به گزارش خبرنگار وسائل، از گذشته تا به امروز، همواره نقش دولتها و حکومتها در پیشرفت و تعالی جوامع یا عقب افتادگی آنها مورد بحث و مناقشه بوده است به ویژه در چند دهه اخیر، این مهم بیش از پیش نمایان شده است و مباحثی؛ مانند دولت کوچک، دولت کارآفرین، دولت الکترونیک و به «حکمرانی مطلوب» دولت کارآمد به عنوان یک پارادایم غالب مطرح گشته است. نظریه حکمرانی مطلوب که با ویژگیهای مختلفی از جمله پاسخگویی تعریف میشود، الگویی برای توسعه پایدار انسا نی محسوب میگردد؛ لذا در این مقاله در پی اثبات این موضوع است که آیا پاسخگویی که به عنوان یکی از مؤلفههای حکمرانی مطلوب از منظر نظام بین الملل مطرح میباشد، در متون دینی و گزارشهای تاریخی، معطوف به شیوه کشورداری به شکلی صریح، قابل ردیابی است؟
پاسخگویی از موضوعاتی است که با طرح موضوع حکمرانی مطلوب در عرصه نظام بین الملل در دهههای اخیر به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی آن مطرح شده است و در این نظام، پاسخگوبودن دولتها و ملتها به عنوان یکی از اصول نظامهای دموکراتیک مطرح گشته است.
بر اساس آموزههای قرآن، اسلام بر پایه پاسخ گویی استوار است. پاسخگویی دو جنبه دارد: فردی و اجتماعی؛ از جنبه فردی، خداوند اختیارات و توانمندیهایی در اختیار انسان قرار داده و اهداف مشخصی برای آن تعیین کرده است که باید در مقابل این توانمندیها و اهداف، پاسخ گو باشد. از این پرسشگری الهی میتوان نتیجه گرفت که از جنبه اجتماعی نیز وقتی مردم اختیارات و توانمندیهایی در اختیار کارگزاران خود قرار دادند و قدرت خود را به آنها تفویض کردند، این مسؤولان ملزم به پاسخگویی هستند.
در نهج البلاغه نیز پاسخگویی دارای جایگاه عالی و پسندیدهای است که در همین راستا پاسخگویی حکومت علوی به مطالبات مردم و مسؤولیت پذیری آن در برابر پرسش های جامعه از ابعاد روشن سیره سیاسی امام علی علیه السلام میباشد. لذا ما در پی اثبات آنیم که مؤلفه پاسخگویی بر خلاف تصور مطرح کنندگان ایده حکمرانی مطلوب در قرآن و سیره امام علی علیه السلام در دوران کوتاه حکومتشان در حد اعلای آن قابل مشاهده است.
اصول حکمرانی خوب
مشارکت
میزان مشارکت مردم در امور جامعه یکی از کلیدیترین پایههای حکمرانی خوب به شمار میرود. مشارکت میتواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (از طریق نهادهای قانونی) صورت گیرد. البته نمیتوان انتظار داشت که در نظام تصمیم گیری یک کشور، تمامی نظرات موجود مد نظر قرار گیرد، بلکه مفهوم مشارکت در اینجا اشاره به آزادی، بیان و تنوع دیدگاهها و سازماندهی یک جامعه مدنی دارد.
حاکمیت قانون
حکمرانی خوب نیازمند چارچوب عادلانهای از قوانین است که دربرگیرنده حمایت کامل از حقوق افراد (به ویژه اقلیتها) در جامعه بوده و به صورت شایستهای اجرا گردد. لازم است ذکر شود که اجرای عادلانه قوانین، مستلزم وجود نظام قضایی مستقل و یک بازوی اجرایی (پلیس) فسادناپذیر برای این نظام میباشد.
پاسخگویی
پاسخگویی نهادها، سازمانها و مؤسسات در چارچوب قانونی و زمانی مشخص در برابر اعضای خود و ارباب رجوع، از جمله عواملی است که به استوارشدن پایههای حکمرانی خوب در یک جامعه منجر میشود.
حقوق مساوات
رفاه و آرامش پایدار در جامعه، با به رسمیت شناختن حقوق مساوی برای تمامی افراد ممکن خواهد بود. در جامعه باید این اطمینان وجود داشته باشد که افراد، به تناسب فعالیت خود در منافع جامعه سهیم خواهند بود. به عبارت دیگر، در حکمرانی خوب، همه افراد باید از فرصت های برابر برخوردار باشند.
مسئولیت پذیری
مسؤولیت پذیری را میتوان یکی از کلیدیترین مؤلفههای حکمرانی خوب به شمار آورد. در کنار مؤسسات و نهادهای حکومتی، سازمانهای خصوصی و نهادهای مدنی فعال در جامعه نیز باید در قبال سیاستها و اقدامات خود پاسخگو باشند. باید عنوان نمود که اصول حکمرانی خوب، به صورت زنجیره ای متصل به هم بوده و اجرایی شدن هرکدام از آنها مستلزم اجرای سایر اصول میباشد. برای مثال، نمیتوان انتظار داشت که مسؤولیت پذیری و پاسخگویی بدون وجود شفافیت و حاکمیت قانون، جنبه اجرایی چندانی در جامعه داشته باشد.
پذیرش لغزشها و پاسخگویی به شهروندان
حکومتها به علت مشغله فراوان و دستگاه عریض و طویل اداری که دارند، گاه کنترل امور برای آنها مشکل است و ممکن است افرادی در این بین با اغتنام از فرصتها و رانت ها به سوء استفاده از موقعیت و امتیازات حکومتی دست زنند، یا در حین کار، اشتباهی از سوی زمامدار رخ دهد که این امری طبیعی است. اما هنر اصلی زمامدار این است که بعد از آن که متوجه وقوع خطاها و اشتباهات در حکومت شد و کوتاهی و قصور برای او محسوس بود، شجاعانه اشتباهات را به گردن گیرد و ضمن عذرخواهی از مردم، علل کوتاهی و قصور و یا بی توجهی را به مردم توضیح دهد و مردم را با پاسخ روشن قانع سازد که قصد و عمدی در کار نبوده است و با این کار، اعتماد و اطمینان افکار عمومی را نسبت به عملکرد به حکومت جلب کنند تا سو ء، تفاهم و سوء ظن های مردم نسبت به مسؤولان دفع و حل شود
نتیجه
نتیجههای این مطالعه نشان میدهد آنچه که از حکمرانی خوب مورد توجه بانک جهانی است، قرنها پیش مورد توجه حضرت علی علیه السلام بوده است و فقط با توجه به تفاوتهای ساختاری دو زمان ارائه راهکارها برای رسیدن به حکمرانی خوب کمی متفاوت بود؛ حال آنکه حقیقت حکمرانی خوب در دو دوره یکی بوده و آن اداره هر چه بهتر کشور به دور از هرگونه ظلم، تبعیض، فساد، بی عدالتی، عدم مساوات، تجاوز به حقوق افراد، ناکارآمدی دولت و ... است؛ البته در کلام حضرت علی علیه السلام به تقوا و عبودیت توجه فراوانی شده است که خود عاملی برای دفع فساد میباشد و از طرفی هم در کلام حضرت امیر مؤمنان، قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم به عنوان منابع دینی مستحکم و خلل ناپذیر معرفی شده است که در زمان وجود مشکل میتواند بهترین راهکارها را ارائه دهد.
لذا با توجه به مستندات ارائه شده در این تحقیق، به روشنی میتوان دریافت که درمنابع اسلامی به ویژه قرآن و نهج البلاغه مسؤولیت و پاسخ گویی دو مفهوم ملازم یکدیگرند؛ ملازمه مسؤول بودن پاسخگویی است و همچنین از نظر نظام سیاسی اسلام، حکومت از مقوله امانت و مسؤولیت است، نه حق و امتیاز.
امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: حکومت امانتی است الهی برای خدمت به مردم، نه وسیلهای برای ارتزاق و درآمد (نهج البلاغه، نامه 5). به همین جهت، ملاک خود در واگذاری کار بر افراد را میزان مسؤولیت خواهی و پاسخگوبودن فرد در مقابل آن مسؤولیت میدانست.
این مقاله توسط حسین سلطان محمدی به رشته تحریر در آمده است و در فصلنامه حکومت اسلامی ، شماره چهارم، زمستان 98 چاپ شده است./204