کرد و گفت: نجات امت در همراهی و متابعت از اهل بیت (ع) است.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، دربیست و نهمین جلسه درس خارج فقه سیاسی اسلام، که روز یکشنبه بیست ام دیماه 1394 درمدرسه دارالشفاء فم برگزار شد، در ادامه بحث دلالت الفاظ صادره از منابع اهل سنت پیرامون حدیث مبارکه ثقلین دال برعصمت و خلافت اهل بیت علیهم السلام، شش لفظ دیگر این حدیث ر ازمنابع عامه مورد بحث قرار داد.

وی از شش لفظی که در این جلسه مورد بحث قرار داد، چهار لفظ یعنی الفاظ روایات هفتم تا دهم حدیث ثقلین را از حیث دلالت بر خلافت و عصمت اهل بیت علیهم السلام، همانند ارزیابی کرد و گفت: درهمه این الفاظ صادره دو جمله مشترک وجود دارد: اول جمله «إنّی قد ترکتُ فیکم» یا «إنی تارکٌ فیکم»  که دلالت بر خلافت اهل بیت علیهم السلام دارد. دوم جمله « لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَردِا عَلّی الْحَوْضِ»؛ این جمله نیز چنانکه تفصیل آن در جلسه قبل گفته شد دلالت بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دارد؛ بیان استفاده از این دو جمله برای عصمت و خلافت اهل بیت (ع) دتر جلسه قبل ذکر شد.

 

استاد درس خارج حوزه علمیه قم لفظ یازدهم حدیث ثقلین را "... إنّی تارک ٌ فیکم خلیفتین کتاب اللّه‏... وعترتی أهل بیتی و إنّهما لن یتفرقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ" دانست و درباره دلالت آن بر خلافت اهل بیت (ع) بیان کرد: این لفظ بر خلاف دیگر الفاظ، کلمه «خلیفتین» را دربردارد؛ بنابراین نصّ در خلافت اهل بیت (ع) است و دلالت و صراحت آن در خلافت قابل تردید و مناقشه نیست.

وی درباره  دلالت لفظ یازدهم این حدیث شریف بر عصمت منصوبان بلا واسطه پیامبر (ص) برای فرمانروایی، اظهار داشت: همانند سایر الفاظ  و به همان بیانی که گذشت، در این لفظ هم جمله « لن یتفرقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ » دلالت بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دارد.

آیت الله محسن اراکی لفظ دوازدهم این حدیث را چنین خواند: ... فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین ... کتاب الله ... و الآخرعترتی  ... أنهما لن یتفرقا حتى یردا علىَّ الحوض ...  فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما  فتهلکوا ... من کنت اولی به من نفسه فعلیٌّ ولیّه اللّهم وال مَن والاه و عادِ مَن عاداه".

این فقیه صاجب نظر در عرصه فقه حکومتی، دلالت لفظ دوازدهم حدیث ثقلین بر خلافت اهل بیت (ع) را به همان بیانی توصیف کرد که در مورد دلالت الفاظ روایات ششم تا دهم گفته شد و در مورد دلالت آن بر عصمت منصوبان بلاواسطه رسول گرامی اسلام، به دو فراز این روایت اشاره کرد که   هر یک مستقلاً می تواند دالّ بر عصمت اهل بیت (ع) دلالت داشته باشند: اول. جمله «لن یتفرقا حتى یردا علىَّ الحوض»؛ به همان بیانی که گذشت؛ دوم. جمله «فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما  فتهلکوا».

وی افزود: بنا به تصریح این فراز از روایت، نجات امت در همراهی و متابعت از اهل بیت است به نحوی که نه گامی پیش و نه گامی بعد از آنها برداشته نشود. این شرط تبعیت گام به گام برای نجات، دلالت برمصونیت متبوع از خطا روی در گفتار و کردار دارد؛ چرا که اگر امکان خطا  در رفتار یا گفتار وی وجود داشته باشد با تبعیت از او، شخصِ تابع،  دچار خطاروی و ضلالت خواهد شد.

استاد برجسته حوزه علمیه قم تصریح این روایت به ولایت امیر مومنان امام علی (ع) را از امتیازات این روایت نسبت به بسیاری از الفاظ دیگر وارده حدیث ثقلین در مصادر اهل سنت خواند.

 

تقریر بیست و نهمین جلسه درس خارج نظام سیاسی اسلام آیت الله اراکی تقدیم می شود.

 

بیان محل بحث

بحث ما اثبات عصمت منصوبان بلا واسطه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای فرمانروایی و خلافت بلا فصل از منابع عامه بود.

در جلسه قبل، حدیث اول، حدیث ثقلین ذکر شد. چون این حدیث، در منابع اهل سنت با الفاظ مختلفی آمده است،  دلالت شش لفظ حدیث ثقلین از روایات عامه دال بر خلافت و عصمت اهل بیت علیهم السلام بررسی شد و در این جلسه الفاظ هفتم تا دوازدهم حدیث ثقلین از منابع روایی اهل تسنن بحث می شود.

 

لفظ هفتم

لفظ هفتم لفظی است که احمد بن حنبل در مسند آن را نقل می کند:

«باسناده عَن اَبی سَعیدِ  قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم : إنی تارک فیکم الثقلین ، أحدهما أکبر من الآخر ، کتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض ، وعترتی أهل بیتی ، وإنهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض».

مسند حنبل، جلد سوم، صفه 18، حدیث 11110

 

دلالت بر عصمت اهل بیت

دراین روایت نیز عبارت «لن یفترقا حتى یردا على الحوض» وجود دارد که گفتیم به منزله نصّ صریح است بر عصمت اهل بیت.

[بنا به آنچه در جلسه به تفصیل گفته شد، در روایت شریفه، جمله «اِنّی تارِکٌ فیکُمْ»  دلالت بر خلافت اهل بیت علیهم السلام دارد و جمله «لن یفترقا حتى یردا على الحوض» دلالت بر عصمت می کند. برای اطلاع از تقریب استدلال این دو جمله بر خلافت و عصمت به تقریر جلسه پیش رجوع شود.]

 

لفظ هشتم

احمد بن حنبل به سند دیگری از ابی سعید خدری روایت می کند:

«عَن اَبی سَعیدِ عَنِ النَّبی صلى الله علیه وآله و سلم قالَ اِنّی اُوشِکُ اَنْ اُدْعی فَاُجیبُ وَ اِنّی تارِکٌ فیکُمْ الثِّقلَینِ کِتابَ اللهِ عز و جل وَ عترتی، کَتابُ اللهِ حَبْلٌ مَمْدودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَی الْاَرْضِ وَ عِتْرَتی اَهْلِ بَیتی وَ اِنَّ اللَّطیفَ الْخبیرَ اَخْبَرَنی اَنَّهما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَردِا عَلّی الْحَوْضِ فَانْظُرُوا بِمَ تُخْلِفُونی فِیهِما». 

مسند حنبل ، صفحه 22، حدیث 11137.

 

دلالت بر خلافت و عصمت اهل بیت

این روایت دیگر احمد بن حنبل هم متضمن این عبارت [«لن یفترقا حتى یردا على الحوض» ] است. علاوه بر دلالت بر استخلاف اهل بیت علیهم السلام [ به دلیل عبارت «اِنّی تارِکٌ فیکُمْ» ] ، بر عصمت آنها هم دلالت دارد؛ چون می فرماید: «لن یفترقا حتى یردا على الحوض».

دلالت این روایت بر خلافت و عصمت اهل بیت علیهم السلام همانند روایت پیشین است و تفصیل آن در جلسه قبل گفته شد.

 

لفظ نهم

روایت دیگر به سند دیگر از احمد بن حنبل :

«عن أبی سعید الخدری قال قال رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله  : «إنّی قد ترکتُ فیکم الثقلین أحدهَما أکبر من الآخر : کتابَ اللّه‏ عز و جل ّحبلٌ ممدودٌ من السماء إلى الأرض وعترتی أهلَ بیتی . ألا إنّهما لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ».

مسند حنبل، جلد سوم، صفحه 33، حدیث 11217

 

دلالت بر عصمت

در این روایت هم عبارت «لن یفترقا حتى یردا على الحوض» آمده است [ که دلالت بر عصمت دارد].

[همانند دو لفظ روایت هشتم و نهم این روایت نیز هم بر خلافت و هم  بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دلالت دارد و تقریب استدلال همان است.]

 

لفظ دهم

احمد بن حنبل همین روایت را به سند دیگری از ابو سعید خدری نقل می کند:

«عَن اَبی سَعیدِ  قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله إنّی قد ترکتُ فیکم ما ان اخذتم به لن تضلّوا بعدی الثقلین أحدهما أکبر من الآخر : کتابُ اللّه‏ّحبلٌ ممدودٌ من السماء إلى الأرض وعترتی أهل بیتی  ألا و إنّهما لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ»

مسند حنبل، جلد سوم، صفحه 33، حدیث 11567.

  این روایت هم جمله « لن تضلّوا بعدی» و هم جمله « لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ» دارد. بیان اینکه چگونه « لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ» دلالت بر عصمت اهل بیت می کند را قبلاً گفتیم، به نص خود قرآن و سایر ادلّه قطعی [قرآن عصمت دارد و از عصمت قرآن به انضمام این عبارت از روایت شریفه، عصمت اهل بیت نتیجه گرفته می شود].

 

دلالت بر عصمت اهل بیت

  قرآن خود می فرماید : « لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید» . این نص در عصمت قرآن کریم است.  یعنی در قرآن کریم خطا راه ندارد و نیز سایر آیات [علاوه بر این آیه شریفه دالّ بر عصمت قرآن وجود دارد].

اینکه [در روایت شریف] می فرماید « لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ»؛ یعنی اهل بیت علیهم السلام تا روز قیامت به هیچ وجه از قرآن جداشدنی نیستند. معنی آن این است که اگر در قرآن کریم باطل روا نیست و راه ندارد در اهل بیت من هم باطل روا نیست و راه ندارد؛ چون اگر اهل بیت یک قدم یا یک گفتار برخلاف آنچه خداوند فرموده است، بگویند، در همان جا افتراق حاصل شده است. هر جا که فرض امکان خطا در مورد اهل بیت باشد همان جا از قرآن جدا شده اند. بنابراین روایت به صراحت دالّ بر عصمت آنهاست.

1. قرآن دارای عصمت و عاری از خطاست؛

2. اهل بیت از قرآن جداشدنی نیستند؛

3. اهل بیت همچون قرآن معصوم هستند.

همچنین، روایت به دلیل جمله «إنّی قد ترکتُ فیکم»، دلالت بر خلافت اهل بیت علیهم السلام دارد که بیان آن در جلسه قبل گفته شد.

 

لفظ یازدهم

روایات قبل را احمد بن حنبل از ابی سعید خدری نقل کرده بود. در روایت یازدهم طریق به زید بن ثابت منتهی می شود:

«عَن زید بن ثابت  قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله إنّی تارک ٌ فیکم خلیفتین کتاب اللّه‏ّحبلٌ ممدودٌ ما بین السماء و الأرض أو ما بین السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی  و إنّهما لن یتفرقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ».

مسند حنبل، جلد پنجم، صفحه 216، حدیث 21633

 

دلالت بر خلافت اهل بیت

در این نصّ عبارت «خلیفتین» است که در صراحت آن در استخلاف جایی برای تردید وجود ندارد؛ تعبیر «خلیفتین» نصّ در استخلاف است. اگر چه گفتیم در عبارت « تارکٌ فیکم»، [اینکه فرموده است :] «تارکٌ»، خود به معنی استخلاف است، [ به این بیان که] وقتی فرمانروا بگوید در آستانه رحلت هستم، صریح در این است که مقصود از «تارکٌ فیکم » یعنی  [این امر متروک] به عنوان جانشینِ [من در میان شماست].

[إنّی تارک ٌ فیکم، یعنی] من از میان شما می روم و این دو را در میان شما به جا می گذارم؛ یعنی این دو جانشین من هستند. بنابراین حکمی که من دارم این دو هم  دارند؛ [ یعنی ] حکم وجوب اطاعت که  خدای متعال برای من مقرر فرموده است، [ بنا به نصّ قرآنی ] «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» یا « من یطع الرسول فقد اطاع الله». این احکام و جایگاه را که من دارم بعد از من این دو[ آن را]  دارند.

عبارت «تارک فیکم الثقلین» [ که در الفاظ پیشین وجود داشت، به تنهایی ] این [ خلافت ] را می فهماند؛ ولی در این نصّ [ یعنی در عبارت « إنّی تارک ٌ فیکم خلیفتین»  ] کلمه «خلیفتین» [ به صراحت]  به کار رفته است [ و برای اثبات خلافت اهل بیت نیازی به استدلال پیش گفته وجود ندارد].

 

دلالت بر عصمت اهل بیت

  در این حدیث هم عبارت « لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ» آمده است که دلالت بر عصمت اهل بیت علیهم السلام دارد.

  [ این روایت ] هم استخلاف بعد از رسول و هم عصمت اهل بیت، هر دو را دلالت دارد.

 

تعجب از ادعای بی اساس

عجیب است که با این همه روایت چگونه ادعا می شود که « مات رسول الله و لم یوص»!

 

صحت حدیث ثقلین؛ غیرقابل تشکیک

آنچه تاکنون روایت کردیم به یکی از این چهار تن می رسد : زید بن ارقم، جابر بن عبدالله، ابوسعید خدری و زید بن ثابت؛ بنابراین  طرق روایت، کثیراست و چهار تن از صحابه است. از این رو جایی برای تشکیک در صحت حدیث باقی نمی گذارد. طرق کثیر، منتهی به چهارتن از افرادی می شود که نزد اهل سنت از اجله صحابه هستند و امکان اینکه همگی این چهارتن اشتباه کرده باشند یا دروغ گفته باشند، وجود ندارد.

 

لفظ دوازدهم

متقی هندی در کنزالعمال  به سندش از مسند کبیر طبرانی نقل می کند:

«عن ابی الطفیل عن زید بن ارقم  قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم ...الا هل تسمعون فأنی فَرَطکم عَلَی الحوض و إنتم واردون عَلىَّ الحوض و إنّ عرضه ابعدُ ما بین صنعاء وبُصری فیه اقداحٌ عدد نجوم من فضة فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین قالوا و ما الثقلان یا رسول الله؟  قال کتاب الله طرفه بید السماء و طرفه بأیدیکم فاستمسکوا به و لا تضلوا و الآخرعترتی  وإن اللطیف الخبیر نبأنی أنهما لن یتفرقا حتى یردا علىَّ الحوض فسألت ذلک لهما ربی فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما  فتهلکوا و لا تُعلّموهم فإنهم اعلم منکم من کنت اولی به من نفسه فعلیٌّ ولیّه اللّهم والِ مَن والاه و عاد من عاداه»  کنزالعمال، جلد 1، صفحه 114و115 ، حدیث 957

 

معنای برخی عبارات

[1.] «فَرَط» یعنی پیشتاز. چنانکه در دعای زیارت قبور می خوانیم: " انتم لنا فرط و نحن بکم لاحقون" ؛ شما پیشرو ما بودید و ما هم به شما خواهیم پیوست. «افراط» به معنی از حد گذشتن هم از همین لفظ است.

[2.] «بُصری» [ نام محلی ] در شام و «صنعا» [ نام محلی ]  در یمن است.

[3.] «فسألت ذلک لهما ربی» ؛ من از خدا خواسته ام که این دو از هم جدا نباشند. من عصمت را برای اهل بیت خود خواسته ام.

[4.] « فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما  فتهلکوا»، از آن دو پیشی نگیرید و عقب هم نیفتید. این ، همان مضمون صلوات شعبانیه است : « المتقدم لهم مارق و المتأخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق »

 

جامعیت؛ ویژگی این روایت

  معلوم است که این روایت بخشی از حدیث غدیر است. گفته ایم که حدیث ثقلین را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مواقع متعدد بیان فرموده است. یک جا در عرفه و بار دیگر در ضمن حدیث غدیر.  متقی هندی در کنزالعمال حدیث ثقلین را به طرق زیادی نقل کرده است. ما به همین یک روایت اکتفا می کنیم. این روایت از روایات دیگری که او نقل می کند متفاوت است. جامع تر از بسیاری از الفاظ حدیث ثقلین است.

 

دلالت بر عصمت و خلافت ؛ نصّ بر ولایت

این متن [و روایت] هم دلالت بر استخلاف اهل بیت و هم دلالت بر عصمت آنها دارد.

اینکه می فرماید «لن یفترقا حتّى یَرِدا علیّ الحوضَ» دلالت بر عصمت دارد.

  در این روایت «فلا تقدموهما فتهلکوا ولا تقصروا عنهما  فتهلکوا» هم دلالت بر عصمت آنها دارد. می فرماید یک قدم جلوتر از آنها و یک قدم عقب تر از آنها هلاک شماست؛ یعنی نجات شما در این است که همراه آنها باشید و قدم به قدم آنها بروید. اگر همراه آنها باشید هلاک نخواهید شد. این هم دلالت روشنی است بر عصمت آنها.

علاوه بر اینکه در این روایت نصّ بر ولایت حضرت امیر صلوات الله علیه هم وجود دارد.

 

حدیث ثقلین؛ حدیث بلامعارض

   در کنزالعمال به دو یا سه طریق، روایتی دیگر آمده است که در آنها «کتاب الله و سنّتی» آمده است. اولاً عبارت «کتاب الله و سنّتی» در کتب معتبره از متقدمین اهل سنّت نیامده است و ظاهراین است که این روایت مجعول است و بخاطر این بوده است که جامعه مسلمین را از حدیث ثقلین باز بدارند؛ اما در عین حال با فرض صحت آن منافاتی با حدیث ثقلین ندارد. اینجا فرموده است «کتاب الله و سنّتی»  را برای شما به جا گذاشته ام ، بعد همان سنت در جای دیگری فرموده است که کتاب الله و اهل بیت را به خلافت در میان شما گذاشته ام. مقتضای تمسک به سنت رسول خدا این است که به حدیث ثقلین که فرموده است اهل بیت را به خلافت گذاشته ام ، عمل شود. درحکم خاص و عام است. این بیان مصداق می کند و آن بیان حکم کلی «سنتی» می کند. بنابراین روایاتی که متضمن «سنتی» است هیچ تأثیری در حجیت حدیث ثقلین ندارد.223/907/ق

 

تقریر: ج. زنگنه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۲:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۱:۴۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۶
غروب آفتاب
۲۰:۰۴:۱۹
اذان مغرب
۲۰:۲۳:۰۶