vasael.ir

کد خبر: ۱۸۷۲
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۱:۲۰ - 20 February 2016
درس خارج فقه فرهنگ آیت الله محسن اراکی/ جلسه 10

حقوق بین بندگان و خداوند در بیان اظهاری شهادتین تجسم می پذیرد

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی، دبیر مجمع جهانی تقریب مذاهب در دهمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلامی گفت: در چند مورد بیان اظهاری واجب است که بالاترین آن اظهار و اقرار به وحدانیت پروردگار و نبوت خاتم الانبیاء (ص) است.

 به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، دردهمین جلسه درس خارج فقه فرهنگ اسلام که در تاریخ 27 بهمن 94 در مؤسسه امام خمینی (ره) برگزار شد، به بررسی بیان اظهاری پرداخت و مصادیق آن را یاد آور شد و گفت: وجوب شهادت بر پروردگار و نبوت پیامبر اسلام و حتی اطاعت محض از پرودگار را باید به وسیله ادله عقلی ثابت نماییم و در این موارد جایی برای ادله شرعی وجود ندارد زیرا دور حاصل می شود.

ایشان درادامه به دو مصداق دیگر از موارد وجوب بیان اظهاری پرداخت و آنها را تبیین نمود.

اهم مباحث جلسه گذشته

مراد از بیان اظهاری که در این قسم بدان می پردازیم بیانی است که قصد از آن تعلیم نیست و بنا نیست چیزی که نمی داند تعلیم دهد. حقیقتی است که می خواهد این را اظهار، اعلام و بیان نماید، مانند کسی که در دادگاه از کسی می خواهد که بیاید  شهادت دهد که حق با اوست و یا شهادت به خرید و فروش و یا ولادت ولد می دهد که درمقابل اظهار، «کتمان» است.

اظهار حقیقت فی نفسه عقلاً و شرعاً ثابت نیست، اما حقیقتی که حق یا اثر خارجی بر آن مترتب شود، این حق مبتنی بربیان حقیقت است، مثلا فرض کنید یتیمی است و حقی دارد  و حق او را ضایع کرده اند، برای دفاع از خودش و حقش حق دارد حقایقی را که نسبت به آن ظالم وجود دارد اظهار نماید.

برای خدا اقامه شهادت نمایید؛ یعنی در آنجایی که خدا گفته است:

1-      دفع ظلم از مظلوم؛ شهادت برای احقاق حق مظلوم، شهادت لله است

2-      بر خود شهادت به وحدانیت حق «أشهد ان لا اله الا الله» یک حق مولویت بار می شود؛ شهادت می دهم که خداوند اله من است و جز او خدایی نیست، پس بر من اطاعت از او واجب است و اطاعت غیر از او بر من حرام است و این اثری است که بار می شود.

حق بر عبد این است که اطاعت از مولا نماید که اگر مولایی وجود داشت و خالق، مالک و رازق ما بود حق اوست که اطاعت شود و چون  چنین حقی وجود دارد، برای تثبیت حق نیاز به اظهار و اعلام دارد تا بگوید خدای من خدای واحد است و خدایی جز او نیست، پس من فرمانروایی غیر آن کسی را که خدا انتخاب کرده نخواهم پذیرفت و زیر فرمان غیر فرمانروای الهی نخواهم رفت؛ یعنی چنین اثر بزرگی بر این شهادت بار می شود.

ما اگر به این حق اقرار نداشته باشیم به هیچ حقی مانند حق والدین، مردم، همسایه و ... نمی توانیم اقرار داشته باشیم و هیچ حق دیگری ثابت نخواهد شد.

اگر من دوست داشته باشم که خدا به شکل دیگری جامعه را نظم دهد، این همان دیکتاتوری است که هر شخص صاحب قدرت تغییرات خود  را در عالم اعمال نماید.

ما می گوییم خدای متعال آفریننده است و حق الزامی دارد یعنی اگر تخلف کردی حق عقاب دارد.

 (وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما) سوره فتح 14

اگر شخصی مستحق عقاب شد، بخشش به دست شخص دیگری غیر خدا نیست و هم چنین اثبات عقاب نیز توسط دیگری نخواهد بود، حتی اگر برگزیده ترین مخلوق خدا باشد حق ندارد شخصی را بدون استحقاق مجازات، عذاب نماید و فقط حق کسی است که از سوی خدا به او چنین اختیاری داده شده باشد.

بنابراین با توجه به این دلیل می گوییم باید ولی فقیه منصوب از ناحیه خدا ولو با نصب عام باشد و تا از ناحیه خدا نصب نیاید او چنین اختیاری ندارد.

اهم مباحث نهمین جلسه درس «فقه فرهنگ» آیت الله اراکی به شرح ذیل می باشد:

بیان اظهاری یعنی عدم کتمان و به زبان آوردن و اظهار به لسان.

گاهی اظهار و بیان یک مطلب (چه زبانی چه کتابی) واجب می شود و حکم آن در بسیاری از موارد وجوب است و گاهی نیز حرام است

ابتدا حکم وجوب و موارد آن را تبیین می کنیم

در چند مورد بیان اظهاری واجب است:

1-      بر اظهار یک مطلب، حقی متوقف است و در عدم اظهار حق تضییع می شود؛

شهادت به وحدانیت خداوند و نبوت پیامبر (ص) بالاترین این مورد است. حقی بندگان بر خدا دارند که خداوند آنان را به حال خودشان رها نکند.

(وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى‏) سوره طه آیه 134

در چند جا به این مطلب اشاره شده که ما رسل را فرستادیم تا نگویند اگر رسولان را می فرستادی ما راه هدایت را پیدا می کردیم

پس جایی که حقی متوقف بر اظهار مطلبی است  اظهار واجب می شود.

مثلا کسی مال شخص دیگر را از بین برده است و شما می دانید که مظلوم است و درخواست شهادت دارد که در اینجا شهادت وجوب دارد و در صورت عدم شهادت حق شخص پایمال می شود و متوقف بر اظهار است.

کتمان بینات الهی نیز مانند عدم شهادت حرام است زیرا دو حق تضییع می شود: یکی حق خدا بر بندگان و دیگری حق بندگان بر خدا

خداوند بندگان را به حال خود رها نمی کند و بندگان نیز باید خدا را اطاعت نمایند که آیه کریمه نیز اشاره بدین مطلب دارد.

شهادتین به وجوب عقلی واجب است زیرا از امور ما قبل شرع است و قبل از اثبات شرع به وجود آمده است

پس این نمونه از مواردی است که به وسیله ادله عقلی ثابت می شود و وجوب اطاعت خدا را نمی توان از دلیل شرعی اثبات کرد.

اطیعول الرسول تشریعی است ولی وجوب شهادت بر وحدانیت خداوند متعال و شهادت بر رسالت رسول (ص) عقلی است.

2-      جایی که عدم بیان یک حقیقت منجر به انکار آن شود؛ در مواردی که این حقیقت نیاز به اظهار دارد.

مثلاً اگر حقیقتی است که اثری بر آن بار می شود ولو این که حق مردم نباشد ولی اثر مثبتی داشته باشد کتمان آن جایز نیست.

اگر این مطلب را اظهار کنید منشا این می شود که دیگری بدان علم، اعتقاد و باور پیدا کند و با کتمان آن راه علم دیگران سد شود که در این صورت اظهار واجب است.

در نتیجه کتمان علم عالم دیگران از علم حق محروم می مانند ولو حق خاصی بر بیان مترتب نمی شود جز حق علم یافتن و آگاهی دیگران.

 خود حق، حق دارد که دیگران بدان تصدیق نمایند.

اگر چیزی حقیقت است و دیگران در صدد آشنایی با آن هستند و نیاز بدان دارند، شخص عالم باید آن را در اختیار دیگران بگذارد مانند علوم واجب و ضروری برای دیگران که ممکن است زندگی شان نیز بر آن متوقف نباشد.

در روایات داریم که «زکاة العلم نشره» و سد باب علم از خواستاران آن جایز نیست و بیان اظهاری وجوب دارد.

در جایی که حقیقتی در معرض انکار منکران مغرض قرار می گیرد و می داند که این منکران چیزی را انکار می کنند که حق است باید این حقیقت را اظهار کرد.

مثلا کسی علم زیادی دارد و افرادی علم او را انکار می کنند و من به علم او آگاه هستم وظیفه ام اظهار حقیقت است.

می توان این مورد را در همان مورد اول مندرج کرد که شخص حق دارد با این کمال شناخته شود.

با آدمی متواضع آشنا شده ای که اگر خودش می خواهد حقش را کتمان کند که مانعی ندارد و مصداق ظلم نیست، اما اگر حق او را دیگران نمی شناسند و در حق ایشان ظلم صورت می گیرد باید حق شخص را اظهار کنیم.

3-      عملی واجب باشد که اتیان به آن عمل متوقف بر بیان آن باشد؛ (چه وجوب عقلی و چه شرعی)

مثلا ساختمانی می سازند که دیوار یا ستون آن باید از فلان جنس باشد واگر این جنس نباشد کیفیت لازم را نخواهد داشت.

شخصی می خواهد نماز بخواند و احکام آن را بلد نیست و شخص دیگری در کنار ایشان به احکام نماز مسلط است که وظیفه اش اظهار است.

جهل به دو  گونه است: الف) جهل به حکم    ب) جهل به موضوع

در جعل به حکم باید اظهار کرد و حکم مساله را برای شخص بیان کرد اما در جهل به موضوع اعلام واجب نیست و اگر ضرری بر شخص مترتب بود باید اعلام کرد و در این فرض واجب است. مانند کسی که نمی داند این ظرف سم است و تصور می کند که آب می خواهد بنوشد که وظیفه این است که بیان نماییم

حضرت رسول (ص) در ماجرایی نهی کردند ازکسی که اعلام به موضوعی کرد که برای شخص زحمت ایجاد می کند.

پس اگر کسی از روی جهل به موضوع کاری را اشتباه انجام می دهد اظهار واجب نیست./926/201/922/ض

تقریر: محسن جوادی صدر

 

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹