vasael.ir

کد خبر: ۱۷۸۵
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۴۸ - ۰۳:۳۰ - 01 January 1970
یادداشت اختصاصی 2 :

تبیین موضوعات و مسائل کلان در فقه هنر

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- در این یادداشت اختصاصی موضوعات کلان فقه هنر مانند: رئوس ثمانیه فقه هنر، بایسته های استنباط در مسائل هنر، شاخصه های هنر دینی و غیر دینی و غیره به عنوان مسائل فقه هنر مطرح گردیده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ یادداشت پیش رو تلاشی است در جهت استخراج مسائل فقه هنر تا مشخص کند برای رسیدن به هنر اسلامی مطابق با فقه حکومتی چه مسیری پیش روی ماست و در این مسیر با چه سؤالاتی مواجه و روبرو هستیم.

مقدمه:

هنر در همه ی اقسام خود، جزئی از زندگى انسان و یکى از لوازم وجود انسان است؛ اما این امر انسانی، همانند سایر لوازم حیات بشر، دارای جلوه‌هاى مختلفى است و فقه از آن جهت که وظیفه ی پاسخگویی در همه ی امور زندگى بشر را دارد، باید حکم جلوه های مختلف هنر و مصادیق فعالیتهای هنری را بیان کند.

پس بی شک از مهمترین وظایف حوزه های علمیه، کشف، تحقیق و عمق یابی مبانی اسلامی در باب هنر و و از طرفی تبیین برای جامعه است. اما واقعیت آن است که مراکز دینی ما تاکنون در مقابل این موضوع مهم، منفعلانه عمل می کرده و در این حوزه نیازمند حرکتی جدی بر اساس فقه حکومتی هستیم.

اما فقیه برای ورود به استنباط در زمینه ی مسائل فقه هنر، می بایست علاوه بر شناخت حدّ و مرزهای مقوله ی هنری مورد سؤال، ابتدائاً و پیش از هر چیزی، به شناخت چیستی و ماهیت هنر و فلسفه ی وجود هنر و پاسخ به موضوعات کلان فقه هنر بپردازد.

چرا که  یکی از مشکلات مزمن در قلمرو فقهِ هنر، که عامل اصلی رونق ‌نگرفتن مباحث و احیاناً صدور آراء و فتاوای ناکارآمد و غیرکارگشاست، نامأنوس‌بودن فقهاء با این مقولات است. از اینروی در این یادداشت قصد داریم به بیان سؤالات و موضوعات کلانی که برای حرکت در مسیر فقه هنر، باید مورد توجه قرار گیرد بپردازیم تا بابی در زمینه فقه هنر و مسائل آن باز شود و بتوان در این زمینه قلم زد و گفتگو با بزرگان حوزوی را آغاز نمود.

 

موضوعات کلان فقه هنر:

1-   بایسته های استنباط در مسائل فقه هنر

چه مقدماتی پیش از ورود به استنباط فقه هنر و چه لوازمی برای طی کردن این مسیر باید فراهم گردد؟

در این یادداشت در صدد برشمردن برخی از این بایسته ها هستیم، اما از آن جا که تاکنون کار جدی و درخور توجه ای در باب فقه هنر انجام نگرفته است و با مسیری طی نشده مواجهیم، این موضوع، یعنی «بایسته های استنباط در فقه هنر»، همچنان به عنوان سؤالی جدی در مقابل فضلائی است که قصد ورود و پیمودن این مسیر را دارند.

 

2-   چیستی هنر

بی تردید شناخت موضوع، مقدّم بر استنباط حکم است و چنانچه فقیه بخواهد با نگاهی کلان به استنباط احکام خمسه در مصادیق مختلف هنر بپردازد، قبل از هر چیز، باید هنر را بشناسد و این شناخت، نیاز به مشخص شدن رئوس ثمانیه ی هنر در نزد فقیه دارد؛ پس باید علاوه بر تعریف دقیق هنر، هدف غائی و اقسام مقولات آن را شناسائی کند تا مشخص گردد که چه چیزی مصداق هنر است و چه چیزی هنر نیست.

 

3-   حکمت و فلسفه هنر

از آنجا که مطالعه‌ی فقهی هنر، مبتنی بر فلسفه و مبانی هنر است، بدون فعالیت علمی جدی در این بخش، فقه هنر بمعنای حقیقی کلمه دست یافتنی نخواهد بود و بی شک، یکی از دلایل رونق نگرفتن مباحث فقهی هنر، نامأنوس بودن فقهاء با مقوله ی فلسفه و مبانی هنر است، چرا که موضوع شناسی مقدمه ی شناخت حکم است و شناخت موضوعی همچون هنر، بدون درک فلسفه ی آن میسر نخواهد بود.

 

4-   تأثیرات اقسام هنر بر حیات مادی و معنوی انسان

چنانچه فقیه بدون دانش روانشناسی و جامعه شناسی هنر، یعنی شناخت تأثیرات اخلاقی، روانی و مادی یک مقوله ی هنری بر فرد و اجتماع، به افتاء در آن مقوله بپردازد، بعید نیست که فتوای او حداقل منجر به تفویت ملاکات احکام و اغراض شارع گردد.

 

5-   هنر دینی و هنر غیر دینی

اساسا آیا هنر دینی داریم، یا هنر امری فرا دینی است؟

چنانچه هنر دینی داریم، چه مشخصه هایی در این قسم از هنر وجود دارد که آن را از هنر غیردینی متمایز می سازد؟ بی تردید پاسخ به این پرسش ها، نقش تعیین کننده ای در جهت گیری فقیه، در مواجهه با مقولات و مصادیق هنری دارد.

برخی هنر کمال گرا که منبعث از تعالیم دین بوده و سبب شکوفایی و بالندگی فطرت انسان می گردد را هنردینی می دانند و در مقابل هنر برخاسته از غریزه و در خدمت ارضای غرائز را هنر غیر دینی می دانند.

در مقابل گروهی دیگر، هنر حقیقت گرا را دینی و هنر ابتذال گرا را غیردینی می دانند و دسته ای دیگر، هنری که منبعث از تعالیم دینی و در پی تأمین سعادت انسان و اجتماع باشد را هنر دینی می دانند و آنچه از این ویژگی تهی است را از موارد هنر غیر دینی برمیشمرند.

 

6-   هنر در نصوص دینی و ویژگی های آن

یکی از مهمترین منابع در استنباط فقهیِ مقولات هنر، نصوص دینیِ هنری یا مبیّن هنرهای حلال است، چراکه با بررسی دقیق ویژگی های هنر بکار گرفته شده یا بیان شده در این نصوص(هنرهائی مانند ادبیات، موسیقی و ...)، شاید بتوان نظام هنر مورد تأیید و موافق اغراض شارع را در این رشته ها استخراج کرد یا حداقل دایره ی مباحات را در مقولات هنری تبیین و گسترش داد.

همچنین بررسی دقیق این نصوص می تواند، فقیه را به مقاصد شارع از جعل احکام و همچنین به عناوین مافوق در ابواب فقهی رهنمون سازد.

 

7-   چیستی فقه هنر و جایگاه آن نسبت به فقه رسانه، فقه فرهنگ و فقه حکومتی

تعیین رئوس ثمانیه ی فقه هنر و جایگاه آن نسبت به فقه رسانه، فقه فرهنگ و فقه حکومتی، علاوه بر مشخص کردن مسائل و مقاصد بالادستی فقه هنر، موجب شناخت تأثیرات و تأثّرات هنر در مسائل رسانه ای، فرهنگی و حکومتی می گردد و در نتیجه فقیه را نسبت به تأثیر فتوای خویش(در مسئله ای هنری)، در مسائل فرهنگی و حکومتی و جلوگیری از تفویت ملاکات احکام، آگاه می سازد.پ

 

8- نظام فقه هنر

از عوامل موفقیت شریعت در عرصه ی علم و عمل، اقدام به نظام سازی است، تا بدین طریق در برابر مسائل مختلف غافلگیر نگردد و استنباط صحیح ارائه نماید، اما در صورت عدم نظام سازی، ارائه ی چهره ای ناکارآمد از فقه بعید نیست.

اما چنانچه فقیه، باور به تأثیر وجود نظام، در استنباط صحیح مسائل فقهی داشته باشد، ابتدائاً فقیه با این سؤال مواجه می شود، که آیا نظامی برای مسائل فقه هنر وجود دارد یا اینکه اصل وجود نظام، بصورت فرضیه است و فقیه باید در صدد کشف آن باشد؟

سؤال دیگر اینکه، اگر چنین نظامی وجود دارد، قبل از پاسخ به مسائل جزئی در یک باب فقهی، استنباط نظام مسائل آن لازم است؟

آیا باید در پی نظام مسائل فقه هنر بود یا کشف مقاصد از نصوص مبیّن مقاصد شریعت و یا حتی کشف عناوین مافوق در ابواب فقهی، در استنباط صحیح مسائل جزئی کفایت می کند؟

 

9-   اصول و قواعد فقهیه ی فقه هنر و تفاوت آن ها با سایر ابواب فقهی

اولین مسأله ای که فقیه در بدو ورود به استنباط مسائل فقه هنر، باید به آن پاسخ گوید، این است که آیا علم فقه با ابزارهای موجود در اصول فقه، می­تواند پاسخ­گوی همه ی این پرسش­ها باشد؟ یا این­که لازم است به تأسیس قواعد و اصول جدیدی اقدام کرد؟

برخی روش تحقیق این مسائل را همان روش فقه جواهری می دانند و در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که اصول و قواعد موجود، پاسخگو نیستند و لازم است نسبت به تدوین اصول فقه معطوف به فقه هنر است، همراه با برشی تطبیقی از دانش اصول و ترمیم خلاءهای موجود در اصول فقه موجود و معطوف به نیازهای مطالعاتی فقه هنر، اقدام گردد.

 

10-  نسبت هنر با حکومت

سؤال اساسی که در برابر مسیر فقاهت در هنر وجود دارد، این است که آیا پیش از مشخص کردن نسبت حکومت با فقه از یک سو و از سوی دیگر نسبت حکومت با هنر، می توان فقه پاسخگوی نیاز جامعه ی امروز، بویژه در عصر حکومت دینی، تدوین کرد؟

 

11- بایسته های موضوع شناسی مسائل هنری

از آنجا که شناخت موضوع مقدم بر کشف حکم است، فقیه چنانچه بخواهد در مسئله ای هنری به استنباط بپردازد، لازم است با مقوله ی هنری مورد نظر، آشنائی کافی داشته باشد، بنابرین شناخت حدّ و مرزهای مقوله ی هنری مورد سؤال، برای رسیدن به موضوع شناسی صحیح و واقعی در مسائل هنری، از الزامات فقاهت در باب هنر می باشد.

 

12- بایسته های خلق کنندگان آثار هنری

با توجه به مبنای اتخاذ شده در پاسخ به پرسش از چیستی هنر، باید به این سؤال پاسخ داد که آیا صرف تخصّص فنی و داشتن تخیّل و ذوق، برای خلق هنر مطلوب دین کفایت می کند یا اینکه خالق هنر، لازم است علاوه بر تخصّص، دارای تعهد، سلوک و تذکیه ای خاص باشد؟

 

13- بررسی رویکرد ترویج هنر فاسد به انگیزه ی دفع گرایش به هنر افسد

با توجه به کمبود و یا بعضا حتی نبود آثار هنری مطلوب دینی از یک طرف و گریز ناپذیری هنر و مقولات هنری در زندگی بشر امروز، پرسش مهمی که در شرایط موجود در مقابل حکومت اسلامی قرار دارد این است که آیا می توان هنر فاسد و نامطلوب از نظر شارع را به انگیزه دفع هنر افسد، منتشر و ترویج کرد؟

 

14- فعالیت های انجام شده در فقه هنر(از نظر کمی و کیفی)

چه کارهائی تاکنون در باب فقه هنر، از سوی فقها و صاحب نظران و یا دین شناسان انجام گرفته است و این فعالیت ها چه مسائلی را پوشش می دهند و اساسا آیا فعالیت های انجام شده، بر اساس شناخت بدست آمده از موضوعات کلان در فقه هنر بوده است یا خیر؟

 

15- آسیب شناسی کارهای انجام شده تاکنون و یافتن موضوعات مغفول در فقه هنر

بی شک برای پرهیز از خطا و غفلت گذشتگان، باید پیش از آغاز استنباط، به آسیب شناسی فعالیت های انجام شده و مسائل و موضوعات کلان و خرد مورد غفلت در گذشته پرداخت تا دریابیم، چه نوع رفتار فقهی، از گذشته تاکنون، باعث ناتوان و ناکارآمد جلوه دادن فقه از پاسخگوئی در مسائل هنر شده است و در حقیقت باید از مسیر طی شده ی گذشتگان و نتایج آن، برای پیمودن مسیر استنباط در آینده، درس عبرت گرفت.

 

16- مقدمات لازم برای رونق گرفتن کرسی های فقه هنر در حوزه های علمیه

همانطور که اشاره شد تاکنون فعالیت های چشمگیری در زمینه فقه هنر صورت نگرفته است و به تعبیر برخی بزرگان، تاکنون اصلا فقهی تحت عنوان فقه هنر نداشته ایم؛ پس چه مقدماتی لازم است تا کرسی های فقه هنر در حوزه های علمیه رونق گیرد؟

علاوه بر تأسیس رشته هایی در موضوعات مربوط به هنر با رویکرد اسلامی و توجیه حوزویان نسبت به اهمیت و ضرورت این حوزه‌ی معرفتی و تحریص آنان به اقدام در این زمینه و همچنین برپا کردن کرسی‌های خارج فقه هنر، چه اقدامات دیگری و با چه کیفیتی لازم است تا موجبات اقبال فضلاء و طلاب، به فقه هنر فراهم گردد.

و موضوعات و سؤالاتی دیگر که برای پاسخ به آنها نیازمند عزم جدی حوزه و حوزویان هستیم./922/701/ض

مهدی معرفت

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۰۰:۲۸
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۳۲
غروب آفتاب
۲۰:۰۵:۴۸
اذان مغرب
۲۰:۲۴:۴۰