vasael.ir

کد خبر: ۱۷۰۹
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۱۶ - 27 January 2016
درس خارج جهاد و دفاع استاد مهدی طائب/ جلسه 7

نبردهای پیامبر مبین و مفسر آیات جهاد است- شرکت در انتخابات مصداق جهاد دفاعی است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل- حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب در جلسه هفتم از درس خارج فقه جهاد و دفاع گفت: نبردهای پیامبر(ص) مبین و مفسر آیات جهاد است. نبرد خندق، احد و بدر برای ما آیات جهاد را در قرآن تفسیر می‌کند. می‌گوید اگر دشمن به شما حمله کرد و شما برای دفع تجاوز و به نیت یاری دین خدا رفتید، این جهاد است

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وسائل به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استاد مهدی طائب؛ متن جلسه هفتم درس خارج فقه جهاد و دفاع استاد مهدی طائب که 14 دی 1394 برگزار شد، تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

 

بحث در این هست که اگر چه جهاد به معنای هجوم ابتدایی برای مسلمان شدن و یا تحت سلطه اسلام قرار گرفتن هم به کار می‌رود، اما این کل المعنا نیست و بلکه اصل المعنا در مفهوم جهاد هم نیست؛ بلکه ادعای ما این است که جهاد ابتدایی، اصلاً در تاریخ صدر اسلام مصداق ندارد.

 

دفاعی بودن جهادهای صدر اسلام

 

در زمان پیامبر اکرم(ص) برای جهاد ابتدایی مصداق نداریم. در صدر اسلام هر جهادی که بود، برای دفع هجوم دشمن بوده است و از طرفی ادله قرآنی هم که مبانی اولیه جهاد هستند، ما را به این مطلب راهنمایی می‌کنند که جهادهای صدر اسلام دفع شر بوده‌اند. به همین جهت یک سیر کوتاه و اجمالی بر نبردهای پیامبر اکرم(ص) که خودشان حضور داشتند، خواهیم داشت.

 

جنگ بدر؛ ما یک دسته نبرد داریم که به بدر ختم شد که این‌ها نبردهای آغازین ‌هستند.تمامی آن‌ها برای جلوگیری از قرار گرفتن منابع مالی در اختیار مشرکین بود تا نتوانند به مدینه حمله کنند. چرا که آن‌ها به دنبال کسب منابع مالی بودند تا بتوانند نیرو جمع کنند و به مدینه حمله کنند. حضرت از این راه جمع‌آوری منابع مالی تا جنگ بدر جلوگیری کرد و همین مسئله هم منجر به جنگ بدر شد.

 

جنگ احد اولاً تابعی از بدر بود و ثانیاً ما برای احد مبنی بر این که دفاع بوده است، هیچ دلیلی نیاز نداریم جز نقطه نبرد. نبرد احد در دامنه کوه احد که در حومه مدینه است واقع شد. دشمن به شهری آمد که پیغمبر(ص) در آن حاکم بودند. هر گاه بخواهند بفهمند دو نیروی متخاصم کدام یک مهاجم و کدام یک مدافع است، یکی از راه‌ها توجه به نقطه درگیری است.

 

حمراء الاسد؛ نبرد بعدی غزوه حمراء الاسد است. این نبرد پیوسته به نبرد احد است. جبرئیل خبر داد که ابوسفیان می‌‌خواهد برگردد و حمله کند که پیغمبر(ص) از مدینه بیرون آمدند تا راه بازگشت آن‌ها را ببندند و البته درگیری هم اتفاق نیفتاد.

 

بنی نضیر؛ نبرد بعدی با بنی نضیر است. بنی نضیر، یهود مدینه است. این‌ها بعد از جنگ احد با پیامبر(ص) اعلان جنگ و از ایشان تمرد کردند. این‌ها هم در مدینه بودند.

 

احزاب؛ بعد از آن، نبرد احزاب به وقوع پیوست. نقطه نبرد احزاب از احد هم به مدینه نزدیک‌تر است. پیغمبر(ص) خندق کندند که آن‌ها داخل شهر نشوند؛ چون نمی‌توانستند از شهر دفاع کنند.

 

بنی قریظه؛ پیوست احزاب، نبرد بنی قریظه است. بنی قریظه در نبرد احزاب، مشرکین را یاری کردند.

 

خیبر؛ نبرد بعدی، جنگ خیبر است. خیبر با مدینه فاصله دارد، ولی علت جنگ خیبر آن بود که یهود در آنجا نیرو جمع کرده بود تا به مدینه حمله کند. پیامبر(ص) پیش دستی کردند و قبل از این که آن‌ها از منطقه بیرون بیایند، به آنها حمله کردند.

 

دلیل بر این که نبرد خیبر، جهاد دفاعی است و نه جهاد برای مسلمان شدن، این است که فدکی‌ها همکار با خیبر بودند، ولی دیدند اگر ادامه دهند، مانند خیبری‌ها اسیر می‌شوند. نامه به حضرت دادند که ما کوتاه آمدیم. حضرت گفتند چون با این‌ها همکاری کردید، زمینتان برای ماست. چون همکاری کرده بودند. بعد پیامبر(ص) به آنها فرمود بمانید و در همین زمین‌ها کار کنید و این قدر از درآمد را به ما دهید و زندگی کنید.

 

پیامبر(ص) احدی از آن‌ها را مجبور به مسلمان شدن نکرد و قرارداد فدک را تا وفاتشان به هم نزد. اگر جهاد برای این باشد که شمشیر بگذاریم و افرادی مسلمان شوند، باید در خیبر این کار را می‌کردند. معلوم می‌شود که در خیبر حضرت برای مسلمان شدن آن‌ها نجنگیدند. آن‌ها نیروی مسلح جمع کرده بودند تا به مسلمانان حمله کنند.

 

حدیبیه؛ بعد از آن به جنگ حدیبیه می‌رسیم. در حدیبیه جنگ اتفاق نیفتاد، ولی بیعت کردند. آن فرد راه ورود به مکه را بسته بود. حضرت فرمود راه باید باز شود. حضرت شمشیر نمی‌کشد که مسلمان شوند. می‌گوید چرا راه خانه خدا را بستی؟ من باید برای زیارت بروم. گفت راه نمی‌دهیم. حضرت فرمودند که ما هم شمشیر می‌کشیم. برای این که راهی را که حق ما هست و بستید را باز کنیم. بعد هم بیعت کردند و بیعت رضوان به وقوع پیوست.

 

تبوک؛ بعد از آن، مسئله تبوک اتفاق افتاد. همین یهودی‌هایی که در خیبر تجمع کرده بودند تا حمله کنند، در تبوک تجمع نیرو کردند. حضرت فرمود باید به آنجا برویم. گفتند گرم است و نیامدند؛ لذا حضرت وقتی به تبوک رفتند، جنگی رخ نداد و آن‌ها هم منطقه را تخلیه کردند.

 

فتح مکه؛ بعد از آن نوبت به فتح مکه می رسد. پیغمبر اکرم(ص) که به مکه آمد، کسی از آن‌ها به زور مسلمان نشدند. اصلاً در فتح مکه شمشیر به کار نرفت. علت اینکه پیامبر اکرم(ص) مکه را گرفت، این بود که خودشان در قرارداد نوشته بودند. خودشان در قرارداد صلح حدیبیه نوشتند هر کدام از ما که برخلاف این قرارداد عمل کنیم، طرف مقابل حق دارد که سرزمین ما را بگیرد. مشرکین این قرارداد را امضاء کردند و بعد آن را شکستند. حضرت هم فرمودند که طبق قرارداد خودشان، مکه برای ماست. به همین جهت هم در برابر حضرت مقاوت نکردند. چون این نامه در دست حضرت بود. هر کس اعتراض می‌کرد، آن را نشان می‌دادند و می‌گفتند خودتان گفتید. آن‌ها هم قبول می‌کردند. بنابراین فتح مکه هم جهاد ابتدایی نبود.

 

موته؛ بعد از آن نبرد موته است. در نبرد موته رومی‌ها برای حمله آمده و با خود 50 هزار نیرو آورده بودند. حضرت وقتی برای موته نیرو می‌فرستادند، می‌دانستند که همه فرماندهانشان شهید می‌شوند. سه فرمانده قرار داده بودند؛ جعفر، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه. فرمودند اگر جعفر شهید شد دیگری و اگر او شهید شد دیگری. جهاد آن است که بدانید این حرکت موفق می‌شود. اما حضرت می‌دانست این حرکت موفق نمی‌شود، باز هم نیرو ‌فرستاد.

 

داستان این بود که آن‌ها می‌خواستند حمله کنند. حضرت با نیرویی که فرستادند، حمله آن‌ها را متوقف کردند. نیرو شکست خورد و برگشت. آن‌ها تعداد نیرو را 100 هزار نفر کردند. حضرت برای سال آینده دوباره آماده باش داد که باید به موته بروید که دیگر حضرت از دنیا رفتند. جالب است که وقتی حضرت از دنیا رفتند، مسئله موته هم در تاریخ حل شد. چون آن‌ها خاطرشان جمع شد که مرکزیت مدینه دیگر خبری نیست.

 

حجیت جنگ‌های پیامبر(ص)

 

این‌ها نبردهای پیامبر(ص) بودند. فعل غیر معصوم برای ما نه حجت است و نه مفسر. جنگ‌هایی که بعد از پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاده است را تا احراز نکنیم که معصوم در آنها نقش داشته است و آن هم نقش فرماندهی و امضاء صد در صدی، برای ما نه حجت‌اند و نه مبین و مفسر آیات جهاد.

 

در حالی که نبردهای پیامبر(ص) مبین و مفسر آیات جهاد است. نبرد خندق، احد و بدر برای ما آیات جهاد را در قرآن تفسیر می‌کند. می‌گوید اگر دشمن به شما حمله کرد و شما برای دفع تجاوز و به نیت یاری دین خدا رفتید، این جهاد است و این جهاد هم اولا واجب است و ثانیا، اگر در این معرکه شهید شدید، غسل ندارید و ثالثا، حیات جاودان دارید.

 

توضیحی تفصیلی درباره احد

 

خدای متعال در سوره آل عمران به نقل داستان احد پرداخته و نارسایی که در آنجا پیش آمد را بیان فرموده است. می‌دانید که در مسئله احد دو نارسایی داشتیم؛یک، وقتی پیامبر اکرم(ص) از مدینه به سمت احد حرکت کردند، عده‌ای نیامدند که نام فرمانده‌اش را عبدالله بن ابیّ بن سلول گفته‌اند.

 

دو، وقتی درگیر شدند، عده‌ای فرار کردند. آن‌ها فرار کردند و مسلمین 70 نفر شهید دادند و پیامبر(ص) تا مرز شهادت جلو رفتند.

 

خدای متعال در قرآن به هر دو مسئله پرداخته است. مسئله اول، وقتی شهید دادند، در مدینه جوّی به راه افتاد. خدای متعال فرمود: «و ما أصابکم یوم التقى الجمعان فبإذن الله و لیعلم المؤمنین»[1] یعنی فکر نکنید این کشته‌هایی که داده‌اید از دید خدا مخفی بوده است. این اذن الهی بود. اما این جنگ یک فایده‌ دیگری داشت. غزوه احد باعث شد مؤمنین شناخته شوند. چون غیر مؤمنان فرار کردند.

 

بعد در آیه بعدی خدای متعال فرمود: «وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَ قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالا لاتَّبَعْنَاکُمْ هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَکْتُمُونَ»[2] بعد فرمود غیر از این که مؤمنین شناخته شوند، کسانی که در دل نفاق دارند هم شناخته شدند. این وقتی است که پیغمبر(ص) می‌خواهد برای احد حرکت کند. در مسجد اعلام جهاد کردند. همه در مسجد جمع شدند. به آنها گفته شد بیایید برویم و در راه خدا بجنگیم. بعد گفت اگر برای خدا هم نمی‌خواهید بجنگید، برای دفاع از خودتان بایستید. دستور قتال در نبرد احد است. معنای «قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ» در این آیه  معلوم است، ولی معنای «أَوِ ادْفَعُوا» در این آیه جای تأمل دارد.

 

داستان این است که دشمن برای حمله آمده بود و سه هدف داشت؛ یک، پیغمبر(ص) را بکشد. دو، مجتمع مسلمانان را به هم بزند. سه، شهر را به آتش بکشد. اگر داخل مدینه می‌آمدند، طبیعتاً این اتفاقات می‌افتاد. بنابراین به آنها گفته شد که بیایید تا از پیغمبر(ص) و از مجتمع مسلمانان دفاع کنیم. اگر به پیغمبر(ص) و امنیت اسلام اعتقادی ندارید، برای امنیت شهرتان دفاع کنید. مجموعه این نبرد، دفاع شد. منتهی این آمدن به دفاع، به دو انگیزه می‌تواند باشد؛ یک انگیزه این دفاع را جهاد می‌کند و آن اینکه بگویید چون پیغمبر خدا(ص) و مسلمانان در خطر هستند، در راه خدا می‌جنگیم. با این نیت اگر آمدید، کار شما جهاد می‌شود و اگر کشته شوید، شهید هستید؛اما اگر برای این آمدید که اگر پیغمبر(ص) کشته شود و مجتمع مسلمانان به هم بخورد، شهر به آتش کشیده می‌شود‌ و امنیت شهر به هم ‌می‌خورد، نامش دیگر جهاد نیست و دفاع است.

 

پیغمبر اکرم(ص) فرمود بیایید به جنگ برویم. در نبرد احد؛ چون دارند حمله می‌کنند. دعوت من این است که برای حفاظت من، حفاظت دین خدا و برای حفاظت مسلمانان بجنگید. ولی اگر به این اعتقاد ندارید، دشمن را دفع کنید که شهرتان آتش نگیرد و امنیت به هم نخورد.

 

این آیه دستور به قتال است. اما به قرینه کلمه «أَوِ ادْفَعُوا»،قتال دفاعی می‌شود. پس جهاد در این آیه، یعنی حرکت برای دفع تجاوز دشمن. اما چیزی که این را جهاد کرده، نیت است. من می‌روم اما برای این که پیغمبر(ص) زنده بماند. اگر برای این موضوع رفتی، فایده امنیت شهر هم حاصل می‌شود؛ اما اگر فقط برای امنیت شهر جنگیدی، یک چیزی را از دست داده‌ای و آن هم ثواب آخرتی است. در آخرت چیزی از خدا طلبکار نیستی، ولی امنیت شهرت حاصل می‌شود.

 

شرکت در انتخابات مصداق جهاد دفاعی

 

از اینجا نکته‌ای دقیق قابل برداشت است. چند وقت پیش مقام معظم رهبری فرمودند در انتخابات شرکت کنید.اگر به انقلاب و اسلام هم اعتقاد ندارید، برای کشورتان شرکت کنید. مبنای کلام ایشان همین آیه بود. چون امروز انتخابات دفاع از اسلام است. ما در این عالم مورد هجوم دشمن هستیم. اگر در اینجا مشارکت مردم پائین بیاید، حمله را شروع می‌کنند؛ ولی اگر مشارکت مردم بالا برود، می‌ترسند و عقب نشینی می‌کنند.

 

در احد اگر آن تعدادی که به همراه ایشان نیامدند، به همراه ایشان به جنگ می‌آمدند، ابوسفیان می‌ترسید و عقب نشینی می‌کرد. پس میزان مشارکت مردم برای عقب‌نشینی دشمن از هجوم مؤثر است.

 

شما به دو دلیل در این انتخابات شرکت می‌کنید؛ یک، اینکه این نظام اسلامی است. این نظام آمده اسلام را یاری و شیعه را تقویت کند. من به این دلیل شرکت می‌کنم. با این نیت، شرکت شما در این انتخابات، جهادی می‌شود. اما اگر به آن انگیزه‌ای که آقا فرمود، یعنی انگیزه وطنی هم بیایید، امنیت کشور را بالا می‌برید. چون وقتی حمله نکردند، تهران امن می‌شود، همه جا امن می‌شود.

 

اما اینکه این دعوت که فرمود اگر اعتقاد هم نداری بیا، جایز بود یا واجب، باید گفت واجب است؛ چون این «أَوِ ادْفَعُوا» را پیغمبر(ص) گفته است.

 

بیان آقا مانند بیانی است که پیامبر اکرم(ص) یا مأذونین پیامبر اکرم(ص) در جنگ احد گفتند. اگر لازم نبود، قرآن برای ما نقل نمی‌کرد. «تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ»، دعوت اولیه این است که برای خدا در انتخابات شرکت کنید. بعد می‌گوید «أَوِ ادْفَعُوا» اگر برای خدا هم نمی‌خواهید بیایید، این انتخابات در امنیت شما دخالت دارد؛ چون هر چه در این نظام، مشارکت مردم بالا برود، هجوم دشمن به شما را عقب می‌اندازد و کم رنگ می‌کند. وقتی کم رنگ شد، از امنیت بهره‌مند می‌شوید.

 

وجوب تشویق مردم به شرکت در انتخابات

 

این تبلیغ بر ما هم واجب است. ما باید همین مطلب را به مردم بگوییم. یکی از فواید درس دفاع، همین است. امروز مشارکت در انتخابات جلوگیری از هجوم دشمن و «اِعداد» است؛ «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ.» وقتی اعداد شد، میزان مشارکت هر چه بالاتر رود، نظام تقویت و دشمن دفع می‌شود. آوردن مردم پای صندوق هم جهاد می‌شود.

 

گفتیم جهاد مترادف با قتال نیست. ممکن است جهاد به قتال بیانجامد و ممکن است نیانجامد. لذا بیعتی که اینها با پیامبر اکرم(ص) در حدیبیه کردند، جهاد بود. یک حرکت جهادی بود، ولی قتالی در پی نداشت، بلکه ترک القتال بود.پس دلیلی دیگر و بسیار قوی بر این که تشریع الجهاد در آغاز دفاعی بوده است، همین آیه است که خدای متعال می‌فرماید: «وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُوا وَ قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا.»

 

نطریه علامه درباره تشریع جهاد ابتدایی

 

بیانی را از مرحوم علامه نقل کردیم که علامه فرمود آن چیزی که در آغاز تشریع شد، جهاد ابتدایی بود. هر که به شما حمله کرد، حمله کن. بعداً وقتی شوکت مسلمانان زیاد شد، این آیه نازل شد که «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَ عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»[3] ما به جناب علامه می‌گوییم که این‌ آیه در زمان جنگ احد است. در زمان جنگ احد هنوز مسلمین هیچ شوکتی نداشتند.

پس آن مناقشه‌ای که در کلام صاحب جواهر داشتیم، در کلام علامه هم هست. تحقیق کنید ببینید اصل این کلام که جهاد ابتدایی به این شکل شد، از کجا آمده است؟ در حالی که هر چه به زمان پیامبر اکرم(ص) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که چنین چیزی نیست./201/922/ض

 


1 آل‌عمران/166

2 آل‌عمران/167

3 بقره/216

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۳۸:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۲:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۴۴
غروب آفتاب
۱۹:۵۴:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۱۲:۲۱