به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی وسائل، دبیران این پایگاه در بازدید از مؤسسه قرآنی التمهید قم با حجتالاسلام و المسلمین عبدالکریم بهجتپور دیدار و گفتوگو کردند.
حجتالاسلام والمسلمین بهجتپور در این دیدار پس از شنیدن گزارش عملکرد پایگاه اطلاعرسانی وسائل به عنوان یک پایگاه پیگیری عرصههای مختلف فکری و اندیشهای حوزه و ترویج فقه حکومتی، مهمترین مبنای قرآن کریم برای نظامسازی را فقه حکومتی دانست.
قرآن یک ظرفیت گسترده دارد که ما باید مسایل مستحدثه را به آن عرضه کنیم و مسلما جواب آنها را از این کتاب الهی دریافت خواهیم کرد. همچنین در خطبه 158 کتاب شریف نهجالبلاغه آمده: «ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ؛ قرآن را به سخن بیاورید.«
اگر با نگاه توصیهای به قرآن توجه شود، مسلما مدلهای رهبری و جامعهسازی به دست میآید. بنده در زمینه تفسیر، پژوهشی بر اساس سیر نزول آیات با هدف بررسی مهندسیهای قرآن داشتم که در آن به این نتیجه رسیدم: قرآن برای تحول و مدیریت جامعه، هندسه و ایدههای خاصی طراحی کرده و این مدلها در جامعه نمود عینی و خارجی پیدا کرده و درس عبرتی برای جامعه امروز است.
کنشها و واکنشها سبب ایجاد جامعه مستقل دینی شد
علوم اسلامی نیز شامل مسایلی از قبیل مدیریت، حقوق و حکومت میشود که ترکیبی از توصیف و توصیه است. توصیف بدین معنا که بینشی درباره پدیدههای مختلف داشته باشیم. توصیه نیز بدین معناست که بر پایه این بینشها، فعالیتها و مشکلات جامعه را ساماندهی کنیم.
نزول تدریجی قرآن اتفاق مبارکی است؛ چرا که جامعه عرب معاصر پیامبر اکرم(ص) را دستور کار خود قرار داده و با فرصت 23 ساله سلسله معارف را به واسطه یک رهبر یعنی حضرت محمد(ص) میان مردم مطرح کرده است.
این نزول تدریجی و ابلاغ آن به جامعه از سوی حضرت رسول(ص) سبب شده تا واکنشهای افراد در قبال آن مشخص شود و در برابر این واکنشها، کنشهای جدید ایجاد شود. همین واکنشها و کنشها، جامعه مستقل دینی را شکل داده است.
قرآن متنی برای تغییر و تحول است
در سوره مبارکه «فتح» که جزو آخرین سورههای نازل شده بر حضرت ختم مرتبت است، آمده: «وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْع أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ؛ وصف مسلمانان در تورات و انجیل، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت وا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به اندازهای رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامیدارد این برای آن است که کافران را به خشم آورد.»
همچنین قرآن تأکید میکند که مسیر نظامپردازی و نظامسازی از سوی پیامبر(ص) و یارانش اتفاق افتاده است. یعنی این نظامسازی از سوی قرآن مطرح و از سوی حضرت محمد(ص) اجرا و ایجاد شده است.
خداوند متعال در سوره ابراهیم(ع) نیز بیان میکند: «الَر کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛ الف لام راء کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون آورى به سوى راه آن شکست ناپذیر ستوده.»
قرآن متنی برای تغییر و تحول است؛ متنی که قدرت بر پا کردن تمدن اسلامی در جامعه به انحطاط کشیده شرک را دارد. به همین دلیل شاهد هستیم که چهار تمدن را تحت سیطره خود قرار داد. زمانی که اسلام در عربستان ظهور کرد، عربها، امی بودند و فرهنگ مادری داشتند. ولی چهار تمدن بزرگ همانند ایران، یونان، مصر و روم در کنار آنها بودند.
بررسی سیر نزول تدریجی قرآن؛ تنها راه نظامسازی و نظامپردازی دینی
اسلام در بدترین تمدن از منظر اجتماعی و فرهنگی ظهور کرد. خداوند نیز حضرت محمد(ص) را در این جامعه به پیامبری مبعوث کرد. ایشان نیز با کمک قرآن و اذن الهی با این مردم کاری انجام دادند که پس از 23 سال به «سرور» این چهار تمدن تبدیل شدند. این چهار تمدن تا جایی که اسلام نفوذ کرد، زیر چتر آن قرار گرفتند.
امروز نیز ما به دنبال نظامسازی، نظامپردازی و حل چالشها، آسیبها و مشکلات پیشروی جامعه و همچنین به دست آوردن ویژگیهای رهبری جوامع هستیم که تمام این مسایل با نگاه به سیر نزول تدریجی قرآن پاسخ داده میشود.
بنده نیز بر این اساس نظریه تفسیر «سیر تدریجی نزول قرآن» را مطرح کردهام. یعنی توضیح دادهام که قرآن نظامسازی و نظامپردازی را از چه نقطهای آغاز کرده و در چه نقطهای به فرجام رسانده است. همچنین در این پژوهش به دنبال بررسی آسیبها، کنشها و واکنشها هستم تا متناسب با این اصول؛ رهبری، حکومتداری و شیوه جامعه سازی را بیان کنم.
بهترین منبع برای ساخت دینی جامعه، قرآن است و این کتاب الهی پاسخگوی تمام مسایل است. البته برخی معتقدند که قرآن در مبناسازی و اصولسازی مناسب است، ولی در حل مسأله حداقلی است. اشکال این اعتقاد آن است که قرآن به مثابه یک کتاب و بدون توجه به سیر تدریجی نزول و نگاه تحولی آن بررسی شده است.
برای به دست آوردن مبانی فقه حکومتی، باید از قرآن شروع کرد
در دوره نزول قرآن، مقاومتها در برابر آموزههای آن روزبهروز غلیظتر میشده است. حتی دشمنان علیه مؤمنان تهاجم میکنند که این تهاجم را قرآن مدیریت کرده است. ما نیز اگر بخواهیم فقه حکومتی برای مشخص شدن جایگاه رهبری نظام داشته باشیم، باید از قرآن کمک بگیریم.
خداوند متعال نیز میفرماید: «انَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ؛ قرآن انسان را به چیزی که برای آن مناسبتر است، هدایت میکند.» امام صادق(ع) در توضیح این آیه میفرمایند: «یهدی الی امام.»
برای اینکه جامعه به تغییر و تحول اجتماعی کشیده شود. مردم مدیریت شوند تا یک جامعه شکل داده و همواره رهبر و امام را همراهی کنند، باید ویژگیهای بیان شده در قرآن نسبت به رهبر در فرآیند تحول جامعه به صورت کامل مورد بررسی قرار گیرد.
فایده این مسأله در آن است که جوامع بشری در هر نقطهای از این سیر تحول قرار داشته باشند، فرد وظیفه خود را میتواند به خوبی تشخیص دهد؛ چرا که فرد رفتار و گفتار خود را بر اساس رفتار و گفتار رهبر و امام تنظیم میکند. البته رهبر جامعه نیز باید هجمهها و نوع دفاع را بشناسد.
برای به دست آوردن مبانی فقه حکومتی، باید از قرآن شروع کرد و به سمت مطالعه نزول تدریجی آن پیش رفت. در سیر نزول تدریجی زمانی که مسلمانان در مکه حضور دارند، 86 سوره نازل شده است.
احکام کلی حکومت در آیات مدنی بیان شده است
در این آیات بر روی ایمان به پروردگار، رسول خدا، رستاخیز و قرآن سرمایهگذاری و انجام تکالیف عقلی بیان شده است. یعنی مسایلی که عقل، وجدان و رفتار آنها را میپذیرد؛ همانند به قتل نرساندن افراد، رسیدگی به بیچارگان، فقرا، فاصله گرفتن فحاشیها و...
اما زمانی که مسلمانان وارد مدینه میشوند، 28 سوره برای آنها نازل میشود و قرآن در این سورهها ـ بقره تا فتح ـ به توصیه در حوزه خانواده و اجتماع روی آورده و مباحثی همانند طلاق، تعدد زوجین، عبادت، وصیت، حفظ روابط عاطفی میان زوجین، جهاد، حج، نماز، مسجدسازی، ارتباط با ادیان دیگر، چگونگی ایجاد جامعه سالم و... را مطرح میکند. دو سوره پایانی یعنی «مائده» و «توبه» نیز آسیبشناسیها، پایشها و حفظ آوردههای دین را بیان میکند.
به طور کلی احکام حکومتی به دوره مدینه باز میگردد و به هر میزان به اواخر عمر حضرت محمد(ص) نزدیک میشویم، احکام از حالت «توصیهای» خود به حالت «امری» حرکت میکند؛ یعنی احکام «توصیهای» و «تشویقی» به «شبه وجوب» تبدیل میشود.
اسلام نخستین مسأله برای انسجام بخشی در جامعه را برقراری ارتباط با خداوند بیان میکند. سوره «بقره» میفرماید: «میثاقهای میان خود و خدا را نقض نکنید.» در این سوره اهل ایمان را یک طرف و کافران را طرف دیگر بیان میکند. در قصه آدم و حوا میثاق شکنی را بیان کرده و در 100 آیه تأکید میکند: «نبی اسرائیل پیمان شکن هستند.» خدا با این کار میخواهد اهمیت انسجام را بیان کند.
سوره «انفال» مسأله جنگ، مراقبت و نرفتن به دنبال غنیمت و پایبندی به احکام را مطرح میکند. در سوره «آل عمران» دلخوش نکردن به دیگران و غربیهها طرح میشود. در 28 سوره مدنی انسجام حکومتی جامعه مطرح و مدیریت شده و اگر بر روی این مسایل سرمایهگذاری کنیم، بیشترین احکام، مبانی و چارچوبها حکومت اسلامی به دست میآید. شهید صدر، حکیم و جعفر مرتضی نیز بیشترین مطالب را در اینباره بیان کردهاند.
تفاوت دیدگاه آیتالله جوادی و شهید صدر درباره نقش قرآن در تربیت جامعه
شهید صدر بیان میکند: «هدف قرآن این بود که پایگاه امت اسلامی را در مکه و مدینه شکل دهد و یک تحول هم جانبه اجتماعی روی دهد.» فهم شهید صدر از قرآن فهم متعالی است و برخلاف نظر حضرت آیتالله جوادی آملی که نورانی شدن از قرآن را ملاک اصلی و مسایل اجتماعی را فرع بیان میکند، شهید صدر ساخت و بافت اجتماعی را مسأله اصلی قرآن بیان میکند. تفاوت این دو دیدگاه در حوزه فردی و اجتماعی است.
گاهی گفته میشود: قرآن به حوزه فردی یا اجتماعی پرداخته و دوگونه تربیت در آن آمده است. گاهی نیز بیان میشود: قرآن تنها به حوزه فرد در اجتماع توجه کرده است. هدف قرآن این نیست که بگوید: فرد متدین و فرزانه زمانی عاقلانه تربیت میشود که در حوزه اجتماعی حضور نداشته باشد. بلکه قرآن میخواهد بگوید: باید فردی تربیت شود که در حوزه اجتماع نقش بایستی ایفا کند. همچنین در حوزه حکومتی که بر اساس اسلام بنا شده نقش مناسبی داشته باشد.
برخی متدینان زمانی که انقلاب پیروزی شد، پنداشتند: «عدهای حکومت میکنند و ما نیز در جامعه به زندگی شخصی خود میپردازیم.» در حالی که اسلام میخواهد فردی را تربیت کند که در برابر همه مسایل خود را مسؤول بداند؛ «کلکم راعٍ و کلکم مسئول عن رعیته.«
تمامی افراد جامعه اسلامی مسؤولیت داشته و باید نسبت به مسایل بینالمللی و جهانی حساس باشند. در روایت آمده: «فردی که صبح کند، ولی اهتمام به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست.» در روایت دیگر آمده: «فردی که ندای مسلمانی را بشنود و کاری انجام ندهد، مسلمان نیست.«
بنابراین باید به دنبال تربیت فرد اجتماعی باشیم نه تربیت فرد نورانی. فهم شهید صدر از منابع قرآنی و روایی گرفته شده که توجه به آنها، مشکلات جامعه را حل میکند/125/ 502/ قا.