به گزارش وسائل، حجتالاسلام مهراب صادقنیا، شب گذشته، ۷ اردیبهشتماه، پیرامون «چالش تعلیم امر اخلاق در جامعه ایران» به ایراد سخن پرداخت که این سخنرانی از طریق صفحه اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم به صورت زنده پخش شد. آنچه در ادامه میخوانید متن صحبتهای صادقنیا است؛
در جهان امروز، هیچ ملتی به اندازه ملت ایران موعظه نمیشوند و تعلیم امر اخلاقی نمیبینند. تلویزیون و رسانههای ما و مسئولین ما، حتی گاهی اوقات بیش از آنکه به مسئولیت سیاسی و اجتماعی خود اهتمام داشته باشند، به تعلیم امر اخلاقی میپردازند، اما در عین حال، چیزی که واقعیت جامعه ایران است، این است که بدون مقایسه، در این جامعه بیاخلاقیهایی وجود دارد و به دانستهها و یا تعالیمی که در این جامعه ارائه میشود، عمل نمیشود. تعالیم اخلاقی نیز دایره وسیعی دارد و از توصیه به ورزش و نخوردن فست فود گرفته تا توصیه به مسائل اخلاقی را شامل میشود.
در همه موارد میبینیم که تعالیم اخلاقی بر زمین میماند و اجرا نمیشود و اینجا است که با یک سؤال مواجهیم و آن هم اینکه، چه خصلتی در تعلیم امر اخلاقی در ایران است که این فاصله زیاد بین آگاهی اخلاقی و عمل اخلاقی پدید آمده و این شکاف وجود دارد؟ اگر از هر ایرانی بخواهید که در مورد غیبت و بدی آن صحبت کند، یقیناً چند دقیقهای سخن میگوید یا میتواند در مورد خوبی و احترام به والدین سخن بگویند و میتواند در این مورد حرف بزند و آگاهی خود را فهرست کند و برای شما آیه و روایت هم بخواند، اما در عین حال، در این جامعه این مسائل مراعات نمیشوند و این سؤال ایجاد میشود که چه اتفاقی میافتد که بین تعالیم اخلاقی و واقعیت اجتماعی این قدر فاصله است.
ممکن است برخی بگویند که مشکل کار به کنشگران برمیگردد؛ یعنی به افرادی که در جامعه زندگی میکنند، در حالی که من این را قبول ندارم، چراکه این تحلیل، تقلیل امر است؛ یعنی اگر بگوییم مشکل شکاف بین آگاهی و عمل، به کنشگران برمیگردد، تقلیل ماجرا است و برخی از این مشکل را باید در ماهیت جامعه ایران و ماهیت تعلیم امر اخلاقی پیدا کنیم، به گونهای که زیست اخلاقی را برای کنشگران دشوار کرده و یک مشکلی است که سبب میشود تعالیم اخلاقی ابتر بماند.
اولین موردی که به عنوان یک عامل برای زمین ماندن تعلیم اخلاق در ایران وجود دارد، عبارت از متغیرهای مزاحم یا محرکهای اضافی یا اضافهبارهای منفی است. اگر قرار است که آگاهی اخلاقی در جامعهای تبدیل به عمل و کنش اخلاقی شود، باید محرکهای اضافه و اضافهبارهای منفی و یا متغیرهای مزاحمی وجود نداشته باشند تا برای یک کنشگر، امکان این باشد تا آگاهی اخلاقی تبدیل به عمل شود و اگر این وسط هر نوع محرک مزاحمی در جامعه باشد، شانس تن دان به آن تعلیم اخلاقی پایین میآید.
مثلاً در یک جامعهای سیل آمده است و همه مردم میدانند که نوعدوستی اقتضا میکند، باید به کمک کسانی رفت که گرفتار سیل هستند و یا به سراغ کسانی رفت که دارند با یک بیماری مبارزه میکنند. همه این را میدانند و دوست دارند تا این کمک را بکنند، اما کافی است متغیر مزاحمی باشد و آن اینکه معلوم نیست کمکهایی که ما میکنیم کجا میرود یا معلوم شود دفعه قبلتر که مردم برای یک حادثه کمک کردند، بخشی از اینها از سوی یک ارگان و نهاد صرف کار دیگری شده است و وقتی این گزارش میآید، این یک متغیر مزاحم است و موجب میشود انسانها به آگاهی اخلاقی که به آن رسیدهاند تن ندهند.
قرآن فرمود: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»، اما چرا این آیه آن قدر تأکید میکند که اشاعه فحشا نباید باشد؟ چرا میگوید اگر کسانی هستند که دوست دارند اشاعه فحشا کنند برایشان عذاب الیم است؟ علت این است که اشاعه فحشا در جامه، محرکهای مزاحم ایجاد میکند. در جامعهای که صبح تا شب میگویند که فلانی آن قدر رشوه داده و فلان نفر اختلاس کرده و فرار کرده است و در جامعهای که برای رای آوردن همدیگر را به دروغ گفتن، اختلاس، نقض قانون و ... متهم میکنند، این جامعه پر از محرکهای مزاحم میشود و این باعث میشود که شهروندان آن جامعه انگیزهای که باید داشته باشند تا آگاهی اخلاقی خود را عملی کنند نخواهند داشت.
با اینکه جامعه ایران فارغ از اینکه بخواهیم مقایسه کنیم، آیا به اندازه دیگر جوامع، داده مزاحم دارد کاری نداریم، اما اینکه در جامعه ایران، این جامعه به سادگی از یک جامعه اخلاقی تبدیل میشود به یک جامعه خیلی خشن، نشان میدهد در این جامعه دادههای مزاحمی وجود دارد که این شانس اخلاقی بودن را از این جامعه گرفته است. گاهی اوقات در جاده میرویم و میبینیم که در ماشین جلویی باز است و خیلی تلاش میکنیم که خودمان را به این ماشین برسانیم و بگوییم در ماشین شما باز است. اما چرا؟ چون این عمل را اخلاقی میدانیم، اما همین که به پمپ بنزین میرویم، هر کدام تلاش میکنیم نوبت دیگری را بگیریم. اما چرا در اینجا عمل اخلاقی فراموش میشود؟ دلیلش این است که داده مزاحمی در پمپ است که اجازه نمیدهد آن عمل اخلاق صورت گیرد، اما در خیابان آن داده مزاحم وجود ندارد.
یک جامعهشناس میگوید که اگر بستر جامعه تهدیدآمیز باشد و ریسک عمل اخلاقی بالا برود، نباید انتظار داشته باشید شهروندان جامعه به اخلاق تن دهند. اگر زمینههای اجتماعی زمینههای تهدیدآمیزی باشد، آدمها فعل اخلاقی انجام نمیدهند. مثلاً در شهر شما، شایعه شده که در فلان جاده یک نفری که ماشین داشته و از سر کار برمیگشته، یک شهروندی را سوار میکند که اصطلاحاً کار اخلاقی کند، اما وقتی شنیدید این آدم از سوی آن مسافر تهدید شده و این زمینه تهدیدآمیز دیدید، دفعه بعد که رد میشوید، هیچوقت کسی را سوار نمیکنید ولو اینکه سوار کردن یک مسافر در راه مانده، عمل اخلاقی است؛ بنابراین زمینه عمل اخلاقی اگر تهدیدآمیز شود آن را انجام نمیدهید؛ زیرا اگر بخواهید به عمل اخلاقی تن دهید به وسیله چیزهای دیگر تهدید میشوید و میگویید که ترجیح میدهم تهدید را کم کنم تا به عمل اخلاقی رفتار کنم. این مورد نیز عامل دیگری برای فقدان عمل اخلاقی در جامعه است./910/422/ح
منبع: ایکنا