به گزارش وسائل، عدالت، محوریترین، استوارترین و بنیادیترین مسأله سیاست و حکومت علوی است. در این میان شخصیت بی همتای امام عـلی (ع)، آنچنان با عدالت درآمیخته است که عدالت را تداعی میکند. سیره و روش حضرت علی (ع) از سرسپردگی کامل او در برابر فرمان پروردگار نشأت میگرفت و بر پایه اسلام ناب محمدی شکل گرفته بود تا فریاد حق طلبی اش را از میان کفر و نفاق به گوش پیروان خویش برسانند و اینگونه نهال نورسیده اسلام را جانی تازه بخشیدند.
۱۳ رجب سالروز ولادت با سعادت پیشوای متقیان، علی بن ابی طالب (ع) است. والامقامی که پروردگار، خانه مقدس خویش را مأمنی امن برای لحظه میلادش قرار داد و اینگونه فاطمه بنت اسد از پرهیزگارترین بانوان و همسر گرامی حضرت ابوطالب (ع) به فرمان خدا، قدم در آن گذاشت تا عرشیان او را برای تولد مولود کعبه یاری رسانند.
عدالت اجتماعی در گفتار امیرمومنان (ع)
امام علی (ع) حکومت را برای تحقق عدالت پذیرفتند و آن را جز در این مسیر نمیخواستند. آن حضرت نقش عدالت را چـنین بیان کرده است: «جامعهای که عدالت در آن برپا نیست، فاقد حیات انسانی و زندگانی معنوی اسـت و دیـانتی که در آن اهتمام به برقراری عـدالت نـیست، مایه گمراهی است و حکومتی که عدالت، هدف آن نیست و در راه برقراری عدالتی همهجانبه و فراگیر گام نمیزند در مسیر هلاکت است؛ زیرا اصلاح دین و دنیای مردمان به وسـیله عـدالت، ممکن است.»
ایشان مهمترین رکن عدالت اجتماعی را در رعایت انصاف بـا بندگان خدا، ظلم نکردن به مردم، توجه به نیازمندان، برابری فرصت ها، اجرای قانون برای همه و تجاوز نکردن به حقوق دیگران میدانستند. همان گونه که قوام و پایداری یک نظام اجتماعی بستگی به اجرای قانون و عدالت دارد، رضایت ملت نیز بستگی به احترام حقوق همه شهروندان و رعایت عدالت اجتماعی دارد.
امام علی (ع) در این زمینه فرمودند: «خداوند برای من نه به موجب این که، ولی امر شما هستم، حقی بر شما قرار داده است و برای شما نیز بر من به همان اندازه حقی است که از من بر شما؛ همانا حق برای گفتن وسیعترین میدانها و برای عمل تنگترین میدانها است...» در جای دیگر به مردم خود توصیه میکنند: «با من آن گونه که با جباران و ستمگران سخن میگویید، سخن نگویید... و هیچ گاه از سخن حق یا نظر عادلانه خودداری نکنید». به فرماندارانش نیز توصیه میکردند: «به عدل و انصاف رفتار کنید به مردم درباره خودتان حق بدهید، با حوصله باشید، در برآوردن نیازهای مردم بی حوصله نشوید که شما خزانه داران رعیت و نمایندگان ملت و سفیران حکومت هستید».
شخصیت حضرت علی (ع) در نگاه بزرگان علم و ادب مسلمان همواره مظهری از انسان الگو و نماد واقعی عدالت در مکتب اسلام بهشمار آمده است. اندیشمندان غیر مسلمانان نیز او را بسیار ستوده و ارج نهادهاند، چنانکه جرج جرداق مسیحی از ایشان بهعنوان «صدای عدالت انسانی» یاد کرده است.
در سیره حکومتی امام علی (ع)، سه مؤلفه دینداری، عدالت و مردمداری بسیار برجسته و از راهبردهای کانونی مدیریت ایشان است. وی در پی استقرار حکومتی مبتنی بر دین و عدالت اجتماعی بودند که در آن مردم با امنیت و برخورداری از حقوق انسانی از زندگانی توأم با کرامت و عزت برخوردار بوده و منزلت انسانی آنها محترم شمرده شود. سیره نظری و عملی آن حضرت (ع) در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، اخلاقی، عبادی، آیین زندگی و ... آکنده از رهیافتهای ارزنده و سازندهای است که شناخت، استخراج و دستهبندی این رهیافتها میتواند، مدلی از برنامه کارآمد و بایسته برای اداره زندگی در دنیای آشفته و متلاطم امروزی در اختیار بشریت قرار دهد بهویژه جوامع اسلامی بسیار به این الگوی مدیریتی و سیره ناب علوی نیازمندند.
از جلوههای والای حکومت امام علی (ع) حقوقمداری ایشان است. امام علی (ع) حقوقمداری را مبنای حکومت داری قرار دادند. امیرمومنان (ع) نخستین سخن حکومتی خود را با بحث حقوق، رعایت و پایبندی حقوق آغاز کردند.
آن حضرت (ع) تمام روابط، مناسبات و رفتارهای سیاسی و مدیریتی را تابع حقوق و حدودی مشخص میدانستند و تلاش میکردند، زمامداران، کارگزاران و مردمان را با این حقوق و حدود آشنا سازند و پیرو آن کنند؛ هر چند که در این جهت راه بسیار دشوار را طی کردند، اما هرگز از حقوقمداری در حکومتداری عدول نکردند.
آن حضرت (ع) در این باره خطاب به مردمان فرمودند: «اما بعد، همانا خداوند بر شما برای من حقی قرار داده، چون سرپرستی شما را به عهدهام نهاده و شما را نیز حق است بر من، همانند حقّ من که شما راست بر گردن. پس حق فراختر چیزهاست که وصف آن گویند و مجال آن تنگ، اگر خواهند از یکدیگر انصاف جویند.»
حکومت امام علی (ع) از نظر حقوقمداری در تاریخ بشری در اوج قرار دارد. امام علی (ع) این را به خوبی میدانستند و از مشکلات اینگونه حکومتداری، آن هم در زمانهای که فرهنگ حقوقمداری که اسلام برای بشر به ارمغان آورده بودند و در حکومت پیامبر اکرم (ص) جلوه کرده بود به دست فراموشی سپرده شده بود و زمامداران و مردمان هر ۲ بر همان روابط و مناسبات و رفتارهای رایجِ فارغ از حقوقمداری زندگی و حکومت و سلوک میکردند، به نیکی آگاه بود. جورج جرداق مسیحی در اینباره مینویسد: «او در حکومت خود عالیترین نمونه زمامداری بود که در آن قسمت از تاریخ بشر، حقوق انسان را حفظ و نگهداری میکرد و با تمام قوا و با همه وسایلی که در اختیار داشت در اجرای این هدف کار میکرد.»
امام علی (ع) در پرتو عقل کامل و نکتهسنج خود به خوبی دریافته بودند که وجود امتیازات مادی طبقاتی در میان مردم، مسیری است که سیر در آن، عاقبت زشت و ناگواری مانند جمود فکری، خبث باطن و رذایل اخلاقی دارد و به ظلم و ستم، زورگویی و خیانت در حکومت و روابط مردم با یکدیگر منجر میشود؛ همچنین باعث فساد و اعمالی ناپسند در میان این گروه غاصب، منحرف و هوادار مقام و ثروت بیکوشش میشود، چنان که در میان گروه دیگری که ثمره کوشش آن عاید گروه دیگری میشود به ناخوشی و مرض، دلسردی نسبت به زندگی، سوءظن و بدبینی به انسان و دشمنی و حسادت میانجامد و بدون شک نتیجه نهایی این عوامل و انگیزههای موجود ۲ گروه، چیزی جز شکست و ویرانی اجتماع نخواهد بود.
ایشان در پی آن بودند که با تحقق حقوقمداری، جامعه را در جهت عدالت همهجانبه متحول سازند؛ این خواست و تلاش این امام همام (ع) با مناسبات و روابط دیرینه امتیازجویانه و تمایزطلبانه گروههای قدرتمند و صاحب نفوذ و تمامیتخواه در تزاحم جدی بود و این گروهها با تمام توان و امکانات خود در برابر حکومتِ حقوقمدار علی (ع) ایستادند.
اما مقابله آنان با حکومت امام (ع) برای وادار کردن آن حضرت (ع) در عدول از حقوقمداری، به هیچ وجه ایشان را به عقبگرد از حقوقمداری نکشاند و امام (ع) حکومت خود را بر مبنای حقوقمداری سامان دادند و بر همین اساس پیش بردند و زیباترین صحنههای حقوقمداری را در حکومت جلوه بخشیدند. در اندیشه سیاسی امام علی (ع) حق آموختنی است و تا زمانی که مردمان حرمت نیابند و حقوقمداری را نیاموزند و بر مبنای آن تربیت نشوند، نظام اجتماعی، سیاسی و حکومتی به درستی حقوقمدار نمیشود و مطالبه حقوق و ادای حقوق بهطور همهجانبه معنی نمییابد.
از این رو امام (ع) بیش از هر چیز بر این تاکید داشتند که زمامداران و کارگزاران را با حقوقمداری آشنا سازند تا همه تابع حقوق و حدود شوند و مناسبات و روابط انسانی، آن سان که باید شکوفا شود. پیشوای حقوقمداران درباره اهمیت حقوق انسانها و رعایت و پاسداری آن فرموده اند: «خدای سبحان حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم داشته است. پس هر که حقوق بندگان را ادا کند، این امر به ادای حقوق خداوند منجر خواهد شد.» امام علی (ع) به جامعه اسلامی میآموزند که حرمت مسلمان با هر مذهب و گرایشی که باشد بر همه حرمتها مقدم است و حقوق مسلمانان در بنیان توحید و یکتاپرستی نهادینه شده است و جز با رعایت همهجانبه و دقیق حقوق مردمان و حقوقمداری نمیتوان دم از توحید و یکتاپرستی زد.
سیره حضرت علی (ع) الگویی در اندیشه شیعه
گفتار و رفتار ۲ بُعد بسیار مهم از شخصیت حضرت علی (ع) محسوب میشوند که توجه به آنها مهمترین عوامل کامیابی و سعادت بشر به شمار میروند. گفتار نخستین پیشوای شیعیان دارای شاخصههای متعددی است که رعایت این عناصر میتواند، مسلمانان را به سیره آن امام همام (ع) نزدیک کند. شفافیت کلام و پرهیز از ایهام، صداقت بیان، توجه به احساسات و عواطف دیگران در عین قاطعیت و رعایت ادب در گفتار و رفتار از جمله ویژگیهای شخصیتی آن بزرگوار است. ایشان در طول عمر با برکت خود با افراد مختلف و جریانهای گوناگونی برخورد داشتند و در رویارویی با مخالفان و موافقان عواملی را رعایت میکردند که برای انسانهای دیگر دشوار و گاه غیر ممکن قلمداد میشود. مولفهها و عناصری مانند رعایت انصاف و عدل در تعامل با مخاطبان و برخورد پندآموز از شاخصههای پراهمیت سیره رفتاری امام (ع) است.
جامعه آن زمان متشکل از سه گروه ناکثین، فاسقین و مارقین بود که آنها مخالفت نظری و عملی خود را در دوره حکومت حضرت علی (ع) نشان میدادند و همواره به مخالفت میپرداختند. برخورد امام (ع) با هر سه جریان مصلح گونه و اندرز محور بود و حتی برای پیشگیری از رشد و تقویت چنین جریانها و نهضتهای انحرافی در موارد متعدد در خطبههای خود و برخی کلمههای قصار تلاشهای زیادی داشته اند. در هر جریانی نخست به عنوان یک پدر دلسوز و امیدوار به هدایت و اصلاح فرزند، وارد عمل شده و سعی در جذب و اقناع عقلی و قلبی مخالفان داشتند و در نهایت در صورت موفق نشدن یا آنان را به حال خود رها میکردند یا در صورت تمرد و ایجاد آشوب برای حکومت اسلامی و امنیت عمومی، برخوردهای قاطع و محکم انجام میدادند.
در فراز «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون» از آیه ۹ سوره زمر میخوانیم: دانایان با نادانان برابر نیستند بلکه تفاوت دارند. افرادی که تمام سفارشهای پیامبر اکرم (ص) نسبت به اهل بیت (ع) را خود خوانده، شنیده و دیده اند، چه در عصر رسالت و چه در زمانهای بعدی از آگاهی برخوردارند و با وجود صراحت و نص آشکار حدیثها و روایتهای معصومان، امکانی برای انکار ولایت تکوینی و تشریعی امیرالمومنان (ع) باقی نمیگذارند، اما آنان که این احادیث را خود نشنیده اند از جمله پیروان دیگر دینهای ابراهیمی آگاهی نداشتن آنها طبیعی است و برپایه اعتقاد و رفتاری که در دین خود دارند، مورد پرسش و پاسخ قرار میگیرند. شناخت امامان یکی از تکالیف بزرگ و مهم اسلامی است. بر پایه این وظیفه شرعی و مسوولیت خطیر دینی هر مسلمانی وظیفه دارد که پس از خدای متعال و پیامبر خویش، امام (ع) و رهبر دینی خود را به خوبی بشناسد.
مطالعه و پژوهش برای شناسایی شخصیت امام (ع) به منظور دستیابی به جامعه علوی ضروری و لازم است. برای شناخت امیرالمومنان (ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، میتوان به سخنان آن حضرت درباره خودشان و سخنان دیگر بزرگان که در ارتباط با آن بزرگوار شناخت دارند، رجوع کرد به عنوان مثال در این خصوص اهل بیت (ع) که در مکتب ولایت ایشان پرورش یافته اند از سندهای معتبر هستند و این بهترین راه شناخت شخصیت آن والامقام است.
از آنجا که ایشان از مقام عصمت برخوردار بودند، شناخت وی برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن به شمار میرود به همین دلیل شاید مناسبترین روش شناخت مولای متقیان مراجعه به سخنان معصومان (ع) باشد. مسلمانان در مسیر سیر و سلوک همیشه از اهل بیت (ع) مدد میگیرند و با توجه به روایتهای موجود میتوان از نخستین پیشوای شیعیان به عنوان چراغ هدایت در تمامی مسیر زندگی بهره برد.
از منظر علی ابن ابیطالب (ع) نقش مشارکت مردم در استقرار حاکمیت سیاسی و تداوم آن به گونهای است که با حضور آنان، وی این امر را مورد پذیرش قرار میدهند و با نبود آنان از خلافت دوری میکنند. ایشان مشارکت سیاسی همه جانبه مردم را دلیل به وجود آمدن احترام به حقوق یکدیگر، استقرار قانون الهی، پدید آمدن عدالت، ناامیدی دشمنان و امید به زندگی در صلح و فضای آرام دانسته اند. نگاه امیرالمؤمنان (ع) به حکومت یک دیدگاه الهی و نشات گرفته از ایدئولوژی ایشان است.
عدالت محوری و عدالت گستری عامل مهمی بود که آن امام همام (ع) در تمامی برنامه ریزیهای جامعه و نهاد حکومت از آن استفاده میکردند. سیاستهای حکومت از دیدگاه حضرت علی (ع) بر پایه حفظ کرامت، عزت، جایگاه و شأن والای انسان است و نخستین و مهمترین اصلی را که باید در این نوع حکومت مورد توجه قرار بگیرد، آن میدانستند که مردم بدون هیچ گونه ترس و نگرانی از قدرت حکومت، حقوق خود را مطالبه و حاکمان باید از اندیشه و توانمندیهای انسانها در تمامی امور استفاده کنند، همچنین حق هر گونه سخن گفتن و نقد را به مردم بدهند و نسبت به رفتار خود در برابر جامعه و خدا پاسخگو باشند./910/241/ح
منبع: ایرنا
منابع:
۱. اﺑﻦابی اﻟﺤﺪﻳﺪ (۴، ۰، ۴، ۱ ق). ﺷﺮح ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏه، ﻗﻢ: ﻣﻨﺸﻮرات ﻣﻜﺘﺒه آﻳﺖاﷲ ﻣﺮﻋﺸی ﻧﺠﻔی.
۲. اﺑﻦاﺛﻴﺮ، ﻋﺰاﻟـﺪﻳﻦ ﻋﻠـی (۴، ۴، ۳، ۱). ﻛﺎﻣـﻞ، ﺗـﺎرﻳﺦ ﺑـﺰرگ اﺳـﻼم و اﻳـﺮان، ﺗﺮﺟﻤـه ﻋﺒـﺎس ﺧﻠﻴﻠـی
۳. ﺳﺎداتﻧﺎﺻﺮی، ﺑﻪﺗﺼﺤﻴﺢ ﻣﻬﻴﺎر ﺧﻠﻴﻠی، ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﻋﻠﻤی.
۴. اﺑﻦاﻋﺜﻢ ﻛﻮﻓی (۰، ۸، ۳، ۱). اﻟﻔﺘﻮح، ﺗﺮﺟﻤه ﻣﺤﻤﺪﺑﻦاﺣﻤﺪ ﻣﺴﺘﻮﻓی ﻫﺮوی، ﺑﻪﺗﺼﺤﻴﺢ ﻏﻼﻣﺮﺿـﺎ ﻃﺒﺎﻃﺒـﺎﻳی ﻣﺠـﺪ، ﺗﻬﺮان: ﺷﺮﻛﺖ اﻧﺘﺸﺎرات ﻋﻠﻤی و ﻓﺮﻫﻨﮕی.
۵. ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ اﻟﺤﺴﻮن، ﻗﻢ: ﺑﻮﺳﺘﺎن ﻛﺘﺎب.
۶. اﺧﻮان ﻛﺎﻇﻤی، ﺑﻬﺮام (۱، ۸، ۳، ۱ اﻟﻒ). «آرﻣﺎنﻫﺎی ﺣﻜﻮﻣﺖ از دﻳﺪﮔﺎه اﻣﺎم ﻋﻠی (ع) «ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻋﻠﻮی، ﻫﺪفﻫـﺎ و ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﻫﺎ» ﻗﻢ: دﺑﻴﺮﺧﺎﻧه ﻣﺠﻠﺲ ﺧﺒﺮﮔﺎن.