به گزارش خبرنگار وسائل، جوانان همواره کانون توجه به مصلحان و آماج تهاجم مفسدان بودهاند، زیرا عالم جوانی همان گونه که منشأ شورانگیزترین تجلیات عاطفی، روحی و بالندگی است. در معرض فتنه انگیزترین آسیبهای فردی، اخلاقی و اجتماعی نیز هست.
بر این اساس، غفلت از تربیت و هدایت نسل جوان، موجب خسران و مایه حرمان دولتهاست. در دنیای امروز که به تدریج ارزشهای انسانی تضعیف میشود و آسیبهای اجتماعی تشدید میگردد، ضرورت دارد که برای هدایت و حمایت نسل جوان اقداماتی سریع و جدّی آغاز گردد.
گام اول در این راه شناخت اصولی و علمی ویژگیهای شخصیتی و نیازهای اساسی جوانان است. بیتردید شناخت، همدلی میآفریند و برای اهتمام به این امر خطیر باید به مشارکت فرهنگی و فراگیر اقدام کرد و این جز با همدلی، همزبانی و همراهی با جوانان میسّر نخواهد بود.
اسلام که جامعترین و غنیترین مکتب آسمانی و منبع پویاترین و پایانترین معارف اسلامی است، بیشترین توصیهها را در هدایت و تربیت نسل جوان و رسیدگی و ساماندهی امور آنان دارد. پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: اوصیکم بالشبّان خیراً فانّهم ارقُّ افئدة؛ یعنی به شما توصیه میکنم که به جوانان توجه و عنایت خاص نمایید و در مورد آنان به بهترین وجه رفتار کنید، چرا که آنان قلبهایی لطیف و پر فضیلت دارند.
به شهادت تاریخ اولین و بیشترین استقبال کنندگان از دین مبین اسلام جوانان بودهاند و پیامبر همواره بر هدایت و تربیت آنان تأکید داشتهاند. در تاریخ شیعه معروف است که امام باقر (ع) و امام صادق (ع) پایهگذار نهضت علمی در میان شیعیان هستند، به طوری که مکتب شیعه مکتب جعفری نامیده شد.
همه امامان از نظر مدارج علمی و آگاهی بر کتاب و سنت وضع مشابهی دارند و امامی را نسبت به دیگری اعلم نمیدانیم، ولی شرایط زمانی، سیاسی و اجتماعی ایشان متفاوت بود و در زمانی علمی آنان بیشتر شد. این شرایط برای امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) رخ داد. برای همین امام رضا (ع) به عالم آل محمد (ص) معروف شد، در حالی که همه ائمه (ع) عالم آل محمد (ع) هستند.
برای آنکه تصویر روشنی از این دوره ارائه دهیم کافی است که به جملهای از امام صادق (ع) در مورد کارنامه علمی امام باقر (ع) در الکافی کلینی اشاره کنیم؛ امام باقر (ع) از سال ۹۴ متصدی امامت به مدت ۲۰ سال شدند، امام صادق (ع) فرمودند که وضع شیعیان در دوره پدرم آن چنان بود که در تشخیص حلال و حرام و انجام مناسک حج خود درمانده بودند و از روی ناچاری به علمای اهل سنت مراجعه میکردند و مناسک حج را میپرسیدند و آنها هم جوابهایی درست یا نادرست میدادند.
نهضت و جهاد علمی امام
از مهمترین امتیازات امام باقر (ع) این است که ایشان بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و بلکه اسلام شمرده میشود. هر چند معارف اسلامی و تشیع به دست امام صادق (ع) انتشار و توسعه یافت و به اوج خود رسید، ولی پایهگذاری آن به دست حضرت امام محمد باقر (ع) بود.
ظلم و ستم خاندان بنیامیه، نفرت مردم و در نتیجه ضعف دولت آنان، اقدامات عمر بن عبدالعزیز که مردم را به نقل و تدوین حدیث تشویق کرد و انقلاباتی که در مناطق مختلف مملکت اسلامی در نتیجه اختلافات به وجود آمده و باعث شده بود که خلفا به سرعت تغییر کنند؛ از جمله عوامل مهمی هستند که زمینه و فرصت مناسبی برای نهضت علمی امام باقر (ع) را فراهم کردند. امام باقر (ع) از این فرصت پیش آمده به وجه احسن استفاده نموده و شاگردان فراوانی در بخشهای مختلف تربیت نمودند.
تشویق به فراگیری علوم
امام محمد باقر (ع) با هدف ترویج علم در جامعه، در گام اول درباره اهمیت فراگیری دانش، ارزش و عظمت علما با تشویق مردم به فراگیری علوم زمینهسازی و اندیشه سازی نمود. در مورد تشویق به فراگیری علم فرمودند: «تمام کمال در سه چیز؛ فهمیدن دین، بردباری بر سختیها و اندازهگیری معیشت است.»
همچنین به نقل از پیامبر (ص) درباره روش فراگیری علوم فرمود: «علم گنجینههایی است و کلید آن پرسش است. پس سؤال کنید! خدا شما را مورد رحمتش قرار دهد؛ زیرا پرسش باعث میشود چهار کس ثواب ببرد: پرسشگر، معلم، شنونده و کسی که جواب میدهد.» آن حضرت درباره جایگاه علما و دانشمندان نیز فرمودهاند: «به خدا سوگند! مرگ یک عالم در نزد شیطان، محبوبتر از مرگ هفتاد عابد است.»
در پرتو جهاد علمی این دو امام (ع) کسانی مانند زراره، ابان بن تغلب، محمدبن مسلم، فضیل و ... تربیت شدند که هر کدام از اینها مرجع علمی بودند؛ البته در آن دوره مصادیق علم در درجه اول، علم دینی بود که شامل اعتقادات، علم فقه و دانش رفتاری یعنی اخلاق میشد.
در آن دوره شاخصه فقاهت دین معرفتشناسی به معنای جامع بود و کسی که به این معنا معرفت دینی داشت هم حوزه اعتقادات و کلامی صحیحی داشت و هم حلال و حرام را میدانست و هم در حوزه رفتاری، اخلاق اسلامی را با تمام ظرائف فرامیگرفت به جامعیت میرسید.
تکیه امام باقر بر جوانان در نهضت علمی
امام باقر (ع) در نهضت علمی که ایجاد کردند، تکیه ویژهای بر جوانان داشتند؛ از سخنان ایشان این است که اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من بیاورند و من او را در مسیر آموختن علم نبینم تأدیب میکنم. این تأدیب همان تأدیبی است که «چوب استاد به ز مهر پدر»؛ بنابراین با توجه به وضعیت قرن دوم، علوم تجربی و ساینسی که الان متداول است، در آن زمان موضوعیت نداشته، بلکه عالم کسی بود که بتواند قرآن را خوب تفسیر کند و یا بتواند احکام الهی را به خوبی از نصوص بیرون بیاورد.
امام باقر(ع) در این شرایط با قتاده، مفسر مشهور اهل سنت ملاقات کرده و به وی گفت: من شیندهام که تو قرآن تفسیر میکنی و جواب او مثبت بود؛ حضرت فرمودند اگر قرآن را با رأی خود تفسیر میکنی، خودت هلاک شده و دیگران را هلاک میکنی و اگر با آرای دیگران تفسیر میکنی، باز هم هلاک شدی و دیگران را به هلاکت انداختهای، زیرا مبنای امام (ع) آن است که تفسیر باید ریشه در قرآن و اهل بیت (ع) داشته باشد؛ یعنی یا باید مهارت تفسیر قرآن به قرآن داشته و یا بر روایات آشنا باشیم که بتوانیم تفسیر کنیم. تفسیر به رأی، حرام است و در روایت داریم که اگر کسی با رأی خود قرآن را تفسیر کند، جای او در آتش است.
بطلان تفاسیر من عندی در شیعه
نهضت علمی امام باقر (ع) و امام صادق (ع) طبق شرایط آن دوره باید بررسی شود و آن بازگرداندن مردم به چارچوب کتاب و سنت در دورهای است که اجتهادهای بیمبنا زیاد شده بوده است؛ البته تدبر ایرادی ندارد، ولی اجتهادهای بدون مبنا و «من عندی» که در تعالیم دینی به رأی و قیاس تعبیر شده، در نظر شیعه باطل است.
خداوند در برخی آیات فرموده که هر چه در آسمانها و زمین است، مسخر انسان شده است؛ ظرفیتهای آسمان و معادن زمین و ... در اختیار انسان است؛ بنابراین وقتی دنیا و طبیعت و نعمات آن برای انسان و در تسخیر اوست، لابد روشهای در اختیار گرفتن این نعمات هم باید در اختیار انسان باشد؛ لذا اسلام قاعدتاً با به دست آوردن این مواهب مشکلی ندارد و بر این اساس اسلام مشوق سایر علوم غیر از علوم دینی هم هست.
علوم تجربی تسهیلکننده این توانایی برای ما هستند و انسان با توانمندی علمی بر بسیاری از بیماریها و بر طبیعت مسلط میشود؛ بنابراین دین نسبت به توانمند شدن انسان حتی در عرصه علوم تجربی و مادی نظر بدی ندارد؛ پیام دین این است که انسان اگر در عرصه علوم قوی شد، باید اخلاق را رعایت کند تا این دستاوردها در خدمت راحتی بشر و گسترش توحید و اخلاق باشد، نه اینکه سلاحهای مخربی ایجاد شود که بشر را تهدید کند؛ بنابراین علم باید در اختیار انسان مهذب باشد./703/422/ح
محرم آتش افروز