vasael.ir

کد خبر: ۱۶۳۷۵
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۵ - 26 April 2020
مقاله مرحوم آیت الله امینی؛

مسئولیت‌های فقهی و اخلاقی پزشک

وسائل ـ پزشکی حرفه بسیار مقدس، ارزشمند و پرمسئولیتی است. چون با سلامت جسم و جان انسان، یعنی اشرف مخلوقات سر و کار دارد. چنان چه سلامتِ انسان بیماری را بازگرداند، به او آرامش دهد و از مرگ برهاند چنان است که به تعبیر قرآن، گویا همه انسان‌ها را زنده کرده است. و اگر در اثر تقصیر یا اشتباه جان بیماری را به خطر بیندازد مصداق این آیه خواهد بود که خدای متعال می‌فرماید: هر کس انسانی را، نه به عنوان قصاص یا ارتکاب فسادِ در زمین، بکشد چنان است که گویا همه انسان‌ها را کشته است.

به گزارش خبرنگار وسائل، پزشکان را می‌توان به عنوان یکی مسئولیت‌های فقهی و اخلاقی پزشکاز بزرگترین خدمتگزاران بشریت معرفی کرد. همه به آن‌ها نیاز دارندو در طول تاریخ، و در بین همه جوامع محترم بوده و هستند. در برابر این همه ارزش ها مسئولیت‌های سنگینی را نیز بر عهده دارند که نمی‌توانند نسبت به آنها بی تفاوت باشند. وظائف پزشکی را در دو بخش می‌توان خلاصه کرد:

احکام فقهی مربوط به پزشکی

بخش اول احکام فقهی مربوط به پزشکی از قبیل: پیوند اعضای بدن و بافتها، سقط جنین در مراحل مختلف، یتانازی یا مرگ از روی ترحم، عقیم سازی و کنترل موالید، آبستنی غیر طبیعی و تلقیح مصنوعی، کودکان آزمایشگاهی، شبیه سازی و تولید انسان مصنوعی، بهره‌گیری از سلولهای بنیادی، استفاده از تخمک و اسپرم غیر همسر، تغییر جنسیت، خرید و فروش اعضای بدنِ انسان، اخذ عضو بیمار در حال مرگ و اغنماء، بدون اجازه، یا با اجازه، جواز جراحی‌های خطرناک، با کسب اجازه، یا بدون آن، تشریح بدنِ مرده در آزمایشگاه‌ها، این قبیل مسائل و فروع مختلف آن‌ها گرچه مربوط به پزشکان است و در زمره اخلاق پزشکی به شمار رفته‌اند ولی در واقع از احکام فقهی می‌باشند که بحث و اظهارِ نظر در باره آنها در صلاحیت فقهاء و کارشناسان فقه و در حوزه‌های علوم دینی می‌باشد. در این قبیل مسائل، پزشکان ناچارند به فقها و رساله‌های عملیه مراجعه کنند.

البته فقیهان نیز در برخی مسائل مانند تحقق مرگ واقعی، بوسیله از کار افتادنِ مغز، یا قلب، یا هر دو، بی نیاز از اظهار نظرهای کارشناسانه پزشکان نیستند، همکاری و همفکری نزدیک این دو قشر قطعاً مفید و لازم خواهد بود. مخصوصاً با توجّه به این که علوم پزشکی همواره در حال توسعه و تکامل بوده و هر روز با مسائل تازه‌ای مواجه خواهیم بود.

 

بخش دوم اخلاق پزشکی

اخلاق جمع خُلق، و خلق به معنای صفت خوب یا بدی است که در نفس انسان رسوخ یافته و به صورت ملکه نفسانی در آمده است، و منشأ صدورِ اخلاق و افعال خارجی می‌باشد. اخلاق به دو قسم تقسیم شده‌اند: اخلاق نیک و اخلاق زشت، اخلاق نیک صفاتی هستند که وجدانِ پاک و عقلِ سلیمِ هر انسانی به خوبی آن‌ها گواهی می‌دهد و از همه انسانها انتظار دارد بدان گونه باشند. مانند: عدالت، انصاف، احسان، وظیفه‌شناسی، مساوات، کمک به انسان‌ها بویژه بی‌نوایان و درماندگان، دفاع از محرومان و مستضعفان، امانتداری، راستگویی، خوش اخلاقی و مهربانی، رازداری، خیر خواهی، بخشش و دیگر صفات پسندیده از این قبیل.

اخلاق زشت صفاتی هستند که هر وجدان سالمی به زشتی آن‌ها گواهی می‌دهد و دوست دارد همه انسان‌ها از ارتکابِ آن‌ها پرهیز نمایند مانند: ظلم و بی عدالتی، بی انصافی و ستمکاری، بخل، تضییع حقوق دیگران، ترک انجام وظیفه، خیانت در امانت، دروغگویی، فریب و حقه بازی، تندی و عصبانیت بی جا، توهین و ضرب و شتم بی گناهان، کشتن انسان‌های بی تقصیر، کشف اسرار مردم و دهها صفت زشت دیگر از این قبیل.

تقیّد به اخلاق نیک و اجتناب از اخلاق زشت در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است. در قرآن وکتب حدیث صدها و هزارها آیه و حدیث داریم که به رعایت اخلاق توصیه می‌کنند. به گونه‌ای که می‌توان گفت: بعد از عقائد در رتبه اول قرار گرفته است. پیامبر اکرم ترویج و توسعه اخلاق نیک و تهذیبِ نفوس را، بزرگترین هدف بعثت خویش معرفی کرده است. در حدیثی فرمود: من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.

از همین روی اسلام وجود سه گروه را از نیازهای اولیه هر یک از بلاد دانسته و ضرورتِ وجود و صلاحیت آن‌ها را به مردم گوش زد نموده است: یکی فقیه پرهیزکار(= طبیب نفس) دوم حاکم قدرتمند، و سوم پزشک آگاه و مورد اعتماد. در این رابطه و به عنوان نمونه به ذکر دو حدیث می‌پردازم و پیرامون آنها مطالبی را عرضه می‌دارم.

امام صادق علیه السلام فرمود: اهل هیچ بلدی، از سه چیز بی نیاز نیستند، تا در امرِ دنیا و آخرتشان به آن‌ها پناه ببرند، به طوری که اگر فاقد آن‌ها باشند امورشان مختل و بدون تدبیر خواهد بود:اول فقیه دانشمند و پرهیزگار. دوم امیر و حاکم خیرخواه و با قدرت. سوم طبیب داناو مورد وثوق.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر کس طبابت را پیشه خود ساخت باید با تقوا و خداترس باشد، و برای مردم خیرخواهی کند و (در تحصیل علم و معالجه بیمار) جدیت نماید.در حدیث فوق به ارزش و اهمیت وجود سه نفر اشاره شده: یکی عالم و فقیه، دیگری والی و حاکم، سوم طبیب. در باره آن‌ها می‌گوید: هیچ بلدی از این سه شخص بی نیاز نیست. و مردم در امور دنیا و آخرتشان به این سه نفر پناه می‌برند. و اگر فاقد یک یا هر سه باشند همج یعنی نابسمان خواهند بود.

جالب اینجاست که وجود هر یک از آنان را برای اصلاح امور دنیوی و اخروی لازم و ضروری دانسته است با اندکی دقت ضرورت و ارزش این سه شخص برای تنظیم امور اجتماع روشن می‌شود:

فقیه مسئولیتِ ارشاد و هدایت دینی و معنوی و اخلاقی، مردم را بر عهده دارد و طبیب روحانی است، و حاکم ولایت و مسئولیت امنیت اجتماع را بر عهده دارد. و طبیب مسئولیتِ سلامتِ آنان را بر عهده دارد.

لیکن در هر یک از آنان شرطی را ذکر نموده است. در فقیه گفته: دانشمند و با تقوا باشد، و در امیر گفته: خیرخواه و با قدرت باشد، و در طبیب گفته: بصیر یعنی آگاه و متخصص و مورد اعتماد باشد. سعادت دنیا و آخرت اجتماع در صورتی تأمین می‌شود که اشخاص مذکور واجد این صفات باشند. اگر فاقد شرایط باشند نتیجه مطلوب بدست نخواهد آمد.

هر فقیهی ایمان و اخلاق و سعادت اخروی مردم را تأمین نمی‌کند، بلکه فقیهِ دانشمند و با تقوا چنین نیازی را تأمین می‌کند، نه فقیه کم دانش و بی تقوا. هر حاکمی امنیت و سعادتِ دنیوی مردم را که بر طبق صلاحشان باشد تأمین نمی‌کند بلکه باید خیراندیش و با قدرت باشد. و هم چنین هر طبیبی سلامتِ جسم جامعه را به خوبی تأمین نمی‌کند بلکه باید متخصص و کارشناس و آگاه و مورد اعتماد باشد. بنابراین، ارزش هر یک از اینان به وجود صفات مذکور بستگی دارد.

ارزش وجود طبیب بر همگان روشن است. چون تلاش و کار انسان، لذت بردن و خوشی او، آسایش و آرامش او، دانش و اختراع او، و حتی عبادت و نیکوکاری او، همه و همه در صورتی به خوبی امکان‌پذیر است که

از سلامت جسمانی برخوردار باشد. بنابراین، حیات و سلامت انسان بزرگترین موهبت الهی است، و پزشک در تأمین بهداشت و سلامت انسان بزرگترین نقش را ایفا می‌نماید. پزشک است که با درد و بیماری مبارزه می‌کند و زندگی را زیبا و به بیمار و اطرافیانش آرامش می‌دهد. و به همین جهت پزشکان در اجتماع از موقعیت و احترام ویژه‌ای برخوردارند. پزشکان را می‌توان از بزرگترین خدمتگزاران انسانها معرفی نمود. زیرا در تأمین سلامت و ادامه حیات آنها سعی می‌کنند.

امّا هر پزشکی صلاحیت احراز چنین مقامی را ندارد. بلکه باید واجد صفاتی باشد که در احادیث فوق به برخی از آنها اشاره شده است. امام صادق علیه السلام به دو صفت مهم برای پزشک اشاره نموده است اول اینکه بصیر باشد. یعنی به علوم پزشکی کاملاً آگاه و آشنا و متخصص باشد. به فن طبابت و روشن تشخیص بیماری و راه علاج کاملاً وقوف و مهارت داشته باشد. بنابراین، پزشک به صرف تحصیلات و گرفتن مدرک نمی‌تواند اکتفا کند بلکه باید با جدیت درس بخواند و بعد از اشتغال به طبابت همواره در حال مطالعه کتب و مجلات پزشکی و تکمیل معلومات باشد. به گونه‌ای که در علم طب اهل تجربه و نظر باشد.

چون اطلاعات پزشکی همواره در حال تکامل است یک پزشکِ خوب نمی‌تواند به تحصیلات خود بسنده کند و فارغ التحصیل شود بلکه تا آخر عمر نیاز به مطالعه و آزمایش و تکمیل معلومات دارد. تشخیص بیماریها و راه علاج آنها بسیار دشوار و یک هنرِ واقعی است که نیاز به اطلاعات وسیع و مهارت و صبر و کنجاوی و اخلاص در عمل دارد.

دوم اینکه یک پزشکِ خوب کسی است که از هر جهت مورد اعتماد بیمار و اطرافیانش باشد. به دانش و مهارت او، به دلسوزی و خیرخواهی او، به ایمان و صداقت او، به امانت و رازداری او، به تقوا و خودنگهداری او، به مهربانی و خوش اخلاقی او، کاملاً اعتماد داشته باشند. یعنی رفتارش به گونه‌ای باشد که اعتماد همه را به سوی خود جلب کند. امام صادق علیه السلام در حدیث فوق با عبارت کوتاه: (ثقه) به همه اینها اشاره نموده است.

امیرالمؤمنین علیه السلام نیز سه وظیفه برای پزشک تعیین می‌کند:

اول: «من تطبّب فليتق الله» یعنی طبیب باید همواره تقوا و ترس از خدا را رعایت کند. در معاینات و تشخیص بیماری، در تجویز دارو و مقدار آن، در رفتار خود با بیمار و اطرافیانش، در امانت و رازداری، در تعیین حق ویزیت و عمل جراحی، در معاینه و لمسِ بدنِ بانوانِ بیمار، در همه حال خدا را حاضر و ناظر بداند و تقوا را رعایت کند.

دوم: فرمود: «و لينصح» یعنی نسبت به بیمار دلسوز و خیرخواه باشد، و همواره مصالح واقعی او را رعایت کند.

سوم فرمود: «وليجتهد» یعنی در تحصیل علوم و کسب مهارت، و تشخیص بیماری، و علاج آن، جدیت و کوشش کند.

برای دیدن اصل مقاله اینجا را کلیک کنید./204/422/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۸ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۷:۴۷
طلوع افتاب
۰۶:۱۹:۵۳
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۳۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۸:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۰۶:۲۶