به گزارش وسائل، حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، امروز، ۱۳ اردیبهشتماه، در ادامه تفسیر سوره دخان به آیات ۱۰ تا ۱۷ این سوره پرداخت و گفت: گاهی یک وسیله را شفیع خودمان با خدا قرار میدهیم، چنانچه در آیه ۶۴ نساء فرمود: «إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا»؛ اگر اینها پیش تو بیایند و پیامبر(ص) برای آنان استغفار کند خدا را تواب و رحیم خواهند یافت. پس میشود ما از مثل پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) بخواهیم که ما را یاری کنند و شفیع باشند.
وی افزود: «اشفع لنا عندالله» در دعای توسل، همین معنا را دارد؛ برادران یوسف(ع) هم وقتی خواستند استغفار کنند به پدرشان عرض کردند که تو برای ما استغفار کن. لذا محبت اولیاء الهی، وسیله است، ما اهل بیت(ع) را دوست داریم و همان طور که قرآن و دعا، وسیله ارتباط با خدا هستند و این واسطه و وسیله، اشکالی ندارد.
بهجتپور با بیان اینکه امام علی(ع) فرمود قرآن، شافع مشفع است و کسی که با قرآن انس دارد، شفاعتش مقبول است، اظهار کرد: گاهی مطلبی را از خود امام میخواهیم که برخی بزرگان گفتهاند چنین کاری نشود که مراد جنبه استقلالی است؛ در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا کسب مال که مایه قوام انسان است، شرک است؟ جواب اینکه شرک زمانی است که ما پول را مستقل از خدا ببینیم، عیسی مرده زنده کرد، ولی گفت باذن الله این کار را میکنم.
وی افزود: خداوند به برخی مانند آصف بن برخیا قدرت داده است تا با یک چشم بر هم زدن تخت بلقیس را برای او بیاورد، آیا استفاده حضرت سلیمان از وی شرک بود؟ اصلاً چنین درخواستهایی منافاتی با توحید ندارد و شرک نیست. بنابراین اگر در شب قدر شفاعتی از طرف امام معصوم بشود و یا خدا بخشی از اراده خود را در اختیار امام معصوم قرار بدهد که او در مورد افراد تصمیم بگیرد هیچ ایرادی ندارد. توسل قبل از شب قدر به امام زمان(عج) که ایشان نسبت به مقدرات، ما را دعا و موانع رسیدن به اهداف را برطرف کند هیچ ایرادی ندارد.
مدیر حوزه خواهران در ادامه بحث تفسیری خود اظهار کرد: دو دسته مردم داریم، برخی در برابر آیات الهی تسلیم هستند و غیب را باور دارند و برخی اهل شک هستند و خود را در توفقگاه شک نابود میکنند؛ شک معبر خوبی است، ولی جای توقف نیست.
بهجتپور بیان کرد: خداوند انسان را با برخی سختیها متذکر یاد خود میکند، ولی اگر ایمان نیاورند مستوجب عذاب میشوند، نمونه آن فرعونیان بود؛ موسی(ع) کاری به ایمان آنان به عنوان وظیفه اولی نداشت بلکه از آنان تقاضا کرد که بنیاسرائیل را آزاد کنید، ۹ عذاب آرام آرام آمد، هر وقت عذاب آمد فرعونیان نزد موسی رفتند که از خدا بخواه این مشکل را از ما بردارد و اگر برداشت ما اجازه آزادی بنیاسرائیل را میدهیم؛ یعنی مسلمانی آنان از روی فشار بود و نه برهان، دلیل و عبودیت و هر وقت موسی دعا کرد مجدداً بنی اسرائیل را آزاد نکردند.
صاحب تفسیر همگام با وحی اظهار کرد: ایمان اگر بر اثر فشار باشد با برداشتن فشار بازگشت میکند، لذا چنین ایمانی ارزشی ندارد؛ آنچه خدا میخواهد برگشت مردم به یقین و فطریات آنان است؛ ما هم معمولاً در تربیت فرزندان حوصله قانع کردن آنان را نداریم؛ لذا به تنبیه روی میآوریم، ولی با تنبیه و توبیخ، مسئله حل نمیشود.
وی با اشاره به آیه «يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ» افزود: نبطش به معنای گرفتن سخت با غل و زنجیر است؛ که عمده مفسران مراد از بطشه کبری را روز قیامت میدانند؛ مراد این است که اگر کسانی با شک مقابله کنند حتماً خداوند اخذ موقت خواهد داشت و آنان اظهار ایمان از روی فشار و رنج میکنند و بعد که برداشته شد آنان دوباره به حال سابق برمیگردند. الان که بحث کرونا مطرح است، این طور نیست که جهان بعد از این مؤمنانهتر خواهد شد؛ وبا، سیل و انواع حوادث آمده و بشر در آن دوره تا حدی به خدا روی آورده، ولی ایمانشان پایدار نمانده است.
وی با اشاره به معنای فنته براساس ایه «وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ ﴿۱۷﴾» اظهار کرد: گاهی سنگ طلا و نقره را در آتش میاندازیم و آتش، سنگ را از طلا جدا میکند، فتنه هم برای خالصسازی ما است؛ خدا فراوان ما را به فتنه و امتحان گرفتار خواهد کرد، از آدم ابوالبشر که گرفتار فتنه شد تا امروز و آینده؛ بنابراین دائماً ایمان ما به فتنه میافتد و آرزو کنیم این فتنهها در آخر حیاتمان نباشد؛ زیرا پیچ تند و خطرناکی است که خیلیها ممکن است گرفتار شوند.
وی تأکید کرد: استاد شجاعی میگفت که تا فرصت هست شک را به یقین تبدیل کنید؛ زیرا در اواخر عمر شیطان تردید و شک را فرصتی برای انحراف میشمارد و اصل ایمان را نشانه میرود./908/422/ح
منبع: ایکنا