به گزارش وسائل، علیاصغر مصلح، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در این نشست، با موضوع «بحران کرونا و نسبت آن با قدرت و فناوری» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: بحث بنده در مورد بحران کرونا و نسبت آن با دو مفهوم فلسفی قدرت و فناوری است. به بیان دیگر، میخواهم با توجه به نقشی که الآن قدرت و تکنولوژی در این ماجرای بحران کرونا دارد، راهی به سوی معانی فلسفی نظری قدرت و تکنولوژی باز کنم. به عنوان یک چشمانداز بحث، خوب است که اشاره کنم در تصور بنده، بحران کرونا یک اتفاق نیست، بلکه رویدادی است که ریشه در تحولات بزرگ تمدن جهانی دارد و برای اینکه بفهمیم که بحران کرونا از چه سنخی است و احیاناً توجه کنیم که این بحرانها در آینده باز هم پیشروی ما خواهند بود، لازم است که به ذات تمدن جهانی و این شرایطی که با عناوین مختلفی مانند جهانی شدن از آن یاد میشود، بیشتر تفکر کنیم.
وی تصریح کرد: در تأمل خود، بر دو کلیدواژه تأکید دارم؛ قدرت و تکنولوژی. مقصودم از قدرت بیشتر ساختار قدرت و قدرت هنجاری است و تنها مسئله قدرت سیاسی نیست و مقصود بنده از تکنولوژی، ابزار و دستگاههای تکنولوژی یا تکنیکها و مهارتها نیست. برای اینکه مطلب را با تصویر ملموستری آغاز کنم، اشاره میکنم به وضعی که در آن قرار داریم. میتوانیم بگوییم که سال ۲۰۲۰ را با خبر کوتاه و درجه دوم یا سومی که در بیشتر خبرگزاریها نقل شد، آغاز کردیم که در چین ویروسی پیدا شده و چینیها در حال مبارزه با آن هستند.
پرسش تمدنی در پی بحران جهانگیر
مصلح گفت: اما هرچه گذشت، به ویژه در دو ماه قبل، میشود گفت که همه دنیا درگیر این ویروس شدند. بحرانی که جهانگیر است و همه کشورها و مردم دنیا، خود را در حال مبارزه با این بحران و این بیماری بزرگ میبینند. بحران کرونا باعث شده که ما در کشورهای مختلف شباهتهایی بههم پیدا کنیم که میشود در رشتههای مختلف بحثهایی را مطرح کرد.
وی تصریح کرد: در همه کشورها، چشمها بیش از همه به دو گروه است؛ یکی سیاستمداران و یکی هم متخصصان حوزههای سلامت و پزشکی. در دنیا ستادهایی برای مقابله با بحران تشکیل شده است و در این ستادها، نقش اصلی بر عهده اهل قدرت و سیاستمداران و از طرف دیگر تکنسینهای سلامت است که تکنولوژی سلامت و بدن و پزشکی را میدانند. به همین جهت، میتوان گفت که در شرایطی به سر میبریم که به صورت بسیار ویژهای، همه امور خود را به نحوی وابسته به دستور و سفارشات دو گروه کردهایم که هر دو نیز در ستادهای بحران کرونا حضور دارند. یکی سیاستمداران و یکی هم پزشکان و کادرهای پرستاری.
مصلح در ادامه افزود: با توجه به شرایطی که در آن به سر میبریم، راهی را برای تأمل در این دو گروهی که همه چیز به آنها وابسته است، باز میکنم. برای این کار سعی میکنم این دو نماد حکمرانان و متخصصان سلامت و پزشکی را به دو مفهوم قدرت و تکنولوژی ربط بدهم. در باب قدرت باید بگویم که، یکی از مهمترین متون و شاید مهمترین متن فلسفی نظری درباره دولت مدرن، کتاب «لویاتان» است. یعنی میتوان گفت لویاتانِ هابز، مهمترین کتابی است که در مورد دولت مدرن نوشته شده است. عنوان کتاب لویاتان است که یک موجود غولپیکر و توانا است که نامش در عهد عتیق نیز آمده و هابز از نماد لویاتان برای توضیح چیستی دولت استفاده میکند. در مورد خود کتاب و تصویر روی جلد کتاب، کتبی نوشته شده است؛ یکی از این کتابها را در زبان آلمانی پیدا کردم که فقط شرح تصویر روی کتاب بود.
ذات قدرت چیست و چه اهمیتی دارد
وی گفت: طبق روایات اسطورهای، لویاتان از دریا بالا میآید و قدرت زیادی دارد و این قدرت فراانسانی است و هابز نکتهاش این است که در مورد جنگهایی که در آن زمان در جریان بوده است، وقتی تأمل میکند که چطور میتوانیم از این وضع خارج شویم، به نظر او تنها راه این است که ما قدرت و اختیار خود را به لویاتانی به نام دولت واگذار کنیم. در نظریه هابز، اساس پیدایش دولت، ترس از مرگ است که این ترس نیز حاصل جنگ است. به جنگ و مرگ، باید توجه کنیم. حدود ۱۰ روز قبل، در مجله گاردین، مقالهای نوشته شد و نویسنده در مقاله خودش میخواست بگوید که بحران کرونا باعث شد که ما مجدداً به ذات قدرت توجه پیدا کردیم.
این استاد دانشگاه بیان کرد: به گفته این نویسنده، ما دوباره فهمیدیم ذات قدرت چیست و چه اهمیتی دارد. نویسنده اشاره میکند که در سراسر دنیا میگویند در حال جنگ با کرونا هستیم و به نظر او، جنگ و ترس از مرگ که پایه اصلی نظریه هابز است، در بحران کرونا باز هم خود را به ما نشان داد و آشکار شد. نویسنده اشاره دارد که وقتی میگوییم سیاست و قدرت، اغلب صورت عادی دولت به چشم ما میآید یا یادآوری میشود که احزابی هستند و برنامههایی دارند و برخی حاکم میشوند و ... . اما نویسنده میگوید قدرت و به خصوص دولت مدرنی که هابز بیان کرد، ذاتی فراتر از این رقابتهای اهل سیاست دارد. ذات سیاسی و ذات دولت مدرن برای حفظ تکتک انسانها در مقابل خطر جنگ و به ویژه در مقابل مرگ است.
مصلح افزود: اما پرسش این است که آیا وقتی میگوییم قدرت و سیاست، به ویژه در شرایط جهان معاصر، آیا حد تفکر ما و به ویژه تفکر فلسفی که کوشش میکند به ذات و بنیانها برود، تا همین جا است؟ به گمانم خیر. به ویژه ادبیات فلسفی اواخر قرن نوزدهم تاکنون کمک میکند که فراتر از آنچه هابز به آن اندیشیده بود، برویم و دولت و قدرت و مدرن را در حد این تصویر ببینیم.
تأمل فلسفی در باب تکنولوژی
وی با اشاره به مفهوم تکنولوژی بیان کرد: وقتی از تکنیک و تکنولوژی سخن میگوییم، گاه تکنولوژی در یک سطح ابزار و وسایل و دستگاهها و تکنیکهایی هستند که به آنها تکنولوژی میگوییم و در کاربرد واژه مورد اشاره، همین دستگاهها مراد هستند. اما در حوزه فلسفه تأملات عمیقتری در مورد تکنولوژی شده است. تکنولوژی صرف این دستگاهها نیست و انسان به تدریج از قرن هفدهم، انسان متفاوتی شده است و تکنولوژی به معنای ابزار، حاصل یک تحول عمیقتر در انسان است. آنچه الآن با آن روبهرو هستیم، اینکه احساس میکنیم که همه زندگی ما به نحوی وابسته به تکنیک است و هرآنچه که هستیم، نسبتی با نقش تکنولوژی در زندگی ما دارد. در این باره، باید راهی برای تأمل عمیقتر باز کنیم. کتاب تاریخ فلسفهای در آلمان نوشته شده که وقتی میخواهد وارد طرح تفکر مدرن شود، به سه اتفاق بزرگ در اوایل دوره مدرن اشاره میکند و آن نحوه استفاده جدید از قطبنما، باروت و دستگاه چاپ است و به نظر نویسنده این کتاب، مهمترین تحولات مدرن، مقارن با نحوه ورود و استفاده از این سه عامل جدید در زندگی بشر است.
این استاد دانشگاه گفت: وقتی میگوییم دوران مدرن، یعنی یک تحولاتی در تمام ساحتها و زمینهها رخ داده و امروز در مسیر فرایندهایی هستیم که حاصل آن چیزی است که پیش روی ما است. تکنولوژی پدیدهای مدرن است و فناوری که حاصلش سطله ما به همهجا شده است و الآن ما در شرایطی هستیم که همه جهان، انسانی شده و ما بر تمام شئون غلبه کردهایم و طبعیت را کاملاً در احاطه خود داریم. پرسش من این است که چه شد که اینطور شد؟ در یک بیانی که هایدگری است، از نظر او از آغاز دوره جدید، نسبت انسان با وجود دگرگون شد و انسان، طبیعت را ریاضیوار دید و طبیعت را موجودی دید که قابل محاسبه است و میتوانیم به سبک ریاضی آن را ببینیم و مهار کنیم، یا به تعبیر دیگر، از آغاز دوره جدید، انسان با تصویر عالم سر و کار داشت تا خود عالم به صورت مستقیم.
وی تصریح کرد: ربط بحث به کرونا از این حیث است که کرونا یک ویروس است، اما هم به لحاظ پیدایش و هم به جهت نحوه رویارویی ما با این ویروس و هم آینده آن، به شدت تحت تأثیر تکنولوژی هستیم که در دوران مدرن شکل گرفته است. الآن در شرایط بحرانی کرونا، نماد این بحران، تشکیل ستادهای مقابله با این ویروس است که به بخش پزشکی برمیگردد. این نماد سلامت و پزشکی و به بیان دیگر تکنولوژی، همه ما را به یک قرنطینهای رانده و تمکین کردهایم که برای ادامه حیات خود به آن نیاز داریم و چون هراس از مرگ داریم، قرنطینه را هم قبول کردهایم.
راهی جز تمکین از مقوله تکنیک و قدرت نداریم
مصلح بیان کرد: سوال فلسفی من این است که این تمکین از چه سنخی است و این اجباری که از سوی قدرت و تکنولوژی صورت گرفته، این چه سنخی است؟ یعنی ما چرا داریم تمکین میکنیم و چرا راه دیگری نداریم؟ یعنی در برابر کرونا به دستور قدرت و تکنولوژی تمکین میکنیم. آینده ما نیز وابسته به تمکین کردن ما دارد و راه دیگری نیست و برای رهایی از این وضع نیز باید اطاعت کنیم و به بیان هابزی، در ذات لویاتان این است که قوام لویاتان به اطاعت مردم است. ما اطاعت میکنیم و راهی هم نداریم.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد که بحران کرونا، یک شتابی برای این داد که برخی از شرایط زندگی خود را عمیقتر و ملموستر بفهمیم. از جمله این اموری که بیشتر و عمیقتر فهمیدیم، صورت ساختاری قدرت و تکنیک است و اینکه ما با شتابی بسیار زیاد در سالهای اخیر وارد یک شیوه زندگی شدیم که محاط در قدرت و تکنولژی هستیم. به بیان دیگر، قدرت به معنای لویاتانی و تکنولوژی به معنای صنعت و ابزار وارد یک مرحله جدید شده است و روند عمق پیدا کردن و تسلط این دو مقوله بر ما شتاب گرفته و ما دیگر راهی نداریم، جز اینکه از مقوله تکنیک و قدرت، تمکین کنیم./910/422/ح
منبع: ایکنا