vasael.ir

کد خبر: ۱۶۰۸۵
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۳۳ - 25 February 2020

اصول دوازده گانه در سیره سیاسی امام محمدباقر

وسائل ـ حجت الاسلام گلستانی در خصوص سیره امام دربرابر حاکمان ستمگر آورده است: امام(ع) هم خود و هم شیعیان را در یک موضع گیری صریح به جبهه گیری علیه حاکمان ستمگر بر می انگیزاند و آنان را از هرگونه مُهر سکوت بر لب زدن باز می دارد.

به گزارش وسائل، دوران امامت امام باقر(ع) از لحاظ سیاسیاصول دوازده گانه در سیره سیاسی امام محمدباقر(ع) با مشکلات متعددی رو به رو بود. از یک سو، فساد سیاسی حاکمیت و مدیریت چنان که آل مروان در جامعه اسلامی نظامی متکی بر آداب و سنن جاهلی ایجاد کرده بودند. گسترش انحرافات فرهنگی دیگر ویژگی این دوران است چنان که فساد فرهنگی گسترده ای جامعه را فرا گرفته بود.

آنان از یک سو مانع رشد فکری و فرهنگی و بالندگی امت اسلامی شدند و از سوی دیگر، به رشد جریانات انحرافی و فرقه های منحرف چون خوارج، مرجئه، قدریه، کیسانیه و گروه هایی از غلات در برابر اهل بیت (ع) کمک می کردند.

فساد اجتماعی نیز دامن جامعه اسلامی را به شدت گرفته بود، چنان که تبعیض، بی عدالتی، جهالت و نادانی، فساد اخلاقی، خوش گذرانی دست اندرکاران حکومت، هجوم کنیزکان آوازه خوان و گسترش قمار بازی در انواع آن و میگساری در مکه و مدینه به عنوان نوعی دهن کجی به اسلام رواج داشت. (تاریخ امامت، منتظر القائم، صفحه 181)

اما به رغم این شرایط امام باقر(ع) در اواخر دوران بنی امیه و اوایل دوران بنی عباس فرصت بزرگی را برای تشکیل جلسات بحث و گفت وگو و مناظرات علمی فراهم آورد و با استفاده از این فرصت گرانبها (درگیری بنی امیه و بنی عباس) یک رستاخیز بزرگ علمی را در جغرافیای سیاسی جهان اسلام پایه گذاری کرد.

چنان که دوران درخشان تمدن اسلامی از همین مرحله تاریخی آغاز و رشته های مختلف علمی پدیدار می شود و دانشمندان مسلمان گام های بلندی را در راه شکوفایی درخت دانش و نورافشانی مشعل علم بر می دارند.

 

اصول سیاسی حاکم بر زندگی امام باقر

1. موضع گیری سرسختانه در برابر ستم، ستمگری و ستمگران

امام(ع) هم خود و هم شیعیان را در یک موضع گیری صریح به جبهه گیری علیه حاکمان ستمگر بر می انگیزاند و آنان را از هرگونه مُهر سکوت بر لب زدن باز می دارد. قال امام باقر(ع) من مَشی الی سلطان جائر فاَمَره بتقوی ا... و خَوفّه و وعظه کان له مثل اجر الثقلین من الجنّ والانس و مثل اعمالهم (بحارالانوار، 375.75 ـ وسائل، 406.11).

هرکس به جانب حاکم ستمگری روانه شود تا او را به تقوای الهی دعوت کند و وی را از پیامدهای شوم ستم و ستمگری بترساند، پاداشی همانند پاداش تمامی جن و انس دارد و از عملی در سطح عمل آنان برخوردار خواهد بود.و در مورد دیگری می فرمایند: پیشوایان ظلم و ستم و پیروانشان از دین الهی بر کنارند (کافی، 184.1) یعنی هیچ حاکم جائری و پیروانش نمی توانند مدعی دینداری باشند.

 

2. بازسازی و گسترش تشیع در پرتو تقیه

تقیه در تفکر شیعه در حقیقت یک دستورالعمل سیاسی و نوعی پنهان کاری است با اهداف بلندی چون : حفظ نیروهای مومن از متلاشی شدن به دست نیروهای ناصالح و نااهل، هدر نرفتن توان عناصر مومن در راه های کم اثر و کم ثمر و ذخیره سازی آن ها برای شرایط حساس و سرنوشت ساز، حفظ اسرار، خط مشی ها و برنامه ها از قرار گرفتن در اختیار دشمن و جای دادن عناصر مومن در تشکیلات دشمن به منظور بهره گیری از قدرت و امکانات دشمن علیه خودش.

این است که امام باقر(ع) تقیه را دین خود و پدرانش معرفی می کند (بحارالانوار، 431.75) و یا از آن به عنوان سپر مومن یاد می کند( بحارالانوار، 412.75 )البته به این نکته باید توجه داشت که تقیه در مکتب اهل بیت(ع) چشم پوشی از حق نیست بلکه وسیله نجات برای پاسداری از حق است.

به تعبیر دیگر، یک استراتژی مبارزاتی در رویارویی با دشمن است نه یک هدف، پس تقیه می تواند عامل حفظ آبروی نیروی خودی باشد، حافظه بنیه اقتصادی باشد، حافظ حرمت ارزش ها باشد، عامل تداوم تلاش های فرهنگی، عقیدتی، سیاسی به گونه سری و مخفیانه باشد و نیز عامل ترویج پنهانی مبانی تشیع و احیای امر امامت باشد.

 

3. بهره گیری از وسیله پند و تذکر در مسیر اصلاح

مبارزه با کجروی ها و اصلاح مفاسد اجتماعی و جباریت حاکمان، همیشه مستلزم حرکت های قهرآمیز نیست بلکه باید در مرحله نخست با منطق، اهداف و خواسته ها و ارزش ها را مطرح کرد و زمینه های تحول فکری و فرهنگی را فراهم کرد و در صورت تأثیر نکردن به مواضع قهرآمیز روی آورد.

از این رو، در بینش امام باقر(ع) امر به معروف و نهی از منکر ضروری ترین گامی است که باید در طریق اصلاح جامعه و حتی برای حفظ سلامت و صلاح جامعه برداشت لهذا حضرت از آن به عنوان راه انبیا، شیوه صالحان، عامل برپایی دیگر واجبات، امنیت راه ها و ایمنی اندیشه ها، روابط اقتصادی سالم، احقاق حقوق تضییع شده، آبادانی زمین، انتقام از دشمن و سامان بخشی همه کارها یاد می کند.

 

4. به کار گرفتن روش‌های قهرآمیز به هنگام ناکارآمدی پند و اندرز

هرچند در مرحله نخست در جهت اصلاح گری، اقدام فرهنگی و ایجاد تحول فکری مقدم بر اتخاذ شیوه های قهرآمیز است اما باید توجه داشت که همواره در مقام موعظه گر نباید باقی ماند و دل به امر و نهی کردن خوش داشت. پند و اندرز وقتی مفید است که منشاء اثر و تحول آفرین باشد اما وقتی در برابر ستمگران کارگر نمی افتد، ضرورتا باید از روش های قهرآمیز بهره گرفت.

امام باقر(ع) می فرمایند: در برابرعمل ناشایست مفسدان و ظالمان با قلب و زبان به انکار و مبارزه برخیزید و بر پیشانی ستمکاران بکوبید و در مسیر خدا از ملامت ملامتگران نهراسید و به جهاد با متجاوزان ادامه دهید تا به فرمان خدا گردن نهند و دست از ستم بردارند. (وسائل الشیعه، 403.11)

 

5. مبارزه با روحیه عافیت طلبی و توجیه گرایانه

گاه افراد و گروه هایی هستند که توان جهاد و مبارزه را در خود نمی بینند و توجیه گرایی و همراه شدن با روحیه عافیت طلبی را پیشه می کنند.امام باقر(ع) می فرمایند: در آخرالزمان مردمی می آیند که امر به معروف و نهی از منکر را لازم نمی شمرند مگر زمانی که ایمن از ضرر باشند هماره در تلاشند تا برای اعمال و آرزوهای خود راه توجیه و عذر و بهانه ای پیدا کنند ... از میان تکالیف دینی به نماز و روزه و اموری که خدشه ای به مال و جانشان وارد نیاورد، رو می آورند (فروع کافی، 56.5) و در ادامه به سرنوشت قوم شعیب پیامبر اشاره می کنند که خداوند صدهزار قومش را عذاب کرد و حال آن که 60هزار از خوبان بودند به خاطر بی تفاوتی در برابر گنهکاران و چرب زبانی در برابر آنها. (فروع کافی، 56.5)

 

6. بهره نگرفتن ابزارگرایانه برای برپایی حق

گفتیم که در زمان لازم باید از ارزش های قهرآمیز برای سرکوب ظلم و ستم بهره برد اما این تنها راه نیست و مجاز نیستیم که برای رسیدن به هدف از هر ابزار نامشروعی بهره گیریم. این است که امام باقر(ع) در کنار پیشنهاد جهاد و حرکت های قهرآمیز در برابر ستمگران تأکید می کنند که هدف را باید متعالی و الهی قرار داد و از وسایل و روش های عادلانه بهره برد. ایشان می فرمایند: علیه ظالمان و مفسدان با دل و جان بستیزید ولی از آن در صدد سلطه بر دیگران بر نیایید و برای رسیدن به پیروزی روش های ظالمانه را به کار نگیرید. (فروع کافی، 56.5)

 

7. تلاش در جهت گسترش عدالت اجتماعی

در نگرش امام باقر(ع) ریشه بسیاری از ناهنجاری های اقتصادی و پیدایش طبقات تهیدست و نیازمند، نبود عدالت و برنامه ریزی های ناعادلانه فرمانروایان است؛ از این رو ایشان حاکمیت عدالت اجتماعی را از عوامل مهم دستیابی به تعادل اقتصادی می دانند؛ به راستی میدان پربرکت عدل چقدر وسیع و گسترده است زمانی که فرمانروایان بر مردم به عدل فرمانروایی کنند در این صورت عموم مردم به غنای اقتصادی و آسایش دست خواهند یافت. (مستدرک الوسائل، 267.2)

 

8. ضرورت حاکمیت پیشوایان صالح در جامعه

ایشان بر ضرورت به دست گرفتن قدرت توسط پیشوایان صالح و کوتاه شدن دست افراد ناصالح از قدرت تأکید دارند و می فرمایند: امامت و رهبری اجتماعی زیبنده نیست مگر برای کسی که دارای سه خصلت باشد؛ اولا بهره مندی از تقوایی که او را در برابر آفات قدرت و فرو افتادن در دام حرام باز دارد. ثانیا بردباری ژرفی که به هنگام خشم بتواند خود مهار باشد و ثالثا بر آنان که حکومت می کند چونان پدری مهربان به نیکی رفتار کند.

 

9. ایجاد روحیه ستم ستیزی در پیروان

با وجود این که شرایط برای قیام و انقلاب در زمان امام باقر(ع) فراهم نبود اما از تقویت روحیه ستم ستیزی در اصحاب و یاران غافل نبودند و از ابراز انزجار نسبت به والیان و فرمانروایان ناصالح دریغ نمی کردند، چنان که می فرمایند: آن که ستم می کند و کسی که او را یاری می رساند و آن که با او همدلی می کند، هر سه شریک جرمند. (بحارالانوار، 377.77)

همچنین روحیه نفرت از فرمانروایان ناصالح را در پیروان خود تشدید می کنند و با صراحت و روشنی آنان را به باد انتقاد می گیرند؛ چنان که در زمان ایشان طاغوت زمان فرماندار جدیدی را برای مدینه منصوب کرد و هنگامی که مردم گروه گروه برای عرض تبریک پیش او می رفتند، فرمودند: مردم برای تبریک به کسی می روند که ورودی به خانه او یکی از درهای جهنم است. (وسائل الشیعه، 135.12)

 

10. افشاگری نسبت به جباران تاریخ و ترسیم چهره پلید آنان

از روش هایی که امام باقر(ع) برای مبارزه با حاکمان جبار تاریخ در پیش گرفته بودند، افشاگری نسبت به آنان بود، چنان که می فرمایند: من چهارساله بودم که شاهد جنایت یزید در کشتن جدم بودم و نیز جسارت ها و اهانت های او را در دوران اسارت لمس می کردم و نیز توصیه می کنند که امام صادق (ع) مبلغی را برای ده سال برگزاری مراسم سوگواری سالانه آن هم در سرزمین منا در موسم حج اختصاص دهد تا برایشان عزاداری و گریه کنند (منتهی الآمال، 79.2). هدف حضرت از این وصیت چیزی جز افشاگری نسبت به قدرت های جبار حاکم و بیان ظلم و ستمی که برایشان از ناحیه آنان رفته است، نبود.

 

11. مبارزه منفی در برابر قدرت حاکم و پرهیز دادن شیعیان از هرگونه نزدیک شدن به آن

امام باقر(ع) به هر وسیله ای شیعیان را از هر نوع همکاری با قدرت های ستمگر حاکم باز می داشت. چنان که وقتی یکی از شیعیان، نزدیک شدن به دستگاه حاکم و رفت و آمد به دربار را مطرح می کند، امام راه هرگونه ورود را بر روی او می بندد (بحارالانوار، 377.75) و در جواب ابابصیر که از امام درباره اشتغال به کار در امور حکومتی و استخدام در کارها سوال می کند، می فرمایند: هرگز به خدمت آنان در نیایید حتی به اندازه یک مرتبه فرو بردن قلم در مرکب (فروع کافی، 106.5).

 

12. حفظ وحدت و یکپارچگی امت

آن حضرت چون از سویی پایه های اصولی جامعه اسلامی را در معرض تزلزل می دید و از سوی دیگر، مرزهای مملکت اسلامی را مواجه با حملات بیگانگان و هجوم رومیان می دانست، بر اساس این که اصل وحدت یکی از اصول اساسی پس از توحید در جریان امامت است، به حفظ اصل اسلام بیشتر اهتمام می ورزید./910/229/ح

 

منبع: farhangi.eqbal.ac.ir

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۷ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۹:۱۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۱:۰۰
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۴۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۷:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۵:۳۵